مقالات و پایان نامه ها – گفتار دوم: الفاظ طرفین و حمل آن بر مقتضای عقد و رجوع به آن – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
ماده ۱۹۶ ق.م مقرر میکند اگر ثابت شود، شخص معامله را برای غیر انجام داده است، معامله برای غیر خواهد بود. در اینجا نیز اثبات و تفسیر عقد، بر اساس ارادۀ باطنی شکلگرفته است. ماده ۴۶۳ ق.م بیع شرطی را که احراز شود، قصد بایع، حقیقت بیع نبوده است، مشمول احکام بیع نمیداند. در اینجا نیز در تعارض اراده ظاهری و باطنی، قصد واقعی شخص مقدم شده است.
برای ترجیح اراده ظاهری میتوان به موارد زیر استناد کرد: مطابق مواد ۱۲۹۲ و ۱۳۰۹ ق.م اراده اعلامشده در سند رسمی، معتبر است هر چند این اراده با اراده باطنی معارض باشد. در این مورد، میتوان گفت: عدم پذیرش تردید در مفاد اسناد رسمی، به دلیل اصیل بودن اراده ظاهری نیست، بلکه به خاطر چگونگی تنظیم آن ها است. حضور در دفتر اسناد رسمی و امضای سند نزد سردفتر سبب می شود که شخص در ابراز اراده باطنی دقت کافی نماید و از طرف دیگر به دلیل حکم قانون در این موارد نمیتوان برخلاف اراده ظاهری عمل کرد ) قشقایی،۱۳۷۹،۹۲).
بر اساس مواد ۴۵۰ و ۴۵۱ ق.م تصرفاتی که نوعاً کاشف از رضا باشند، مسقط خیار و یا فسخ فعلی قرارداده شدهاند، هرچند که با اراده باطنی مطابقت ننماید.
مواد ۲۴۵ و ۲۴۸ ق.م نیز اثر حقوقی را بر لفظ مترتب نموده، وکاشفیت آن از اراده واقعی را مدنظر قرار نداده است.
با توجه به بررسی مواد قانون مدنی، این نتیجه حاصل میشود که اگر یک ماده قانونی، بیانگر قاعده کلی در موضوع مورد بحث باشد، یا از مواد متعدد قانونی بتوان قاعده کلی را استخراج نمود، این قاعده در تمام موارد جاری خواهد بود، مگر اینکه در مورد خاصی به صراحت استثتا شده باشد. بر همین اساس، میتوان گفت: با توجه به مواد ۱۹۱ و ۴۶۳ ق.م قاعده کلی موردپذیرش قانون مدنی ایران، اراده باطنی است.
موضوع تبعیت عقد از قصد، در فقه اهل سنت نیز مطرحشده، اکثریت آن ها اصالت را با قصد باطنی دانستهاند. حنفیه و حنبله ومالکیه بر این نظر هستند ) الکاسانی، ۱۳۲۸،۱۳۴؛ ابن قدامه، ۵۶۱؛ ابن رشد، ۱۴۱۵، ۱۶۱).
بند ۲ ماده ۱۵۰ قانون مدنی مصر نیز اراده باطنی را میپذیرد و میگوید: ” اما اذا کان هناک محل لتفسیر العقد، فیجب البحث عن نیه المشترکه للمتعاقدین دون الوقوف عند المعنی الحرفی للالفاظ……… ” مطابق این ماده، اگر متعاقدین بر امری توافق کنند، ولی آن را با عبارتی واضح بیان نکنند و اراده ظاهری بااراده باطنی متعارض شود، باید عقد را صحیح دانست و نباید به اراده ظاهری توجه شود و تفحص برای کشف اراده باطنی لازم است ) سنهوری، ۱۹۹۸،۶۷۷٫ (
از مطالب مطروحه در قسمتهای قبل، به این نتیجه میرسیم که در اکثر نظامهای حقوقی، ازجمله فقه شیعه اراده باطنی بر اراده ظاهری مقدم شده است. تقدیم اراده باطنی، بهصراحت در مواد قانونی غالب کشورها به عنوان یک قاعده تفسیری، تقدیم اراده باطنی لازم شمردهشده است. ولی در قانون مدنی ایران، قواعد تفسیری، ازجمله قاعده مذکور بهصراحت نیامده است، هرچند با تحلیل مواد پراکنده قابلاثبات است. به همین سبب ضرورت دارد ترجیح اراده باطنی در زمان تعارض، به طور روشن و شفاف مقرر گردد تا آرای متعارض صادر نشود.
