تحقیق اسلوان از آن جهت جالب است که او بدون استفاده از مدل­های پیچیده پیش‌بینی سری­های زمانی سود، به محاسبه این موضوع می‌پردازد که تا چه میزان بازار به حجم نسبی اجزای سودها عکس‌العمل نشان می‌دهد. او ثابت می­ کند که بازار قادر نیست نسبت به اطلاعات اجزای سودهای موجود واکنش اثربخش یا کاملی نشان دهد‌. با این وجود تحقیق او به چگونگی ارتباط اجزای تعهدی و جریان­های نقدی با کیفیت سودها نمی‌پردازد، بدین معنا که نقش اجزای تعهدی حسابداری در کم کردن مشکلات زمان­بندی و عدم تطابق جریان­های نقدی مورد استفاده توسط بازار در تحقیقات او کمتر مورد توجه قرار گرفته است‌. او به رابطه بین اجزای تعهدی و جریان­های نقدی و توانایی متقابل آن‌ ها در پیش‌بینی یکدیگر هم نپرداخته است. در واقع اجزای تعهدی عملکردهای خود را به وسیله فراهم آوردن اطلاعات به هنگام‌تر و توانایی تبدیل اجزای تعهدی فعلی به جریان­های نقدی نشان می‌دهند. در حالی که به هنگام بودن و تحقق­بخشی، دو رفتار بنیادی اجزای تعهدی است که در تحقیق اسلوان و دیگران بررسی نشده است.

کرمندی و لیپ (Kormendi & Lipe, 1987) ماندگاری سودها را مربوط به کیفیت سودها دانسته و استدلال ‌می‌کنند آن میزان تغییرات در اجزای فعلی سودها که به ارزش‌های آتی منتقل می‌شود نشان دهنده کیفیت سودها است‌. همه سودهای حسابداری گزارش شده دائمی نیستند. بعضی اجزای سودها، خصوصاًً بعضی از اجزای تعهدی بلندمدت و فعلی همانند برخی تجدید ساختارها، صلاحدیدهای مدیریت‌، شناسایی سود نگهداری و یا تغییر در اصول و روش­های حسابداری فقط دارای تأثیری کوتاه‌مدت بر روی سودها بوده و یا تأثیر آن ها فقط برای یک مرتبه می‌باشد. در نتیجه سودهایی که دارای عناصر به شدت زودگذر هستند ممکن است دارای اثرات محدودی در ارزش‌گذاری باشند ( Cheng, Liu & Schaefer, 1996).

مطالعه بر روی سودهای پایدار برای اولین بار توسط بیور و همکاران صورت گرفت و از نظر تجربی در ارتباط با ارزش اوراق بهادار بود. آنان از نظریه «سودهای تحریف نشده‌[۴۶]» یعنی سودهای پایدار، برای پیش‌بینی سودهای مورد انتظار آتی استفاده کردند و تلاش کردند تا سودهای پایدارمورد انتظار را به یک مدل تعادلی اوراق بهادار پیوند دهند. با وجود آنکه السون(Ohlson, 1987) بیان می‌دارد که نظریه سودهای پایدار مورد انتظار هیچ تفاوت و یا رجحانی بر سودهای مورد انتظار ندارد، ولی آنان نشان می‌دهند که نه تنها سودهای پایدار دارای محتوای اطلاعاتی وسیع‌تری نسبت به جریان سودهای گذشته هستند، بلکه دارای تأثیراتی وابسته به ارزش برا ی ارزش‌گذاری شرکت می‌باشند. همچنین یافته های آنان هم از جنبه نظری و هم از نظر تجربی به مرتبط ساختن قیمت فعلی به سودهای پایدار (یعنی سودهای مورد انتظار آتی‌) و همین­طور سودهای فعلی به سودهای پایدار کمک می‌کند. (Beaver, Lambert & Morse 1980).

اسلوان (Sloan, 1996) دریافت که برگشت­پذیری سود که قابل نسبت دادن به جزء تعهدی سودها است در مقابل آن بخش قابل انتساب به جزء جریان­های نقدی سود، از ماندگاری کمتری برخوردار است‌. نتیجه‌گیری اسلوان براین موضوع استوار است که در پیش ­بینی سود آتی ضریب همبستگی بخش تعهدی از بخش نقدی بیشتر است. او سپس نشان می‌دهد که اجزای تعهدی در مقایسه با اجزای جریان­های نقدی از درجه بازگشت میانگین بالاتری (یعنی ماندگاری کمتری‌) در سودها برخوردارند.

