سازه‎ی انگیزش موفقیت به رفتارهایی که به یادگیری و در نتیجه پیشرفت تحصیلی منجر می‎شود اطلاق می‎گردد(هاراکیوپز، ۲۰۰۲، کاموراجا و همکاران، ۲۰۰۹).

متخصصان روان شناسی پرورشی و صاحب نظران آموزشی عقیده دارند که تجارب موفقیت آمیز و یا توأم با شکست دانش‎آموزان در دوران تحصیل در مدرسه بر همه جنبه‎های شخصیت و از جمله درگیری والدین در امور تحصیلی آنان تأثیر مستقیم دارد.

۲-۲-۱-۲٫ عوامل مؤثر در عملکرد تحصیلی عبارتند از:

۱٫عوامل فردی: هدف، انگیزه، هوش، توجه، برنامه‎ ریزی، ابعاد شخصیتی و آمادگی جسمی و روانی

۲٫عوامل خانوادگی و اجتماعی: شرایط عاطفی و امنیت خانواده، شرایط اجتماعی و اقتصادی، تحصیلات و سطح فرهنگ خانواده، تعداد اعضای خانواده و سبک والدینی.

۳٫وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده

چندین مطالعه به شرایط اقتصادی– اجتماعی خانواده (هوی[۱۶]، ۲۰۰۵)، سطوح آموزشی والدین، منابع آموزشی در خانه (مولیس[۱۷]،۲۰۰۰)، زبان رایج در خانه در مقابل زبان آزمون(هوی، ۲۰۰۲) به عنوان عواملی که می‌توانند واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کنند، اشاره کرده‌اند(مهدوی، ۱۳۸۴).

گزارش کلمن تحت عنوان برابری فرصت تحصیلی در سال ۱۹۶۶ نشان داد که تجهیزات مدارس اثر قاطعی بر پیشرفت دانش آموزان ندارد و کیفیت معلمان نیز دارای اهمیت چندانی نیست در عوض این وضعیت خانواده است که اثر تعیین کننده ای بر عملکرد درسی دانش آموزان دارد(بیکر[۱۸]، ترجمه نایبی، ۱۳۸۵). کول[۱۹](۱۹۹۰) وضعیت اقتصادی – اجتماعی خانواده را مهمترین عامل پیش‌بینی کننده دانسته است(هوی، ۲۰۰۵).

میلون[۲۰] (۲۰۰۲) نشان داد که عامل وضعیت اقتصادی – اجتماعی متغیر پیش بین قابل اعتمادی برای عملکرد مدرسه ای است. میلون نشانگرهایی چون دانش آموزانی که غذای مدرسه را صرف نمی کنند و یا غذاهای ارزان قیمت خریداری می‌کنند و دانش آموزان تک والد و میزان درآمد سالانه والدین را معرفی کننده متغیر وضعیت اقتصادی – اجتماعی در نظر گرفت و نتایج تحقیق میلون نشان داد متغیر دانش آموزانی که غذای مدرسه را صرف نمی کنند و یا غذای ارزان قیمت می خرند، قوی ترین پیش‌بینی کننده نمرات پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. ترکیب متغیرهای فوق قدرت پیش‌بینی نمره ها را افزایش می‌داد. پاورز[۲۱](۲۰۰۳) نیز در تحقیقی که علاوه بر متغیر وضعیت اقتصادی – اجتماعی ، متغیرهای میزان تحصیلات معلمان و سابقه تدریس معلمان را برای پیش‌بینی عملکرد دانش آموزان در نظر گرفته بود و متغیرهای مربوط به وضعیت اقتصادی – اجتماعی که در نظر گرفته بود، شبیه متغیرهای آزمون شده میلون بود ، نیز ‌به این نتیجه دست یافت که وضعیت اقتصادی – اجتماعی ۵۷% از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین می‌کند. اکپالا و اسمیت[۲۲](۲۰۰۱) نیز نشان دادند که ارتباط منفی و معنی داری بین عملکرد تحصیلی و وضعیت اقتصادی – اجتماعی وجود دارد (وولسی[۲۳]، ۲۰۰۶).

پاپاناستازی (۲۰۰۲) در تحقیق خود در کشور قبرس بین رابطه وضعیت اقتصادی – اجتماعی پایین و پیشرفت ریاضی رابطه منفی به دست آورده است. وی همچنین ذکر ‌کرده‌است که در آمریکا و ژاپن نیز مشابه این نتیجه گزارش شده است.

بعضی محققان به رابطه وضعیت اقتصادی اجتماعی و تأثیر آن بر نگرش نسبت به یادگیری نیز تحقیقاتی انجام داده‌اند. مارکولیدز، هک و پاپاناستازی (۲۰۰۵) نشان دادند که دانش آموزان با موقعیتهای اقتصادی– اجتماعی بالاتر، نگرش مثبت تری نسبت به یادگیری ریاضیات دارند.

۴٫عوامل آموزشگاهی:مهارت معلمان، شرایط آموزشی و امکانات مطلوب تحصیلی، تعداد دانش‎آموزان کلاس و ترکیب آن‌آموزش‌ها، متناسب بودن هدف‌آموزش‌ها و محتوای برنامه‌آموزش‌ها با نیازها، استعدادها و علایق دانش‎آموزان، متناسب بودن مقررات، کتاب‎های درسی و مواد آموزشی، تسهیلات مدرسه و انتظارات مدرسه از دانش‎آموزان( بیابانگرد، ۱۳۸۲).

۵٫ جنس: تحقیقات نشان می‎دهد که جنس رابطه چندانی با پیشرفت تحصیلی ندارد. با وجود این میانگین نمرات پسران در دروسی مانند ریاضی و توانایی‎های فضایی نسبت به دختران از سطوح بالایی برخوردار است ( هایدا و همکاران ۱۹۹۰ و هلپون، ۱۹۹۶، نول[۲۴] و هدکس[۲۵]، ۱۹۹۸).

هالپرن (۲۰۰۰) عنوان می‎کند که تفاوت میان توانایی‏های کلامی و فضایی در بین مردان و زنان چندان درست نیست و این تفاوت‌آموزش‌ها در حوزه‎های کوچکی از استعدادهای فضایی و کلامی می‎باشد و در تحقیقات اخیر با بهره گرفتن از تست‎های استاندارد شده، نشان دهنده بهبود توانایی زنان در تکالیف فضایی می‎باشد( لینور[۲۶]، دیویس[۲۷]، اکلس[۲۸]، ۲۰۰۳).

۲-۲-۱-۳٫ ویژگی‎های‎شخصیتی و نقش آن در عملکرد تحصیلی:

موفقیت در تحصیل نقش مهمی را در ایجاد فرصت‎های آینده دانش‎آموزان دارد. آموزش خوب و قوی می‎تواند همزمان هم ناظر به آینده بوده و هم از تجارب و یافته‎های گذشته بهره ببرد. در واقع آموزش مؤثر بین آینده، حال و گذشته ارتباط ایجاد می‎کند. هر کسی برای تأثیر گذاشتن روی دیگران نیاز به یادگیری خوب دارد و این مستلزم بهره گیری از آموزش قوی است (بریتزمن، ۲۰۰۳). محققان دریافته‎اند که موفقیت در تحصیل و پیشرفت در این زمینه تنها در نتیجه هوش و امکانات سخت افزاری موجود در محیط نیست بلکه آنچه نقش مهمی در این زمینه ایفا می‎کند جنبه‎های روانی و روانشناختی افراد همانند ابعاد شخصیتی و سبک‎های یادگیری است( بوساتو و همکاران، ۲۰۰۰، پرموزیک، ۲۰۰۳). به عنوان مثال کتل عنوان می‎کند که در گستره موفقیت تحصیلی شخصیت نقش بزرگتری را نسبت به هوش بازی می‎کند. بر طبق نظر اکرمن، تئوری PPKI[29] ادعا می‎کند که صفات شخصیتی نقش مهمی در رشد و توسعه دانش و آگاهی فرد، راهنمایی و چگونگی رویارویی با محرک‌آموزش‌ها را بازی می‎کند. این نظریه عنوان می‎کند که عوامل غیر عقلانی مانند صفات شخصیتی و سبک‎های یادگیری به طور معناداری با پیشرفت تحصیلی در آمیخته است.

پرداختن به ارتباط بین ویژگی‎های شخصیتی و موفقیت تحصیلی هم ارزش تئوریکی داشته و هم سودمندی بالینی دارد. از نطر بالینی می‎تواند ارتباط ویژگی‎های شخصیتی با دستاوردهای زندگی واقعی، بخصوص عملکرد تحصیلی را تعیین کند. از نظر تئوریک نیز می‎تواند مصاحبه یا پرسش‎نامه‎ای را برای پیش‎بینی عملکرد تحصیلی از روی ویژگی‎های شخصیتی ایجاد کند که نتایج مهمی را در طراحی مناسب هر سیستم آموزشی به دنبال خواهد داشت( پرموزیک و فارنهام، ۲۰۰۳).

در طول دهه گذشته تأکید روزافزونی به اهمیت و نقش متغیرهای شخصیت در پیشرفت تحصیلی شده و متغیرهای شخصیتی خاصی را در موفقیت عملکرد تحصیلی مهم می‎دانند( مک آیلاری[۳۰] و بانتینگ[۳۱]، ۲۰۰۲).

( لانس بری، سودارگاس[۳۲]، گیبسون[۳۳] و لئونگ[۳۴]، ۲۰۰۵ )، عنوان کردند که صفات شخصیتی با توانایی تحصیلی دانش‎آموزان یعنی پیشرفت تحصیلی در رابطه است از طرفی این صفات می‎توانند پیش‎بینی کننده ترک تحصیل باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...