کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو


آخرین مطالب

 



  • برخی از فقهای امامیه و گروهی از فقهای عامه، معتقدند که این حرمت، صرفا ً با دخول به زوجه، ایجاد می شود. اما این دسته از فقها معتقدند که کلمۀ « من » در آیۀ فوق، به صورت قید آمده و ناظر به هر دو دستۀ مادران و دختران می شود.[۴۱]

پس آن چنان که ملاحظه می شود؛ مطابق نظر مشهور فقها و قانون مدنی ایران، رابطۀ زناشوئی در ایجاد این حرمت، دخالتی ندارد.

ب : حرمت بین مرد و زنی که سابقا ً زن پدر یا زن یکی از اجداد یا زن پسر یا زن یکی از احفاد بوده است، هرچند قرابت رضاعی باشد.

مبنای فقهی این بند، آیۀ شریفه ۲۲ از سورۀ نساء است که معنای آن عبارت است از : « نکاح نکنید با کسانی که پدران شما، با آن ها نکاح کرده‌اند . » و نیز آیۀ شریفۀ ۲۳ از همین سوره که چنین می فرماید : « حرام شد ازدواج کردن شما با …. همسران فرزندانتان ‌آنان که از صُلب شما هستند.»

از نظر حقوق ‌دانان، با توجه به کلمۀ نکاح که به صورت مطلق در این آیه، استفاده شده است، دخول شرط ایجاد حرمت نمی باشد و صرف وقوع عقد، کافی برای ایجاد حرمت است و حکم حرمت شامل نکاح دائم و منقطع است. [۴۲]

‌بنابرین‏، با توجه به اطلاق این آیات و نظر حقوق ‌دانان، دخول شرط ایجاد حرمت نبوده و وقوع یا عدم وقوع نزدیکی، تأثیری در حرمت ندارد.

ج : بین مرد با اناث از اولاد زن از هر درجه ولو رضاعی، مشروط بر وقوع زناشوئی بین زن و مرد.

‌بنابرین‏ تنها بندی که در این قسمت، ایجاد حرمت ابدی می کند وقوع نزدیکی بین زن و مرد می‌باشد. پس تأثیر زناشوئی در این قسمت، ایجاد حرمت ابدی بین مرد با اناث از زن می‌باشد. پس اگر زنی از شوهر قبلی، دختری داشته باشد، چنانچه با مرد دیگری ازدواج نموده و با او نزدیکی نماید، شوهر دوم، بر دختر شوهر سابق، حرام مؤبد است. مستند این قول، آیۀ ۲۲ از سورۀ نساء می‌باشد.

دوم : حرمتی که دائمی نیست، بلکه تا زمان برقراری نکاح فی مابین یک زن و شوهر، این حرمت برقرار بوده و با منحل شدن این رابطه، حرمت نیز از بین می رود. این قسمت تحت عنوان خاص «نکاح با کسانی که جمع بین آن ها، ممنوع است»، تحت بررسی قرار می‌گیرد و شامل موارد زیر می‌باشد :

  • نکاح با دو خواهر: این حرمت در مادۀ ۱۰۴۸ قانون مدنی، مقرر گردیده است: «جمع بین دو خواهر، ممنوع است، اگر چه به عقد منقطع باشد.»

مطابق این ماده، اگر مردی دو خواهر را در ضمن یک عقد، به نکاح خویش در آورد، نکاح هر دو باطل است، خواه هر دو را به عقد دائم خویش در آورد یا موقت، یا یکی را دائم و دیگری را موقت، عقد نماید. اما اگر دو خواهر در زمان‌های مختلف به عقد یکدیگر در آیند، عقد سابق، مبطل عقد بعدی می‌باشد. در این حالت، اهمیتی ندارد که عقد سابق، موقت و عقد بعدی، دائم بوده باشد.

  • نکاح با برادرزاده و خواهر زادۀ زن: مادۀ ۱۰۴۹ قانون مدنی در خصوص این حرمت چنین مقرر می‌دارد : «هیچکس نمی تواند دختر برادر زن یا دختر خواهر زن خود را بگیرد، مگر با اجازۀ زن خود. »

چند نکتۀ مهم از این ماده استنباط می شود :

۱ – حرمت این ماده، فقط در خصوص ازدواج زن و مرد است. ‌بنابرین‏ اگر مردی با زنی زنا نماید یا وطی به شبهه نموده باشد، حرمت ازدواج با برادرزاده یا خواهر زادۀ این زن، مقرر در این ماده، جاری نمی باشد.

