دانلود پایان نامه و مقاله | ۲-۲۴-سبکهای مقابله – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
(a : ارائه تعریف به این که ما چه کسی هستیم (b: اغلب فراهم ساختن چارچوبی برای درک جهان و رویدادهای که اتفاق میافتند. (c : پیشنهاد برتری و تعالی (d : فراهم نمودن چارچوب مرجع برای درک خوبی وبدی (e : پیشنهاد اسبابی برای بخشش. گرین همچنین نتیجه گرفت که مبتنی بر یافته های انجل[۱۰۰]و دیگران (۱۹۹۸)، معنویت یک شکل اصولی از تابآوری است، به عنوان منبع انطباقپذیر عمل میکند که میتواند در لحظات سختی و دشواری تهیه گردد.
(گرین،۲۰۰۲).(کوک[۱۰۱]،۲۰۰۰؛ گیبس[۱۰۲] ۱۹۸۹؛ لارسونو دیرمونت[۱۰۳]، ۲۰۰۰؛ تبی، مالون، ریچارد و بیگلر؛ ۱۹۸۷؛ به نقل از ازلانگ، ۲۰۱۱) مذهب و معنویت را به عنوان یک منبع یعنی سرمایه معنوی در بالا بردن تابآوری معرفی کردند. تعداد کثیری از مطالعات، اهمیت اعتقاد قوی و مشارکت مذهبی را ثابت کردهاند. ( ورنر و اسمیت۲۰۰۱). یک مطالعه ی تابآوری طولی را بر روی جوانان در معرض خطر در خانواده های چند قومی فقیر انجام دادند، یافته های مطالعاتشان نشان داد که مذهب عامل حمایت کننده از دوران کودکی تا بزرگسالی بشمار میرفت، آن ها وابستگی مذهبی را منبعی از قدرت برای افراد در برابر ناملایمات زندگی معرفی کردند ( ورنر و اسمیت،۲۰۰۱).
۲-۲۴-سبکهای مقابله
اصطلاح سبکهای مقابله[۱۰۴] برای روشهای مبارزه با منبع اضطراب مورد استفاده قرار میگیرد و به روش مواجهه با دشواریها و کوشش برای غلبه بر آن ها اشاره دارد ( پورافکاری، ۱۳۷۳). کنار آمدن با استرس، فرایند توسعه روشهای کاهش اثرات استرس است و تکالیف مشکل را علیرغم وجود استرس به پایان رسانیدن است.
به عبارتی دیگر مفهوم مقابله بیانگر سبکها یا آمادگیهای نسبتاً باثباتی است که در تعیین تعاملهای عادتی افراد با محیط اطراف خود و پاسخها یا مهارتهای رفتاری و شناختی مورد استفاده آن ها در مدیریت و رخدادهای تنیدگیزا مؤثر هستند.
به بیان دیگر، رفتارهای مقابلهای به آن دسته از راهبردهای هوشیار اطلاق میگردد که فرد در مواجهه با رخدادهای استرسزای خاص مورد استفاده قرار میدهد(موس و هالاهان[۱۰۵]، ۲۰۰۳؛ نقل از کاکابرایی و همکاران،۱۳۹۰).
هر گونه تغییر در زندگی انسان اهم از خوشایند و ناخوشایند مستلزم نوعی سازگاری مجدد است. روشهای مقابله با تغییرات زندگی و تنشهای حاصله از این تغییرات در افراد مختلف و برحسب موقعیتهای گوناگون متفاوت است ( غضنفری و قدمپور، ۱۳۸۷).
فرایند مقابله عمدتاًً از فعالیتها و اقدامات شناختی و رفتاری فرد برای مدیریت استرس است(استون و همکاران،۱۹۹۲) مقابله را معادل تلاش هشیار برای مواجهه با مطالعات استرسزا میدانند.
لازاروس راهبردهای مقابله را به عنوان مجموعهای از پاسخهای رفتاری و شناختی که هدفشان به حداقل رساندن فشارهای ناشی از موقعیتهای استرسزا است، تعریف کردهاست. از نظر لازاروس و فولکمن[۱۰۶] ۱۹۸۴؛ نقل از پیکو[۱۰۷]، ۲۰۰۱)شیوه های مقابله با تنیدگی فرایند مشخص کننده خواستهها و الزامات درونی و بیرونی، فرایندی فعال و هدفمند برای پاسخدهی بر محرکی است که تهدیدکننده یا مستلزم استفاده از منابع ادراک شده است. در واقع روش مقابله، یک حالت و رگه فردی ثابت نیست بلکه یک فرایند تعاملی است که همواره برابر تجربه، تغییر مییابد و اصلاح میشود.
پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که نوع راهبردهای مقابله مورد استفاده به وسیله فرد نه تنها بهزیستی روانشناختی[۱۰۸] که بهزیستی جسمانی وی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به همین دلیل، مقابله یکی از متغیرهایی است که به صورت گسترده در چارچوب روانشناسی سلامت[۱۰۹] مورد مطالعه قرار گرفته است(هایفون[۱۱۰] و همکاران، ۱۹۹۸؛ نقل از بشارت، ۱۳۸۷) .
اگر چه هر تغییری چه بزرگ و چه کوچک، فشارزا به شمار میرود و فرد را وادار به مقابله میکند، اما این فشارها همیشه بدو ناخوشایند نیستند. شیوه هایی که آدمیان برای مقابله با رویدادها به کار میگیرند با یکدیگر متفاوتند. چگونگی رویارویی با این شرایط و راهبردهایی که فرد برای رویارویی با آن ها بر میگزیند، بخشی از نیمرخ آسیبپذیری وی شمرده میشوند، در حالی که بهرهگیری از راهبرد نامناسب در رویارویی با عوامل فشارزا میتواند موجب افزایش مشکلات گردد، به کارگیری راهبردهای درست مقابله میتواند دستاوردهای مثبتی در پی داشته باشد( داعیپور، ۱۳۸۷) .
از مجموع این تعاریف میتوان به این مفهوم پی برد که منظور از مقابله، کوششها و تلاشهایی است که فرد انجام میدهد تا استرس را از میان بردارد، برطرف کند، به حداقل رساند و یا تحمل کند.
البته باید در نظر بگیریم که از میان برداشتن منابع استرس همیشه امکانپذیر نیست، بلکه در مواردی باید آن را کاهش دهیم و در مواردی هم باید استرس را تحمل کنیم. کوششهای مقابلهای گاه به صورت انجام دادن فعالیت و اقدام خاصی است و گاه به صورت انجام دادن فعالیتهای ذهنی است. در واقع هنگامی که حادثه فشارزایی برای اشخاص روی میدهد، افراد محرک را ارزیابی میکنند و پاسخهای مقابلهای ارائه میدهند.
در ارتباط با ماهیت مقابله، اتخاذ چند دیدگاه در مورد ارائه بهترین تفسیر درباره کنشهای اصلی انسان بسیار سودمند است، چرا که هر دیدگاهی، راههای مختلفی را برای تفسیر و واکنش افراد نسبت به تنیدگی مطرح میکند. همچنین داشتن درکی روشن از شیوه هایی که افراد را از یکدیگر متفاوت میسازند و چگونگی نقش این تفاوتها در مقابله، سودمند است ( نعمت طاووسی، ۱۳۹۱) .
۲-۲۵-نظریه ها
نظریه لازاروس و فولکمن
از نظر لازاروس مقابله دو کارکرد مهم دارد: ۱)تنظیم هیجانهای ناگوار و درمانده کننده ۲) در پیش گرفتن کنشی برای تغییر و بهبود مسألهای که باعث ناراحتی شده است(کارادماس[۱۱۱]، کلانتری و عزیزی،۲۰۰۴) او معتقد است که ارزیابی هر عامل فشارزا، با عواملی نظیر نگرشها و عقاید فرد درباره حادثه، تجربههای قبلی در برخورد با همان حادثه یا حوادث مشابه، آگاهی از پیامدهای حادثه و ارزیابی مقدار نیرویی که برای مقابله و سازگاری بایستی به کار برد، در ارتباط است. بسیاری از محققان معتقدند که مقابله ( کنارآیی) مفهوم اصلی در پاسخهای روانشناختی به فشار و در واقع مرحله دوم فرایند ارزیابی شناختی فشار است. هنگامی که موقعیتی تهدیدکننده یا مضر و آسیبرسان ارزیابی شد، راهها و شیوه هایی برای رفع مشکلات یا تسکین موقتی آن ها جستجو میشو؛ این کاوش با حداکثر سرعت ممکن روی میدهد، این راهها و شیوه ها را، راهبردها یا رفتارهای مقابله [۱۱۲]میگویند.
لازاروس (۱۹۶۶؛ نقل از نجاریان و براتی سده، ۱۳۸۳)معتقد است که مقابله، حل مشکل در موقعیتهای فشارآور است. او پاسخهای مقابلهای را عبارت از شناختها و رفتارهایی میداند که مردم از آن ها برای تغییر جنبههای ناخواسته محیط استفاده میکنند تا تهدید بالقوه ناشی از آن ها را به حداقل برسانند(بخاریان و براتی سده، ۱۳۸۳). بر طبق نظر لازاروس و فولکمن(۱۹۸۴؛ نقل از پیکو،۲۰۰۱)دو نوع اصلی از مهارتهای کنارآمدن با استرس وجود دارد؛ کنارآمدن متمرکز بر مسأله و مسألهداری و کنارآمدن متمرکز بر هیجان (هیجانمدار).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:09:00 ب.ظ ]
|