مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۲۳-پیوند میان برنامه ریزی استراتژیک و منابع انسانی – 4 |
۱- ماهیت پویا و تکاملی استراتژیهای سازمان به علت تغییرات سریع در دنیای کسب و کار
۲- نبود استراتژیهای مدون سازمانی در بسیاری از شرکتها
۳-ماهیت کیفی مسائل منابع انسانی (انگیزش، تعهد و …) و علل دیگر(دیوید۲۰۰۵ ، به نقل از پارساییان ۱۳۸۴ :۵۷).
این مشکلات جدی است اما با توجه به اینکه استراتژیهای منابع انسانی محملی در راستای کسب اهداف سازمانی است و لازمه اجرای استراتژیهای منابع انسانی این همراستایی است بایستی از رویکردهایی به منظور ایجاد همراستایی بهره برد. در زیر به برخی از این رویکردها اشاره میشود:
الف- درک نحوه شکلگیری استراتژیهای کسب و کار: متولی تدوین استراتژی منابع انسانی بایستی از نزدیک و همگام با سطوح عالی مدیریت در تنظیم استراتژیهای کسب و کار مشارکت داشته باشد تا بتواند درباره سمت گیری راهبرد های کسب و کار اطلاعات لازم را به دست آورد.
ب- به مشارکت طلبیدن ذینفعان: به مشارکت طلبیدن مدیران ارشد، مدیران صف، کارکنان و سایر ذینفعان و لحاظ کردن نقطه نظرات ایشان در تدوین استراتژیهای منابع انسانی از دیگر رویکردهای ایجاد همسویی و همراستایی با اهداف سازمانی است. این مشارکت علاوه بر ایجاد همسویی باعث ایجاد یک چرخه مثبت در جهت استقرار استراتژیهای منابع انسانی خواهد شد. مشارکت دادن ذینفعان در تدوین استراتژیها به انسجام و همراستایی کمک میکند و این همراستایی باعث ایجاد تعهد به استراتژیها و تعهد حاصله موجب استقرار آن ها خواهد شد و بدین صورت چرخه حاصله ادامه پیدا میکند.
ج – درک مسائل کلیدی کسب و کار:
یکی از مهمترین پیش نیازهای تدوین استراتژیهای منابع انسانی آگاهی متولیان تدوین از دانش کسب و کار و مسایل سازمانی است. از جمله مسائل سازمانی که استراتژیهای منابع انسانی را تحت تاثیر قرار میدهند عبارتند از: حرکت سریع به سوی بازارهای جدید، مهندسی با کیفیت بالا، افزایش جریان نقدینگی، ایجاد تنوع، توسعه محصول و بازار، کاهش هزینه، ایجاد فرهنگ عملکردگرا، کاهش زمان تولید محصول، ساماندهی پیرامون نیازهای مشتری و …
د- استفاده از مکانیزمی جهت ایجاد همسویی:
به منظور ایجاد مکانیزمی جهت برقراری این پیوند و در نهایت ایجاد همسویی میان استراتژیها میتوان از مکانیزم تدوین استراتژی بر مبنای قابلیتهای سازمانی بهره برد. به طور خلاصه این مکانیزم به این صورت عمل میکند که مدیران منابع انسانی با بررسی کسب و کار و سایر ابعاد سازمان مسائل سازمان را استخراج نموده و در گام بعد با شناسایی قابلیتهای لازم جهت برطرف نمودن مسائل و حصول اهداف سازمانی، استراتژیهای منابعانسانی را تدوین مینمایند و در ادامه از فرایندهای مختلف منابع انسانی که به نوعی جعبه ابزار مدیریت منابع انسانی هستند جهت ایجاد آن قابلیتها و اجرای استراتژیهای منابع انسانی بهره میبرند(عبدالهی ،۱۳۸۸ :۳۲-۳۱).
