مبانی نظری

هر رشته علمی با یک سری نظریه ­ها مواجه است که زیربنا و بنیاد آن رشته را تشکیل می­دهد و شالوده­ی دستاورد­ها و یافته ­های علمی آن شاخه از علوم محسوب می­ شود. از زمان پیدایش علم روان سنجی تغییرات بنیادی زیادی در نظریه های آن صورت گرفته است و این سیر تحولی به گونه مستمر ادامه داشته است.­­­این نظریه ­ها دارای انواع و مدل­هایی هستند و هر کدام معطوف به بعد خاصی از اندازه ­گیری می­باشند. یک نظریه یا مدل اندازه ­گیری خوب در یک آزمون سنجش توانایی با مشخص کردن رابطه ی بین سوالات آزمون و سطح توانایی، چارچوب مرجعی جهت طراحی آزمون مناسب و حل مشکلات عملی مربوط به آن فراهم می­سازد. بدیهی است که از یک نظریه و مدل مناسب، انتظار می­رود که بتواند دقت قابل­قبولی در اندازه ­گیری پدیده مورد نظر داشته باشد.

نظریه­ های آماری نمرات اندازه ­گیری به تدریج در طول صد سال اخیر توسعه یافته­اند. در سال ۱۹۰۴، چارلز اسپیرمن[۲۳] مبنای نظری اساسی برای الگوی نمره واقعی ارائه داد. در چند دهه پس از آن، تحولات بسیاری شکل گرفت. گالیکسن[۲۴](۱۹۵۰)، تمام این تحولات را در یک سیستم واحد منسجم خلاصه کرد. این سیستم متشکل از قضایا و معادلات آماری به عنوان نظریه کلاسیک اندازه ­گیری شناخته شده است. فردریک لرد[۲۵](۱۹۵۲) و جرج راش[۲۶](۱۹۶۰)آنچه را که در حال حاضر به عنوان نظریه پرسش – پاسخ شناخته می­ شود را به طور مستقل گسترش دادند. در سال ۱۹۶۳، لی کرونباخ[۲۷] (کرونباخ، راجاراتنام[۲۸] و گلیسر[۲۹]، ۱۹۶۳) نظریه تعمیم­پذیری را تثبیت کرد (سوئن و لی،۲۰۰۷ ). برنان[۳۰] (b2010) متذکر می­ شود که تفاوت­های میان مدل­ها بنیادی و مهم هستند، اما هریک از این مدل­ها قابل دفاع و سودمند هستند، و هیچ­یک از آن ها جایگزینی برای دیگری نیست. همچنین از اینکه بیشتر تحقیقات فعلی در اندازه ­گیری آموزشی به تفاوت­های میان این مدل­ها، مخصوصاً تفاوت های میان مفروضاتشان توجهی نمی­کنند، اظهار تأسف می­ کند. بنا به مطالب ذکر شده و در راستای موضوع پژوهش، در این بخش تلاش می­ شود که به معرفی سه نظریه مذکور و شرح مفاهیم، مفروضات، محدودیت­ها و تقابل­های آن ها پرداخته شود.

نظریه کلاسیک آزمون (CTT)

نظریه کلاسیک آزمون، الگوی ساده و کاملاً مفیدی است که می ­تواند نحوه­ تأثیر خطاهای اندازه ­گیری را بر نمرات مشاهده شده توصیف کند (آلن و ین، ۱۹۷۹، ترجمه دلاور، ۱۳۸۷، ص۸۶). این نظریه برای کمی­سازی خطاهای اندازه ­گیری به وجود آمده است و به ما می­گوید که تا چه حد ‌می‌توان به نمرات به دست آمده از آزمون اعتماد کرد. این نظریه اساساً در ارتباط با اعتبار آزمون است و معادله اساسی آن چنین است:

