جهانبخش و همکاران (۱۳۹۲)، در مطالعه­ ای به منظور بررسی تأثیر حمایت‌های اجتماعی در ارتقاء موقعیت بیماران ام‌اس در شهر اصفهان ‌به این نتیجه رسیدند که حمایت‌های اجتماعی می‌تواند به احساس رضایتمندی از زندگی و امیدواری در بیماران مبتلا به ام‌اس منجر شود . ولی بااین‌وجود هرچند حمایت­های اجتماعی به صور گوناگون اعم از مالی و اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و حمایتی و خدماتی می ­تواند در رفاه حال بیماران مبتلا به ام‌اس مؤثر واقع گردد، ولی به سبب نبود درمان قطعی جهت درمان این بیماری حمایت­های اجتماعی همه‌جانبه نیز نمی­تواند با بهبودی نسبی این مبتلایان رابطه معناداری داشته باشد.

نتایج به دست‌آمده در مطالعه­ ای نشان داد که حمایت اجتماعی ادراک‌شده، راهبردهای مقابله­ای و تاب­آوری قادر به پیش ­بینی کیفیت زندگی بیماران ام‌اس می­باشند و در این میان سهم متغیر حمایت اجتماعی از سایر متغیرها بیشتر است. به‌این‌ترتیب هراندازه بیمار مبتلا به ام‌اس از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار باشند، در برابر مشکلات تاب­آوری بالاتری داشته باشد و راهبردهای مقابله­ای مناسب­تری را به کار ببرد، از لحاظ روانی و جسمانی زندگی باکیفیت‌تری خواهد داشت. بر این اساس دادن آگاهی به خانواده و اطرافیان بیمار مبنی بر اهمیت نقش حمایت اجتماعی در زندگی بیماران مبتلا به ام‌اس و آموزش مهارت­ های تاب­آوری و حل مسئله ‌به این بیماران می ­تواند تأثیر بسزایی در بهبود کیفیت زندگی این بیماران داشته باشد (میکاییلی، مختار پور حبشی و میسمی، ۱۳۹۱).

در مطالعه دیگری با عنوان تأثیر گروه همتایان در ارتقای وضعیت سلامت جسمی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نتایج پژوهش نشان داد گروه همتایان می‌تواند سبب ارتقای سطح سلامت جسمی بیماران مبتلا به ام‌اس گردد. ‌بنابرین‏ ‌می‌توان با بهره بردن از گروه همتایان، سطح کیفیت مراقبت از بیماران مبتلا به ام‌اس در جامعه را ارتقا داد که درنهایت ارتقای کیفیت زندگی بیماران را به دنبال دارد (اشک تراب و همکاران، ۱۳۹۱).

مراقبت از بیمار مبتلا به ام‌اس تنش زیادی برای مراقب و خانواده ایجاد می­ کند. اجرای یک برنامه توانمندسازی به خودکنترلی و اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه منجر می­ شود. نتایج مطالعه­ ای با عنوان تأثیر الگوی توانمندسازی خانواده – محور بر دانش، نگرش و عملکرد مراقبین بیماران مبتلا به ام‌اس نشان داد توانمندسازی مراقبین بیماران مبتلا به ام‌اس، منجر به افزایش آگاهی، درک و مهارت شده، ایشان را در امر مراقبت کارآمد یاری داده و منجر به بهبود ایفای نقش می­ شود (مسعودی و همکاران،۱۳۹۰).

حمایت اجتماعی نیرومندترین نیروی مقابله­ای برای رویارویی موفقیت‌آمیز و آسان افراد درگیر با بیماری­های مزمن و شرایط تنش­زا شناخته‌شده و تحمیل مشکلات را برای بیماران تسهیل می­ کند (چان و همکاران، ۲۰۰۱؛ لی و همکاران، ۲۰۰۴، نصیر، ۱۳۸۹ به نقل از میکاییلی و همکاران، ۱۳۹۱). به‌طورکلی بیماران ام‌اس احتمالاً به دلیل شرایط نامطلوب جسمانی که دارند، خود را دوست‌نداشتنی و منفی ارزیابی ‌می‌کنند. برخورداری از حمایت اجتماعی، دوستان، خویشاوندان و شبکه­ های حمایت اجتماعی، ضمن فراهم کردن رفاه جسمانی می ­تواند از لحاظ عاطفی و هیجانی نیز روی این بیماران اثر گذاشته و به بهبود کیفیت زندگی آنان منجر گردد (میکاییلی و همکاران، ۱۳۹۱).

۲-۱۶-۳ موقعیت شغلی و اقتصادی

موقعیت شغلی افراد مبتلا به ام‌اس نه تنها توسط مشکلات جسمی تحت تأثیر قرار ‌می‌گیرد بلکه عواملی چون خستگی و تغییرات شناختی نیز در آن مؤثرند (یورکستون[۱۶۷] و همکاران، ۲۰۰۳). ناتوانایی­های شناختی از دلایل اصلی مشکلات شغلی در افراد مبتلا به ام‌اس است. حدود ۸۰-۵۰٪ بیماران ام‌اس در طول مدت بیماری شغل خود را از دست می­ دهند (رائو، ۱۹۹۱؛ بندیکت، ۱۹۹۷).

بزرگ‌ترین بار اقتصادی ناشی از ام‌اس به دلیل کاهش فعالیت و تولید در محیط کار است که حدوداً نیمی از مجموع هزینه­ های اجتماعی ام‌اس است. تحقیق لاراکا (۱۹۹۵)، نشان داد که ۹۰% از مبتلایان به ام‌اس قبلاً شاغل بوده ­اند و بالغ بر ۶۰% آن‌ ها از زمان تشخیص بیماری به کار خود ادامه می­ دهند، اما اگر بیماری پیشرفت کند این میزان افت می­ کند و فقط حدود ۲۰ تا۳۰ درصد از بیماران ۱۰ تا ۱۵ سال پس از تشخیص همچنان به کار خود ادامه می­ دهند (فراسر[۱۶۸] و همکاران، ۲۰۰۲؛ به نقل از زندی پور، ۱۳۸۸).

مشکلات اقتصادی و بیکاری برای زنان عامل شروع یا ‌تشدید کننده قوی­تری است. هزینه­ های بالای بیماری، فی‌نفسه برای همه افراد استرس‌زاست، اما زنان که در حقیقت متأثر از مشکلات مالی همسر یا پدر هستند، و ازآنجاکه زنان اکثراً شاغل نیستند، فشار ناشی از هزینه­ های تحمیل‌شده بر خانواده بر دوش آن‌ ها سنگینی مضاعف خواهد داشت (زندی پور، ۱۳۸۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...