پایان نامه -تحقیق-مقاله | عوامل مؤثر در کارآیی – 7 |
کارایی
در دائره المعارف “علم و تکنولوژی” کارایی به این صورت تعریف شده است: نسبتی که به صورت ستاده به داده ای از نیرو، انرژی یا کار در واحد زمان، و بر حسب درصد بیان میگردد را کارایی گویند(مجیبی و همکاران،۱۳۹۲،۲۸۳).
کارایی مربوط به اجرای درست کارها در سازمان است؛ یعنی تصمیماتی که با هدف کاهش هزینه ها، افزایش مقدار تولید و بهبود کیفیت محصول اتخاذ میشوند. کارایی عبارت است از نسبت بازده واقعی به دست آمده به بازدهی استاندارد و تعیین شده(مورد انتظار) یا نسبت مقدار کاری که انجام میشود به مقدار کاری که باید انجام شود(طاهری، ۱۳۹۲).
عوامل مؤثر در کارایی
معمولا عوامل مؤثر در بهرهوری در کارایی هم تأثیر دارند و موجب افزایش یا کاهش آن میشوند.عوامل مؤثر در بهرهوری به دو دسته کلی عوامل درونسازمانی(در اختیار و قدرت سازمان) و عوامل برون سازمانی یا محیطی که در کوتاه مدت خارج از کنترل سازمان هستند، تقسیم میشوند:
عوامل درون سازمانی خود شامل:
۱٫ عوامل سختافزاری: ماشینآلات و تجهیزات و ابزار، تکنولوژی، مواد اولیه ،منابع مالی و زمین؛
۲٫ عوامل نرمافزاری: اطلاعات، دستورالعملها، نقشهها و فرمولها؛
۳٫ عوامل انسانافزاری یا مغزافزاری:
الف. نیروی انسانی: توانایی، تخصص، تجربه، تحصیلات، انگیزه، محیط کار و برخوردهای مدیریت؛
ب. مدیریت: فلسفه و سبک مدیریت، دسترسی به تکنولوژیهای اطلاعاتی و ….
عوامل برون سازمانی
عوامل برونسازمانی عواملی هستند که در بهرهوری بسیار مؤثر هستند ولی بنگاه ها قادر به کنترل آن ها نیستند؛ مانند: سیاستهای دولت، قوانین و مقررات ملی و بینالمللی، محیط کار، دسترسی به منابع مالی، برق، آب، حمل و نقل، ارتباطات و مواد اولیه و …( طاهری،۱۳۷۸، ص ۵۸-۵۹٫).
انواع کارایی
فارل[۱۶] در سال ۱۹۵۷ بررسی جامعی در خصوص انواع کارایی بنگاه و نحوه اندازه گیری آن به عمل آورد. اساسا سه نوع کارایی توسط فارل مطرح شد که به بیان هر یک پرداخته می شود:
الف)کارایی فنی ب)کارایی تخصیصی ج)کارایی اقتصادی یا کارایی کل
کارایی تکنیکی:توانایی یک بنگاه بر ای به دست آوردن حداکثر ستاده از مجموعه ای از نهادههای داده شده را منعکس می کند. این کارایی با بهره گرفتن از نهاده ها(نیروی انسانی، سرمایه، ماشین آلات و..)برای تولید ستاده یا نسبت به بهترین کارایی در یک نمونه از بنگاههای مردود ارتباط دارد. بهعبارت دیگر، با فرض فناوری یکسان برای همه بنگاه ها، عدم اتلاف نهاده ها در تولید مقدار مشخصی ازستادهها مورد توجه است. به یک سازمان فعال که بهترین کارایی را در مقایسه با سایر سازمان ها درهمان نمونه داردیک سازمان کاملا کارا از لحاظ تکنیکی اطلاق می شود. سازمانها در مقابل کارایی بهترین سازمان محک زده میشوند و کارایی تکنیکی آن ها به عنوان درصدی از بهترین کارایی بیان می شود. کارایی تکنیکی به واسطه مقیاس تولید است و بر مبنای روابط فنی و نه قیمتها و هزینه ها میباشد. (میرجلیلی و دیگران،۹۸،۱۳۸۹).