۲ – نکاح و زناشوئی زن و مرد، نکاح مرد با برادرزاده و یا خواهر زادۀ این زن را باطل نمی سازد، بلکه مطابق صراحت این ماده و همان‌ طور که حقوق ‌دانان معتقدند؛ نفوذ این نکاح، منوط به رضایت همسر این مرد (خاله یا عمۀ زن دوم) می‌باشد.[۴۳]

۳ – در حرمت این نکاح، فرقی میان ازدواج دائم و موقت وجود ندارد. ‌بنابرین‏ حتی اگر همسر این مرد، زوجۀ منقطعۀ او باشد نیز باید برای ازدواج با خواهر زاده و برادرزاده اش، از او اجازه گرفت. همین حکم در موردی که همسر مرد، دائمی بوده، لیکن مرد قصد داشته باشد که برادرزاده یا خواهر زادۀ او را عقد موقت نماید، نیز جاری است.[۴۴]

۴ – حکم این ماده در خصوص رابطۀ بالعکس، مصداق ندارد. به عبارت دیگر، اگر مردی بخواهد عمه یا خالۀ زن فعلی خویش را به عقد دائم و یا موقت خویش در آورد، نیازی به کسب اجازه از زن خویش ندارد و عقد دوم او نیز کاملا ًصحیح و شرعی می‌باشد.

۵ – منع مقرر در این ماده و مادۀ ۱۰۴۸ سابق الذکر، تا زمان سپری شدن عدّۀ طلاق مطلقۀ رجعیه نیز ادامه دارد. ‌بنابرین‏، اگر خواهر یا عمه یا خاله، به طلاق رجعی، مطلقه شده باشند، تا زمان وجود عدّه و احتمال رجوع مرد به ایشان، حرمت نکاح با خواهر یا خواهر زاده و برادرزاده، وجود دارد.[۴۵]

نکتۀ دیگری که باید در این قسمت بدان پرداخته شود، مادۀ ۱۰۵۵ قانون مدنی است که چنین اشعار می‌دارد : «نزدیکی به شبهه و زنا، اگر سابق بر نکاح باشد، از حیث مانعیت نکاح، در حکم نزدیکی با نکاح صحیح است، ولی مبطل نکاح سابق نیست.»

آنچه که از این ماده، استنباط می شود، آن است که حکم زنا و وطی به شبهه نیز در در محارم سببی همانند محارم نسبی است. اگر مردی با زنی زنا نماید یا به شبهه، با وی نزدیکی نماید، آن زن از جهت ایجاد حرمت نکاح، در حکم زوجۀ اوست. نتیجۀ این حکم آن است که نمی تواند با مادر این زن یا دختر او، ازدواج نماید و پسر این مرد نیز حق ازدواج با این زن را ندارد، زیرا این زن، از حیث حرمت نکاح در حکم زوجۀ پدرش می‌باشد. اما این حکم، صرفا ً مربوط به زنا یا وطی به شبهه قبل از نکاح است، بدین معنا که اگر کسی بعد از نکاح با مادر زن خود یا دختر زن خود رابطۀ نامشروع برقرار نماید یا وطی به شبهه نماید، این رابطه، نکاح سابق را از بین نمی برد و مبطل آن نمی باشد. اما اگر این نکاح به هر دلیلی غیر از طلاق رجعی، از بین برود، نکاح مجدد بواسطۀ آن حرمت ناشی از زنا یا وطی به شبهه، امکان ندارد. در طلاق رجعی، ممکن است طرفین در عده بهم رجوع کنند، در این حالت رجوع به نکاح سابقی شده که به حکم شرع و قانون، صحیح بوده است.[۴۶]

این ماده شامل چهار فرض می‌باشد :

اول : نزدیکی به شبهه قبل از نکاح

دوم : نزدیکی به شبهه بعد از نکاح

سوم : زنا قبل از نکاح

چهارم: زنا بعد از نکاح

در خصوص فرض اول و دوم، میان فقها، اختلاف نظر وجود دارد که ذیلا ًبه آن اشاره می شود :

    • عده ای معتقدند که وطی به شبهه، مطلقا ً مانند نکاح است و اگر وطی به شبهه اتفاق افتاده باشد، مرد دیگر نمی تواند با مادر آن زن، ازدواج نماید، اما اگر بعد از ازدواج با مادر، با دختر وطی به شبهه نماید، ازدواج مرد با مادر آن زن، باطل می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:20:00 ب.ظ ]




