هستی‌شناسی، علم به وجود است، آگاهی انسان به وجود خود، جهان و ویژگی‌های آن. هستی‌شناسی تا اندازه زیادی تحت تأثیر فرهنگ و مذهب قرار دارد. از سویی اسلام، دینی است که سریع‌ترین رشد را در سطح جهانی دارا است (وال پل، مک لیان، هوس، کترل و میر[۱۳]، ۲۰۱۲) و مراجعان مسلمان ترجیح می‌دهند که درمانی متناسب با نگرش دینی خود دریافت کنند.

هنگامی که از شیوه مسلمانی یاد می‌شود، همانا منظور انسانی آگاه به هستی است، موجودی آگاه که می‌داند عالم محضر خدا است و هر لحظه و هر جا خداوندی که مهربان‌ترین است و صبرش برای بازگشت بندگانش پایانی ندارد، در انتظار است تا بندگانش را در چتر رحمت و عفو خود قرار دهد (خدابخشی، ۱۳۹۲).

معنویت از دیگاه مکاتب الهی، خداشناسی، خدا جویی و خدا محوری همراه با شناخت هدف خلقت و زندگی و تلاش در جهت تکامل بعد معنوی و خودسازی و توکل (شامل شناخت خدا به عنوان قدرت و حکمت مطلق، انجام وظایف فردی و در عین حال همواره خدا را در جایگاه خدایی و بی‌نهایت دیدن) است (اصفهانی، ۱۳۸۹).

هستی‌شناسی اسلامی، ماهیتی منحصر به فرد دارد و به دلیل اینکه از آموزه‌های قرآنی برگرفته شده و از سوی خداوند به عنوان آفریدگار و آگاه به تمامی مسائل انسان مطرح شده است، می‌تواند انسان را به کمال دنیوی و اخروی هدایت کند. هستی‌شناسی اسلامی وابسته به جهان‌بینی الهی است (رضاپورمیرصالح، اسمعیلی و فرحبخش، ۱۳۹۲). الزنتانی در سال ۱۹۹۳ اصول دیدگاه اسلام را با استناد به آیات قرآن کریم این‌گونه مطرح می‌کند: تأثیر متقابل میان انسان و جهان، انسان برترین موجود جهان، نظم و غایتمندی در جهان، موازنه میان روح و ماده در موجودیت آدمی، حرکت و تغییر در جهان و اجزای آن، مخلوق بودن جهان و وجود در جهانی با صفات کمالیه بر آن، و دلالت جهان بر خالقش (اسمعیلی، ۱۳۸۹). اختلالات روانی در فرایند ارتباطی مسلمانان عموماً نتیجه گناه یا خواست الهی بیان شده است. مداخله‌ها یا روش‌های مذهبی بارها به شفا دهنده متوسل شده‌اند. روزه‌گرفتن، توبه و خواندن قرآن معمولاً شکل‌هایی از فرایند درمان و شفادهی است. این اعتقادات، ارتباط نزدیکی با بهبود بیماری دارد. تا آن‌جا که مطالعات نشان می‌دهد، هیچ یک از مکاتب موجود روان‌شناسی، قانونی که در تمام جوامع بشری قابل اجرا باشد، ندارند و ضمانت اجرایی ‌در مورد قوانین فرضی آن‌ ها در هیچ یک از جوامع بشری مشاهده نمی‌شود. تنها مکتب روان‌شناسی که در طول تاریخ، امتحان خود را داده و توانسته است در طی قرون متمادی زندگی، قشرهای وسیعی از جوامع بشری را نظم و آرامش بخشد و آن‌ ها را به سمت رشد حرکت دهد، روان‌شناسی برگرفته از آموزه‌های دین اسلام است.

