آنچه در این مبحث مطرح خواهد شد، آثار مختلف مثبت و منفی است که از اجرای مجازات در ملأعام بر فرد مجرم باقی می­ماند. معرفی نمودن مجرمان از طریق اجرای مجازات در ملأعام به شیوه ­های متفاوت(گرداندن آنها در محله­های شهر، لوله­ی آفتابه به گردن آنها آویختن، سوار کردن آنها بر چهارپایان و جولان دادن آنها در اماکن عمومی، پوشانیدن لباس زن بر آنها و به نمایش گذاردن آنها و غیره)قطعا تاثیرات منفی زیادی بر آنها خواهد گذاشت، ضمن اینکه از جنبه­ های مثبت این امور نیز نباید غافل ماند.
بحث در این باره فرصتی است برای اندیشیدن بیشتر به فرد مجرم به هنگام تحمل مجازات در ملأعام و انتخاب این شیوه اجرای مجازات توسط دست­اندرکاران دستگاه قضا. این مبحث تحت عنوان آثار فردی اجرای مجازات در ملأعام شامل دو گفتار آثار فردی مثبت و آثار فردی منفی خواهد بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آثار فردی مثبت
با تامل در کارکردها و نتایج اجرای مجازات در ملأعام که امروزه با شیوه ­های متنوعی اجرامی­شود، می­توان دریافت که اعمال این مجازات­ها آثار و پیامدهای مثبت قابل توجهی بر مجرم ایجاد نمی­ شود و آنچه در این خصوص بیشتر به چشم می­خورد آثار منفی است. هر چند در تاثیرات اجرای مجازات در ملأعام در اصلاح و تنبّه مجرم تردیدهای فراوانی وجود دارد ولی شایسته است به مانند اصل اجرای مجازات به بحث در این باره پرداخته شود.
امکان تنبّه و بازپروری مجرم
سازگاری مجدد مجرم با جامعه و تنبّه وی از جمله مهمترین اهدافی است که از اجرای مجازات­ها انتظار می­رود و در مکتب اسلام نیز بر این جنبه از اهداف مجازات­ها در قالب نهادهایی چون عفو و توبه تاکید شده است. هرچند در تحقق این هدف با اعمال مجازات در ملأعام تردیدهای فراوانی وجود دارد ولی نباید منکر این امر شد که اعمال مجازات در ملأعام در مواردی و نسبت به برخی از مجرمان ممکن است باعث برانگیخته شدن حس ندامت و پشیمانی شده و همین امر زمینه­ ساز بازگشت مجدد مجرم به اجتماع گردد.
منتسکیو در کتاب روح­القوانین خجلت را مانند یک بلیه برای مردم دانسته و بزرگترین قسمت مجازات را ننگ تحمل مجازات می­داند (منتسکیو، ۱۳۶۲: ۲۰۱). بنابراین، به نظر می­رسد که برخی مجرمان که تجربه­ تلخ تحمل مجازات در ملأعام را دارند در اعمال آتی خود جنبه احتیاط را رعایت خواهند کرد. البته باید توجه داشت که تحقق هدف مهم تنبّه و بازگشت مجرم به اجتماع با اعمال اجرای مجازات در ملأعام در همه مجرمین غیر ممکن است، چه بسا در بسیاری از آنها ایجاد کینه و انتقام نماید و زمینه ساز جرایم بزرگتر توسط آنان گردد. اما تاثیر این شیوه­ اجرای مجازات را در بعضی از مجرمین مخصوصا افرادی که سابقه دار نیستند و یا سابقه­ چندانی ندارند نباید انکار کرد.
در این مورد یکی از حقوقدانان معتقد است: سرزنش در مقابل مردم برای مجرمین اتفاقی موثر ولی برای اشخاصی که به ارتکاب جرم عادت کرده ­اند بی­اثر می­باشد (ملک اسمعیلی، ۱۳۵۵: ۲۱۲). البته این گفته نیز به طور مطلق به کار رفته است چرا که اصلاح و تنبّه نسبت به مجرمین مختلف متفاوت است هرچند تحقق این هدف در مجرمان بی­سابقه یا کم سابقه بیشتر است.