    1. . D’Zurilla ↑

    1. . Nezzo ↑

    1. . Bermaner and Duglass ↑

    1. . Cooper and Marshall ↑

    1. . Govaerts and Gregoire ↑

    1. . Internal Stressor ↑

    1. . External Stressor ↑

    1. . Lu ↑

    1. . Autonomic Nervous System ↑

    1. . Sympathetic ↑

    1. . Parsympathetic ↑

    1. . Peiffer, V ↑

    1. . Hans selye ↑

    1. . General adaptation syndrome ↑

    1. . Alarm ↑

    1. . Shock ↑

    1. . Anti-shock ↑

    1. . Loo, P, and Loo, H ↑

    1. . Resistance ↑

    1. . Exhaustion ↑

    1. . Academic stress ↑

    1. . Positive activating emotions ↑

    1. . Positive deactivating emotions ↑

    1. . Negative activating emotions ↑

    1. . Negative deactivating emotions ↑

    1. . Test anxiety ↑

    1. .Zeidner ↑

    1. . Goetz ↑

    1. . Attribution-based emotion ↑

    1. . Achievement ↑

    1. . Weiner ↑

    1. . Subjective well-being ↑

    1. . Diener ↑

    1. . Ekman and Davidson ↑

    1. . Andersen and Guerrero ↑

    1. . Meyer and Turner ↑

    1. . Astleitner ↑

    1. . King ↑

    1. . Muris ↑

    1. . Gadzella ↑

    1. . Balogla ↑

    1. . Frustrations ↑

    1. . Conflicts ↑

    1. . Pressures ↑

    1. . Changes ↑

    1. . Self-imposed ↑

    1. . Pekrun ↑

    1. . Goetz, Pekrun, Hall and Haag ↑

    1. . Weiner ↑

    1. . Turner and Schallert ↑

    1. . Heckhausen and Schulz, ↑

    1. . Self-efficacy ↑

    1. . Klassen ↑

    1. . Bandora ↑

    1. . Benight ↑

    1. . Beas ↑

    1. . Salanova ↑

    1. . reciprocal determinism ↑

    1. . behavioral influences ↑

    1. . cognitive influences ↑

    1. . environmental influences ↑

    1. . Locke ↑

    1. . Bandora ↑

    1. . Benight ↑

    1. . Adams ↑

    1. . Beyer ↑

    1. . Locke and Latham ↑

    1. . Analytic thinking ↑

    1. . Proximity ↑

    1. . Specificity ↑

    1. . Difficulty ↑

    1. . Level ↑

    1. . Generality ↑

    1. . Strehgth ↑

    1. . performance accomplishments ↑

    1. . vicarious experience ↑

    1. . verbal persuasion ↑

    1. . physiological states ↑

    1. . Botvin ↑

    1. . World Health Organization (WHO) ↑

    1. . UNICEF ↑

    1. . Rosenthal ↑

    1. . Zimmerman ↑

    1. . Pintrich ↑

    1. . Schunk ↑

    1. . Woolfolk ↑

    1. . Hergenhahn ↑

    1. . Olson ↑

    1. . Slavin ↑

    1. . Santrock ↑

    1. . Active Learning ↑

    1. . Yang ↑

    1. . Liu ↑

    1. . Johnson ↑

    1. . Reciprocal Questioning (Request) ↑

    1. . Manzo ↑

    1. . Witrock ↑

    1. . Self-Awareness Skill ↑

    1. . Empathy Skill ↑

    1. . Effective Communication Skill ↑

    1. . Managing Anger Skill ↑

    1. . Effective Relationship Skill ↑

    1. . Assertive Behavior Skill ↑

    1. . Problem Silving Skill ↑

    1. . Managing Stress Skill ↑

    1. . Decision Making Skill ↑

    1. . Creative Thinking Skill ↑

    1. . Huitt ↑

    1. . فرهنگ معین ↑

    1. . Messages ↑

    1. . Exchange meaning ↑

    1. . Transmit messages ↑

    1. . sharing of experiences ↑

    1. . intrapersonal communication ↑

    1. . interpersonal communication ↑

    1. . Verbal communication ↑

    1. . Nonverbal communication ↑

    1. . Self- awareness ↑

    1. . Self- acceptance ↑

    1. . Self-expression ↑

    1. . Novaco ↑

    1. . Anger ↑

    1. . Gondolf ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:20:00 ب.ظ ]




۲-۲-۵-۱- ابعاد ساختار

ﺍﺯ ﺁﻧﺠـﺎ که ساختار سازمانی ﺷـﺎﻣﻞ ﺍﺑﻌـﺎﺩ رسمیت، پیچیدگی و تمرکز است در ادامه به آن ها ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻪ می‌شود.

