کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب

 



در باور عامه، پرنده هما برای انسان سعادت و خوشبختی را به همراه می‌آورد. اما فیاض لاهیجی در سخنی متناقض می‌گوید که دلیل شور بختی عاشقان، سایه پرنده هما است که کلامی‌ مبهم و قابل تأمّل می‌باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳- دو بُعدی بودن: متناقض نما دارای دو بُعد حقیقی و متناقض می‌باشد و تصاویری شگفت‌‌انگیز و زیبا را ارائه می‌دهد.
با زبان بی‌زبانــی می‌کنم تقریر شـوق کرده ذوق گفتگـــو، سرگرم خاموشـــی مرا
(همان:۷۷)
در مصراع نخست عبارت زبان داشتن در عین بی‌زبانی و علاقه سخن گفتن سبب سکوت شدن، سخنانی دو بُعدی هستند که تصاویر متفاوتی را ساخته‌اند.
بی‌طاقتی آخر دل ازیـن راز نهــان را فریـاد کنـــان از لب خامــوش بــــرآورد
(همان:۱۷۳)
از لب خاموش، فریادکردن تناقض است. دو بُعدی بودن آرایه متناقض نما در این بیت نیز سبب ساخت تصویری شگفت‌انگیز و زیبا شده است.
۴- برجستگی لفظ و معنی: در متناقض‌نما، نه تنها لفظ برجسته و توجّه بر انگیز می‌شود، بلکه معنی نیز اعتلا پیدا می‌کند.
از آن ترسم که زاهد هرگز از مستی نیاساید اگر احوال بیهوشان به هشیاران شود پیدا
(همان:۹۲)
در دو مصراع آرایه متناقض‌نمایی وجود دارد و این صنعت، سبب برجستگی و توجّه برانگیزی کلام گشته و معنا را غنی کرده است.
وصـــــل شـــد باعــــث جدایـی مـــا خصـــــم مــا گشت آشنــــایی مــا
(همان:۹۳)
وصال سبب جدایی شدن، سخنی متناقض است. فیاض با توسّل به آرایه متناقض‌‌نمایی، معنی کلام را اعتلاء بخشیده و برجسته نموده است.
۵- ایجاز: کلام متناقض نما از نوع معنایی، سبب خلاصه شدن و ایجاز سخن می‌گردد.
وه که با چشم قبول از عشق داریم و هنوز کم نکرد از خام سوزی رنگ کفر ایمان ما
(همان:۷۸)
در این بیت کلام متناقض‌نما در معنا، ایجاز دارد. سوختن در عین خامی کفر و ایمان، اگر به صورت غیر متناقض‌نما و عادی بیان شود، به تفصیل و توضیح بیشتر نیاز دارد.
منّت آزردگی‌ها هیچکس بر ما نداشــت ما خراب طالـع بی‌طالعی‌های خودیـــم
(همان:۲۶۶)
ترکیب “طالع بی‌طالعی"، کلامی‌متناقض‌نما است که در معنا ایجاز دارد و به نحوی خلاصه مفهوم آن بیان شده است.
۶- تضاد: در ترفند متناقض‌نما، واژه‌های متضاد وجود دارد.
از درد کرده درمان، دل‌های دردمندان وز ضعف داده قوّت، پــرواز نالـــه‌هــا را
(همان:۹۹)
میان الفاظ “درد” و “درمان"، “ضعف” و “قوّت"، آرایه متناقض‌نما و تضاد وجود دارد.
خلق نـکو ملازم روی نـکـــو شـــود غیر از جمیــل زشـت نماید جمیل مــا
(همان:۹۸)
عبارت “جمیلِ زشت"، به صورت متناقض و تضاد آمده است.
۷- واژه‌سازی: متناقض‌نماهایی که بر اساس معنای لفظ شکل گرفته‌اند، به علّت معنای جدید لفظ، زیبایی آرایه مجاز را نیز دارند و در حقیقت در آنها واژه‌سازی دیده می‌شود.
ترسیدم از آلودگــــی دامن پاکـــت در پیش تو زان بود که در خون نطپیدم
(همان:۳۰۳)
کلمات “آلودگی” و “پاکی"، مجازاً به معنی گناه و عصمت به کار رفته است و بنابراین واژه‌های متناقض‌نما لفظ تازه‌ای به خود گرفته‌اند.
به دست کوتهم اندیشه بلندی نیست هوای جلوه عنقاســت در سر مگســم۱۰
(همان:۲۸۰)
در این بیت، “دست کوتاه” و “اندیشه بلند” در معنای مجازی ناتوانی و بلند نظری آمده است.
۲- استثنای منقطع
آرایه استثنای منقطع، از جمله آرایه‌های زیبایی‌آفرین بدیع است که درباره آن نوشته‌اند «استثناء منقطع، مستثنی شده از چیزی است که از جنس خود آن نباشد. استثناء منقطع بر خلاف منطق می‌باشد، اما در کلام ادبی که بر مبنای زیبایی‌آفرینی است، نه تنها غیر منطقی نیست، بلکه غافلگیر کننده و شگفت‌انگیز است و لفظ و معنی را برجسته‌تر می‌کند. آرایه استثناء منقطع، در حقیقت نوعی متناقض‌نما است و در آن هر قدر تفاوت جنس مستثنی شده، زیادتر باشد معمولاً زیباتر است»(وحیدیان کامیار،۱۰۰:۱۳۷۹).
در دیوان فیاض لاهیجی این آرایه به زیبایی آمده است که تعداد آن ۶۸ مورد و ۷۵/۱۴ درصد می‌باشد.
جز گریــه کس نکرد دمی یاد صحبتــــم جز ناله کس نبود دمی همزبان مــــن
(فیاض لاهیجی،۳۱۸:۱۳۷۳)
در این بیت شاعر می‌گوید تنها “گریه” و “ناله"، به یاد من و همزبان من هستند. تفاوت جنس مستثنی شده زیاد است و این امر سبب زیبایی شعر شده است.
در شب غم، همدمم جز آه بی تأثیر نیست هم زبانی بی توأم، جز ناله شبگیر نیست
(همان:۱۱۴)
آرایه استثناء در بیتی دیگر، لفظ و معنی را برجسته و گیرا کرده است. فیاض لاهیجی در فضای غم‌انگیز شعر خود، “آه” و “ناله” را تنها همدم و هم‌زبان خویش می‌داند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 12:20:00 ب.ظ ]




سطح معنی داری

۰۰۰/۰

تعداد

۳۵۰

۳۵۰

جدول (۱۳-۴): همبستگی بین بهزیستی روانشناختی و خستگی روانی
با توجه به نتایج به دست آمده ازجدول ماتریس همبستگی، می توان گفت که با اطمینان ۹۹/۰ یا سطح خطای ۱/۰ بین بهزیستی روانشناختی و بعد خستگی روانی متغیر دلزدگی زناشویی رابطه وجود داردکه در حد متوسطی می باشد، از طرفی مقدار این رابطه که که برابر با ۵۸۹/۰- است به صورت معکوس (منفی) می باشد، بدین معنی که با بالارفتن بهزیستی روانشناختی، خستگی روانی پایین می آید و برعکس.
فصل پنجم
نتیجه گیری
مقدمه:
در این فصل ابتدا خلاصه ای از تحقیق را بیان می کنیم و سپس نتایج حاصل از اجرای پژوهش تبیین و استنباط می­ شود. بدین منظور فرضیه های پژوهش را به طور جداگانه بررسی خواهیم نمود و سر انجام محدودیتها و پیشنهادات پژوهش ارائه خواهد گردید.
خلاصه تحقیق:
تحقیق کنونی به بررسی مقایسه ای بهزیستی روانشناختی و دلزدگی زناشویی زنان شاغل و غیرشاغل پرداخته است. ابزارهای به کار گرفته شده در این پزوهش، پرسشنامه ۸۴ سوالی بهزیستی روانشناختی ریف و ۲۱ سوالی دلزدگی زناشویی پاینز (CBM) می باشد، جهت دستیابی به اهداف تحقیق و آزمون فرضیه ها، از جامعه آماری زنان شاغل و غیرشاغل یک نمونه ۳۵۰ نفری ازطریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شدند و با بهره گرفتن از روش های آماری T مستقل و ضریب همبستگی پیرسون داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
بررسی فرضیه های پژوهش و مقایسه آنها با تحقیقات گذشته:
فرضیه ۱: بین بهزیستی روانشناختی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه از آزمون T مستقل استفاده شد که نتایج آن از فصل چهارم آمده است.
همچنانکه جدول شماره (۶-۴ و ۷-۴) نشان می دهد، بین میانگین های زنان شاغل (۸۴۵۲/۳۵۹) و غیر شاغل (۲۷۶۵/۳۴۶) در مقوله بهزیستی روانشناختی تفاوت وجود دارد به صورتی که نزدیک ۱۴ نمره در میزان میانگین ها بین دو گروه تفاوت وجود دارد. و زنان شاغل نسبت به زنان غیر شاغل بهزیستی روانشناختی بهتری دارند و همچنین با توجه به اینکه T مشاهده شده (۳٫۰۹۴) بادرجه آزادی ۳۴۸ در سطح معناداری (۰٫۰۰۲) از ۰٫۰۱ درصد کوچکتر است می توان نتیجه گرفت که بین بهزیستی روانشناختی زنان شاغل و غیر شاغل از لحاظ آماری تفاوت معنادار وجود دارد و به عبارتی دیگر زنان غیرشاغل دارای بهزیستی روانشناختی پایین تری از زنان شاغل هستند.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که بهزیستی روانشناختی زنان شاغل بالاتر از زنان غیر شاغل یا خانه دار می باشد. این نتیجه همسو با تحقیقات کالیک[۱۱۶] (۲۰۰۱)، اسریماتی وکیران کومور (۲۰۱۰)، هافمن و یونگبلاد[۱۱۷](۱۹۹۹) و مونتظر مقبول[۱۱۸](۲۰۱۴) می باشد. یافته های تحقیق حاضر از ابعاد و دیدگاه های مختلف قابل توجیه است، یکی از این ابعاد بحث مربوط به نیازهای انسان، نحوه ارضای آنها و تاثیرشان بر کارکردهای مختلف انسان است. نیاز را باید یکی از عوامل موثر بر سلامت روانی انسان ها معرفی کرد، عدم ارضای نیاز های اساسی و یا ارضای نامناسب آنها می تواند بر سلامت روانی اثر سوء داشته باشد.
در چهارچوب مدل های رویکرد مثبت، به فرضیه اعتلای نقش، نظریه بسط نقش و فرضیه تجمع نقش می توان استناد نمود که طی آن نقش اشتغال که به عنوان نقش جدیدی به نقشهای سنتی اضافه شده، به عنوان یک امر مثبت و پرفایده در نظر گرفته می شود. در این جا مکانیزم تاثیر گذاری مثبت نقش اشتغال از طریق عزت نفس افزایش یافته، درآمد بیشتر، کسب حمایت اجتماعی گسترده تر که با اشتغال در ازای درآمد همبسته است در جهت ارتقای سلامت زنان مورد تاکید قرار می گیرد (احمدنیا، ۱۳۸۳). جاهودا[۱۱۹] بیان می کند که اشتغال پنج دسته از تجربه روانشناختی که برای بهزیستی ضروری است را فراهم می کند و گسترش بیکاری افراد را از این تجارب محروم می کند. این تجارب شامل سازماندهی زمان، ارتباط اجتماعی، تلاش مشترک یا هدف، وضعیت یا هویت اجتماعی و فعالیت عادی هستند (هاورث[۱۲۰]، ۱۹۹۷).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