در مجموع می­توان گفت خجلت و شرمساری ناشی از اجرای مجازات در ملأعام می ­تواند انگیزه­ای موثر در تعدادی از مجرمین برای جلوگیری از ارتکاب جرایم دیگر توسط آنان باشد. ولی باید توجه داشت که اجرای مجازات اگر همراه با احترام به شان و منزلت والای انسانی باشد نتایج مفیدتری خواهد داشت؛ زیرا برخورد غیرانسانی با مجرم و استفاده از شیوه ­های غیراخلاقی نتیجه­ای معکوس در پی خواهد داشت.
ارعاب و بازدارندگی خاص
پیشگیری خاص یا بازداشتن مجرم از ارتکاب جرایم بعدی، یکی از مهمترین اهدافی است که در نظام­های مختلف کیفری تعقیب می­ شود. ترس و ارعابی که به خاطر اعمال مجازات بر مجرم چیره خواهد شد، می ­تواند انگیزه­ بسیار مهمی در جهت بازداشت او از ارتکاب جرایم دیگر باشد. لذا همانگونه که طرفداران اجرای مجازات در ملأعام (نیازی،۱۳۸۰: ۲۳ و ۴)معتقد به پیشگیری از ارتکاب جرایم و کاهش آمار از طریق ترس و ارعاب ناشی از اجرای این گونه مجازاتها هستند، در خصوص اجرای مجازات در ملأعام نیز می­توان در مورد برخی مجرمین قائل به این نظر بود؛ زیرا اگر مجرم با این شیوه اجرای مجازات مرعوب شود از انجام اعمالی که او را دوباره در چنین موقعیتی قرار دهد اجتناب خواهد نمود و بدین لحاظ است که گفته شده است: شرمساری مجرم مانع ارتکاب جرم در آینده خواهد شد (مکارم شیرازی،۱۳۷۳: ۳۶۵).
از لحاظ روانشناختی نیز برخی عقیده بر این است که اعمال و رفتار گذشته­ی انسان و تجربه ­های تلخ و شیرین او در تعیین رفتار آتی او تاثیر دارد و در مورد اجرای مجازات­ در ملأعامفرد مجرم منظره­ی خفت بار اجرای مجازات را با خود تداعی کرده و همین امر باعث می­ شود دیگر به راحتی مرتکب جرم نشود.[۵۳] با وجود این به نظر می­رسد که ارعاب مجرم و پیشگیری فردی مهمترین هدفی است که از اجرای مجازات در ملأعام انتظار می­رود. در این خصوص، یکی از حقوقدانان (صلاحی، ۱۳۵۲: ۱۰)معتقد است که ترس از مجازات نیز یکی از عواملی است که می ­تواند تا حد زیادی موجبات جلوگیری از ارتکاب جرم و یا خودداری از تکرار ان را فراهم کند و بدین لحاظ هدف نخستین مجازات باید بازداشتن مجرم از زیان رساندن دوباره به دیگران باشد.
البته لازم به ذکر است که در فقه جزایی اسلام هم سیاست مبارزه با بزهکاری صرفا مبتنی بر ترس نیست چراکه هرگز بهترین ابزار تعلیم اخلاق و هدایت رفتار انسان به ویژه مجرم ترس از مجازات­هایی که اجرا می­ شود نیست (صادقی، ۱۳۷۳: ۳۱۹).
آثار فردی منفی
در کنار آثار مثبتی که ممکن است از اعمال اجرای مجازات در ملأعام بر مجرم حاصل گردد، آثار منفی گوناگونی نیز ممکن است ایجاد شود. از جمله این این آثار می­توان به مواردی مثل افزایش حس انتقام جویی مجرم، دشوار ساختن اصلاح و بازپروری مجرم و خدشه­دار کردن اصل کرامت انسانی اشاره نمود.
برچسب زنی
با اعمال شیوه ­های نادرست در هنگام معرفی مجرم به اجتماع مانند سوار کردن مجرم بر الاغ و گرداندن او در محله­ها یا انداختن آفتابه بر گردن مجرم به هنگام گرداندن او در میان مردم و سایر رفتارهای مشابه، نه تنها نمی­ توان به اصلاح و تنبه مجرم بست بلکه این­گونه اعمال سبب بر چسب­زنی به او شده و او را بیش از پیش متجری نموده و به سمت رفتارهای نابهنجارتر سوق خواهد داد. به گفته­ی یکی از جرم­شناسان (مظلومان، ۱۳۵۲: ۵۴)، صرفا به مجازات اندیشیدن بدون توجه به اینکه ممکن است شخصیت­ها و اعتبارهایی نابود گردد نه تنها مجرم را اصلاح نخواهد کرد بلکه او را عاصی­تر خواهد ساخت.