رسمیت: رسمیت به میزان یا حدی که مشاغل سازمانی استاندارد شده اند، اشاره می‌کند. اگر شغلی از میزان رسمیت بالایی برخوردار بوده متصدی آن، برای انجام دادن فعالیت های مربوط به آن شغل و این که چه موقعی انجام می شود و چگونه باید انجام شود از حداقل آزادی عمل برخوردار می‌باشد. در چنین حالتی از کارکنان انتظار می رود همیشه نهاده های یکسانی را با روش معینی به کار برند که منجر به نتایج از پیش تعیین شده ای گردد از این رو وقتی رسمیت بالا است، شرح شغل های مشخص، قوانین و مقررات زیاد و دستورالعمل های روشن در خصوص فرایند کار در سازمان وجود دارند. وقتی رسمیت کم است رفتار کارکنان به طور نسبی می‌تواند برنامه ریزی نشده باشد (رمضان نرگسی ۱۳۸۲). به حدی که قوانین، مقررات، خط مشی ها و رویه ها ﺩﺭ ﺳـﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﻋﻤـﺎﻝ می شود،ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺩﺍﺭﺩ. ﺑـﺮﺍی ﻣﺜـﺎﻝ ﺷـﺎﺧﺺ ﻫـﺎﻱ رسمیت در یک ﺳـﺎﺯﻣﺎﻥ ﻣـﻮﺍﺭﺩ ی نظیر ﻧﻤﻮﺩﺍﺭﻫـﺎی سازمانی ، خط مشی های مدون، شرح وظایف ﺳﻴﺴـﺘﻢ ﻫـﺎﻱ مدیریت نظیر مدیریت بر مبنای هدف، سیستم های فنی نظیر تکنیک های بررسی و ارزیابی برنامه و فهرست رسمیقواعد ومقررات را در بر می‌گیرد. (هچ،۱۳۸۵،۲۶۹). حدی که یک سازمان برای جهت دهی رفتار کارکنانش، به قوانین،‌مقررات و رویه ها متکی است، رسمیت نام دارد.(یار احمدی،۱۳۹۱)

رسمیت، اندازه ای از مکتوب بودن،‌ مقررات، قوانین،‌ رویه ها، توصیه های آموزشی و ارتباطات در سازمان است بجـای اینکــه شفاهــی بــاشد(مارش و ماناری،[۳۰] ۱۹۸۱: ۵۰). رسمیت یکی از جنبه‌های مهم ساختار سازمانی است تا جائیکه عده ای ساختار سازمانی را چهارچوب سازمان،‌ مقررات تعامل،‌ ابزار کنترل و رویه های انجام کار می دانند(ویلموت،[۳۱] ۱۹۸۱: ۴۲۷).

رسمیت به درجه استاندارد بودن کارها در سازمان اشاره دارد. اگر رسمیت زیاد باشد، متصدی شغل اختیار کمی برای چگونگی انجام کار دارد. رسمیت ممکن است به صورت صریح و روشن بیان شود یا اینکه ضمنی باشد یعنی آن هم می‌تواند به صورت مکتوب باشد و هم اینکه شامل ادراک کارکنان از مقررات نیز باشد ولی نوع مکتوب آن مورد تأکید سازمان است. مشاغل ساده و تکراری و یکنواخت درجه بالایی از رسمیت را بالقوه پذیرا هستند، در مقابل مشاغلی که به مهارت‌های چندگانه نیاز دارند رسمیت کمی دارند. وکلای دادگستری، مهندسین، کارکنان اجتماعی،‌ کتابداران از آن جمله اند. رسمیت از سطحی به سطح دیگر نیز متفاوت است. کارکنان سطوح بــالا که با کارهای غیر برنامه‌ریزی شده سروکار دارند دارای رسمیت کمی هستند در مقابل کارکنان در سطح پائین و در قسمت تولید دارای رسمیت زیادی هستند(رابینز،[۳۲] ۱۹۸۷: ۶۷-۶۴). رسمیت برای کاهش تنوع صورت می‌گیرد و هماهنگی را تسهیل می‌کند. از مزایای رسمیت بالا این است که ابهام را ازبین می بـــرد ولــی در عــوض اختیــار تصمیم گیری را از افراد سلب می‌کند(فردریکسون،[۳۳] ۱۹۸۶: ۲۸۳).

