محیط کار و مجموعه عوامل درونی آن اعم از انسان، ماشین، کارگر، کارفرما و روابط فی مابین آن ها، فرهنگ خاص خود را داراست که توجه به آن تجزیه و تحلیل اساسی و مبانی آن بخش نخست این مجموعه را تشکیل می دهد.
۲- ۲ : کار
از واژه کار تعاریف مختلفی شده است. در این قسمت تعدادی از این تعاریف ذکر می شود.
در فرهنگ معین کار به معنی آنچه از شخصی یا شیئی صادر می شود، آنچه با فعل و عمل انجام شود و آنچه در عالم خارج تحقق پذیرد، آمده است.
کار می تواند به عنوان انجام وظایفی تعریف شود که متضمن صرف کوشش های فکری و جسمی بوده و هدفشان تولید کالاها و خدماتی است که نیازهای انسانی را برآورده می سازد. شغل یا پیشه کاری است که در مقابل مزد یا حقوق منظمی انجام می شود. کار در همه فرهنگ ها اساس نظام اقتصادی است که شامل نهادهایی است که با تولید و توزیع کالاها و خدمات سروکار دارند(گیدنز، ۱۳۷۳،۵۱۷).
در تعریف دیگری از کار چنین آمده است:
کار مجموعه اعمالی است که به کمک مغز، دست، ابزارها و ماشین ها برای استفاده عملی از ماده روی آن انجام می دهد و این اعمال نیز متقابلا بر انسان تأثیر می گذارد و او را تغییر می دهد(توسلی، ۱۳۷۵،۱۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مارکس از کار تعریفی بیان می دارد بر این مبنی که: «در نگاه اول کار عبارت از کنشی است که بین انسان و طبیعت به وقوع می پیوندد» بدین ترتیب کار اساسا تغییراتی است که انسان با بهره گرفتن از فنون در طبیعت به وجود می آورد و طبیعت نیز بر انسان اثر می کند و او را تغییر می دهد(همان، ص۱۰).
همانگونه که بیان شد در تعریف کار تعاریف بسیار زیادی بیان شده است و هر کدام جنبه ای از آن را در نظر گرفته اند، در اینجا چند تعریف را که معنای عام تری دارد بیان می کنیم.
کار مشغله ایست که انسان با صرف نیروی بدنی و فکری خود برای تولید کالایی یا انجام خدمتی تصدی می کند.
کار تصرف و دخالت در طبیعت و ایجاد تغییر و تکامل در رند طبیعی اشیاء و مواد توسط انسان برای تأمین نیازهای مادی خود است(صالحی خرم آبادی، ۱۳۸۱: ۱۵).
کار به اعتباری عبارتست از فعالیت فکری یا بدنی که قانونا” مجاز بوده و به منظور کسب یا ایجاد درآمد صورت می گیرد و نتیجه آن تولید کالا یا انجام خدمتی است. در قرآن کریم هرجا صحبت از کار شده در دنباله آن کلمه صالح آمده است و مراد از عمل صالح که در جای جای این مصحف شریف آمده، کاری نیک و شایسته است که در جهت رضای خدا و برای هدف الهی و انسانی باشد. کار از دیدگاه قرآن نه تنها افتخار آفرین بلکه عبادت است. احادیث و روایات متواتر و دقیقی از پیامبر اکرم و ائمه اطهار در دسترس ما می باشد که در این زمینه نیز مانند سایر زمینه ها رهگشا و راهنمای ما می باشند. این نظرات ارزشمند در جای جای متون اسلامی و کتب حدیث به چشم می خورد، علما و نویسندگان نیز در کتب خود بخش ویژه ای را اختصاص به بیان احادیث داده اند.
پیامبر اکرم در حدیثی می فرمایند: هر فردی که برای امرار معاش و زندگی خود و عیالش در تلاش و کوشش باشد در روز قیامت در زیر سایه عرش الهی قرار می گیرد«دعایم السلام-ج۲-ص۱۵»( مهماندار، ۱۳۷۵ :ص ۹۰-۹۱).
در فرهنگ لغت دکتر معین کار به مفهوم شغل، عمل و آنچه از شخص یا شیئی صادر شود و پیشه و صنعت، هنر، رفتار و کردار، مهارت و تمرین، ضرورت و حاجت، آمده است. در علم اقتصاد کار عنصر دوم تولید معرفی شده است و یکی از آثار حیات انسانی و از شؤون لازم زندگی هر فرد به شمار می رود.