همسو با یافته های این فرضیه می توان به تحقیقاتی اشاره کرد: در تحقیقی که اسریماتی[۱۲۱] و کیران کومار[۱۲۲] (۲۰۱۰) برای مقایسه بهزیستی روانشناختی زنان شاغل در سازمان های مختلف انجام دادند به این نتیجه رسیدند که معلمان از بیشترین میزان بهزیستی روانشناختی برخوردار بودند که این نتیجه در همه خرده مقیاس ها نیز خود را نشان می داد. زنان شاغل در بانک ها بهزیستی روانشناختی متوسط را نشان دادند و زنان شاغل در بخش صنعت از کمترین میزان بهزیستی روانشناختی برخوردار بودند. همچنین در پژوهشی که آقاپور و محمدی (۱۳۸۸) برای مقایسه افسردگی پس از زایمان زنان شاغل و خانه دار و رابطه آن با حمایت اجتماعی و سازگاری زناشویی انجام دادند تفاوت معنی داری بین افسردگی زنان شاغل با زنان خانه دار یافتند به طوری که افسردگی زنان شاغل کم تر از زنان غیر شاغل بوده است. همچنین بر خلاف یافته های این فرضیه های پژوهشی می توان به تحقیقات، (زالودیا[۱۲۳]،۲۰۱۳) که برای مقایسه سلامت روان زنان شاغل و خانه دار انجام داد اشاره کرد. او در این پژوهش ۴۰ زن شاغل را با ۴۰ زن خانه دار مقایسه کرده است. یافته های این پژوهش میزان سلامت روان را در زنان خانه دار بهتر از زنان شاغل ارزیابی کرده است. دل آرام، صفدری، فروزنده، اکبری(۱۳۸۴) پژوهشی برای مقایسه سلامت روان زنان شاغل و غیر شاغل تحت پوشش مراکز بهداشتی-درمانی شهر کرد انجام دادند به این نتیجه رسیدند که سلامت روانی زنان شاغل و خانه دارتفاوت معنی داری باهم ندارد.
احساس بهزیستی هم دارای مولفه های عاطفی و هم مولفه های شناختی است. افراد با احساس بهزیستی بالا به طور عمده ای هیجانات مثبت را تجربه می کنند و از حوادث و وقایع پیرامون خود ارزیابی مثبتی دارند، در حالیکه افراد با بهزیستی پایین حوادث و موقعیت زندگیشان را نامطلوب ارزیابی می کنند و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه می کنند. هرچه فرد زمان بیشتری را برای هیجانات مثبت صرف کند به همان نسبت زمان کمتری را برای هیجانات منفی باقی می گذارد. باید توجه داشت که هیجانات مثبت و منفی حالات دوقطبی نیستند که فقدان یکی وجود دیگری را تضمین کند؛ یعنی احساس رضامندی مثبت با فقدان هیجانات منفی پدید نمی آید و عدم حضور هیجانات منفی لزوما حضور هیجانات مثبت را به همراه نمی آورد، بلکه برخورداری از هیجانات مثبت خود به شرایط و امکانات دیگری نیازمند است (کرمی نوری، مکری، محمدی فر و یزدانی، ۱۳۸۱).
فرضیه ۲: بین دلزدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه از آزمون T مستقل استفاده شد که نتایج آن از فصل چهارم آمده است.
همچنانکه جدول شماره (۸-۴ و ۹-۴) نشان می دهد، بین میانگین های زنان شاغل (۹۳۱/۵۵) غیر شاغل (۳۲۹۱/۵۹) در مقوله دلزدگی زناشویی تفاوت وجود دارد به صورتی که نزدیک ۴ نمره در میزان میانگین ها بین دو گروه تفاوت وجود دارد و زنان شاغل از زنان غیر شاغل دلزدگی زناشویی کمتری را تجربه می کنند و همچنین با توجه به اینکه T مشاهده شده (۹۸۱/۱-) بادرجه آزادی ۳۴۸ در سطح معناداری (۰۴۸/۰) از ۰٫۰۵ درصد کوچکتر است می توان نتیجه گرفت که بین دلزدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود دارد.
همسو با یافته های این تحقیق می توان به تحقیقات مشابه دیگری اشاره نمود: روگرز و دبوئر[۱۲۴] (۲۰۰۱) در پژوهشی با عنوان تغییرات در درآمد زنان و تاثیر آن بر خرسندی زناشویی و بهزیستی روانشناختی و ریسک طلاق؛ داده های ۱۰۴۷ نفر فرد متاهل را بررسی کردند که در طول مرحله میانی ازدواجشان بودند و یک مطالعه طولی پانل را از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۷ انجام دادند مدل سازی معادلات ساختاری برای ارزیابی افزایش در آمد نسبی و مطلق زنان متاهل از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ و تاثیر آن در خرسندی و بهزیستی در مردان و زنان متاهل در سال ۱۹۸۸ارزیابی کردند. تحلیل داده های آنها نشان داد که چطور این تغییرات بر احتمال طلاق در سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۷ تاثیر دارد روگرز و دبوئر معتقدندکه افزایش در درآمد نسبی و مطلق به طور معنی داری خرسندی یا شادمانی زناشویی و بهزیستی را افزایش می دهد. آنها در پژوهششان به این نتیجه رسیدند که احتمال طلاق با افزایش در آمد زنان متاهل رابطه معنی داری ندارد. با این حال افزایش درآمد زنان ممکن است به صورت غیر مستقیم احتمال طلاق را از طریق افزایش شادمانی یا خرسندی زناشویی کمتر می کند. موسوی (۱۳۸۵) در پژوهشی که با عنوان مقایسه ی سویه های متفاوت رضامندی از زندگی زناشویی در بین زنان شاغل و خانه دار که بین زنان شاغل و خانه دار انجام داد به این نتیجه رسید که رضایت زناشویی زنان شاغل بیشتر از زنان خانه دار می باشد و عوامل تهدید کننده ی ازدواج در آنها کمتر از زنان خانه دار می­باشد همچنین زنان شاغل از پیوند جنسیشان نیز راضی تر بودند و نیز مطالعات آسیایی نشان داد که زنان شاغل به علت برخورداری از هوش هیجانی بالا از زندگی زناشویی خود رضایت بیشتری دارند( متولی، ازگلی، بختیاری، علوی مجد، ۱۳۸۸). جهانگیر (۱۳۹۱) در مقایسه عملکرد خانواده و رضامندی زناشویی بین زنان شاغل و غیر شاغل به این نتیجه رسید که زنان شاغل عملکرد خانواده و رضایت مندی زناشویی بالاتری را از زنان غیر شاغل تجربه می کنند. در تحقیقی که پرینس کوک و همکاران[۱۲۵] (۲۰۱۳) در بین ۱۱ کشور غربی انجام دادند به این نتیجه رسیدند که فقط در ایالات متحده اشتغال زنان با افزایش ریسک طلاق همراه است و در استرالیا، فلاندر، فرانسه، آلمان، ایتالیا، هلند و بریتانیا اشتغال زنان تاثیر معنی داری بر ریسک طلاق در زنان نداشت و در فنلاند و نروژ و سوئد ریسک طلاق در زنان شاغل به طور معنی داری کمتر از زنان غیرشاغل بود.
طرفداران اشتغال زنان با رویکرد مثبت نقش سازنده و مفیدی را برای اشتغال زنان قائل می شوند. این گروه از افراد، برخلاف گروه اول، بر این باورند که استقلال مالی به کاهش وابستگی زنان به مردان، افزایش اقتدار، عزت نفس و تغییر موقعیت اجتماعی زنان منجر می شود. از نظر آن ها پیامدهای مثبت اشتغال زنان در بسیاری از ابعاد زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی بیشتر از آن پیامدهای منفی است که مخالفان اشتغال زنان مطرح می کنند و پیامد های اشتغال زنان این موارد ذکر شده است: ۱٫ ایجاد روحیه اعتماد به نفس و استقلال در زنان ۲٫ کمک به درک مسائل زنان و حل این مسائل ۳٫ حضور فعال در عرصه های اجتماعی ۴٫ آشنایی بیشتر با روش های افزایش بهره وری امکانات مادی و معنوی خانواده ۵٫ افزایش توان مدیریتی زنان در خانواده و جامعه ۶٫ استفاده از اوقات فراغت و جلوگیری از آسیب پذیری اجتماعی بر اثر فقر و نیاز مالی ۷٫ کمک به اقتصاد خانواده ۸٫ کمک به شادابی و سلامت روح و جلوگیری از افسردگی بر اثر بیکاری و یکنواختی زندگی روزمره (بابایی فرد، ۱۳۹۲). همچنین تحقیقات دیگری یافته های متفاوتی را گزارش کرده اند: امیری مجد و زری مقدم (۱۳۸۹) در پژوهشی که با عنوان رابطه شادکامی و رضایت زناشویی در بین زنان شاغل و خانه دار شهر اراک که بین زنان معلم و خانه دار انجام دادند به این نتیجه رسیدند که رضایت زناشویی زنان شاغل با زنان خانه دار تفاوتی ندارد اگرچه بین میزان شادکامی و رضایت زناشویی در بین هر دو گروه رابطه مثبت معناداری وجود داشت. صادق مقدم، عسگری، معروضی، شمس و طهماسبی (۱۳۸۵) در پژوهشی که میزان رضایت از زندگی زناشویی در زنان شاغل و خانه دار و همسران آنها در شهر گناباد را می سنجید به این نتیجه رسیدند که رضایت از زندگی زنان شاغل و همسرانشان با رضایت از زندگی زنان خانه دار و همسرانشان تفاوت معناداری ندارد. در پژوهشی که خدابخشی کولایی، ادیب راد، صالح صدق پور (۲۰۱۰) با نمونه متفاوتی با عنوان مقایسه باورهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی در زنان متقاضی طلاق و عادی انجام دادند به این نتیجه رسیدند که دلزدگی زناشویی بین زنان متقاضی طلاق و زنان خواهان ادامه زندگی متفاوت است و زنان متقاضی طلاق دلزدگی زناشویی بالاتری داشتند.
.
فرضیه ۳: بین میزان بهزیستی روانشناختی و دلزدگی زناشویی زنان رابطه وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن از فصل چهارم آمده است.
همچنانکه جدول شماره (۱۰-۴) نشان می دهد بین بهزیستی روانشناختی و دلزدگی زناشویی رابطه معکوس معنادار وجود دارد یعنی با بالا رفتن بهزیستی روانشناختی بین افراد،دلزدگی زناشویی پایین می آید و برعکس. میزان این رابطه بین این دو متغیر برابر با ۵۴۰/.- است که این میزان برابر همبستگی مناسبی بین این دو متغیر می باشد.
نتایج تحقیقات مشابه رابطه مثبتی را بین بهزیستی و متغیرهای مرتبط با زندگی زناشویی نشان داده است که دلزدگی و سلامت جسمی و روانی (آهولا[۱۲۶] ، ۲۰۰۷؛ ملامد ، شیرون ، توکر ، برلینر و شاپیرا[۱۲۷] ، ۲۰۰۶)؛ بهزیستی روانی و رضایت زناشویی (تورس[۱۲۸]، ۱۹۹۷)؛ بهزیستی روانی و کیفیت زندگی (هلمز و بوهلر[۱۲۹] ،۲۰۰۷)؛ بهزیستی روانی و رضایت زناشویی (ایمان و یادعلی جمالویی، (۱۳۹۱)؛ بهزیستی و سازگاری زناشویی (درویزه و کهکی، ۱۳۸۷)؛ رابطه معنی داری وجود دارد. همسو با یافته های این تحقیق می توان به یافته های مشابه نیز اشاره کرد: درتحقیقی که میلخونت[۱۳۰]، دنی[۱۳۱]، آمراتونگا[۱۳۲]، رابینسون[۱۳۳]، مری[۱۳۴] (۲۰۰۸) با عنوان فرسودگی و بهزیستی: آزمایش پرسشنامه فرسودگی کوپنهاگن بر معلمان نیوزلند انجام دادند به این نتیجه رسیدند که بین فرسودگی و بهزیستی معلمان رابطه منفی وجود دارد. بهمنی، آریا منش، بهمنی، غلامی (۲۰۱۳) در پژوهش خود با عنوان برابری و رضایت زناشویی در زنان شاغل و غیر شاغل ایران که بر روی ۱۰۰ نفر انجام شد رابطه معناداری بین برابری و رضایت زناشویی پیدا کردند و همچنین تفاوت معنی داری بین زنان شاغل و غیر شاغل در تساوی حقوق وجود داشت بدین معنی که زنان شاغل احساس برابری بیشتری در ارتباطات زناشویی شان داشتند. رحیمی (۱۳۸۳) در تحقیقی که برای بررسی رابطه تعارض زناشویی با سلامت روانی زوجین انجام داد و ۱۰۰ نفر از زنان و مردان متاهل را مورد بررسی قرار داد به این نتیجه رسید که تعارض زناشویی با سلامت روانی رابطه منفی معناداری دارد و هر چهار مقیاس سلامت روانی یعنی مشکلات روان تنی، اضطراب، کارکرد اجتماعی و افسردگی با تعارض اجتماعی رابطه داشتند.
در همه خانواده ها با درآمدهای متفاوت، چه در خانواده های با درآمد بالا و چه در خانواده های با درآمد پایین تنیدگی شماره یک تنیدگی مالی و اقتصادی بوده است (کوران،۱۳۷۵؛ به نقل نویدی، ادیب راد، صباغیان،۱۳۸۵). نظر به اینکه تامین مخارج زندگی یکی از مسائل مهم در زندگی زوجین است با کسب درآمد بیشتر زوجین بیشتر می توانند نیازها و مایحتاج زندگی خود را برآورده سازند. لذا افزایش درآمد می تواند باعث کاهش میزان دلزدگی زناشویی شود. البته به این نکته باید توجه کرد که اگر افزایش میزان درآمد همراه با افزایش میزان ساعات کار در شبانه روز و مشغله های فراوان کاری باشد این امر، خود غفلت از امورات زندگی خانوادگی را موجب شده که در نتیجه منجر به افزایش میزان دلزدگی زناشویی می شود (نویدی، ادیب راد، صباغیان،۱۳۸۵).
فرضیه ۴: بین بهزیستی روانشناختی و خستگی جسمانی رابطه وجود دارد.
جهت بررسی این فرضیه از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن از فصل چهارم آمده است.
همچنانکه جدول شماره (۱۱-۴) نشان می دهد بین بهزیستی روانشناختی و بعدخستگی جسمانی دلزدگی زناشویی رابطه معکوس معنادار وجود دارد یعنی با بالا رفتن بهزیستی روانشناختی بین افراد، خستگی جسمانی پایین می آید و برعکس. میزان این رابطه بین این دو متغیر برابر با ۴۴۱/.- است که این میزان برابر همبستگی نرمالی بین این دو متغیر می باشد.
یکی از علایم شایع که به عنوان یک تجربه معمول نیز شناخته شده است، احساس ذهنی از ضعف، کمبود انرژی و فرسودگی است که از آن به عنوان ضعف یاد می کنند؛ به عبارت دیگر خستگی یک احساس طاقت فرسایی از فرسودگی و کمبود انرژی است که انجام هرگونه فعالیت فیزیکی و شناختی را مختل می سازد. این ناتوانی در انجام و حفظ عملکرد بهینه، در دنیای پژوهشی به علل متعددی چون برهم زدن نظم چرخه خواب و بیداری، ریتم های بیولوژیک بدن و بار کاری نسبت داده شده است. علاوه بر این موارد فاکتور های متعدد دیگری در بروز خستگی نقش دارد؛ برای مثال مشاهده شده که شیوع خستگی در میان زنان به طور معناداری بالاتر از مردان است یا آنکه خستگی در میان جمعیت هایی با طبقات اجتماعی و اقتصادی بالاتر نسبت به گروه مقابل کمتر است. با وجود آن که خستگی به عنوان یک مفهوم گسترده ۷/۰ شناخته شده است و شیوع آن در میان جمعیت عادی ۴۵/۰ تخمین زده شده است، اما متأسفانه تا کنون تعریفی از آن ارائه نشده که مورد قبول همگان قرار گیرد. به گونه ای که در هر یک از مطالعات انجام شده در زمینه خستگی، محققان بسته به هدف خود، خستگی را تعریف و بر اساس آن روشی را برای اندازه گیری کمی یا کیفی آن به کار بردهاند. اگرچه نمی توان نقش خستگی را به عنوان یک علامت بالینی در تشخیص و افتراق بیماری های یاد شده نادیده گرفت، اما بایستی به این نکته نیز توجه نمود که خستگی میتواند به عنوان یک عامل تهدید زای مالی و جانی، جوامع انسانی را متحمل خسارات زیان باری کند. (خانی جزنی، صارمی، کاوسی، شیرزاد، رضاپور، ۱۳۹۱).
همسو با یافته های این تحقیق می توان به یافته های مشابه نیز اشاره کرد: در تحقیقی که عباسی، مهدی زاده، مقدم (۱۳۹۲) با عنوان خستگی و ارتباط آن با سلامت روان در مصدومین شیمیایی مبتلا به برونشیولیت انسدادی انجام دادند رابطه معناداری را بین خستگی وسلامت روان مشاهده کردند. فورتیر بروچو[۱۳۵]، بیلیو بوننو[۱۳۶]، ایورز[۱۳۷]، مورین[۱۳۸] (۲۰۱۰) در پژوهش خود با عنوان ارتباط بی خوابی و خستگی و کیفیت مرتبط با سلامتی در زندگی افراد مبتلا به بی خوابی به این نتیجه رسیدند که خستگی شدید با اختلال بزرگتر در کیفیت سلامتی در زندگی مرتبط است. از نظر آنها خستگی و کیفیت سلامتی در زندگی با هم جدا هستند اما ساختار های مرتبطی دارند.
شواهد نشان می دهد که فرسودگی بر سلامت جسمانی تاثیر منفی دارد و علاوه بر آن، به عنوان یک عامل خطرساز برای بروز بیماری های جسمانی و اختلال های بدنی شناخته شده است (شیروم، ملامید، توکر، برلینز و شاپیرا، ۲۰۰۵؛ به نقل از بشلیده، تقی پور، هاشمی شیخ شبانی، جزایری، ۱۳۹۰).
فرضیه ۵: بین بهزیستی روانشناختی و خستگی عاطفی رابطه وجود دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:20:00 ب.ظ ]