پیچیدگی: حدود تفکیک درون سازمان را نشان می‌دهد. همچنین میزان تخصص گرائی، تقسیم کار و تعداد سطوح در سلسله مراتب سازمان را اشاره می‌کند. و حد و حدودی که واحدهای سازمانی از لحاظ جغرافیایی پراکنده شده اند را نیز تصریح می‌کند. البته پیچیدگی یک اصطلاح نسبی است.

پیچیدگی، درجه ای از تخصصی کردن افراد برحسب متخصصین شغلی در داخل سازمان است(فرای و اسلاکوم،[۳۴] ۱۹۸۴: ۲۲۶) و ممکن است به وسیله؛ تعداد مکانهایی که کار در آنجا می شود، تعداد مشاغلی که انجام می شود و تعداد سلسله مراتبی که وظایف مختلف را انجام می‌دهند، تعریف و اندازه گیری شود.

پیچیدگی، مشکلات کنترل و هماهنگی را افزایش می‌دهد و سازمان برای حفظ موقعیت خود در مقابل رقبا باید نوآوری را افزایش دهــد(دامانپور،[۳۵] ۱۹۹۶: ۶۹۴). پیچیـدگی حاصــل عــدم اطمینان محیطی است و به طور فرایند چرخشی، محیط پیچیده و متغیر موجب افزایش عدم اطمینان محیطی می شود،‌ با افزایش پیچیدگی و تنوع در محیط، سازمان برای تطبیق با آن، در خود پیچیدگی ایجاد می‌کند. سازمانی که به طور همزمان دارای سطوح سلسله مراتب زیاد (تفکیک عمودی)، حیطه نظارت گسترده (تفکیک افقی) و مکان‌های جغرافیایی چندگانه باشد، بسیار پیچیده است.

الف.۱) تفکیک افقی: به درجه ای از تفکیک بین واحدها ‌بر اساس افراد،‌ کاری که انجام می‌دهند و تحصیلات و آموزشی که دارند،‌ دلالت می‌کند. وقتی سازمان به دانش و مهارت‌های تخصصی زیادی نیاز دارد، پیچیدگی افزایش می‌یابد، ارتباطات بین افراد مشکل شده و هماهنگی مشکل تر می شود. تخصصی کردن مشاغل این معضل را شدت می بخشد. دو نوع شناخته شده تفکیک افقی،‌ تخصص گرایی و تقسیم سازمان به بخش‌های مختلف است که افزایش هر کدام موجب افزایش پیچیدگی می شود(رابینز، ۱۹۸۷: ۵۶).

الف .۲) تفکیک عمودی: به عمق ساختار دلالت دارد و افزایش این نوع تفکیک، تعداد سطوح سلسله مراتب را افزایش می‌دهد. سلسله مراتب زیـاد، فاصلــه بــیــن مدیریت عالی با عملیات واقعی و همچنین تحریف ارتباطات را افزایش می‌دهد و هماهنگی بین تصمیمات پرسنل مدیریتی و نظارت بر عملیات را برای مدیریت عالی مشکل می‌سازد. تفکیک افقی و عمودی وابسته به هم هستند، افزایش تخصص گرایی وظایف هماهنگی را افزایش می‌دهد و افزایش نیاز به هماهنگی موجب تفکیک عمودی می شود(رابینز، ۱۹۸۷: ۵۸).

الف .۳) تفکیک جغرافیایی: با وجود مکان‌های مختلف در نواحی جغرافیایی مختلف، پیچیدگی افزایش می‌یابد. تفکیک جغرافیایی به پراکندگی ادارات، کارخانه ها و کارکنان سازمان در مناطق جغرافیایی مختلف اشاره دارد. تفکیک جغرافیایی، تفکیک افقی و عمودی را گسترش می‌دهد. یک سازمان وقتی واحد تولید و بازاریابی را از هم تفکیک می‌کند، ممکن است این واحد بازاریابی در چندناحیه جغرافیایی فعالیت کندکه‌موجب پیچیده‌تر شدن سازمان می‌شود(رابینز، ۱۹۸۷: ۶۱).

