کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب

 



اتصالات غشای سلولی نقش خیلی مهمی را در میان کنش‌های سلول به سلول بر عهده دارند. در سلول‌های اپی‌تلیال این اتصالات در اطراف گلیکو پروتئین بین غشایی Eـ کادهرین سازماندهی شده‌اند. قسمت آمینوترمینال خارج سلولی Eـ کادهرین بر روی سلول‌های مجاور با یکدیگر مستقیماً واکنش می‌دهند. قسمت سیتوپلاسمی همودایمر E ـ کادهرین به طور خاصی با دمین آرمادیلو بتاکاتنین واکنش می‌دهد. انتهای آمینی بتا کاتنین نیز با آلفا کاتنین واکنش می‌دهد که آن نیز به نوبه خود با واسطه  - اکتینین یا واکنش مستقیم با فیلامان‌های اکتین با اسکلت سلولی واکنش می‌دهد و به این طریق اتصالات سلول به سلول بسیار قوی ایجاد می‌شود (شکل۱-۳ و ۱-۴). با این وجود، در این کمپلکس یک عنصر دینامیک وجود دارد که در طول فرایند رشد و نمو و بهبود زخم، به سلول اجازه حرکت می‌دهد. در این شرایط، مهاجرت سلول‌های اپی‌تلیال با فسفریلاسیون تیروزین در بتا کاتنین و جداسازی کمپلکس کاتنین ـ کادهرین انجام می شود که منجر به افزایش ذخیره بتا کاتنین آزاد در سیتوپلاسم می‌شود. مهار فسفریلاسیون تیروزین در بتا کاتنین از مهاجرت سلول‌های اپی‌تلیال جلوگیری می‌کند (۲۵).

شکل ۱-۳. بتاکاتنین در اتصالات سلولی

شکل ۱-۴. ساختمان و عملکرد بتاکاتنین
۱-۵-۱-۲- نقش بتا کاتنین در انتقال پیام
بتا کاتنین یک عضو کلیدی در مسیر پیام‌رسانی بیولوژیک بوده که نقش خیلی مهمی را در رشد و نمو طبیعی سلول از طریق پیام‌رسانی Wnt [۳۹] بر عهده دارد. در مهره‌داران، مسیر انتقال پیام Wnt در فرآیندهای مختلف رشد و نمو از جمله تکثیر سلولی، تمایز و میان کنش اپی‌تلیال ـ مزانشیم در بسیاری از بافت‌ها نقش دارد. Wnts شامل یک خانواده از گلیکوپروتئین‌های ترشحی با الگوی بیان خاص می‌باشند. این پروتئین ها با کنترل القاء جنین، هدایت تقسیم سلولی و رشد آن در فرآیندهای مختلف تمایز نقش دارند .
بیان نا بجای Wnts در بعضی از بافت ها منجر به ایجاد تومور می‌شود. پروتئین‌های Wnt به صورت پاراکرین از طریق رسپتورهای خانواده Frizzled که دارای۷ دمین عرض غشایی هستند، بر روی سلول‌های هدف عمل می‌کنند. اتصال Wnts در دمین خارج سلولی غنی از سیستئین در انتهای آمین رسپتورها منجر به فعال‌سازی آنها می‌گردند. رسپتورهای فعال شده Frizzled با
مهار عملکرد کمپلکس تخریب بتا کاتنین باعث پایداری این پروتئین سیتوپلاسمی می‌شوند. این کمپلکس از پروتئین‌های داربستی از جمله axin تشکیل شده است، این پروتئین‌ها با دمین‌های مختلف به تومور ساپرسورژن‌ APC ، سرین ـ ترئونین کیناز[۴۰]، GSK3 β و بتا کاتنین متصل می‌شوند. در صورت عدم پیام رسانی wnt، GSK3β باعث فسفریلاسیون بتا کاتنین می‌شود. سپس بتا کاتنین فسفریله شده توسط F-box protein slimb/βTrCP و سیستم یوبیکوئیتین شناخته شده و در کمپلکس پروتئازوم تجزیه می‌شود. در صورت وجود پیام Wnt، فسفو پروتئین سیتوپلاسمی فعال شده و باعث تداخل عمل کمپلکس تخریب بتا ـ کاتنین می‌شود. در این صورت فعالیت GSK3β مهار شده و فسفریلاسیون بتا کاتنین متوقف می‌شود. فعالیت GSK3β ممکن است توسط اتصال به GBP[41] Frat1/ نیز مهار شود که آن نیز با dishevelled واکنش می‌دهد. فعالیت کمپلکس تخریب بتا کاتنین ممکن است توسط فسفریلاسیون نیز تنظیم شود، در این حالت، زیر واحدهای پروتئین فسفاتاز ZA هم به Axin و هم به APC متصل می‌شود. بتا کاتنین هیپوفسفریله تخریب نشده و در سیتوپلاسم و هسته تجمع پیدا می‌کند. در هسته این پروتئین تجمع یافته با فاکتورهای رونویسی از خانواده LEF-1/TCF[42] ارتباط برقرار می‌کند. کمپلکس TCF/β-catenin به عنوان فعال‌کننده‌های رونویسی ژن‌های هدف Wnt عمل کرده و پیام Wnt را به هسته انتقال می‌دهند.(شکل۱-۵)

شکل ۱-۵. خلاصه ای از مسیر wnt
۱-۵-۱-۲-۱- پیام‌رسانی wnt در سرطان
مطالعات مختلفی در رابطه با نقش مسیر پیام‌رسانی wnt و میان کنش TCF/β-catenin در سرطان انجام شده است. بیان گلیکوپروتئین های wnt در نمونه‌های توموری و سلول‌های سرطانی افزایش پیدا می‌کند ولی هنوز نقش دقیق آنها در رشد و نمو سلول‌های سرطانی در انسان مشخص نشده است. در مقابل، اجزاء دیگر در مسیر آبشاری پیام‌رسانی wnt نقش مشخصی را در رشد سلول‌های سرطانی دارا می باشند. افزایش بتا کاتنین در هسته و کمپلکس آن با TCFs در رده‌های سلول‌های سرطانی توموری و نمونه‌های بافتی دیده شده است. در تومورهای کولورکتال که موتاسیون APC گزارش نشده است، موتاسیون بتا کاتنین دیده می‌شود. این موتاسیون باعث تغییر و یا حذف جایگاه‌های خاص سرین و ترئونین در دمین انتهای آمینی بتا کاتنین می‌شود که برای تخریب لازم می‌باشد. موتاسیون بتا کاتنین در انواع مختلفی از تومور دیده می‌شود که این امر نشان‌دهنده نقش مهم بتا کاتنین به عنوان یک آنکوژن می‌باشد. در سطح سلولی، موتاسیون بتا کاتنین و APC با افزایش مقدار بتا ـ کاتنین هسته‌ای و سیتوپلاسمی و افزایش کمپلکس فعال شده TCF/β-catenin (از نظر رونویسی) می‌شود. این امر منجر به فعالسازی نامناسب ژن‌های هدف TCF، از جمله C-myc و Cyclin D1 می شود که جزء آنکوژن ها هستند و در نهایت منجر به ایجاد سرطان می‌شوند .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

موتاسیون بتا کاتنین در انواع تومورهای کولون که با کارسینوژن‌های مختلف از جمله دی متیل هیدرازین (DMH) القاء شده‌اند، دیده می‌شود .. در رت‌های F344، ۳۳% تومورهای کولون القاء شده توسط DMH (20 میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن ) (به مدت ۵ هفته)، دارای جهش در بتا کاتنین بوده‌اند. از این تعداد تومور، ۷۴% جهش‌ها در ناحیه hotspot قرار داشت که شامل کدون‌های ۳۲ و ۳۴ می‌باشند. بقیه جهش‌ها (۲۶%) در یکی از Ser/thrهای مهم (کدون‌های ۳۳ و ۳۷، ۴۱ و ۴۵) واقع شده‌اند. همچنین در این بافت‌های توموری بیان ژن بتا کاتنین (به صورت مستقل از جهش های بتا کاتنین) تا ۱۰ برابر افزایش پیدا می‌کند. همچنین بیان ژن‌های C-Myc، C-jun و سیکلین ۱‍D نیز مرتبط با بیان ژن بتا کاتنین افزایش نشان می‌دهند .
مطالعه‌ای دیگر نیز نشان می‌دهد که تیمار رت ها با DMH به مدت ۲۰ هفته (هفته‌ای یک بار) منجر به ایجاد جهش در ژن کدکننده بتا کاتنین در کدون ۴۱ می‌شود. در این نوع تیمار، بیش از ۹۰% جهش‌ها در کدون ۴۱ رخ می‌دهند. در این جهش‌ها سیتوزین تبدیل به تیمین شده و در پروتئین بتا کاتنین اسید آمینه ترئونین با ایزولوسین جایگزین می‌شود .. همچنین رت‌هایی که به مدت ۲۰ هفته (هفته‌ای یک بار) دوز ۱۵ میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن از DMH را به صورت i.p دریافت کرده‌اند، القاء ژن‌های سیکلین ۱D، E و PCNA[43] در سطح mRNA در بافت کولون آنها افزایش یافته و بدین ترتیب با اثر بر روی تنظیم چرخه سلولی باعث افزایش تکثیر سلولی و سرطان کولون در آنها شده است .

۱-۶-دی متیل هیدرازین (DMH)

همانطور که گفته شد، ژن بتا کاتنین یکی از ژنهای خیلی مهم است که توسط DMHمتیله شده و نقش مهمی را در آسیب های ناشی از سرطان به خصوص سرطان کولورکتال ایفا می کند که در ذیل به تفصیل شرح داده می شود:
اصطلاح ”هیدرازین“ یک نام عمومی است که شامل یک گروه از ترکیبات شیمیایی با ساختاری مشابه می‌باشد، از جمله: هیدرازین، ۱ و۱ـ دی متیل هیدرازین و ۱و۲-دی متیل هیدرازین. ۱و۲- دی متیل هیدرازین در تحقیقات بسیاری مورد استفاده قرار گرفته و یک کارسینوژن مهم در ایجاد مدل سرطانی کولورکتال می باشد.
هیدرازین‌ها ترکیبات مایع شیمیایی سنتیک بی‌رنگ و فراری هستند که شامل دو اتم نیتروژن بوده که توسط یک باند کووالانسی به هم متصل می‌شوند. هیدرازین‌ها از مواد شیمیایی از جمله آمونیاک، دی متیل آمین، هیدروژن پراکسید یا سدیم هیپوکلریت ساخته می‌شود. این ترکیبات به راحتی تبخیر شده و استشمام می‌شوند. هیدرازین‌ها بویی شبیه آمونیاک دارند. هیدرازین‌ها بسیار فعال بوده و به راحتی آتش می‌گیرند. انسان‌ها با مصرف آب آلوده یا تنفس هوای آلوده و یا خوردن و لمس کردن وسایل آلوده، در معرض هیدرازین ها قرار می‌گیرند .
اطلاعات درباره خواص شیمیایی و فیزیکی سه نوع هیدرازین در جدول ۱-۱ نشان داده شده است:

جدول ۱-۱. مشخصات هیدرازین‌ها
نام شیمیایی هیدرازین ۱و۱ـ دی متیل هیدرازین ۱و۲ـ دی متیل هیدرازین
اسامی دیگر دی آمین، دی آمید، باز هیدرازین هیدرازین، ۱و۱- دی متیل، dimazine ـ دی متیل هیدرازین نامتقارن هیدرازین، ۱و۲ ـ دی متیل، PMH، دی متیل هیدرازین متقارن
فرمول شیمیایی H4N2 C2H8N2 C2H8N2
فرمول ساختمانی H2NNH2 (CH3)2NNH2 CH3NHNHCH3
رنگ بی‌رنگ بی‌رنگ
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-09-27] [ 09:52:00 ب.ظ ]




ـ هزینه‌های بالا جهت توسعه و نگهداری سیستم.
ـ مستندسازی ضعیف.
ـ تقاضای زیاد جهت برنامه نویسان.
ـ عملیات پردازش الکترونیکی داده‌ها و هزینه‌ها نامرئی بودند.
ـ کاربردهای شاخص : نگهداری دفاتر کل، پیش بینی، بودجه بندی، کنترل موجودی.