در حقیقت DLL‌ها هم مانند رابط برنامه­نویسی کاربردی ابزاری هستند که شما از آن‌ها استفاده کرده‌اید ولی شاید نمی‌دانستید. اگر نگاهی به دایرکتوری‌های WindowsSystem و
۳۲ WindowsSystem و یا خود دایرکتوری ویندوز بیاندازید تعداد زیادی از فایل‌های DLL را می‌یابید. DLL یا کتابخانه پیوندی پویا می‌باشد که می‌تواند شامل انواع داده و یا کد باشد. درون DLL می‌توان انواعی از داده‌ها همانند کد، تصویر، صوت و … را قرار داد. نکته جالب فایل‌های DLL خاصیت مستقل از زبان برنامه­نویسی این فایل‌ها می‌باشد. یعنی اگر DLL با بهره گرفتن از Delphi ایجاد شده باشد می‌توان در Visual Basic یا Visual C++ از آن استفاده کرد. نکته دیگر DLL‌ها، صرفه جویی در مصرف حافظه می‌باشد که به همین دلیل نام Dynamic را با خود به همراه دارند. در واقع هر قسمت از DLL که فراخوانی می‌شود‌‌ همان قسمت به حافظه بار می‌شود و در صورت عدم نیاز نیز از حافظه خارج می‌شود. در واقع دلایل استفاده از DLL‌ها را می‌توان موارد زیر نام برد:
۱-توانایی اشتراک کردن کد بین چند برنامه و حتی خود ویندوز
۲- استفاده مجدد از کدهای نوشته شده
۳- استفاده بهینه از منابع ویندوز و منابع سیستمی
۴- جدا کردن کدهای مختلف
لازم به ذکر است که DLL‌ها را می‌توان با زبان‌های مانند Delphi و یا Visual C++ تولید کرد.
حال مطمئناً می‌توانید جواب این سوال را که رابط برنامه­نویسی کاربردی‌ها در کجا هستند بدهید.
بله رابط برنامه­نویسی کاربردی‌ها در فایل­های DLL ویندوز قرار دارند مهم‌ترین DLL‌ها که بیشترین رابط برنامه­نویسی کاربردی را در خود جای داده‌اند عبارتند از Kernel32.DLL و User32.DLL و Shell32.DLL
جدول ۲-۱ لیستی از DLL ها

