دوم این که استرس شدید ممکن است از کیفیت تعامل شما با دانش‌آموزان در کلاس بکاهد. تدریس ثمربخش، به جو مثبت کلاس بویژه به رابطه دوستانه شما با دانش‌آموزان که با حمایت و تشویق از کلاس‌های آنان همراه باشد، بستگی زیادی دارد.

باید در نظر داشت که معلمان جزء مهم ترین مؤلفه‌ های تعلیم و تربیت به شمار می‌روند. نقش معلم در فرایند آموزشی به اندازه ای مهم تلقی می شود که عده ای تدریس را مترادف با آموزش و پرورش تلقی می‌کنند.

در این فصل مفهوم و تعاریف استرس و استرس شغلی ، عوامل ایجاد کننده استرس شغلی، عوامل استرس زای برون سازمانی ، درون سازمانی , عوامل گروهی و فردی، عوامل مؤثر بر استرس شغلی معلمان ، مفهوم و تعریف کیفیت تدریس ، مفهوم کیفیت ، کیفیت آموزش ، عوامل مؤثر بر کیفیت تدریس و پیشینه پژوهش ( تحقیقات داخلی و خارجی ) ارائه می‌گردد .

۲-۲- استرس شغلی

تاریخ باستان نشان می­دهد که در حدود ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح ناراحتی و بیماری روانی را می­شناختند. در سال ۴۹۰ پس از میلاد اولین بیمارستان در بیت المقدس ساخته شد. نزدیک به ۱۰۰ سال است که مفهوم استرس مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این مفهوم با آنکه در ابتدا بسیار مورد توجه روانشناسان بوده است، اما نخستین بررسی­ های استرس در حوزه دانش پزشکی انجام شده- اند(رأس و آلتایمر، ۱۳۷۷، ۱۱).

از قرن هفدهم و هجدهم به بعد با گسترش علوم رفتاری و انسانی ، استرس( که به معنای فشار و بیشتر در علوم مهندسی و فیزیک برای ارزیابی و بررسی فشار وارد شده بر یک جسم استفاده می­شد) از فشار روی شیء و سطح ، به فشار انسان نیز تعمیم یافت. در قرن نوزدهم معنای فشار گسترش بیشتری یافت و تنش بر روی اعضای بدن یا نیروی ذهنی را هم در برگرفت.

در اوایل قرن بیستم این اصطلاح مورد استعمال کلینیک­های پزشکی ازجمله دنبار[۴] قرار گرفت و استرس را یکی از عوامل اساسی ایجاد کننده بیماری‌ها قلمداد کردند و بیشتر در ارتباط با بیماری‌های روان تنی در نظر گرفتند(رأس و آلتایمر ، ۱۳۷۷، ۲۶).

موضوع فشار روانی و رابطه آن با رفتار کارگر یا کارمند اخیراًً مورد توجه پ‍‍ژوهشگران سازمانی قرار گرفته است. تا سال‌های میانی ۱۹۷۰ تحقیق بر روی فشار روانی،‌ عصبی تنها محدود به اثرات این پدیده بر سلامت فرد می­شد و کسانی که روی آن مطالعه و تحقیق می­کردند در حرفه پزشکی بودند.

به چند علت این موضوع در مبحث رفتار سازمانی مورد توجه قرار گرفته است. نخست چنین به نظر می­رسد که تنش یا فشار روانی با عملکرد و رضایت شغلی فرد رابطه معکوس دارد (هو[۵]، ۱۹۹۶، ۴۵).

از آنجا که تنش یا فشار روانی با بیماری‌های قلبی رابطه مستقیم دارد ‌بنابرین‏ کاهش فشار روانی می ­تواند سلامت عمومی و دوام نیروی کار را تضمین کند. بدیهی است که چنین نیرویی می ­تواند عملکرد بهتری به بار آورد(رابینز، ۱۳۸۴، ۹۵۰).

۲-۲-۱- مفهوم استرس

با توجه به گستردگی و پراکندگی معنای استرس، بویژه استرس شغلی، تعاریف گوناگونی نیز از آن بعمل آمده است. ابتدا نگاهی به تعاریف بعمل آمده از این کلمه در دورانهای مختلف بیندازیم.

برای اولین بار در قرن پانزده میلادی لغتنامه انگلیسی آکسفورد[۶] این لغت را به معنای فشار[۷] یاکشش فیزیکی[۸] و بار[۹] تعریف کرد.

به طور مثال در سال ۱۷۰۴ فشار برای توصیف سختی، دشواری[۱۰] یا بدبختی به کار برده می شد. در فارسی نیز واژه فشار روانی به جای استرس به کار برده شده است و در این تحقیق هر جا که از کلمه­های فشار روانی و فشار عصبی استفاده شده باشد معادل استرس در نظر گرفته شده است.

