اثربخشی[۳۳]: نشان می‌دهد تا چه حدی عملیات به نتایج مورد انتظار منجر شده است. به عبارت دیگر به میزان و درصد تحقق اهداف موردنظر اثربخشی گویند. اثربخشی به عملکرد و تأمین رضایت کارکنان و ارباب‌رجوع نیز مربوط می‌شود و جنبه کیفی دارد (عباسی، ابراهیم،۲۱۷:۱۳۹۲). اثربخشی سازمان به کسب هدف‌های تعیین‌شده و رضایت خاطر کسانی که دررسیدن ‌به این اهداف نقش دارند اطلاق می‌شود. کامرون اثربخشی سازمان را وضعیتی می‌دانست که در آن سازمان موردنظر، منابع را به میزان محدود مصرف کنند و قادر باشد به هدف یا اهداف مطرح‌شده با توجه به معیارهای تعیین‌شده دست یابد (ابراهیمی نژاد و محی‌الدینی،۱۳۸۸).

صرفه‌جویی[۳۴]: تدابیری برای استفاده از منابع و داده ها ‌به اندازه موردنیاز و معقول که در فرایند تولید ستاده مصرف می‌شود و مانع از اتلاف و تضییع منابع می‌شود. صرفه‌جویی کم‌مصرف کردن نیست، بلکه درست مصرف کردن است؛ یعنی مصرف به‌موقع، بجا و مناسب و ‌به اندازه نیاز. هدف از صرفه‌جویی کنترل هزینه ها و منابع مورداستفاده برای حصول نتیجه معین و موردنظر است (عباسی، ابراهیم،۲۱۷:۱۳۹۲).

بهره‌وری[۳۵]: استفاده هوشمندانه از منابع در اختیار در جهت تولید کالاها و خدمات بیشتر و باکیفیت بهتر، بهره‌وری نامیده می‌شود که با تعاریف زیر نیز تبین می‌گردد: الف( انجام کار صحیح به روش درست ب) کارایی به‌اضافه اثربخشی در کار و زندگی ج) استفاده بهینه از منابع برای تولید کالا و خدمات بیشتر و بهتر (مرکز برنامه‌ریزی و فناوری اطلاعات،۱۳۹۱).

الزامات قانونی[۳۶]: در قانون برنامه چهارم در ماده ۱۳۸، دولت؛ سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی با همکاری دستگاه‌های اجرایی را ملزم به اصلاح نظام بودجه‌ریزی را از روش موجود به روش هدفمند و عملیاتی تا پایان سال دوم برنامه انجام دهند که اصلاح قانون برنامه‌وبودجه، اصلاح قانون محاسبات عمومی، قانون استخدام کشوری را شامل می‌شود (حسن‌آبادی و نجار صراف،۱۳۸۶).

نظام انگیزش[۳۷]: تأثیرگذاری مستقیم به جهت شدت و استمرار رفتار (عباس زادگان،۱۳۷۹، ص ۱۲۳) که در بودجه ‌بر مبنای‌ عملکرد به اختیارات مدیران می‌پردازد و حوزه فعالیت آنان را در این نظام بودجه‌ریزی گسترش داده و اجازه اعمال مدیریت در به‌کارگیری ورودی‌ها و تغییر فرایندها برای تولید خروجی‌ها و پیامدهای موردنظر را به آنان می‌دهد (حسن آبادی و ‌نجارصراف،۱۳۸۶).

نظام ‌پاسخ‌گویی‌[۳۸]: ‌پاسخ‌گویی‌ عمل مسئول ساختن فرد یا افرادی مشخص در قبال وظایف محوله (داریانی و بنیادی نائینی،۱۳۸۳). با کمک عنصر کنترل و ارزشیابی یا همان مدیریت عملکرد در قالب مدیریت قراردادی یا همان استفاده از تفاهم‌نامه‌های عملکردی به ارزیابی عملکرد مدیران و برنامه ها در قالب اهداف، پیامدها و خروجی‌های مشخص تعیین‌شده در برنامه های سالانه یاری می‌رساند.

مدیریت تغییر[۳۹]: عنصر مدیریت تغییر کمک می‌کند که تغییر نظام بودجه‌ریزی به صورت اثربخش اتفاق افتد و عنصر نظام انگیزش به اختیارات مدیران می‌پردازد و حوزه فعالیت آنان را در این نظام بودجه‌ریزی گسترش داده و اجازه اعمال مدیریت در به‌کارگیری ورودی‌ها و تغییر فرایندها برای تولید خروجی‌ها و پیامدهای موردنظر را به آنان می‌دهد (حسن‌آبادی و ‌نجارصراف،۱۳۸۶).

