بخش اول : مادر جانشین
گاهی زوجین دارای اسپرم وتخمک سالم هستند ، ولی همسر دارای رحم نیست ویا به علل گوناگون قادر به حمل تخمک بارور نیست . در این صورت استفاده از مادر جانشین به عنوان یکی از راه ها وبلکه آخرین راه درمان برای چنین زوجینی است . در کشورهای اسلامی به دلیل جواز تعدد زوجات می توان از رحم همسر دوم استفاده کرد ، امادر بعضی از کشور های دیگر (که تعدد زوجات را مجاز ندانسته ، بلکه جرم می دانند ) از رحم محارم یا زنان بیگانه استفاده می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۱- نظر علما و مراجع در زمینه رحم اجاره ای
این استفتائات از طرف آقای صمدی اهری ازمراجع اعظام تقلید در مورد مادر جانشین به عمل آمده است(نسب ناشی از لقاح مصنوعی در حقوق ایران واسلام:۱۳۸۲: ۳۵به بعد)
۱- آیت الله بهجت با قراردادن نطفه در رحم اجنبیه خلاف احتیاط است و هر دو صاحب نطفه پدر و فرزند ملحق به صاحب رحم است و نسبت به زن صاحب آب باید احتیاط رعایت شود .
۲- آیت الله سید محمد سعید حکیم ؛ تلقیح این جنین و نقل آن به رحم دیگری جایز نیست و اگر از روی جهالت و یا عمداً این عمل را انجام دادند فرزند به زن و شوهر ملحق می شود و به صاحب رحم لاحق نمی شود.
۳- آیت الله سید علی خامنه ای؛ فی نفسه مانع ندارد
۴- آیت الله میرزاید الله دوزدوزانی ؛ این عمل فی حد نفسه خالی از اشکال نیست ولی در صورت تحقق، بچه تابع صاحب نطفه و صاحب رحم می باشد یعنی احکام محرمیت وارثین آن ها جاری می باشد .
۵- آیت الله سید صادق روحانی ؛ شرعاً با رعایت جهات دیگر جایز است و بچه به صاحب نطفه ملحق می شود یعنی پدر او صاحب نطفه است و اما مادر در ظاهراً آن زن دیگر است که اجیر شده است چون (اِن امهاتهم الا الائی ولدنهم) .
۶- آیت الله علی سیستانی ، شرعاً جایز است گرچه تا ضرورت نباشد احتیاط بسیار به جا است و پدر صاحب اسپرم است نه شوهر زن و اما مادر اگر صاحب تخمک غیر از صاحب رحم باشد از نظر محرمیت صاحب اسپرم است نه شوهر زن و اما مادر اگر صاحب تخمک غیر از صاحب رحم باشد از نظر محرومیت صاحب تخمک محرم است و اگر شیر ندهد باید احتیاط کند و از نظر ارث نسبت به هر دو باید احتیاط شود.
۷- آیت الله صافی گلپایگانی ، عمل مذکور اگر مستلزم حرام از قبیل لمس و نظر غیر محرم نباشد فی نفسه اشکال ندارد و بچه ای که به این نحوه متکون می شود به صاحب اسپرم و تخمک ملحق می باشد و صاحب رحم عاریه ای و شوهر فرزندان او نسبتی ندارد.
۸- آیت اله سید محمد شیرازی، اجاره و عاریه اگر ضمنش حرام نباشد اشکال ندارد.
۹- آیت اله سید محمد علی علوی قزوینی : جایز نیست ولی اگر عملی شد بچه ملحق به صاحب اسپرم و تخمک می باشد ولی به زنی که بچه را حمل نموده محرم است.
۱۰- آیت اله فاضل لنکرانی : این کار شرعاً جایز نیست ولی اگر انجام شود فرزند صاحب اسپرم و تخمک محسوب شده و عرفاً زن صاحب رحم مادر او محسوب می شود ولی در ارث مصالحه نمایند.
۱۱- سید ابوالقاسم کوکبی : قراردادن نطفه مرد بعد از ترکیب با تخمک زوجه اش در رحم زن دیگر به منظور تولید بچه و استیلاء طریقی است که شرعاً محمود نیست ولی اگر بچه از این طریق به وجود آمد، از نظر نسب و فرزند شرعی صاحب نطفه و صاحب تخمک بلکه رحم نیز محسوب می شود.
