طرح های پژوهشی انجام شده با موضوع بررسی ارتباط ... |
۲ ـ ۱۵ ـ ۲ فرضیه علامت دهی[۷۶]
بر طبق این فرضیه قیمت اولیه سهام نشانهای از کیفیت سهام جدید است. عرضه زیر قیمت سهام جدید اطلاعات مهمی درباره کیفیت شرکت به سرمایه گذاران میدهد زیرا فقط شرکتهای خوب اطمینان دارند که این زیان بعداً جبران میگردد، به عبارت دیگر این فرضیه بیان میدارد که انتشاردهندگان سهام جدید به صورت داوطلبانه اقدام به عرضه زیر قیمت سهام جدید مینمایند تا بازار را متوجه سازند شرکت از کیفیت بالایی برخوردار است. تخفیف در قیمت اولیه سهام وسیلهای است که شرکتها از طریق آن میتوانند به بازار علامت دهند که از وضعیت مساعدی برخوردار میباشند و از این طریق میتوانند قیمت اوراق بهادار خود را در عرضههای بعدی افزایش دهند و زیان اولیه خود را جبران نمایند. لذا بر مبنای این فرضیه شرکتها سهام خود را در عرضه اولیه با این انگیزه ارزان میفروشند که بتوانند در عرضههای بعدی سهام را گران بفروشند. بر طبق این فرضیه
مالکان شرکت ارزش واقعی شرکت را میدانند اما سرمایه گذاران بالقوه از این ارزش اطلاعی ندارند. بنابراین مالکان شرکت برای دستیابی به قیمت بهتر در عرضههای بعدی سهام اقدام به علامت دهی ارزش واقعی شرکت از طریق عرضه زیر قیمت سهام جدید مینمایند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آلن و فاول هابر[۷۷] (۱۹۸۹) چمانور[۷۸] (۱۹۹۳) ولچ[۷۹] (۱۹۸۹) برای توضیح عرضه زیر قیمت سهام جدید، مجموعه ای از مدلهای علامت دهی را توسعه دادند. این مدلها که بر اساس عدم تقارن اطلاعاتی بین انتشاردهندگان سهام و سرمایه گذاران شکل گرفتهاند بیان میدارند که عدم تقارن اطلاعاتی بین مالکان شرکت و سرمایهگذارن باعث میگردد که شرکتها کیفیت خود را به وسیله عرضه اولیه زیر قیمت علامت دهند و با انجام این کار آنها انتظار دارند که در آینده سرمایه مورد نیاز خودشان را تحت شرایط بهتری به دست آورند.
بر طبق فرضیه علامت دهی، تخفیف قیمت سهام در عرضه اولیه بستگی به احتمال و امکان انتشار مجدد سهام به وسیله شرکت دارد. شرکتهایی که فرصتهای رشد بیشتری در آینده برای خود میبینند احتمال بیشتری میرود که مجدداً سهام منتشر کنند و در نتیجه احتمال بیشتری میرود که سهامشان در عرضه اولیه با تخفیف بفروشند. زیرا پس از جا افتادن سهام شرکت در بورس شرکت می تواند سهام خود را در انتشار مجدد با قیمتهای بالاتری به فروش رساند و هزینه تخفیفی را که در عرضه اولیه محتمل شده است جبران نماید. بنابراین بر طبق فرضیه علامت دهی بدیهی است که شرکتها باید زمانی اقدام به عرضه زیر قیمت سهام جدید نمایند که قصد داشته باشند از الگوهای فروش چند مرحله ای سهام جدید استفاده کنند و یا قصد افزایش سرمایه را در آینده نزدیک داشته باشند.
جیگادش و همکاران[۸۰] (۱۹۹۳) فرضیه علامت دهی را به طور تجربی مورد آزمون قرار دادند، آنها به دنبال یافتن رابطهای بین عرضه زیر قیمت سهام جدید و احتمال افزایش سرمایه بودند به عبارت دیگر آنها احتمال افزایش سرمایه را به عنوان تابعی از عرضه زیر قیمت سهام جدید مورد آزمایش قرار دادند. آنها دریافتند که قدرت توضیحی عرضه زیر قیمت سهام جدید برای پیش بینی احتمال افزایش سرمالیه شرکت ناچیز میباشد. در حالی که طبق فرضیه علامت دهی باید رابطه مثبتی بین عرضه زیر قیمت سهام جدید و احتمال افزایش سرمایه وجود داشته باشد. بنابراین نتایج این تحقیق فرضیه علامت دهی را مورد تردید قرار داد و باعث شد که اهمیّت علامت دهی به عنوان دلیلی برای کم قیمت گذاشتن سهام جدید مورد تردید قرار گیرد (گارفینکل، ۱۹۹۳، ص ۸۹)[۸۱].