۳

۷۴ ـ ۱۹۷۰

کنترل و
محدودیت‌های مدیریتی

ـ انجماد (عدم توسعه) کاربرها و تأکید بر نظارت بر سیستم‌های موجود.
ـ کنترل بودجه سیستم‌های پردازشی الکترونیکی، هیچگونه وجه اضافی جهت پردازش الکترونیکی اختصاص نمی‌یافت.
ـ حرکت به سوی تمرکز بخشیدن به پردارش کامپیوتری به منظور اعمال صرفه جویی مالی.
ـ اجبار به کنترل و اعمال استانداردها.
ـ بکارگیری سیستم‌هایی به منظور اخذ هزینه از کاربرانی که از سیستم‌های پردازش الکترونیکی استفاده می‌کنند.
ـ بازسازی کاربردهای دفتری.

۴

۷۹ ـ ۱۹۷۵

افزایش
نقش کاربران

ـ گرایش به سمت استفاده از بسته‌های نرم افزاری.
ـ مشارکت بیشتر کاربران در فعالیت‌های پردازش الکترونیکی.
ـ پیرایش پایگاه داده‌ها و محاسبات توزیعی جهت تکامل بیشتر MIS.
ـ برنامه نویسی ساختاری جایگاه محکمی‌در توسعه پیدا می‌کند. این عمل موجب می‌شود که کارگزاری نقش خود را از دست بدهد و به فعالیت‌های تحلیل و طراحی اهمیت داده شود.

۵

۸۵ ـ ۱۹۸۰

تعامل
کاربر ـ ماشین

ـ اوایل دهه ۱۹۸۰ ریز کامپیوترها به عنوان سیستم‌های پردازش مجزا و نه به عنوان سیستم‌های تک منظوره به کار گرفته شدند.
ـ در سال‌های میانی این دهه ریزکامپیوترها از طریق تکنولوژی شبکه به کامپیوترهای مرکزی متصل شدند.
ـ سیستم‌های کاربر ـ آشنا، آماده و تجاری مد نظر قرار می‌گیرند.
ـ نوید آغاز سیستم‌های پشتیبانی تصمیم گیری (D.S.S)
ـ بسته‌های نرم افزاری پردازش کلمات مورد نظر قرار گرفتند.
ـ نوید پیدایش مکانیزه کردن عملیات اداری.
ـ شروع کار تجربی در سیستم‌های خبره و هوش مصنوعی
ـ کاهش اهمیت وظایف برنامه نویسی کاربردی که اکنون با وظایف مدیریتی پایگاه و داده‌ها تداخل نموده است.

منبع : مأخوذ : «صرافی زاده» و «پناهی»، ۱۳۸۰، صص ۹۵-۱۹۳
در حال حاضر (رضائیان، ۱۳۸۵) جنبشی در جریان است تا از «هوش مصنوعی[۴۷]» برای حل مسائل مدیریتی استفاده کنند، یعنی این که رایانه را به گونه ای برنامه ریزی کنند که بتواند مانند ذهن انسان برخی از کارهای استدلال منطقی را صورت دهد. یک شاخه فرعی هوش مصنوعی تحت عنوان «سیستم خبره[۴۸]» بیشترین توجه را به خود جلب کرده است. یک سیستم خبره مانند یک متخصص در یک زمینه خاص انجام وظیفه می‌کند. یک محدودیت سیستم خبره در این است که نمی‌تواند هوش فرد را توسعه دهد. یک راه برای غلبه بر این محدودیت استفاده از «شبکه‎های عصبی[۴۹]» است که شبیه‎سازی‎های الکترونیکی و ریاضی از مغز انسان است. به طور کلی به همه‎ی سیستم‎هایی که از هوش مصنوعی استفاده می‎کنند «سیستم‎های مبتنی بر دانش[۵۰]» گفته می‎شود. در دهه ۱۹۹۰ برخی از سازمان‎ها، بر روی سیستم‎های مبتنی بر دانش برای حل مسائل مدیریتی سرمایه‎گذاری سنگینی کرده‎اند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲ـ ۴ ـ انواع سیستم‌های اطلاعاتی
سیستم‎های اطلاعاتی را به انواع مختلفی طبقه بندی می‌کنند که در زیر به چند نمونه از آن اشاره می‌کنیم. برین[۵۱] (۱۹۹۷) عقیده دارد که “انواع سیستم‎های اطلاعاتی شامل: ۱٫ سیستم‎های پشتیبانی عملیات[۵۲]، که این سیستم‎ها از پردازش اطلاعات مورد نیاز برای عملیات روزمره کسب و کار پشتیبانی می‌کنند؛ و ۲٫ سیستم‎های پشتیبانی مدیریت[۵۳]، که این سیستم‌ها نیازهای تصمیم گیری مدیریت عالی، میانی و سرپرستی را پشتیبانی می‌کنند” (ص ۲۹).
سیستم‎های پشتیبانی عملیات (لاودن، ۲۰۰۰) شامل سیستم‎های پردازش مبادلات[۵۴]، سیستم‎های کنترل‎پردازش[۵۵] سیستم‎های خودکار اداری[۵۶] می‌باشد. سیستم‎های پشتیبانی مدیریت نیز به سه دسته تقسیم می‌شود که شامل: سیستم‎های گزارش دهی مدیریت، سیستم‎های پشتیبان تصمیم[۵۷] و سیستم‎های اطلاعات مدیران اجرایی[۵۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]




