دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۲-۳- علت شناسی اهمالکاری – 9 |
اهمالکاری با توجه به پیچیدگی مؤلفههای شناختی، عاطفی و رفتاری آن، در حوزه های تحصیلی، امور روزمره و به شکل مختل یا بدون کنترل و نیز به صورت وسواسی در تصمیمگیریها تظاهرات گوناگونی پیدا میکند. در حالی که اهمالکاری تحصیلی و کلی به اجتناب از تکلیف مربوط هستند، به نظر میرسد سایر اشکال اهمالکاری با تصمیمگیری در ارتباط باشند. متداولترین شکل اهمالکاری، نوع تحصیلی بوده و راثبلوم، سولومون و[۱۰۲] (۱۹۸۶) آن را تمایل غالب فراگیران برای به تعویق انداختن فعالیتهای تحصیلی تعریف نمودهاند که همیشه با اضطراب توأم است.
به نظر الیس و کناوس (۱۹۷۹) اهمالکاری تحصیلی به تأخیر انداختن اهداف تحصیلی به زمانی است که عملکرد بهینه، بسیار ناشدنی و ناخوشایند میشود. نمونه بسیار آشنایان، به تعویق انداختن مطالعه درسها تا شب امتحان و شتاب و اضطراب ناشی از آن است که گریبان گیر فراگیران میشود. علیرغم اینکه تعلل ورزی در انواع تکالیف روزانه روی میدهد، ولی اهمالکاری تحصیلی، فراوانی بالایی در دانشجویان دارد و به عنوان مثالهای آسیبزا در فرایند تحصیلی محسوب میشود. اهمالکاری تحصیلی با رفتارهای منفی مثل نمرههای پایین دوره های آموزشی، تفکر غیرمنطقی، تقلب، عزتنفس پایین، نورزگرایی، احساس گناه و افسردگی (فریتزش[۱۰۳] و همکاران، ۲۰۰۳) و همچنین با انواع مختلف اضطراب مربوط به تحصیل از قبیل اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی در ارتباط است که نه فقط مانع پیشرفت تحصیلی میشود، بلکه به صورت منفی بر کیفیت زندگی دانشجویان تأثیر میگذارد (کولینز و همکاران[۱۰۴]، ۲۰۰۸).
۲-۲-۳- علت شناسی اهمالکاری
دلایل اهمالکاری ناشناخته است. حتی برخی اوقات در این رابطه به یافته های متناقضی رسیدهاند. متخصصان علل مختلفی را برای آن برشمردهاند که ازجمله آن ها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ترس از موفقیت، ترس از شکست، رفتارهای خودشکن (رفتارهای آگاهانه یا ناآگاهانهای که منجر به شکست و ناکامی فرد میشود/ فرد به خود آسیب میرساند)، اجتناب از کارهایی که فرد تمایلی به انجام آن ها ندارد، نداشتن انگیزه برای انجام کار (پاداش)، ایجاد استرس برای انجام کارها در دقیقه نود (برخی افراد در فشار بهتر کار میکنند و عملکرد بالاتری دارند)، سختی کار، فقدان دانش و مهارت موردنیاز برای انجام کار، بیحالی و بیرمقی و عدم تحرک، شرایط نامساعد بدنی. همچنین، مواردی مثل کمالگرایی، پایین بودن سطح تحمل و توانایی در برابر مشکلات و احساس خود کمبینی را نیز جزء ریشههای اهمالکاری میدانند (دوربین،۲۰۰۴).
در زمینه علت شناسی، اغلب تحقیقات تنها از یک بعد به اهمالکاری نگریستهاند. مثلاً برخی فقط به عنوان یک ویژگی شخصیتی به اهمالکاری نگریستهاند و عوامل فردی را مدنظر قرار دادهاند. فراوانی پژوهشهای انجامشده در این زمینه کاملاً مشهود است. برخی دیگر از تحقیقها، اهمالکاری را نتیجه عوامل محیطی و زمینهای دانستهاند که با توجه به شرایط تغییر میکند. یکی از این عوامل مهلت انجام کار و ضربالاجل است. وقتیکه به افراد فرصت بیشتری برای انجام کار داده میشود، احتمال اهمالکاری افزایش مییابد. یکی دیگر از متغیرهای موقعیتی مؤثر بر اهمالکاری ماهیت کار است. به باور استیل کارهایی که جذابیت کمتری برای فرد دارند، بیشتر به تعویق انداخته میشوند (استیل، ۲۰۰۷).
