دانلود مطالب پژوهشی در رابطه با بررسی دوگانساختها در ... |
3-4-3- تصویرگونگی پیچیدگی
در تصویرگونگی پیچیدگی، پیچیدگی زبان نشانگر نوعی پیچیدگی ذهنی و مفهومی است. به عبارت دیگر هرچه ساختار زبان پیچیدهتر و طولانیتر باشد موقعیت بیان شده نیز از نوعی پیچیدگی درونی و ذهنی برخوردار خواهد بود. مثلاُ ساخت موصولی در زبان و ساختهای درونهای نیز بازتاب چنین پیچیدگی مفهومی هستند. مثال زیر نمونهای است از این نوع تصویرگونگی که در آن طولانی بودن و نیز پیچیدگی ساخت منطبق با نوعی پیچیدگی ذهنی و مفهومی است:
مردی که کتابی که علی معرفی کرد نوشته است، مرد.
بازنمون مفاهیم پیچیدهتر در قالب ساختارهای صوری پیچیدهتر نیز در مورد دوگانساختها صادق است چرا که واژهی دوگانساخت که به لحاظ صورت نسبت به پایهی خود پیچیدهتر است به لحاظ معنایی نیز در مقایسه با پایه، پیچیدگی بیشتری دارد.
3-4-4- تصویرگونگی مقولهبندی
در تصویرگونگی مقولهبندی، مقولات دستوری مشابه از لحاظ شناختی نیز مشابهاند. مثلا از آنجا که مقولهی اسم بر اشیاء و چیزها دلالت دارد و این اشیاء در جهان خارج به صورت مفرد و جمع دیده میشوند در ساختار زبان نیز صورت مفرد و جمع دارند. مقولهی فعل نیز بیانگر رخداد است و از همین روست که مفهوم زمان در قالب آن متبلور میگردد.
3-4-5- تصویرگونگی فاصله
تصویرگونگی فاصله، ریشه در اصل معرفی شده توسط اتوبهاگل به سال 1932 دارد که براساس آن هر آنچه که از لحاظ ذهنی ارتباط بیشتری با دیگری دارد از لحاظ فیزیکی نیز پیوستگی بیشتری با آن دارد (گلفام و بهرامی خورشید 1388). به مجموعه جملات زیر توجه کنید:
تصویرگونگی در نشانههای زبان، با توجه به جهت ارتباط و نیز میزان پیچیدگی این رابطه به انواع دوگانهی زیر تقسیم میشود:
1-تصویرگونگی انگارهای[21] و نموداری[22]: تصویرگونگی انگارهای رابطهای ساده، عینی و مستقیم است که صورت یک نشانهی ساده را به مرجع/ مصداق آن ارتباط میدهد. مانند شباهت یا تقلید لفظ از صوت طبیعی در نامآواها که در جهان عینی و واقعی وجود دارد. درحالیکه در تصویرگونگی نموداری، نوع ارتباط پیچیدهتری میان اجزای صورت و اجزای مصداق برقرار است. به عبارت دیگر اجزای صورت نموداری تصویرگونه را از لحاظ کمّی یا کیفی، از اجزای مصداق خود منعکس میسازند (هایمن، 1985 به نقل از شریفی مقدم 1385). به عنوان مثال، در نظام اعداد با بالا رفتن ارزش عدد، به تعداد ارقام(نشانه) آن نیز افزوده میشود. بدین صورت که اعداد یکان تک نشانهای، دهگانها دو نشانهای، صدگانها سه نشانهای هستند.
2-تصویرگونگی برونی[23] و درونی[24]: چنانچه ارتباط تصویرگونه بین صورت زبانی و مصداق غیرزبانی برقرار باشد و در این رابطه زبان با دنیای تجربی و واقعی پیوند ایجاد نماید، تصویرگونگی از نوع ببرون زبانی است. بدین ترتیب در حالیکه تصویرگونگی برونی، نشانههای زبان را به مصداق یا مرجع آنها در خارج از زبان پیوند میدهد، تصویرگونگی درونی رابطهای است که میان مختصات صوری و مختصات معنایی در یک نشانه برقرار است؛ به گونهای که ویژگیهای یک سطح، همچون صورت، نموداری تصویرگونه از ویژگیهای سطح دیگر، مانند معنا را منعکس میکند. (گرینبرگ، 1995به نقل از شریفی مقدم) به عنوان نمونه، در صرف اسمهای باقاعده از لحاظ شمار هرچه مفهوم پیچیدهتر شود، ساخت و صورت نیز پیچیدهتر میشود. تصویرگونگی درونی به دلیل ارتباط اجزای صورت (ویژگیهای صوری زبان) و اجزای مصداق (ویژگیهای معنایی زبان) اغلب نموداری است.