در مرور ادبیات پژوهش، تحقیقات نشان میدهند که بخشی از تأثیر برنامه های آموزش مهارتهای مقابله ای در پیشگیری از سوء مصرف مواد به واسطه تأثیر این برنامه ها بر باورها و نگرشهای مربوط به مواد است بنابراین، اصلاح نگرش و به چالش کشیدن باورهای مرتبط با مواد، از اهداف اساسی درشیوه های پیشگیری ازعود (مکی لوپ، ریابچنکو[۱۰۶]و لیزمن، ۲۰۰۳) است. (باتوین[۱۰۷]، گریفین، پل و ماکیولاری، ۲۰۰۴؛ محمدخانی جزایری، محمدخانی، رفیعی و طباطبایی، ۱۳۸۷؛ طارمیان و مهریار، ۱۳۸۷، رحمتی و اعتمادی، ۱۳۸۵؛ قربانی، ۱۳۸۰؛ اخلاقی بوزانی، ۱۳۸۷) به رغم این که درمان های پیشگیری از عود بر پایه کار مارلات و گوردون بسیار مورد توجه قرار گرفته، مطالعات در نشان دادن یک تصویر سازگار از اثربخشی این رویکرد شناختی - رفتاری در افراد مبتلا به سوء مصرف کننده ی مواد ناتوان است (راسون[۱۰۸]، ۲۰۰۵).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پژوهشهای انجام شده در ایران به بررسی نقش تغییر باورها به منظور پیشگیری از مصرف مواد درافراد غیر مبتلا پرداخته و به بررسی نقش درمان در تغییر این باورها و پیشگیری از عود نپرداخته است. از سوی دیگر، افرادی که در درمان قرار میگیرند حتی درمانهای دارویی، نگرش آنها نسبت به مواد تغییر میکند، اما این که آیا مصرف دارو باعث تغییر خود به خودی در باورهای فرد میشود و میتواند در پیشگیری موثر باشد سؤالی است که نیاز به بررسی بیشتر دارد. با توجه به اینکه در مورد اثربخشی درمان پیشگیری از عود تردید وجود دارد، نیاز به ارزیابی تجربی این نوع مداخلات و بررسی متغیرهای میانجی، تأثیر گذار بر نتایج درمانی احساس می شود.
درمانهای رفتاری – شناختییکی از امیدوارکننده ترین انواع روان درمانی ها برای معتادان، درمانهای شناختی- رفتاری است. این روش درمانی به ویژه در جلوگیری از عود و بازگشت به مواد مخدر مثمرثمر بوده است (گری[۱۰۹]، ۲۰۱۱) فرض می کند که معتادان با فراگیری مهارت های مقابله ای می توانند بازگشت به مواد را به تأخیر انداخته و یا فرایند بهبودی کامل را تجربه نمایند. علاوه براعتیاد شناختی - رفتاری در درمان مشکلاتی همچون، اضطراب، چاقی و سیگارکشیدن نیز مؤثر بوده است (ممتازی، ۱۳۸۴).
در نظریه های شناختی، فرایندهای شناختی عامل اصلی نگهداری رفتار محسوب می شوند. یکی از فرض های اساسی شناخت درمانی این است که افراد برحسب ادراکاتی که از امور و رویدادها دارند به آنها واکنش نشان می دهند. دیگر اینکه شناخت های نادرست ممکن است منجر به اختلالات هیجانی در افراد شوند. از این رو هدف عمده شناخت درمانی ایجاد تغییر و اصلاح در فرایندهای شناختی افراد است. بنابراین تغییرات مطلوب در رفتار مراجعان از راه تغییر الگوهای فکری، باورها و نگرش هایشان به دست می آید.
فنون شناختی، عقاید مرتبط با دارو و افکار خودآیندی را که در ایجاد تمایلات و هوس ها نقش دارند، مورد توجه قرار می دهد، در حالی که فنون رفتاری بر اعمالی تمرکز دارند که از لحاظ علّی با فرایند های شناختی تعامل دارند. فنون رفتاری به بیمار کمک می کنند تا درستی عقاید مرتبط با دارو را که مصرف را تحریک و تهییج می کنند، بیازماید. این فنون، همچنین برای آموزش مهارت ها ( نظیر ابراز وجود و آرامسازی) به بیماران به منظور مواجهه با موقعیت های پر خطر، امیال و هوس ها به کار می روند.
مکانیسم فرضی برای تغییر درمانی، هماهنگ ساختن نظام اعتقادی فرد به صورت نزدیکتری با واقعیت است. درمانگر و بیمار نیاز دارند که با یکدیگر همکاری کنند تا نظام کنترل های بیمار بهبود یابد (مثلاً، با تمرین به تأخیر انداختن ارضاء) و فنون مقابله ای مانند پیش بینی و حل مسأله را یاد بگیرد (بندورا[۱۱۰]، ۱۹۹۳) فنون شناختی، عقاید مرتبط با دارو و افکار خودآیندی را که در ایجاد تمایلات و هوسها نقش دارند، مورد توجه قرار می دهد، در حالی که فنون رفتاری بر اعمالی تمرکز دارند که از لحاظ علّی با فرایند های شناختی تعامل دارند .فنون رفتاری به بیمار کمک می کنند تا درستی عقاید مرتبط با دارو را که مصرف را تحریک و تهییج می کنند، بیازماید.
این فنون، همچنین برای آموزش مهارتها نظیر ابراز وجود و آرامسازی به بیماران به منظور مواجهه با موقعیتهای پر خطر، امیال و هوس ها به کار می روند. مکانیسم فرضی برای تغییر درمانی، هماهنگ ساختن نظام اعتقادی فرد به صورت نزدیکتری با واقعیت است. درمانگر و بیمار نیاز دارند که با یکدیگر همکاری کنند تا نظام کنترل های بیمار بهبود یابد (مثلاً، با تمرین به تأخیر انداختن ارضاء) و فنون مقابله ای مانند پیش بینی وحلّ مسأله را یاد بگیرد (فیشر[۱۱۱] و همکاران، ۲۰۰۸) در پژوهشی که رعدی (۱۳۸۰)، تحت عنوان بررسی تأثیر مشاوره گروهی به شیوه شناختی - رفتاری بر کاهش بازگشت معتادان به مواد مخدر در معتادان خود معرّف سازمان بهزیستی استان کردستان، انجام داد (شامل دو گروه آزمایشی و گواه ) مشاوره گروهی با روش شناختی- رفتاری بر روی گروه آزمایشی درطول ۱۰ جلسه با ساختار صورت گرفت ولی برای گروه گواه اقدامی صورت نگرفت. نتایج نشان داد که مشاوره گروهی با شیوه مؤثر بوده است (۰۵>P). پژوهشگران دیگر نیز در پژوهشهای خود به نتایج مشابهی مبنی بر این که درمان شناختی- رفتاری، در کاهش عود بیماران معتاد به مواد مخدر مؤثراست دست یافتند.
همچنین پژوهش ها بیانگر نقش مؤثر درمان شناختی - رفتاری درافزایش انگیزش پیشرفت افراد می باشد که از آن جمله می توان به پژوهش فرانکلین[۱۱۲] و همکاران (۲۰۱۱) اشاره کرد.
درپژوهشی با عنوان درمان شناختی- رفتاری علاوه بر دارو درمانی در کودکان با اختلال وسواس اجبار، ۱۲۴ نفر از افراد سنین ۷ تا ۱۷سال را که با توجه به ملاکهای تشخیصی دی اس ام [۱۱۳] به وسواس اجبار مبتلا بودند طی چهار هفته در سه موقعیت دارو درمانی به تنهایی، تقویت دارو درمانی با دستورالعمل درمان شناختی- رفتاری و دارو درمانی به اضافه درمان شناختی - رفتاری قرار داده و در نهایت به این نتیجه رسیدند که افراد گروه دارو درمانی به اضافه درمان شناختی- رفتاری نتایج مطلوب تری نسبت به دو گروه دیگر در کاهش علائم بیماری از خود نشان دادند و از آنجا که این افراد در سنین مدرسه به سر می بردند با توجه به گزارش معلّمان انگیزه فراگیری دروس در آنها افزایش قابل توجهی پیدا کرد (واقری، ۱۳۸۲).
شناختی - رفتاری، در کاهش میزان بازگشت معتادان به اعتیاد (عود) در این درمانها که بر مبنای یادگیری شکل گرفته است، بر توانایی انسان بر آموختن رفتارهای سازگار و ناسازگار و چگونگی تغییر آن تأکید می شود. این درمانها خط اول درمان اعتیاد به شمار می روند و مبتنی بر راهبردهایی برای پیشگیری از عود، حل مسأله، آموزشهای ضروری و مهارتهای اولیه بهبودی بر اساس الگوی درمان شناختی- رفتاری میباشند )مارلاتوگوردون[۱۱۴]، ۱۹۹۹).
همچنین می توان از روش رفتار درمانی عقلانی عاطفی نام برد که به بیماران کمک می کند باورهای خود را بسنجند (الیس[۱۱۵] و مک لارن[۱۱۶]، ترجمه فیروز بخت، ۱۳۸۵، ص ۷۶) روشی مؤثر نیز توسط مک مالین تحت عنوان بازسازی شناختی ارائه شده است که بیشتر از روش رفتار درمانی عقلانی- عاطفی ریشه، گرفته است (مک مالین[۱۱۷] و جالیز[۱۱۸]، ۱۹۹۸، مک مالین، ۱۹۹۹، به نقل از فری، ترجمه محمدی و فرنام، ۱۳۸۷، ص۴۸).
این روش از حساسیت زدایی تدریجی به همراه شناخت درمانی استفاده می کند.
در ایران برخی پژوهشها عبارتند از: اثر درمان شناختی- رفتاری بر کاهش میزان اشتیاق (مؤمنی، ۱۳۸۸) و مقایسه اثر بخش روان درمانی مثبت نگر و شناختی- رفتاری بر پیشگیری از عود (کیانی دولت آبادی، ۱۳۸۹) و تأثیر اموزش گروهی کنترل تکانه بر کاهش تکانشگری و شدت اعتیاد (حدادی، ۱۳۸۹) در همین رابطه یک روش برای کنترل اختلالات هیجانی و تفکرات منفی کمکهای مؤثری به بیماران ارائه می کند. همچنین این نوع درمان برای بهبود اختلال های شخصیت و به خصوص اختلال های شخصیت مرزی امیدهایی به وجود آورده است (فری، ۲۰۰۹، شناخت درمانگری گروهی، ترجمه جان بزرگی، ۱۳۸۸).
مصاحبه انگیزشیرویکرد رواندرمانی در امریکا از سبک مقابله ای [۱۱۹] به سبک مراجع محور تغییر ماهیت داده است و در درمان اعتیاد تکنیکهای مصاحبه انگیزشی اهمیت بالایی پیدا کرده اند. مواردی همچون گوش دادن فعال[۱۲۰]، اصول مصاحبه همدلانه، ایجاد ناهماهنگی و مغایرات، لغزیدن بر مقاومتهای بیمار، بازخورد دادن[۱۲۱] ، فهرست پیشنهادها و حمایت از خودکارآمدی از اصول مصاحبه انگیزشی به شمار می روند (راوسون و همکاران، ۲۰۰۵).
از طرفی پژوهش ها در رابطه با درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی خصوصاً نشان می دهند که مراجعین به علت این که در بر آورده ساختن معیارهای عملکرد و موفقیت خودشان در حیطه های ارزشمند زندگی مثل کار، تحصیل، روابط عاشقانه، دوستی ها، عملکرد اخلاقی یا توانایی کنترل علایم اختلال روانی مثل افسردگی، اضطراب و اعتیاد احساس شکست و ناتوانی می کنند؛ دچار احترام به خویشتن کم یا به عبارتی خودکارامدی پایین می شوند و احتمالاً به طرف مصرف مواد کشیده می شوند. راه های موفقیت برای کسب احترام به خویشتن و افزایش خودکارآمدی در این دیدگاه استفاده از تکنیک های بازسازی شناختی مثل دروغ سنج و ثبت روزانه استرس، همچنین تمرین موهبت ها /دستاوردها/ استعدادها و ثبت موفقیت دو ابزار دیگری هستند که می تواند خودکارامدی افراد را افزایش دهند.
مدیریت مشروطیکی از مداخلات موجود در درمان اعتیاد است که مبنای آن رفتار درمانی و فرایندهای شرطی سازی عامل است. اثربخشی این مداخله در مطالعات متعدد و در شرایط مختلف نشان داده شده است. در این روش به ازای انجام تکالیف درمانی و پیشرفت در رفتارهای مثبت تقویت دریافت کرده و در صورت عدم اجرای قراردادها مثلاً آزمایش مثبت ادرار با برخی محدودیتها موجه میشود مثلاً باید داروی خود را در محل مرکز درمانی استفاده کند علی رغم اثربخشی قابل توجه به دلیلی محدودیتهای موجود در اجرا، عملاً بسیار کم مورد استفاده مراکز درمان اعتیاد قرار می گیرد.
گروه درمانی: امکان صحبت در مورد مشکلات و بررسی و بحث و تبادل نظر در مورد مسائل مربوط به فرایند درمان را فراهم می کند. بعضی معتقدند گروه درمانی بهترین روش برای درمان معتادان است.
روان درمانی روانپویشی در این روش به انگیزه های فردی، ارتباطی و اجتماعی که در طی دوران رشد بر فرد حادث شده و زمینه ساز پیدایش اعتیاد شده است، اشاره می شود. بعضی از محققین اعتقاد دارند که سم زدایی به تنهایی نمیتواند به بیمارکمک کند، بلکه بیمار نیازمند مداخلات روان درمانی و انگیزشی است. درمان باید برتقویت احساس کنترل و تسلط فرد، به ویژه از طریق برنامه ریزی برای فرصتها و تمرین رفتارهای مقابله ای مناسب تمرکز کند (لوئیس[۱۲۲]، دانا، بلوینس، ۲۰۰۹).
در مجموع میتوان گفت که وضعیت سلامتی روانی نقش مهمی در سبب شناسی و فرایند درمان فرد معتاد بازی میکند. وجود اختلالهای روانی مزمن باعث مقاومت در درمان و بازگشت دوباره بیماری میشود (کاپلان و سادوک، ۲۰۰۳؛ مارکوس[۱۲۳]، ۲۰۰۱). با توجه به ماهیت مزمن و عود کننده بودن بیماری اعتیاد، عده زیادی از افرادی که مصرف مواد را ترک میکنند؛ اندکی بعد از دوره ی سم زدایی دچار لغزش میشوند. از این رو برای اینکه بتوان به فرد معتاد کمک کرد، در کنار مرحله سم زدایی و بعد از آن در مرحله توانبخشی، استفاده از فنون روان درمانی ضرورتی دوچندان پیدا میکند.
پذیرش مسئولیت: صرف نظر از اینکه مشکل چگونه شروع شده باشد افراد باید ازطریق ی ادگیری فنون رفتاری، بیاموزند که مسئو لیت حل مشکلات خود را به عهده بگیرند؛ بدون این که مجبور باشند خود را به علت شروع اعتیاد سرزنش کنند (مارلات و گوردون، ۱۹۹۹). پذیرش مسئولیت یکی از اولین گام های درمان بیماران معتاد است. نقطه قوت این نگرش این است که بیمار از همه توانایی خود برای ایجاد تغییرات درمحیط زندگی اش استفاده میکند .مارلات و گوردون (۱۹۹۹) در تاکید بر این دیدگاه معتقدند که آسیب شناسی اعتیاد میتواند تحت تاثیرعواملی کاملا متفاوت با عوامل مربوط به فرایند درمان و بهبودی به حساب آید.
ارجاع به گروه های خودیاری معتادان گمنام: گروههایی هستند که توسط خود معتادان به منظور حمایت از یکدیگر، گفتگو، راهنمایی و ارائه راه حل تشکیل می شود. این گروه ها فاقددرمانگر بوده و خود معتادان آنها را اداره می کنند. در این گروه ها بر مسئولیت خود فرد در ارتباط با اعتیاد تأکید می شود. این گروه بر اساس دوازده قدم و دوازده سنت که نمایانگر قاعده و اصول این گروههاست، اداره می شود.
۱۲-۲ گروه درمانی
روان درمانی گروهی یک نوع درمان کاملاً پذیرفته شده روانشناختی است که از تعاملات سازنده بین اعضاء و مداخلات یک رهبر اموزش دیده جهت تغییر رفتار غیر انطباقی تفکرات و احساسات افراد مبتلا به نارضایتی استفاده می نماید. طی دهه های گذشته تعداد قابل ملاحظه ای از بیمارن روانی توسط گروه درمانی مداوا شده اند.گروه درمانی برای بیماران بستری سرپائی و در خیلی دیگر از موقعیت های اجتماعی قابل اجرا می باشد .همچنین برخی اصول روان درمانی گروهی با موفقیت زیادی در زمینه های اقتصادی آموزشی و به صورت گروه های رویارویی کاربرد داشته است.
از گروه درمانی برای درمان اعتیاد استفاده فراوانی می شود. معتادان در گروه ها به بازسازی روابط بین فردی، دریافت حمایت، داشتن یک شبکه ی اجتماعی جدید، دریافت کردن بازخوردهای سالم و مناسب و آموزشهای کم هزینه ای دست پیدا می کنند (مؤمن پور، ۱۳۸۷). بسیاری از مسائل و مطالب عنوان شده در روان درمانی گروهی در زندگی روزانه ما بسادگی اتفاق می افتد. تدابیر درمان که مهمترین مسئله مورد بحث در روان گروهی است تنها به گروه درمانی اختصاص ندارد بلکه در هر گروه عادی کم و بیش وجود دارد. به طور عادی ما در زندگی روزمره خود با افراد و گروه های مختلفی ارتباط داریم که این روابط برای سلامتی ما لازم است، البته همه روابط زمینه سلامت بخشی ندارند و حتی بعضی از روابط نیز ناسالم و بیماری زا هستند. آن دسته از روابط فی مابین افراد که توأم با ریا و تزویر و فخر فروشی باشد و همچنین روابط توأم با فشار تحقیر روابطی ناسالم است.