۳ ـ ۱۵ ـ ۲ فرضیات گرایشات و علائق زودگذر[۸۲]
این فرضیه بیان میدارد که بازده کوتاه مدت سهام جدید و بازده بلند مدت سهام جدید با هم در ارتباط هستند. بر طبق این فرضیه بازار سهام جدید در معرض گرایشات و علائق زود گذر
سرمایه گذاران قرار دارد، به نحوی که سرمایه گذاران باعث میگردند تا قیمت سهام جدید موقتاً افزایش یابد. به عبارت دیگر سهام جدید در هنگام عرضه اولیه در بورس به درستی قیمت گذاری میشوند اما سرمایه گذاران به لحاظ خوش بینی خود، برای سهام جدید در معاملات اولیه در بورس بیش از اندازه ارزش قائل میشوند و حاضرند این سهام را در بازار به قیمتی بالاتر از عرضه اولیه خریداری نمایند و همین امر باعث میگردد تا قیمت سهام جدید موقتاً افزایش یابد.
امّا پس از این که سرمایه گذاران تشخیص دادند که خوش بینی آنها نسبت به سهام جدید بیمورد بوده است، قیمت سهام جدید در بلند مدت کاهش یافته و به ارزش واقعیاش نزدیک میگردد. آگاروال و ریولی[۸۳] (۱۹۹۰) معتقدند که عملکرد بلند مدت پایین در نتیجه گرایشات و علائق زود گذر در بازار عرضه اولیه سهام جدید است. آنها دلایل احتمالی زیر را برای عملکرد بلند مدت پایین سهام جدید ارائه نمودند که عبارتند از:
احتمالاً گرایشات زودگذر زمان ایجاد میگردد که پیش بینی ارزشی ذاتی شرکت مشکل است.
احتمالاً سرمایه گذاران سهام جدید بیشتر خواهان بورس بازی میباشند. (دموری، ۲۰۰۲، ص ۲۰)[۸۴].
۴ ـ ۱۵ ـ ۲ فرضیه عکس العمل بیش از اندازه سرمایه گذاران
فرضیه عکس العمل بیش از اندازه سرمایه گذاران نیز بیان میدارد که بازده کوتاه مدت و بلند مدت سهام جدید با هم در ارتباط میباشند. دبوندت و تالر[۸۵] (۱۹۸۵) این فرضیه را مورد بررسی قرار دادند آنها به منظور انجام تحقیق خود از بازده ماهیانه سهام عادی پذیرفته شده در بورس نیویورک، برای دوره زمانی سالهای ۱۹۲۶ تا ۱۹۸۲ استفاده نمودند. آنها بیان میدارند که افراد به انتشار اطلاعات مهم و غیر منتظره بیش از اندازه عکس العمل نشان می دهند. تحقیقات لاوری و چونت[۸۶]، ۲۰۰۱ نشان داد که اطلاعات منفی که قبل از مرحله عرضه سهام به دست می آید بیشتر از اطلاعات مثبت در قیمت سهام جدید تأثیر می گذارد.
