استرس : استرس را مجوعه واکنش های عمومی انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پیش‌بینی نشده خارجی و داخلی دانسته اند ، بدین گونه که هرگاه تعادل و سازگاری فرد به علت عوامل خارجی یا داخلی از میان برود ایجاد استرس می‌کند ( ابزری و سرایداران ، ۱۳۷۶) .

بهداشت (سلامت ) عمومی[۱۲] : فرهنگ لاروس ، بهداشت روانی را چنین تعریف می‌کند” استعداد روانی برای هماهنگی خوشایند و مؤثر کار کردن برای موقعیت های دشوار ، انعطاف پذیر بودن برای بازیابی تعادل خود و توانایی داشتن ” ( گنجی ، ۱۳۷۹ ).

واکنش ( بازخورد )[۱۳] : نوعی برگشت پیام ارتباطی است که در آن ، گیرنده به طور عامدانه یا غیر عامدانه به پیام فرستنده واکنش نشان می‌دهد .این پیام ها به فرستنده امکان می‌دهند تا وضعیت ارتباطی خود را با مخاطبانش ارزیابی کند ( شکرخواه ، ۱۳۸۶ ) .

ناسازگاری (تعارض )[۱۴] : وضعیتی است که در جریان آن در می یابید که فردی که با رابطه متقابل دارید ، موجب ناکامی شما می شود یا اینکه به تأمین نیاز ها ، خواسته ها و مسائل مورد علاقه شما بی اعتناست (برکو ، ولوین و ولوین[۱۵] ، ۱۳۸۶ ) .

۱-۵-۲- تعاریف عملیاتی متغیر ها :

روابط بین فردی : نمره ای است که پاسخگو از پاسخ دادن به پرسشنامه روابط بین فردی به دست آورده است.

استرس زندگی دانشجویی : نمره ای است که پاسخگو از پرسشنامه استرس زندگی دانشجویی (SSI ) گرفته است .

سلامت روان : نمره ای است که پاسخگو از پرسشنامه ی سلامت عمومی۲۸ سوالی(GHQ -28) گلدبرگ [۱۶]( ۱۹۷۹ ) گرفته است .

واکنش ( بازخورد) : نمره ای است که پاسخگو از پاسخ دادن به سؤالات ۱ تا ۱۳ پرسشنامه روابط بین فردی گرفته است .

ناسازگاری (تعارض ) : نمره ای است که پاسخگو از پاسخ دادن به سؤالات ۱۴ تا ۲۹ پرسشنامه روابط بین فردی گرفته است .

فصل دوم:

مبانی نظری و

پیشینه تحقیق

مقدمه

پژوهش امری گروهی است ، هر مطالعه ضمن آنکه مبتنی بر مطالعات قبلی است ، خود نیز مقدمه و پایه ای برای مطالعات بعدی است . هر قدر تعداد ارتباط ها و پیوندهای ممکن یک دانش بیشتر باشد ، اهمیت و مهم آن مطالعه در بست دانش آدمی بیشتر خواهد بود . این پرسش مطرح است که اندیشه ها و مفاهیم اصلی پژوهش از کجا می‌آید و چگونه می توان آن را برای تدوین فرضیه به یکدیگر ربط داد . این اندیشه ها و مفاهیم تا حدودی از نظر خود پژوهشگر و در حد قابل توجهی نیز از کارهای قبلی که نوشته ها ، ادبیات یا نشریات پژوهشی نامیده می‌شوند ، استخراج می‌گردد. کارهای قبلی در حقیقت نقطه جهشی است برای کارهایی که هم باید مبتنی بر آن باشد و هم آن ‌را گسترش دهد . از این گذشته ، بررسی دقیق مطالعات عمده در یک زمینه مورد علاقه ، می‌تواند از لحاظ کمک به تفسیر یافته های قبلی ، انتخاب بین توضیحات متفاوت یا نشان دادن کاربردهای مفید نیز ، رهنمودهای باارزشی در اختیار پژوهشگر قرار داده ، همپوشی ها ، تنگناها و شکاف های موجود در یک زمینه خاص را روشن می‌سازد ( هومن، ۱۳۷۳) . ‌بنابرین‏ در این فصل ابتدا به مبانی نظری مرتبط با تحقیق پرداخته و سپس مبانی تجربی و تحقیقاتی که در این زمینه در خارج از کشور و هم در داخل کشور صورت گرفته است را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

۲- ۱- سلامت روان

بروس[۱۷] (۱۹۹۹ ؛ به نقل از رسولی ، ۱۳۸۰ ) سلامت روانی را چنین تعریف ‌کرده‌است : سازگاری مناسب با معیار های مورد پذیرش جامعه ، پیرامون روابط انسانی را سلامت روان گویند .