در مهندسی، استرس را حاصل جمع نیروهایی می­دانند که چنانچه بر هر قطعه­ای یا دستگاهی وارد شود، می ­تواند آن را در هم بشکند. ‌بنابرین‏، وقتی فشار متراکم از میزان مقاومت جسمی بیشتر باشد آن جسم متلاشی می­ شود(رأس وآلتایمر، ۱۳۷۷، ۲۶).

بخش بزرگی از آنچه که ما امروزه درباره فشار عصبی می­دانیم حاصل کار دکتر هانس سلیه است. هانس سلیه را ‌می‌توان نخستین کسی دانست که در ۱۹۶۴ استرس را به عنوان پدیده تازه­ای در نوع خود به طور کامل شرح می‌دهد. او این اصطلاح را برای توصیف یک سری از عکس العملهای فیزیکی و روانی نسبت به محرکها استفاده کرد (فور[۱۱]و دیگران، ۲۰۰۳، ۷۲۷). او در تحقیقاتش ‌در مورد یک هورمون جنسی، «پدیده انطباق عمومی»[۱۲] را به عنوان جریان ایجاد کننده استرس کشف نمود. سلیه عنوان می­ کند که تمامی عوامل استرسی آغازگر فرآیندهای مشابهی در بدن هستند، اگر این فرایندها مدت زمان زیادی به طول انجامند، مجموعه حالاتی را به وجود می ­آورند، که او آن­ها را نشانگان انطباق عمومی نامید. یک دهه بعد وی در آثارش واژه استرس را به کار برد. منبع و منشاء عامل استرس ­زا می ­تواند بیماری یا آسیب جسمانی و یا قرا گرفتن در معرض سرما و گرما و فشارهای داخلی نظیر بیکاری یا تعارض در زناشویی باشد(رأس، ۱۳۷۸، ۲۵۹).

هر یک از انسان‌ها در سطحی معمولی در برابر حوادثی که فشار عصبی همراه دارد از خود مقاومت نشان می­ دهند. بعضی از اشخاص می ­توانند تا حد زیادی در برابر فشار عصبی مقاومت کنند، حال آنکه گروه دیگر فاقد این تحمل و بردباری هستند. در هر حال هر یک از افراد بشر دارای مرزی هستند که بعد از آن فشار عصبی شروع به اثر گذاری می­ کند(مورهد و گریفین، ۱۳۸۴،۲۵۲).

نشانه انطباق عمومی سه مرحله است: اعلام خطر[۱۳]، مقاومت[۱۴] و درماندگی[۱۵]. در مرحله اعلام خطر، یک عامل خارجی سیستم داخلی روانی را تحت تاثیر قرار می­دهد و باعث واکنش­های فیزیولوژ‍یکی و شیمیایی در بدن می­ شود. اگر عامل ایجاد استرس ادامه یابد نشانه انطباق عمومی وارد مرحله مقاومت می­ شود که در این مرحله بدن برای مبارزه با فشار وارد عمل می­ شود. مرحله دوم (مقاومت) موجب شروع مرحله سوم و باعث درماندگی انسان می­ شود (لوتهانس[۱۶]، ۱۹۹۲). به طورمثال مدیری را در نظر بگیرید که از او خواسته می­ شود یک گزارش طولانی را تهیه و روز بعد تحویل دهد. مدیر وقتی با چنین تقاضایی مواجه می­ شود ابتدا دچار هراس می­ شود و اعلام زنگ خطر در ایشان با گفتن این که چگونه می­توانم تا فردا این گزارش را آماده نمایم پدیدار می­ شود. چنانچه مدیر شروع به ‌پاسخ‌گویی‌ و مقابله با فشار وارده نماید به مرحله دوم یعنی مقاومت می­رسد. اگر بگوید نمی­توانم و توان تهیه گزارش تا فردا را ندارم در همان مرحله اول پدیده انطباق عمومی باقی مانده است. در مرحله مقاومت، مدیر شروع به تهیه گزارش می­ نماید و چنانچه در انجام آن موفق شود دیگر وارد مرحله سوم نمی­ شود. ولی اگر مدیر با تمام تلاشی که انجام داده است نتواند گزارش را تهیه نماید وارد مرحله سوم و درماندگی شده است(مورهد و گریفین، ۱۳۷۴).

شکل (۲-۱) پدیده انطباق عمومی را نشان می­دهد.

مرحلهاول

مرحلهدوم

مرحلهسوم

عکس العمل در برابر وقایع

سطح مقاومت معمولی فرد

اعلام خطر

مقاومت

درماندگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...