-
-
-
- اگر مقدار برابر با ۱ باشد، مستقل از اینکه تعمیر و نگهداری در چه بازهای زمانبندی شود، واحد تولیدی همواره، سودی به مقدار متوسط سود بهدست خواهد آورد. همانطور که در شکل (۳-۲) نشان داده شده است، شروع عملیات تعمیر و نگهداری در بازهی زمانی منجر به بیشترین سود کل خواهد شد، بنابراین این بازه مناسبترین زمان برای شروع عملیات تعمیر و نگهداری میباشد. درحالیکه شروع عملیات تعمیر و نگهداری در بازهی زمانی منجر به کمترین سود کل خواهد شد، بنابراین این بازه بدترین زمان برای شروع عملیات تعمیر و نگهداری میباشد. در حالتی که مقدار برابر ۱ میباشد، اگر تعمیر و نگهداری در بازهی زمانی زمانبندی شود، شرکت تولیدی به همان اندازه که سودش را نسبت به سود میانگین افزایش میدهد، باید به بهرهبردار مستقل سیستم پول پرداخت کند. همینطور، اگر تعمیر و نگهداری در بازهی زمانی زمانبندی شود، شرکت تولیدی به همان اندازه که سودش را نسبت به سود میانگین از دست میدهد، از بهرهبردار مستقل سیستم غرامت دریافت می کند.بنابراین در این حالت، فارغ از اینکه واحد تولیدی در چه بازهای برای تعمیرات از مدار خارج شود، واحد تولیدی همواره سودی معادل با متوسط سود خواهد داشت.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
-
-
-
- اگر مقدار بزرگتر ۱ باشد، واحد تولیدی بخشی از سودش را برای بهدست آوردن بازهی تعمیر و نگهداری مطلوب، از دست میدهد.
-
- اگر مقدار در بازهی صفر تا یک باشد ، واحد تولیدی بهدنبال کسب سود بیشتر بهواسطه ارائه پیشنهاد خرید تعمیرات کمتر میباشد. اما این کار همراه با دو خطر میباشد. اول، این کار خطر اینکه واحد تولیدی به بازهی مطلوبش برای تعمیر و نگهداری دست نیابد را افزایش میدهد، زیرا هرچه پیشنهاد خرید تعمیرات کمتر باشد، طبق مدلی که در بخش بعد برای بهینهسازی ارائه می شود، احتمال انتخاب شدندش کمتر می شود. خطر دوم این است که اگر تعمیر و نگهداری واحد تولیدی در بازههایی که برایش مطلوب نمی باشد زمانبندی شود، غرامت کمتری را دریافت می کند.
راهکار ارائه شده در رابطه (۳-۲۱) انعطاف لازم را برای شرکتهای تولیدی فراهم می کند تا سود و خطرشان را متعادل کنند. علاوه بر آن، بهرهبردار مستقل سیستم به کمک به پیشنهاد خرید تعمیرات ارائه شده توسط شرکتهای تولیدی، می تواند به وضوح از اشتیاق و عدم اشتیاق آنها برای خروج در یک بازهی زمانی اطلاع پیدا کند.
۳-۳- راهبرد هماهنگسازی زمانبندی تعمیر و نگهداری
بهرهبردار مستقل سیستم بر اساس پیشنهاد خرید اعلامشده از سوی تولیدکنندگان، یک برنامهی تعمیر و نگهداری در سطح سیستم تدوین مینماید. این برنامه، رضایت تولیدکنندگان و امنیت سیستم را در نظر میگیرد. علاوه بر آن سعی می شود که این برنامه به صورت بیطرفانه و غیرتبعیضآمیز تهیه گردد، تا در افق زمانی مورد نظر برای تمامی طرفین بازار امکان پذیر، امن، قابل اطمینان و قابل قبول باشد.
این قسمت شامل سه بخش میباشد. در بخش اول به بیشنهسازی رضایت تولیدکنندگان پرداخته می شود، که این از اهداف بهرهبردار مستقل سیستم در فرایند هماهنگسازی زمانبندی تعمیر و نگهداری میباشد. در بخش دوم به مسئله کفایت سیستم پرداخته می شود. در بخش سوم به تشریح روش الگوریتم ژنتیک برای حل مدل پیشنهادی که یک مسئله بهینهسازی است، پرداخته می شود.