کلید بهره وری از منابع طبیعی ثروت که به تعبیر قرآن مجید خزانه های رحمت پروردگار است کار می باشد. اسلام کار را رکن اساسی زندگی و نیرومندترین عامل تولید و ارزشمندترین پایه تولید کننده ثروت می داند( یغمایی، ۱۳۷۵: ص۱۵۸).
۲- ۲- ۱ : مفهوم فلسفی کار
کار یک مفهوم فلسفی دارد که بسیار وسیع است و وسیع ترین مفهوم این لفظ به شمار می رود، یعنی هم در مورد خداوند متعال صدق می کند، هم درباره انسان و هم حتی درباره سایر موجودات طبیعی. پس مطلق تأثیر اعم از ایجاد، اعداد و تحریک، معنای کار از دیدگاه فلسفی است. خدا کار می کند «انَّ الله یَفعلُ ما یُرید». این عنوان فعل و کار که به خدای متعال نسبت داده می شود هم شامل ایجاد، خلق و آفرینش و هم شامل تدبیر جهان، به مراتب مختلف از عوامل مجردات تا مادیات و از طبیعیات تا محیط زندگی انسانی و تا پایان عالم آخرت است. همه عالم هستی کار خداست؛ این به یک معناست، طبق این اصطلاحات فلسفی، انسان هرنوع فعالیت و تلاشی انجام دهد کار است، خواه فردی باشد خواه اجتماعی، خواه درونی باشد خواه بیرونی. یعنی شخصی که در کتابخانه برای خود مطالعه می کند یا حتی سر در جیب تفکر فرو برده و در درون خود می اندیشد، متعلق فکرش هرچه باشد، کار می کند.
اما آنچه قطعی است اینکه هرجا سخن از کار باشد مفهوم عام فلسفی کار مورد نظر نیست زیرا خدا و کارهای فردی افراد که نقشی در اجتماع ندارند مورد نظر کسانی که در زمینه کار بحث می کنند نمی باشد.
۲- ۲- ۲ : مفهوم فیزیکی کار
مفهوم دوم کار مفهوم فیزیکی است. در فیزیک کار عبارتست از تبدیل انرژی و اصولا انرژی را به چیزی که قابل تبدیل به کار است، تعریف می کنند. انرژی وقتی مصرف شود و تغییری در آن به وجود بیاید اسمش کار است.
این معنای کارنیز مورد نظر نیست زیرا تمام موجودات عالم دائم در حال کارهستند و موجود بیکار در طبیعت نداریم تمام فعل و انفعالات طبیعی و فیزیکی و شیمیایی که در طبیعت رخ می دهد خواه به نفع انسان باشد خواه به ضرر انسان شامل این تعریف می شود.
۲- ۲- ۳ : مفهوم اخلاقی کار
منظور از مفهوم اخلاقی این است که افراد دو نوع هستند؛ بعضی ها ملکه ای دارند، خلق و خویی دارند که بیکار نمی توانند بنشینند، دلشان می خواهد فعالیت کنند. بر عکس انسان هایی هستند که نمی خواهند کار کنند، دلشان نمی خواهد کار کنند، به این آسانی ها اقدام به هیچ کار و حرکت نمی کنند، حتی حاضر به فکر کردن هم نیستند. در اخلاق از کار به این معنا بحث می شود که از اخلاق پسندیده این است که انسان فعال باشد، کار بکند، یعنی بیکار نباشد.
۲- ۲- ۴ : مفهوم اقتصادی کار
در اقتصاد هم، کار از نظر وسعت و ضیق موارد، اصطلاحات متعدد دارد. گاهی کار به معنای تلاش اختیاری است که انسان انجام می دهد و موجب می شود یکی از رغبت ها و خواست های انسان های دیگر ارضا شود. انسان ها خواست هایی دارند، این خواست ها گاهی به وسیله خود شخص ارضا می شود گاهی به کمک دیگران. آن کمکی که دیگران انجام می دهند، گاهی روی یک ماده است یعنی تغییری به وجود می آورند که آن را موجب رغبت دیگران می کنند، حرکتی که کسی انجام می دهد و موجب می شود که چیزی مورد رغبت دیگران قرار گیرد به طوری که در ازاء آن حاضر باشند، چیزی بپردازند.