تمرکز: به جائیکه اختیار تصمیم گیری در آنجا متمرکز است، اشاره دارد.در برخی سازمان‌ها تصمیم گیری بشدت متمرکز است. تراکم قدرت در یک نقطه دلالت بر تمرکز داشته و عدم تراکم از تراکم کم نشانه عدم تمرکز است، تمرکز به مسئله میزان پراکندگی اختیارات تصمیم گیری بر می‌گردد نه تفکیک جغرافیایی سازمان. تمرکز می‌تواند به عنوان میزانی که افراد، واحدها و یا سطوح سازمانی برای انتخاب راه کارهای تصمیم گیری خود دارای اختیار رسمی بوده و بدین ترتیب کارکنان از حداقل اعمال رأی و نظر خود برخوردارند، تشریح شود (رمضان نرگسی ۱۳۸۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:20:00 ب.ظ ]




در قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۷۹ از داوری تعریفی به عمل نیامده است و تنها شرایط، آثار و مسائل مربوط به آن در مواد (۴۵۴ تا ۵۰۱) مقروم گردیده است. علی رغم تعداد قابل توجه ای از مواد قانون آیین دادرسی مدنی که به داوری اختصاص یافته به نظر برخی(احمدی، ۱۳۷۷، ص ۴۱۶). این باب بسیار مهجور و از ابواب نسبتاً تعطیلِ قانون آیین دادرسی مدنی است. البته شایان ذکر است که مزایای داوری در عصر کنونی جلوه­ی زیباتری را به منصه­ی ظهور گذاشته است تا جایی که تمایل بسیاری در حل و فصل دعاوی توسط این نهاد در قرارداد های کنونی قابل ملاحظه است.

۱-۱-۱-۴- مفهوم داوری از لحاظ اسلامی و مبنای قرآنی آن

اسلام به عنوان دینی کامل و جهان شمول که برای هدایت و سعادت زندگی دنیوی و اُخروی بشر آمده، در کتاب خود، قرآن نکات لازم را در این زمینه، برای تعالی انسان‌ها ذکر کرده، راه و روش رسیدن به هدف غایی را ترسیم نموده است. با توجه به اهمیت ویژه ای که داوری در دین مبین اسلام دارد، لاجرم هرچند به طور خلاصه مفهوم داوری و معنای آن را در اسلام با لحاظ مبنای قرآنی، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

داوری در قرآن کریم در دو معنای عام و خاص به کار رفته است و بررسی معنای عام و کلی آن بسیار حائز اهمیت به نظر می‌رسد و شاید بتوان گفت اهمیت این نوع داوری از داوری به معنای خاص بیشتر است زیرا افرادی که به طور رسمی به قضاوت مشغولند درصد کمی از افراد جامعه را تشکیل می‌دهند و اکثریت مردم هیچ گاه در چنین نقشی ظاهر نمی شوند. اما قضاوت به معنای عام تمام انسان‌ها را دربر می‌گیرد. در قران کریم، واژه هایی همچون «حکم» «قضی» «فصل» و «فتح» در ارتباط با موضوع داوری به کار رفته اند[۶]. همه ی این واژه های فوق که در قران کریم ذکر شده اند به طور کلی در اصطلاح لغوی به معنای قضاوت و داوری میان مردم و یا فصل خصومت میان آنان آمده است.

طبق قرآن کریم حق قضاوت و داوری به طور مطلق در دنیا و آخرت مخصوص خداوند است اما خداوند سبحان برای پایان بخشیدن به اختلافات موجود بین مردم در زندگی دنیوی ابتدا پیامبران و جانشینان ایشان را در زمین برگزیده و این وظیفه ی خطیر را به عهده ی ایشان قرار داده است و خطاب به پیامبر عظیم الشأن (ص) می فرماید: ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تا میان مردم به (موجب) آنچه خداوند به تو آموخته است. (داوری کنی) (نساء: ۱۰۵). سپس در یک خطاب نسبت به عموم افراد می فرماید «… و چون میان مردم داوری می کنید، به عدالت حکم کنید…» (نساء: ۵۸) این آیات و موارد مشابه آن نشان می‌دهد که خداوند جواز قضاوت و داوری را به بندگان خود از انبیاء و اوصیا و عموم مردم عطا نموده است (ساروی و برومند، آذر ماه ۱۳۸۴،ص ۸۳).