User32.dll شامل توابعی می باشد که ابزار و محیط واسط بین سیستم عامل و کاربرد مثل ماوس ، صفحه کلید منوها و پنجره ها را کنترل می کنند.
Kernel32.dll توابع مربوط به حافظه ، فایل، پارتیشن ، درایو و پوشه در این فایل می باشند.
Gdi32.dll این فایل که مخفف GraphicsDevice Interface می باشد، توابع گرافیکی و ترسیمی را در خود دارد.
NetAp.dll توابع مربوط به شبکه در این فایل موجود می باشد.
Adv32.dll رابط برنامه نویسی کاربردیتوابع کار با ریجیستری در این موجود می باشد.
Winmm.dll توابع مربوط به مالتی مدیا دراین فایل تعریف شده اند.
Winspool.drv توابع مربوط به چاپگر وکار با آن در این فایل می باشند.
Comdlg32.dll توابع مربوط به حالتهای مختلف پنجره ی common Dialog در این فایل تعریف شده است.

۲-۲-۴ مشخصات توابع رابط برنامه نویسی کاربردی
اگر بخواهیم توابع رابط برنامه­نویسی کاربردی را که اکثراً با زبان برنامـه نویسی قدرتمند C نوشته شده‌اند را براساس ساختار سیستم عامل تقسیم ­بندی کنیم، می‌توان آن را به دو قسمت ۱۶ بیتی و ۳۲ بیتی تقسیم ­بندی کرد. توابع ۱۶ بیتی به تعداد بیش از ۷۳۰ تابع و توابع ۳۲بیتی به بیش از ۶۵۰۰ تابع می‌رسند. در تابع رابط برنامه­نویسی کاربردی مانند هر تابع ساخته شده در زبان‌های برنامه نویسی، متغیرهای ورودی خروجی وجود دارند. این متغیرهای می‌توانند از انواع Long،Integer، Int32 ، String، Pchar، Byte و… باشند. در بعضی از توابع رابط برنامه­نویسی کاربردی این متغیر‌ها فقط می‌توانند مقدار ثابت تعریف شده‌ای را بگیرند. این ثابت‌ها در نوع ۱۶ بیتی به تعداد بیش از ۱۸۰۰ثابت (Const) و در ۳۲ بیتی به بیش از ۵۵۰۰ ثابت می‌رسند. در تعدادی از توابع متغیرهای ورودی و یا خروجی به یک ساختار (type) اشاره دارند که فیلدهای این ساختار اطلاعات ورودی و یا برگشتی تابع را در خود نگهداری می‌کنند. تعداد این ساختار در نوع ۱۶بیتی به بیش از ۵۰ ساختار و نوع ۳۲ بیتی به بیش از۹۵۰ ساختار می‌رسند.، فایل­های dll حاوی توابع رابط برنامه­نویسی کاربردی می‌توانند در فایل‌های متعددی تعریف شده باشند ولی مهم‌ترین و پرکاربرد‌ترین فایل­های به شرح زیر می‌باشد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:20:00 ب.ظ ]




