۲-تعریف مشکل:

دومین مرحله عمده در فرایند حل مسئله تعریف مشکل است. با تشخیص وجود مشکل فرد اکثراً آماده است تا آن را به روشی تعریف کند که قابل حل باشد. هدف اولیه این مرحله اطمینان از این موضوع است که مشکل به صورت قابل حل ادراک شده باشد. وقتی که مشکل به صورت نامناسب تعریف شود ممکن است در برابر حل مقاومت نشان دهد، حتی اگر فرد مهارت و ضروریات لازم برای کنار آمدن با آن را دارا باشد. پنج بخش در تعریف مشکل وجود دارد: الف) توصیف موقعیتی که مشکل در آن وجود دارد ب) شناسایی خواسته خود فرد ج) شناسایی خواسته دیگران د) ساختن یک عبارت «چگونه» و) ارزیابی عبارت«چگونه» . ‌بر اساس تجارت ما به تلاش هایی که در مرحله تعریف مشکل صورت می پذیرد بعداً در فرایند حل مشکل به خوبی پاداش داده می شود(دیزوریلا وشیدی، ۲۰۰۱).

۳-ایجاد راه حل های جایگزین:

بعد از این که مشکل به صورت قابل حل تعریف شد. مرحله ی منطقی بعدی تفکر ‌در مورد روش های جایگزین (عبارت «چگونه…») است که به وسیله آن می توان مشکل را حل کرد. از آنجایی که اولین راه حل اغلب بهترین راه حل نیست(اصل راهنمایی ۲)، معمولاً توصیه می شود که حداقل سه راه حل جایگزین قبل از به کارگیری هر راه حل خاص تدوین گردد(دیزوریلا و چانج[۹۷]، ۲۰۰۹).

۴-ارزیابی راه حل های جایگزین: وقتی که همه راه حل ها ایجاد شدند موقع ارزیابی تاثیر بالقوه هر کدام از آن ها در حل مسئله فرا می‌رسد. هر راه حلی بر اساس چهار معیار زیر ارزیابی می شود:

الف)آیا این راه حل، خواسته مشخص شده در عبارت «چگونه» را تحقق می بخشد؟ برای این که راه حل جایگزین در حل مسئله مؤثر باشد باید قادر به تحقق خواسته برآورده نشده ای که مشخص شده است باشد. ‌بنابرین‏ موقع ارزیابی یک راه حل فرد باید ظرفیت آن را جهت دست یابی به هدف مشخص شده در عبارت«چگونه …» درنظر بگیرد.

ب)آیا این راه حل نسبت به خواسته های دیگران حساس هست؟ قاطعانه رفتار کردن ‌به این معنی است که افراد خواسته های دیگران و خواسته های خودشان را در نظر داشته باشند. اگرچه همواره ارضاء خواسته های دیگران امکان پذیر نیست ولی راه حلی که سعی دارد نسبت به افرادی که با مشکل مربوط هستند، حساس باشد در دراز مدت مؤثر خواهد بود. راه حلی که خواسته های دیگران را در نظر نمی گیرد معمولاً در نظر گرفته نمی شود مگر آن که تعدیل گردد.

ج)آیا این راه حل از لحاظ قانونی و اجتماعی مورد پذیرش است؟ به هنگام حل مسئله مردم اغلب به روش های جدید روی می آورند و ممکن است رفتارهایی را مدنظر قرار دهند که از لحاظ قانونی و اجتماعی مورد پذیرش نیستند. ‌بنابرین‏ باید در جستجوی راه حلی بود که از نظر اجتماعی مقبول تر باشد. هر راه حل جایگزینی که قانون رسمی را نقض نماید مورد پذیرش نیست و در نظر گرفته نمی شود.

د)آیا این راه حل در حد نیرو و توانایی شما قرار دارد؟ این معیار ارزیابی نیز از فهرست صفت اصل راهنمای حل مسئله برگرفته شده و قبلاً در ارزیابی عبارت،«چگونه…» از آن استفاده شده است. مردم اغلب راه حل هایی را مشخص می‌کنند که عملی ساختن آن ها در محدوده توانایی و نیروی آن ها قرار ندارد. چنین راه حل هایی به دلایلی که قبلاً اشاره شد محکوم به شکست هستند(دیزوریلا و نزو، ۲۰۰۷).

۵-تصمیم گیری:

وقتی که هر کدام از راه حل های جایگزین ‌بر اساس چهارمعیار مشخص شده ارزیابی شدند، فرد اطلاعات عینی خوبی جهت انتخاب راه حلی را دارد که بیشترین ظرفیت تاثیرگذاری را دارد. برای انجام این کار به روش ساختار یافته دو مرحله زیر توصیف می شود:

الف)از آنجایی که هر راه حل مؤثر واقعی چهارمعیار مورد استفاده جهت ارزیابی راه حل های جایگزین را تحت پوشش قرار می‌دهد، ‌بنابرین‏ هر راه حل که نتواند این کار را انجام دهد حذف می شود.

ب)اگر یک راه حل هر چهار معیار را تحت پوشش قرار دهد، راه حلی را انتخاب کنید که بهترین وجه این چهار معیار را تحقق بخشد. برای مثال یکی از راه حل ها ممکن است هم خواسته های همه را به طور مؤثری برآورده سازد و هم این که اجرای آن راحت تر از راه حل های دیگر باشد. بعضی اوقات انتخاب یک راه حل از بین چندین راه حل با کیفیت مشکل است. وقتی مبنایی برای پیش‌بینی برتری یکی از دو یا سه انتخاب بالقوه وجود ندارد، معتدل ترین تصمیم ممکن است انتخاب همگی آن ها باشد. سپس وظیفه شخص این است که مشخص کند که آیا آن ها را همزمان اجرا کند یا به طور متوالی(گاردینو[۹۸]، ۲۰۰۹).

۶-اجرای راه حل:

زمانی که راه حل تدوین گردد، زمان اجرای آن فرا می‌رسد. از آنجایی که این کار ممکن است مستلزم کمی برنامه ریزی باشد، در این مرحله تمرین تحت نظارت آموزش مهارت ها مفید واقع می شود. یعنی فرد می‌تواند آنچه را که می‌خواهد بگوید و انجام دهد، برنامه ریزی کند و این کار را در پیش یک متخصص که بازخورد ارائه می‌کند، نشان دهد. وقتی که موثرترین افکار و اعمال بازگویی و اجرا شدند، فرد بهتر می‌تواند رفتارهای توصیف شده را در موقعیت زندگی واقعی انجام دهد(هاگا[۹۹]، ۲۰۱۲).

۷-تحقیق اثر راه حل:

بعد از اینکه راه حل جایگزین اجرا شد، تأیید این موضوع که آیا این راه حل طبق برنامه اجراء شده یا نه و این که آیا راه حل مورد نظر چهار معیار سنجش را طبق انتظار و تحت پوشش قرار داده یا نه، مهم است(هاگا و فاین، ۲۰۱۳).

۲-۳-۶ نظریه های حل مسئله

فرایند حل مسئله همانند فرایند تفکر، کاملاً تحت تأثیر فرایند یادگیری است، یعنی فرد از اطرافیانش در طول زندگی یاد می‌گیرد که چه چیزهایی را مسئله تلقی کند و کدام یک از آن ها را آسان و ساده و کدام یک را دشوار و پیچیده بخواند. همچنان که یاد می‌گیرد که چگونه با مسائل مختلف، مواجه شود و با چه روش‌ها و شیوه هایی به حل آن ها بپردازد و حتی کیفیت تفسیر و توجیه مسائل را از اطرافیان خود (خانواده، مدرسه، جامعه) می آموزد. ‌بنابرین‏، درباره چگونگی حل مسئله نیز همانند چگونگی یادگیری با نظریه های مختلف،‌ مواجه می‌شویم که می توان همه آن ها را در سه گروه خلاصه کرد از این قرار:

نظریه های محرک-پاسخ و تداعی[۱۰۰]:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...