مقاله های علمی- دانشگاهی | ۲-۳۱٫حساسیت فرهنگیMHLC – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
استرس، کانون کنترل و پیامدهایش در دانشجویان
چندین بررسی رابطه بین استرس و، کانون کنترل و رفتارهای بهداشتی و سایر پیامدهایش را در دانشجویان مورد بررسی قرار داده اند (آبوسری،۱۹۹۴٫ گادزلا،۱۹۹۴٫ اوتین و چنگ،۲۰۰۵). برای مثال، یک بررسی منبع و سطوح استرس را در رابطه با کانون کنترل و خودپنداره در دانشجویان دانشگاهی مورد بررسی قرار داد و نشان داد که افراد دارای باورهای کانون کنترل بیرونی بیشتر از افراد دارای کانون کنترل درونی تحت استرس بودند. این یافته ها اهمیت سازه هایی از قبیل کانون کنترل و استرس را در دانشجویان مورد تأکید قرار میدهد. بررسی دیگری مربوط به استرس بر روی دانشجویان، کانون کنترل را به صورت مختلف در سه گروه مورد بررسی قرار دادند. (خفیف، متوسط و شدید). در بین این سه گروه هیچ اختلاف معنیداری از نظر کانون کنترل درونی وجود نداشت. اما در مقیاس کانون کنترل بیرونی که شامل افراد قدرتمند و شانس می شود، تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج نشان داد افرادی که سطوح بالای استرس را تجربه میکنند نسبت به کسانی که سطوح پایینی از استرس را تجربه، به احتمال زیادی احساس میکنند که در تصمیم گیریها و رفتارهایشان تحت تأثیر سایر افراد و شانس قرار می گیرند. گادزلا به این نتیجه رسید که افراد دارای کانون کنترل بیرونی سطوح بالای استرس را تجربه میکنند. (رودنبری ۲۰۰۷).
۲-۳۱٫حساسیت فرهنگیMHLC
نمرات MHLCبطور میانگین ممکن است در میان کشورها و فرهنگها متفاوت باشد. بزرگسالان جوان در اروپای شرقی نسبت به همتایان خود در اروپای غربی، اعتقادت بیشتری بر کانون کنترل شانس و قدرت دیگران دارند. در مقایسه با آسیاییها، اروپاییها امتیاز بالاتری در کانون کنترل درونی و امتیاز پایین در دو مقیاس دیگر (شانس و قدرت دیگران) کسب کرده اند. علیرغم تفاوتها در سطوح متوسط مقیاسهای کانون کنترل سلامت برخی از ابعاد ممکن است نقش برجستهای در برخی فرهنگها داشته باشند. برای مثال، کانون کنترل درونی سلامت در کشورهای با فردگرایی بالا نسبت به کشورهایی با جمعگرایی بالا ممکن است به سلامت و رفتارهای سالم بهتری منجر شود (لوسزنیسکا[۹۰]، اسچوارزد[۹۱]،۲۰۰۵)
۲-۳۲٫خودکارآمدی
۲-۳۲-۱٫نظریه شناختی اجتماعی آلبرت بندورا
شاید کاملترین و از لحاظ بالینی سودمندترین و از جهت نظری پیچیدهترین مدل موجود در رفتار درمانی معاصر، نظریه شناختی اجتماعی بندورا باشد. این مدل از جهت نظری نیز احتمالاً پیچیدهترین مدل موجود است. نظریه شناختی اجتماعی در پیشرفتهترین شکل خود، چند رشتهای و چند وجهی است. در این نظریه اگرچه شناخت، مهم تلقی می شود، اما اهمیت عملکرد بیش از آن است(قاسم زاده ۱۳۷۰).
در دیدگاه شناختی اجتماعی، رفتار، عوامل شخصیتی و عوامل محیطی، همه به عنوان تعیین کننده های به هم وابسته عمل میکنند.
تأثیرات نسبی این عوامل، در موقعیتهای مختلف و برای رفتارهای مختلف، متفاوت است. مواقعی وجود دارد که عوامل محیطی موانعی قوی بر سر راه رفتار ایجاد میکنند و مواقعی هم وجود دارد که عوامل شخصی سازماندهنده اصلی دورهای از رویدادهای محیطی هستند.