۱۲- آیت اله موسوی اردبیلی : در فرض مسأله صاحب اسپرم پدر است و صاحب تخمک و صاحب رحم هر دو مادر محسوب می شوند ولی طفل نسبت فرزندی با شوهر زن صاحب رحم پیدا نمی کند.
۱۳- آیت اله نوری همدانی : در صورتی که این عمل توسط شوهر و در رحم زن دومش انجام شود اشکال ندارد در این صورت اگر ثابت شود که نطفه زن و مرد موجب تکون فرزند شده باشد فرزند ملحق به آن دو است و تمام احکام ارث و غیره بر آن مترقب می باشد.
۴-۱-۱- جانشینی با رحم همسر دوم؛ منظور از همسر دوم زنی است که پیش از این روجه مرد بوده ویا این که جهت حمل تخمک بارور به عقد زوجیت موقت یا دائم در آمده است در این روش بین فقهای اسلامی اختلاف است .
۴-۱-۱-۱- جواز جانشینی با رحم همسر دوم
- فقهای شیعه
معتقدان به جواز استدلال می کنند : بعد از این که اسپرم زوج وتخمک زوجه در زمان زوجیت ودر فراش ، با هم ترکیب شده وحمل در رحم مباح برای شوهر تحقق پذیرد ، دلیلی برای حرمت اصل عمل وجود ندارد واصل برائت هم آن را تأ یید می کند چون در مصادیق شبهه تحریمی ، اصل برائت جاری می شود وروایات مربوط به قرار دادن نطفه در رحم زن حرام هم شامل موضوع بحث نمی شود ، چون رحم همسر دوم بر مرد حلال است واختلاط اسپرم با تخمک همسر وانتقال آن به رحم همسر دیگر این مرد هیچ گونه حرامی را در پی ندارد (مومن قمی،۶۴:۱۳۷۴).
به رغم استدلالهای متفاوت مخالفان جواز ، قول جواز به کار گیری رحم همسر دوم قوی تر است ، چون اسپرم و تخمک زوجین (نه بیگانه ) در زمان زوجیت وبا رضایت یکدیگر ترکیب شده است وحمل هم در رحم مباح وبا رضایت همسر دوم وزوجش تحقق پذیرفته وصرف طبیعی نبودن عمل سبب حرمت آن نمی گردد : خصوصأ که دلیلی به ممنوعیت عمل وجود ندارد واصل عمل با قطع نظر از عوارض وآثارش مجرای اصل برائت است چنان که عده ای از فقها به جواز آن تصریح کرده اند ، مثل آیه الله مومن، آیه اله حرم پناهی ، علامه سید محمد حسین فضل الله ، آیه الله فاضل لنکرانی ، آیه الله صانعی ، آیه الله سید محمد صدر(صمدی اهری ،۱۳۸۲) ودر نهایت ، فتوای مجلس مجمع فقه اسلامی در دوره هفتم سال ۱۴۰۴ق(مجله مجمع فقه اسلامی ،دوره سوم :۳۲۳و۳۳۶).
امام خمینی در این مورد می فرمایند : «هنگامی که عملیات ترکیب بین دو نطفه در بیرون رحم محقق گردد ، سپس به رحم زن دیگری انتقال یابد تا دوران جنینی خود را کامل نماید ، پس اگر زن نسبت به مرد بیگانه نباشد ، به این که زوجه ی دوم وی باشد ، جایز است ، وگر نه جایز نیست »( تحریر الوسیله ، ۲۸۷:۱۳۶۳).
