1. ـ همان، مرتضی قاسم زاده و حسن بادینی، فلسفه­ی مسئولیت مدنی، چاپ اول، (تهران: سهامی انتشار، ۱۳۸۴). ↑

    1. ـ البته باید در نظر داشت که حکم قانون و عرف در تشخیص فعل حاکی از بی­احتیاطی در موارد بسیاری با هم هم پوشانی دارد. (مواد ۱۳۲، ۲۲۰، ۹۵۱ و ۹۵۲ ق.مدنی) ↑

    1. ـ شیخ مرتضی انصاری، المکاسب، چاپ دوم، (تبریز: ۱۳۷۵ه. ق)،جلد۱، ۳۷۵٫ ↑

    1. ـ دکتر صفایی معتقد است: به هر حال تقصیر یک مفهوم اخلاقی و اجتماعی است که مصادیق آن بر حسب عرف و عادت و اخلاق اجتماعی و شرایط عمومی زندگی تفاوت می‌کند، جزئی از آن ناشی از روانشناسی فردی و رفتار و اراده ی فرد است و جزئی دیگر منبعث از جامعه شناسی و افکار عمومی محیطی است که فرد در آنجا عملی را انجام داده است. سید حسین صفایی، دوره­ مقدماتی حقوق مدنی،چاپ اول، (نشریه­ی مؤسسه‌­ی عالی حسابداری،۱۳۵۱)، ج ۲ تعهدات و قراردادها، ۵۵۳٫ ↑

      1. ـ دکتر بادینی: در حقوق فرانسه و بیشتر کشورهای تابع آن، انسان مجردی که رفتار وارد کننده ی زیان باید با آن مورد مقایسه قرار بگیرد پدر خوب خانواده است که ریشه ی تاریخی کهنی دارد. پدر خوب خانواده انسانی محتاط و کوشا است که همواره مواظب دیگران است. وی نه زیاد محتاط و نه زیاد دور اندیش است و نه زیاد بی احتیاط و سهل انگاراست؛ بلکه تنها انسانی معمولی است که عاقل و محتاط است. ” برای مطالعه و نقد این نظر ر.ک؛ حسن بادینی، ۱۹۳تا ۱۹۵٫ ↑

    1. ـ حسن بادینی، “نگرشی انتقادی به معیار «انسان معقول و متعارف» برای تشخیص تقصیر در مسئولیت مدنی”، فصل نامه­ی حقوق، مجله­ی دانشکده­ی حقوق و علوم سیاسی، دوره­ ۴۰، ۱( بهار ۱۳۸۹):۷۹٫ ↑

    1. ـ ناصر کاتوزیان، الزام­های خارج از قرارداد، چاپ هشتم، (تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۷)، جلد ۱ و ۲، ش ۱۷۴٫ ↑

    1. – the neighbor principle. ↑

    1. M’Alister (or Donoghue) v Stevenson [1932] AC 562 (HL).

    1. – Ibid. ↑

    1. – The Anns test. ↑

    1. Anns v Merton London Borough Council, [1978] AC 728 (HL).

    1. ـ در این پرونده شرکت سازنده ی ساختمان از مصالح مطلوب برای ساخت استفاده نمی کند و باعث ایجاد شکاف در دیوارها می­ شود و دادگاه رأی به نفع مستاجران ملک برای جبران خسارت می‌دهد. ↑

    1. – three – stage test. ↑

    1. ـ در این پرونده خانه ای مطرح است که از نظر استحکام بسیار ضعیف بوده و شورای نظارت نیز مسئولانه روند ساخت را مورد بررسی قرار نداده بود. خریدار خانه که از مخارج تعمیر خانه عاجز بوده آن را با ضرر قابل توجهی به فروش می رساند و علیه شورای شهر برنتوود اقامه ی دعوا می‌کند. این رأی‌ هرچند از مجلس اعیان صادر شده است اما در سایر کشورهای کامن لا مردود دانسته شده است. ↑

    1. ۱ـ حسن بادینی،۸۷٫ ↑

    1. – leslie bender, A lawyer’s primer on feminist theory and tort, journal of legal education, volume 38, march, june 1988, nember 1 & 2. ↑

    1. ـ چرا باید گفت آیا زنان با مردان برابرند؟ چرا مردان ملاک برابری باشند؟ مگر قرار است زنان با وجود اینهمه تفاوت با مردان یکی باشند؟ این ها سئوال­هایی است که از جانب طرفداران این نظریه مطرح می­ شود.Ibid, leslie bender, p21. ↑

