بخش اول «مفهوم شناسی کار» شامل؛ ماهیت کار، حکمت کارکردن، علل کار کردن، کار در بستر تاریخ، اهمیت کار و تلاش در کلام امام علی (ع)، نمونه هایی از کار و تلاش امام علی(ع) و مناسبات کار از منظر امام علی (ع) می‌باشد.

در بخش دوم تحت عنوان «آثار و پیامدهای کار در سیره معصومین (علیهم السلام)»، پیامدهای کار در سه بعد؛ آثار دنیوی کار در بعد فردی، آثار دنیوی کار در بعد اجتماعی و پیامدهای معنوی کار بر انسان، مورد بحث قرار گرفته است.

بخش سوم را به بررسی رابطه کار و تربیت اختصاص داده و به بررسی مباحثی چون؛ نظریه­ های تربیت، الگوهای ارتباط میان مدرسه و محیط کار، رابطه کار و تربیت از دیدگاه اسلام و ضرورت تحکیم پیوند نظام آموزشی و کار پرداخته ایم.

عمده ترین مباحث مطرح در بخش چهارم «هدف در برنامه درسی دوره متوسطه» شامل؛ آموزش متوسطه، اهمیت آموزش متوسطه، هدف در برنامه درسی، منابع تعیین هدف، صافی اهداف، اصول انتخاب اهداف و ‌هدف‌های‌ کلی دوره متوسطه در ایران می‌باشد.

در بخش آخر نیز پژوهش های مرتبط با موضوع، در دو قسمت مجزا؛ پژوهش­های داخلی و پژوهش­های خارجی مورد بررسی قرار گرفته است.

۲-۱٫ بخش اول: مفهوم ­شناسی کار

در این بخش، ابتدا ماهیت کار را در ابعاد گوناگون (لغوی، اقتصادی، اجتماعی، اخلاقی، فلسفی، اسلام و قرآن) مورد بررسی قرار می­دهیم، سپس به بررسی حکمت­های کار کردن، علل آن، تاریخ مختصری از مفهوم کار، اهمیت کار از منظر حضرت علی (ع)، نمونه ­هایی از کار و تلاش ایشان و در نهایت به بررسی مناسبات کار از منظر امام علی (ع) می­پردازیم.

۲ـ۱ـ۱٫ ماهیت کار

برای کار تعاریف مختلفی ذکر شده است، در کتب لغت برای آن معانی گوناگونی بیان گشته و در هر کدام از علوم معنای منحصر به فردی دارد، در اینجا معانی مختلف کار را در علوم مختلف ذکر می­کنیم سپس دیدگاه اسلام و قرآن را در این مورد بیان می­کنیم.

۲-۱-۱-۱٫ معنای لغوی و اصطلاحی کار

کار از ریشه­ «Tripolivm» که در زبان لاتین متداول در اواخر حکومت رومیان به معنای «ابزار شکنجه» بود، گرفته شده است. در زبان عربی معمولاً «عمل» را معادل کار که واژه­ای فارسی است به کار می­برند. در زبان انگلیسی برای کار واژه «Work» یا «Labour» ذکر می­ شود و در فرانسه واژه Travail به معنی کار است (توسلی، ۱۳۷۵: ۹).

کار در لغت به معنای «پیشه، شغل، عمل، جنگ، رزم، کشت و زارعت» (عمید، ۱۳۶۹: ۹۸۹)، «آنچه از شخص یا شیء صادر شود، آنچه که کرده شود، فعل، سعی و جهد، مسئول» (معین، ۱۳۷۱: ج ۳/ ۳۷)، «عملی که از آن سودی اجتماعی به دست آید، عملی که از آن محصولی تولید یا بازدهی آموزشی و پرورشی یا صنعتی عاید شود» (انصاف­پور، ۱۳۷۳: ۸۳۷)، «فعالیت انسانی به قصد تولید، فعالیتی که سبب تغییر شکل اشیاء شود و یا صفتی بر آن ها افزوده گردد» (سووه، ۱۳۵۴: ۳۷۳) آمده است.

بعضی از لغویین معنای آن را از معنی فعل محدودتر دانسته و گفته‌اند: «کار آن است که به خدا نسبت داده نشود» و راغب گفته است: «هر فعلی که با اراده از حیوان صادر شود کار است» (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲: ۳۴۸).

در اصطلاح، کار عبارت است از حرکت تمام بدن یا قسمتی از آن، و گاهی به حرکت­های قلبی و باطنی نیز کار می­گویند، ‌بنابرین‏ کار عبارت از به وجود آوردن عملی است چه از قبیل گفتار باشد و چه از اعمال ظاهر بدن یا اعمال قلب، ولی کار با فعالیت­های بدنی تناسب بیشتری دارد، و بعضی گفته­اند «هر عملی که از قبیل گفتار نباشد کار است» (قریشی، ۱۳۵۴: ۵۲).

کار، عملی انسانی است که با تمامی وجودش و به جهت توانایی ناشی از پیشگیری که به کمک عقل به او تفویض شده است، طبیعت را در آن جهت که به خدمت اهدافش درآید و به او امکان فعالیت یافتن استعدادهایش را دهد، منقاد می­سازد. هیچ تعریفی از کار کاملاً رضایت­بخش نیست (بیرو، ۱۳۸۰: ۴۵۱).

خلاصه اینکه برای ماده و ریشه کلمه­ «کار» معانی بسیار و استعمال­های زیادی در قاموس­های لغت دیده می­ شود، ولی مهم این است که کار به معنی شغل و بیشه است و معانی دیگر آن مجاز و یا مشترک لفظی است (قریشی، ۱۳۵۴: ۵۳).

۲-۱-۱-۲٫ کار از منظر علم فلسفه

در فلسفه، کار به معنای هر فعلی است که از فاعل (به معنای عام آن) سر زند. در این حالت تمام موجودات هستی من جمله خداوند، کار ‌می‌کنند (آمیغی، ۱۳۸۹: ۱۰). همچنین از این نقطه‌نظر، کار فعالیتی است که حاوی نفع عقلانی باشد (شفیع آبادی، ۱۳۸۷: ۱۳۵).

۲-۱-۱-۳٫ کار از منظر علم اخلاق

منظور از مفهوم کار در علم اخلاق این است که افراد دو نوع هستند، بعضی­ها ملکه­ای دارند که نمی ­توانند بیکار بنشینند، دائماً در تلاش‌اند. برعکس انسان­هایی نیز هستند که نمی­خواهند کار کنند، اقدام به هیچ کار و حرکتی نمی­کنند، حتی حاضر به فکر کردن هم نیستند. در اخلاق، از کار ‌به این معنا بحث می­ شود که از اخلاق پسندیده این است که انسان فعال باشد، کار بکند و بیکار نباشد. در این مفهوم کار در مقابل تنبلی است (مصباح یزدی، ۱۳۷۴: ۲۷).

۲-۱-۱-۴٫ کار از منظر جامعه‌شناسی

کار از نظر خصوصیات ظاهری و توصیفات زبان‌شناختی، سازه­ای اجتماعی است. از نقطه‌نظر اجتماعی، کار بیش از آنکه از جهت افزایش ثروت آنانی که به انجام آن فرمان می­ دهند، مطمح نظر قرار گیرد، از دیدگاه ارتباطش با انسانی که بدان دست می­زند، مورد توجه قرار ‌می‌گیرد. شرایط اجتماعی کار، به نظام اقتصادی، میزان توسعه نیروهای مولد، میزان تشکیل یا سازمان­یافتگی کارگران و قوانین و مقررات دولت (حقوق کار) وابسته است (بیرو، ۱۳۸۰: ۴۵۲).

از دیدگاه جامعه‌شناسی، کار یک کنش و یک فرایند است که به شدت از بافت اجتماعی فرهنگی جامعه متأثر است. از نظر تاریخی برای نخستین بار کارل مارکس اقتصاددان و جامعه‌شناس آلمانی «کار» را در معنای اجتماعی­اش مطرح کرد، به نظر وی کار کنشی است که بین انسان و طبیعت برقرار می­ شود و انسان در جریان تغییر طبیعت، خود نیز تغییر می­ کند (حاجی­زاده میمندی، ۱۳۷۷: ۱۰).

لذا از دیدگاه اجتماعی کار از منظر همکاری متقابل افراد با یکدیگر و رفع نیاز همدیگر مورد بحث قرار ‌می‌گیرد.

۲-۱-۱-۵٫ کار از منظر علم اقتصاد

در علم اقتصاد کار دومین عنصر تولید معرفی‌شده و به عنوان یکی از آثار حیات انسان از شئونات ضروری زندگی او به شمار می­رود. برخی از اقتصاددانان، کار را این­گونه تعریف کرده ­اند: «هر کوششی که انسان از روی قصد و اراده انجام دهد، و هنگام تلاش احساس ناراحتی کند و منظورش تولید چیزهایی باشد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم نیازمندی­های او را برطرف نماید» (تقیان، ۱۳۸۹: ۱۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...