علت این امر این است که سرمایه گذاران و مؤسسات تأمین سرمایه نمیخواهند که در قیمت گذاری سهام جدید بیش از حد معمول متحمل خسارت گردند. فرضیه عکس العمل بیش از اندازه بیان میداد که شرکتهایی که دارای نسبت پایین قیمت به در آمد (P/E) هستند بدلیل بدبینی زیاد سرمایه گذاران موقتاً دارای قیمتی کمتر از ارزش واقعیشان میباشند و شرکتهایی که دارای نسبت بالای قیمت به در آمد (P/E) هستند بدلیل خوش بینی زیاد سرمایه گذاران موقتاً دارای ارزشی بیشتر از ارزش واقعشان هستند. دلیل این نوسانات شدید عکس العمل بیش از اندازه نسبت به اخبار مثبت یا منفی منتشر شده درباره سهام میباشد. مطالعات انجام شده به وسیله دبوندت و تالر (۱۹۸۵) نشان میدهد که پاسخهای بازار به اخبار عمومی اقتصادی و عکس العمل قیمت سهام به وقایع شرکت در ابتدا بیشتر از سطوح تعادلی میباشد و سپس به تدریج به سمت سطوح تعادلیشان بازگشت می کنند به عبارت دیگر بازار به عنوان یک مجموعه و همچنین قیمتهای سهام منفرد به طور سیستمی، نتایج اقتصادی حوادث مهم را بیش از اندازه بزرگ جلوه می دهند. یعنی وقتی که اخبار خوب است قیمتها خیلی زیاد افزایش مییابد و وقتی که اخبار بد است قیمتها خیلی زیاد کاهش مییابد. یافتههای آنها حاکی از آن است که سرمایه گذاران از اشتباهات گذشتهشان چیزی فرا نمیگیرند و دائماً اطلاعات جدید را غلط تعبیر می کنند. اگر بخواهیم فرضیه عکس العمل بیش از اندازه را به صورت فرمولبندی شده بیان کنیم باید بگوییم که به طور میانگین تغییرات بزرگ در قیمتهای سهام با تعدیلهای بزرگ در جهت مخالف دنبال می شود همچنین این فرضیه پیش بینی می کند که هر چه تغییرات بزرگتری در قیمت اولیه سهام ایجاد شود مقدار عکس العمل اولیه بزرگتر خواهد بود و به همین دلیل تعدیلات بعدی در قیمت سهام بیشتر خواهد بود. بنابراین به طور کلی فرضیه عکس العمل بیش از اندازه بیانگر این مطلب است که انسانها نسبت به اطلاعات، بیش از حد خوش بین یا مأیوس میشوند و این به علت خصلت سفته بازی انسانها میباشد. همچنین لازم به توضیح میباشد که تحقیقات روانشناسی و رفتارشناسی از فرضیه عکس العمل بیش از اندازه حمایت می کنند. (دموری، ۲۰۰۲، ص ۲۷)[۸۷].
۵ ـ ۱۵ ـ ۲ فرضیه حباب سفتهبازی[۸۸] و فرضیه بازارهای سهام داغ[۸۹]
سهام داغ به سهام جدیدی اطلاق میگردد که در عرضه اولیه در بورس، میزان تقاضا برای خرید آن بیشتر از میزان عرضه آن میباشد و در نتیجه عدهای از متقاضیان سهام که نمی توانند سهام مذکور را در عرضه اولیه خریداری نمایند تمایل به خرید سهام جدید با قیمت بالاتر از قیمت بازار دارند و در نتیجه قیمت این سهام به طور موقت افزایش مییابد. طبق فرضیه حباب سفته بازی، رفتار بازده سهام جدید در کوتاه مدت و بلند مدت با هم در ارتباط میباشند. بر طبق این فرضیه بازده اضافی سهام جدید تحت تدثیر رفتار سرمایه گذارانی قرار دارد که نتوانستهاند سهام جدید را به قیمتهای عرضه اولیه خریداری کنند به عبارت دیگر بر طبق این فرضیه قیمتهای عرضه اولیه سهام با ارزش واقعی و ذاتی آنها برابر است، اما امیال سفته بازی سرمایه گذاری که نتوانستهاند سهام جدید را به قیمت عرضه اولیه در بورس بخرند باعث میگردد که قیمت سهام جدید به طور موقت افزایش یابد.
با توجه به این که تعیین قیمت صحیح برای سهام جدید کار دشواری است و امکان قیمت گذاری غیر عادلانه سهام جدید وجود دارد و این سهام هنوز در بازار مورد معامله قرار نگرفته است لذا خریداران اولیه سهام جدید در مقایسه با خریداران بعدی با عدم اطمینان و ریسک بیشتری مواجه هستند. آنها در صورتی این ریسک اضافی را متحمل میگردند که بازده اضافی کسب نمایند. مؤسسات تدمین سرمایه نیز از طریق قیمت گذاری پایینتر از ارزش واقعی برای سهام جدید در بازار اولیه این بازده اضافی را برای خریداران اولیه سهام جدید ایجاد مینمایند. در نتیجه قیمت سهام جدید در بورس به سرعت افزایش مییابد و به قیمت واقعی خود نزدیک میگردد.