کونبرگ و لاشریته (2001) برای تصویرگونگی دوگانساختها یک پیوستاری را پیشنهاد کردهاند؛ که در این پیوستار انتهای سمت راست آن نشاندهندهی بالاترین درجهی ناتصویرگونگی و تیرگی است و انتهای سمت چپ آن بالاترین درجهی شفافیّت و تصویرگونگی را نشان میدهد. دوگانساختهای مختلف برحسب درجهی شفافیّت و تصویرگونگیشان، در نقاط مختلف این پیوستار قرار میگیرند. موارد نادری وجود دارد که ممکن است با دوگانساختهایی روبهرو شویم که هم به لحاظ صوری و هم به لحاظ معنایی، کاملاٌ تیره و ناصویرگونه باشند و در انتهای سمت راست پیوستار قرار گیرند.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ریگر (1998) در مدل و طرحی که ارائه نموده است، به بررسی و تحلیل معنایی دوگانساختها بر پایهی اصول تصویرگونگی و گسترش معنایی پرداخته است و آنها را براساس مقولههای معنایی عام طبقهبندی نموده و مفاهیم به ظاهر متناقض آنها را توجیه و تبیین نموده است.
ریگر در مدل خویش معانی/ مفاهیمی را که میتواند در برگیرندهی دوگانسازی باشد بیان میکند. وی به این نکته اشاره میکند که مفاهیم غیرمشابه میتوانند به صورت مشابهی به کار روند. در مدل ریگر کودک، کثرت و تکرار به صورت مفاهیم نمادین از نظر آوایی مرتبط با صورت خود در نظر گرفته میشوند.
هر کدام از این سه مفهوم به عنوان یک ریشه برای مفاهیم مربوطه که به صورت نمودار درختی مطرح شده است عمل مینمایند. ارتباط بین مفاهیم از ابتدا بر پایهی ارتباط مفهومی آشکار بنا شده است. سپس برای هر کدام از این مفاهیم انگیزشی جستجو میشود. مفاهیمی که در نمودار ذکر شدهاند، مفاهیم اولیّهای هستند که در ادبیات بیان میشود. (Bybee,1994; Moravcsik, 1978; Niepokuj,1991)
فرضیهای که در اینجا مطرح میشود این است که این مفاهیم به دلیل تعامل بین ساختار تصویری و ساختار مفهومی پدید میآیند. هر کدام از مفاهیم اصلی نمایش داده شده، گسترش معنایی مییابند و مفاهیم دیگری را که نزدیک به معنی اصلی است شامل میشوند. به عنوان مثال در عبارتهای small fry (کمتر سرخ شده) و peanuts (بادام زمینی) مشاهده میکنیم که گاهی اوقات اصطلاحاتی که برای چیزهای کوچک به کار میروند معنای تحقیرآمیز به خود میگیرند. این مطلب پیوند مفهومی کوچک به تحقیر را در شکل 1 تقویت میکند.
دوگانسازی ییایییایا
آوا
معنی
کثرت تکرار کودک[25]
گسترش/ پراکندگی[26] شدت /تأکید تداوم دلبستگی [27] کوچک[28]
کمال/تمامیّت تحقیر[29] کاهش شدّت
ناهمگونی[30] آشفتگی[31]
مدل ریگر عملکرد مشترک تصویرگونگی و گسترش معنایی (ریگر،1998)
در این پژوهش تلاش میشود در هر مورد بر مبنای ارائه دادهها و توصیفهای دقیق به بررسی فرایند دوگانسازی بر مبنای الگوی تصویرگونهی ریگر در شاهنامه پرداخته شود.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل دادهها
4-1- مقدمه
در هر زبان، فرایندهای واژهسازی گوناگونی واژه میسازند. از میان فرایندهای موجود در زبان فارسی سه فرایند اشتقاق، ترکیب و دوگانسازی نقش فعالتری در واژهسازی دارند و از فرایندهای واژهسازی زایای زبان محسوب میشوند. فرایند دوگانسازی به معنای وامگیری بخشی از پایه و تکرار آن بخش در همان پایه میباشد. این فرایند اگرچه بسیار متداول است اما معدود نویسندگانی در واژشناسی آن را مورد بررسی قرار دادهاند. بنابراین کوشش برآن است تا در این پژوهش با بررسی و تحلیل دادههای استخراج شده از شاهنامهی فردوسی گامی دیگر در جهت بررسی فرایند دوگانسازی در زبان فارسی برداشته شود.
در این فصل با توجه به چارچوب کلی مدل ریگر به بررسی معنایی و تصویرگونهی دوگانسازیهای موجود در شاهنامه پرداخته میشود و سپس واژگان استخراج شده در قالب جدولهایی به همراه معنای هریک از دوگانساختها در بافت ابیات ارائه خواهد شد.