در این دیدگاه افراد نه منحصراًً توسط نیروهای درونی به حرکت در میآیند و نه برده محیط هستند. در این نظریه، کارگزاری روانشناختی بر حسب یک تعامل دوجانبه و مستمر بین تعیین کننده های شخصی و محیطی توضیح داده می شود. در این رویکرد، فرض بر آن است که فرآیندهای نمادین[۹۲]، جانشین[۹۳] و خودگردانی[۹۴] نقش مسلط دارند(مدوکس[۹۵]،۱۹۹۵).
جنبه متمایز در نظریه شناختی اجتماعی، نقش برجستهای است که به توانایی خودگردانی میدهد. آدمی با آرایش و سازماندهی علل محیطی، تولید حمایتهای شناختی و تعیین پیامدهای کنش، می تواند تا حدی بر کنترل رفتار خود دست یابد. مطمئناً کنشهای خودگردانی توسط تأثیرات و نفوذ محیط خارجی ایجاد شده و گاه مورد حمایت قرار می گیرند. با وجود این خاستگاه بیرونی این کنشها به معنی نفی این واقعیت نیست که نفوذ و تأثیر شخصی نیز پس از استقرار، تا حدی تعیین کننده کنش معینی است (بندورا ۲۰۰۵).
رفتار از طریق پردازش محوری اطلاعات مربوط به پاسخ، به طور نمادین و پیش از آنکه اجرا شود، یاد گرفته می شود. فرد با مشاهده الگویی از رفتار مطلوب، در باب نحوه ترکیب و توالی آن برای خلق رفتار جدید، ایدهای پیدا می کند. به عبارت دیگر، افرد کنشهای خود را بیشتر با تکیه بر نظرات پیشین راهبردی میکنند تا بر پیامدهایی که به آنها میگویند چه باید انجام دهند.
یادگیری مشاهدهای از طریق فرآیندهای نمادین در حین تماشای فعالیتهای الگو و قبل از ابراز پاسخ، رخ میدهد و ضرورتاً متضمن تقویت بیرونی نیست. البته این بدان معنی نیست که تماشای فعالیتهای الگو به تنهایی برای ایجاد یادگیری مشاهدهای کافی است. هر تحریکی که فراروی افراد قرار میگیرد، ضرورتاً مورد مشاهده قرار نمیگیرد و حتی اگر هم مورد مشاهده قرار گیرد، آنچه ثبت می شود بسیار ناپایدار است.
تقویت در یادگیری مشاهدهای نقش دارد، اما اساساً به عنوان یک پیشآیند[۹۶] و نه یک تأثیر پسآیند. پیش بینی تقویت یکی از چند عاملی است که می تواند بر آنچه مورد مشاهده قرار میگیرد و یا نمیگیرد، نافذ افتد. اطلاع از این که یک رفتار مشخص الگو پیامدهای ارزشمند و مؤثر دارد یا به تنبیه مؤثر منجر می شود، می تواند موجب افزایش توجه مشاهدهگر به کنشهای الگو و در نتیجه افزایش یادگیری مشاهدهای گردد. در نظریه شناختی اجتماعی، تقویت بیشتر به عنوان امری تسهیل کننده در نظر گرفته می شود تا یک شرط لازم (بندورا،۱۳۷۲).
در نظریه شناختی اجتماعی، رفتارها بر اساس سه سیستم تنظیمی کسب میشوند و باقی میمانند. بعضی از الگوهای پاسخ تحت کنترل محرکهای خارجی هستند. پاسخگویی خودکار مانند واکنشهای قلبی عروقی و رفتار هیجانی می توانند تحت کنترل رویدادهای محیطی باشد. رفتار نیز احتمال دارد از طریق محرک محیطی و به وسیله تداعی با تقویت کنندهها تنظیم گردد.
دومین سیستم کنترل رفتار فرایند بازخوردهای پاسخ است که عمدتاًً در شکل پیامدهای تقویت کننده میباشد. رفتارها می توانند به وسیله نتایج فوریشان ادامه یابند یا حذف گردند. این نتایج می توانند به وسیله تجارب حسی رفتار، نتایج نمادین یاعینی و یا واکنشهای خودارزیابی فراهم آیند.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 09:30:00 ب.ظ ]
|