۱۶ ـ ۲ تطبیق نظریه ها و تئوریهای بازده غیر عادی کوتاه مدت در بورس ایران
در بورس اوراق بهادار ایران به دلیل عدم وجود مؤسسات تأمین سرمایه برخی از فرضیه ها از جمله فرضیه های عدم تقارن اطلاعاتی مبتنی بر مدل بارون، فرضیه ریسک گریزی تضمین کننده اوراق بهادار و فرضیه شهرت مؤسسات تأمین سرمایه کاربردی نخواهد داشت. همچنین به دلیل عدم کارایی بورس اوراق بهادار و یا کارایی ضعیف و نیز به دلیل عدم وجود نهادها و مؤسسات مالی و به خصوص عدم وجود مؤسسات تأمین سرمایه پدیده عدم تقارن اطلاعاتی احتمالاً می تواند پاسخگویی پدیده عرضه اولیه زیر قیمت سهام جدید در دوره کوتاه مدت باشد. چرا که بر طبق این فرضیه هر چه ابهام قبلی در خصوص شرکت جدید بیشتر باشد، میزان بازده غیر عادی کوتاه مدت بیشتر میگردد. همچنین به دلیل خصلت سفته بازی برخی از سرمایه گذاران در بورس به نظر میرسد فرضیه حباب سفته بازی فرضیه عکس العمل بیش از اندازه سرمایه گذاران مصداق داشته باشد (دموری، ۲۰۰۲، ص ۳۸)[۹۰].
۱۷ ـ ۲ پیشینه تحقیق
۱ ـ ۱۷ ـ ۲ تحقیقات خارجی
بال وبراون (۱۹۶۸)
بال وبراون در سال ۱۹۶۸ رابطه بین سود حسابداری و قیمت سهام را از طریق رابطه بین جهت تغییرات سود غیر منتظره و میانگین نرخ بازده غیرعادی را مورد بررسی قرار دادند و این تحقیق مقدمهای بر انجام تحقیقات در این زمینه گردید.
در سالهای اخیر، محققان نظرات آنها را مد نظر قرار داده و اهمیت ارتباط بین سود غیر منتظره و میانگین نرخ بازده غیر عادی سهام را مورد بررسی قرار دادهاند.
آنها پیش بینی کردند که افزایش غیر منتظره در سود حسابداری با افزایش غیر عادی در نرخ بازده سرمایه گذاریها و بالعکس کاهش غیر منتظره در سود حسابداری با کاهش غیرعادی در نرخ بازده سرمایه گذاریها همواره در یک سو خواهد بود. بال وبراون در تحقیق خود سود سالیانه بنگاههای اقتصادی را مورد بررسی قرار دادند. به منظور آزمایش این موضوع که آیا سود سالیانه تأثیری بر قیمت سهام دارند یا خیر، آنها سود غیر منتظره اعلام شده از طرف شرکتهایی که به عنوان نمونه انتخاب شده بودند را با میانگین نرخ بازده غیر عادی از لحاظ هم جهت بودن و هم جهت نبودن مورد مطالعه قرار دادند.
در این تحقیقات فرضیه انتقال اطلاعات به بازار در زمان اعلام سود سالیانه نیز از طریق آزمایش میانگین نرخ بازده غیر عادی مورد بررسی قرار گرفت. در زمان تحقیق بال وبراون کوتاهترین زمانی که اطلاعات نرخ بازده سهام میتوانست در دسترس آنها قرار گیرد، ماهانه بود که در تحقیق آنها مبنای کار قرار گرفته است (بال وبراون، ۱۹۶۸، ص۷۳)[۹۱].
بیورکلارک ورایت[۹۲] (۱۹۷۹)
بیورکلارک ورایت در مورد میزان واکنش بازار تحقیقی انجام دادند. آنها نمونه متشکل از ۲۷۶ شرکت را برای دوره ۱۰ ساله از ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۴ مورد مطالعه و تحقیق قرار دادند. در مورد هر شرکت موجود در این نمونه و برای هر سال که این نمونه مورد تحقیق قرار میگرفت، آنها تغییرات غیر منتظره در سود خالص را محاسبه کردند، سپس با روش مبتنی بر الگوی بازار در صدد بر آمدند بازده غیر عادی سهام مربوط به تغییر غیر منتظره در سود خالص را محاسبه نمایند. این پژوهشگران با مقایسه کردن تغییرات غیر منتظره سود با بازده غیر عادی سهام به این نتیجه رسیدند که هر قدر شدت تغییرات در سود خالص غیر منتظره بیشتر باشد بازار اوراق بهادار واکنش بیشتری نشان خواهد داد، این نتیجه با کاربرد الگوی قیمت گذاری دارایی های سرمایهای و با روش مبتنی بر سودمندی اطلاعات از نظر تصمیم گیری سازگار است.
