۲-۱-۳-۱- اختلال استرس حاد(ASD)

یکی از واکنش­های فیزیولوژیکی حیاتی و مرتبط با افزایش ترشح هورمون‌های استرس بدن که در مقابل احساس تهدید جسمانی و هیجانی فراخوانی می‌شود، پاسخ جنگ یا گریز[۲۸۳] است. در ایجاد این پاسخ هیپوتالاموسِ مغز دو سیستم اعصاب سمپاتیک(برای واکنش­های ابتدایی بدن از طریق مسیرهای عصبی) و آدرنال – قشری[۲۸۴](جهت استفاده از جریان خون) را فعال می‌کند. اصطلاح جنگ‌وگریز که اولین بار توسط والتر کنن[۲۸۵] در سال ۱۹۲۹ به‌کاررفته است را می‌توان معادل با اختلال استرس حاد(ASD) در نظر گرفت(سورش، لاتا، نایر و رادیکا[۲۸۶]، ۲۰۱۴).

اختلال استرس حاد(ASD)، ازجمله اختلالات وابسته به تروما(آسیب) و استرس مربوط می‌شود که معیارهای تشخیصی آن مطابق با نظر انجمن روانپزشکی آمریکا در سال ۲۰۱۳ بر اساس DSM-5 عبارت‌اند از این‌که فرد به‌واسطه مواجهه مستقیم، مشاهده کردن یا پی بردن ‌به این‌که برای یکی از اعضای خانواده یا دوستان به‌عمد یا اتفاقی رویدادی آسیب‌زا رخ‌داده است، در معرض مرگ، آسیب جدی، تجاوز و یا قربانی آن­ها می‌شود، همچنین نُه مورد یا بیشتر از مجموعه نشانگان رخنه کننده­ها(مزاحمت‌ها)؛ خلق منفی، نشانگان گسستگی[۲۸۷]، نشانگان اجتناب، نشانگان برانگیختگی را بلافاصله پس از رویداد آسیب‌رسان و حداقل سه روز تا حداکثر سه ماه‌نشان می‌دهند. و باید خاطرنشان کرد که ازنظر بالینی کارکردهای اجتماعی، شغلی و دیگر حوزه های مهم زندگی فرد را باید مختل کند و این ناراحتی‌ها به دلیل مصرف یک ماده خاص، بیماری پزشکی یا متأثر از نشانگان اختلالات روانپریشی کوتاه‌مدت نباشد(سویک، سارتوری، شوهلت، ناپرتز[۲۸۸] و همکاران، ۲۰۱۴ ). به‌طورکلی، اختلال استرس حاد(ASD)، در DSM-IV به عنوان تشخیص جدیدی برای توصیف واکنش­های استرس­های حاد[۲۸۹](ASRs) که ممکن است تا تبدیل‌شدن به اختلال استرس پس از سانحه پیشروی کند، معرفی شد. تفاوت اولیه اختلال استرس حاد(ASD) و اختلال استرس پس از سانحه تأکید بر طول تداوم نشانگان است. به‌طوری‌که تظاهر علائم اختلال استرس حاد(ASD) از سه روز تا حداکثر چهار هفته است و اگر علائم آن بیش از یک ماه تداوم داشته باشند تشخیص به سمت اختلال استرس پس از سانحه تغییر پیدا خواهد کرد. شدت رویدادی که فرد با آن مواجهه می‌شود شدیدتر از آن است که تشخیص اختلالات سازگاری مطرح شود به بیانی دیگر، در اختلالات سازگاری رویداد الزاماًٌ تروماتیک یا آسیب­زا نیست و امکان تشخیص اختلال بلافاصله پس از وقوع رویداد امکان‌پذیر است. میزان شیوع این اختلال متأثر از ماهیت عوامل ایجادکننده اختلال و شرایط فرهنگی در جوامع مختلف متغیر است(برایانت، فریدمن، اسپیگل، آرسانو[۲۹۰] و همکاران، ۲۰۱۰).

