جانسون[۲۸] جامعه کاربران کتابخانه‌ها را در دسته های زیر، تقسیم‌بندی ‌کرده‌است:

    • ویژگی‌های جمعیت­شناختی (سن، جنسیت، سطح درآمد، گروه‌های قومی، حرفه و سطح تحصیلات)؛

      • ویژگی‌های جغرافیایی (توانایی رفت‌وآمد به یک کتابخانه، فاصله‌ای که باید برای رسیدن به یک کتابخانه طی شود، وضعیت افراد مقیم و غیر مقیم و کاربران بالقوه)؛

  • ویژگی‌های جامعه‌شناختی (که کاربران را بر مبنای طبقه اجتماعی- اقتصادی، سبک زندگی، شخصیت، علایق و عقاید مورد توجه قرار می‌دهد).

جرج دی الیا[۲۹] کاربران کتابخانه‌های عمومی را به ۶ بازار هدف تقسیم ‌کرده‌است:۱) افرادی که فقط کتاب را به امانت می‌گیرند.۲) افرادی که فقط از منابع در داخل کتابخانه استفاده می‌کنند.۳) افرادی که با بی‌علاقگی از کتابخانه استفاده می‌کنند.۴)کاربرانی که از مجموعه زیاد استفاده می‌کنند.۵) غیر کاربرانی که بر عدم استفاده از کتابخانه اصرار می‌کنند.۶) کاربران بالقوه.

با تمامی این اوصاف، شناخت کاربران کتابخانه‌های عمومی برای ایجاد مجموعه‌ای مناسب و نیز ارائه خدماتی مطلوب، حائز اهمیت است که در میان، اقلیت‌ها، مانند گروه‌های قومی، معلولین، بی‌سوادان، زندانیان، سالمندان و… نباید نادیده گرفته شوند.

۲ – ۱۲ استفاده از کتابخانه عمومی

اگرچه در همه کتابخانه‌ها بویژه کتابخانه‌های عمومی، آمار دقیق استفاده‌ کنندگان وجود دارد ولی این آمارها به لحاظ تعداد مراجعان می‌باشد و تفکیکی به لحاظ نوع اطلاعات استفاده شده توسط کاربران از کتابخانه‌ها صورت نگرفته است. بر اساس مطالعات یک کتابدار آفریقایی، استفاده‌ کنندگان از کتابخانه‌های عمومی در سه گروه جای دارند:۱) گروهی که صرفاً بدون هدف مطالعه می‌کنند. ۲) گروهی که عمدتاًً برای گذراندن امتحان مطالعه می‌کند. ۳) گروهی که بر حسب نیاز و برای یافتن اطلاعات ویژه و معمولاً در رابطه با کار آن‌هاست، مطالعه می‌نمایند (استیگر[۳۰]،۱۳۷۰، ص۱۳۳). ‌بنابرین‏ لازم است که کاربران کتابخانه را به لحاظ نوع استفاده از کتابخانه شناسایی کرد تا تمهیدات لازم برای ارائه خدمات به آن‌ ها تدارک دیده شود.

نگارنده، طرحی با عنوان «در جستجوی چه می باشی» را به نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور ارائه ‌کرده‌است. ‌به این صورت که در برگه‌های ثبت‌نام، یک بخشی را به عنوان توانایی‌ها و علایق کاربران در نظر می‌گیریم و شخصی که می‌خواهد در کتابخانه به عنوان عضو جدید ثبت‌نام کند؛ می‌تواند علایق و توانایی‌های خود را در این قسمت از برگه ثبت‌نام وارد نماید. این اطلاعات در یک پایگاه اطلاعاتی وارد می‌شود که حداقل دو مزیت عمده می‌تواند داشته باشد: اول اینکه علایق و حوزه های مطالعاتی کاربران برای کتابخانه مشخص می‌گردد و مجموعه‌سازی بر اساس نیازهای واقعی کاربران صورت می‌گیرد و دیگر اینکه، مدیریت اطلاعات رخ می‌دهد. برای مثال، شخصی می‌خواهد در کتابخانه عضو شود و دارای تخصص در زمینه برنامه‌نویسی به زبان c می‌باشد؛ شخص مذکور در برگه ثبت‌نام و در قسمت توانایی‌های کاربر، تسلط خود به برنامه‌نویسی به زبان c را می‌نویسد و اطلاعات این عضو جدید وارد بانک اطلاعاتی (که قبلاً ایجاد شده است) می‌شود. پس از مدتی، یکی از کاربران کتابخانه به کتابدار مراجعه کرده و از کتابدار می‌پرسد که به دنبال شخصی است که برنامه‌نویسی به زبان c را به او آموزش دهد. کتابدار شروع به جستجو در بانک اطلاعاتی می‌کند و شخصی را که دارای تخصص در زمینه برنامه‌نویسی به زبان c است را به کاربر متقاضی معرفی می‌کند.