۴-۱-۱-۲- عدم جواز جانشینی با رحم همسر دوم
- فقهای اهل سنت
عده ای ، مثل مصطفی زرقاء که جانشینی همسر دوم به جای بیگانه را واجب کرده (مصطفی زرقاء ، ۱۴۰۴ :۲۹۹و۳۰۰) ، فقیه دیگری چنین نظری ندارد . مجلس مجمع فقه اسلامی در سال ۱۴۰۴ق(که در مکه تشکیل شده بود ) آن را به هنگام تحقیق شرایط عمومی باروری ، مثل ضرورت یا حاجت  مشقت یا حرج  وبا عنایت به مراتب ضرورت جایز دانست ولی در سال بعد در فتوای سال پیش خود تردید کرده وبعد از بحث وبررسی آن را حرام اعلام نمود ( مجله مجتمع فقه اسلامی ،۱۴۰۴: ۳۲۳،۳۳۶،۳۶۱) همچنان که فقهای اهل سنت هم آن را حرام می دانند . استدلال آنها چنین است :
۱-احتمال می رود در مدتی که تخمک همسر با اسپرم شوهر ترکیب وتلقیح می گردد ، زوج با همسر دوم (جانشین ) نزدیکی نماید . در این حالت اگر تخمک بارور به رحم وی منتقل شود ، دانسته نمی شود ، حمل ، از تخمک بارور است یا نتیجه ی نزدیکی زوج؟این تردید ، موجب اشتباه در نسب می شود که ممنوع است (همان:۵۷۰)
۲-قرار دادن تخمک زن بیگانه در رحم زن دیگر جایز نیست هر چند شوهر هر دو یکی باشد اسپرم شوهر بعد از ترکیب با تخمک همسرش ، تغییری در آن ایجاد نکرده، تا انتقال «ماء » یک زن به زن دیگر جایز باشد بنابر این هم چنان که مساحقه جایز نیست ، این مورد هم جایز نیست.(رضانیا معلم،۲۴۸:۱۳۸۳)
۳-همسر دوم که تخمک بارور زن اول را حمل می نماید : گاهی اوقات چند لحظه پیش ازانسداد رحم او ممکن است به وسیله معاشرت زوجش در این مدت حامله گردد سپس دو قلو بزاید ودانسته نشود که کدام یک فرزند کیست ؟ چنانچه در نتیجه این امر ، تشخیص مادر مشکل ویا غیر ممکن می شود ، خصوصأ اگر یکی از حمل ها سقط گردد ودیگری سالم به دنیا آید بنا براین ، اشتباه در نسب موجب اختلاط انساب واشتباه احکام مترتب بر آن می شود همه این مخدورات سبب شده که مجمع فقه اسلامی از اعلام جواز ، نسبت به این قسم خود داری نماید (همان) .
۴-هدف از جانشینی همسر دوم برای همسر اولی این است که فرزند به همسر اول منتسب گردد ، در حالی که معیار انتساب فرزند به مادر در چنین وضعیتی مبهم ونا مشخص است . آیا ملاک ، صاحب تخمک بودن است یا صاحب حمل بودن ویا ولادت ؟
مجمع فقه اسلامی وبسیاری از فقها ا اعلام نموده اند که صاحب تخمک مادر است . اما رجحانی نیست که ملاک ، صاحب تخمک بودن باشد چون وجود هر سه عامل برای رشد وتولد لازم اند . اما در موضوع مورد بحث ، این سه عامل وجود ندارد ، خصوصأ که با توجه به آیات ، معیار ، حمل وولادت است . این نتیجه خلاف مقصود انجام دهنده آن است ؛ پس ، از یک سو به نتیجه دلخواه نمی رسد واز سوی دیگر ، جواز آن با تردید وشک های متعدد همراه است ، وضع آن به دلیل قاعده « درءالمفسده مقدم علی جلب المصلحه » ترجیح دارد (همان) .
۵-شوهر ، هر یک از زنان خود را به طور مستقمل عقد نموده است وهر اتفاقی ، مثل طلاق و…برای یکی بیفتد ، در سر نوشت دیگری در رفتار با او تأثیری نمی گذارد . بنا براین ، وقتی عقد نخست به مرد اجازه داده که منی خود را با تخمک زن نخست به هم آمیزد ف همان عقد اجازه نمی دهد که شوهر ، منی خود را با تخمک زوجه اول خود در هم آمیخته وبه رحم زن دیگرش منتقل کند بنا بر این ، نیازمند دلیل هستیم که شوهر ، تخمک بارور متعلق به خود را به رحم همسر اولش منتقل نماید . رحم هر دو همسر برای مرد مباح است .لکن هر یک به طور جداگانه بر وی مباح شده است ، چنان که هر یک از دوزن با این که همسر یک مرد هستند نسبت به دیگری عورت محسوب می شوند . پس ، چگونه اسلام مباح کرده که نسب این دو زوجه به هم آمیزد ویکی در حکم رحم دیگری به حساب آید وکارکرد او را ایفا کند؟ (احمدسلامه ، ۱۰۴:۱۴۱۷).
