۵- آیا تفاوت سن فرزندان با والدین، با الگوهای ارتباطی خانواده، نیازهای بنیادی روان­شناختی، احساس تنهایی و شادکامی فرزندان رابطه دارد؟

۱-۷- تعاریف مفهومی متغیرها

۱-۷-۱- احساس تنهایی

پپلو و پرلمن[۱] (۱۹۷۹، به نقل از ساکلفسکی[۲] و همکاران، ۱۹۸۶)، می‌گویند، احساس تنهایی یک تجربه عاطفی ناخوشایند است که در نتیجه­ عدم انطباق بین روابط میان فردی واقعی و روابط آرمانی شخص به وجود می‌آید.

۱-۷-۲- شادکامی

به اعتقاد آرگایل[۳] (۲۰۰۱)، شادکامی شامل سه جزء اساسی است که شامل: هیجانات مثبت، رضایت از زندگی و فقدان عواطف منفی از جمله افسردگی و اضطراب است. در تحلیل مفهوم شادی، نظریه پردازان بیشتر به دو مؤلفه­ی شناختی و هیجانی اشاره نموده اند. مؤلفه­­ی شناختی بیشتر بر رضایت از زندگی و مؤلفه هیجانی بر حالت هایی مانند خندیدن، شوخ طبعی و تعادل میان هیجان های مثبت و منفی دلالت دارند (آرگایل، ۲۰۰۱؛ سلیگمن[۴]، ۲۰۰۲).

۱-۷-۳– نیاز های روان­شناختی بنیادی

دسی و ریان (۲۰۰۰) در نظریه خود تعیین گری[۵](SDT) خود فرض می‌کنند که سه نیاز روان­شناختی ذاتی وجود دارد که زیر بنای رفتار است. این نیاز ها شامل نیاز به شایستگی، خودمختاری و وابستگی (ارتباط داشتن) است.

خود مختاری احساس اختیار و اراده داشتن در انجام کا‌رها است؛ نوعی تمایل ذاتی برای تجربه رفتاری که خود شخص آن را ترتیب داده است (شلدون[۶]، ریان و ریس[۷]، ۱۹۹۶). شایستگی به عنوان احساس اثر بخشی و مؤثر بودن روی محیط است ( دسی و ریان، ۲۰۰۰). ارتباط با دیگران، دوست داشتن و حمایت کردن دیگران و هم چنین دوست داشته شدن و حمایت شدن از سوی دیگران است (بامیستر و لیری[۸]، ۱۹۹۵؛ بالبی[۹]، ۱۹۵۸؛ هارلو[۱۰]، ۱۹۵۸؛ ریان، ۱۹۹۳؛ به نقل از دسی و ریان، ۲۰۰۰).

۱-۷-۴- الگوهای ارتباطی خانواده

مفهوم الگوی ارتباطی خانواده، بیان­گر دنیای ظاهری خانواده است که بر اساس کیفیّت ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر و محتوای ارتباط، نوع کار، فعّالیّت و فضای ارتباطات و تعاملات در درون خانواده تعریف می شود ( کوئرنر، فیتزپاتریک[۱۱]۲۰۰۲، بارل[۱۲] و فیتزپاتریک، ۱۹۹۰، به نقل از فیتزپاتریک، کوئرنر، ۲۰۰۴). دو بعد زیر بنایی جهت گیری گفت و شنود[۱۳] و جهت گیریی همنوایی[۱۴] شناسایی شده اند که تعیین کننده چگونگی ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر می‌باشند.

۱-۸- تعریف عملیاتی متغیرها

۱-۸-۱- احساس تنهایی

بر اساس فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی – عاطفی ) SELSA-S [۱۵]( سنجیده خواهد شد. احساس تنهایی کل، از مجموع نمرات سه بعد احساس تنهایی رمانتیک، خانوادگی و اجتماعی به دست می‌آید.

۱-۸-۲- شادکامی

این سازه به معنای این که فرد چقدر زندگی خود را دوست دارد، می‌باشد. نمره­ی فرد در پرسشنامه­ شادکامی آکسفورد[۱۶] (آرگایل، مارتین و گرسلند[۱۷] ۱۹۸۹؛ به نقل از آرگایل، ۲۰۰۱)، ملاک سنجش خواهد بود.

۱-۸-۳- نیاز های روان شناختی بنیادی

میزان ارضای نیازهای روان شناختی بنیادی، یعنی نیاز به خودپیروی، نیاز به شایستگی و نیاز به ارتباط از طریق نمره­ی فرد در پرسشنامه مقیاس عمومی ارضای نیازهای بنیادی (گانیه[۱۸]، ۲۰۰۳) سنجیده خواهد شد. این مقیاس یکی از سه مقیاس مجموعه مقیاس های نیاز های روان شناختی بنیادی(BPNS)[19] است .