گفتار دوم: الفاظ طرفین و حمل آن بر مقتضای عقد و رجوع به آن
هر عقدی، مقتضای مخصوص به خود دارد که در عقود دیگر دیده نمیشود و ابهامات هر قراردادی نیز باید با اقتضای آن تفسیر شود در نتیجه تفسیرمعارض با طبیعت عقد بیاعتبار است. دلیل این امر، این است که اگر متعاقدین، منظور خود را بهصراحت بیان نکرده باشند، آن را تابع طبیعت عقد قرار دادهاند. به همین خاطر هم نباید شروط مبهم عقد، طوری تفسیر شود که با تعهدهای اصلی طرفین عقد معارض باشد. به عنوان مثال، اگر در عقد عاریه، شرط شده باشد که عاریه گیرنده، مال مورد عاریه، یا مثل آن را مسترد نماید، نباید چنین استنباط شود که عاریه دهنده، اجازه تلف مال را داده است، بلکه باید چنین فرض شود که رد مثل، مربوط به جایی است که مال بنا به عللی تلف شود؛ زیرا طبیعت عاریه، مبنی بر استفاده و رد عین مال میباشد.
در فقه شیعه، این موضوع تحت عنوان قاعدهای فقهی ذکر نشده، ولی مسائلی مطرح شده است که از مجموع آن ها میتوان به مشروعیت این قاعده پی برد. به عنوان مثال، اگر وصیتکننده مقرر کرده باشد که مال مورد وصیت “فی سبیل الله ” مصرف شود، اگر وصیتکننده از اهل سنت باشد باید مال وصیت شده به مصرف جهاد با دشمنان برسد؛ زیرا در عرف اهل تسنن منظور از سبیل الله، جهاد در راه خدا است و اگر وصیتکننده شیعه باشد در مورد حج یا فقرا باید مصرف شود ) شوشتری،۱۳۶۸،۴۴۹٫ (
در قانون مدنی ایران، مادهای در این خصوص وجود ندارد، اما این قاعده، مبنای بعضی آرای قضائی قرارگرفته است، از آن جمله است: رأی شعبه ۵۶ دادگاه حقوقی دو تهران، در پرونده کلاسه ۹۲۷/۶۸٫ در سال ۱۳۵۶ دو منزل مسکونی معاوضه میشود و در قرارداد، مقرر میگردد هر یک از طرفین عقد، میتواند با پرداخت ۵۰۰ هزار ریال از عقد انصراف دهد. بعد از سه سال، یکی از طرفین دادخواستی مبنی بر فسخ عقد ارائه میکند. گرچه که ظاهر شرط ضمن عقد، حق فسخ برای هر یک از طرفین و پذیرش آن توسط دادگاه است، ولی به دلیل مخالفت آن، با طبیعت عقد دادگاه چنین حکم داده است: ” نظر به اینکه عوضین عقد معاوضه در تصرف طرفین معامله قرارگرفته است واصل بر صحت و لزوم معاملات است و اعطای اختیار انصراف، ظهور عرفی در خیار فسخ برای طرفین برای زمانی طولانی نداشته است بلکه این شرط وفق قصد عرفی طرفین و معمول و متعارف در معاملات بوده است لذا طبق مواد ۲۱۹ و ۲۲۳ قانون مدنی، دادگاه دعوای خواهان را غیرثابت تشخیص داده و حکم به رد آن صادر میکند”.
قاعده مذکور، در قانون مدنی مصر پذیرفتهشده است بند دوم ماده ۱۵۰ این قانون، قاضی را به تفسیر عقد بر اساس اقتضای طبیعت عقد، یا اقتضای شروط مقرر نموده است:” اگر عقد نیاز به تفسیر داشته باشد لازم است با توجه به طبیعت معامله قصد واقعی طرفین کشف شود”.
بنابرین، اگر عقد با الفاظ عام، بهکاررفته باشد، ولی پیرامون یک موضوع خاص استفاده شده باشد، باید آن را منحصر به موضوع عقد دانست؛ زیرا عقل انسان حکم میکند که متعاقدین، فراتر از موضوع عقد، هدفی نداشتهاند مگر اینکه به آن تصریح نمایند (سنهوری،۱۹۹۸،۹۴۰).
در ماده ۳۶۷ قانون مدنی لبنان، این قاعده برای تفسیر عقد در نظر گرفته شده است و مقرر نموده است که اگر امکان تفسیر عقد، با دو معنا باشد، باید معنایی اخذ شود که انطباق بیشتری با روح عقد و غرض مورد نظر از آن داشته باشد.
چنان که ملاحظه میشود قوانین دو کشور مذکور، قاعده محل بحث را به صورت صریح و روشن مورد استفاده قرار داده و به عنوان راهحلی جهت تفسیر عقد ذکر نمودهاند، ولی قانون مدنی ایران ازاینجهت کمبود دارد و ذکر آن به عنوان یک قاعده تفسیری، به دلیل وجود مبنای فقهی، عقلی و آرای قضایی مبتنی بر آن ضرورت دارد.
گفتار سوم: استناد به بندهای مندرج در قرارداد
قرارداد، میتواند شروط و بندهای متفاوتی داشته باشد. در بعضی مواقع، بندهای قرارداد با یکدیگر تعارض پیدا میکند، در چنین مواردی قاضی وظیفه دارد عقد را بهمنزلۀ یک مجموعه واحد فرض نماید و آن را تفسیر کند. تعارض بین بندهای قرارداد دو حالت دارد: (مظفر، ۱۳۶۹، ۲۲۹).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 09:23:00 ب.ظ ]
|