۲-۱-۳-۲- اختلال استرس پس از سانحه مرکب (cPTSD)

علاوه بر نشانگان اصلی اختلال استرس پس از سانحه، در نوع مرکب آن آشفتگی­هایی در خود نظم دهی[۲۹۱] مرتبط با مشکلات تنظیم عواطف[۲۹۲]، خودپنداری منفی[۲۹۳]، و مشکلات ارتباطی[۲۹۴] وجود دارد(کلویتره، گارورت، بِریون، برایانت و همکاران، ۲۰۱۳). این اختلال، با ترومای طولانی‌مدت، مشکلاتی در حافظه، یادگیری، و تنظیم تکانشها و هیجان­ها مشخص می­ شود. این شرایط بر مغز خصوصاًٌ در کودکان منجر به تغییرات هورمونی می­ شود و این تغییرات در تشدید اختلالات رفتاری چون تکانشگری[۲۹۵]، پرخاشگری، برونی‌سازی جنسی[۲۹۶]، اعمال خود تخریب گرایانه[۲۹۷] سهیم هستند. درمان این بیماری در مقایسه با اختلال استرس پس از سانحه طولانی‌تر است و میزان بهبودی به‌کندی پیش خواهد رفت و این ضرورت یک برنامه درمانی حساس و ساختارمند ارائه شده از سوی متخصص تروما[۲۹۸] را نشان می‌دهد(کُکُنیا، کوریا، آنگ اِچا، امبورو[۲۹۹] و همکاران، ۲۰۱۴).

‌بنابرین‏، اختلال استرس پس از سانحه مرکب ‌به این صورت فرمول‌بندی می‌شود که علاوه بر وجود نشانگان اساسی اختلال استرس پس از سانحه، اختلال نظم‌بخشی در سه حوزه روان زیست‌شناختی زیر وجود دارد: ۱)پردازش هیجانی[۳۰۰]؛ ۲)خود نظم‌بخشی(ازجمله یکپارچگی بدنی[۳۰۱]) و امنیت ارتباطی[۳۰۲]. افرادی که آسیب یا ترومای مرکب(روابط بین فردی نامطلوب ازنظر تکاملی[۳۰۳] مانند بدرفتاری، خشونت‌های خانوادگی یا اجتماعی طولانی‌مدت، شکنجه و یا مورد بهره‌کشی واقع‌شدن) را نه منحصراًٌ در دوره های تکوینی[۳۰۴] همانند اوایل کودکی و نوجوانی را تجربه می‌کنند، نه تنها در معرض خطر اختلال استرس پس از سانحه قرار دارند بلکه امکان ابتلا به سایر اختلالات روانپزشکی نیز برای آن­ها قابل‌تصور است. ازجمله اختلالاتی که همپوشانی بالایی برای آن با اختلال استرس پس از سانحه مرکب در ادبیات پژوهش گزارش‌شده است، اختلال شخصیت مرزی[۳۰۵] است. در حدود دو دهه گذشته، اختلال استرس مرکب به عنوان یک بیماری تعریف شد که گسست بیمارگونه[۳۰۶]، اختلال در تنظیم هیجان، جسمانی سازی[۳۰۷]، طرحواره­های مرکزی تغییریافته ‌در مورد خود، روابط و باورهای نگهدارنده [۳۰۸](مانند اخلاق و معنویت) پس از مواجهه با قربانی شدن بین فردی آسیب‌زا را شامل می­ شود. اختلال استرس پس از سانحه مرکب که شیوع آن در نمونه ­های بالینی نامشخص و در جوامع مختلف متغیر است را به عنوان یک جایگزین برای مفهوم‌سازی و درمان نشانگان بزرگسالانی که از آسیب بین فردی طولانی‌مدت و شدید رنج می‌بردند، پیشنهاد شد در حالی که بسیاری از آن­ها به اختلال شخصیت مرزی نیز مبتلا بوده‌اند(فورد و کورتُیس[۳۰۹]،۲۰۱۴). درنهایت ‌می‌توان اظهار داشت که نه تنها بررسی­ های عصب زیست‌شناختی[۳۱۰] نشان‌دهنده تفاوت بین اختلال استرس پس از سانحه مرکب با اختلال استرس پس از سانحه است، بلکه واکنش به مداخلات روانشناختی در این دو اختلال متفاوت است به‌نحوی‌که نوع مرکب، نسبت به درمان‌های شناختی رفتاری مقاوم‌تر است(دُریپال، تومیس، هوگن دورن، ولتمان[۳۱۱] و همکاران، ۲۰۱۴).

۲-۱-۳-۳- اختلال استرس پس از سانحه با شروع تأخیری(DPTSD)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...