۱-۸-۴- الگوهای ارتباطی خانواده

ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده یعنی بعد جهت گیری و بعد همنوایی توسط نمره­ی فرد در ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطات خانواده[۲۰]که توسط ریچی[۲۱] و فیتزپاتریک در سال ۱۹۹۴ ‌به این منظور تهیّه شده، سنجیده خواهد شد.

۱-۸-۵- عوامل دموگرافیک

منظور از عوامل دموگرافیک در پژوهش، تعداد فرزندان خانواده ­ها، تفاوت سنی فرزندان با یکدیگر(که بر اساس سال محاسبه می­ شود) و تفاوت سنی فرزندان با والدین)که باز هم بر اساس سال محاسبه می­ شود) ‌می‌باشد.

۲-مبانی نظری و پیشینه تحقیق

در این فصل به دو بخش مبانی نظری و تحقیقات پیشین در رابطه با متغیرهای پژوهش پرداخته می­ شود.

۲-۱- مبانی نظری

در این بخش به منظور مطالعه و بررسی تاریخچه و مبانی نظری، به بررسی دیدگاه های مختلف نظری در رابطه با هر چهار متغیّر این پژوهش پرداخته می­ شود. موضوعات مطرح شده عبارتند از: الگوهای ارتباطی خانواده، نیازهای بنیادی روان­شناختی، احساس تنهایی و شادکامی.

۲-۱-۱- الگوهای ارتباطی خانواده

کلین[۲۲] و وایت[۲۳](۱۹۹۶، به نقل از سیگلمن[۲۴]، ۱۹۹۹) معتقد است نظریه سیستم ها، خانواده را به صورت سیستم در نظر می‌گیرد. در این دیدگاه، هر بخش بر بخش های دیگر هم تأثیر می‌گذارد و هم از آن­ها تأثیر می پذیرد. بسیاری از متخصصان، به جای معرفی خانواده به عنوان یک سیستم یا گروه پردازش اطلاعات یا جامعه ای با فرصت مبادله بین اعضای آن، خانواده را به عنوان نوعی ارتباط و گفت و شنود معرفی می‌کنند (فیتزپاتریک، ۲۰۰۴).

واتزلاویک[۲۵]، بیوین[۲۶] و جکسون[۲۷]، ۱۹۶۷،) به نقل از کلارک[۲۸] و شیلدز[۲۹]، ۱۹۹۷(، خانواده را سیستمی قانون گذار تعریف می‌کنند که اعضای آن به طور دائم در حال تعریف و تجدید نظر در تعریف ماهیت روابط خود بر مبنای الگوی ارتباطشان هستند. شناخت این الگوها به شناخت بعضی از جنبه‌های عملکرد خانواده کمک می‌کند. در واقع، شناخت انواع مختلف الگوها و سبک های ارتباطات خانوادگی، علاوه بر توصیف، به پیش‌بینی و توضیح عملکرد خانواده و توصیه و تجویز های مربوط به آن هم کمک می‌کند (فیتزپاتریک، ۲۰۰۴).

فیتزپاتریک و نُلر[۳۰](۱۹۹۳)، خانواده را به عنوان گروهی از خویشاوندانی که هوِیّت گروهی و حس مشترکی از خانه را ارائه می‌دهند و گذشته و آینده مشترکی را تجربه می‌کنند، تعریف کرده‌اند. به اعتقاد نُلر و فیتزپاتریک (۱۹۹۳)، خانواده، توسط سه مقوله تعریف می شود: ساختار[۳۱]، وظیفه مداری[۳۲] و فرایندهای تبادلی[۳۳]. در تعریف ساختاری، سلسله مراتب اعضای خانواده از لحاظ قانونی و زیست شناختی با توجه به سن و جنس مورد توجه است. تمرکز بر نیازهای روانی اجتماعی خانواده، در تعریف وظیفه مداری گنجانده می شود؛ و فرایندهای تبادلی بر احساسات و ‌پاسخ‌گویی‌ دو جانبه اعضا به یکدیگر تأکید دارد.

فیتزپاتریک (۲۰۰۴)، الگوهای ارتباطات خانوادگی را، چگونگی تعامل بین اعضای خانواده برای رسیدن به عقاید مشترک و نحوه­ اتخاذ تصمیمات توسط خانواده تعریف می‌کند. ریچی و فیتزپاتریک(۱۹۹۰، به نقل از فیتزپاتریک، ۲۰۰۴)، دو بعد جهت گیری همنوایی و جهت گیری گفت و شنود را در الگوهای ارتباطات خانواده، شناسایی کردند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...