آیا ارزش­های دینی مهم­ترین مؤلفه سرمایه اجتماعی است؟

با توجه به تعاریفی که از سرمایه اجتماعی ارائه شد، به نظر می­رسد ارزش­ها و سرمایه ­های دینی(عناصر و مؤلفه­ های دینی از جمله خدامحوری، اخلاق، عدالت، انصاف و … به عنوان سرمایه­ای در دین تلقی می­ شود)، یکی از مهم­ترین مؤلفه­ های سرمایه ­های اجتماعی است؛ زیرا عناصر اصلی تعریف سرمایه اجتماعی در دین موجود است. دین این قدرت را دارد که به صورت محسوس و نامحسوس، روابط و هنجارهای اجتماعی قوی مبتنی بر نفع فردی و جمعی همراه با نگاه عقلایی، خیرخواهی، اعتماد در روابط و عدالت محوری… بر اساس رویکرد الهی و توحیدی برای زندگی دنیوی و اخروی جوامع انسانی را تضمین کند. البته باید دقت کرد که مفهوم سرمایه اجتماعی ریشه در تفکرات غربی و دور از مفاهیم توحیدی دارد و در آنجا رشد و نمو پیدا ‌کرده‌است، حال آنکه دستگاه و پیکره دینی مبتنی بر عناصر توحیدی است(ردادی، ۱۳۸۷: ۱۲۲).

به صورت کلی، از دو منظر ‌می‌توان به تبیین رابطه مفاهیم دینی و سرمایه اجتماعی پرداخت: اول اینکه خود دین به عنوان یک مکتب، ایدئولوژی و کل جامع، سرمایه اجتماعی است که باید سعی کرد آن را در جامعه رشد داد و تمامیت جامعه را مبتنی بر ارزش­های آن ساخت. نحوه دیگر پرداخت رابطه دین و سرمایه اجتماعی توجه به ارزش­ها، سرمایه­ها و ابزاری مترقی دین مانند خدامحوری، عدالت و انصاف­ورزی و … برای رشد و پرورش جوامع انسانی و به نوعی کاشت و انباشت سرمایه اجتماعی است (ردادی، ۱۳۸۷: ۱۲۸).

۲-۳ بخش سوم: مسئولیت­ پذیری

۲-۳-۱ تعریف مسئولیت­ پذیری

انسان موجودی اجتماعی است که از لحظه تولد تا آخر عمر در اجتماع به سر می­برد و همواره در تعامل با انسان­های دیگر است. وی همواره باید بیاموزد که چگونه در جمع زندگی کند و نیازهای خود را ارضا نماید. این امر نیازمند یک سری مهارت­ های اجتماعی است که فرد طی فرایند یادگیری و جامعه­پذیری آن ها را فرامی­گیرد و یادگیری درست آن ها می ­تواند به شکل­ گیری مسئولیت­ پذیری اجتماعی منجر شود(ایمان و جلائیان بخشنده، ۱۳۸۹: ۳۷). مسئولیت­ پذیری اجتماعی به طور فزاینده­ای از فرهنگ، اجتماع و اقتصاد حاکم بر جامعه حمایت می­ کند(ازمات[۸۷]، ۲۰۱۰).

ایجاد و رشد مسئولیت پذیری به عنوان یکی از کارکردها و اهداف مهم نظام های آموزشی و برنامه های درسی در مقاطع و سطوح مختلف می‌باشد. در واقع، سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزشی و درسی از طریق پرورش و رشد قابلیت های مرتبط با مسئولیت پذیری تلاش می ­کنند تا مجموعه ای از مهارت های فردی و اجتماعی مورد نیاز برای زندگی در قرن بیست و یکم، که عصر سرشار از تغییرات و تحولات سریع و شتابان است را در دانشجویان به وجود آورند. براین مبنا حتی می­ توان گفت که موفقیت هر نظام آموزشی در حوزه مسئولیت­ پذیری دانشجویان عملاً باعث پایه ریزی و شکل گیری یک جامعه انسانی می شود که از شاخص­ های توسعه یافتگی اجتماعی و فرهنگی برخوردار می‌باشد. بدیهی است این امر به منزله یک هدف مهم، زمانی اتفاق می ­افتد که برنامه ریزان درسی نظام آموزشی در مقاطع مختلف از جمله دانشگاه، در این حوزه احساس وظیفه نموده و بتوانند از طرق مختلف نسبت به آموزش و درونی ساختن قابلیت ­های مسئولیت پذیری اقدام نمایند.