از سوی دیگر رابطه صمیمانه رابطه ای است که از نظر روانشناسی نیازهای روانی انسان را ارضاء میکند و هر انسانی با تمام وجود آن را طلب می کند. روان درمانی گروهی چیزی جز ارائه شناخت و تصحیح رفتار بیمارگونه نیست. رفتاری که باعث شده دیگران از فرد فاصله بگیرند و او تنها منزوی گردد، شاید یکی از علل رشد درمان های روانی در جوامع بزرگ و پیشرفته مسئله تنهایی و بی همدلی افراد باشد. بنابراین روان درمانی گروهی زمانی ضرورت پیدا می کند که نیاز اجتماعی فرددر ارتباط بادیگران برآورده نشده و یا محیط به گونه ای است که هر چند روابط انسانی به حد کافی وجود دارد، ولی روابط موجود غلط و ناسالم می باشد. در بررسیهای کلینیکی به عمل آمده از معتادین مشخص شده است که اغلب آنها قبل از اعتیاد دچار بیماری افسردگی بوده و در روابط درون فردی و بین فردی دارای مشکل هستند.
معتادین معمولاً با خانواده خود روابط سالمی ندارند. همچنینی با گروه های طبیعی اجتماعی نیز دچار مشکل هستند به نارضایتی استفاده می نماید .طی دهه های گذشته تعداد قابل ملاحظه ای از بیمارن روانی توسط گروه درمانی مداوا شده اند.گروه درمانی برای بیماران بستری سرپائی و در خیلی دیگر از موقعیت های اجتماعی قابل اجرا می باشد. همچنین برخی اصول روان درمانی گروهی با موفقیت زیادی در زمینه های اقتصادی آموزشی و به صورت گروه های رویارویی کاربرد داشته است.
از گروه درمانی برای درمان اعتیاد استفاده ی فراوانی می شود. معتادان در گروه ها به بازسازی روابط بین فردی، دریافت حمایت، داشتن یک شبکه ی اجتماعی جدید، دریافت کردن بازخوردهای سالم و مناسب و آموزشهای کم هزینه ای دست پیدا می کنند (مؤمن پور، ۱۳۸۷).
بسیاری از مسائل و مطالب عنوان شده در روان درمانی گروهی در زندگی روزانه ما بسادگی اتفاق می افتد. تدابیر درمان که مهمترین مسئله مورد بحث در روان گروهی است تنها به گروه درمانی اختصاص ندارد بلکه در هر گروه عادی کم و بیش وجود دارد. به طور عادی ما در زندگی روزمره خود با افراد و گروه های مختلفی ارتباط داریم که این روابط برای سلامتی ما لازم است، البته همه روابط زمینه سلامت بخشی ندارند وحتی بعضی از روابط نیز ناسالم و بیماری زا هستند. آن دسته از روابط فی مابین افراد که توأم با ریا وتزویر و فخر فروشی باشد و همچنین روابط توأم با فشار تحقیر روابطی ناسالم است.
از سوی دیگر رابطه صمیمانه رابطه ای است که از نظر روانشناسی نیازهای روانی انسان را ارضاء میکند و هر انسانی با تمام وجود آن را طلب می کند. روان درمانی گروهی چیزی جز ارائه شناخت و تصحیح رفتار بیمارگونه نیست. رفتاری که باعث شده دیگران از فرد فاصله بگیرند و او تنها منزوی گردد، شاید یکی از علل رشد درمان های روانی در جوامع بزرگ و پیشرفته مسئله تنهایی و بی همدلی افراد باشد. بنابراین روان درمانی گروهی زمانی ضرورت پیدا می کند که نیاز اجتماعی فرد در ارتباط بادیگران برآورده نشده و یا محیط به گونه ای است که هر چند روابط انسانی به حد کافی وجود دارد، ولی روابط موجود غلط و ناسالم می باشد.
بنابراین پس از طی دوره سم زدایی و ترک جسمی بایستی شرکت در جلسات گروه درمانی با جدیت دنبال شود تا خلاء روابط ناسالمی که قبلاً در گروه های طبیعی داشته است برطرف گردد و روابط بین فردی به تدریج بهبود یابد. ناگفته نماند که بر اثر تعامل ایجاد شده در گروه علاوه بر بهبودی روابط بین فردی روابط درون فردی معتادان نیز دستخوش تحول گردیده و نگرش فردی نسبت بخود مثبت گردیده و نهایتاً درمان کامل دنبال می شود) ثقه الاسلام، ۱۳۸۸).
۱۳-۲ مقایسه دارودرمانی با تلفیق دارودرمانی و درمانهای روانشناختی
با توجه به یافته های به دست آمده از تحقیق حدادی و همکاران می توان نتیجه گرفت که درمان کنترل تکانه به شیوه گروهی مبتنی بر الگوی شناختی رفتاری در کنار دارو درمانی توانسته است تکانشگری را در
بیماران مصرف کننده کراک تدخینی بیشتر از دارودرمانی به تنهایی، کاهش داده و بهبود بخشد .
این یافته ها با یافته های (آزرین[۱۲۴] و نان، ۱۹۹۸و ۲۰۱۱؛ راتنر[۱۲۵] ۲۰۰۶ و روزنبام[۱۲۶] و آیلون، ۲۰۱۲ و اوپدیک[۱۲۷] و روتنبام، ۲۰۱۲ وکرندال[۱۲۸] و فینچ، ۲۰۱۰؛ تیلور[۱۲۹]، ۱۹۹۰؛ روتبام[۱۳۰] و نینان، ۲۰۰۹؛ به نقل از عدالتی، ۱۳۹۰) همسو است. در این پژوهش مشخص شد که میزان اثربخشی مداخله کنترل تکانه بر زیرمقیاس های تکانشگری به یک اندازه نبوده و بر تکانشگری شناختی بیشترین تأثیر را داشته است که به نظر میرسد دلیل اول آن، آشنایی بیماران با الگوهای فکری آسیب رسانی است که می توانند، راه انداز هیجانات منفی و رفتارهای تکانشی در آنها شده و زمینه لغزش یا برگشت مجدد به مصرف مواد را فراهم سازند.
بعد از تکانشگری شناختی این مداخله بر تکانشگری حرکتی نیز تأثیر مطلوبی داشته که از دلایل اصلی آن، آشنایی و اصلاح الگوهای رفتاری آسیب رسانی است که می توانند منجر به ارزیابی منفی دیگران، عدم اعتماد اطرافیان و عدم همکاری در فرایند درمان، شوند. به اصطلاح ارزیابی که دیگران، از بیمار، در زندگی روزمره دارند برخلاف زمان مصرف، اهمیت پیدا می کند. کمترین تأثیر این مداخله نیز بر بی برنامگی است که به نظر می رسد دلیل اصلی آن عدم اطمینان از حمایت های آتی اطرافیان در زمینه های کاری، خانوادگی و اقتصادی… می باشد.
همچنین نتایج پژوهش ها نشان داد که درمان کنترل تکانه به شیوه گروهی همراه با دارودرمانی توانسته است میزان ولع مصرف را در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل که تنها از دارودرمانی بهره می بردند، پس از مداخله، به طور معناداری کاهش داده و منجر به بهبودی بیشتر ولع مصرف در گروه آزمایش شود. این یافته نیز با یافته های پژوهش کارول (۱۹۹۹ )، فئینی و همکاران (۲۰۰۶ )، موریت[۱۳۱] و همکاران (۲۰۰۸)، سرودی و همکاران (۲۰۰۸ )، وینگارت و همکاران (۲۰۰۹)، هیدس[۱۳۲] و همکاران (۲۰۱۰) همسو می باشد. از دلایل مهم کاهش میزان ولع مصرف در این گروه از بیماران، افزایش آگاهی بیماران نسبت به شرایط و نشانه های ایجادکننده ولع مصرف، آگاهی از واکن شهای نادرست قبلی به این نشانه ها مثل: واکنش سریع و عجولانه، بدون تفکر و بدون ارزیابی شرایط محیطی، و یادگیری مقابله موثرتر با این نشانه ها می باشد.
در مورد شدت اعتیاد نتایج پژوهش حاضر نشان داد هر دو روش روان درمانی همراه با دارودرمانی و دارودرمانی به تنهایی، بر تمامی زیرمقیاس های شدت اعتیاد تأثیر داشته و منجر به کاهش نمرات آنها شده اما این کاهش در مورد برخی زیرمقیاس ها معنی دار بوده و برای برخی دیگر معنی دار نبوده است.
بدین ترتیب که درمان کنترل تکانه به شیوه گروهی در کنار دارودرمانی برای گروه آزمایش، توانسته است نمرات زیرمقیاسهای وضعیت روانی و وضعیت مصرف مواد را در این بیماران، به طور معنی داری کاهش داده و بهبود بخشد .در حالی که در مورد زیرمقیاس های وضعیت طبی، وضعیت شغلی، وضعیت حقوقی، وضعیت خانوادگی، کاهش نمرات معنی دار نبوده و بهبودی برای این زیرمقیاس ها ایجاد نشده است. نتایج پژوهش حدادی و همکاران در مورد شدت اعتیاد، نتایج ، پژوهش پتری[۱۳۳] و همکاران (۲۰۰۹) ژائومین و همکاران (۲۰۰۹ )، کامینر، بورلسون (۲۰۱۲) را تنها در مورد زیرمقیاس های وضعیت روانی و وضعیت مصرف مواد تائید میکند و با نتایج (روزنبلوم و همکاران ۱۹۹۹، نقل از شربام و همکاران، ۲۰۰۹) کاملاً همخوان می باشند.
۱۴-۲ دانش به دست آمده در مورد اعتیاد و چگونگی شکل گیری اعتیاد
اعتیاد اصولا درباره رفتارهای اجبار گونه است. رفتارهای انسان تحت تأثیر عوامل مختلفی شکل می گیرد. مجموعه ای از شناختها، باورها، غرایز و انگیزه ها و آموخته ها موجب تولید رفتار میشوند.
در افراد سالم رفتارها بیشتر تحت اثر مراکز عالی تر مغزی بوده و تنوع و انعطاف پذیری دارند، در حالی که در افراد معتاد این رفتارها تکراری، ثابت و یکنواخت میشود. قسمتهای زیر قشری که فعالیت آنها خارج از کنترل هوشیاری افراد هستند، موجب رفتارهایی می شوند که یکی از مشخصه های اصلی اعتیاد به شمار می روند. یعنی حالت اجبار به مصرف مواد که مصرف کننده استفاده از ماده را در حوزه ی اختیار و تصمیم خود نمی داند و خود را در کنترل یا قطع مصرف ماده ناتوان می بیند.
این مشخصه وابستگی روانی یا خوگیری نیز نامیده میشود. میل شدید مداوم یا متناوب برای مصرف مواد به منظور اجتناب از حالت ملال است (کاپلان وسادوک۲۰۰۹ (این حالت در دی. اس. ام به عنوان یکی از ملاکهای تشخیصی وابستگی به مواد به این صورت مورد اشاره قرار گرفته است .ادامه ی مصرف مواد علی رغم آگاهی از مشکلات روان شناختی یا جسمانی مستمر یا عود کننده ای که احتمالاً از مصرف ماده ناشی شده و یا در نتیجه ی آن تشدید می شوند) مانند ادامه ی مصرف الکل علی رغم شناخت این موضوع که زخم گوارشی با ادامه ی مصرف آن شدت می یابد). این ویژگی به گونه ای است که رفتار اعتیادی خارج و مستقل از خودآگاهی افراد شکل میگیرد. مشخص شده است که فعالیت مدار اجبار ناخودآگاه و حتی حدود ۵۰۰ هزارم ثانیه جلوتر از مدار آگاهی است) هوبارد[۱۳۴] و همکارارن، ۲۰۰۳).
در روانپزشکی ۳۰ سال پیش هسته اعتیاد، مسئله انطباق عصبی یعنی پدیده تحمل و علایم محرومیت بود اما امروزه هسته آن اجبار است (مکری، ۱۳۹۱) اجبار به مصرف در گروه های دوازده گامی نیز به عنوان هسته ی مرکزی بیماری اعتیاد شناخته می شود ) راهنمای کارکرد قدم۲۰۰۲).
این مفهوم که در واژه ی اعتیاد و معتاد به طور ضمنی گنجانده شده اند در کاربرد عوامانه به صورت اعتیاد به تلویزیون، اعتیاد به پول واینترنت و موارد دیگر مطرح می شود. این احتمال وجود دارد که زمینه ی عصبی تشریحی و عصبی شیمیایی مشترکی در بین همه ی انواع اعتیادها وجود داشته باشد چه در مورد اعتیاد به مواد مخدر و چه سایر چیزها) مثل خوردن، قمار، رابطه جنسی و دزدی) و این اعتیادهای، مختلف ممکن است اثرات مشابهی بر فعالیتهای نواحی پاداش اختصاصی مغز نظیر ناحیه تگمنتال بطنی لوکوس سرلئوس و هسته ی آکومبنس (لمیده) داشته باشند ) کاپلان و سادوک، ۲۰۰۷ ) این تغییر دیدگاه موجب اهمیت پیدا کردن تأثیر عوامل روانی- اجتماعی به جای عوامل زیستی در شناخت ما از بیماری اعتیاد شده است.
البته در مطالعات مشخص شده است سهم ژنتیک در اعتیاد بین ۴۰ تا ۷۰ درصد است. محکم ترین شواهد در سبب یابی مبنی بر وجود یک جزء ژنتیک در مورد سوء مصرف الکل به دست امده است. اما مکانیسم ژنتیکی به سادگی که تصور میشد نیست. هیچ تک ژنی برای اعتیاد یافت نشده است .خلاصه این که امروزه تقابل وراتث و محیط منطقی به نظر نمی رسد و تفسیر بهتر وراثت از طریق محیط میباشد (کندلر و همکاران ،۲۰۰۳).
به طور کلی امروزه مدل (بیمار مغز) با چالشهایی مواجه شده است. در این مدل این مطالب مطرح میشود که فرایند حیاتی که رفتار اختیاری مصرف مواد را به مصرف جبری مواد تبدیل می کند، ریشه درتغییراتی در ساختمان و شیمی اعصاب مغز مصرف کننده دارد. هر چند شواهد کافی وجود دارد که چنین تغییراتی در مناطق مرتبطی از مغز روی می دهد و حتی در افرادی که کارکرد گیرنده ی درونزا، فعالیت افیونی ونیز آنتاگونیستی درونزا کاملاً طبیعی و غلظت عصب- رسانه بهنجار است، مصرف طولانی مدت یک ماده ی مورد سوء استفاده ممکن است در نهایت تغییراتی را در سیستم های گیرنده مغز به وجود بیاورد به گونه ای که مغز برای حفظ تعادل، نیازمند ماده ی برونزا باشد.
با این حال اکثر پژوهشگران معتقدند ماهیت اعتیاد پیچیده تر از این تبیین بوده و مدل بیماری مغز نمی تواند رفتار مصرف مواد را به طور کامل توجیه کند. این تغییرات نشان می دهند در شناخت و درمان بیماری اعتیاد لازم است به نکات متعددی توجه داشته باشیم. برای مثال وجود علایم روانپزشکی همزمان در۵۰ تا۷۰ درصد معتادان گزارش شده است (جف، ۲۰۰۵). به چنین وضعیتی هم ابتلایی گفته می شود .اختلال شخصیت ضداجتماعی بالاترین امارها را در هم ابتلایی نشان می دهد و در مطالعات مختلف بین ۳۵ تا ۶۰ درصد بوده است.
افسردگی نیز در بین یک سوم تا نیمی از مصرف کنندگان مواد شیوع دارد.آمار خودکشی در میان افراد مبتلا به سوء مصرف الکل پس از افسردگی اساسی در رتبه ی دوم قرار دارد. افسردگی عامل اول مرتبط در چندین پژوهش بوده است. حتی در بعضی تحقیق ها در میان کلیه موارد مورد بررسی اعم از اختلالات روانی و سایر موارد مرتبط، افسردگی دارای بیشترین ارتباط بوده است (کرمی، ۱۳۷۹) و (شهابی، ۱۳۸۹) و (آدینه وند، ۱۳۸۷). فوبی اجتماعی واختلال پس از سانحه نیز از بیماریهای شایع همراه با وابستگی به مواد هستند (فارل[۱۳۵]، ۲۰۰۹) نکته ی جالب انکه بسیاری از مطالعات گروه های مختلفی از این بیماران را از نمونه خود حذف کرده اند.
بیماریهای همراه با هر تبیینی نقش مهمی در فرایند ایجاد، ادامه و درمان وابستگی و سوء مصرف مواد دارند و مسائلی گسترده تر را پیش روی درمانگران قرار می دهند.
پژوهش های انجام گرفته در رابطه با مواد مخدر نشان می دهند اختلال مختلفی با مواد ارتباط دارند. برای مثال اختلال شناختی دلیریوم و یاد زدایشی پایدار ناشی از مصرف را میتوان نام برد (میلر و رلنیک،۲۰۰۸).
همچنین در دی. اس. ام به این اختلالها در رابطه با مواد اشاره شده است :اختلال روان پریشی، اختلال خلقی، اختلال اضطرابی، کژکاری جنسی و اختلال خواب (کاپلان و سادوک،۲۰۰۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ب.ظ ]




