جدول ۴-۹- جدول توصیفی متغیر کنترل رفتاری ادراک شده ۷۱
جدول ۴-۱۰- جدول توصیفی متغیر قصد کارآفرینانه ۷۲
جدول ۴-۱۱- نتایج حاصل از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف ۷۳
جدول ۴-۱۲- نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون ۷۴
جدول ۴-۱۳- شاخص های نیکویی برازش مدل ۷۵
جدول ۴-۱۴- نتایج آزمون فرضیه های تحقیق ۷۶
فهرست اشکال
عنوان صفحه
شکل ۱-۱- مدل تحقیق ۱۴
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ۴-۱- نمودار ستونی جنسیت ۶۳
نمودار ۴-۲- نمودار ستونی سن ۶۴
نمودار ۴-۳- نمودار هیستوگرام متغیر دانش ۶۵
نمودار ۴-۴- نمودار هیستوگرام متغیر تجربه ۶۶
نمودار ۴-۵- نمودار هیستوگرام متغیر ویژگی های شخصیتی ۶۷
نمودار ۴-۶- نمودار هیستوگرام متغیر خانواده ۶۸
نمودار ۴-۷- نمودار هیستوگرام متغیر نگرش ۶۹
نمودار ۴-۸- نمودار هیستوگرام متغیر هنجارهای اجتماعی ۷۰
نمودار ۴-۹- نمودار هیستوگرام متغیر کنترل رفتاری ادراک شده ۷۱
نمودار ۴-۱۰- نمودار هیستوگرام متغیر قصد کارآفرینانه ۷۲
چکیده:
با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی که امروزه کشور ما با آن مواجه است، ضروری است راهکارهای جدید جهت رفع معضل بیکاری به ویژه در قشر جوان جامعه اندیشه شود. این امر میسر نمی گردد مگر در سایه خلاقیت و نوآوری و توجه به مقوله کارآفرینی. زیرا کارآفرینی موتور محرک توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال میباشد. از طرف دیگر، دانشگاهها در تربیت نیروهای ماهر جهت ورود به بازارکار نقشی حیاتی ایفا مینمایند. با توجه به اهمیت موضوع، تحقیق حاضر به بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان پرداخته است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت مورد بررسی قرار گرفته و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و در ادامه از مدل یابی معادلات ساختاری در تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون ۱۹ فرضیه مطرح شده در این تحقیق استفاده گردیده است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نوع همبستگی است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که دانش، تجربه، خانواده، ویژگی های شخصیتی، کنترل رفتاری ادراک شده، انگیزش و همچنین هنجارهای اجتماعی عوامل تاثیر گذار بر قصد کارآفرینانه دانشجویان می باشند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

واژگان کلیدیکارآفرینی، دانشگاه، رشت
فصـل اول
کلیـات تحقیـق
۱-۱ مقدمه
امروزه چالش های اشتغال یا موضوع کار و بی کاری نه تنها یکی از مهمترین مسایل اجتماعی روز جهان در کشور ما به شمار می آید، بلکه با توجه به میزان رشد جمعیت در دو دهه گذشته می توان آن را مهمترین چالش اجتماعی چند دهه آینده به حساب آورد (بارانی و دیگران، ۱۳۸۸، ۷۴). بحران بیکاری به عنوان یک معضل، تمام جنبه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی یک جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و گاهی اثرات غیرقابل جبرانی بر جای می گذارد. حل این مشکل، سیاستگذاران غالب کشورها را با چالشهای بزرگی روبرو کرده است، به گونه ای که می توان گفت ثبات و زوال برخی از دولت ها در گروی حل بحران بیکاری می باشد (صالحی و برادران، ۱۳۸۵، ۱۸۴). از سوی دیگر، واضح است که دولت به دلیل سیاستهای مبنی بر کاهش تصدی گری ها و واگذاری امور به بخش غیردولتی و همچنین محدودیت در امکانات، نمی تواند برای تمامی دانشجویان و فارغ التحصیلان شغل ایجاد نماید (Howell and Avolio, 2002). در این شرایط، دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاهها نیز دریافته اند زمانی که وارد محیطهای کاری متغیر، پویا و پیچیده شوند، عواملی مانند جهانی شدن، رقابت و رشد سریع فناوری، دنیای فرصتهای کاری را تغییر داده، انتظارات کارفرمایان تغییر یافته و آنها نیاز به کارکنانی دارند که رفتارها و گرایشهای کارآفرینانه از خود نشان دهند (Jones & English, 2004). بنابراین برانگیختن قصد کارآفرینانه یکی از بهترین راه های استفاده از این نیروهای تحصیل کرده است تا با تکیه بر مهارتهای آموزشی خود به ایجاد کسب و کار بپردازد (Ardagna and Lusardi, 2008).