آموزش‌های مکتب روان‌شناسی اسلامی، به منظور ایجاد رشد در انسان به هر دو جنبه نظری و عملی توجه دارد. نکته بسیار مهمی که ‌در مورد اصول بهداشت روانی باید توجه داشت، این واقعیت است که در تمام آموزش‌های الهی، قوانین، فطری و عقلانی هستند و به همین دلیل در تمام منطق جغرافیایی و در تمام زمان‌ها قابل استفاده می‌باشند (کاظمی، بهرامی، ۱۳۹۳). بررسی اصول روان‌شناسی اسلامی و جریان‌های اصلی روانی در انسان، این واقعیت را نشان می‌دهد که انسان در حالت سلامت فکر، همواره در حالت پویایی در مسیر رشد می‌باشد. کندی، توقف و سیر معکوس در این روند، موجب بروز اختلالات واکنشی روانی و اختلالات شخصیت می‌گردد (حسینی، ۲۰۰۱). پژوهش‌های مختلف نشان داده است که عملکرد مذهبی با پایین بودن اضطراب، افسردگی، طلاق، خودکشی و سوء مصرف مواد و الکل همراه است. هدف عمده ادیان الهی، راهنمایی و هدایت بشر، کمک به چگونه زیستن و حفظ او در برابر انحراف از مسیر رشد می‌باشد (جذرپور، برخورداری، ۲۰۰۳). تجربه های عینی و بررسی‌های اجتماعی نشان داده‌اند، افرادی که با آموزه‌های راستین دینی و اخلاقی پرورش یافته‌اند، بیشتر از آن‌هایی که چنین آموزش‌هایی نداشته‌اند در راه هدف‌های ارزنده اجتماعی و تأمین سلامت جسمی و روانی گام برداشته‌اند. در روان‌شناسی اسلامی رسیدن به کمال مطلق، هدف اصلی بوده و یکی از عواملی که رسیدن به آن را فراهم می‌کند، سلامت روانی است (کاظمی و بهرامی، ۱۳۹۳).

درمان هستی‌شناسی مبتنی بر رویکرد اسلامی، با پاسخ‌گویی ‌به این چرایی‌ها و چالش‌های ذهنی، نشان از درمانی دارد در چارچوب فکری و اعتقادی متناسب با بافت مذهبی جامعه که حاصل یک پارادایم الهی است و چنین درمانی ‌بر اساس اصل فطرت وجودی انسان، بی‌شک سلامت روان به همراه خواهد داشت، چرا که انسان را به سوی حقیقت وجود خود فرامی‌خواند.

۱-۲ بیان مسأله

سازمان بهداشت جهانی، افسردگی را در ردیف چهارم فهرست حادترین مشکلات بهداشت عمومی در سراسر جهان قرار داده‌است (سادوک و سادوک[۱۴]،۲۰۰۷). پیامدهای اجتناب‌ناپذیر و سنگین اختلالات خلقی و ماهیت عودکننده و هزینه های سنگین آن ها، سبب شده‌است که این اختلال در ردیف اختلال‌های ناتوان‌کننده به شمار‌ آید، به‌طوری که در سال‌های اخیر به روان‌درمانی‌ها بیشتر توجه شده‌است (میکلویست، اکسلسون، بیرماهر، جورج، تایلر، شنک و برنت[۱۵]، ۲۰۰۴).

متخصصان روان‌شناسی برای کاهش اختلال‌های روانی از جمله اضطراب و افسردگی از روش‌های مختلفی بهره گرفته‌اند که از آن جمله می‌توان از روش‌های دارودرمانی، روان‌تحلیلی، شناخت‌درمانی، رفتاردرمانی و معنادرمانی نام برد (غباری بناب، ۱۳۸۵). در سال‌های اخیر علاوه بر روش‌های برگرفته از نظریه های روان‌شناختی، استفاده از روش‌های معنوی و مذهبی، جایگاهی علمی برای خود باز نموده‌است.

یکی از اجزای زندگی سالم، توجه به نیازهای معنوی است. از آنجا که انسان موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی است، ‌بنابرین‏ در برنامه زندگی، همه نیازهای انسان باید در نظر گرفته شود. معنویت، به مثابه آگاهی از هستی یا نیرویی فراتر از جنبه‌های مادی زندگی است و احساس عمیقی از وحدت یا پیوند با کائنات را به وجود می‌آورد.

اخیراًً بر طبق گزارش مجلات پزشکی در آمریکا ‌در مورد رابطه بین معنویت و سلامت، اکثر پژوهش‌های بنیادی، روابط مثبتی را بین افزایش معنویت و سلامت بیشتر نشان داده‌اند (پیچ[۱۶]، ۲۰۰۳).

پیدمنت[۱۷](۲۰۰۵) معتقد است که معنویت نیروی برانگیزاننده فرد به سمت ایجاد مفهوم گسترده‌ای از معنای شخصی است. با آگاهی از اینکه می‌میریم، به طرح‌ریزی برخی مفاهیم مربوط به هدف و معنا برای پیشبرد و هدایت زندگی نیاز داریم.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...