وایل[۷۹] (۲۰۱۰ ) در پژوهشی با عنوان « تربیت جنسی و تاثیر آن بر سلامت جنسی » که در آزبورن کانزاس انجام شده است. ‌به این نتایج دست یافته است؛ ۴۹% افرادی که تربیت جنسی رسمی را دریافت کرده بودند ، رضایت بالایی از زندگی جنسی خود داشتند در مقایسه با ۴۰% کسانی که رضایت نداشتند. همینطور ۴۹% زنان و ۴۸% مردان فکر نمی‌کردند که اطلاعات و مشورت کافی برای بهتر شدن جنبه‌های خاص احساسی روابطشان دریافت کرده باشند.

ونلاس[۸۰] و همکاران ( ۱۹۸۳ ) در پژوهشی با عنوان « تاثیر تربیت جنسی بر احساس گناه جنسی ، اضطراب و نگرش : یک مقایسه از قالب های آموزش»‌به این نتایج دست یافتند ؛ کاهش قابل توجه احساس گناه جنسی در سخنرانی ، سخنرانی + بحث گروهی و بررسی / سخنرانی فوق العاده نسبت به گروه کنترل بوده است. تغییرات قابل ملاحظه ای در جهت افزایش آزادگی نگرش جنسی در ‌گروه‌های کوچک مباحثه و بررسی / سخنرانی فوق العاده نسبت به گروه کنترل مشاهده شده است . نتایج قابل ملاحظه ای دیگری از این پژوهش حاصل نشده است. بر خلاف انتظار ، افزایش بحث گروهی ۹ ساعته به سخنرانی هایی با شکل طولانی تر ( در طول ترم ) تاثیر قابل ملاحضه ی مثبتی بر کسانی که تحت آموزش به روش سخنرانی قرار گرفته اند نداشته است. نتایج این یافته ها برای طراحی دوره های آموزش تربیت جنسی مورد بررسی قرار گرفته است.

الف ) پژوهش های داخلی اضطراب

مداحی و مداح ( ۱۳۹۳ ) در پژوهشی با عنوان « اثر بخشی آموزش مهارت مقابله با خلق منفی بر اضطراب و استرس دانش آموزان پسر » که در شهر کاشان انجام شده است نتیجه گرفتند که بین دو گروه در هر دو متغیر وابسته ( یعنی اضطراب و استرس ) تفاوت معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر آموزش مهارت مقابله با خلق منفی باعث کاهش اضطراب و استرس دانش آموزان می شود.

پورسینا ، احمدی و شفیع آبادی ( ۱۳۹۲ ) در پژوهشی با عنوان « اثربخشی شادکامی بر اضطراب، پیشرفت تحصیلی و ارتباط والد _ فرزندی در دانش آموزان دختر » که در شهر اصفهان انجام شده است نتیجه گرفتند که مداخله به روش شادکامی و مثبت اندیشی، بر مؤلفه های اضطراب آشکار، اضطراب پنهان و پیشرفت تحصیلی تأثیر داشته است. همچنین آموزش شادکامی بر ارتباط والد فرزند مادر مؤثر بوده، ولی بر رابطۀ والد- فرزندی پدران اثری نداشته است.

احمدوند ، ساعی ، سپهرمنش و قنبری ( ۱۳۹۱ ) در پژوهشی با عنوان « تاثیر گروه درمانی شناختی و رفتاری بر اضطراب و افسردگی بیماران همودیالیزی در شهرستان کاشان » نتیجه گرفتند که گروه درمانی شناختی _ رفتاری به میزان قابل توجهی موجب کاهش اضطراب و افسردگی بیماران دیالیزی شده است.

