دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه | عوامل موثر در بروز تعارض زناشویی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
ترنر[۱۰۱] (۱۹۸۲) اصطلاح بهرهبرداری از تعارض را عنوان می کند و آن را فرایندی فعال و پویا در جهت استفاده زوج از تعارض و بسنده نکردن به حل مشکل تعریف می نماید؛ به نظر وی تعارض میتواند مثبت، مولد و عامل رشد باشد. هشت کارکرد مثبت تعارض از نظر ترنر عبارتند از :
-
- بهرهگیری از انرژی به جای سرکوب آن
-
- استفاده خلاقانه از تعارض در جهت رشد پرسشها و آرای جدید
-
- برملا شدن احساسات و افکاری که تا کنون مخفی ماندهاند
-
- ارزیابی مجدد قدرت در رابطه
-
- خلق یک فضای همکاری و مشارکت
-
- یادگیری داشتن دیدی منطقی نسبت به مسائل
- مذاکره دوباره در مورد قراردادهای دیرین و تغییر انتظارات در رابطه
انواع تعارض و برخورد با تعارض
تعارض میتواند فعال یا منفعل باشد : در تعارضات فعال زوجین به طور مداوم و طولانی مدت به بهانههای مختلف یکدیگر را متهم میکنند، همدیگر را مورد ظلم قرار میدهند، از هم انتقاد میکنند، با هم مشاجره میکنند و به هم توهین میکنند؛ بدون آن که به حرفهای طرف مقابل اهمیت دهند (حجت[۱۰۲]، ۲۰۰۰). تعارض غیر فعال یا منفعل در روابط زناشویی به مخالفتها و تعارضهای گاه به گاه زوجین منجر میشود، که به مرور زمان به سکوت و انفعال زوج می انجامد؛ به عبارت دیگر زوج دیگر با هم ارتباط کلامی برقرار نمیکنند و از حل و فصل موقعیتهای تعارض دوری میجویند (هارری[۱۰۳] و باتل[۱۰۴]، ۱۹۸۱؛ به نقل از کاراهان[۱۰۵]، ۲۰۰۷). در چنین شرایطی ارتباطات زوج بسیار کاهش یافته و تعارضات حل نشده به تضعیف و بدتر شدن روابط آن ها، بیش از پیش، می انجامد. گفتگو نکردن زوج سبب میشود احساس تخاصم و بیزاری در روابط آن ها افزایش یابد. بنابرین میتوان نتیجه گرفت که تعارضات منفعل توازن زناشویی را از بین میبرند و به خانواده آسیب میرسانند (کاراهان، ۲۰۰۷).
گاتمن (۱۹۹۳) رفتار زوجین به هنگام تعارض را این چنین طبقهبندی میکند :
-
- ارزیابی تعارض
-
- فرار از حل تعارض
-
- اجتناب از بروز تعارض
-
- رفتار خصمانه
- رفتار خصمانه / دوریگزین
زوجینی که رفتارهای سه دسته اول را از خود نشان میدهند، معمولا در طول زندگی زناشویی رفتارشان پایدار میماند. اما زوجین متخاصم یا متخاصم/ دوریگزین معمولا به طور متناوب به هنگام تعارض از رفتارهای دسته چهارم و پنجم استفاده میکنند.
عوامل مؤثر در بروز تعارض زناشویی
بنوم (۱۹۸۶) عقیده دارد تعارض زمانی رخ میدهد که زوج باورهای غیرمنطقی و تحریف شده پایداری نسبت به یکدیگر، زندگی مشترک و آیندهشان دارند. معمولا افرادی که اندوه، پریشانی، اضطراب یا رنج زیادی دارند شناختهای منفی و تحریف شده نسبت به همسر و زندگی زناشوییشان دارند (مورگانته[۱۰۶] و همکاران؛ به نقل از الدریج[۱۰۷] و همکاران، ۲۰۰۷). نداشتن ارتباط مؤثر و مهارتهای حل تعارضات نیز در افزایش تعارض میان زوجین مؤثر است (کلاور[۱۰۸] و همکاران، ۱۹۹۷).
لانگه[۱۰۹] و همکاران (۲۰۰۰) اشاره میکنند که همسران پریشان و مضطرب نسبت به هم منتقد و متخاصم هستند و معمولا از فقدان خودکنترلی رنج میبرند. جانسون (۲۰۰۸) با بهره گرفتن از نظریه دلبستگی علت بروز بسیاری از مشکلات در روابط زوجین را این چنین توضیح میدهد : نوع دلبستگی هر یک از زوجین با والدین خود در بروز تعارض در روابط وی با همسر خود و همچنین سایر مؤثر است. .
