1. جابجایی سریع عوامل تولید : ‌به این صورت که اگر قیمت کالا پایین‌تر از هزینه متوسط تولید قرار گرفت و تولیدکنندگان دچار ضرر شدند، تولیدکنندگان بتوانند به سرعت عوامل تولید خود را به بازاری دیگر منتقل کنند. همین‌طور اگر قیمت کالا بالاتر از هزینه های متوسط تولید قرار گرفت، تولیدکنندگان دیگر از بازارهای دیگر بتوانند به سرعت عوامل تولید خود را ‌به این بازار بیاورند. عدم سرعت در جابجایی عوامل تولید باعث کند شدن مکانیسم بازار می‌شود.

بر طبق این مفروضات ادعا می‌شود که در این نوع بازار قیمت برابر با حداقل هزینه های متوسط تولید است و از آنجا که منحنی هزینه نهایی نیز در پایین‌ترین نقطه منحنی هزینه متوسط تولید را قطع می‌کند، در نتیجه با هزینه نهایی نیز مساوی است. ‌بنابرین‏ قیمت در بازار رقابت کامل هرگز نمی‌تواند در درازمدت بالاتر یا پایین‌تر از حداقل هزینه متوسط تولید باشد. هرگاه قیمت بالاتر از هزینه متوسط تولید قرار بگیرد به علت آنکه سود در این بازار زیاد می‌شود، سایر تولیدکنندگان از بازارهای دیگر وارد این بازار می‌شوند و ورود عوامل تولید ‌به این بازار تا جایی ادامه می‌یابد که نهایتاًً به سبب افزایش عرضه قیمت کاهش یافته و به اندازه حداقل هزینه های متوسط تولید می‌رسد. همین‌طور اگر قیمت کالا پایین‌تر از متوسط هزینه تولید قرار بگیرد، تولیدکننده‌ای که قیمت بازار برایش زیان‌آور می‌شود بازار را ترک نموده و با کاهش عرضه‌کننده و عرضه، قیمت به جای قبلی خود بازمی‌گردد.

در نتیجه قیمت کالا در بازار رقابت کامل در درازمدت به علت آنکه برابر با حداقل هزینه متوسط تولید است، سود متعارف تولیدکننده و منافع مصرف‌کننده را در بر دارد. این بازارها در دنیای واقعی وجود ندارند و بیشتر محکی برای سنجش میزان رقابت در بازارهای دیگر هستند. به هر حال نزدیک‌ترین بازار ‌به این نوع بازارها، بازار محصولات کشاورزی مثل گندم و غیره است.

ویژگی های این ساختار به شرح زیر است:

    1. تعداد بسیار زیاد فروشنده و خریدار: همان‌ طور که ذکر شد، در این نوع بازار، تعداد بسیار زیادی مصرف کننده وجود دارند که علاقه‌مندی و توانایی خرید محصولات را در قیمتی معین دارند. همچنین تعداد بسیار زیادی تولید کننده علاقه‌مند به تولید این نوع محصول وجود دارد.

    1. عدم وجود مانع برای ورود و خروج: در بازار رقابت کامل، هیچ مانعی برای ورود و خروج بنگاه‌ها وجود ندارد. هر شخص حقیقی که علاقه‌مند به کسب سود در آن بازار باشد، بدون هیچ هزینه ای (با کمترین هزینه) وارد بازار می شود.

    1. اطلاعات کامل: قیمت و کیفیت همه محصولات برای همه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان معلوم و مشهود است.

    1. بدون هزینه بودن مبادلات: خریداران و فروشندگان برای انجام مبادلاتشان، هیچ هزینه ای را متحمل نمی‌شوند.

    1. ماکزیمم سازی سود: هدف بنگاه‌ها در این نوع بازارها ماکزیمم سازی سود است. این در حالتی اتفاق می افتد که هزینه های حاشیه ای بنگاه‌ها با درآمد حاشیه ای آنان برابر است و آن ها نیز برابر قیمت محصول هستند. به همین دلیل است که در این نوع بازارها هیچ بنگاهی نمی‌تواند سود اقتصادی کسب کند.

    1. محصولات همگن: در این نوع ساختار بازار، ویژگی‌های همه محصولات داخل بازار با تغییر عرضه کنندگان، تغییر نمی‌کند و فرض می‌شود که همه عرضه کنندگان، محصولاتی با ویژگی‌های یکسان عرضه می‌کنند.

