مقاله-پروژه و پایان نامه | ۲-۸- تفاوت و تشابه سبک زندگی اسلامی با سایر سبک های زندگی – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۵-الگوی مصرف: درگرگونی های فرهنگی حاصل مدرنیته در دهه های گذشته، رشد مصرف گرایی را در پی داشته است. این پدیده و الگوهایی که فرهنگ هر جامعه برای مصرف ارائه میکند، یکی از دلایل اصلی توجه ویژه جامعه شناسان به موضوع سبک زندگی به شمار می رود(همان).
از دیدگاه اسلام، تامین رضایت خاطر فرد نمی تواند تنها انگیزه ی مصرف باشد و باید رضایت الهی مورد توجه قرار بگیرد و افزون به جنبه ی دنیوی، جنبه ی اخروی اعمال نیز لحاظ شود. به همین دلیل، اسلام روحیه ی مصرف گرایی مادی را نفی و کسانی را که در زندگی خود هدفی جز لذت ندارن، با لحنی تند نکوهش کردهاست. در الگوی مصرفی که آموزه های اسلامی ان را تأیید میکنند باید به نیاز های حقیقی، میانه روی، هماهنگی نسبی با وضعیت عمومی جامعه، رعایت حلال و حرام و پرهیز از تجمل گرایی توجه کرد(فاضل قانع،۱۳۹۱).
۶-توجه به کار و تولید: بر اساس آموزه های آسمانی اسلام، انسان همواره باید در عرصه های گوناگون زندگی، که تامین نیاز های معیشتی و اقتصادی بخشی از آن است(نبا:۱۱؛ ملک:۱۵؛ نحل:۱۴) به صورت جدی و مستمر کوشش کند، تا در پرتو چنین تلاشی، جامعه نیز به اهداف علی خود برسد. اسلام بر عامل کار درچاچوب توسعه ی اقتصادی، بسیار تأکید میکند و در فرهنگ اسلامی، کار به ویژه در فعالیت های تولیدی، و به طور خاص در کشاورزی، دام پروری و صنعت، جایگاهی والا دارد؛ تا آنجا که پیامبر گرامی اسلام دست کارگری را گرفت . بر آن بوسه زد و فرمود:” هذه ید لاتمسها النار ابدا؛ این دستی است که هرگز آتش به آن نمی رسد.”(همان).
۷-سبک زندگی اسلامی در خانه و خانواده: خانواده مهم ترین جایی است که در آن باورهای دینی، ارزش های اخلاقی و هنجارهای اجتماعی از نسلی به نسل بعد منتقل می شود. پاکسازی محیط خانواده و جامعه از آلودگی ها، تشویق به ازدواج و تشکیل خانواده، تبیین روابط سالم و سازنده میان همسران و دیگر اعضای خانواده، و تأکید ویژه بر تربیت فرزند، از جمله برنامه هایی است که اسلام برای حفاظت از کانون مقدس خانواده بدان توجه کردهاست(همان).
از نظر اسلام، مهم ترین ارکان استحکام خانواده ” مودت” و “رحمت” میان زن و مرد است. “مودت” یعنی دوستی عاقلانه ونه غریزی و “رحمت” یعنی گذشت مهربانانه از لغزش ها و کوتاه یکدیگر. با این تعریف، اگر خانواده بر پایه مودت شکل گرفته، اختلافات نیز بر پایه ” رحمت” رفع خواهد شد، و دوستی و محبت در گذر زمان کم فروغ نمی گردد(همان).
۲-۸- تفاوت و تشابه سبک زندگی اسلامی با سایر سبک های زندگی
سبک زندگی اسلامی با تمام زندگی افراد و ابعاد آن مرتبط است. سبک زندگی اسلامی از جهتی با دیگر سبک های زندگی متفاوت است. در جامعه شناسی، مدیریت، علوم پزشکی و روانشناسی بالینی و غیره، نیز بحث از سبک زندگی مطرح است، اما در این قلمروها فقط به رفتاری خاص می پردازند و با شناخت ها و عواطف ارتباط مستقیم برقرار نمی کنند. اما سبک زندگی اسلامی، از آن جهت که اسلامی است، نمی تواند بی ارتباط با عواطف و شناخت ها باشد. بر این اساس، هر رفتاری که بخواهد مبنای اسلامی داشته باشد، باید حداقل هایی از شناخت و عواطف اسلامی را پشتوانه خود قرار دهد(کاویانی،۱۳۹۰ ب،ص۶۲).
در سبک زندگی از دیدگاه روانشناختی، جامعه شناسی و علوم پزشکی تنها به رفتار نگریسته می شود، اما در هیچ یک نیت افراد، شناخت ها و عواطف آنان محسوب نمی شود. سبک زندگی اسلامی، نمی تواند بی توجه به نیت ها باشد. مانند نماز، که اگر اعتقاد به خدا و معاد را پشتوانه خود نداشته باشد، رفتار اسلامی محسوب نمی شود(کاویانی،۱۳۸۸،ص۲).