گاتمن و سیلور[۱۱۰] (۱۹۹۹) چهار نوع ارتباط ناکارامد در زوجین را شناسایی کردهاند :
-
- انتقادگر بودن
-
- تحقیر کردن
-
- حالت تدافعی داشتن
- دیوار سنگی بودن
انتقاد کردن در واقع شکایت کردن از یک رفتار مشخص، کمی پس از انجام آن توسط طرف مقابل، به صورت سرزنشآمیز و همراه با تخریب شخصیت طرف مقابل است. تحقیر کردن به رفتار طعنهآمیز و همراه با بدبینی با همسر و ابراز بیزاری اطلاق میشود که خود به تعارض بیشتر منجر میشود. تدافعی بودن شکلی از سرزنش همسر و نادیده گرفتن نقش خود در تعارض است. دیوار سنگی بودن که به معنای به تأخیر انداختن یا مخالفت کردن با خواستهها و نظرات طرف مقابل و اجتناب از گفتگو کردن است، معمولا به عنوان راه فراری از یک تعارض قریبالوقوع انتخاب میشود، حال آن که همسر را ناامید میکند و تنش را افزایش میدهد.
اثرات تعارض زناشویی
اختلافات زناشویی همبستگی نیرومندی با اختلالات روانشناختی متعددی دارند که از آن جمله میتوان به افسردگی (پرولکس و همکاران، ۲۰۰۷؛ بیچ و همکاران، ۱۹۹۸)، اختلالات اضطرابی (مک لئود، ۱۹۹۴)، سوء مصرف الکل (مورفی و اوفارل، ۱۹۹۴) و اختلالات خوردن (ون دن بروکو همکاران، ۱۹۹۷) اشاره کرد.
تعارض و نارضایتی زناشویی همچنین میتواند استرس زوجین را افزایش دهد (بیچ و همکاران، ۱۹۹۰؛ به نقل از پرولکس و همکاران، ۲۰۰۷). خشونت خانگی بر علیه زنان که یکی از نتایج تعارض زوجین است، یکی از شایعترین دلایل طلاق در میان خانواده های ترک تبار است (آریکان[۱۱۱]، ۱۹۹۲؛ به نقل از کاراهان، ۲۰۰۷).
عملکرد زناشویی والدین بر فرزندان نیز تاثیرات منفی بیشماری دارد. پژوهشها نشان دادهاند تعارض میان زوجین میتواند به بروز افسردگی (آنگر و همکاران، ۲۰۰۰)، اختلالات انطباقی (استراند[۱۱۲]، ۲۰۰۴) و گرایش به سرزنش و نکوهش خانواده (وبر و اوبراین، ۱۹۹۹؛ به نقل از کاراهان، ۲۰۰۷) در فرزندان منجر شود. تعارضات زناشویی منبع استرس محیطی برای فرزندان هستند (هینانت و همکاران، ۲۰۱۳) و با رفتار ناسازگارانه و ناسازگاریهایی از جمله خشم، اختلال سلوک و اضطراب در فرزندان ارتباط معناداری دارند (امری۱۹۸۲). روابط زناشویی یکی از ابعاد مهم والدینی هستند و تعارض زوجین میتواند اثری منفی بر رابطه والدینی نیز داشته باشد (شمیر و همکاران، ۲۰۰۱).
تعارضات زناشویی والدین بر پاسخهای روانشناختی و امنیت هیجانی فرزندان تاثیر میگذارند (هارولد و همکاران، ۲۰۰۴)، ممکن است منجر به تخریب یا تضعیف رابطه والد- فرزندی شوند (پترسون و زیل، ۱۹۸۶) و میتوانند به مشکلات هیجانی متعدد فرزندان منجر شوند (امری، ۱۹۸۲). تعارض زوجین با انزوای اجتماعی و خشم فرزندان و کیفیت کمتر روابط والد- فرزندی مرتبط است (هریست و اینسلی، ۱۹۹۸). تعارض زوجین بر سر فرزندپروری با رابطه فعالانه پدر- فرزندی کمتر و مشکلات رفتاری شدیدتر در مدرسه و در اوقات فراغت همبستگی دارد (کینگ و همکاران، ۱۹۹۵).
استرس
تعریف استرس
استرس یک مشکل عمومی سلامت است که پیامدهای منفی متعددی برای سلامت مانند اضطراب، افسردگی، مشکلات قلبی و عروقی و خودکشی را به دنبال دارد (شارما و راش، ۲۰۱۴). استرس به عنوان موقعیتی توصیف میشود که تعادل حیاتی ارگانیسم مورد تهدید قرار میگیرد یا ارگانیسم موقعیتی را تهدید کننده درمییابد (واروگلی و دارویری، ۲۰۱۱). سلیه (به نقل از هینکل، ۱۹۷۳) استرس را وضعیتی پویا برای موجود زنده توصیف میکند که از تعامل ارگانیسم با محرک یا شرایطی مضر و آسیبرسان ناشی میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:14:00 ب.ظ ]
|