« فصل سوم»
بررسی افراز و رویه عملی آن
تبیین مفهوم افراز
تفاوت تفکیک و افراز
مقایسه تفکیک و افراز در املاک
قانون افراز و فروش املاک مشاع
صلاحیت اداره ثبت در رسیدگی به افراز املاک
افراز املاک مشاع
مراحل انجام افراز
روش افراز املاک
نکات مورد توجه در افراز
سه رکن اساسی و مهم افراز
تفاوت های افراز در دادگاه ها با افراز در اداره ثبت
نکات عمده در مورد افراز
مواردمنع افراز و هزینه های آن
شرایط افراز املاک مشاعی که در وثیقه میباشد.
شرایطی که ملک یا ساختمان قابل افراز نباشد
تفاوتهای تفکیک با افراز از جنبه امور ثبتی
نظریه های حقوقی مربوط به افراز و فروش املاک مشاع
اقدام مراجع ثبتی به افراز و تفکیک عرصه های بدون سند، بدون نقشه مصوب شهرداری
۳-۱-تبیین مفهوم افراز
افراز در لغت به معنی جدا کردن چیزی ازچیز دیگر(در لغت عین تفکیک می باشد) تقسیم در لغت به معنی جدا کردن جیزی از چیز دیگر.
تفکیک حصه هر یک از شرکا ملک مشاع .یعنی از طریق تراضی شرکاء یا از طریق حکم دادگاه در صورتیکه بین همه شرکا تراضی واقع نشود تقسیم اجباری مستند. ماده۵۹۱ قانون مدنی تقسیم در معنی افراز نیز استدلال شده است ودر اینجا منظور از ان تبدیل سهم مشاع به مفروزاست(ماده۵۹۱ قانون مدنی هرگاه تمام شرکا به تقسیم مال مشترک راضی نباشد تقسیم به نحوی که شرکا تراضی نمایند بعمل می اید ودرصورت عدم توافق بین شرکا حاکم اجبار به تقسیم می کند و مشروط به انکه تقسیم مشتمل بر ضرر نباشد که به این صورت احیا وجایز نیست) در صورتیکه اگر یک یا چند نفر از شرکا راضی به تقسیم نباشند . حسب قسمت اخیر ماده ۵۹۱ قانون مدنی.دعوی افراز.دعوی شریک ملک مشاع باشریک دیگر است به منظورتقسیم مال مزبور درصورت عدم تراضی بر تقسیم (در این صورت حاکم اجبار به تقسیم می کند)مشروط بدانیم که تقسیم محتمل برضرر نباشد ودر این راستا قانون افراز و فروش املاک مشاع درآذر ماه ۱۳۵۷ تصویب وبه موجب ان اداره ثبت مرجع نخستین رسیدگی در دعاوی افراز املاک تعیین گردید.
(مطابق ماده ۵۹۳ قانون مدنی ضرری که مانع تقسیم می شود . عبارتست از نقصان فاحش نسبت به مقداری که عادتا قابل مسامحه نباشد )
افراز در مقابل اشاعه است و مبنای آن، این است که مال غیر منقولی را که مشاع بین دو یا چند شریک است، نسبت به سهم آنان جدا کننده و برای هر یک از آنان سند، مالکیت جداگانه صادر نمایند. مانند اینکه مردی سه دانگ مشاع از ششدانگ ملک خود را به موجب سند بیعی که در دفتر خانه اسناد رسمی تنظیم و به ثبت رسیده است، یعنی سند قطعی غیر منقول به زن خود بفروشد. در این صورت ششدانگ ملک از تاریخ تنظیم سند و ثبت آن در دفتر املاک اداره ثبت، دو مالک مشاع داردمرد نسبت به سه دانگ مشاع و زن نسبت به سه دانگ مشاع پس زن به استناد سند نامبرده میتواند از اداره ثبت درخواست کند که سهم مشاع او را از ملک افراز نماید. اداره ثبت در پاسخ به این تقاضا، ملک را از حالت اشاعه خارج و سهم متقاضی را از آن شخص جدا مینماید به این ترتیب، سهم مرد نیز از این ملک، معین و جدا میشود. در این وضعیت، خواه زن بعد از تنظیم سند و ثبت آن، سند مالکیت مشاعی گرفته باشد یا نه میتواند درخواست کند که اداره ثبت، سند مالکیت مفروز ملک را صادر و به او تسلیم نماید. باید دانست که هر گاه اداره ثبت، درخواست افراز را منطبق با مقررات قانونی نداند، به کلیه شرکاء ملک ابلاغ میکند و آنها میتوانند از این تصمیم اداره ثبت ظرف مدت ده روز از تاریخ ابلاغ آن، به دادگاه عمومی شکایت کنند. لازم به یادآوری است که جهت افراز و تفکیک ملک موانعی وجود دارد که به آنها اشاره میگردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۱-۱-تفاوت تفکیک و افراز
تفاوت افراز و تفکیک از نظر ماهیتی و شکلی عبارتست از مواردی که به بعضی از آنها بصورت اجمالی اشاره میشود و به تعداد دیگر از آنها در حین مبحث انجام شده اشاره میشود.
در تفکیک وجود حالت اشاعه بر خلاف افراز ضروری نیست یعنی یک شخص هم میتواند شخصا تقاضای تفکیک ملک کند. در تفکیک با رضایت و تفاهم مالکان مشاع صورت میگیرد اما در افراز معمولا محصول عدم تفاوت و رضایت وجود اختلاف و برای از بین بردن حالت اشاعه است. در تفکیک به سهم کلی شرکاء در ششدانگ توجهی نمیشود و بعد از تفکیک در هنگام تنظیم تقسیم نامه رعایت حقوق و سهم مالکان مشاع منظور میگردد. اما در افراز توجه به سهم و شرکاء لازم و ضروری است و اگر ممکن نباشد افراز تبدیل به تعدیل میشود و باید به بهای اضافی تقدیم و در صورتمجلس افراز قید میشود.
در تفکیک فقط ملک تقسیم میشود ولی در افراز سهام شرکاء هم تعیین میشود.وضعیت مالکین در تفکیک دخالتی ندارد ولی در افراز اگر یکی از شرکاء محجور یا غایب باشد به صلاحیت مادهی ۳۱۳ امور حسبی باید در دادگاه افراز را اجرا کند. طبق رأی وحدت رویه شماره ۳۵۳۰- مورخ۱۵/۱/۶۰ هیأت‌عمومی دیوانعالی کشور درصورتیکه بین شرکاء محجوریا غایب مفقود الاثری باشد امر افراز راجع به آن بدین شرح میباشد.
نظر به اینکه مقنن به لحاظ حفظ حقوق محجورین و غایب مفقودالاثر و رعایت مصلحت آن طبق قسمت اخیر ماده ۳۱۳ قانون امور حسبی مقدر داشته است که در تقسیم که اگر بین وراث محجور یا غایب باشد تقسیم متوسط نمایندگان آنها در دادگاه بعمل آید و با توجه به ماده ۳۳۶ همین قانون که بموجب آن مقررات قانون امور حسبی راجع به تقسیم سایر اموال نیز جاری خواهد بودو نظر به انکه ماده اول قانون افراز و فروش املاک مشاع که قانون عام است. و بر طبق آن افراز املاکی که جریان ثبتی آن خاتمه یافته است در صلاحیت امور ثبتی محل شناخته شده علی الوصول پاسخ ماده ۳۱۳ قانون امور حسبی که قانون خاص است نمیباشد نظرشعبه پنجم دیوان عالی کشور که تقسیم املاک محجورین و غایب مفقود الاثر را از صلاحیت واحد ثبتی خارج دانسته و در صلاحیت دادگاه شناخته است. صحیح و مطابق با موازین قانونی است این رأی بر طبق ماده واحده قانون وحدت رویه مصوب تیر ماه ۱۳۴۸ شعب دیوانعالی کشور و دادگاه در موارد مشابه لازم الاتباع است.
اگر بعد از تفکیک تقسیم نامه به توافق شرکاء تنظیم نشود تفکیک بی فایده و باطل است و به ناچار باید افراز صورت گیرد.
اعتراض به جریان تفکیک باعث توقف ان می شود در همه حال بارضایت معترض ادامه می یابد ولی به اعتراضات در جریان افراز ترتیب اثر نمی دهد واعتراضات بعد از افراز وآنهم توسط مراجع قضایی پیگیری می شود.
صورت مجلس تفکیکی ملک با انتقال قطعه یا قطعاتی از آن به غیر یا انتقال سهم مشاعی به شریک دیگر یا تنظیم تقسیم نامه کلی تنظیم سندی قطعی بروی ان اعتبار پیدا می کند ولی افراز با صدور حکم و گذر مهلت اعتراض اثر خود را مییابد. به عبارتی تفکیک اقدامی دو مرحله ای و افراز یک مرحلهای است، تفکیک در اداره ثبت در حالت عادی صورت میگیرد بر خلاف افراز که بنا به مورد در اداره ثبت یا دادگاه باید انجام شود. بنا به مورد یعنی اینکه هر گاه شرکاء در خصوص ملک و تقسیم آن تراضی نداشته باشند و نتوانند باهم توافق به تقسیم کنند ناچارا اقدام به افراز مینمایند حال اگر ملک دارای سابقه ثبتی باشد افراز در صلاحیت اداره ثبت اسناد املاک است واگر ملک دارای سابقه ثبتی نباشد افراز در صلاحیت دادگاه میباشد.
یکی دیگر از تفاوتهای افراز و تفکیک این است که در افراز رأی صادر میشود و در تفکیک صورتمجلس تفکیکی پس به عبارتی در افراز اجبار حاکم است و در تفکیک مسامحه حاکم است.
حالت اشاعه در تفکیک کلا از بین نمیرود اما در افراز سهم متقاضی از حالت اشاعه بیرون میآید. یعنی اینکه در تفکیک ملک قسمتهایی ممکن است بصورت مشاعی در همه شرکاء از آن استفاده کنند یا اینکه در تفکیک ممکن است مالک یک نفر باشد. مثلا در تفکیک آپارتمان قسمتهای مشترک در استفاده هنوز پس از تفکیک بصورت مشاعی باقی مانده است.
و یکی دیگر از تفاوتهای تفکیک و افراز این است که اعتراض به تفکیک در اداره ثبت انجام میگیرد و اعتراض به افراز در دادگاه بعمل میآید.