باید توجه داشت که بر چسب زنی به مجرم به هنگام معرفی مجرم به اجتماع نه تنها نابودی اعمال بزهکارانه نخواهد گردید چه بسا بر ناراحتی­ها و مشکلات درونی مجرم خواهد افزود و از او فردی کینه جو خلق خواهد کرد که علیه اجتماع و افراد آن قیام خواهد نمود و به دنبال انتقام خواهد بود. با لکه دار کردن حیثیتو شخصیت مجرم در میان افراد جامعه ممکن است مجرمانی که امید به اصلاح و تنبه آنها می­رود، مایوس شده و در پی انتقام­جویی برآیند و حتی ممکن است برخی مجرمین این گونه اعمال را در حق خود نوعی بی­ عدالتی تلقی نمایند. در حقیقت در این گونه موارد، نفس اعمال مجازات مجرم را فاسدتر خواهد کرد و او را برای مقابله با اجتماع آماده­تر خواهد ساخت.
به علاوه عده­ای از مجرمان هستند که خود را مظلوم و قربانی اجتماع می­دانند و به مکانیسم دلیل تراشی توسل می­جویند (صانعی، ۱۳۷۲: ۱۶). در مورد اینگونه از افراد، اگر مجازات توام با اعمال غیر انسانی و توهین­آمیز باشد قطعا این باور مظلومیت در آنها تقویت خواهد یافت.
پس با شناساندن مجرم به مردم همراه با تحقیر او در ملأعام نه تنها نمی­ توان به نتایج شایسته­ای دست یافت بلکه این امر تاثیرات نامطلوبی بر فرد مجرم خواهد گذاشت؛ علاوه بر این پایگاه و موقعیت اجتماعی مجرم را از او خواهد گرفت و باعث انتقام­جویی او از اجتماع خواهد شد.یکی از جرم­شناسان[۵۴]درباره انتشار اخبار و دعوت از خبرنگاران برای معرفی مجرمان معتقد است که افراط­گرایی در واکنش کیفر قطعا موجب کاهش جمعیت کیفری نخواهد شد و وقتی با مجرمی این­گونه برخورد شود او خود را دشمن جامعه خواهد دید و در ضمن جری­تر شدن مجرم خوی انسانی در او از بین رفته و به سوی ارتکاب جرایم بزرگتر خواهد رفت.
بنابراین فردی که شخصیت و حرمت انسانی او در جریان مجازات در ملأعام بشدت آسیب دیده و این تنها عامل کنترل کننده درونی در مقابل آلوده شدن به جرم از میان رفته است، امیدی به اصلاح و بازگشت وی به جامعه نمی­رود و بر فرض اگر روزی بخواهد به جامعه بازگردد، با توجه به اینکه شان و حیثیت او لگدمال شده و افراد جامعه او را طرد می­نمایند، چنین امری میسر نخواهد بود.
با توجه به آنچه ذکر گردید، می­توان دریافت تا زمانی که مجرمین نتوانند خود را در قالب انسانی برخوردار از زمینه­ رشد و تعالی ببینند و برای خود احترام و ارزش قائل شوند نه تنها نمی­ توان انتظار اصلاح آنها را داشت بلکه با توجه به برچسبی که به آنها زده شده درصدد گرفتن انتقام از اجتماع برخواهند آمد و به جای بازگشت دوباره به جامعه در پی تلافی و جبران کردن حقارت و خواری که نسبت به آنها اعمال شده خواهند بود. پس حقوق جزا باید وسایلی فراهم آورد که از انسانهای منحرف، انسانهای شرافتمند و مفید خلق کند نه آنکه به طور سنتی علیه آنها قیام کند (مظلومان،۱۳۵۲: ۳۶). و آنها را ناسازگار به اجتماع تحویل دهد چرا که خطرناک­تر از گذشته خواهند بود و مرتکب جرایم سنگین­تری خواهند شد. لذا هنگام مجازات کردن مجرم باید به شرایط و مقتضیات گوناگون توجه نمود.