۳-۳-۱- بیشینه کردن رضایت تولیدکنندگان
بر اساس مدل پیشنهادی، یکی از اهداف بهرهبردار مستقل سیستم، بیشینهسازی رضایت تولیدکنندگان میباشد. بنابراین بر طبق پیشنهاد خرید تعمیرات ارائه شده توسط تولیدکنندگان، بهرهبردار مستقل سیستم زمانبندی تعمیر و نگهداری واحدها را طوری تنظیم می کند که رضایت تولیدکنندگان بیشینه گردد. به عبارت دیگر، هدف اول بهینه کردن رضایت تولیدکنندگان به علاوه تضمین بیطرفی در فرایند هماهنگسازی میباشد. بنابراین، تابع هدف اول مسئله را میتوان بهصورتی که در ادامه می آید، تعریف کرد [۲۰]:
(۳-۲۲) |
که در آن، تعداد بازههای مجاز برای خروج واحد تولیدی و تعداد واحدهای تولیدی کاندید برای خروج و یک ضریب ثابت میباشد. درجه رضایت واحد تولیدی در بازه زمانی میباشد. نشاندهنده بازهی شروع تعمیر و نگهداری واحد تولیدی میباشد، اگر در عملیات تعمیر و نگهداری در بازه زمانی شروع شود ۱، و در غیر اینصورت ۰ میباشد.
تابع هدف مطرحشده در (۳-۲۲) دارای دو بخش میباشد که شامل پیشنهاد خرید تعمیرات و درجه رضایت واحدهای تولیدی میباشد. در عبارت (۳-۲۲) با انتخاب یک مقدار بزرگ برای ، تابع هدف بیشتر از درجه رضایت تاثیر میپذیرد، که این تضمین می کند واحدهای منفرد با احتمال بیشتری میتوانند به بازههای خروج دلخواهشان دست پیدا کنند. به علاوه، در (۳-۲۲) تاکید شده است که اگر درجه رضایت برای برنامه های خروج مختلف، یکسان بودند، آنگاه بهرهبردار مستقل سیستم براساس پیشنهاد خرید تعمیرات زمانبندی تعمیر و نگهداری واحدها را تعیین می کند. تابع هدف (۳-۲۲) محدود به قیود زیر میباشد.
(۳-۲۳) | |
(۳-۲۴) | |
(۳-۲۵) | |
(۳-۲۶) | |
(۳-۲۷) |
که در آنها، و بهترتیب نشاندهنده بهترین و بدترین بازهی زمانی برای خروج واحد تولیدی میباشند. نشاندهنده بازههایی میباشد که واحد تولیدی برای تعمیرات از مدار خارج میباشد، اگر واحد تولیدی در بازه زمانی از مدار خارج باشد ۱، و در غیر اینصورت ۰ میباشد. طول دوره تعمیر و نگهداری واحد تولیدی میباشد.
رابطه های (۳-۲۳) الی (۳-۲۵) نشاندهنده درجه رضایت واحدهای تولیدی منفرد میباشند، که بیانگر تمایل تولیدکنندگان برای خروج در هر بازه میباشد و رعایت انصاف در فرایند هماهنگسازی را تضمین می کند. رابطه های (۳-۲۳) و (۳-۲۴) به ترتیب بهترین و بدترین بازه برای شروع تعمیر و نگهداری واحد تولیدی را تعیین می کنند. سپس، درجه رضایت واحدهای تولیدی در سراسر بازههای موجود را میتوان از طریق (۳-۲۵) حساب نمود، که در واقع از نرمالسازی پیشنهاد خرید تعمیرات بدست می آید. بنابراین درجه رضایت واحدهای تولیدی در هر بازهی زمانی، عددی بین ۰ و یک میباشد. قید (۳-۲۶) رابطه بین و را نشان میدهد. این رابطه پیوستگی و طول دوره تعمیر و نگهداری واحد تولیدی را تضمین می کند. قید (۳-۲۷) تعداد بازههای مجاز برای خروج واحد تولیدی را نشان میدهد.
شایان ذکر است، از آنجاییکه هدف اصلی این کار، ارائه یک مدل چندمرحلهای برای هماهنگسازی زمانبندی تعمیر و نگهداری واحدهای تولیدی، با در نظر گرفتن کفایت سیستم و رضایت تولیدکنندگان میباشد، از پرداختن بیش از حد به قیود مختلف مسئله تعمیر و نگهداری اجتناب شده است. بنابراین علاوه بر قیود مطرحشده در این بخش، قیود بیشتری را نیز میتوان برای این مسئله در نظر گرفت، مانند تقدم و اولویت در تعمیر و نگهداری دو یا چند واحد تولیدی، همزمانی تعمیر و نگهداری دو یا چند واحد تولیدی، عدم همزمانی تعمیر و نگهداری چند واحد تولیدی و غیره. در رابطه نحوه مدلسازی این قیود میتوان به مراجع [۱۲ و ۱۳] مراجعه کرد.
مدل ارائه شده در (۳-۲۲) الی (۳-۲۷) از نظر محاسباتی ساده، شفاف و تضمینکننده رضایت و سود تولیدکنندگان میباشد.
[شنبه 1400-09-27] [ 10:02:00 ب.ظ ]
|