۳-۱-۲-مقایسه تفکیک وافراز در املاک
اصطلاح تفکیک در حقوق جدید ایران پدید آمده است وبه مفهوم افراز وتقسیم می باشد واز نظر عملکردی تفکیک وافراز هیچ فرقی با هم ندارند تنها تفاوت آن در تعداد شرکاء وعلت انجام آن می باشد به عنوان مثال در افراز باید حالت اشاعه وجود داشته باشد وهمچنین در افراز تعداد مالکین مشاعی باید از ۲ نفر بیشتر باشد ودر صورتیکه در تفکیک حالت اشاعه وتعداد کاربرد ندارد وهمانطور که گفته شد در نوع عملکرد از این دو مسئله به بعد، افراز وتفکیک تقریبا مشابه اقدام میگردد پس در خصوص نحوه تفکیک در املاک به شرح ذیل می باشد متقاضی بایدبا مراجعه به دفترخانه اسناد رسمی واخذ تقاضای تفکیک، آن را ضمیه نقشه تفکیک ملک خودنموده و به ثبت محل تسلیم کند (ودر صورتیکه چند نفر شریک باشندو اختلاف در تقسیم پیش آمده باشد در اینجا رسم تفکیک به افراز عوض می شود) تقاضا پس از ثبت در دفتر اندیکاتور جهت ضمیمه شدن به پرونده به شعبه بایگانی ارسال می گردد چنانچه ملک دارای سابقه باشد به یکی از نماینده ونقشه برداران ثبت ارجاع می شود و اگر فاقد سابقه باشد همین درخواست به دادگستری عودت داده می شود. چنانچه ملک دارای سابقه باشد خود اداره ثبت اقدام به ادامه تفکیک ملک نموده و پس از مقایسه محل ترسیم کروکی محل آنرا جهت اظهار نظر به شهرداری ارسال وچنانچه ظرف مدت دو ماه از تاریخ ارسال نقشه واطمینان از وصول نقشه به شهرداری پاسخی در یافت ننمایند اداره ثبت خود راسا اقدام به تفکیک می کند. (حال اینکه همین ارسال پاسخ که در دستورالعمل های صادره به اداره ثبت به مدت دو ماه مهلت به شهرداری داده شده است در ماده ۶ قانون تاسیس شورای عالی شهرسازی این مذت را چهار ماه تعریف کرده اند که خود تناقض است که سبب ایجاد سر درگمی در عوامل اجرائی شده است ) پس از وصول پاسخ شهرداری به نقشه تائید شده نماینده ونقشه بردار جهت بررسی .مطابقت وضع موجود با کروکی تائید شده شهرداری (ماده ۱۰۱) به محل عازم میشوند.
در بند ۳۸۳ بخشنامه های ثبتی به منظور ایجاد وحدت رویه در مورد تفکیک و افراز واملاک واحدهای ثبتی خاطر نشان نموده است که ادارات ثبت مکلفند تفکیک اراضی محدوده قانونی شهر وحریم ان عمل تفکیک وافراز را در اجرای ماده ۱۵۴ اصلاحی قانون ثبت طبق نقشه ای انجام دهد که بر اساس ماده ۱۰۱ قانون اصلاحی شهرداری به تصویب شهرداری رسیده باشد.در مورد تفکیک ساختمانهایی که به صورت آپارتمان می باشد وبا توجه به گواهی پایان کار وقانون تملک آپارتمانها وآئین نامه آن اقدام شود چرا که به دیده شده است که اینکه آپارتمانها در خصوص اختصاص پارکینگها بصورت خطی دچار مشکلات فراوان شده اند.وهمچنین در مورد تفکیک چند ساختمان جدا از هم در یک قطعه زمینه احداث گردیده چنانچه بر طبق گواهی پایان کار این ساختمانها دارای مشترکات از قبیل راهروها – انبارها وتابلوهای آب وبرق- مرکز حرارت وغیره باشند ویااینکه شهرداری در گواهی صادره عرصه را قابل تفکیک نداند ادارات ثبت بایستی فقط نسبت به تفکیک اعیان ساختمانها با رعایت ضوابت مقرر در قانون تملک آپارتمانها اقدام نمایند.ودر مواردی که این قبیل ساختمانها بر اساس گواهی پایان کار دارای مشترکات نباشند ادارات ثبت راسا نسبت به تفکیک عرصه واعیان اقدام خواهند نمود.در اینجا سوال مطرح می شود که چگونه و در چه شرایطی شهرداری در گواهی فورا اعلام می کند که عرصه قابل تفکیک نمی باشد.(جواب شهرداری در صورتیکه عرصه به متراژ تایید شده مسکن وشهرسازی و یا سازمان شهرداری ها نباشد (کمتر از حد مصوب ) باشد با تفکیک عرصه موافقت نمی کند وتنها اجازه تفکیک اعیانی را میدهد. که پارامتر های مورد تایید مسکن و شهرسازی درقسمت دوم پایان نامه تحت عنوان نقش تفکیک در توسعه شهرسازی و جامعه ی شهری به نظرتان خواهد رسید .
مسئله_ قواعد عمومی حاکم بر جامعه این چنین می باشد که معمولا مالک پس از اینکه مراحل قانونی ساختمان سازی قبلا اخذ پروانه از شهرداری وپایان کار دراتمام کار ساختمان سازی انجام شد بطوری که بتوان به آن ملک مسکونی گفت.برای اخذ سند مالکیت ملک مسکونی خود به اداره ثبت مراجعه می نماید . ولی در بعضی موارد وقتی مالک برای اخذ پایان کار ساختمان به شهرداری مراجعه می نماید قضیه عملکرد کاملا عکس می شود یعنی شهرداری برای دادن پایان کار به مالک آن را مشروط به اخذ سند مالکیت می کند این درچه مواقعی اتفاق می افتد؟
این مسئله مربوط می شود به املاک مشاعی مسکونی که مالکین آنها بدون رعایت ضوابط تفکیکی اراضی وبدون اجرای ماده ۱۰۱ قانون شهرداری ، ملک خود را در محل تقسیم وبه اندازه سهم مشاعی در تصرف داشته ودر قطعات متصرفی نیز قبل از سال ۱۳۷۰ بصورت مسکونی احداث بنا نموده اند. این موضوع به دو صورت قابل انجام می باشد.
۱- در مورادی که کلیه مالکین حضور داشته وتقاضای تفکیک دارند
۲- در مواردی که مالکین تک تک برای تفکیک واخذ سند مراجعه نمایند.
در مورد اول یعنی مواردی که کلیه مالکین حضور داشته باشند وتقاضای تفکیک کنند پس از اخذ عوارض تفکیک ورعایت ضوابط گذربندی طرح تفکیکی با توجه به کروکی طرح شده براساس ماده ۱۰۱ قانون شهرداری پس از تنظیم صورتمجلس تفکیکی واحدهای ساخته شده ورسیدگی به تخلفات ساختمانی هر قطعه بصورت جداگانه رسیدگی می گردد.
در مورد دوم در موردی که مراجعه کلیه و مالکیت قطعات مقدور نباشد مالکیت هر قطعه بصورت انفرادی مراجعه نمایند مشروط به رعایت ضوابط گذربندی یعنی اینکه ملک مزبور به یک گذر ثبتی ویا گذر طرح تفصیلی مشرف باشد با رعایت تراکم واخذ تعهد از مالک مبنی بر پاسخگویی به کلیه اعتراضات مجاورین ودعاوی احتمالی اشخاص حقیقی وحقوقی اقدام به صدور پروانه مشروطه می نماید(منظور اینکه پروانه هیچ حقی اعم از حق مالکانه وسایر حقوق ایجاد نمی کند ) واینجا اگر فرد احداث کننده ملک، درخواست گواهی عدم خلاف پس از رسیدگی به تخلفات نماید. در اینصورت صدور گواهی پایان ساختمان موکول به ارائه سند مالکیت خواهد بود چرا که شهرداری هنوز در خصوص مالکیت عرصه دچار تردید می باشد واین تردید زمانی رفع میگردد که سند مالکیت از طرف احداث کننده به شهرداری ارائه شود.
طبق ماده واحد ، لایحه قانونی راجع به تفکیک وافراز اراضی مورد سازمانی عمرانی اراضی شهری کشور مصوب ۲۲/۱۰/۵۸ سازمان عمران نسبت به اراضی که به موجب قانون لغو مالکیت اراضی موات شهری وکیفیت عمران آن مصوب ۵/۴/۵۸ همه یا قسمتی از آن در تصرف دولت قرار میگیرد از نظر تفکیک وافراز نیاز به جلب حمایت مالکین قبلی نخواهد بود.
در صورتیکه ساختمانهای احداثی قبل از سال ۱۳۴۹، مستند به تبصره ۸ ماده ۲۰ اصلاحی قانون شهرداریها، واحدهای ثبتی راسا مبادرت به انجام تفکیک و افراز خواهند نمود مرجع تشخیص احداث بنا در سالهای قبل از سال ۱۳۴۹ شهرداری است وملاک عمل ثبت اسناد گواهی صادره از مرجع مذکور خواهد بود.
۳-۱-۳-قانون افراز وفروش املاک مشاع
ماده اول: افراز املاک مشاع که جریان ثبتی آنها خاتمه یا فته است اعم از اینکه در دفتر املاک ثبت شده یا نشده باشد در صورتی که مورد تقاضای یک یا چید شریک باشد با واحد ثبتی عملی خواهد بود ملک مذکور در حوزه آن واقع شده است. واحد ثبتی با رعایت کلیه قوانین ومقررات ملک مورد تقاضا را افراز می نمایند.
تبصره : نسبت به ملک مشاع که برای آن سند مالکیت معارض صادر گردید،تازمانی که رفع تعارض نشده اقدام به افراز نخواهد شد.
ماده دوم : تصمیم واحد ثبتی قابل اعتراض از طرف هر یک از شرکاءدر دادگاه شهرستان محل وقوع ملک است مهلت اعتراض ده روز از تاریخ ابلاغ تصمیم مورد اعتراض می باشد. دادگاه شهرستان به دعوی رسیدگی کرده وحکم مقتضی صادر خواهد نمود حکم دادگاه شهرستان قابل شکایت فرجامی است.
ماده سوم : هزینه تفکیک مفروز ماده ۱۵۰ قانون اصلاحی ثبت اسناد واملاک در موقع اجرای تصمیم قطعی برافراز به وسیله واحد ثبتی دریافت خواهد شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:20:00 ب.ظ ]




