کلیات پژوهش

 

مقدمه

 

اساس و استمرار جوامع بشری از دیرباز بر شالوده آموزش و پرورش استوار بوده است و هر چه گردونه تاریخ به جلو می­رود روز­به­­روز بر اهمیت و نقش اساسی آن افزوده می­ شود. چرا که این نهاد وظیفه­ی مهم تعلیم و تربیت آدمیان را بدوش می­کشد و ترقی و سعادت جوامع در گرو کارکرد صحیح، سالم و پویای آن ‌می‌باشد. در میان عوامل و عناصر متعدد و فراوانی که در حوزه آموزش و پرورش دخیل هستند، یقیناً نقش معلم به عنوان محور و مدار علم و دانش و چراغ هدایت از سایرین برجسته­تر و اصلی تر است.

 

بدیهی است که معلم زمانی می ­تواند به رسالت آموزشی خود عمل نماید و انتظارات اجتماعی را برآورده سازد که از ویژگی­های مکفی و لازم برخوردار باشد (کرمی پور، ۱۳۸۳). یکی از این ویژگی­ها که با موفقیت یا شکست معلمان در ارتباط است، خودکارآمدی ‌می‌باشد. آلبرت بندورا[۱] (۱۹۷۸) خودکارآمدی را باور فرد نسبت به توانایی­اش در انجام وظایف محوله تعریف نموده است. خودکارآمدی بر این موضوع دلالت دارد که نحوه اندیشه، باور و احساس افراد بر رفتار آن ها تأثیر می­ گذارد (اسدبرقی، ۱۳۸۹).

خودکارآمدی معلمان نقش اساسی در تربیت و آموزش دانش آموزان دارد. لذا وجود هر گونه مشکل در خودکارآمدی معلمان می ­تواند بر عملکرد شغلی آن ها تأثیر گذاشته و به جامعه دانش آموزی و طبیعتاً آینده کشور منتقل شود (توبین[۲]، ۲۰۰۶).

 

در حقیقت رهبری نسل آینده هر جامعه ای به دست معلمان آن جامعه است. ‌بنابرین‏ معلم باید از لحاظ شخصیت[۳] آن ­چنان باشد که دانش ­آموزان او را به عنوان یک رهبر و راهنمای مطلع، مهربان و صدیق بپذیرند و الگوی رفتاری خویش قرار دهند. ( شعاری نژاد، ۱۳۷۵).

 

۲- بیان مسئله

 

شاید برای همه ما زیاد اتفاق افتاده باشد که به قول معروف بر سر دو­راهی گیر کرده باشیم و وقتی که می­خواهیم کاری را انجام دهیم ولی نمی­دانیم که آیا می­توانیم آن کار ­را به درستی به پایان برسانیم یا نه؟ بی­تردید عوامل و ویژگی­هایی در هر یک از افراد وجود دارد که هر کدام از آن ها را وادار به گرفتن تصمیمی متفاوت از بقیه می­ نماید.

 

بندورا به­تدریج بر اهمیت ادراک فرد از خودکارآمدی به­عنوان میانجی شناختی عمل انسان تأکید کرد، وقتی انسان در حال بررسی عمل است و یا این­که به آن مشغول است، قضاوت­هایی نیز از توانایی خود در انجام دادن وظایف گوناگون و شرایط آن­ها به عمل ‌می‌آورد، این قضاوت­ها ممکن است در سطوح مختلف تفکر، هیجان و عمل انجام گیرد. (شولتز[۴]،۱۹۹۰؛ ترجمه سید­محمدی، ۱۳۸۸).

 

حسین نوید­نیا رابطه میان پنج عامل بزرگ شخصیت و باور­های کارآمدی معلمان را مورد ارزیابی قرار داد. نتایج این مطالعه نشان داد که دو متغیر برون گرایی و وجدان با باورهای کارآمدی معلمان پیش‌بینی معنی­داری داشت.

 

تحقیقات زیادی نشان داده ­اند که باورهای خودکارآمدی نقش کلیدی و مهمی در سنخ­های شخصیتی افراد بازی ‌می‌کنند، منظور از باورهای خودکارآمدی ارزیابی شناختی افراد در زمینه توانایی خوبی برای انجام تکالیف ‌می‌باشد (یازمن[۵]، ۲۰۰۱).