  1. عدم وجود تبانی و سازش: در این بازار، هیچ گونه تبانی و سازشی میان تولیدکنندگان و یا میان مصرف کنندگان وجود ندارد که این موضوع، به دلیل کثرت آن ها در این بازار است.

در این نوع بازار، فرض بر این است که هر بنگاهی، با دسترسی آسان به تکنولوژی تولید محصول، می‌تواند سریع و راحت ‌به این بازار وارد شود. در واقع این ویژگی است که موجب می‌شود امکان رخ دادن هیچ گونه سازش و تبانی در این نوع بازار وجود نداشته باشد. همچنین این ویژگی باعث می شود، هیچ بنگاهی در این نوع بازار، قدرت بازار نداشته باشد.

در این نوع بازار، به جز موارد کالاهای عمومی و اثرات جانبی هر گونه تعادل در بازار رقابت کامل، بهینگی پرتو را دارا است. به عبارت دیگر در این حالت، هر گونه افزایش مطلوبیتی برای هر مصرف کننده بدون کاهش مطلوبیت سایرین، امکان پذیر نخواهد بود. بهینگی پرتو را بهینگی اجتماعی نیز می‌نامند. به عبارت دیگری می توان گفت که کاراترین حالت ساختار در بازار، همین ساختار است که در آن هر گونه تعادلی، بهینه پرتو است و هیچ بنگاهی توانایی کسب سود اقتصادی را ندارد.

ساختار رقابت انحصاری

رقابت انحصاری یکی دیگر از اشکال ساختار بازار است که تعداد زیادی تولیدکننده، محصولات خود را متمایز از یکدیگر به بازار عرضه می‌کنند. این محصولات یکسان هستند، ولی در برخی از موارد مانند نوع دسته بندی، برند و. . . با یکدیگر متفاوتند. در رقابت انحصاری، شرکت‌ها می‌توانند در کوتاه مدت، شبیه انحصارگر عمل کنند و با بهره گرفتن از قدرت بازار سود کسب کنند، ولی در بلندمدت، شرکت‌های دیگر نیز وارد بازار شده و از طریق ایجاد تمایز در محصولات، منجر به ایجاد رقابت کامل در بازار می‌شوند و با افزایش تعداد شرکت‌ها، آن ها نمی‌توانند سود اقتصادی کسب کنند. مدل‌های رقابت انحصاری اغلب برای مدل سازی صنایع به کار می‌روند. تئوری رقابت انحصاری را Edward hasting chambrlin در سال ۱۹۹۳ ارائه نموده‌است.

ویژگی های این ساختار به شرح زیر است:

    1. تمایز در محصولات: در حالت رقابت انحصاری، محصولات تولیدکنندگان با یکدیگر تمایز دارند، ولی نه تا اندازه‌ای که جانشین کامل بودن آن ها از بین برود. در واقع کشش قیمتی تقاضا میان کالاها مثبت خواهد بود. در واقع کالاها با یکدیگر جانشین ناکامل اند. کالاها دارای کارکردهای یکسانی هستند و تمایز آن ها در کیفیت، ظاهر، برند، شهرت و. . . است.

    1. آزادی ورود و خروج به بازار در بلندمدت: در حالت رقابت انحصاری، آزادی ورود و خروج در بلندمدت وجود دارد. هر شرکتی که برای کسب سود بخواهد وارد بازار بشود، می‌تواند با محصول منحصربه‌فرد خود وارد بازار شود و یا هر شرکتی که قادر به پوشش هزینه های خود نباشد، بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای می‌تواند از بازار خارج شود. این بدان معنا است که هزینه اولیه از دست رفته‌ای (Sunk cost) هم وجود نخواهد داشت.

    1. استقلال در تصمیم گیری: شرکت‌ها در حالت رقابت انحصاری می‌توانند ‌در مورد ارائه کالاهای خود به بازار هر نوع تصمیمی را به طور مستقل اتخاذ کنند و هیچ ملاحظه‌ای ندارند که تصمیم ایشان چه تأثیری یر روی رقبا خواهد داشت. در واقع شرکت‌ها بدون ترس از شدیدتر شدن رقابت، هر نوع عملی را انجام می‌دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...