داستان، با شگردها و روش های خود، کودک را به امید، پایان اندوه و کنار آمدن با مشکل دعوت میکند. گاه غم، اندوه و تنهایی کودکان، در قالب شخصیتهای موجود در طبیعت بازگو میشود و راه های پایان دادن به آن، از طریق برقراری رابطه و دوستی با دیگر موجودات، آموزش داده میشود. تنهایی و اندوه، به شکلهای متفاوتی ترسیم میشود. گاه شخصیتها، از جامعه، جدا افتادهاند و در انتظار بازگشت هستند. داستان، چالشهای این شخصیتها را برای بازگشت به اجتماع، با بهره گرفتن از مفاهیمی مانند امید و دست دوستی به سوی دیگران دراز کردن نشان میدهد. گاه شخصیتهای انسانی، بر اثر جنگ، در انتظار بازگشت والدین خود هستند (داستان آزاده). این داستانها هریک به نوعی جدایی، تنهایی و تلاش قهرمانها را برای برقراری ارتباط با دیگران و رفع خلأ تنهایی ارائه

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

میدهند و یا در مواردی کودک را متقاعد میکنند که به جداییهای اجتنابناپذیر تن داده، با آنها کنار بیاید (امیندهقان، ۱۳۸۲).
روشهایی که داستانها، از طریق آنها، به کاهش و یا حل اندوه کمک میکنند، عبارتاند از:
امید[۸۴]: اینگونه داستانها، امید و عشق به زندگی را به کودک منتقل میکند و به کودک میآموزد که با وجود فقدان، زندگی در جریان است و باید امیدوار بود (دیرگروف، ۱۳۷۶).
بگذار تا بگذرد[۸۵]: یعنی فراموش کردن گذشته و اندوه ناشی از جدایی و فقدان کسی یا چیزی و دل به آینده سپردن. قهرمان، موفق میشود که با فقدان کنار بیاید و بر زندگی با لذت و خوشی سرمایهگذاری کند (جانگسما [۸۶]و دیگران، ۱۳۸۲).
حل اندوه[۸۷]: قهرمان داستان، به مدد یک یا چند مورد از عناصر یادشده، مانند «امید»، «بگذار تا بگذرد» موفق میشود که به اندوه خود پایان دهد.
اشتراک در مشکل[۸۸]: اگر شخصیتهای تنها و منزوی در داستان، واقعی باشند، بهگونهای که کودک بتواند با آنها همانندسازی کند و در تجربهی آنها سهیم شود، او خواهد توانست نقش قهرمان داستان را بپذیرد و گام به گام، او را همراهی کند. پایان داستان، کودک را به حل بحران هدایت خواهد کرد. کودک از طریق داستانها، متوجه میشود که افراد دیگری نیز، از مشکل وی رنج میبرند و احساس آرامش میکند (پریرخ و مجدی، ۱۳۸۸).
سرمایهگذاری عاطفی، برای برقراری ارتباط با دیگران[۸۹]: کودک از طریق همانندسازی میآموزد که میتواند عواطف به ودیعه گذاشته در فرد ازدست داده را در افراد دیگری که قصد کمک به او دارند، سرمایهگذاری کند و دست دوستی به سوی آنها دراز کند (وردن[۹۰]، ۱۳۷۷).
برقراری ارتباط با طبیعت[۹۱]: طبیعت و نمودهای آرامشبخش آن، پشتوانهی قوی و محکمی است که کودک، در آغوش آن، آرامش مییابد و خلأ از دست دادن شخص، چیز یا موقعیتی را جبران میکند (پریرخ و مجدی، ۱۳۸۸).
۲-۱۰. پرخاشگری در کودک و نقش داستان در کاهش آن در کودک ناشنوا
پرخاشگری در کودک رفتاری است که هدف از آن صدمه زدن به خود یا کودک دیگری است، که در هر دوصورت، بهدلیل ناکامی کودک در برابر خواسته ها و نیازهایش میباشد.
شفیعآبادی (۱۳۷۲)، علایم پرخاشگری را به دو دسته تقسیم میکند:
الف. پرخاشگری با خود: این نوع پرخاشگری در کودک با علایم متفاوتی، از جمله احساس خستگی و فرسودگی، دروغگویی، به هم فشردن دندانها، گریه، جیغ زدن، حسادت، گوشهگیری و مانند آن، بروز میکند.
ب. پرخاشگری به دیگران: این نوع پرخاشگری نیز در کودک بهصورت علایمی مانند به هم زدن نظم، دزدی، مسخره کردن دیگران، ناسزا گفتن، جنگ و ستیز و مانند آن، بروز میکند.
پرخاشگری در کودکان بر اثر احساس ناکامی آنها از برآورده نشدن خواستههایشان و یا تقلید از دیگران، ایجاد میشود که علت عمدهی پرخاشگری در کودکان ناشنوا، ناشی از همان احساس ناکامی است؛ زیرا آنها، بهدلیل نداشتن درک گفتاری، همواره با دیدی شکاکانه به اطرافیان خود مینگرند. نفهمیدن صحبتهای دیگران، باعث نوعی بدبینی میشود و پرخاشگری آنها را در ارتباطشان با دیگران، چندین برابر میکند. در چنین شرایطی وظیفهی اطرافیان است که این حساسیت را در کودکان ناشنوا، با ایجاد رابطه صمیمانه، کاهش دهند تا عوامل پرخاشگری در آنها ایجاد نشود.
داستان، یکی از محرکهایی است که از طریق نشان دادن رفتارهای مثبت شخصیتها، زمینهی درک تضادها را برای کودک فراهم میکند. کودک برای برقراری تعادل مجدد، دست به تلاش میزند و از طریق برونسازی در رفتارهای خود، بازبینی میکند. او با بهره گرفتن از تواناییها و امکاناتی که دارد، راهبردهایی را که داستان برای مقابله با پرخاشگری به کودک میآموزد، به خوبی درک میکند.
کودکان برای رسیدن به خواسته ها و نیازهایشان، رفتارهای پرخاشگرانهای از خود بروز میدهند که نمیتوان آنها را فطری به شمار آورد؛ زیرا این رفتارها، با یادگیری و تقلید، آموخته میشود و
میتوان با آموزش، رفتارهای مثبت را جایگزین آنها نمود.
شفیعآبادی(۱۳۷۲) روشهایی را برای کاهش و یا از بین بردن پرخاشگری، به کار میگیرد که عبارتاند از:
رغبت اجتماعی[۹۲]: کودک پرخاشگر را به برقراری رابطه و همکاری با دیگران و دوستی و صلح تشویق میکند تا به این روش او را از پرخاشگری خود دور کند.
تسلط بر خود و شکیبایی[۹۳]: در این روش، کودک میآموزد تا در شرایطی که مورد آزار قرار میگیرد، به جای پرخاشگری، خونسرد باشد و با فرو بردن خشم خود، صحیحترین تصمیم را بگیرد.
شیوه های سالم بیان خویشتن[۹۴]: در این روش، کودک میآموزد تا با ابراز احساسات و هیجانها به شیوهای سالم، بر پرخاشگری خود مسلط باشد.
آگاهی به پیامدهای رفتارهای پرخاشگرانه[۹۵]: کودک در داستان مواجه میشود که قهرمان، بهدلیل داشتن رفتار پرخاشگرانه در تصمیمش، شکست خورده است؛ پس رسیدن به آرامش، در نتیجهی داشتن رفتار صلح آمیز است.
۲-۱۱. ترس در کودک و نقش داستان در کاهش آن در کودک ناشنوا
ترس، حالت عاطفی پیچیده و نیرومندی است که با علایم اضطراب، از جمله: افزایش ضربان قلب و نبض، عدم تمرکز و سردرد همراه است. ترس، علائم بسیاری دارد، از جمله ناآرامی، اختلالات خوابیدن و حتی گاهی به صورت رفتارهای خشن آشکار میشود. ترس در همهی موجودات، در شرایط خاصی ایجاد میشود که تنها راه مقابله با آن، آگاهی از ماهیت و چگونگی آن است. این آگاهی، به انسان کمک میکند تا به سرکوب کردن این ترس بپردازد. برای روبهرو شدن با این ترس، لازم است از دوران کودکی، با آن مبارزه شود و در مقابله با آن، کودک باید شجاعت و اعتماد به نفس را بیاموزد تا بتواند با چالشهایی که در دوران زندگی، برایش پیش میآید، روبهرو شده، به رشد و تکامل برسد. در بین کودکان، کودکان استثنایی، با توجه به تفاوتی که بین خود و اطرافیانشان احساس میکنند، ترسهای درونی وجودیشان نیز بیشتر است. علت این ترسها، ممکن است ترس از تنهایی، تاریکی، حیوانات، آینده و مانند آن باشد. این عوامل میتواند آزاردهندهی روان این کودکان باشد که خود مانع ادامهی زندگی آرام و شاد آنها خواهد بود. خانواده، مدرسه و به تبع آن جامعه باید در شناخت این ترسها و ارائه راهحلهایی برای رفع آنها به کودکان ناشنوا یاری رسان باشند (پریرخ و مجدی، ۱۳۸۸).
قهرمانهای داستان، باید موقعیتهای خطرناک و ترسناک را پشت سر گذاشته، از خود، شجاعت نشان دهند. کودک با خواندن داستان، با توجه به ویژگیهای خاص قهرمان، همانندسازی میکند و همانند او رفتار میکند.
روشها و عناصری که در داستانهای این پژوهش، برای مقابله با ترس یا کاهش آن استفاده
میشود، عبارتاند از:
مقابله با عامل ترس: قهرمان داستان، عامل ترس را شناسایی کرده، با آن مقابله میکند.
کنجکاوی در شناخت عامل ترس: در این روش، کودک میآموزد که عامل ترس خود را بشناسد و به این ترتیب عامل هراسانگیز از بین خواهد رفت.
شجاعت: ارائه الگوهای شجاعت، به جای فرار از عامل ترس، برای کودک، انگیزه ایجاد
میکند تا به مقابله با عامل ترس بپردازد.
آرامسازی روانی: کودک میتواند با مضمونهای آرامبخش، مانند توصیف و تشبیه خیالانگیز طبیعت، به تصویر کشیدن زندگی آرام در طبیعت و برخوردهای لطیف عاطفی بین افراد، فکر خود را از عامل ترس، منحرف سازد.
خلاقیت: کودک با الگو گرفتن از قهرمان داستان، عامل ترس را شناسایی میکند تا با همانندسازی با قهرمان داستان، به تفکر و جستوجو در راه های خلاقانهای برای شناخت عامل ترس و مقابله با آن بپردازد.
کاهش ترس: کودک با بهره گرفتن از روشهایی که در داستان گفته شده است، در زندگی
عادیاش، تلاش میکند تا ترسهای خود را کاهش دهد (پریرخ و مجدی، ۱۳۸۸).
۲-۱۲. پیشینهی پژوهش
کتابدرمانی، فرایند یا فعالیتی است که برای کمک به افراد در حل مشکلات و یا درک و شناخت خود، از طریق تعامل پویا با متن خواندنی به کار میرود. کتابدرمانی، شامل خواندن، شنیدن و تأمل در متن خواندنی و بحث و گفتوگو است. پیشینهی تاریخی این فرایند به سالها قبل برمیگردد و این امر، تأثیر کتاب را در بهبود کیفی زندگی افراد نشان میدهد ولی متأسفانه، استفاده از کتاب برای کاهش مشکلات روانشناختی، هنوز هم ناشناخته است. در زیر برخی از پژوهشهای انجام شده در زمینه کتابدرمانی در داخل و خارج از ایران بررسی و مرور میشود.
۲-۱۲-۱. پژوهشهای کتابدرمانی در ایران