= + E

بر طبق این تعریف، هر نمره مشاهده شده[۳۱] آزمون () از مجموع دو مؤلفه­ی مستقل و جمع­پذیر، نمره واقعی[۳۲] () و خطای تصادفی[۳۳](E) تشکیل شده است. نمره مشاهده شده نمره­ای است که فرد در هر آزمون به دست ‌می‌آورد. توضیح مفهوم () نیاز به کمی تصور و تحمل ایهام دارد: شخصی را تصور کنید که به کرات مورد آزمون قرار می­­گیرد، سری­های متفاوتی از سوالات استفاده می­شوند که از مجموعه­ همه سوالات طراحی شده جهت اندازه ­گیری سازه زیربنایی انتخاب ‌شده‌اند. میانگین همه این نمره­ها (ارزش مورد انتظار[۳۴]) نمره­ی واقعی () شخص است. نمره­ی خطا نیز اختلاف دو نمره­ی مشاهده شده و واقعی است. اساساً باید به خاطر داشت که نمرات واقعی و خطا، ساخت نظری و غیر قابل مشاهده شده­ای دارند.

مفروضات نظریه کلاسیک آزمون

در این الگو فرض بر این است که برخی از شرایط درست است، در صورتی که این مفروضات مستدل باشند، نتایجی هم که از الگو حاصل می­ شود مستدل خواهد بود. در غیر این صورت استفاده از این الگو به نتیجه ­گیری­های غلط می­انجامد. در این قسمت مفروضه­های نظریه کلاسیک آزمون مطرح می­شوند که از کتاب مقدمه­ای بر نظریه های اندازه گیری(همان منبع، ص ۸۷ )گرفته شده است.

  1. نمره­ی مشاهده شده از مجموع دو مؤلفه تشکیل شده است: نمره واقعی() و نمره­ی خطا (E).

= + E

    1. ارزش مورد انتظار برای نمرات مشاهده شده () برابر با نمره واقعی () است.

  1. برای جامعه اصلی همبستگی نمرات خطا و نمرات واقعی به دست آمده از یک آزمون برابر صفر

است. ‌به این معنی که مقدار خطا مستقل از نمره­ی واقعی است. این فرض بیان می‌دارد که آزمون­هایی که نمره واقعی بالایی دارند، خطای اندازه ­گیری مثبت یا منفی بیشتر از آزمودنی­هایی که نمره واقعی آن ها پایین است، ندارند.

  1. همبستگی نمرات خطای دو آزمون، برابر صفر است. به عبارتی دیگر نمرات خطای دو آزمون

مستقل از هم و ناهمبسته هستند. ‌به این معنی که چنانچه نمره خطای فردی در آزمون اول مثبت باشد نمی­ توان پیش ­بینی کرد که نمره خطای او در آزمون دوم مثبت خواهد شد یا منفی.

    1. همبستگی نمرات خطا در یک آزمون (E1) با نمرات واقعی آزمون دیگر (T2) صفر ‌می‌باشد.

  1. دو آزمون موازی[۳۵] هستند اگر نمره واقعی و واریانس خطا­های آن دو، برابر باشد. همچنین

همبستگی هر یک از آن ها با آزمون­های دیگر یکسان باشد.

  1. تفاوت بین نمرات واقعی آزمون­هایی که اساساً تائو معادل[۳۶] هستند، در یک مقدار ثابت اضافی

است. برعکس آزمون­های موازی، این آزمون­ها می ­توانند واریانس­های خطای نامساوی داشته باشند.

محدودیت­های نظریه کلاسیک آزمون

در حالی که نظریه کلاسیک آزمون چارچوبی آماده دارد که در برخی شرایط مفید نشان داده شده است، روان­سنجان درست همان موقعی که در حال گسترش نظریه بودند، بسیاری از محدودیت­های آن را تشخیص دادند. در این قسمت با بهره گرفتن از کتاب مبانی نظریه پرسش – پاسخ (همبلتون[۳۷] و همکاران،۱۹۹۱، ترجمه فلسفی نژاد، ۱۳۸۹)، جزوه کلاسی فلسفی­نژاد (۱۳۹۱)، کتاب روان­سنجی پیشرفته کاربردی (ستاری، ۱۳۸۲) و دایرۃ المعارف بین ­المللی علوم اجتماعی و رفتاری (۲۰۰۱) به برخی محدودیت­های اساسی این نظریه اشاره می­ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...