4-2- بررسی تصویرگونهی دوگانساختهای شاهنامه بر مبنای مدل ریگر
در طیف گستردهای از زبانها، دوگانساختها اغلب منعکسکنندهی معانی/ مفاهیم همگون و مشترکی مانند جمع، شدت، تأکید، کثرت، تکرار، تداوم، کمال و تمامیّت است. از سوی دیگر، در برخی از زبانها، دستهای از دوگانساختها منعکسکنندهی معانی/ مفاهیمی مانند کاهش، تقلیل، تخفیف، تضعیف، بینظمی و تحقیر هستند؛ مسئلهیای ای که به ظاهر در تضاد با اصل تصویرگونگی کمیّت و نیازمند توجیه و تبیین است.
ریگر (1998) در مدل و طرح خویش براساس اصول تصویرگونگی و گسترش معنایی و با استناد به دادهها و شواهد میانزبانی، دوگانساختها را مورد بررسی و تحلیل معنایی قرار داده است. او آنها را براساس مقولههای معنایی عام طبقهبندی و توجیه و تبیین کرده است.
مدل ریگر در تحلیل معنایی دوگانساختها و تبیین معانی گاه متضاد این نوع ساختها، بر اساس دو اصل تصویرگونگی و گسترش معنایی، از قابلیّتهای تبیینی بسزایی برخوردار است. تاکنون در چند پژوهش انجام شده در زمینهی تحلیل و طبقهبندی معنایی دوگانساختها، مدل او به کار رفته است.
در اینجا با بهرهگیری از ساختار کلی مدل ریگر، انواع دوگانساختهای شاهنامه را طبقهبندی کرده و در قالب چندین فهرست مجزا ارائه میشود. هریک از دوگانساختهای مندرج در هر فهرست با معنا / معانی ذکر شده در آن فهرست مرتبط میباشد. بنابراین در این طبقهبندی معنایی از دوگانساختهای شاهنامه، هر فهرست نشاندهندهی طبقهای از دوگانساختهای موجود در شاهنامه است.
دادههای گردآوری شده نشان میدهد که گاهی اوقات دوگانسازی مفهوم خاصی را در دستور زبان برخی از زبانها بیان میکند. هر یک از دوگانساختهای موجود در شاهنامه از لحاظ مفهوم در مدل ریگر قرار میگیرد. سپس هر مفهوم به 3 بخش تقسیم میشود.
در این فصل همهی مفاهیم ذکر شده در شکل 1 به ترتیب توضیح داده میشود و برای هریک شاهد زبانشناسی ارائه میگردد. تصویرگونگی و گسترش معنایی هر دو میتوانند به قاعدهمندی موجود بین صورت و معنای دوگانسازی شده کمک نمایند.
4-3- مفاهیم دوگانسازی
4-2-1- کودک (Baby)
دوگانسازی: کودک Baby در انگلیسی Baby ، در فرانسه Be Be و در زبان تامیل Papa. علاوه بر اینها مثالهای واژگانی بسیاری از زبانها در مورد مقولهی دوگانسازی هنگام خطاب قرار دادن کودکان استفاده میشود (فرگوسن ، 1964 به نقل از ریگر 1998). به عنوان مثال در انگلیسی Georgie – Porgie ، Doggy- Woggy (سگ کوچولو به زبان کودکانه) و There There ( آنجا) به عنوان نمونه نشان داده میشود. مثال:
زبان اجیبوا زن Kwe دختر Kwezens زبان تایبتان خرس dom بچه خرس Dom - Bu
زبان نزپرس گرگ صحرایی Iceye.Ye گرگ صحرایی جوان Iceye. Ye-Qen
4-2-2- دلبستگی (Affection)
دوگانسازی: پیوند کودک به محبت و دلبستگی از نظر کاربردشناختی یک پیوند طبیعی است. کاربرد واژهی کودک برای بیان عطوفت در انگلیسی، شاهدی بر این پیوند میباشد. مثال: واژهی عربی Ramrum صورت محبت آمیز اسم Rima میباشد. در انگلیسی واژگان Honey- Bunny و Bye – Bye صورت صمیمانهتر خداحافظی میباشد. (موراوسیک، به1978به نقل از ریگر 1998)
4-2-3- کوچک (Small)
دوگانسازی: پیوند کودک به کوچک از این حقیقت برجسته ناشی میشود که کودکان کوچک هستند و خوب میتوانند از نظر مفهومی طبقهی برجستهی اشیاء کوچک باشند. مثال:
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1400-09-27] [ 08:29:00 ب.ظ ]
|