رویکرد آدلر به روانشناسی با آنچه ما آن را ” رویکرد اسلامی” می نامیم چند شباهت دارد. برخی از مشابهت ها عبارتند از:
۱-توجه به ارزش ها ؛ ۲- کل نگری؛ ۳- غایت گرایی؛ ۴- جهت یابی فردی؛ ۵- خودخلاق؛ ۶-جبرگرایی ملایم؛ ۷- نظریه ی میدان اجتماعی؛ ۸- تلاش برای برتری؛ ۹- اولویت دادن به هشیاری؛ ۱۰ معیارهای آسیب شناسی و درمان؛ ۱۱- تأکید بر پیشگیری؛ ۱۲- کارکردهای سبک زندگی(کاویانی،۱۳۹۰الف).
۲-۹- درخت سبک زندگی
برای معرفی سبک زندگی اسلامی می توان به ” درخت سبک زندگی ” اشاره کرد. آدلر و پیروانش سبک زندگی هر فرد را از شکل گیری تا پیامد های آن به یک درخت تشبیه کردهاند: ۱- ریشههای این درخت همان ریشههای سبک زندگی است که شکل گیری آن را بیان میکند؛ ۲- ساقه های این درخت درباره اعتقادات و نگرش های کلی افراد (شامل: اعتقادات و عواطف و حتی آمادگی های رفتاری و غیره) است. شاخهها و سرشاخه های این درخت، وظایف زندگی هستند. در حقیقت سبک زندگی واقعی همان شاخهها و سرشاخه هاست. سبک زندگی اسلامی(سرشاخه ها) در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی مطرح می شود(کاویانی،۱۳۹۰الف).
۲-۱۰- مفهوم اضطراب
رولو می[۱۵] اضطراب را به صورت ” تهدیدی وجود یا ارزش هایی که وجودمان با آن ها شناخته می شود: تعریف میکند. خاستگاه اضطراب نیاز شخص برای بقا حفظ خود و شجاعت بودن است. بر این اساس اضطراب دو نوع است: نخست، اضطراب بهنجار که بخش جدایی ناپذیر حالت انسان است و دارای سه ویژگی است: الف – با موقعیت پیش آمده تناسب دارد. ب – نیازی به سرکوبی آن نیست مثل اینکه همه یک روز می میرند. و ج – از آن می توان به شکل خلاقانه ای استفاده کرد. دوم، اضطراب روان آزرده است[۱۶] که آن نیز دارای سه ویژگی است: الف – متناسب با موقعیت نیست. ب – سرکوب شده است مثل ترس از وقوع جنگ هسته ای که ما آن را سرکوب میکنیم. و ج- به جای آنکه سازنده و محرک خلاقیت باشد، مخرب و فلج کننده است. نوع سوم اضطراب، اضطراب وجودی است (یا هستی شناسانه) که نمی توان با این نوع اضطراب کاری کرد و تنها بایستی آن را تحمل کرد(به نقل از فرانکل، ترجمه ی محمد پور،۱۳۸۴).
۲-۱۱- گونه های اضطراب
اضطراب وجودی به سه شکل ظاهر می شود: اضطراب از سرنوشت و مرگ(به طور خلاصه اضطراب مرگ[۱۷])، اضطراب پوچی و بی معنایی(به طور خلاصه اضطراب بی معنایی[۱۸])، اضطراب گناه و محکومیت( به طور خلاصه اضطراب محکومیت[۱۹]). اضطراب در هر سه شکل خود، وجودی (اگزیستانسیال) است. بدین معنا که به هستی در شکل ذاتی آن تعلق دارد نه به حالتی غیرطبیعی در ذهن، مانند اضطراب عصبی[۲۰] و اضطراب ناشی از اختلال مشاعر[۲۱]( تیلیش[۲۲]، ترجمه فرهاد پور،۱۳۶۶، ص۷۷).
۲-۱۱-۱- اضطراب از سرنوشت و مرگ
سرنوشت و مرگ راه هایی است که از طریق آن تأیید نفس وجودی ما از سوی عدم تهدید می شود. اضطراب سرنوشت و مرگ، بنیادی ترین و کلی ترین اضطرابی است که از آن چاره نیست؛ هر کوششی که از طریق استدلال برای رفع آن صورت گیرد بی نتیجه است. حتی اگر براهین باصطلاح ” خلود نفس” از قدرت برهانی برخوردار بودند( که نیستند) باز هم به صورت وجودی( اگزیستانسیال) متقاعد کننده نمی بودند (همان، ص۷۸).
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:02:00 ب.ظ ]
|