خدشه دار کردن کرامت انسانی مجرم
سزاوار نیست که در هنگام اجرای مجازات با مجرم به گونه ­ای تحقیرآمیز و خفت­بار رفتار نمود و با توسل به ابزارهای غیرانسانی او را در بین همگان پست نمود چرا که در درجه­ اول یک انسان است و به عنوان خلیفه­الله دارای کرامت است. شان و مرتبه­ی او تا چنان حدب واجد اهمیت است که به راحتی نمی­ توان آن را مورد تعرض قرار داد. در مکتب مبین اسلام نیز عقیده بر این است که انسان دارای کرامت خدادادی است. علاوه براین، در مکتبهای انسان­مدار و بشردوستانه عقیده بر این است که وقتی متهم به مجازات محکوم شد باید کرامت ذاتی او را به عنوان انسان محفوظ داشت (اردبیلی،۱۳۸۰: ۱۴۴). در قوانین مختلف حقوق ایران در مواد واصول متعدد و همچنین در اعلامیه­ی جهانی حقوق بشر بر رعایت حیثیت و کرامت انسانی متهم و مجرم تاکید فراوان شده است و پایمال کردن شرافت و حقوق اولیه­ یک انسان و تحقیر نمودن او منع شده است. در همین خصوص باید گفت مجازات مجرم با بهره گرفتن از ابزارها و روش های خوارکننده­ای مثل گذاشتن آفتابه در دهان مجرم و گرداندن او در شهر ابعادی از تحفیر انسانی را در ملأعام به نمایش می­ گذارد که نقض آشکار حقوق بشر و حقوق مسلم مجرم و یا متهم است. با اجرای اینگونه مجازات­ها نسبت به مجرم، او در میان همگان انگشت­نما می­ شود و با زدن برچسب مجرمیت بر پیشانی او، اعتبار وحیثیت اجتماعی­اش لکه­دار می­گردد.
با اجرای مجازات در ملأعام ارزش انسانی تنزل می­یابد و در حقیقت با اعمال این گونه مجازات­ها شخص محکوم از دوطرف کیفر می­بیند، یکی از طرف مجریان عدالت و دیگری از افکار عامه و این مجازات ترذیلی رسوا کننده ­ای است که اثرات آن را از خاطر مجرم نمی­ توان زدود. با توجه به همین ملاحضات است که یکی از ضمانت­های اساسی مشترک میان صور گوناگون واکنش­های کیفری، رعایت اصل کرامت انسانی است.
مجرمی که در ملأعام مجازات می­گردد برای همیشه، در انظار عمومی فردی بی­آبرو و بی­حیثیت جلوه می­ کند. زیرا اجرای مجازات در ملأعام آنچنان به شرافت و کرامت انسانی او لطمه می­زند و او را بی­شخصیت می­سازد که پس از آن چنانچه تمام سعی خود را در جهت رفع لطمه­ای که به شرافت و حیثیت­اش وارد شده معطوف سازد باز هم قادر به ترمیم آن نخواهد شد.
پس نباید از نظر دور داشت که مجرمین در جامعه دارای شخصیت هستند و به خاطر انسان بودن آنها، جامعه نباید به راحتی به آبروی آنها لطمه وارد کند چرا که مجرم مستحق همان چیزی است که نفس اعمال مجازات آن را اقتضا می­ کند نه بیشتر از آن. بنابراین، ارتکاب جرایم به دیگران از جمله مجریان عدالت اجازه نمی­دهد به کرامت و شخصیت مجرم تجاوز نمایند. چراکه همین امر ممکن است باعث گستاخ شدن فرد مجرم و از بین رفتن زمینه­ اصلاح در او گشته و موجب گردد دیگر هراسی از ارتکاب جرم نداشته باشد چون دیگر جایگاه و شخصیتی برای او نمانده است. پس رفتار مجریان دستگاه قضا با مجرم نباید چنان وجهی به خود بگیرد که شان و مقام او را تا حد یک حیوان تنزل دهد بلکه نرمی و لطافت است که می­توان به بازسازی و اصلاح مجرم امیدوار بود.