بارون [۱۸](۱۹۹۱ ) سلامت روانی را ‌به این شکل تعریف می‌کند : سلامت روان حالتی خاص ا ز روان است که سبب بهبود ، رشد و کمال شخصیت انسان می‌گردد و به فرد کمک می‌کند که با خود و دیگران سازگاری داشته باشد .

در تعریف فوق از سلامت روان صرفاً روی مؤلفه سازگاری تأکید شده است و اجزا و مؤلفه های دیگر نادیده گرفته شده است ‌بنابرین‏ نمی تواند تعریف کاملی باشد . میلانی فر (۱۳۷۰ ) سلامت روان را این گونه تعریف می‌کند : قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران ، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تعارض ها و تمایلات شخصی به طور عادلانه و مناسب .

در دیدگاه روانشناسان مثبت نگر و کل نگر، سلامت روانی در بر گیرنده ی توانایی فرد برای لذت

بردن از زندگی، ایجاد تعادل بین فعالیت های زندگی و کوشش برای رسیدن به بهبود پذیری روانی است ( نس [۱۹]، ۲۰۰۵ ) .

۲- ۲- ملاک های سلامت روانی

امروزه بیشتر توجه روان شناسان یافتن راه های مناسب برای حل مشکلات روانی است که انسان ها در برخورد با مسایل روزمره و عملی آن روبرو هستند. اختلالات رفتاری در جوامع انسانی بسیار مشهود است و بسیاری از افراد در زندگی امکان ابتلا به ناراحتیهای روانی را دارند. به عبارتی دیگر، کمتر کسی در برابر بیماری‌های روانی مصونیت دارد البته دانستن اینکه هر کسی ممکن است گرفتار ناراحتی روانی شود خود به خود کافی نیست. زیرا سلامت روانی شما منحصر به تشریح علل اختلالات رفتاری نیست بلکه هدف اصلی آن پیشگیری از وقوع ناراحتی هاست.

یکی از روش های تشخیص سلامت روانی از بیماری، تعیین ملاک و معیار برای آن ها‌ است. عده ای از روان شناسان معمولاً اصل سازگاری و رفتار عادی را ملاک سلامت روانی قرار داده‌اند که البته این اصل برای مشخص کردن افراد سالم و غیر سالم کافی نیست.

اتکنیسون و هلیگارد (۱۳۷۸) ملاک‌های سلامت روانی را شامل موارد زیر می دانند:

۱- کارآمدی در ادراک ۲- عزت نفس ۳- خود شناسی ۴- باروری ۵- توانایی در کنترل رفتار ۶- توانایی برقراری روابط محبت آمیز

قلی زاده (۱۳۷۷) اظهار می‌دارد که به طور کلی سه نوع معیار برای سلامت روان به شرح زیر می توان ذکر کرد :

۱-معیار اجتماعی : بعضی از روانشناسان برای بیان سلامت روان معتقدند فردی دارای سلامت روانی است که بتواند خود را با استانداردهای اجتماعی [۲۰] تطبیق دهد ، تا زمانی که جامعه رفتاری را قبول دارد ، بهنجار و عادی است .

۲- معیار های آماری : در معیار های آماری برای تعریف رفتار غیر عادی ، جدول توزیع فراوانی ( نرمال ) را مد نظر قرار می‌دهند که طبق این جدول ، خصوصیات متوسط و معمول ، بهنجار و انحراف از آن ، نابهنجار بودن شخص را نمایان می‌کند .

۳- معیار بالینی : در این معیار ، ناهنجاری های رفتاری از طریق نشانه ها و علائم رفتاری که باعث ناسازگاری فرد شده شناخته می شود ؛ این نشانه ها دو دسته اند ، نشانه های ذهنی که توسط خود بیمار اقرار می شود و نشانه های عینی که توسط متخصص مشاهده می شود .

میلانی فر(۱۳۷۰) ملاک‌های سلامت روانی در شخصیت سالم را اینگونه معرفی می‌کنند:

۱- توان برقراری رابطه با دیگران

۲- توان ارزیابی درست از خود

۳- داشتن اعتماد به نفس و احساس کفایت

۴- توان بهره گیری از امکانات منابع و مواهب طبیعی و الهی

۵- داشتن احساسات و عواطف متعادل

۶- احساس اهمیت و آرامش خاطر

۷- احترام به خود دیگران

۸- مسئولیت پذیر بودن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...