۱-۲ بیان مسأله
امروزه پدیده بیکاری یکی از مهمترین معضلات اقتصادی و اجتماعی عصر حاضر محسوب می شود که در پی آن ناهنجاریهای فراوانی در جامعه بروز پیدا می کند. از آنجا که کشور ما نیز با معضل بیکاری جوانان روبروست، شایسته است که راه حلی مناسب جهت برون رفت از وضعیت موجود اندیشیده شود (آمدی و دیگران، ۱۳۸۸). این مهم میسر نمی گردد، مگر در سایه خلاقیت و نوآوری و توجه به مقوله کارآفرینی. زیرا کارآفرینی قابلیتی است که می تواند نظام های امروزی را در این برهه حساس نجات داده و به بقای آنان کمک نماید (کمالیان و دیگران، ۱۳۸۹). در واقع کارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که به توان خلاقیت انسانها برمیگردد و زمانی کارآفرینی واقعی اتفاق می افتد که افراد راه های معمولی و همیشگی تفکر و عمل را کنارگذاشته و با نگاهی نو و متفاوت راه ها و ایده های جدید را به کار گیرند (جمشیدی فر و دیگران، ۱۳۸۹، ۵۵). امروزه همگان دریافته اند که جوامعی که به منابع انسانی متکی بوده اند تا به منابع زیرزمینی، در بلندمدت موفقتر و سرافرازتر بوده اند. در نتیجه، با توجه به نقشی که کارآفرینی در حیات اقتصادی دارد، می توان توسعه آن را یکی از اساسی ترین فعالیتها برای نیل به توسعه اقتصادی دانست و در حال حاضر، توسعه کارآفرینی بخشی جدایی ناپذیر و کلیدی از مباحث توسعه اقتصادی هم در کشورهای پیشرفته و هم در حال توسعه است (Ziaee, 2004). بنابراین آنچه که در شرایط جاری کشور ما ضرورتش بیش از پیش احساس می شود پرداختن به مقوله کارآفرینی است. زیرا افراد کارآفرین با بهره گیری از فرصت های موجود توان ایجاد کسب و کارهای جدید را دارند و از این طریق سبب افزایش تولید ملی و کاهش معضل بیکاری می گردند (دلجوی شهیر، ۱۳۸۸). علاوه بر این، به دلیل کاهش تصدیگری دولت، استخدام تمامی جوانان جویای کار و فارغ التحصیلان دانشگاه ها در دستگاه های دولتی امری است امکان ناپذیر. از اینرو بهره گیری از قدرت خلاقه جوانان جهت ایجاد کسب و کارهای جدید و سوق دادن آنها به سوی کارآفرینی، راه حلی است که گره گشای بسیاری از دشواری های اقتصادی خواهد بود (آمدی و دیگران، ۱۳۸۸). اگرچه در برنامه چهارم توسعه کشور توجه خاصی به این مهم شده است و برنامه ریزی و بسترسازی مناسبی درحوزه های اقتصادی، اجتماعی و نظام آموزشی کشور برای توسعه کارآفرینی به ویژه در دانشگاه های کشور صورت پذیرفته است، ولی متاسفانه هنوز نرخ بیکاری فارغ التحصیلان، در میان بیکاران بیشترین نرخ است (قوامی و لطفعلی پور، ۱۳۸۷)، به طوری که طبق آمار، سالانه ۲۷۰ هزار فارغ التحصیل دانشگاهی وارد بازار کار می شوند، اما ظرفیت بازار جوابگوی این تعداد نیست (عزیزی و حسینی، ۱۳۸۵). این امر نشان دهنده این است که اگر چه در کشور ما در چند سال اخیر دانشگاه ها به آموزش کارآفرینی روی آورده اند و نسبت به آموزش کارآفرینی