۲-۲۳-پیوند میان برنامه ریزی استراتژیک و منابع انسانی
برنامهریزی عبارت است از طریقه و روش نیل به اهداف سازمانی، و به تبع آن استراتژی عبارت از تمام امکانات لازم برای انجام موفقیت آمیز وظایف سازمانی است. از این رو، برنامهریزی استراتژیک فرایندی است که ضمن آن اهداف بلندمدت سازمانی تعیین و تصمیم گیری بر مبنای روشها، جهت دستیابی به این اهداف را دربرمی گیرد که از قبل پیشبینی شده اند. یا به عبارتی، تلاش سازمان یافته و منظم برای تصمیمگیری اساسی و انجام اقدامات بنیادی است که جهت گیری فعالیتهای یک سازمان با دیگر نهادها را در چارچوب قانونی شکل میدهند.برنامه زمانی، برای فرایند برنامهریزی استراتژیک به ماهیت، نیازهای سازمان و محیط خارجی آن بستگی دارد. برنامهریزی در سازمانها درقالب تولیدی و خدماتـــی انجام میگیرد که سریعاً درحال تغییراند. در چنین موقعیتی، برنامهریزی ممکن است یک یا دو بار در سال به صورت یک سری مراحل جامع و جزئـی تدریجی با توجه به مأموریت، چشم انداز، ارزشها، کنکاش محیطی، اهداف، استراتژی ها، مسئولیتها، جدول زمانی، بودجه و غیره انجام گیرد. به عبارتی، اگر سازمانی سالهای زیادی در بازار ثابت فعالیت میکند برنامهریزی ممکن است در سال یک بار و فقط در بخشهای مشخصی صورت گیرد. برای مثال، برنامهریزی درحین کار[۳۷] از طریق اهداف، مسئولیتها، جدول زمانی، بودجه و غیره هر ســال به روز میشوند. توجه به راهنماییهای زیر میتواند مؤسسات را در برنامهریزی استراتژیک یاری کند.اجرای برنامهریزی استراتژیک همزمان با آغاز فعالیت سازمان است. برنامهریزی استراتژیک معمولاً بخشی از یک برنامه کسب و کار تجاری، همراه با برنامه بازاریابی، برنامه مالی و عملیاتی است؛ برنامهریزی استراتژیک با آمادگی مؤسسه برای سرمایه گذاری جدید انجام می شود. برای مثال توسعه یک بخش جدید، تولید عمده کالای جدید یا خط تولید جدید؛ برنامهریزی استراتژیک باید حداقل سالی یک بار به منظور آماده سازی سازمان جهت سال مالی جدید اجرا شود. به عبارتی، برنامهریزی استراتژیک باید در یک زمان مشخصی با توجه به اهداف سازمانی تعیین شده و منابع در دسترس برای نیل به اهداف در طول سال مالی انجام شود. فرایند برنامهریزی استراتژیک باید حداقل در سه سال اجرا شود و اگر سازمان درحال تغییر و دگرگونی است این فعالیتها باید هر سال اعمال گردد؛ هر سال برنامه های انجام کارها به روز گردند؛ در طول اجرای برنامه های استراتژیک، پیشرفتهای اجرای برنامه باید بازبینی شود.برنامهریزی استراتژیک ازطریق روش های مختلفی در سازمانها به کار گرفته می شود که مزایایی را برای سازمانها وموسسات به ارمغان می آورد، (دسلر ، گری [۳۸]۲۰۰۵ ) این مزایا عبارتند از:
-
- تعریف واضح از اهداف سازمان درجهت سازگاری با مأموریت سازمان با توجه به ظرفیت و چارچوب زمانی تعیین شده برای سازمان؛
-
- توسعه حس مشارکت در برنامه ها
-
- اطمینان از به کارگیری اثربخش تر منابع سازمان
-
- تمرکز بر اولویتها و منابع کلیدی
-
- فراهم آوردن مبنایی برای پیشرفت کارکنان و سازوکارهایی جهت تغییر توجه بیشتر به کارایی و اثربخشی؛
-
- پل ارتباطی بین کارکنان و هیئت مدیره و مدیران؛ تیم سازی قوی در هیئت مدیره و کارکنان؛ برقراری ارتباط بین اعضای هیئت مدیره؛
-
- ایجاد رضایت بیشتر بین برنامهریزان با یک چشم انداز مشترک؛
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 09:24:00 ب.ظ ]
|