کورنل ولندسمن (۱۹۸۹)[۹۳]
یکی از مطالعات اساسی در زمینه های خطای پیش بینی سود، مطالعه کورنل ولندسمن است. آنها در مدل خود رابطه تغییرات ارزش سرمایه را با خطای پیش بینی بررسی کردند و رابطه قوی میان این دو یافتند.همچنین رابطه بازدههای غیر عادی را با خطای پیش بینی سود در هنگام اعلام پیش بینی سود هر سهم بررسی کردند و دریافتند خطای پیش بینی قدرت فزایندهای در شرح بازدههای غیرعادی دارد.
اکبو و نرلی (۲۰۰۰ )
در مقالهای تحت عنوان «اهرم، نقدشوندگی و بازدههای بلند مدت عرضه اولیه» شرکتها را در طی یک دوره زمانی ۳ تا ۵ ساله پس از عرضه اولیه بررسی کردند. قبل از این نیز لوفران و ریتز بازدههای بلند مدت را برای بازار امریکا ۱۷ ـ درصد گزارش کرده بودند. این تحقیق نمونه ای با بیش از ۵۰۰۰ عرضه اولیه سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۶ را بررسی کرده و نتیجه گرفت شرکتهای عرضه کننده سهام دارای اهرم کمتر و نقد شوندگی بیشتر در هر یک از سه سال پس از عرضه اولیه داشته اند و از آن جا که اهرم کمتر و نقدشوندگی بیشتر ریسک را کاهش داده و بازده مورد انتظار سهامداران را تحقق میبخشد، پس هر دوی این عوامل ارزشمند هستند (اکبو و نرلی، ۲۰۰۰،ص ۸۸)[۹۴].
آلوارز و گنزالز (۲۰۰۰)
در مقالهای تحت عنوان عملکرد بلند مدت عرضه اولیه سهام در بازار اسپانیا دو هدف زیر را دنبال کردند:
مطالعه عملکرد بلند مدت عرضه اولیه سهام در بورس اوراق بهادار اسپانیا
تعیین مفید بودن اطلاعات در مورد عرضه اولیه سهام
آنها نتیجه گرفتند که بین عرضه اولیه زیر قیمت و عملکرد بلند مدت عرضه اولیه سهام رابطه مثبتی وجود دارد (آلوارز و گنزالز، ۲۰۰۰،ص ۷۸ )[۹۵].
فرت (۲۰۰۱)
تحقیقی در مورد نقش برآورد سود برای ۱۱۶ شرکت دارای عرضه عمومی اولیه سهام در سنگاپور برای سالهای ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۹ انجام داده است. نتایج تحقیق وی نشان میدهد که ارتباط معنیدار مثبت میان خطای برآورد سود و بازده غیر عادی سهام وجود دارد. (فرت، ۲۰۰۱،ص ۶۵ )[۹۶]
کلارکسون و همکارش (۲۰۰۲)[۹۷]
یافتههای این پژوهشگران که ۲۶۷ شرکت جدید الورود به بورس کانادا را بررسی کردند بیانگر این است که برآوردهای داوطلبانه سود افشا شده در گزارشهای شرکتهای دارای عرضه عمومی اولیه با ارزش بوده و بین دقت برآورد سود و بازده سهام رابطه منفی معناداری وجود دارد.
احمد زالوکی، کمبل، گوداکری (۲۰۰۴)
عملکرد بلند مدت عرضه اولیه سهام را در مالزی بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ بررسی کردند آنها دریافتند که عملکرد بلند مدت عرضه اولیه سهام از یک سال به سال دیگر متغیر است و برای سالهای مختلف مرتبط با مدلهای منظمی نمی باشد. عملکرد بلند مدت در صنایع مختلف متفاوت است (زالوکی و همکارن، ۲۰۰۴،ص ۸۸) [۹۸].
محمد عمران (۲۰۰۴)
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-09-27] [ 08:28:00 ب.ظ ]
|