اعتقاد نویسنده بر این است که کتابداری دو دوره را پشت سر گذاشته است: دوره اول زمانی بود که کتابدار به عنوان حافظ و نگهبان کتابخانه محسوب می‌شد و وظیفه اصلی کتابدار، امانت کتاب به مراجعین کتابخانه و حفاظت از ساختمان کتابخانه و کتاب بوده است که این افراد را نگهبان یا حافظ کتاب می‌نامیدند (مزینانی،۱۳۸۲، ص۵). اگر چه ممکن است که هنوز برخی از کشورها در این مرحله توقف کرده باشند. دوره دوم، مربوط به اطلاع‌رسانی است که این اصطلاح نخستین بار توسط پروفسور ساول گورن[۳۱] در سال ۱۹۶۰ به‌کاربرده شد. در این دوره، کتابدار نقشی فراتر از یک نگهبان کتاب را ایفا می‌کند و به عنوان شخصی مطلع، اطلاعاتی خارج از مجموعه کتابخانه را در اختیار مراجعان خود قرار می‌دهد. برای مثال، کتابدار اخبار استخدامی، مسائل روز، کتاب‌های مفید و… را به کاربران اطلاع‌رسانی می­ کند. بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعه‌نیافته هنوز در این مرحله قرار دارند. دوره سوم، دوره‌ای است که به تازگی زمزمه­هایی از آن به گوش می‌رسد و از این دوره، با نام مدیریت اطلاعات، مدیریت دانش، علم اطلاعات و… یاد ‌می‌کنند. چنین به نظر می­رسد که در کتابخانه­ های محدودی از کشورهای پیشرفته، آن هم نه به طور فراگیر در حال اجرا است. طرحی را که در سطور پیشین (در جستجوی چه می‌باشی) شرح آن گذشت را می‌توان در دوره سوم کتابداری قرارداد.

برای اینکه کتابخانه­ ها بتوانند کاربران جدیدی را جذب و کاربران فعلی خود را حفظ نمایند؛ علاوه بر خدمات معمول کتابخانه، باید فعالیت‌های خود را در حوزه اطلاع‌رسانی، بویژه مدیریت اطلاعات معطوف نمایند.

ما همواره تحت تأثیر محیط پیرامونی خود می‌باشیم و حتی زمانی هم که می‌خواهیم از این تأثیرات به دورباشیم؛ عوامل مختلف محیطی بر رفتارهای ما، خواسته و یا ناخواسته تأثیر می‌گذارد (لطف عطا،۱۳۸۷)؛ ‌بنابرین‏ عوامل مختلفی _ از شرایط خانوادگی گرفته تا محیط‌های آموزشی _ می‌تواند در مراجعه و یا عدم مراجعه افراد یک جامعه به کتابخانه‌های عمومی تأثیرگذار باشد که در ادامه این فصل، به طور تفصیلی به بیان آن‌ ها می‌پردازیم.

۲ – ۱۳ تأثیر خانواده

بدون تردید، خانواده نخستین آموزشگاه و پرورشگاه انسان محسوب می‌شود و انسان آیین زندگی و شیوه زندگی کردن را در نخستین خاستگاه، یعنی خانواده یاد می‌گیرد؛ زیرا انسان تمام رفتارها را یاد می‌گیرد. پس باید همه رفتارها را در مراحل گوناگون زندگی به او آموزش داد. باید گفت که همه چیز از خانواده شروع می‌شود، اگرچه همه امور به خانواده ختم نمی‌شود. پس از خانواده نوبت به نهادهایی مانند مدرسه و مسجد می‌رسد. ‌بنابرین‏ می‌بایست همه برنامه ها و فعالیت‌ها در وهله­ی نخست، خانواده محور باشد و بیشترین تمرکز و توجه به خانواده معطوف شود (به­پژوه،۱۳۹۲، ص۳۲). چرا که خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع و نخستین مدرسه و مهد اصلی تربیت است (امیرحسینی،۱۳۸۴، ص۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...