عیسی زادگان ، دستوری و عبدلی سلطان احمدی (۱۳۹۱) در پژوهشی با عنوان « اثر بخشی آموزش راهبردهای برنامه ریزی عصبی زبانی بر خودکارآمدی، اضطراب و انگیزش پیشرفت دانش آموزان پسر مقطع پیش دانشگاهی » ‌به این نتایج دست یافته اند؛ تحلیل کوواریانس نشان داده که آموزش راهبردهای برنامه ریزی عصبی _ زبانی بر خودکارآمدی ، کاهش اضطراب و افزایش انگیزش پیشرفت تاثیر مثبت داشته است.

ربیعی، اسلامی ، مسعودی و سلحشوری ( ۱۳۹۰ ) در پژوهشی با عنوان « ارزیابی اثربخشی برنامه جرئت ورزی بر میزان استرس ، اضطراب و افسردگی دانش آموزان دبیرستانی » که در شهر اصفهان انجام شده است، ‌به این نتیجه رسیدند که اجرای برنامه های جرئت ورزی در دانش آموزان سنین دبیرستانی منجر به کاهش میزان اضطراب ، استرس و افسردگی آنان می شود.

نریمانی ، حسن زاده و ابوالقاسمی ( ۱۳۹۰ ) در پژوهشی با عنوان « اثر بخشی آموزش ایمن سازی روانی بر کاهش استرس ، اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع پیش دانشگاهی » که در شهر اردبیل انجام شده است نتیجه گرفتند که آموزش ایمن سازی روانی می‌تواند به طور معنی داری استرس ، اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی را کاهش دهد.

عراقی، اصل فتاحی و سید غلامی ( ۱۳۹۰ ) در پروهشی با عنوان « اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه شناختی _ رفتاری بر کاهش علایم اضطراب دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهرستان شبستر » ‌به این نتیجه رسیدند که روش مشاوره گروهی به شیوه شناختی _ رفتاری علایم اضطراب کلی ، علایم جسمانی و علایم ذهنی اضطراب را به طور معنی داری کاهش می‌دهد.

نوری ، کلیشادی و ضیاءالدینی ( ۱۳۸۹ ) در پژوهشی با عنوان « بررسی استرس‌های شایع دانش‌آموزان شهر تهران » که در شهر تهران انجام شده است ، ‌به این نتایج دست یافتند؛ استرس های تحصیلی و ارتباطی بیشترین شیوع را در میان دانش آموزان داشته و شایع ترین مشکلات تحصیلی اضطراب امتحان ، نمره درسی و عدم علاقه به بعضی درس ها بوده. شایع ترین استرس های ارتباطی و اجتماعی نیز عبارت بوده از آشنا شدن با فرد جدید ، بی توجهی معلمان و کارکنان به توانایی‌های دانش آموزان ، آزار روانی توسط سایر دانش آموزان ، ارتباط اجتماعی نامناسب با هم کلاسی ها و نداشتن دوست صمیمی . استرس های مربوط به بلوغ و نوجوانی نیز در میان دانش آموزان شایع بوده است.

فلاح ، سهرابی و علی زاده محمدی ( ۱۳۸۷ ) در پژوهشی با عنوان « مقایسه اثربخشی موسیقی درمانی با تصور هدایت شده و راهبردهای شناختی بر کاهش میزان اضطراب دانش آموزان » که در استان یزد انجام شده است ‌به این نتیجه رسیدند که هر دو روش درمانی یعنی موسیقی درمانی با تصور هدایت شده و راهبردهای شناختی با سطح اطمینان ۹۵% ‌بر کاهش میزان اضطراب مؤثر بودند.

عطایی نخعی ( ۱۳۸۷ ) در پایان نامه ای با عنوان « بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر روش شناختی هوشیاری » در دانشگاه فردوسی مشهد در مقطع کارشناسی ارشد کار شده است ، ‌به این نتیجه رسید که گروه درمانی مبتنی بر روش شناختی هوشیاری فراگیر با آموزش مهارت‌های مطالعه ‌در کاهش اضطراب امتحان و اضطراب پنهان دانشجویان مؤثر بوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...