اصغری نکاح (۱۳۸۱)، از قصه بهعنوان ابزار مشاوره و رواندرمانی کودکان بهره گرفته است. وی در این فرایند، که کار خود را با مراجعان سنین دبستانی (کودکان عادی و کمتوان ذهنی) انجام داد، قصهدرمانی را به صورت فردی و گروهی به کار برد و با بهره گرفتن از رویکرد اقدامپژوهی (جستجویی سنجیده برای پیدا کردن راه‌حلی که بهصورت گروهی یا شخصی انجام میگیرد (در فرایند و روش های اجرا شده بررسی و تأمل کرد، سپس آنها را مورد اصلاح قرار داد و از نتایج به دست آمده در ادامهی روند بهره جست. در اقدام نخست، وی از قصه در تشویق دانشآموزان کمتوان ذهنی به انجام تکالیف و جدّیت در فراگیری استفاده کرد. کودکان در این فرایند، منفعل بودند؛ زیرا قصهگویی به شکل یکطرفه بود. یافتهها نشان داد که قصه، ایجاد رابطه را تسهیل و تعمیق میکند. این امر از هدفهای رواندرمانی به شمار میرود. در اقدام اصلاحی بعد از قصهگویی، با سؤالهایی که با هدف زمینهسازی تغییر رفتار پرخاشگری طرح شده بود، به اجرای فرایند میپرداخت. ارائه قصه به همراه طرح پرسشهایی که از پیش سازمانیافته بود، در موقعیتهای مناسبی کودکان را وادار به بحث و نظر
میکرد. به هنگام اجرا برخی از دانشآموزان قسمتی از داستان را با حرکات نمایشی اجرا کردند.
یافتهها نشان داد که کودکان در تعدیل قسمتهایی از قصه میتوانستند مشارکت داشته باشند و مشاور با طرح سؤالهای جهتدار، نتیجهگیری را به کودکان واگذار میکرد. در مرحلهی پایانی، قصهگویی جهت زمینهسازی تغییر رفتار پرخاشگری با حضور مشاوران آموزش و پرورش انجام شد. یافتهها نشان داد که سؤالهای طرح شده برای کودکان کمتوان ذهنی برنامه ریزی بیشتری را میطلبید و نتیجهگیری و پاسخ به سؤالها در کودکان کمتوان ذهنی و عادی قابل بررسی بود. مداخلهی مستقیم و بیان عینی برخی مطالب توسط مشاور ضروری بود و بهتر بود سؤالها به صورت بستهتر و مرحله به مرحله باشد.
امین دهقان و پریرخ (۱۳۸۲) در پژوهشی با عنوان «تحلیل محتوای کتابهای داستانی مناسب کودکان، در گروه سنی ب با رویکرد کتابدرمانی» به تحلیل داستانهای مناسب کودکان و سنجش میزان تأثیر آنها در کاهش یا حل چهار مشکل روانشناختی پرخاشگری، اعتماد به نفس پایین، ترس و اندوه پرداختند. یافته های پژوهش آنها نشان داد که سهم داستانهای تألیف و ترجمه شده در کاهش این مشکلات به طور مساوی ۲۳۰ عنوان، داستانهای واقعی ۷۶ و داستانهای غیر واقعی ۳۸۴ عنوان بود. نتایج این پژوهش نشان داد که داستانهای مناسب کودکان در بیشتر موارد با هدف کاهش یا درمان مشکلات روانشناختی نوشته نمیشوند و به نظر میرسید رشد و شکوفایی استعدادها، آموزش و سرگرمی، بیشتر مورد توجه قرار گرفته بود. از مجموع ۴۶۰ داستان مناسب این پژوهش، ۱۴ درصد از داستانها، برای تقویت اعتماد به نفس، ۸ درصد برای کاهش پرخاشگری، در حدود ۸ درصد برای کاهش ترس و ۴ درصد برای کاهش اندوه کودکان میتوانستند مورد استفاده قرار گیرند.
بلوچ زراعتکار (۱۳۸۳)، در یک مطالعهی تجربی به بررسی «تأثیر کتابدرمانی، بر افسردگی خفیف دانشجویان دختر دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران» پرداخته و به این نتیجه دست یافت که کتابدرمانی بر کاهش افسردگی خفیف افراد گروه آزمون مؤثر بود. نتایج این پژوهش کاهش میزان غمگینی، احساس شکست، عدم رضایت، احساس گناه، نارضایتی از خود، خودمقصربینی و بدبینی را نشان میداد. نتایج همچنین نشان داد که کتابدرمانی بر کاهش افسردگی خفیف مبتلایان مؤثر بود. وی معتقد بود انجام پژوهشهای کتابدرمانی باعث بهبود عادت مطالعه میشود و با افزایش سطح سلامت روان جامعه، دستیابی به اهداف بهداشت روان تسهیل میگردد.
پژوهشهای زیر بر اثربخشی رویکردهای قصه در رواندرمانی کودکانی که از اختلالهای روانشناختی رنج میبردند تأکید کردهاند.
شیبانی و همکاران (۱۳۸۵) از قصهدرمانی، برای کاهش نشانه های افسردگی کودکان افسرده استفاده کردند. این مطالعه نشان داد که قصهدرمانی نه تنها موجب کاهش نشانه های افسردگی در کودکان افسرده میشد، بلکه درکاهش نشانه های اختلالهای اضطرابی و لجبازی و نافرمانی مؤثر بود.
یوسفی لوبه و متین (۱۳۸۵) نیز با بهره گرفتن از فنون مختلف قصهدرمانی راهبردهای رویارویی با مشکلات و فشارهای روانی را در کودکانی که مشکلات یادگیری داشتند بهبود بخشیدند. نتایج پژوهش او نشانگر ترمیم و بهبود راهبردهای رویارویی کودکان دارای مشکلات یادگیری در فرایند قصهگویی بود و از این نظر با یافته های پژوهشهای بسیاری از درمانگران دیگر همخوانی دارد. همچنین این پژوهش نشان داد که دختران و پسران در استفاده از راهبرد رویارویی فعال و حمایتی عملکردی مشابه دارند و کودکان دارای مشکلات یادگیری از راهبردهای حمایتی، بیش از راهبردهای رویارویی فعال استفاده میکنند. برای تبیین این موضوع میتوان به این مسأله اشاره کرد که پایین بودن عزت نفس، باعث اتکای شدید به والدین و دیگر بزرگسالان میشود و همین مسأله آنها را به سوی استفاده از راهبردهای حمایتی بیشتر سوق میدهد واز سوی دیگر شواهد نشان میدهد که افرادی که از عزت نفس بالایی برخور دارند، از راهبردهای رویارویی فعال بیشتر استفاده میکنند.بهطور کلی نتایج پژوهش حاضر بر اثر بخشی فن قصه درمانی برای کودکان دارای مشکلات یادگیری به ویژه زمانی که با فنون شناختی مانند راهبردهای حل مسأله همراه شود، تأکید دارد.
۲-۱۲-۲. پژوهشهای کتابدرمانی در خارج از ایران
در سال ۱۹۱۶ کتابداری به نام الیزابت گرین[۹۶] با همراهی سیدنی اسکواب[۹۷]، متخصص اعصاب و روان مقالهای در مورد کاربرد درمانگری کتابخانهی بیمارستان منتشر کردند. در این مقاله مفهوم کتابدرمانی و ضرورت وجود کتابخانه برای بیماران مورد بحث قرار گرفت (نقل در: هندریکس[۹۸]، ۱۹۹۹).
شرودز[۹۹] (۱۹۴۹) از پیشگامان عرصه کتابدرمانی، پایاننامهی دکترای خود را با عنوان
کتابدرمانی: پژوهش نظری و آزمایش بالینی[۱۰۰] انجام داد. او بنیانهای نظری این حوزه را گسترش داد و فرایندهای همانندسازی، پالایش و بینش را که در رواندرمانی کاربرد دارد، با کتابدرمانی مرتبط دانست.
شرنک[۱۰۱] (۱۹۸۲)، در مروری بر پژوهشهای انجام شده نتیجه گرفت که کتابدرمانی برای تغییر نگرش، سلامت ذهن، رشد خودپنداره و کاهش ترس مؤثر بود. افزون بر آن، براساس نتایج پژوهش وی، کتابدرمانی تأثیر مثبتی بر توانایی حل مشکلات دانشآموزان، رفتار اجتماعی، شکلگیری ارزشها، روابط بینفردی، پذیرش افراد مختلف و موفقیت در خواندن و مطالعه داشت.
کولز[۱۰۲] (۱۹۸۶)، روانپزشک کودکان نیز در پژوهش کیفی خود به روشهایی که به شکلگیری ارزشهای اخلاقی در کودکان کمک میکند، پرداخت. وی نقش ادبیات و هنر را با اهمیت تشخیص داد؛ زیرا این دو، تخیل اخلاقی (تشخیص نیک و بد) را تقویت میکرد که این موجب تقویت رشد میشد.
بوردرز و پیزلی[۱۰۳] (۱۹۹۲) به بررسی تأثیر کتابدرمانی در برنامهی مشاوره و راهنمایی دانشآموزان پرداختند. این پژوهش سال ۱۹۹۰ با دو گروه از دانشآموزان دورهی ابتدایی، در حومهی کارولینای شمالی[۱۰۴] آغاز شد. گروه آزمایشی متشکل از ۲۲ دانشآموز کلاس چهارم و پنجم و گروه کنترل شامل۲۰ دانشآموز کلاس پنجم بود. داستانهایی که انتخاب شده بود، به مدت ۲۰ تا ۳۰ دقیقه در هر روز برای دانشآموزان خوانده میشد. سپس با همراهی و هدایت یک مشاور بحثهایی دربارهی داستان صورت میگرفت و سؤالهایی مانند، از خواندن داستان چه احساسی دارید؟ این داستان چه چیزی را در زندگی به یاد شما میآورد؟ از داستان چه برداشتی دارید؟ و مانند آن مطرح میشد و از دانشآموزان میخواستند تا برداشتها و تفسیرهای خود را از داستان بنویسند. گزینش و انتخاب داستانها برای گروه آزمایشی با دقت هرچه تمامتر و بر مبنای اهداف کتابدرمانی توسط مشاوره و راهنمایی متخصصان ادبیات کودک صورت میگرفت. داستانهایی که برای گروه کنترل انتخاب میشد، بر مبنای راهنمای داستانها بود که به طور معمول در مدارس استفاده میشد و در انتخاب آنها معیارهای ادبی مورد توجه قرار نگرفته بود. در ژانویهی همان سال از آزمون پیسیتی[۱۰۵] استفاده شد. این آزمون در دو مرحلهی پیشآزمون و پسآزمون، میزان رشد مهارتهای شناختی و تکامل رفتار دانشآموزان را در سه سطح (پایین، متوسط، بالا) اندازه گیری میکرد. این پژوهش با هدف پاسخگویی به دو پرسش انجام شد: ۱)آیا مداخلهی مشاورهای و رهنمونگر موجب رشد و تکامل کودکان میشد؟ ۲)آیا برنامههای درمانی و مشاوره که براساس کیفیت ادبی متون تنظیم شده است، کارآمدتر از برنامهی مشاورهی سنتی بود؟ نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در گروه آزمایشی، رشد شناختی بیشتر بود.
داویس[۱۰۶] (۱۹۹۰) به هنگام بحران از قصهها، برای آرامسازی کودکان پرخاشگر استفاده کرد. وی در بسیاری از موارد در موقعیتهای پرخاشگرانه از کودک میخواست تا حوادث و احساسات مربوط به حادثه یا رویداد را به طور کلامی بیان کند. البته در این شرایط، ممکن بود کودک به اندازهای عصبانی، ترسیده یا خارج از کنترل باشد که نتواند حادثه را به صورت کلامی ابراز کند (نقل در دوایودی[۱۰۷]، ۱۹۹۷).
لیدرن[۱۰۸] و دیگران (۱۹۹۴) در پژوهشی با عنوان «مقایسهی کتابدرمانی و گروه درمانی در درمان اختلالات ترس» که دردانشگاه ایالتی واشنگتن به روش نیمه تجربی بر روی ۳۶ آزمودنی انجام شد. نتیجهی این پژوهش این شد که کتابدرمانی و گروه درمانی درکاهش وقوع حملات ترس، علایم جسمانی ترس، ترس از مکانهای باز و افزایش خودباوری و کاهش افسردگی آزمودنیها مؤثر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ب.ظ ]