همان­طور که در تحقیق اسلوان نشان داده شده است‌، برگشت میانگین در پرتفوی اجزای تعهدی با حداکثر میزان ممکن‌، نسبت به جریان نقدی، سریع­تر اتفاق می‌افتد. برگشت میانگین بالاتر یا به تعبیری ماندگاری کمتر اجزای تعهدی را هم می‌توان به عنوان مشاهده‌ای از به هنگام بودن غیرمتقارن اجزای سودها تلقی کرد. انتظار می‌رود به هنگام بودن غیرمتقارن در درک اطلاعات وابسته به ارزش، به شکل ماندگاری غیرمتقارن در سودها نمود یابد. این موضوع بر این امر دلالت دارد که روش­های حسابداری یا عکس‌العمل‌های بازار، که بیشتر اطلاعات را مبتنی بر زمان ارائه می‌کنند، مانند شناخت اجزای تعهدی یا عکس‌العمل‌های بازار به اخبار خوب‌، از ماندگاری کمتری برخوردار خواهند بود (یا برگشت میانگین بیشتری خواهند داشت‌).

السون (Ohlson, 1987) با آزمودن مدلی که در آن جریان نقدی، در رابطه سود-بازده دارای ضریب با اهمیتی بود، دریافت که بازار، وزن­های متفاوتی به جریان نقدی و جزء تعهدی سودهای فعلی می‌دهد.

بیشتر مطالعات بر روی محتوای فزاینده اطلاعات‌، سودهای حسابداری را به صورت جریان نقدی حاصل از عملیات‌، اجزای تعهدی جاری و اجزای تعهدی غیرجاری تجزیه نموده و بازده سهام را با هر یک از اجزا مرتبط می‌سازند . Pfeiffer, Elgers, Lo &.Recs, 1998)). قبل از الزامی شدن تهیه صورت جریان وجوه نقد توسط هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی آمریکا در سال ۱۹۸۷، در تحقیقات انجام شده عموماً از استهلاک و استهلاک دارایی­ های نامشهود به عنوان اقلام تعهدی خالص برای تفکیک سودها به دو جزء تعهدی و جریان­های نقدی استفاده می‌شد.

بوئن، بورگ استالر ودالی(Bowen, Burgstahler & Daley, 1987) در تحقیقی به بررسی محتوای افزاینده اطلاعاتی ارقام تعهدی و نقدی پرداختند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که اطلاعات مربوط به جریان­های نقدی دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی نسبت به سود است. هم چنین اطلاعات مربوط به جریان­های نقدی دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی نسبت به اطلاعات توامان سود وسرمایه در گردش حاصل از عملیات بوده و اطلاعات مربوط به جریان­های تعهدی(سود و سرمایه درگردش حاصل از عملیات) به صورت جداگانه و همچنین به صورت توامان، دارای محتوای افزاینده اطلاعاتی نسبت به جریان­های نقدی می­باشند.

عاشق علی (Ali, 1994) به بررسی محتوای افزاینده اطلاعاتی سود، سرمایه در گردش حاصل از عملیات و جریان­های نقدی پرداخت. او در این تحقیق محتوای افزاینده اطلاعاتی سود بر سرمایه در گردش حاصل از عملیات و جریان­های نقدی را تأیید نمود. همچنین در این آزمون محتوای افزاینده اطلاعاتی سرمایه در گردش حاصل از عملیات بر سود و جریان­های نقدی نیز تأیید شد. ولی ‌در مورد محتوای افزاینده اطلاعاتی وجوه نقد حاصل از عملیات بر سایر عوامل، دو حالت مشاهده شد: در حالتی که شرکت­های مورد مطالعه تغییرات کمی در وجوه نقد حاصل از عملیات داشته اند، محتوای افزاینده اطلاعاتی نسبت به سایرین مشاهده شد؛ و در حالتی که شرکت­های مورد مطالعه تغییرات بزرگی (زیادی) در وجوه نقد حاصل از عملیات داشته اند، محتوای افزاینده اطلاعاتی نسبت به سایرین مشاهده نشد.

دیچاو و همکاران (Dechow and Et al, 2004) پایداری و قیمت­ گذاری اجزای نقدی سود را مورد بررسی قرار دادند. آن ها اجزای نقدی سود را به سه جزء، مانده وجوه نقد، وجوه نقد پرداختی به اعتباردهندگان و وجوه نقد پرداختی به سهام‌داران تجزیه کردند و دریافتند اجزای پایدارتر سود، که در این تحقیق وجوه پرداختی به سهام‌داران بود، رابطه معنی­داری با قیمت سهام دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...