با ملاحظه ی این آیات و آیات مختلف دیگر قرآن کریم و همچنین احادیث و روایات از پیامبر و امامان معصوم (ع) به اهمیت هرچه بیشتر داوری در مکتب اسلامی و مفهوم دقیق آن پی می بریم و لازم به ذکر است که در فقه اسلامی از داوری با عنوان «تحکیم» یاد شده است و قرارداد داوری را عقد تحکیم و طرفین را «محکّمین» و داور را حکَم یا «قاضی تحکیم» می‌نامند. آیت الله موسوی اردبیلی درباره ی قاضی تحکیم در نظام اسلامی می فرماید: « قاضی تحکیم کسی است که طرفین دعوا وی را به داوری انتخاب می‌کنند و رأی و نظر او را درباره موضوع اختلاف می‌پذیرند. انتخاب و تعیین قاضی تحکیم با طرفین و در اختیار آن ها‌ است و نیاز بدان نیست که از طرف یک مقام دیگر نیز اذن و اجازه و ابلاغ داشته باشد»( سواد کوهی، خرداد و تیر ۱۳۷۸،ص ۱۳).

با توجه به آیات بسیار قرآن در این باره، بدیهی است که در قرآن کریم و دین مبین اسلام به داوری به مفهوم دقیق کلمه و با شرایط خاص خود مؤکّداً اشاره شده و در آیات مختلف خداوند سبحان با لزوم تحقق شرایطی برای انسان‌ها آن ها را به داوری بین مردم، ‌در مورد اختلافات دنیوی­شان تشویق و ترغیب نموده است.

۱-۱-۲-تعریف خصوصی سازی[۷]

بررسی واژه خصوصی سازی در کتاب لغت قدما محلی از اِعراب ندارد چرا که فرآیندی نوظهور است و صرفاً از باب اصطلاحی قابل بررسی است. همچنین اگرچه امروزه خصوصی‌سازی در بیشتر کشورها مورد توجه بوده و مصطلح و مستعمل است اما هنوز تعریف واحد، جامع و مانعی که مورد تأیید اندیشه‌های مختلف باشد آز آن ارائه نگردیده است.

بر این اساس ادبیات داخلی ایران خصوصی سازی را چنین تعریف می کند: «ابزاری است که در حقیقت انتقال مالکیت یا کنترل دارایی­ های مورد استفاده را برای ارائه کالا و خدمات از بخش عمومی به بخش خصوصی نشان می‌دهد. همچنین، به آن دسته اقدامات دولت که برای افزایش نقش بخش خصوصی در اقتصاد انجام می‌گیرد نیز خصوصی سازی گفته می‌شود» (حیدری کرد زنگنه، ۱۳۸۸،ص ۱۱-۱۲). در جای دیگر خصوصی سازی چنین تعریف شده است: «خصوصی‌سازی در واقع کاهش نقش دولت و گرایش و حرکت به سمت بازار و باز نمودن درهای مؤسسات دولتی به روی نیروهای بازار است»( جعفری، ۱۳۸۹،ص ۲۲ ). همچنین آمده است: «مفهوم خصوصی سازی مبین واجد شرایط بازاری کردن و باز نمودن درهای یک مؤسسه‌­ی اقتصادی عمومی به روی نیروهای بازار با توجه به داده ­ها و بازده­ها می‌باشد» (گروه پژوهشی سازمان ملل متحد، اردیبهشت ۱۳۷۴،ص ۱۹).

به عنوان آخرین تعریف می‌توان اشاره داشت: «خصوصی سازی را می‌توان تلاشی در جهت پررنگ کردن نقش بازار در مقابل تصمیم­های دولت به عنوان کارگزار اقتصادی دانست. همچنین: خصوصی سازی فرآیندی است که طی آن کارایی مکانیزم بازار و دست نامرئی آدام اسمیت[۸] حیاتی دوباره می‌یابد، عملکرد فعالیت­های اقتصادی دولت زیر سؤال می‌رود و در نتیجه بخش عمومی (دولت) تصمیم می‌گیرد دامنه­ فعالیت‌های خود را محدود نموده و مالکیت یا مدیریت برخی از واحدهای اقتصادی تحت تملک خود را به مکانیزم بازار محول نماید»(طباطبایی یزدی و مافی ۱۳۸۷، صص ۱۲۷ و ۱۳۱).