۲-۳-۲ تبین مفهوم مسئولیت و مسئولیت­ پذیری

احساس مسئولیت مفهومی است که باعث می شود افراد اهداف خود را دنبال کرده، با دیگران ارتباط مناسبی برقرار کرده و در یک جامعه با هماهنگی و مشارکت با یکدیگر زندگی کنند و از این روست که این مفهوم تأثیر بسزایی در زندگی افراد دارد (بیرهوف،۱۳۸۷). مسئولیت به عنوان یک احساس وابستگی یا نوعی ارتباط با فرد نیازمند، تعریف شده است که تعهد به عنوان عامل اصلی برای احساس مسئولیت شناخته شده است (شوالتز[۸۸]، ۱۹۷۷). مفهوم مسئولیت می­­تواند حداقل سه رابطه را در بربگیرد “مسئول بودن در مقابل چیزی، در مقابل کسی و در برابر رابطه یا قضیه­ای. مسئولیت شامل جنبه­ های مختلف اخلاقی، عملی و در نظر گرفتن پیامدهای یک عمل است. انسان هنگامی مسئولانه برخورد می­ کند که با توجه به دیدگاه­ های اخلاقی عمل نماید و بپذیرد که مسئول پیامدهای اعمال خویش است” (بیرهوف،۱۳۸۷: ۲۳۲). مسئولیت از نظر لغوی به معنای موظف بودن به انجام دادن امری است (معین،۱۳۴۵: ۴۰۷۷). در معنای عام حقوقی نیز مسئولیت به مفهوم متعهد و موظف بودن شخص به انجام یا ترک عملی است (شهیدی ،۱۳۸۹: ۴۹). از اواخر قرن سیزده میلادی، در شرایطی که حقوق، تابع مذهب و اخلاق بود، اصطلاح مسئول به معنی کسی که در مقابل خداوند نسبت به زندگی و اعمالش پاسخگو است، در اخلاق مذهبی رواج پیدا کرد. بعدها در جریان غیر مذهبی شدن اخلاق، واژه مسئولیت­ پذیری وارد اخلاق عرفی گردید و به معنی پاسخگو بودن فرد در مقابل وجدانش که در بردارنده قانون اخلاقی مطابق با طبیعت و اخلاق است،تثبیت شد. سرانجام به معنی کسی که در مقابل دادگاه نسبت به نتایج رفتار و اعمال و تقصیرش پاسخگو است، به حیطه حقوقی راه یافت” (بادینی،۱۳۸۴: ۲۴).

علاوه بر این، “یکی از نخستین فیلسوفانی که واژه مسئولیت را به کار برد جان استوارت میل[۸۹] بود که در سال ۱۸۵۹در مقاله خود تحت عنوان ” درمورد آزادی” از این کلمه استفاده کرد، بعدها ماکس وبر[۹۰] (۱۹۱۹) واژه مسئولیت اخلاقی را وارد جامعه شناسی کرد” (بیرهوف، ۱۳۸۷: ۲۳۱). از مسئولیت به معنای”تعهد، مواخذه، موظف به امری بودن ” نیز یاد شده است (دهخدا،۱۳۳۷: ۱۲۰). در فرهنگ عمید مسئولیت چنین تعریف شده است: ” آنچه که انسان از اعمال، وظایف و رفتار، عهده دار و مسئول آن باشد” (عمید،۱۳۶۷: ۵).

همچنین باید در نظر داشت که مسئولیت دارای معانی مختلفی است که در اینجا به مواردی اشا می­کنیم، آدیسون ایلینویز[۹۱] در پاسخ به سوالی، معانی مختلف مسئولیت را عنوان نموده است که عبارتنداز:

– انجام دادن وظایف ضروری و مهم

– هدف­گذاری، انتخاب کاری برای انجام دادن و عمل به آن به صورت درست و مطمئن

– توانایی ‌پاسخ‌گویی‌ ‌در مورد اعمال انجام شده

– انجام کارهای صحیح و پاسخ نه دادن به سایرین

– اطاعت کردن از قوانین زندگی مبتنی بر ارزش های اخلاقی به همراه تعادل داشتن

– مدنظر قرار دادن عواقب و پیامدهای رفتارها و اعمال

– نشان دادن بلوغ و برقراری ارتباط مناسب با سایرین

– اولویت گذاری و اقدام مناسب برای آن

– لیاقت کنترل شخصی داشتن و…(گروزنیکل و استفنر[۹۲]،۱۹۹۲: ۲۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...