و نقش آن در ایجاد دانش و مهارت دانشجویان همت نموده اند و روند آموزش کارآفرینی رو به رشد بوده است، اما جذب قشر تحصیل کرده در بازار کار، به علت فقدان یکسری توانایی ها و مهارت ها که بخشی از آنها می بایست طی دوران تحصیل در دانشگاه فرا گرفته شوند، هنوز با مشکل مواجه است (آراستی و دیگران، ۱۳۹۰). در شرایط خاص اقتصادی کشور، ایجاد فرصتهای شغلی برای خیل عظیم بیکاران خصوصا فارغ التحصیلان نظام آموزشی، اصلی ترین و مهمترین مشغله تصمیم گیران و برنامه ریزان کلان کشور است و رفع معضل بیکاری، ایجاد و تقویت راهکارهای اشتغالزایی و خوداشتغالی و حرکت به سمت توسعه جامعه، نیاز به تربیت و آموزش افرادکارآفرین، کارآمد و خلاق را دوچندان کرده است (پورآتشی و مختارنیا، ۱۳۸۸، ۱۱۵). بنابراین جهت اشتغالزایی، بالا بردن تولید ناخالص ملی و افزایش رفاه اجتماعی توجه به مقوله کارآفرینی و ایجاد و تقویت روحیه کارآفرینی، به ویژه در میان دانشجویان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است (قاسمی و اسدی، ۱۳۸۹، ۱۴). با این تفاسیر و با توجه به تاکیدی که در ادبیات موضوع برقصد کارآفرینانه صورت گرفته، تحقیق حاضر بر آن است تا عوامل موثر بر آن را بررسی نماید.
۱-۳ اهمیت و ضرورت تحقیق
کارآفرینان در هر جامعه ای از چنان ارزش بالایی برخوردارند که در بسیاری از مواقع بقای آن جامعه را تضمین می نمایند. اهمیت کارآفرینان به دلیل خلق ارزش هایی نظیر کشف دانش جدید، ایجاد تکنولوژی های جدید، بهبود خدمات و محصولات موجود، یافتن راه حل های جدید و خلاقانه جهت تولید کالاها و خدمات متنوع البته با صرف منابع کمتر و غیره می باشد (کمالیان و دیگران، ۱۳۸۹). بنابراین برخورداری جوامع از روحیه کارآفرینی، اصل و اساس پیشرفت اقتصادی کشورها به حساب می آید. در حقیقت علم و دنیای مدیریت با مفهوم روحیه کارآفرینی هویت می یابد. عنصر کارآفرینی با بهره گرفتن از حداقل سرمایه و پس انداز و روش های جدید بهره برداری و ترکیب بهینه عوامل تولید، کارآیی و اثربخشی بنگاه اقتصادی را به حداکثر می رساند. امروزه سه دلیل مهم برای توجه به مقوله کارآفرینی وجود دارد که عبارتند از تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد (قاسمی و اسدی، ۱۳۸۹، ۱۴). از سوی دیگر، موقعیت اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی امروز کشور به گونه ای است که حل مشکلات و تنگناها، الگوها و راه حلهای جدید و متفاوتی را طلب می کند. ترکیب جمعیتی جوان کشور، ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و نیز نوسان بهای نفت از جمله عوامل عمده ای هستند که موجب می شوند سیاستگذاران و تصمیم گیران کلان کشور، به منبع درآمد سهل الوصول دیگری به جز نفت بیندیشند و بی شک آن منبع جز ابتکار، خلاقیت و نوآوری چیز دیگری نیست. اکنون در عرصه جهانی، افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشأ تحولات بزرگی در زمینه های صنعتی، تولیدی و خدماتی شده اند (حیدری و دیگران، ۱۳۹۰، ۱۴۷) و اهمیت آنان به حدی است که گاه از آنان به عنوان قهرمانان ملی یاد می شود. این توسعه کارآفرینی است که چرخ های توسعه اقتصادی کشور را به حرکت در می آورد (دلجوی شهیر، ۱۳۸۸) و کارآفرینان موتور رشد اقتصادی جامعه محسوب می شوند و نقش مهمی در ایجاد تغییرات و پیشرفت های اقتصادی در کشورها ایفا می نمایند (Gurol & Astan, 2006). نکته مهمی که در این زمینه نادیده گرفته شده این است که اکثر تحقیقات صورت گرفته در زمینه کارآفرینی توجه خود را معطوف به فرایند راه اندازی کسب و کار (مرحله بعد از تصمیم گیری) کرده و نسبت به مرحله تصمیم گیری غفلت نموده اند. در واقع، به مرحله تصمیم گیری و به عوامل و عناصری که باعث می شود تا یک فرد تصمیم بگیرد که از میان گزینه های شغلی مختلف، راه اندازی یک کسب و کار جدید را انتخاب کند، توجه چندانی نشان نداده اند (بارانی و دیگران، ۱۳۸۸، ۷۵).
۱-۴ اهداف تحقیق
۱-۴-۱ هدف اصلی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت می باشد.
۱-۴-۲ هدف کاربردی:
استفاده از نتایج تحقیق برای کمک به تقویت روحیه کارآفرینی در دانشجویان
۱-۵ چارچوب نظری
هر تحقیق به یک چارچوب نظری نیاز دارد. چارچوب نظری مبنایی است که تمام تحقیق بر روی آن قرار داده میشود و یک شبکه منطقی، توسعه یافته، توصیف شده و کامل بین متغیرهایی است که از طریق فرآیندهایی مانند مصاحبه، مشاهده و بررسی ادبیات و موضوع فراهم میشود (خاکی، ۱۳۸۲، ۱۶۳). بنابر تحقیقات پیشین، نیاز به موفقیت، ریسک پذیری، تحمل ابهام، نیاز به استقلال، مخاطره پذیری و غیره را می توان از طریق آموزش و فراهم نمودن بسترهای مناسب افزایش داد تا در نتیجه کارآفرینی که از عوامل موثر در رشد و توسعه اقتصادی کشور است، افزایش یابد (حیدری، ۱۳۸۶). نتایج تحقیقات جمشیدی فر و همکاران نیز نشان داد که متغیرهای سن، سطح تحصیلات، دریافت وام، موانع اقتصادی، سابقه فعالیت در کارآفرینی، درآمد، کسب مهارت و ریسک پذیری عوامل مؤثر برای علاقه به کارآفرینی بودند که از متغیرهای سن و موانع اقتصادی، اثر منفی و بقیه متغیرها اثر مثبت داشتند (جمشیدی فر و همکاران، ۱۳۸۹). در نتیجه، پس از شناسایی متغیرهای مناسب باید شبکه ای از روابط میان متغیرها تدوین شود تا بتوان فرضیه های مرتبط با آن را پدید آورد و سپس آزمود. با این تفاسیر، مدل مفهومی تحقیق، برگرفته از مدل بکار رفته در تحقیق «کوئه و همکاران» (۲۰۱۲) به شکل زیر میباشد:
شکل ۱-۱ مدل تحقیق (Koe et al, 2012, 201)
۱-۶ پرسشهای تحقیق
۱-۶-۱- سوال اصلی:
عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان کدامند؟
۱-۶-۲- سوالات فرعی:
۱- آیا دانش بر قصد کارآفرینانه تاثیر دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...