مهمترین علل اهمالکاری عبارتاند از:
- کمال طلبی وسواس گونه
اگر انسان بخواهد کارش را به نحوی انجام دهد که از هر گونه عیب و نقصی مبرّا باشد و به صورت تمام و کمال به شکلی مطلوب ارائه شود، طبیعی است که این کار به تعویق میافتد. اگرچه این به تعویق انداختن اهمالکاری نیست، امّا درنهایت، این رفتار با اهمالکاری یکی میشود. هنگامی که به کمالگرایی میاندیشید، ناخودآگاه، به خود تلقین میکنید که برای کار موردنظر، به زمان بیشتری نیاز دارید و این موجب میشود که بهفوریت انجام کار نیندیشید، در نتیجه در شروع کارها دچار اهمالکاری میشوید.
البتّه باید توجه کرد که داشتن معیارهای سطح بالا چیز بدی نیست و بدون توجه به کیفیت موفقیتهای بزرگ به دست نمیآید، لکن کامل گرایی وسواس گونه راه مناسبی برای بالا بردن کیفیت نیست.
- نارضایتی
اگر درصدد انجام کار مطلوب باشید چون کار مطلوب حدوحصری ندارد، در این صورت، انجام یا عدم انجام آن، نارضایتی به دنبال خواهد داشت. نارضایتی عاملی است که انسان را از فعالیت بعدی بازمیدارد و دیگر حاضر نخواهد بود آن را ادامه دهد و این موضع در ابتدا، به صورت بهانهجویی و سرانجام، عادت ظهور خواهد کرد و در کارِ بیعیب، دیگران را مدنظر قرار میدهد و تواناییهای خود را فراموش میکند.
- فقدان قاطعیت و شجاعت
بسیاری از افراد به دلیل نداشتن قاطعیت و موافقتکردن با انجام کارهایی که علاقهای به انجام آن ندارند، مسامحه میکنند. ممکن است بهصرف اینکه تصور میکنند باید آدم خوبی باشند، تسلیم خواستههای غیرمنطقی دیگران گردند یا بر این گمان باشند که باید توقّعات دیگران را برآورده سازند و عزتنفس خود را به برداشت دیگران از خود منوط کنند یا از انتقاد دیگران بترسند یا از «نه» گفتن وحشت داشته باشند و یا ممکن است بترسند که دیگران را ناراحت کنند و در نتیجه، هر وقت به یاد آن کار میافتند از انجامش طفره بروند.
اگر در هر کاری خود را مقیّد به قبول نظریات دیگران بدانیم، در این صورت، ازنظر روانی، فردی متزلزل خواهیم بود که در تصمیمگیریها نخواهیم توانست بهموقع گامی مؤثر برداریم و در نتیجه، فردی اهمالکار به شمار خواهیم آمد.
- عدم اعتمادبهنفس و کمبود اراده
عدم اعتمادبهنفس، ناامیدی و کمبود اراده، ترس از شکست و عدم موفقیت یکی دیگر از عوامل مهم در اهمالکاری به شمار میرود.
- توقّع بیشازحد
پر توقّعی عاملی است که انسان را به اهمالکاری سوق میدهد. فرد پرتوقع از این ترس دارد که توفیقش در حد انتظار نباشد و به این دلیل، کوشش و سعی لازم را به کار نمیبرد. در نتیجه، نسبت به انجام کار بیعلاقه، وحشتزده و مضطرب میشود و این خود موجب به تعویق انداختن کار میشود.
- عدم تسلط بر کار
اهمالکاری ممکن است نتیجه عدم آشنایی به کار و ناشی گری در انجام آن باشد. شخص مسامحهکار در این مورد استدلال میکند که بهتر است دست به اقدام نزنند تا وقتیکه مهارت لازم را کسب کند. بسیاری از افراد باوجود توانایی انجام کار، این مسئله را بهانه قرار میدهند تا از زیر بارکار شانه خالی کنند.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 08:58:00 ب.ظ ]
|