ریسک

ریسک سیستماتیک

سرمایه فکری

سرمایه انسانی

سرمایه ساختاری

سرمایه فیزیکی

اندازه شرکت

Fsize

متغییر مستقل

متغییر وابسته

متغییر تعدیلی

۴-۲-۲-سابقه مطالعات انجام شده

سرمایه ی فکری یک سازمان دارایی ها و منابع ذهنی و نامشهودی است که سازمان با برگرداندن آن ها به فرآیندهای جدید کالا و خدمات به خلق ارزش می پردازد . اصطلاح« سرمایه ی فکری » را اولین بار جان کنت گالبرایت[۸۹] در سال ۱۹۶۹ مطرح کرد. قبل از آن پیتردراکر [۹۰] اصطلاح « کارکنان دانشی » را به کار برده بود (فیوال ،۱۹۷۵)[۹۱]. در اینجا ما به دلیل محدود بودن این پژوهش به تحقیقات مربوط به سرمایه فکری و ریسک سیستماتیک می پردازیم.

تحقیقات خارجی

در زمینه سرمایه فکری با ریسک سیستماتیک تحقیقاتی صورت نگرفته است اما پژوهشی که در زمینه سرمایه فکری و ریسک با رویکرد گزارشگری می توان اشاره کرد که در سال ۲۰۰۷ و در ژورنال خارجی به چاپ رسیده است نویسندگان این مقاله توبین و هانسن و بونتیس و هافمن هستند . جامعه آماری آن ها ۸ شرکتIT در سوئد بوده است. آن ها در این مقاله ‌به این نتیجه رسیدند که بین ریسک غیرسیستماتیک و سرمایه فکری رابطه ای وجود ندارد و گزارشگری سرمایه فکری به شفافیت صورت های مالی با تأثیر ریسک سیستماتیک می افزاید.

پالیک [۹۲]

پالیک از الگویی با عنوان “ضریب ارزش افزوده فکری ” که از طریق آن عملکرد سرمایه فکری بانک های استرالیا در سال های ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ و بانک های کرواسی در سال های ۱۹۹۶ تا۲۰۰۰ را اندازه گیری نموده بود، استفاده ‌کرده‌است. نتایج هر دو بررسی، تفاوت قابل ملاحظه ای را در رتبه بندی مؤسسات مالی بر اساس معیارهای حسابداری سنتی با حسابداری مبتنی بر کارایی نشان می‌دهد. با بهره گرفتن از همین الگو، ماوریدیس عملکرد بانک های ژاپنی را در سال ۲۰۰۰ مطالعه کرد. مطالعات او نیز تفاوت قابل ملاحظه ای را میان عملکرد سرمایه فکری در میان ‌گروه‌های مختلف بانک های ژاپنی نشان می‌دهد (پالیک ۲۰۰۰).

تان و همکاران[۹۳]

در تحقیقی که در سال ۲۰۰۷ انجام شد، به بررسی رابطه سرمایه فکری و عملکرد مالی۱۵۰ شرکت از شرکت های بورس اوراق بهادار در فاصله سال های ۲۰۰۰ تا۲۰۰۲ سنگاپور پرداختند. نتایج این پژوهش در بخش های مختلف قابل توجه بود. از جمله اینکه سرمایه فکری و عملکرد مالی این شرکت ها به گونه ای معنادار از همبستگی مثبت برخوردار هستند. همچنین سرمایه فکری و عملکرد آتی شرکت ها و نیز نرخ رشد سرمایه فکری با عملکرد شرکت ها دارای رابطه مستقیم بودند. از سوی دیگر، سهم سرمایه فکری در عملکرد شرکت ها با صنعت متفاوت بودند(تان و پلومن، هنکک ، ۲۰۰۷، ۹۵-۷۶).