کارایی مقیاس: با فرض بازدهی ثابت نسبت به مقیاس، اندازه سازمان در تعیین کارایی نسبی مورد توجه قرار نمیگیرد وسازمانهای کوچک میتوانند ستادهها را با همان نسبتهای نهاده به ستاده سازمانهای بزرگتر تولید نمایند. این فرض در حالتی است که صرفههای مقیاس یا عدم صرفههای مقیاس وجود ندارد به طوری که دو برابر کردن همه نهاده یا منجر به دو برابر شدن تمام ستادهها خواهد شد. به هر حال این فرض برای خدماتی که صرفههای مقیاس دارند (بازده صعودی نسبت به مقیاس) و برای سایر خدمات، سازمانها ممکن است بزرگ باشند و عدم صرفهجویی در مقیاس داشته باشند یا بازدهی نزولی نسبت به مقیاس( که در این حالت دو برابر کردن همه نهادهها منجر به کمتر از دو برابر شدن ستادهها خواهد شد) نامناسب است(مجیبی و همکاران،۲۸۴،۱۳۹۲).
ناکارایی
همواره در یک سازمان این سئوال مطرح است که آیا سازمان مسئولیتهای خود را با صرف حداقل داده ها انجام میدهد یا خیر. تلاش در جهت یافتن پاسخ برای این سئوال ممکن است زمینههایی از موارد ناکارایی را در سازمان نشان دهد. نمونه هایی از ناکارایی عملیاتی که باید نسبتبه آن هوشیار بود عبارت است از:
استفاده نامناسب از روش های دستی ومکانیزه،
کاغذبازی بیهوده،
سیستمها و روش های ناکارای عملیاتی،
سلسله مراتب ویا الگوهای ارتباطی پیچیده در سازمان،
دوبارهکاری،
مراحل کاری بیمورد و انجام کارهای موازی.
اندازهگیری کارایی
همان طور که از تعریف کارایی استنباط میشود، به قاعده میتوان ستانده حاصل از هر واحد داده را اندازهگیری کرد. اما انجام این اندازهگیری ممکن است به سادگی عملی نباشد. در این راستا، در برخی از کشورها، بخشهای دولتی شاید بتوانند بعضی از معیارهای کارایی را در اختیار بگذارند. اما سایر سازمانها باید معیارهای اندازهگیری مربوط و مناسب خود را تدوین کنند. معیارهای اندازهگیری ستاندهها باید مربوط، قابل اجرا و مورد توافق مدیریت و کارکنان باشد. در مقایسه و اندازهگیری باید توجه داشت که تفاوت هزینه ها بهتنهایی مفهومی ندارد، بلکه دلایل وجود این تفاوتهاست که دارای اهمیت است.برای اندازه گیری کارایی واحدهای تصمیمگیری روش های مختلفی وجود دارد که در حالت کلی میتوان آن ها رابه دو روش زیر تقسیمبندی نمود:
الف)روشهای پارامتری، به روشیایی اطلاق میگردد که در آن ها ابتدا یک شکل خاص برای تابع تولید در نظرگرفته می شود،سپس با یکی از روش های برآورد توابع که در آمار و اقتصادسنجی مرسوم است ضرایب مجهول (پارامترها) این توابع برآورد می شود و چون در این روشها پارامتر یاپارامترهایی از توابع برآورد میگردد به آنهاروش پارامتری میگویند(عبدی و فتحی هفشجانی،۲،۱۳۹۰).
ب)روش های غیرپارامتری، این روش مبتنی بر یک سری بهینهسازی ریاضی هستند که برای محاسبه کارایی نسبی از آن ها استفاده می شود. عبارت نسبی بسیار حائز اهمیت است زیرا کارایی به دست آمده در این روش نتیجه مقایسه بنگاههای موجود با یکدیگر است. بنابرین، در صورتی که تعدادی از مشاهدات حذف و یا تعداد آن ها زیادشود ممکن است مقدار کارایی محاسبه شده نیز کاهش یا افزایش یابد. لذا کارایی به دست آمده نسبی است نه مطلق. در روش های غیرپارامتری نیازی به انتخاب فرم تابع نبوده و محدودیتی نیز برای تعداد ستاده یا وجود ندارد (عبدی و فتحیهفشجانی،۲،۱۳۹۰).
روشهای سنجش کارایی
۱-روش نسبت های مالی
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 09:58:00 ب.ظ ]
|