گاهی هیچ تغییری در ماده انجام نمی شود بلکه صرفا جنبه خدماتی دارد. خدمات شکل های گوناگون دارد و ساده ترین آن ها این است که کسی حرکتی انجام دهد و موجب شود یکی از خواست ها تأمین شود. این مفهوم شامل کارهای هنری هم می شود شخص هنرمند ممکن است کاری انجام دهد، حرکتی در بدن یا زبان یا ابزاری که موجب تأمین خواستی شود و بدون اینکه ماده ای در اختیار کسی قرار بگیرد یکی از خواست های روانی افراد ارضا بشود. انسان نیاز به التذاذ دارد. اما اینکه این لذت دو شکل حلال و حرام دارد مورد بحث نیست، و حاضر می شود برای اینکه وسایل التذاذش فراهم شود حتی پول بپردازد. کسی هنری دارد به وسیله این هنر می تواند کاری انجام دهد که موجب التذاذ دیگران شود، این به مفهوم عام یک کار اقتصادی است یعنی چیزی است که با پول، با اموال سر و کار پیدا می کند و می شود مالی را به خاطر آن صرف کرد. عقلای عالم حاضر می شوند از اموال خود بدهند تا این کار انجام شود حتی برای مقدماتش حاضرند آموزشکده بسازند و وسایلی فراهم کنند که کسانی این هنر را یاد بگیرند تا اینکه دیگران لذت ببرند و از اموال خود بپردازند.
این مفهوم عام، کاراقتصادی است. دیگری که اخص از این معناست و در اقتصاد مطرح می شود، عبارت است از تولید کالا یا ارائه خدمات که با حرکات بدنی انجام می شود و یا مقدمه ای برای انجام کارهای بدنی خاص و تنظیم و اداره آن ها. یعنی کار شامل مدیریت هم می شود (مصباح یزدی، ۱۳۸۴: ۵۵-۵۱).
واضح است که هیچ یک از این تعاریف مفهوم کار را به طور کامل بیان نمی کند چون ارکان تعریف که باید جامع باشد را نمی توانند دارا باشند بلکه هر یک از آن ها توضیحی درمورد کار است. نزدیک ترین تعریف به معنای حقیقی آن بدین شرح است که: کار مشغله ای است که انسان با صرف نیروی بدنی و فکری خود برای تولید کالایی یا انجام خدمتی تصدی می کند(خرم آبادی و ناطق الاسلام، ۱۳۸۳).
بخش عمده زندگی روزمره انسان را کار فرا گرفته است. هدف از کار تولید کالا یا خدماتی است که نشأت گرفته از نیاز های انسان می باشد و نوع آن در هر جامعه ای اعم از جامعه ساده و ابتدایی و جامعه پیچیده و پیشرفته متفاوت می باشد. کار کنشی است که میان انسان و دنیای پیرامونش رخ می دهد که در این کنش انسان علاوه بر دخل و تصرف و تغییر در محیط، ماهیت خود را نیز تغییر می دهد، لذا کار یک فرایند یا پروسه ای است که در آن فرایند، انسان و محیط پیرامونش یا ذهنیت در برابر عینیت در چارچوب آن با یکدیگر برخورد داشته و باعث شکل گیری و شکل بخشی به یکدیگر می شوند تا از این طریق انواع ظرفیت های انسانی در فرایند کار بروز پیدا کند. کار در دو حوزه فردی و عمومی شکل می گیرد و دارای کارکرد های گوناگونی از جمله رفع نیازهای ابتدایی در حوزه خصوصی و فراهم نمودن بستر و زمینه هایی برای زندگی اجتماعی و کسب هویت و تشخیص در حوزه عمومی می باشد. حوزه های مختلف علوم از کار تعاریفی ارائه داده اند که به برخی از آن ها اشاره می شود:
از دیدگاه فلسفی کار شامل تمامی افعال خداوند و اعمالی که از مخلوقات اعم از جامدات، حیوانات، انسان ها و مجردات سر می زند، می باشد.
کار از نظر مادی و فیزیکی به معنای تبدیل، تغییر و مصرف انرژی می باشد. از نظر اقتصادی کار مجموعه فعالیت هایی است که هر فرد در جهت تولید کالا یا خدمات انجام می دهد و از طریق آن بخشی از نیازهای خود، خانواده، سازمان و جامعه را برآورده می کند(توکلی، ۹۸:۱۳۷۸).