چن و همکاران[۹۴]

رابطه بین سرمایه فکری با ارزش بازار و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس سهام تایوان در دورۀ زمانی ۲۰۰۲-۱۹۹۲ را به گونه ای تجربی بررسی کردند آن ها سرمایه فکری را با بهره گرفتن از ضریب ارزش افزوده فکری و اجزای آن مخارج تحقیق و توسعه تقسیم بر ارزش دفتری سهام عادی و هزینه تبلیغات تقسیم بر ارزش دفتری سهام عادی و ارزش بازار و عملکرد مالی را با بهره گرفتن از نسبت- های ارزش بازار به ارزش دفتری، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی ها، رشد درآمد و بهره وری کارکنان اندازه گیری نمودند. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش، رگرسیون خطی چندگانه بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه‌ها نشان داد که سرمایه فکری اثر مثبتی بر ارزش بازار و عملکرد مالی دارد و ممکن است معیاری برای عملکرد آتی محسوب گردد. همچنین شواهد ارائه شده حاکی از آن بود که مخارج تحقیق و توسعه اطلاعات بیشتری را ‌در مورد سرمایه ساختاری ارائه می کند و دارای رابطه مثبتی با سودآوری و ارزش بازار شرکت می‌باشد(چن و همکاران، ۲۰۰۵، ۱۷۶-۱۵۹).

چن و همکاران، نیز در این پژوهش به بررسی رابطه بین سرمایه فکری و بازده مالی ۱۵۰ شرکت پذیرفته شده به بورس سهام سنگاپور در دوره زمانی ۲۰۰۲-۲۰۰۰ پرداختند. برای این منظور، آن ها سه نسبت بازده حقوق صاحبان سهام، سود هر سهم و بازده سالانه هر سهم را به عنوان شاخصی برای بازده مالی، و

    1. . Bassi- Buren.1999,414-432 ↑

    1. . Chen,2005,385-396 ↑

    1. . Roos,1997,413-426 ↑

    1. . Stewart,1997 ↑

    1. . Marr ↑

    1. . Corporate Financial Performance ↑

    1. . Maditinos,2011,132-151 ↑

    1. Williams ,2003.1 ↑

    1. .Shiu,2006 ↑

    1. .Chang,2007 ↑

    1. Katmath,2007 . ↑

    1. . Tan, Plow man &Hankcock,2007 ↑

    1. . Chen , et al,2005 ↑

    1. . Wang , J. ,2008 ↑

    1. . Bassi, & Buren,1999 ↑

    1. . Hafman, et al,2007↑

    1. . Roos, G. and Roos, J, 1997 ↑

    1. . Bontis,2000 ↑

    1. . Bontis,2000 ↑

    1. . Edvinsson & Malone,1997,71 ↑

    1. . Bontis,1999,433-462 ↑

    1. . Chen & Xie,2004 ↑

    1. . Bontis,2000 ↑

    1. . Bozzolan & Ricerri,2003,543-558 ↑

    1. . Intellectual capital ↑

    1. . Stewart,1997,25 ↑

    1. . Good will ↑

    1. . Drucker,1993 ↑

    1. . Sullivan,2000 ↑

    1. . Bontis,2000,101 ↑

    1. . Klein,1994 ↑

    1. . Seetharaman,2002,128-148 ↑

    1. . Pablos, Patricia Ordonez de. 2004,629-647 ↑

    1. . Rose and Barrons, 2005 ↑

    1. . Human capital ↑

    1. . Structural capital ↑

    1. . External capital ↑

    1. . Skandia value sheme ↑

    1. . Kaplan,1996,75-85 ↑

    1. . Sveiby,1997 ↑

    1. . Brennan et al. 2000,170 ↑

    1. . Norton & Kaplan,1992 ↑

    1. . Balanced scorecard by Kaplan and Norton ↑

    1. . Internal process ↑

    1. . Chen & Pik,2005,387 ↑

    1. . Edvinsson & Malone,1997,71 ↑

    1. . Economic value – added ↑

    1. . Balanced scorecard ↑

    1. . Intangible asset control ↑

    1. . Skandia Navigator ↑

    1. . Brooking ,1997,207 ↑

    1. . Tobin’s q ↑

    1. . Fitz – Enz ↑

    1. . Mcpherson ↑

    1. . Rodov & Leliaert ↑

    1. . ClintB.& DarrenB ↑

    1. . Luthy & Williams ,2000 ↑

    1. . Barren et al ,1998 ↑

    1. . DIC ↑

    1. . MCV ↑

    1. . ROA ↑

    1. . SC ↑

    1. . VAIC ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...