    1. – Ibid, p 23. ↑

    1. – Ibid, p 24. ↑

    1. -roslyn muraskin, It’s a crime: woman and justice, Published by prentice hall, fourth edition, Copyright 2007 by pearson education. P,2 ↑

    1. – Jay silver. William &mary , the duty to rescue; A reexamination and proposal, law review, Volume 26.Issue 3. 1985 and Rowland v. Christian, 69 Cal. 2d 108 – Cal: Supreme Court 1968. ↑

    1. – An Overview O feminist torts scholarship, leslie bender, 78 cornell law review 575, may, 1993, p 5 ↑

    1. ـ برای انتقاد از این نظر، ر.ک حسن بادینی، فلسفه­ی مسئولیت مدنی، چاپ اول، (تهران: سهامی انتشار، ۱۳۸۴)، ۲۰۴٫ ↑

    1. پرویز صانعی، حقوق جزای عمومی، چاپ دوم، (تهران: طرح نو، ۱۳۸۲)، ۳۹۲٫ ↑

    1. محمدهادی صادقی، جرایم علیه اشخاص، چاپ هفتم، (تهران: میزان، ۱۳۸۳)، ۲۲۱٫ ↑

    1. محمدعلی اردبیلی، حقوق جزای عمومی، چاپ سوم، (تهران: میزان، ۱۳۸۱)، ۲۴۸٫ ↑

    1. جعفر لنگرودی، ترمینولوژی حقوق ، چاپ ۲۵، (تهران: گنج دانش، ۱۳۸۸)، ش ۹۱۶ واژه های بی‌احتیاطی. ↑

    1. محمود حیدریان، مبادی علم حقوق، چاپ سوم، (تهران: مدرسه عالی ادبیات و زبان­های خارجه ،۱۳۵۰)، ۲۰۵-۲۰۶٫ ↑

    1. – Inadvertence. ↑

    1. ـ م ۱۴۵ ق. م. ا. ↑

    1. – Intention. ↑

    1. – Murder . ↑

    1. – (s9(1)(a)the FT act 1968) burglary. ↑

    1. – Recrlessness. ↑

    1. – Hyam V Dpp 1975 AC 53 House of lord. ↑

    1. – R.V moloney 1985 1 ALL ER 1025 house of lord. ↑

    1. Simon parsans, mount batten, journal convention righe of legal studies, SOW hamute, 2002, p17. ↑

    1. بند B م ۱۸٫ این مفهوم در قانون ش ۲۱۸ مصوب سال ۱۹۹۳ و در م. ۱ آن تکرار شده است. ↑

    1. – Gross negligence. ↑

    1. – negligence . ↑

    1. – Gross negligence. ↑

    1. – David G. Owen, The Five Elements Of Negligence, Vol 35,University Of South Carolina, No4, Sammer 2007, P1674. ↑

    1. – Ibid , p1675.۳– Thomas B. Read, Crawford Sullivan Read, The Restatement (Third), Lowa Defense Counsel, Duty, Breach Of Duty , Vol14, No 3, summer 2012, p2. ↑

    1. بیانیه‌هایی هستند که توسط مؤسسه‌ی آمریکایی حقوق تدوین می‌گردد و تا راهنمایی قضات و حقوق ‌دانان ها باشد برای مطالعه بیشتر. www.ali.org

    1. – Factual. ↑

    1. – Ibid ,David G. Owen, p1676. ↑

    1. – David G. Owen , Duty rules , Columbia University , No 54, 2001, p775. ↑

    1. – David G. Owen, p1679. ↑

    1. – No duty of rescue. ↑

    1. – Brett. ↑

    1. – Duty rules , p 175. ↑

    1. – Ibid , Thomas B. Read, Crawford Sullivan Read, p3. ↑

    1. – Ibid . ↑

    1. – Palsgraf V.Long island Ry.CO. ↑

    1. پس از اتخاذ این رویکرد مسئولیت محض خود شاخه‌ای جدا از نظام کامن لا شد تا قابل پیش‌بینی نبودن به چارچوب بی احتیاطی لطمه وارد نکند:Thompson v. Kaczinksi, —N.W.2d— (2009 WL 3786631, Sup. Ct., Iowa, 2009). ↑

    1. – Ibid, Thomas B. Read, Crawford Sullivan Read, p7. ↑

    1. – United states V. Carrol towing Co. ↑

    1. ـ حسن بادینی، فلسفه­ی مسئولیت مدنی، چاپ اول، (تهران: سهامی انتشار، ۱۳۸۴)، ۴۳۵٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...