 

مقابله رویارویانه

 

۶۴۴٫

 

.۰۰۰

 

۲۵۴

 

نمودار (۴-۱۱): ماتریس همبستگی بین ادراک بیماری و سبک­های مقابله­ای
نتایج ماتریس همبستگی نشان می­دهد که بین ادراک بیماری با ارزیابی مجدد مثبت، دوری جویی، خویشتنداری و گریز- اجتناب رابطه خطی (قوی) منفی وجود دارد و با مسئولیت پذیری نیز رابطه منفی ضعیف وجود دارد. ولی با مقابله رویارویانه، حل مدبرانه مسئله و جستجوی حمایت اجتماعی رابطه خطی مثبت وجود دارد و این نشان دهنده آن است که بیمارانی که درک بالایی از بیماریشان داشتند یعنی به کنترل بیماریشان اعتقاد داشتند و آن را قابل درمان می­دانستند بیشتر از سبک مقابله­ای مسئله مدار استفاده کرده ­اند و برعکس بیمارانی که از بیماریشان تنفر داشته و آن را غیرقابل کنترل و درمان نشدنی می­دانستند بیشتر از سبک مقابله­ای هیجان­مدار استفاده کرده ­اند.
فصل پنجم: نتایج و بحث
مقدمه
این فصل شامل نتایج تحقیق (تجربی و نظری)، محدودیت­های تحقیق و پیشنهادات می­باشد، در قسمت نتایج تجربی ابتدا فراوانی­ها و آماره­ های توصیفی متغیرها و سپس آزمون فرضیه ­های پژوهش بیان می­شوند و در قسمت نتایج نظری، این فرضیه ­ها بر اساس چارچوب نظری توضیح داده می­شوند. در بخش محدودیت­های تحقیق به برخی از مشکلات موجود بر سر راه این پژوهش اشاره می­ شود و در قسمت پیشنهادات، چند پیشنهاد ذکر می­ شود.
۵-۱- خلاصه روند پژوهش
در این تحقیق هدف ما بررسی عوامل روانی اجتماعی موثر بر استراتژی­ های مقابله­ای بیماران ام اس شهر همدان بود. شیوه ­های مقابله، طبق تعریف، آندسته از تلاش­ های شناختی و رفتاری فرد را در بر می­گیرد که به منظور کاهش تنیدگی ناشی از خواسته­ های درونی و یا بیرونی صورت می­گیرد. فولکمن و لازاروس به عنوان صاحبنظران در روش­های مقابله­ای، استراتژی­ های مقابله­ای را به دو دسته مسئله­مدار و هیجان­مدار تقسیم ­بندی کردند. روش انجام این پژوهش، پیماشی و ابزار اندازه ­گیری آن پرسشنامه بوده است. داده ­های به­دست آمده از پرسشنامه ­ها با بهره گرفتن از نرم­افزار spss تجزیه و تحلیل شده و ابتدا از طریق آمار توصیفی متغیرهای مورد نظر مورد توصیف قرار گرفت، سپس در ادامه از طریق آمار استنباطی به بررسی روابط بین متغیرها و فرضیات تحقیق پرداخته شد.
۵-۲- نتایج تحقیق
در این بخش نتایج در دو سطح تجربی و نظری بیان می­ شود.

۵-۲-۱- نتایج تجربی تحقیق

همانطور که در فصل چهار آوردیم از کل جمعیت نمونه ۱۱۱ نفر مرد (۷/۴۳ درصد) و ۱۴۳ نفر زن (۳/۵۶ درصد) هستند که از این میان ۱۴۲ نفر مجرد (۹/۵۵ درصد) و ۱۱۲ نفر متأهل (۱/۴۴ درصد) می­باشند.
از کل نمونه مورد بررسی، ۹/۳ درصد دارای تحصیلات ابتدایی، ۳/۶ درصد دارای تحصیلات راهنمایی، ۳۷ درصد دیپلم، ۷/۱۷ درصد فوق دیپلم و ۳۵ درصد دارای تحصیلات لیسانس و بالاتر بودند.
از کل نمونه مورد بررسی، میزان درآمد ۸/۱۱ درصد ۵۰۰ هزار و کمتر، ۲/۳۸ درصد بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار، ۲۸ درصد بین ۸۰۰ هزار تا ۱ میلیون، ۴/۱۱ درصد بین ۱ تا ۵/۱ میلیون و ۶/۱۰ درصد بالای ۵/۱ میلیون است
از کل نمونه مورد بررسی، ۹/۳ درصد ۲۰ سال و کمتر، ۱/۱۸ درصد بین ۲۱-۲۵ سال، ۹/۲۹ درصد بین ۲۶-۳۰ سال، ۱/۱۸ درصد بین ۳۱-۳۵ سال، ۲۴ درصد بین ۳۶-۴۰ سال و ۹/۵ درصد بالای ۴۰ سال سن دارند.
بخش آمار استنباطی یا همان آزمون فرضیات، که این پژوهش دارای ۵ فرضیه می­باشد که در آن نتایج زیر به­دست آمده آست:
فرضیه اول: فرضیه اول بیانگر این است که بین پایگاه اقتصادی اجتماعی و استراتژی­ های مقابله­ای رابطه وجود دارد.
نتایج آزمون من- ویتنی نشان می‌دهد که میزان جستجوی حمایت اجتماعی، حل مدبرانه مسئله، مقابله رویارویانه در پایگاه اقتصادی اجتماعی متوسط و بالا بطور معنی‌داری بیشتر از پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین است ولی بین طبقات متوسط و بالا تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.
میزان مسئولیت پذیری در پایگاه اقتصادی اجتماعی متوسط بطور معنی‌داری بیشتر از پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین است ولی بین طبقات متوسط و بالا تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.
میزان دوری جویی، خویشتنداری، گریز-اجتناب که زیرمجموعه سبک مقابله­ای هیجا­ن مدار می­باشند در پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین بطور معنی‌داری بیشتر از پایگاه اقتصادی اجتماعی متوسط و بالا است ولی بین طبقات متوسط و بالا تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.
میزان ارزیابی مجدد مثبت در پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین بطور معنی‌داری بیشتر از پایگاه اقتصادی اجتماعی متوسط است ولی بین طبقات متوسط و بالا و همچنین بین طبقات پایین و بالا تفاوت معنی‌داری وجود ندارد.
بنابراین فرضیه ما تایید می­ شود. به طور کلی می­توان ­گفت بیمارانی که از پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین هستند بیشتر از سبک مقابله­ای هیجان­مدار استفاده می­ کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

فرضیه دوم: این فرضیه بیانگر این است که بین شبکه روابط اجتماعی و سبک­های مقابله­ای رابطه وجود دارد.
نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می‌دهد که در سطح احتمال ۹۵ درصد بین شبکه روابط اجتماعی با جستجوی حمایت اجتماعی (ضریب همبستگی برابر ۶۲۱/۰)، مسئولیت­ پذیری (ضریب همبستگی برابر ۲۳۴/۰)، حل مدبرانه مسئله (ضریب همبستگی برابر ۶۲۴/۰)، مقابله رویارویانه (ضریب همبستگی برابر ۴۳۸/۰) رابطه مستقیم معنی‌داری وجود دارد (ضریب همبستگی مثبت و سطوح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ است).
بین شبکه روابط اجتماعی با ارزیابی مجدد مثبت (ضریب همبستگی برابر ۴۸۸/۰-)، دوری جویی (ضریب همبستگی برابر ۴۹۵/۰-)، خویشتنداری (ضریب همبستگی برابر ۲۷۴/۰-)، گریز- اجتناب (ضریب همبستگی برابر ۵۲۴/۰-) رابطه معکوس معنی‌داری وجود دارد (ضریب همبستگی منفی و سطوح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ است). بنابراین فرضیه دوم تایید می­ شود.
فرضیه سوم: این فرضیه بیانگر این است که بین حمایت اجتماعی و استراتژی­ های مقابله­ای رابطه وجود دارد.
نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می‌دهد که در سطح احتمال ۹۵ درصد بین حمایت اجتماعی با جستجوی حمایت اجتماعی (ضریب همبستگی برابر ۶۹۲/۰)، حل مدبرانه مسئله (ضریب همبستگی برابر ۷۳۹/۰)، مقابله رویارویانه (ضریب همبستگی برابر ۴۶۶/۰) رابطه مستقیم معنی‌داری وجود دارد (ضریب همبستگی مثبت و سطوح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ است).
بین حمایت اجتماعی با ارزیابی مجدد مثبت (ضریب همبستگی برابر ۵۵۸/۰-)، دوری جویی (ضریب همبستگی برابر ۵۲۶/۰-)، خویشتنداری (ضریب همبستگی برابر ۴۲۴/۰-)، گریز-اجتناب (ضریب همبستگی برابر ۶۶/۰-) و مسئولیت پذیری (ضریب همبستگی برابر ۷۶۴/۰-)، رابطه معکوس معنی‌داری وجود دارد (ضریب همبستگی منفی و سطوح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ است). بنابراین فرضیه سوم تایید می­ شود.
فرضیه چهارم: این فرضیه بیانگر این است که بین احساس خودکارآمدی و استراتژی­ های مقابله­ای رابطه وجود دارد.
نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می‌دهد که در سطح احتمال ۹۵ درصد بین احساس خودکارآمدی با جستجوی حمایت اجتماعی (ضریب همبستگی برابر ۶۰۰/۰)، مسئولیت پذیری (ضریب همبستگی برابر ۱۵۳/۰)، حل مدبرانه مسئله (ضریب همبستگی برابر ۶۰۲/۰)، مقابله رویارویانه (ضریب همبستگی برابر ۵۶۸/۰) رابطه مستقیم معنی‌داری وجود دارد (ضریب همبستگی مثبت و سطوح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ است).
بین احساس خودکارآمدی با ارزیابی مجدد مثبت (ضریب همبستگی برابر ۶۳۹/۰-)، دوری جویی (ضریب همبستگی برابر ۶۶۷/۰-)، خویشتنداری (ضریب همبستگی برابر ۵۸۳/۰-)، گریز-اجتناب (ضریب همبستگی برابر ۵۳۳/۰-) رابطه معکوس معنی‌داری وجود دارد (ضریب همبستگی منفی و سطوح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ است). بنابراین فرضیه چهارم نیز تایید می­ شود.
فرضیه پنجم: این فرضیه بیانگر این است که بین ادراک بیماری و استراتژی­ های مقابله­ای رابطه وجود دارد.
نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان می‌دهد که در سطح احتمال ۹۵ درصد بین ادراک بیماری با جستجوی حمایت اجتماعی (ضریب همبستگی برابر ۷۱۳/۰)، ، حل مدبرانه مسئله (ضریب همبستگی برابر ۷۵۲/۰)، مقابله رویارویانه (ضریب همبستگی برابر ۶۴۴/۰) رابطه مستقیم معنی‌داری وجود دارد (ضریب همبستگی مثبت و سطوح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ است).
بین ادراک بیماری با ارزیابی مجدد مثبت (ضریب همبستگی برابر ۷۲۴/۰-)، دوری جویی (ضریب همبستگی برابر ۷۳۴/۰-)، خویشتنداری (ضریب همبستگی برابر ۶۲۳/۰-)، گریز- اجتناب (ضریب همبستگی برابر ۶۶۷/۰-) و مسئولیت پذیری (ضریب همبستگی برابر ۳۴۵/۰-) رابطه معکوس معنی‌داری وجود دارد (ضریب همبستگی منفی و سطوح معنی‌داری کمتر از ۰۵/۰ است). بنابراین فرضیه پنجم نیز تایید می­ شود.