یکی از جرمشناسان دراین­باره معتقد است اگر در زمان های گذشته به اجرای برخی مجازات­ها در ملأعام یا به نمایش گذاشتن محکوم در میادین عمومی متوسل می­شدند حقوق امروزی نیز ابایی از لطمه زدن به شهرت و مفتضح کردن مجرم ندارد (بولک،۱۳۸۵: ۷۲).
دشوار ساختن اصلاح و تربیت مجرم
اصلاح مجرم از اهداف نوین و مهم اعمال مجازات است که موجب می­گردد مجرم از تحمل مجازات مهذب شده و دوباره به اجتماع برگردد. به طور کلی در مورد تاثیر اجرای مجازات­ها در ملأعام می­توان اظهار نمود که این­گونه مجازات­ها اصلاح مجرم را دشوارتر می­سازد؛ چون در اصلاح مجرم پس از شناساندن او به مردم و احیانا ریختن آبرویش، تردیدهای زیادی وجود دارد. حال اگر اجرای مجازات در ملأعام همراه اشکال و ابزارهای ترذیلی و خوارکننده صورت گیرد به مراتب اصلاح مجرم مشکل­تر خواهد شد و همین خود ممکن است زمینه­ ساز انتقام جویی در او باشد.
اجرای مجازات در ملأعام بدون در نظر گرفتن عواطف و احساسات و شخصیت مجرم، او را نه تنها اصلاح نخواهد کرد بلکه او را جری­تر خواهد نمود و زمینه­ گرایش به ارتکاب جرایم بعدی را در آینده فراهم ساخت. در این­باره گفته شده است[۵۵] اجرای مجازات در ملأعام ممکن است به صورت موقت تاثیرگذار باشد اما بعد از مدتی به فراموشی سپرده می­ شود و ممکن است افراد مختلف پس از به مجازات رسیدن یک برهه­ی زمانی از کرده­ی خود پشیمان شوند اما در حقیقت باعث تجری مجرم در جامعه می­ شود. البته این گفته چندان صحیح به نظر نمی­رسد چرا که اولا اعمال مجازات در مورد برخی از مجرمان تاثیر گذار است و موجبات پشیمانی و ندامت را در آنها فراهم می­سازد و ثانیا به نظر می­رسد مردمی که تماشاگران چنین مجازات­هایی هستند زودتر صحنه­های مربوط به آن را فراموش می­ کنند؛ البته این امر نسبی است و در افراد مختلف هم متفاوت است، پس باید توجه داشت که شیوه ­های غیر منطقی و نادرستی که در اجرای مجازات در ملأعام توسط ضابطین و مامورین قضایی به کار گرفته می­ شود و همچنین عکس العمل­هایی که افراد جامعه نسبت به مجرمینی که از طرق مختلف به انها معرفی شده ­اند از خود نشان می­ دهند و مشکلاتی که پس از تحمل مجازات برای مجرم شکل می­گیرد می ­تواند زمینه­ اصلاح و بازپروری را در مجرم از بین ببرد و باعث بروز جرایم دیگری از او شود.
اگر بنا باشد که هر بزهکاری به علت جرمی که مرتکب می­ شود مود انزجار افراد جامعه قرار گیرد و مردم از او گریزان شوند به خوبی می­دانیم که مجرمین بی­شماری هستند که علی­رغم جرم­های مشهودی که مرتکب می­گردند، نه تنها کسی از آنان دوری نمی­کند بلکه کوچکترین خدشه­ای به احترام و شخصیت آنان وارد نمی­گردد. آنان آزادانه، با همه مردم در تماس و معاشرتند در حالیکه می­توان گفت بسیاری از کسانیکه با آنان مراوده دارند، به خوبی به مجرمیت آنان واقف­اند. در حالیکه هریک از این افراد به محض آنکه تحت پیگرد قرار گرفته و محاکمه و محکوم گردیده و در ملأعام مجازات شود، نه تنها برای او احترام و تکریمی وجود نخواهد داشت بلکه همانطور که ذکر شد، پس از تحمل مجازات در انظار عمومی، همه جا احساس تنهایی و انزوا خواهد کرد، چراکه کمتر کسی حاضر به معاشرت و دوستی با او خواهد بود.
بنابراین به خوبی مشاهده می­ شود جرم ارتکابی نیست که مردم را از مجرم گریزان کرده و اصلاح و بازگشت وی را به جامعه دشوار می­سازد بلکه کیفری است که در ملأعام، دستگاه عدالت برای تادیب و اصلاح و ارعاب عمومی بر او تحمیل نموده است. از این به همان نسبتی که افراد بیشتری در مراسم اجرای مجازات او حاضر شوند، مردم نسبت به او کراهت و نفرت بیشتری احساس نموده و او را با بدبینی بیشتری می­نگرند و بالاخره از او بیشتر دوری می­نمایند و اگر مجازات در ملأعام انجام نمی­گرفت، واقعا اینهمه نفرت و بیزاری به وجود نمی­آمد.
در حقیقت بازگشت مجرم به جامعه­ای که در آن حیثیت و آبرویش لکه­دار شده است بسیار دشوار است و باید در انتخاب مجازات و شیوه­ اجرای آن توسط مجریان عدالت نهایت دقت به عمل آید تا از پیامدهای سوء اجرای نامناسب مجازات جلوگیری شود.
دکتر مرتضی محسنی معتقد است بدنامی و رسوایی که لازمه­ی هر حکم کیفری است مانع اصلاح و بازسازی مجرمین است. پس به نظر می­رسد اعمال اقدامات تحقیر کننده و ترذیلی نسبت به مجرم نتیجه­ای عکس روی او خواهد گذاشت و شخصیت ضد اجتماعی مجرم را پیچیده­تر خواهد ساخت و بار سنگین رسوایی ناشی از اعمال و اجرای مجازات در ملأعام تا مدتها بر دوش مجرم خواهد ماند چرا که ترمیم اعتبار و حیثیت از دست رفته بسیار دشوار خواهد شد( محسنی،۱۳۷۵: ۳۳).
در مجموع می­توان گفت با اعمال مجازاتهای خفت باری چون گرداندن مجرم در شهر و معرفی او به همگان به صور قبیحه و تحقیرآمیز و مجبور ساختن او به انجام امور موهن، نمی­ توان به اصلاح مجرم امیدوار بود.
آثار اجتماعی اجرای مجازات در ملأعام
علاوه بر تاثیرات گوناگون مثبت و منفی اجرای مجازات در ملأعام بر مجرم، شایسته است به پیامدهای این کیفر از منظر اجتماعی نیز پرداخته شود چرا که پیکره­ی اجتماع نیز از تاثیرات این کیفر مصون نخواهد ماند؛ ضرورت بحث از آن روست که فرد به عنوان موجودی اجتماعی باید حیات اجتماعی داشته باشد ودر روابط اجتماعی است که افراد می­توانند بر یکدیگر تاثیر بگذارند. جرم به دنبال آن اتخاذ تدابیر سخت کیفری نیز مانند هر پدیده­ اجتماعی تاثیرات مثبت و منفی فراوانی بر بدنه­ی اجتماع خواهد گذاشت. اجرای مجازات در ملأعام به هر شیوه­ای که انجام گیرد در افراد مختلف جامعه تاثیر گذاشته و اجتماع را تحت تاثیر قرا می­دهد. در این قسمت به آثار اجتماعی مثبت و سپس به آثار اجتماعی منفی اجرای مجازات در ملأعام اشاره می­ شود.
آثار مثبت اجرای مجازات در ملأعام
در این گفتار نتایج مثبتی که از اجرای مجازات در ملأعام بر بدنه­ی اجتماع ایجاد می­ شود مورد بررسی قرار می­گیرد؛ از جمله این آثار می­توان به مواردی چون ارعاب و بازدارندگی عمومی، نمایش قبح جرم به جامعه، ایجاد نفرت عمومی از آن و کمک به بر قراری نظم و آرامش عمومی اشاره کرد.
ایجاد ارعاب و بازدارندگی عمومی
هدف کیفر تحمیلی به بزهکار، تنها برقراری تعادل اجتماعی، تنبیه خطای اخلاقی ارتکابی و مجازات مجرم به لحاظ عدم رعایت وظایف اجتماعی و ارضایِ افکار عمومیِ نگران و منزجر نیست. علاوه بر آن، لازم است هر مجازات آن طور انتخاب و اجرا شود که برای دیگران عبرتی باشد و کارکرد پیشگیرانه سودمندی را نیز ایفا کند، مجازات باید کمک کند تا جرمی که به وقوع پیوسته، دیگر بار چه توسط خود مجرم و چه توسط سایر شهروندان تکرار نشود.
در مورد نکته اخیر، کیفر تحمیلی باید برای دیگران یک درس و الگوی نجات بخش محسوب شود؛ در مورد نکته اول: یعنی کیفر باید طوری انتخاب و اعمال شود که موجب سرایت بدی به دیگران گردد. تنبیه برهکار باید کسانی که وسوسه تقلید از او را در سر می­پروراند، به تأمل سودمند و مفید وادارد. به همین لحاظ است که قانونگذار، اغلب به هدف ارعاب انگیزی جمعی توجه دارد و بنابراین مجازات­هایی را پیش ­بینی می­ کند که به لحاظ شدت، سرعت و حتمیت اجرا، افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می­ دهند. هدف ارعاب­انگیزی در جوامع کهن در قالب اعمال تنبیه­های وحشتناک و بی­رحمانه، به منظور ترساندن بزهکارانِ احتمالی، جلوگیری از تکرار جرم توسط مجرمین و به وحشت انداختن اطرافیانِ آنان از طریق صحنه تنبیه، تحقق می­یافت.(بولُک،۱۳۸۵: ۳۲)
از زمان های گذشته اعتقاد به نقش ارعاب و بازدارندگی عمومی مجازات­ها وجود داشته و اکنون نیز یکی از اهداف مهم اعمال مجازات­ها محسوب می­گردد. ارعاب حاصل از مجازات نه تنها برای بزهکاران می ­تواند مفید فایده واقع شود بلکه برای اشخاص دیگر به ویژه بزهکاران بالقوه و کسانی که به فکر ارتکاب بزه هستند نیز مثمرثمر است.بدین جهت لازم است هر مجازات­طوری انتخاب شود که برای دیگران درس عبرتی باشد و کارکرد پیشگیرانه سودمندی ایفا کند(همان: ۳۱). پس اعمال مجازات باید کمک کند تا جرمی که به وقوع پیوسته دیگر بار چه توسط همان مجرم چه توسط سایر شهروندان تکرار نشود.
در کنار این هدف مجازات، حقوقدانان یکی از خصوصیاتی که برای مجازات بر شمرده­اند رسوا کنندگی است و معتقدند این خصوصیات مجازات علاوه بر بازدارندگی خاص باعث می­ شود عده زیادی از مجرمان بالقوه از ترس انکه آبرو و شخصیت اجتماعی خود را از دست بدهند از بزهکاری خوداری نمایند (صانعی، ۱۳۷۲: ۱۸۳). به نظر می­رسد که این خصیصه­ی مجازات نقش به سزایی در پیشگیری سایر افراد جامعه مخصوصا مجرمان بالقوه داشته باشد و اجرای مجازات در ملأعام این نقش را به خوبی ایفا می­ کند و این هدف را برآورده می­سازد.
بنابراین مجرمی که از قانون تخطی کرده و حریم آن را نقض نموده لازم است به مجازات برسد و اجتماع از مجازاتش با خبر شوند چرا که اجرای کیفر در ملأعام باعث می­ شود که مجرمان بالقوه متنبه شوند و یا کسانی که در شرف انجام بزه هستند نتوانند به مقصود خود برسند و نیتشان را عملی نمایند.
با توجه به همه این مطالب می­توان گفت طرفداران اجرای مجازات در ملأعام معتقدند که یکی از وظایف مجازاتها که عبرت گیری دیگران و ارعاب انگیزی است با دیدن صحنه­ی مجازاتها و ترس حاصل از آنها تحقق پیدا می­ کند. چنان که دما نیز معتقد است: هدف از اجرای مجازات در ملأعام و ارعاب ناشی از آن مهار کسانی است که تنها به لحاظ همین ترس از ارتکاب جرم خودداری می­ کنند (بولک،۱۳۸۵: ۳۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...