 

با این­حال برخی شواهد موجود حاکی از آن است که سنخ­های شخصیتی افراد نه به­خاطر عدم توانایی بلکه به­خاطر ضعف در باور خودکارآمدی نسبت به برخی سنخ­های شخصیتی احساس ناتوانی ‌می‌کنند. (بست[۶]، ۱۹۸۱).

 

بر حسب نظر بندورا (۱۹۹۷) وقتی فرد باور داشته باشد که توانایی پیشرفت و کسب موفقیت را دارا است به خودکارآمدی دست یافته است. الگوی فکری، انگیزش، واکنش­های هیجانی و برداشت انسان از خودکارآمدی خود، از طریق انتخاب فعالیت­ها، میزان تلاشی که برای یک موقعیت صرف می­ کند، هنگام انجام یک فعالیت بر عملکردش تأثیر دارد. ‌بنابرین‏ یک معلم با خودکارآمدی قوی، با انگیزه بالاتر و پافشاری بیشتر با موانع روبرو شده و کارایی بیشتری از خود نشان خواهد داد (کاکروگلو[۷]، ۲۰۰۸).

 

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کردن سنخ­های شخصیتی با خودکارآمدی معلمین ‌می‌باشد. براین اساس در این پژوهش این سؤالات مورد بررسی قرار می­ گیرند که آیا بین سنخ­های شخصیت (روان­رنجوری، برون­گرایی، توافق، وظیفه­ شناسی و گشودگی به تجربه) با خودکارآمدی در بین معلمان رابطه وجود دارد؟

 

بنابر­این در این تحقیق به دنبال این هستم به بررسی رابطه[۸] سنخ­های شخصیتی[۹] با خودکارآمدی در معلمان شهرستان عنبرآباد بپردازم و این­که خودکارآمدی چه تأثیری بر سنخ­های شخصیتی دارد و سنخ­های شخصیتی چه­قدر باعث می­ شود که خودکارآمدی جامعه آماری پژوهش بالا برود و چه تأثیری می ­تواند بر روند کاری آن­ها داشته باشد؟

 

۳- ضرورت و اهمیت تحقیق

 

اگر­چه انسان تحت تأثیر و موقعیت­ها قرار دارد، به دلیل تعیین هدف برای خود و قضاوت درباره خودکارآمدی و خود­سنجی موجودی فعال است(کدیور، ۱۳۸۶).

 

در تحقیقی که توسط رحیم بدری در سال (۱۳۹۱) که هدف آن تعیین نقش جهت گیری هدف، خودکارآمدی در خودتنظیم­گری و شخصیت در دانشجویان بود، نشان داد که بین خودکارآمدی در خود تنظیمی و وظیفه شناسی در شخصیت رابطه مثبت و بین خودکارآمدی در خود تنظیمی و روان­رنجورخویی رابطه منفی وجود دارد. بنابر­این شناخت شخصیت فرد به او کمک می­ کند که بتواند احساس کارآمدی و یا خودکارآمدی[۱۰] خود را در زندگی تقویت کرده و آن را بالا ببرد.

 

بنا­بر­این اگر افراد خود و احساس خودکارآمدی خود را بر اساس ویژگی­های شخصیتی خود بشناسند بهتر می ­توانند در زندگی موفق شوند، همان­گونه برای هر­کدام از ما اتفاق افتاده است وقتی می­بینیم یک نفر در حال انجام کار سختی است و سعی دارد آن­را انجام دهد برای­ این­که به او اعتماد به نفس دهیم به او می­گوییم تو می­توانی. برای این­که خودش را باور کند.

 

شهریار عزیزی در سال (۱۳۸۴) در تحقیقی با عنوان بررسی الگوی خودکارآمدی عمومی، خودکارآمدی اینترنتی و نوع شخصیت در دانشجویان دانشگاه‌ شهید بهشتی انجام داد که ، به رابطه­ مثبت بالایی بین خودکارآمدی عمومی و نوع شخصیت افراد دست یافت.

 

در پژوهش­های جدید تمرکز عمده­ای بر مدل پنج عاملی وجود دارد که در آن پنج عامل یا ابعاد اصلی شخصیت عبارتند از: روان­رنجور­خویی[۱۱] ، برون­گرایی[۱۲]/درون­گرایی، گشودگی­به­تجربه[۱۳]، توافق­جویی[۱۴] /مخالفت­ورزی، وظیفه­ شناسی[۱۵] (دیویسون­و­همکاران[۱۶]، ۲۰۰۷؛ ترجمه شمسی­پور، ۱۳۸۸).

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...