نحله‌های متفاوت تفسیری نشان از پویایی مسلمین در این عرصه دارد؛ که مهمترین آن‌ها عبارتند از: تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اجتهادی، تفسیر موضوعی، تفسیر تطبیقی، تفسیر عصری تفسیر تاریخی، تفسیر فلسفی، تفسیر ادبی، تفسیر نقلی، تفسی رمزی، تفسیر عرفانی و.. [۸۶]
در سده سوم هجری،جامع البیان فی تفسیر القرآن توسط محمد بن جریر طبری به وجود آمد. در سده چهارم، تفسیر نعمانی از محمد بن ابراهیمبن جعفرر نعمانی، در سده پنجم، التبیان فی تفسیر القرآن اثر محمد ابن حسن طوسی پدید آمد.
در سدۀ ششم، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، اثر شیخ طبرسی نوشته شد. البته الکافی الشافی و جوامع الجامع نیز نگاشته شد. و در همین سده روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، اثر ابوالفتوح رازی نوشته شد.
در سده هفتم، الجامع الاحکام توسط خزرجی قرزبی که مالکی مذهب بود پدید آمد. در سده هشتم عبدالله ابن عمر، انوار التنزیل را نوشت. در سده دهم، جلال الدین سیوطی، الدرالمنثورفی تفسیر المأثور را نوشت . و در سده یازدهم، ملا محسن فیض کاشانی، تفسیر صافی را به وجود آورد.
در سده چهاردهم، محمد حسین طباطبایی تفسیر المیزان، که یکی از معروف‌ترین کتب تفسیری شیعه است، به نگارش درآورد.[۸۷]

۳. حدیث

با توجه به این که قوانین اسلامی از دو منبع قرآن و سنت گرفته میشود و گفتار پیامبر و معصومین در تفسیر قران نقش غیر قابل انکاری در میان مسلمین دارد؛ مسلمین از همان ابتدای اسلام کار را با جمع آوری احایث مختلف نبوی سرآغاز این علم بود؛ شروع و به جمع‌ آوری احادیث اهتمام گماشتند؛ مثلا از عهد امیرالمومنین تا عهد امام‌حسن عسکری، در نیمه، سده سوم هجری چهارصد کتاب حدیث تالیف کرد‌ه‌اند.
با توجه به کثرت کتب روایی موجود، از میان همۀ آنها به چند مور اشاره می کنیم:
از سده ۴ هجری علمای شیعه با تدوین چهار کتاب مهم حدیثی گام بسیار مهمی را در پیشبرد این علم انجام گاشتند؛ که الکافی توسط شیخ کلینی( ۳۲۹ ق) ، من لایحضره الفقیه توسط شیخ صدوق به وجود آمد، و شیخ طوسی کتاب های تهذیب و استبصار را نگارش کرد
در این میان، طی سده دوم تا چهاردهم، دانشمندان اهل سنت نیز آثاری را در علم حدیث داشته‌اند که مشهورترین آنها عبارتنداز: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابن ماجه، سنن ابن‌داود و سنن‌نسائی است[۸۸]

۴. فقه و اصول

این علم در میان شیعیان در زمان امامان شکل گرفت و آنها بودند که وظایف مکلفین را با بیان اصول و قواعد کلی مشخص می نمودند. و در زمان های بعد تدوین، و تلفیق، نقدو… از احادیث مختلف توسط علمای مختلف انجام گردید و فقه تشیع را، بزرگانی چون شیخ کلینی، ابن جنید،….شیخ انصاری، امام خمینی و….بارور نمودند
در میان اهل سنت نیز، فقهبا تاسیس مذاهب اربعه فقه، به کمال رسید. نخستین مکتب فقهی آن ها را ابوحنیفه( ۱۵۰-۸۰ ق) تاسیس کرد؛ بعدی توسط مالک ابن انس( ۱۷۹-۹۳) شکل گرفت و مالکی نامیده شد؛ سومین مکتب توسط شافعی( ۲۰۴-۱۵۰) و چهارمی هم توسط احمد ابن حنبل(۲۴۱-۱۶۴) تشکیل شد و حنبلی نام گرفت.[۸۹]

۵. عرفان نظری

عرفان نظری عبارت است از : شناخت خدای متعال، صفات و افعال او، شناختی که نه از راه فکر و استدلال؛ بلکه از طریق ادراک قلبی و دریافت باطنی حاصل شود. عرفان یعنی شناخت خدا؛ ولی نه غایبانه و از راه عقل و برهان، بلکه با قلب و دل، و رویت او در عمق جان[۹۰]
پس موضوع این علم، توحید و حقایق توحیدااست؛ و از دیدگاه روش شناسی، علمی است که روش کشفی- شهودی را برگزیده است.. و عرفان نظری ترجمان آن حقایق است و نه خود آن حقایق[۹۱]
بزرگان این حیطه خدا شناسی بسیار زیادند و در دوره های مختلف بزرگان فراوانی در این علم به ذکر دانسته های خود به مردم نمودند.
نخستین کسی که این علم را به شکل دانش مدونی درآورده امیرالمومنین علی(ع) است که در ضمن نامه ای که به فرزندش امام حسن مجتبی، هنگام مراجعت از صفین مرقوم فرمودند، در آن، تمام ابواب این علم و طرق سلوک آن و همۀ عوامل سعادت و شقاوت ذکر شده است.. امام اهل سنت، ابواحمدحسن ابن عبدالله بن سعد عسکری، در کتابش، الزواجر و المواعظ، درباره آن چنین می گوید: « و اگر از حکمت چیزیشایستگی آن را داشته باشد که با طلا نوشته شود، همین نوشته امام است»[۹۲]
حسن بصری در قرن دوم، کتاب رعایه حقوق الله را نوشت. نیکسون اعتقاد دارد: اولین مسلمانی که روش حیات صوفیانه حقیقی را نوشت حسن بصری بوده است».[۹۳] از یگر عرفای این عصر رابعه ادویه است که از اعاجیب روزگارش به حساب می‌اید. از قرن سوم تا قرن هفتم شاهد عرفایی چون: بایزید بسطامی، بشر حافی، جنید بغدای( وی لباس پشینه را بر انداخت و گفت: لیس الاعتبار بالخرقه و اما االعتبار بالحرقه»[۹۴])، ابو سعید ابوالخیر، خواجه عبدالله انصاری، و غزالی و.. بود
در قرن هفتم شاهد عارف بزگی هستیم که به محی‌الدین عربی مهمتترین آن هاست وی در ۵۶۰- ۶۳۸ می زیست. شهودهای ناب ، مقامات ویژه عرفانی و توانایی اعجاب برانگیز وی برای تببین و تفسیر آن ها از وی شخصیتی ساخته که تا حالا هماوردی برایش دیده نشده است.. از وی فصوص الحکم و القتوحات مکیه به یادگار مانده است[۹۵]. صدرالدین قونوی( ۶۰۷- ۶۷۳ هجری) وی بزرگترین شارح افکار ابن عربی است. و کتابهایی چون، مفتاح الغیب و نصوص فکو دارد؛. ملاعبدالرزاق کاشانی(م. ۷۳۵) وداوود ابن محمود قیصری( م. ۷۵۱)، و سید حیدر آملی هم از مهمترین شخصیت ها در قرن ۸ بود…. ملا عبدالرحمن جامی( ۸۱۷- ۸۹۸ هجری) می زیست و عارف تاثیر گذار دیگر، شیخ شهاب الدین سهروردی زنجانی، است که کتاب عوارف المعارف وی بنام است.[۹۶]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۶. کلام

ای علم ابتدا فقط در مورد بحث های اعتقادی مثل توحید می‌پرداخت ولی ارتباط با مکاتب فکری بیگانه باعث به وجود آمدن متکلمان بزرگ که باید روش های فکری نوین و عقلی را یاد داشته باشند؛ شد.
هشام بن حکم(۱۹۹ق) که از شاگردان امام صادق بود؛ در فن مناظره بسیار تبحر داشت. وی دارای کتب کلامی متعددی است، من جمله،التوحید، کتاب الجبر و القدر؛ و هشام‌بن سالم از شاگردان و اصحاب امام صادق و امام کاظم دارای کتابی بنه نام معراج، می باشد.؛ مومن الطاق کتابهایی دارد به نام المعرفه، کتاب الامامه، کتاب الرد علی المعتزله فی امامه الفضول دارند. و فضل ابین شاذان از شاگردان دیگر ائمه است گه در ۲۶۰ هجری، می زیسته است.[۹۷]
متکلمینی چون حسن بصری درسده سوم؛ متکلم معروف، شیخ مفید در سده چهارم را شاهدیم و بعد شخ طوسی که کتاب های مختلف در زمینه علم کلام خلق کردند. در سده پنجم، ابومحمد غزالی و در سده ششم مشهورترین متکلم، فخر رازی پدید آمد؛ و در سده ۷ ابن تیمیه بود و در میان تشیع علامه حلی چشم به جهان گشود[۹۸]

۲) علوم دیگر و دانشمندان مسلمان این عرصه

بی گمان عرصۀ علوم خاص اسلامی، تنها حوزه پیشرفت برای مسلمین نبود؛ و مسلمین در علومی که در غیر از حوزه دینشان بود به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای دست یافتند و دانش خود را به دیگر نقاط نیز صادر کردند. به قول دکتر هونکه: «تمدن اسلامی کشف ها و اختراعهای پرانبهای بی شماری در همۀ بخشهای علم تجربی، که اکثر آن ها را بعدها نویسندگان اروپایی دزدانه به حساب خودشان گذاشته انذ به مغرب زمین هدیه کرده است.»[۹۹]

۱. شیمی

مقوله کیمیاگری برآیند علم و فن و جادو بود که تدریجا شکل اولیه شیمی را به خود گرفت. متون فراوانی وجود دارد که در دوازده سده گذشته نوشته شده ودر مورد این صنعت صحبت میکند مهمترین این آثار مربوط به جابر است که، با ظهور جابر کیمیا نزد مسلمین از صورت خرافی به صورت دانش تجربی و آزمایشگاهی درآمد.. تا آنجا جابر به پیش رفته که، به علت فراوانی تعداد آثاری که به نام جابر نوشته شده حتی برخی دانشمندان غربی صحت تعدادی از این آثار منصوب به وی را مورد تردید قرار داده اند.[۱۰۰]
پس از جابر، زکریای رازی بدن شک از مهمترین کیمیاگران بوده است. وی در کتاب سر‌الاسرار خود شرح بسیاری از آزمایشات را نوشته است. در سده ۴ هجری ابن سینا و فارابی، بعدها عبدالملک صالحی خوارزمی و…و آخرین فرد مطرح در زمینه شیمی عزالدین جلدکی است[۱۰۱]
به گوستاولوبون به نقش ابتکارى مسلمانان در علم شیمى اشاره کرده، مى نویسد: «…اگر لابراتوارهاى هزار سال پیش مسلمین و اکتشافات مهم آن ها در این علم نبود، هیچ وقت لاوازیه نمى توانست قدمى به جلو بگذارد.»[۱۰۲]

۲. مکانیک

دانش مکانیک، نزد مسلمانان علم‌الحیل خوانده می‌شد.علم حیل، دانش یا شناخت ابزارهای شگردساز در اصطلاح پیشینیان بود که بر اساس آن ، معرف آشنایی با انواع وسایلی بود که هر یک کاری انجام می‌دادند.[۱۰۳]
در علم فیزیک و مکانیک(علم الحیل) یعقوب بن اسحاق کندی، بنوموسی، ابن هیثم، عبدالرحمان خازنی و دیگران کارهایی انجام دادند که در دنیای آن روز سابقه نداشت. بنوموسی(احمد، حسن و محمد) کتاب الحیل که نخستین رساله درباره مکانیک است را نوشتند که در آن صد دستگاه شرح داده شده که بیشتر آنان به صورت خودکار و با بهره گرفتن از خواص مکانیکی سیالات کار می‌کنند. برادران بنوموسی پانصد سال قبل از اروپا برای اولین بار میل لنگ را در حوزه دانشهای فنی به کار بردند.[۱۰۴]
ابن هیثم که در اروپا به الهاذن مشهور بود با کتاب المناظر، شهرت جهانی یافت و در آن از مباحث نور و انعکاس آن سخن گفت. او اولین کسی است که پدیده «اتاق تاریک» را در خلال کسوف شرح داده و قرنها قبل از نیوتن به اصل «حداقل زمان » معتقد بود و درشت نمائی عدسی های مسطح محدب را اندازه گرفت.[۱۰۵]ویل دورانت نیز با تاکید بر اینکه ابن هیثم معروفترین دانشمند مسلمان است، شهرت کتاب المناظر ابن هیثم را یاد آور می شود و می گوید: چیزهایی را که ابن هیثم در آن زمان به آن ها رسیده بود ، بعد از ۳۰۰ سال از آن زمان راجر بیکن، ویتلو به آنها رسید و می آورد،: «اگر ابن هیثم نبود راجربیکن به وجود نمی آمد.»[۱۰۶]
مهمترین دست‌آوردهای مسلمانان در فیزیک و مکانیک در آشنا ساختن اروپا با باروت‌و سلاح های آتشین بسیار مؤثر بود پیشینه استفاده از باروت وسلاح‌های آتشین در جنگها و به ویژه هنگام هنگام محاصره شهرها به سده هشتم هجری می رسد. برخی از کاربرد سلاح‌‌های آتشین ابتدایی توسط سلاطین اسلامی آفریقا یاد کرده‌اند.[۱۰۷]

۳. ریاضیات

در جریان نهضت ترجمه، آثار بسیاری از ریاضیدانان یونانی به عربی برگردانده شد و به سرعت ریاضیدانان اسلامی از سطوح دانسته‌های ریاضیدانان یونانی گذشتند. می‌توان قرن‌های سوم و چهارم هجری را عصر زرین دانش ریاضی در بین مسلمین دانست، زیرا اندیشمندان مسلمان دراین رشته نتایج خوبی به دست آوردند.[۱۰۸]
نقش درهم آمیزندۀ ریاضیات اسلامی بین مکتب‌های ریاضی شرق و غرب، یعنی بین ریاضیات یونان و هند از ارزنده‌ترین دستاوردهای ریاضیات اسلامی برای نوع بشر به حساب می آمد . این نقش بسیار مهم ریاضیات اسلام بود که توانست دانسته‌های ریاضیات هندسی ، از همه مهمتر شیوه عدد نویسی دهدهی را را با دیگر مفاهیم طرح شدعه در یونان درهم آمیزد و از آن صورت واحدی درآورد و به غرب ارائه دهد.[۱۰۹]
ایجاد و توسعه شاخه‌های ریاضیات چون هندسه، مثلثات و جبر توسط خوارزمی،خواجه نصیرالدین طوسی، عمر خیام نیشابوری و ابوالوفای جوزجانی صورت گرفت که در سایر تمدن‌ها سابقه نداشت. علاوه برآن کشف ترتیب کسور اعشاری، وضع و کاربرد علامت صفر و تعمیم مفهوم اعداد، از ابداعات مسلمانان بود.[۱۱۰]

۴. طب

علم طب از نخستین دانش‌هایی است که در بین مسلمین رواج یافت. اهمیت این علم به حدی بود که علم ابدان در ردیف علم ادیان شمرده شد. نکته‌ای که به ویژه به عنوان مهمترین عامل در بررسی دانش پزشکی در حوزه تمدن اسلام باید بدان توجه شود، خاصیت بومی شدن زودهنگام پزشکی در اسلام است. گرچه خیلی از دانسته‌های مسلمین از راه ترجمه آثار یونانی به دست آمد؛ اما برخی بیماری‌ها به خاطر شرایط خاص سرزمینهای اسلامی به وجود آمده بود که در کتب یونانی به آن پرداخته نشده بود. کتاب‌هایی همچون قانون ابن سینا پدید آمد که در تمام دروران پزشکی غرب چنین کتاب جامعی پدید نیامده بود و به همین خاطر هم بعدها به عنوان کتاب درسی در غرب مورد توجه قرار گرفت.[۱۱۱] ابن سینا دو کتاب دارد؛ یکی شفا که دایره المعارفی در هجده مجلداست و دیگری قانون که بحث بسیار مفصلی درباره وظیفۀ اعضا، علم بهداشت، درمان و دارو شناسی است.[۱۱۲]
ابوالقاسم زهراوی اندلسی نیز نزد غربی‌ها، بزرگترین پزشک و جراح عصر خود بلکه مشهورترین جراح مسلمانان بود[۱۱۳] ولی باید اذعان کرد اروپا پس از گذشتن هفت سده از رواج چشم پزشکی در اسلام توانست از مجموعه دانسته‌های چشم پزشکان مسلمان گذر کند.[۱۱۴]
بیمارستان عضدی در بغداد که توسط عضدالدوله در سال ۳۷۱ ساخته شد از بزرگترین بیمارستان‌های اسلامی شمرده می‌شده است. در این بیمارستان عده‌ای پزشک و خزانه‌دار و دربان و پیشکار و ناظر حضور داشتند. عضدالدوله دستور داد تا آنچه از دارو و شربت و فرش و وسائل دیگر لازم بود، در آن فراهم سازند و بزرگترین پزشکان آن زمان را برای تصدی و اداره آن معین نمود.[۱۱۵]

۵. نجوم

مسلمانان به ویژه به دلایل دینى، به نجوم توجه خاصى کردند. تعیین سمت قبله و طلوع و غروب خورشید و اوقات نماز و وضعیت خسوف و کسوف و شناخت هلال ماه براى عباداتى همچون نماز و روزه و حج، آگاهى از نجوم را الزام مى‌کرد.. افزون بر این، یافتن راه‌ها در سفرهاى بیابانى و علاقه حکام به احکام نجوم نیز در رونق یافتن نجوم بى‌تأثیر نبود. در مجموع احساس نیاز مسلمانان به فنون نجومی باعث پیشرفت آنان در نجوم وعرضه نوآوریها در این عرصه گشت.
امروزه دیگر اثبات شده است، که کپلر و کوپرنیک پایه گذاران مهم ترین کشف نجومی عالم ، با عنوان مدل خورشید مرکزی منظومه شمسی در ارائه آرای خود تحت تاثیر دانشمندان اسلامی و از همه مهمتر خواجه نصیر بوده اند و خواجه نصیر بزرگترین شارح مجستی، ایرراد بزرگیبه نظریه زمنی مرکزی بطلمیوس وارد کرد. هم زمان با خواجه نصیرر بطروجی اشبلی، ستاره شناس مسلمان اندلسی در اسپانیا چهره شناخته شده بود[۱۱۶]
نجوم اسلامی دانشمندان بسییار دیگری را ر این عرصه به دنیا شناسانده من جمله: محمدبن موسی خوارزمی، صاحب کتاب زیج السند، « بنو صباح» سه برادرستاره شناس به نام های ابراهیم، محمد و حسن[۱۱۷]

۴- تأسیس مراکز علمی

با استقرار نظام نوبنیاد اسلامی و تکامل درونی این اجتماع، به تدریج نهادهای آموزشی به وجود آمد که نقش مهمی در پرورش و گسترش علوم و فنون داشت؛ از جمله:

۱) بیت الحکمه

نخستین مرکز مهم علمی که برای ترویج و پرورش علوم، در تمدن اسلامی به وجود آمد، بیت‌الحکمه بود، که در بغداد به تاسیس شد. این مرکز که با هزینه دولتی اداره می شد، محل اجتماع دانشمندان و پژوهشگران و به ویژه مترجمان شایسته‌ای بود که کتاب‌های علمی و فلسفی را به عربی ترجمه می کردند. اساس بیت‌الحکمه را هارون الرشید پایه‌ریزی کرده بود و پس از آن منصور عباسی، که در زمان وی کار ترجمه آغاز شده بود، دستور داد کتاب‌هایی از زبان‌های دیگر به عربی ترجمه شوند ودر زمان مأمون بیت الحکمه توسعه یافت[۱۱۸]
در واقع، «رونق‌ علمی‌ که‌ در قرن‌ اولیه‌ حکومت‌ عباسی‌ به‌ وجود آمد یک‌ جریان‌ طبیعی‌ و خود جوش‌ نبود، بلکه‌ پدیده‌ای‌ بود که‌ از بیرون‌ وارد مرکز امپراطوری‌ اسلام‌ در بغداد شده‌ بود. آنچه‌ که‌ بدنه‌ علوم‌ اسلامی‌ را تشکیل‌ می‌داد برگرفته‌ از تمدنهای‌ دیگر بود. نهضت‌ علمی‌ در زمان‌ مأمون‌ و دیگر خلفای‌ علم‌گرا در حقیقت‌ یک‌ نهضت‌ طبیعی‌ خود جوش‌ نبود بلکه‌ یک‌ نهضت‌ ترجمه‌ بود. دارالحکمه‌ نیز یک‌ دانشگاه‌ نبود بلکه‌ بیشتر یک‌ دارالترجمه‌ بزرگ‌ بود» [۱۱۹]
توجه به این مرکز چنان بود که، که با ظهور خلفای عباسی دروان کوتاهی فرارسید که تحت حکومت خلفایی مانند منصور، هارون الرشید، مامون و حتی در زمان متوکل، دانشمندان به چنان درجه ای مورد تشویق قرار گرفتند که از زمان تشکیل موزه اسکندر به بعد دیده نشده بود. و در واقع، حمایت مالی درباریان و تاجران ثروت‌مند باعث شد که پزشکان و اخترشناسان اسلامی ‌بتوانند با آسایش خیال، به تجارب علمی ‌و مشاهده‌گری بپردازند.[۱۲۰] در همین زمینۀ می‌نویسند: « مأمون آن‌قدر بخشش می‌کرد که نزدیک بود بیت‌الحکمه را ورشکست کند؛ زیرا به پاداش «حنین» معادل وزن کتاب‌هایی که ترجمه کرده بود، طلا می‌داد».[۱۲۱]

۲) نظامیه
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ب.ظ ]