نقد استدلال مخالفان :
استدلال مخالفان بیشتر ناشی از آثار ونتایجی است که این عمل ممکن است در برداشته باشد ، لکن همه آنها شایسته تردیدند زیرا:
۱-موضوع مادر جانشین در حکم مساحقه نبوده یا آثار شبیه مساحقه نداردتا احتمال حرمت آن داده شود ، زیرا ماهیت این دو عمل باهم متفاوت است . در مساحقه علاوه بر جرم بودن عمل، همسر تنها منی شوهر خود را به رحم زن بیگانه که رابطه زوجیت با شوهرش ندارد ، منتقل می کند، بدون این که اسپرم با تخمک ، بارور شده با شد ، در حالی که از نظر جنین شناسی ، تخمک بعد از بارور شدن ، به سمت دیواره رحم جهت تشکیل حفت در حرکت است وهیچ گاه به سوی فرج زن حرکت نمی کند تا به رحم زن دیگری منتقل شود ( جز اینکه سقط شده باشد یا ابتدای ورود منی به رحم باشد که ریزش دارد ) ، در حالیکه در موضوع مورد بحث ، منی بیگانه وارد رحم زن نمی شود تا مشمول روایات مربوط به آن گردد ، بلکه ترکیبی از منی شوهر وتخمک همسر «زیگوت »نه تخمک تنهاوارد رحم همسر دیگر می شود . در نتیجه ، قیاس مع الفارق است وانتقال مزبور هیچ گونه عنوان حرامی را در بر ندارد وجایز است ( رضا نیا ، معلم ، ۲۵۰:۱۳۸۳) .
۲-از مذاق شرع هم استفاده نمی شود که قرار دادن تخمک بارور زنی در رحم زن دیگر که رابطه زوجیت با شوهر ندارند ممنوع باشد، حتی از ظاهر روایات مربوط ، چنین چیزی برداشت نمی شود . زیرا آن روایات شامل مواردی است که بین مرد وزن رابطه زوجیت وجود نداشته باشد ورحم زن جزء دیگر تشکیل دهنده جنین باشد ، در حالی که فرض بحث ، رحم همسر دوم تنها پرورش دهنده است (همان) .
۳- کشت تخمک بارور در رحم همسر دوم با محافظت فرج از نگاه غیر ولزوم مصون بودن آن منافات ندارد ، چون تخمک بارور متعلق به زوج است وگویی خود وی آن را به رحم زوجه اش نهاده است ، خصوصأ که در زمان زوجیت ودر فراش شوهر این عمل صورت می گیرد وهمه اشخاص این رابطه به عمل مزبو ر ضایت دارند . البته لزوم حفظ از نگاه ولمس بیگانه باید رعایت شود ، مثلابا کمک دستگاه رایانه ای این نوع عملیات انجام شود یا برداشت تخمک با ابزار جدید پزشکی بدون کشف عورت صورت گیرد ویا شوهر متخصص متصدی این عمل گردد واگر ممکن نشد ضرورت هم بود (چنانکه بعضی از فقها تصریح کرده اند ) چنین عملیاتی با کشف عورت جایز است ( همان:۲۵۱).
۴-معیار انتساب فرزند به مادر در چنین وضعیتی مبهم ونا مشخص نخواهد بود بلکه بنا به نظر عده ای از فقهای شیعه واهل سنت ، اگر ملاک انتساب فرزند به مادر را حمل وولادت بدانیم ، فرزند به صاحب رحم منتسب می گردد . خواه حمل به صورت طبیعی واز ترکیب اسپرم زوج با تخمک زوجه دوم صورت گرفته باشدوخواه از انتقال تخمک بارور زوجه اول به رحم زوجه دوم به وجود آید واگر معتقد باشیم که فرزند به صاحب تخمک منتسب می گردد ،چنانکه که حق همین است - اولأ ، از نظرپزشکی بعداز انتقال تخمک بارور به رحم،رحم نسبت به پذیرش اسپرم های دیگر حالت تدافعی پیدا می کند و واکنش نشان می دهد؛ثانیأ ، امکان علمی آن نیست وثالثأ ، به فرض تحقق آن ، از راه DNAمی توان انتساب فرزند به مادرواقعی اش را تشخیص داد . ( همان:۲۵۱ ).
بنا براین ، ترکیب اسپرم وتخمک زوجین وانتقال آن به رحم همسر دیگر شوهر جایز است . حتی اگر همسر ، جهت انجام این عملیات عقد شده باشد وهمسر موقت به شمار آید.