کار کنشی عقلانی و هدفمند است که در تعامل اجتماعی انسان ها ظهور می کند، به طوری که مورد توجه جامعه شناسان نیز قرار گرفته است. به عنوان مثال مارکس کنش اجتماعی را به کار تقلیل می دهد و یورگن هابرماس نقطه شروع فعالیت فکری خود را عدم انطباق کار و کنش اجتماعی می داند. به عبارت دیگر مارکس کار را یک کنش ابزاری می دانست که در جهت محاسبه بهترین راه برای رسیدن به یک هدف خاص مورد استفاده قرار می گیرد و هابرماس علاوه بر کار به کنش ارتباطی نیز جهت رسیدن به اهداف اشاره می کرد(ریتزر، ۲۳۷:۱۳۷۵).
۲- ۲- ۵ : ابعاد کار
کار دارای ابعادی می باشد که طبق الگوی AGIL (اجیل) تالکوت پارسونز به شرح ذیل می باشد(چلبی،۱۳۷۵: ۲۶۶-۲۶۲).
۲- ۲- ۵- ۱ : بعد اثباتی کار (A) در این بعد کنش گر تمام تلاش و کوشش خود را صرف این می کند تا با استفده از انرژی یدی و فکری، موضوع کار را آنچنان تغییر دهد که حاصل کار در جهت رفع نیازهای اصیلش باشد. لذا در این بعد به موضوع کار، فعالیت کاری، ضوابط کاری و کیفیت کاری پرداخته می شود و اصل مهم در آن اصل بهینه سازی[۱۲] می باشد.
۲- ۲- ۵- ۲ : بعد شخصیتی کار (G) در این بعد که حد واسط نظام اجتماعی و فرهنگی است، کنش گر زمانی کار خود را به صورت جدی و مشتاقانه و آگاهانه و موثر انجام خواهد داد که دارای مهارت کاری، انگیزه کاری، احساس مسئولیت کاری و هویت کاری باشد. لذا این بعد بر اصل تحقق[۱۳] استوار است.
۲- ۲- ۵- ۳ : بعد اجتماعی کار(I) این بعد به شرایط کار، ضمانت های اجرایی کار، تعهدات کار و هنجارهای کار بستگی دارد و متکی بر اصل سازگاری[۱۴] می باشد.
۲- ۲- ۵- ۴ : بعد فرهنگی کار(L) در این بعد باید فرهنگ کار دارای فناوری بالا باشد تا در تولید هماهنگی لازم به وجود آورد که این امر خود نیازمند دانش مدیریت در سطح بالا می باشد، لذا این بعد به فعالیت تشخیص، ادعای کاری و هدف نهایی کار می پردازد و بر اصل انسجام منطقی[۱۵] استوار است.(نیازی و نصرآبادی، ۱۳۸۷: ۲۴۵)
از نظر آنتونی گیدنز، کار فعالیتی است که به وسیله آن انسان ها از طبیعت بهره می گیرند و بقای خود را تضمین می کنند(ربانی و انصاری،۷:۱۳۸۴).
به طور کلی کار مجموعه اعمالی است که انسان با استفاد از مغز، نیروی ذهنی، دست، ابزارماشین ها (نیروی عینی و مکانیکی) برای استفاده از عملی از ماده یا شیء روی آن انجام می دهد که این اعمال تأثیر متقابلی روی انسان نیز دارد و او را تغییر می دهد(توسلی، ۱۰:۱۳۷۵).
۲- ۳ : فرهنگ کار
اصطلاح فرهنگ کار ترکیبی از دو مفهوم کار و فرهنگ است. همانطور که در تعریف فرهنگ اشاره شد، فرهنگ روش یا چگونگی انجام و عینیت بخشیدن به موضوعی خاص و مشخص است. چگونگی کنش و رفتار در قلمرو مشخص ریشه در باورها، اعتقادات، دانش، معلومات و در مجموع پذیرفته شده های مشترک اعضای یک گروه یا یک جامعه دارد. به عنوان مثال وقتی از فرهنگ مصرف مواد غذایی شهرونداند ایرانی سخن به میان می آید منظور نوع نگرش، دانش، اعتقادات و باورهای درونی شده در مورد مصرف مواد خوراکی است. لذا فرهنگ ساخته یک گروه انسانی است و هر کجا که یک گروه دارای حد کافی از تجارب مشترک باشد فرهنگ شکل می گیرد مثل خانواده و گروه های کاری که نخستین محل های شکل گیری یک هدف می باشند. بنابراین زمانی که فرهنگ یک گروه یا جامعه شکل گرفت و به تدریج بهبود یافت و رشد کرد، افراد آن حوزه فرهنگی، کیفیت تمایلات، ذهنیات و رفتار خود را با آن منطبق ساخته و به گونه ای رفتار خواهند کرد تا هنجارها و ارزش های فرهنگی شکسته نشود و خود غیر عادی تشخیص داده نشود.
