۱٫ تهیه و تنظیم مقرراتی راجع به هر گونه تسلیحات و نیروهای مسلح.

۲٫ تعیین حد نصاب نیروهای نظامی برای کشورهای عضو سازمان ملل.

۳٫ تحقق و تفحص و افشای کلیه انواع تسلیحات اتمی و نیروهای مسلح متعارف.

این اقدام بسیار مهم صورت گرفته در قالب حقوق بین الملل توسط کشورها از جمله موارد اساسی قابل ذکر می‌باشد که ذهن محقق را به وجود پتانسیل و میل درونی دولت‌ها برای رسیدن به صلح جهانی معطوف می‌دارد و امید به پایان تسابق تسلیحاتی در جهان را زنده می‌کند. همچنین اقدام دیگر در سایه حقوق بین الملل، تشکیل کمیته ده ملیتی خلع سلاح می‌باشد.

‌در سال‌ ۱۹۵۸ تلاشهایی در داخل و خارج از سازمان ملل متحد به منظور رفع اختلافات شرق و غرب و تجدید مذاکرات در زمینه خلع سلاح صورت گرفت. بنا به تصمیم مجمع عمومی قرار بر این شد که کمیسیون خلع سلاح با عضویت تمامی اعضای سازمان ملل به حیات خود ادامه دهد. کمیسیون در سال ۱۹۵۹ تشکیل جلسه داد و پس از بررسی پیشنهادهای روس‌ها و ‌آمریکایی‌ها، بر خلع سلاح کامل و عمومی به عنوان هدف اصلی و اساسی سازمان تأکید شد. سپس وزرای امور خارجه چهار کشور آمریکا، روسیه، انگلستان و فرانسه در یک نشست پر هیاهو و جنجالی در شهر ژنو توافق کردند کمیته ای متشکل از ده کشور عضو سازمان– پنج کشور سوسیالیستی و پنج کشور غیر سوسیالیستی– در خارج از سازمان ملل ولی مرتبط با سازمان به وجود آید. در دو اعلامیه صادره از سوی چهار قدرت انگلستان، فرانسه، آمریکا و روسیه در ۵ اوت ۱۹۵۹ و سپتامبر همان سال تأکید شد که مسئولیت نهایی اقدامات مربوط به خلع سلاح عمومی بر عهده سازمان ملل متحد است و ایجاد کمیته خلع سلاح نه تنها از مسئولیت‌های این سازمان نمی کاهد، بلکه بر اعتبار سازمان ملل بیش از پیش می افزاید.

در طول مدت زمان کوتاه فعالیت کمیته ده ملیتی، پیشنهادهای مختلفی مطرح و برنامه های گوناگونی از سوی آمریکا و روسیه به منظور کاهش مبارزه تسلیحاتی و خلع سلاح عمومی ارائه شد، ولی هیچ یک از این پیشنهادها به دلیل وجود تنش‌های سیاسی حاکم بر روابط بین‌المللی و تشدید این تنش ها بر اثر پرواز هواپیمای جاسوسی یو ۲ آمریکا بر فراز مسکو و سقوط آن و همچنین کشیدن دیوار برلین به دستور والتر اولبریشت صدر هیئت رئیسه حزب واحد جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) به نتیجه مثمر و مؤثر نینجامید و با کناره گیری نمایندگان پنج دولت اردوگاه شرقی از این کمیته، در ژوئن ۱۹۶۰ فعالیت آن کاملاً متوقف شد.(ازغندی،۱۳۹۰، ۲۲۰)

گفتار هفتم: اقدامات سازمان ملل متحد در زمان صلح مسلح جهانی

سازمان ملل متحد، به عنوان عالیترین ارگان جهانی حافظ امنیت بین‌المللی، علاوه بر وظیفه ی حفاظت از صلح، وظیفه ی پیشگیری از درگیریها و ایجاد صلح را نیز بر عهده می‌گیرد و ترجیح می‌دهد به جای صرف مبالغ کلان برای برقراری دوباره ی صلح، از طریق گسیل نیروهای نظامی و سپس مرمت، اصلاح و بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ، به پیشبرد توسعه به عنوان بهترین وسیله ی پیشگیری از درگیریها تأکید و با ریشه کن کردن همه ی اشکال فقر، بی عدالتی اجتماعی، بیداد سیاسی، تبعیض و انحصارگرایی که از علل اساسی نزاع و برخورد هستند، از جنگ پیشگیری کند. ‌به این منظور، سازمان ملل متحد به وظیفه ی اصلی خود یعنی توسعه برای صلح در سایه ی عدالت، انصاف در جهت توسعه ی اجتماعی و ارتقای رفاه عمومی و آزادی های بیشتر باز می‌گردد و با در دستور کار قراردادن توسعه برای صلح و صلح برای توسعه، تلاش می‌کند تا تأکیدات وافر خود را مبتنی بر لزوم حفاظت از صلح و کمکهای نوع دوستانه در سال‌های اخیر استمرار دهد. در تمام این عملیات، این شعار، حاکم است که: فرهنگ صلح، هدف نهایی نیست.

زمینه‌های عمده ی فرهنگ صلح عبارتند از: آموزش، منع تبعیض و تکثر گرایی فرهنگی.

در عبارت فرهنگ صلح، واژه ی «فرهنگ» هم در مفهوم موسع و هم در مفهوم مضیق به کار می رود. در مفهوم موسع، فرهنگ، تمام فعالیت‌ها یعنی مجموعه ی دانش و کردار انسانی را بر می‌گیرد در حالی که در مفهوم مضیق، فرهنگ به ‌عنوان نتیجه ی فعالیت‌های خلاق و عالیترین دستاوردهای معنوی نظیر موسیقی، ادبیات، هنر یا معماری توصیف می شود.(اداره علوم اجتماعی کمیسیون ملی یونسکو در ایران،۱۳۷۸،۲)

فرهنگ صلح، مرکب از ارزش‌ها، نگرش‌ها و الگوهای رفتاری مبتنی بر عدم خشونت و احترام به حقوق و آزادیهای بنیادی همه ی مردم است. در این فرهنگ، قدرت از لوله ی تفنگ سرچشمه نمی گیرد بلکه این مشارکت، گفتگو و همکاری است که مولد قدرت می‌باشد. فرهنگ صلح، توجه جامعه را ‌به این مطلب جلب می‌کند که هر یک از اعضای جامعه، حقوق آسیب پذیران نظیر کودکان، معلولان، سالمندان و محرومان اجتماعی را مورد حمایت قرار دهند. علی‌رغم این که فرهنگ صلح، اصول بنیادی روشنی دارد، ولی ارتقاء و رشد آن، مستلزم اقداماتی عملی است. این نهضت همچون رودخانه ی بزرگی است که از جریان های گوناگون سنن، فرهنگ‌ها، زبانها، مذاهب و دورنماهای سیاسی آبشخور دارد. هدف آن، سامان بخشیدن به جهانی است که بتواند فضای تفاهم، مدارا و همبستگی، این تنوع فرهنگ‌ها را در کنار یکدیگر حفظ کند. ‌به این ترتیب مردم، هویت جهانی پیدا می‌کنند که تغییر ناپذیر است ولی بر مبنای هویت های جنسیتی، خانوادگی، اجتماعی، قومی، ملیتی و غیره بنا شده است.(ساعد وکیل،۱۳۹۱،۱۸۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...