۴-۱-۲- مادر جانشین با رحم بیگانه (غیر همسر )
وقتی که مادر جانشین ، بیگانه باشد یا همسر زوج مورد بحث نباشد ، خواه از محارم مثل خواهر ، مادر و….باشد وخواه از دیگر زنان که هیچ گونه نسبتی با زوج یادشده ندارد . دخالت عامل سوم یعنی شخص ثالث باعث شده که این موضوع (مادر جانشین ) بین فقها وحقوقدانان بحث انگیز شود ،وعده ای به مخالفت روی آورده وعده ای دیگر به موافقت وحمایت آن (نائب زاده ،۸۶:۱۳۸۰).
۴-۱-۲-۱- عدم جواز مادر جانشین با رحم بیگانه (غیر همسر)
۱- دیدگاه مخالفان مادر جانشینبا رحم بیگانه
بسیاری از مخالفان به کار گیری رحم اجاره ای چنین استدلال می کنند که روایاتی که بر حرمت تلقیح نطفه ی مرد بیگانه به زن بیگانه دلالت می کند ، فراگیر بوده وشامل موضوع بحث می شود ، هر چند که موضوع بحث انتقال تخمک بارور شده از نطفه ی دو زوج باشد ، زیرا عنوان های یاده شده در روایات شامل مواردی که زوجین نطفه ی خود را بعد از ترکیب ، در رحم زن بیگانه می نهند نیز می گردد(رضانیا ،۲۵۴:۱۳۸۳) . برای روشن نمودن استدلال این گروه، دو روایات را که با موضوع بحث ارتباط دارند ، ذکر می کنیم :
روایت اول
علی بن سالم از امام صادق (ع) نقل کرده است : بدترین مردم در قیامت کسی است که نطفه ی خود را در رحم زنی که بر او حرام است قرار بدهد (حر عاملی ، ج۱۴، ۱۳۹۰ :۳۱).
روایت دوم
اسحاق بن عمار می گوید : به امام صادق (ع)عرض کردم : زنا بدتر است یا نوشیدن شراب ؟ چگونه در نوشیدن شراب هشتاد تازیانه ودر زنا صد تازیانه مقرر شده است ؟ امام فرمود : ای اسحاق !حد، یکی است ، لکن این مقدار در زنا افزوده شده ، چون زنا ، سبب از بین بردن نطفه وقرار دادن آن در غیر جایگاهی می شود که خداوند بدان دستور داده است(همان:۲۳۹).
۲-ادله مخالفان :
اولأ : همان طوری که قرار دادن مستقیم نطفه درمهبل زن از راه زنا ( که راه معمول به حساب می آید) حرام است ، از راه غیره معمول (ترکیب اسپرم وتخمک وانتقال آن به رحم زن بیگانه ) نیز حرام خواهد بود ، زیرا موضوع حرام بود ن که قرادر دادن نطفه در رحم حرام (غیر همسر) است ، محقق شده است (رضانیا ،۲۵۳:۱۳۸۳).
ثانیأ : منظور از نطفه ، همان آمیخته منی مرد وتخمک زن است ، چنان که در روایات دیگر اسحاق بن عمار آمده است : از اما م رضا(ع)پرسیدم :زنی از بارداری می ترسد . آیا می توانید دوایی بنوش د وآنچه که در شکم داردبیفکند ؟امام فرمودند : خیر . گفتم : آنچه که در شکم دارد نطفه است . امام فرمودند : نخستین چیزی که آفریده می شود نطفه است .( حر عاملی ، ۲۶۷:۱۳۹۷).
ثالثأ : جایگاه مشروع نطفه مهبل ورحم همسر است . حال ،اگر در غیر این جایگاه یعنی در رحم زنی گذاشته شود که همسر او نیست ، طبق روایت های یاد شده حرام است خصوصأ که در نسخه ی حدیث ، عبادت «فی غیر موضعه » یعنی غیر جایگاه شرعی آمده است .
با توجه به این مقدمات می توان گفت : نطفه ( آمیخته اسپرم وتخمک ) چه مشروع باشد وچه حرام ،صرف قرار دادن آن در رحم غیر مشروع وممنوع ، حرام است ؛ خواه رحم محارم باشد وخواه رحم غیر محارم (بیگانه ) ، اگرچه انتقال به رحم محارم ، ناهنجار بیشتری را در پی خواهد داشت . (حرم پناهی ، ۱۴۰:۱۳۷۶) .
اضافه بر روایات ، به دلایل وپی آمدهای غیر اخلاقی آن هم استناد شده شده که در زیر می آید :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...