همان طوری که فرهنگ را مجموعه ارزش ها، اعتقادات و دانش های مشترک و پذیرفته شده یک گروه یا جامعه می دانیم و کار را نیز از جنبه فلسفی (فعلی که از فاعل سر می زند)، اقتصادی (فعالیت های فکری و یدی انسان) و اجتماعی تعریف کردیم، فرهنگ کار عبارت است از مجموعه ارزش ها، باورها و دانش های مشترک پذیرفته شده یک گروه کاری در انجام فعالیت های معطوف به تولید و یا ایجاد ارزش افزوده می باشد. به عبارت دیگر اینکه در وجود پرسنل و نیروی انسانی یک سازمان چه ارزش ها و نگرش هایی درونی شده و مورد پذیرش جمعی قرار گرفته است، فرهنگ کاری حاکم بر آن سازمان یا گروه تبین می کند. لذا اگر فرهنگ کاری یک سازمان یا جامعه ضعیف ارزیابی شود، بدین معناست که نیروی انسانی آن جامعه به انجام کار مفید و مولد تمایل نداشته و در نتیجه فعالیت های ان ها از راندمان و اثر بخشی کمتری برخوردار است و منابع به کار گرفته شده حداکثر بازده ممکن را نخواهد داشت (نیازی، نصرآبادی، ۱۳۸۶: ۲۴۷-۲۴۳).
فرهنگ کار که مجموعه شرایط و قوانین حاکم بر محیط کار انسانی، ساده ترین برداشت از آن است بسته به موقعیت زمانی و مکانی، متأثر از عوامل و پارامترهای مختلفی است که در نوع خود دارای ویژگی های قابل توجهی می باشد. البته فرهنگ کار مطلوب مجموعه عواملی است که انسان را به کار سوق داده و در وی ایجاد انگیزه و تمایل می کند(سلیمی، ۱۷۹:۱۳۸۴و۱۷۸).
در ایران اصطلاح فرهنگ کار بارها از سوی افراد به کار رفته، ولیکن تعریف مشخصی از آن داده نشده است. تعاریف ارائه شده بیشتر درباره وجدان کار، اخلاق کار و تعهد کار است. بنابراین در این قسمت تعاریف مزبور را بررسی می کنیم.
۲- ۳- ۱ : وجدان کار
از وجدان کار، تعاریفی چون شکل درونی شده عقاید، ارزش ها و هنجارها در مورد کار(رجب زاده، ۷۶، ص۶۴)، شکل درونی شده ی فرهنگ جامعه در مورد کار (مشبکی، ۷۶، ص۱۷۵)، داشتن وفاداری و احساس مسئولیت فردی و شغلی و سازمانی (ابطحی، ۷۵، ص۲۰۵)، گرایش به انجام دادن صحیح کار و وظایف شغلی بدون نظارت مستقیم (حبیبی، ۷۶، ۱۵۴)، عامل درونی برای همساز و همسان کردن رفتار سازمانی فرد (خائف، ۷۵، ص۱۶۹)، مجموعه ی کیفیات روانی و اعتقادی افراد در محیط کار که قابل تشدید و تضعیف است (ایراندوست، ۷۵، ص۷۵)، شده است. همچنین گفته شده، وجدان کاری را می توان نیرویی درونی دانست که به واسطه آن انسان به انجام کار بیشتر و بهتر گرایش می یابد، به نحوی که بدون نیاز به وجود نظارت بیرونی از طریق خود کنترلی و به صورت خود انگیخته، به بهترین نحو وظایف محوله را به انجام می رساند (حبیبی، ۷۶، ص۱۱۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...