۵-۲-۲ نتایج نظری تحقیق

در این قسمت نتایج به­دست آمده با تئوری­ها و نظریات مطرح شده بررسی می­ شود:
محققانی از قبیل تویس (۱۹۸۲) دریافتند که افراد پایگاه اقتصادی اجتماعی پایین­تر بیشتر از استراتژی مقابله­ای هیجان­مدار و اجتنابی و کمتر از مقابله مسئله­مدار استفاده می­ کنند بنابراین فرضیه اول ما با یافته­های تویس همخوانی دارد. همچنین با یافته­های جواکوئینا پالومار لور در پژوهشی تحت عنوان فقر، حوادث استرس­زای زندگی و استراتژی­ های مقابله­ای (۲۰۰۸) که نشان داد افراد غیر فقیر به میزان بیشتری از مقابله مستقیم نسبت به افراد فقیر استفاده می­ کنند نیز همخوانی دارد. علاوه بر این می­توان به نظریات کوهن، کاس و دورگی نیز ربط داد. کوهن اعتقاد داشت افراد طبقات پایین جامعه، تمایلی به برنامه ریزی برای پیشرفت در آینده را ندارند. کاس دریافت که بیماران طبقه بالا در مقایسه با طبقات پایین سطح بالاتری از تشخیص اهمیت علائم را بیان کردند و دورگی نیز نشان داد که طبقات اجتماعی پایین از شیوه ­های تفکر کمتر انتزاعی و بیشتر عینی برخوردارند بنابراین می­توان نتیجه گرفت که بیماران ام اسی طبقات پایین جامعه با توجه به شرایط اقتصادیشان انگیزه­ای برای مقابله­ فعال و مستقیم با بیماری و شرایط استرس ­زا را ندارند.
به نظر ولمن حمایت­های اجتماعی افراد را قادر می­سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات روزمره زندگی و بحران­های زندگی را داشته باشند و به خوبی آنها را سپری کنند. هاوس معتقد بود حمایت اجتماعی می ­تواند در فرایند ارزیابی از طریق گسترش دامنه مکانیزم­ های مقابله موثر واقع شود و باعث به کارگیری روش­های مقابله­ای موثر از جمله جستجوی جمایت اجتماعی و حل مسئله شود. بال و همکاران نیز نشان دادند که حمایت اجتماعی ممکن است به عنوان منبع مقابله به انتخاب موثر استراتژی مقابله­ای خصوصا زمانی که فرد با رویدادهای استرس ­زا مواجه می­ شود کمک کند. بنابراین فرضیه سوم این تحقیق با این یافته­ ها همخوانی دارد و آن دسته از بیماران ام اسی که حمایت اجتماعی بیشتری را دریافت کرده ­اند بیشتر از مقابله مسئله مدار استفاده کرده ­اند.
به طور کلی تحقیقات متعددی نشان داده­اند که افزایش خودکارآمدی با تغییرات مثبت در رفتارهای مراقبت از سلامت و افزایش میزان سلامت کلی نقش دارد. نتایج پژوهش مردیت و همکاران نیز حاکی از آن بود که خودکارآمد پنداری مربوط به درد می ­تواند پیش بینی کننده شدت درد و ناتوانی­ های مربوط به درد در بیماران مبتلا به درد مزمن باشد. همچنین ساردا و همکاران نیز اظهار کرده ­اند که خودکارآمدی سهم مهمی در میزان ناتوانی حاصل از درد در بیماران مبتلا به درد مزمن دارد. در این راستا ولز- فورمن و همکاران هم در تحقیق خود بر روی بیماران مبتلا به درد مزمن نشان دادند که افزایش خودکارآمدی با کاهش درد، درماندگی هیجانی و ناتوانی رابطه دارد. مطالعات دیگر در این زمینه نشان داده است که نمرات بالای خودکارآمدی با بهبود توانایی سازگاری در بیماران ام اس رابطه دارد و آن را پیش بینی می­ کند. سپس این سازگاری بهبود یافته منجر به کاهش ناهنجاری­های روان­شناختی از جمله استرس، اضطراب و افسردگی می­ شود و در نتیجه کیفیت زندگی این افراد را بهبود می­بخشد. چنین نتایجی نشان می­دهد که تقویت خودکارآمدی بیماران مبتلا به ام اس می ­تواند نقش مهمی در سازگاری آنها با درد داشته باشد. این یافته­ ها را می­توان با استناد به نظریه شناختی اجتماعی بندورا مورد تبیین قرار داد که بر اساس آن، احساس خودکارآمدی یک عامل عمده در تفکرات، احساسات و رفتارهای افراد در شرایط استرس­آمیز می­باشد و توانایی افراد برای مقابله موفقیت­آمیز با موقعیت­های چالش­ انگیز از جمله بیماری را افزایش می­دهد. بنابراین فرضیه چهارم تحقیق با این یافته­ ها همخوانی دارد بطوریکه ان دسته از بیماران ام اسی که احساس خودکارآمدی بالایی داشتند از مقابله مسئله مدار استفاده کرده ­اند.
یافته­های تحقیق نشان داد که بین ادراک بیماری و سبک­های مقابله­ای بیماران ام اس رابطه وجود دارد به طوریکه بیمارانی که درک بالایی از بیماریشان داشتند و معتقد بودند بیماریشان قابل کنترل و قابل درمان است از سبک مقابله­ای مسئله­مدار استفاده کرده ­اند. این مطالعه با نتایج مطالعه مسعودنیا، که همبستگی معناداری را بین دو متغیر ادراک بیماری و راهبردهای مقابله­ای و نیز بین مولفه­های ارزیابی مجدد، سازگاری، حل مسئله، خوش بینی، مقابله اجتنابی و مقابله هیجان ­مرکز از سازه شیوه ­های مقابله­ای و مولفه­های تظاهرات هیجانی، مهار درمان، برآیند بیماری، خط زمانی (حاد/ مزمن)، انسجام بیماری، مهار شخصی و خط زمانی دوره­ای از سازه ادراک بیماری نشان داد همخوانی دارد.
این یافته­ ها همچنین با الگوی خودگردانی لونتال، که اصل اساسی در این الگو این است که ادراکاتی که بیماران در ارتباط با بیماریشان دارند، باورهای عقل سلیم و باورهای ضمنی خود بیماران را در باره بیماریشان شکل می­ دهند. همخوانی دارد این الگو معتقد است که ادراکات بیماری مستقیماً با مقابله ارتباط پیدا کرده و از طریق مقابله بر برآیندهای سازگاری نظیر ناتوانی و کیفیت زندگی مربوط می­شوند.

۵-۲-۳- نتایج:

نتایج حاصل از این پژوهش، شواهد تجربی برای اهمیت الگوی روانی-اجتماعی در درک بیشتر درد و سازگاری با آن در ام اس فراهم می ­آورد و اشارات مهمی برای درک و درمان درد در این بیماران دارد به طوریکه کرنز ادعا داشته که مشخص شدن عوامل روانشناختی مرتبط با دردهای مزمن مربوط به بیماری ام اس می ­تواند موجب دلالت­های مهم درمانی شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:19:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم