۲-۱۴عناصر مسئولیت‌پذیری:

در این تحقیق، مؤلفه‌ های مسئولیت‌پذیری در قالب هفت مؤلفه‌ ی اصلی شامل خود مدیریتی[۵۱]، نظم‌پذیری[۵۲]، قانونمندی[۵۳]، امانت‌داری[۵۴]، وظیفه‌شناسی[۵۵]، سازمان یافتگی[۵۶]و پیشرفت گرایی[۵۷] بر اساس الگوی روانی کالیفرنیا (CPI) و پرسشنامه شخصیت‌ آیزنک انتخاب شده که تعریف هر کدام در ادامه آمده است:

      1. خودمدیریتی: مسئول بودن و خویشتن داری برای دستیابی به اهداف و پافشاری در جبران شکست‌ها و ناکامی‌ها؛

    1. نظم‌پذیری: دقت و مراقبت در استفاده از وسایل و جایگزینی صحیح آن‌ ها، داشتن آمادگی لازم قبل از انجام کار، تمیز و مرتب بودن در امور و رعایت بهداشت؛

    1. قانونمندی: تبعیت از قواعد و معیارهای اجتماعی و درک قوانین گروهی، احساس التزام عمل در موقعیت ‌های گوناگون، تقّید نسبت به دیگران و رعایت حقوق آن ها؛

    1. امانت‌داری: تعهد نسبت به حفاظت از جان و مال و حقوق دیگران و وفاداری نسبت به عهد و پیمان؛

    1. وظیفه‌شناسی: انجام اعمال و تکالیف محوله به طور شایسته بدون تذکر دیگران، دیگرخواهی و جامعه دوستی، کمک کننده و یاری دهنده؛

    1. سازمان یافتگی: مورد بررسی قرار دادن امور، امکان سنجی و برنامه‌ریزیدر کارها، بودجه‌بندی و پس‌انداز منظم؛

  1. پیشرفت گرایی: آگاهی و میل به بهتر شدن، انگیزه‌ای درونی است برای به پایان رساندن موفقیت آمیز یک تکلیف، رسیدن به یک هدف یا دستیابی به درجه معینی از شایستگی ‌در کار. (نعمتی، ۱۳۸۷).

۲- ۱۵ اهمیت مسئولیت‌پذیری

یکی از دغدغه ‌های امروز مباحث روان‌شناسی، شکل‌گیری مسئولیت‌پذیری در خانواده ‌ها و بخصوص پذیرفتن آن از جانب کودکان است. خانواده‌ های ایرانی در دهه‌ هایی که سپری کرده‌اند با حرکت به سمت فرزند سالاری، حوزه مسئولیت پذیری فرزندان را عملاً از دست داده‌اند. متأسفانه این تصور در جامعه ما رو به افزایش است که کودکان را به کار و مسئولیت وادار کردن، نشان دهنده خشونت رفتاری و آگاهی نداشتن والدین نسبت به علوم رفتاری و تربیتی است. خانه تکانی فکری – فرهنگی بزرگی که در جامعه ایرانی باید روی دهد. تغییر شیوه نگرش والدین در تصحیح رابطه میان مسئولیت وکودکان است که اگر این گونه شود در آینده شاهد فرزندانی خلاق، مستقل، و با اعتماد به نفس خواهیم بود؛ فرزندانی که نقطه اتکای خود را از دیگران برداشته و به سمت قدرت درونی خود معطوف می‌کنند (شیبانی، ۱۳۹۲).

مسئولیت‌پذیری گوهر ارزشمندی است که با وجود آن انسان بر همۀ مخلوقات جهان برتری یافته است(حسینی قمی، ۱۳۹۱). مارگارت مید قبول مسئولیت را بزرگ‌ترین مرحله کمال انسانی دانسته است. به نظر او افراد کوشا و مسئولیت‌پذیر، همواره به انجام وظایف اهمیت کافی می‌دهند و در کمک به دیگران پیش قدم‌اند. بشر بدون قبول مسئولیت نمی‌تواند رشد کند و برای موفقیت باید مسئولیت بپذیرد. او پایداری در کوشش و انجام وظیفه را از صفات بارز فرد مسئولیت‌پذیری می‌داند (ملکی، ۱۳۸۵).

نکته مهم در زمینه آموزش مسئولیت‌پذیری و مهارت‌های مرتبط با آن، توجه ‌به این واقعیت اساسی است که علاوه بر مراکز آموزشی، نهادهای دیگر به ویژه خانواده، نقش و جایگاه برجسته‌ای دارند. در واقع، مسئولیت‌پذیری فرایندی است که فرد باید از سال‌های آغازین زندگی خود در خانواده بیاموزد به همین علت، سه عامل ارزش ها، طرز تلقی و مهارت والدین، در مسئولیت پذیر کردن اعضای خانواده تأثیر قابل ملاحظه‌ای دارد. ارزش ها و اعتقادات خانواده درباره مسئولیت و نوع آن، تعیین کننده دامنه فعالیت والدین در جریان آموزشی مسئولیت است. طرز تلقی والدین درباره‌ میزان آزادی کودکان در داخل خانواده و دادن اجازه به آن ها برای ابراز احساسات نیز عامل دیگری در جریان آموزش مسئولیت به کودکان محسوب می‌شود. بدیهی است که تبحر و مهارت‌ والدین در زمینه روش‌های تربیت کودک و نحوه مواجهه با رفتارهای کودک در موارد متعدد می‌تواند عامل تعیین کننده‌ دیگری در آموزش مسئولیت‌ به کودکان باشد (شفیع آبادی، ۱۳۹۳).

پویایی و نشاط یک جامعه به مشارکت فعالانه‌ی نسل جوان آن در امور مختلف جامعه منوط است. نسلی که آگاهانه و با شخصیتی توسعه یافته بتواند درجامعه‌اش مشارکت همه جانبه داشته، نقش شهروندی خود را به خوبی ایفا کرده و در برخورد با مسائل و مشکلات، منطقی بیندیشد و عاقلانه در جهت حل آن ها تصمیم‌گیری کند (ایزدی و عزیزی شمامی، ۱۳۸۸). با آموزش مسئولیت می‌توان انسان‌هایی اندیشمند، خلاق، سرزنده و با نشاط تربیت کرد؛ انسان‌هایی که در شناسایی و حل مشکلات موجود تلاش می‌کنند و اگر در موردی شکست بخورند، برای پیدا کردن راه حل مناسب می‌کوشند و مأیوس و دلسرد نمی‌شوند(احمدی و رمضانی، ۱۳۸۶).

دقیقاً به همین علت است که ویرجینیا ستیر (۱۳۸۸) تأکید می‌کند جامعه‌ آینده، نیازمند پرورش انسان‌هایی با مسئولیت است؛ انسان‌هایی که توانایی شناخت مشکل و انتخاب راه حل را داشته باشند و بتوانند بر اساس احتیاج خود و جامعه، برنامه‌ریزی و آن را اجرا کنند.

ناکامورا و اتانابه – مورائوکا[۵۸] (۲۰۰۶) نیز تأکید می‌کنند که مسئولیت‌پذیری از آن رو که بر ایده دموکراسی و جامعه دموکراتیک تأثیر می‌گذارد، دارای ارزش والایی است و اصولاً محور و کانون اصلی مسئولیت پذیری ، نوع دوستی و احترام به دیگران است.

همان طور که آذرمهر (۱۳۹۱) بیان می‌دارد، درمعارف اسلامی، مسئولیت و مسئولیت‌پذیری از چنان اهمیتی برخوردار است که در بسیاری از تفاسیر از امانت الهی، به همان تعهد و قبول مسئولیت یاد شده است؛ خداوند در این باره در قرآن می‌فرماید: « اِنّا عرضَنا الامانَهَ عَلَی السّماوَاتِ وَ الارضِ وَ الجِبالِ فَاَبینَ اَن یَحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنهَا وَ حَملَهَا الاِنساَنُ اِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهوُلاً»؛ ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم آن ها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند اما انسان، آن را بر دوش کشید، او بسیار ظالم و جاهل بود (احزاب، ۷۲).

۲-۱۶ عوامل مؤثر در رشد مسئولیت

در عصر ما مسلم است که رفتار فرد نتیجه‌ تعامل موقعیت ‌ها و عوامل متعددی است که مهم ترین آن ها خانواده، مدرسه و اجتماع می‌باشد. اگر هر یک از این عوامل وظایف خود را به خوبی انجام دهند شانس موفقیت فرد هنگام بلوغ و بزرگسالی افزایش خواهد یافت (شاملو، ۱۳۸۶).

۲-۱۶-۱ مسئولیت‌پذیری و خانواده

خانواده کوچک‌ترین و مهمترین واحد اجتماعی است که بیشترین تأثیر را بر رشد همه جانبه فرد دارد. خانواده از طریق ارائه الگوهای معیارها، پاداش‌ها، همانندسازی و شیوه های تربیتی، نقش خود را ایفا می‌کند (شعاری‌نژاد،۱۳۸۷). در واقع اولین عنصر مؤثر در رشد و شکل‌گیری مسئولیت‌پذیری، خانواده و والدین می‌باشد. تحقیقات نیز در این رابطه نشان داده‌اند که چگونگی رفتار والدین با کودک در سال های نخست حیات، اثر ماندگاری در شخصیت کودک خواهد داشت (کلمزوبین، ترجمه علی‌پور، ۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...