ساختار سازمانی[۴۰]: راه یا شیوه های است که به وسیله آن فعالیت‌های سازمانی تقسیم، سازمان‌دهی و هماهنگ می‌شوند. سازمان‌ها، ساختارهایی را به وجود می‌آورند تا فعالیت‌های عوامل انجام کار را هماهنگ کرده و کارهای اعضاء را کنترل کنند. ساختار سازمانی تعیین‌کننده روابط رسمی و نشان‌دهنده سطوحی است که در سلسله‌مراتب اداری وجود دارد و حیطه کنترل مدیران را مشخص می‌کند. همچنین ساختار سازمانی دربرگیرنده طرح سیستم‌هایی است که به وسیله آن‌ ها همه واحدها هماهنگ و یکپارچه می‌شوند و در نتیجه ارتباط مؤثر در سازمان تضمین خواهد شد ( معاونت طرح و برنامه دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۹۰).

دستگاه اجرایی[۴۱]: به هر سازمان، وزارت خانه، مؤسسه‌ و یا نهاد عمومی که عهده‌دار قسمتی از وظایف دولت باشد دستگاه اجرایی اطلاق می‌شود.

موفقیت[۴۲]: در این تحقیق؛ موفقیت شامل نقطه نظرات پرسش‌شونده برحسب معیارهایی مثل کیفیت[۴۳]، رضایت[۴۴] و کاهش هزینه[۴۵] است.

عوامل بودجه‌بندی:

با توجه به مطالعات، مصاحبه با متخصصان در امر بودجه‌ریزی و خبرگان بودجه‌بندی و همچنین تحقیقات انجام‌شده در این زمینه نشان می‌دهد که بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزار کارآمد مدیران در ‌پاسخ‌گویی‌ و اثربخشی تصمیم‌گیری‌ها و کنترل می‌باشد.

این پژوهش درصدد آن است که مهم‌ترین عامل‌هایی که باعث ایجاد پیاده‌سازی بودجه‌بندی ‌بر مبنای‌ عملکرد گردیده است را موردبررسی و مطالعه قرار دهد که مهم‌ترین این موانع به شرح زیر می‌باشند (مرسر و روبن، ۲۰۰۵).

    1. عوامل محیطی

    1. عوامل فنی و فرایندی

  1. عوامل انسانی

عوامل محیطی

۱ – عامل سیاسی

۲ – پشتیبانی دولت از بودجه با ایجاد الزامات قانونی در بودجه

۳ – ‌پاسخ‌گویی‌ سازمان‌ها در مقابل جامعه

-عوامل سیاسی:

عوامل سیاسی به عواملی از قبیل نوع نظام و شرایط سیاسی، توافق و هماهنگی قوه مقننه با قوه مجریه اطلاق می‌شود که متغیر بودن شرایط سیاسی، توافق و هماهنگی قوه مقننه یا قوه مجریه باعث عدم اجرای صحیح بودجه‌بندی بر مبنای عملکرد می‌گردد (سعیدی، مزیدی،۱۳۸۵).

الف(نوع نظام و شرایط سیاسی

سیاست‌های بودجه‌ای در مفهوم گسترده محل نزاع مدعیان رقیب برای تصمیم‌گیری درباره این است که چه مقدار از منابع محدود دولت باید در میان تعداد زیادی از اهداف ملی ضروری تقسیم شوند. اطلاعات عملکرد که قبل از بودجه‌بندی بر مبنای عملکرد منتج می‌شود، می‌تواند ‌به این بحث کمک ارزشمندی کند، ولی تنها یکی از عوامل است و نمی‌تواند جانشین انتخاب‌های سیاسی دشوار شود. بحث درباره‌ نقش مناسب دولت و نیاز به برنامه ها و سیاست‌های مختلف دولت کماکان ادامه خواهد داشت و بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد نمی‌تواند ‌به این بحث‌ها پایان دهد، ولی اطلاعات ناشی از آن می‌تواند بحث را به سطحی آگاهانه‌تر ارتقاء دهد (سعیدی، مزیدی، ۱۳۸۵).

درنهایت می‌توان چنین عنوان نمود که اگر مدیریت در سطح کلان کشور نسبت به اجرای بودجه‌بندی بر مبنای عملکرد انگیزه و پشتیبانی قوی داشته باشد اجرا و پیاده‌سازی بودجه‌ریزی بر مبنای عملکرد راحتر انجام می‌شود و اگر چنین انگیزه‌ای وجود نداشته باشد پیاده‌سازی بودجه‌بندی بر مبنای عملکرد با مشکل مواجه خواهد شد. به عنوان نمونه می‌توان به کشورهای مالزی، سنگاپور که انگیزه قوی در پیاده‌سازی بودجه‌بندی بر مبنای عملکرد داشتند، اشاره نمود. در این کشورها اجرای بودجه‌بندی بر مبنای عملکرد موفقیت‌آمیز بوده است و در مقابل کشورهای سریلانکا و فیلیپین که چنین انگیزه‌ای وجود نداشته اشاره نمود و اجرای بودجه‌بندی بر مبنای عملکرد در این کشورها با مشکل مواجه بوده است.

ب) توافق و هماهنگی در سطوح مختلف قوه مجریه با قوه مقننه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...