از دیدگاه اندیشمندان خارجی خصوصی سازی چنین تعریف شده است: «بیسلی و لیتل چایلد[۹]: خصوصی‌سازی وسیله‌ای برای بهبود عملکرد فعالیت‌های اقتصادی صنایع از طریق افزایش نقش نیروهای بازار است در صورتی که حداقل ۵۰ درصد سهام دولتی به بخش خصوصی واگذار گردد. همچنین، سازمان بهره‌وری آسیایی: خصوصی سازی برگردانیدن بنگاه‌های ملی شده به بخش خصوصی، حاکم نمودن شرایط رقابت کامل بر واحدهای دولتی و آزاد سازی یا انتقال کامل کنترل قانونی بنگاه‌ها می‌باشد»( کمیجانی، ۱۳۸۲، ص ۱۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:19:00 ب.ظ ]




    1. Infrastructure ↑

    1. Office automation ↑

    1. Network

    1. Management Report System (MRS) ↑

    1. Back up Human Resource ↑

    1. Sales growth ↑

    1. Return on Stock ↑

    1. Firm Size ↑

    1. . Modern Society ↑

    1. . World Development ↑

    1. . Market Needs ↑

    1. . E comerce ↑

    1. . Competitive Inteligece ↑

    1. . Competitive Advantagement ↑

    1. . Shareholders ↑

    1. . Personal computer (Pc) ↑

    1. . Network Server ↑

    1. . Network Client ↑

    1. .Strategic Grid ↑

    1. . Stage of Growth Model ↑

    1. .Rockart ↑

    1. . porter & Millar ↑

    1. .Value-chain ↑

    1. . Five Forcls Model ↑

    1. . Mak Farlan ↑

    1. . Porters Generic strategies ↑

    1. .In formation Tecnology strategy ↑

    1. I.B.M ↑

    1. . Information technology Amrican ↑

    1. .offive compatingand Accounting Machiney (OCAM) ↑

    1. . Leavitt ↑

    1. . Whisler ↑

    1. .Information processing Equipment (IPE) ↑

    1. ..Media communication ↑

    1. .Value Chain ↑

    1. .Scott Moton ↑

    1. .Hard War ↑

    1. .Soft War ↑

    1. .Databas ↑

    1. .Storage Technology ↑

    1. Disk ↑

    1. .Ecommerce ↑

    1. .Networks ↑

    1. .Resource sharing ↑

    1. .Reliability ↑

    1. . Costs ↑

    1. . Communications ↑

    1. . Cata ↑

    1. .Information ↑

    1. . Knowledge ↑

    1. .Capabilities ↑

    1. Matsich ↑

    1. Makloub ↑

    1. . Perpend Information ↑

    1. . Usefulness of Information ↑

    1. . Quality of Information ↑

    1. .Timeliness ↑

    1. . Operational Information ↑

    1. . Management Information ↑

    1. . Information System ↑

    1. .Inputs ↑

    1. .Raw Data ↑

    1. . Defensive ↑

    1. . Agressive ↑

    1. .Electronic Communication System (ECS) ↑

    1. Microwave ↑

    1. .Email ↑

    1. .Mailinglists ↑

    1. .Telnet ↑

    1. . Archive ↑

    1. . Pilo Transfer Protocle ↑

    1. .World Wide Web ↑

    1. .Hypertext ↑

    1. .Usenet News ↑

    1. Parpa ↑

    1. .Chat ↑

    1. .Paper less ↑

    1. .Elektronic Gove ↑

    1. .Astar Network ↑

    1. . Busetwork ↑

    1. .Ring network ↑

    1. .Local Arae Network ↑

    1. .Wide Area Network ↑

    1. Wireless ↑

    1. . Integted services Digital Netwoeks(ISDN) ↑

    1. .Digital Subscriber Line (DSL) ↑

    1. . Optical fiber ↑

    1. Kuaksyl ↑

    1. Artificial Intelligence ↑

    1. .Executives Information System (EIS) ↑

    1. .Office Aotumasion System (OAS) ↑

    1. .Decision Support Systems (DSS) ↑

    1. .Management Information Systems (MIS) ↑

    1. .Christian Romer ↑

    1. Jerald Hitz ↑

    1. .Document Bank Management system (DBMS) ↑

    1. . Information Technology master plan(ITMP) ↑

    1. . Swot ↑

    1. . Request For Proposal (RFP) ↑

    1. .Strategic ↑

    1. .Tactics ↑

    1. .Operation ↑

    1. . Cristofer Nolan ↑

    1. .Parsons Gregory ↑

    1. . Pelanned ↑

    1. . Leading Advan tage ↑

    1. .Pree Market ↑

    1. . Monoply ↑

    1. .Sarceresoarce ↑

    1. .Strategic ↑

    1. . Operations ↑

    1. . Practicable ↑

    1. . Planend ↑

    1. .Not planing ↑

    1. . Information Socity Index (ISI) ↑

    1. National Bank ↑

    1. .Digital Massindex ↑

    1. . Performance ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:19:00 ب.ظ ]