«واللهُ یُحبُّ المُحسِنین» : ( آل عمران :۱۴۸-۱۴۶)

خداوند دوست دارد نیکوکاران را

«وَاللهُ یُحبُّ الصابِرین» : ( آل عمران :۱۴۸-۱۴۶)

خداوند دوست دارد صابرین را

«اِنَّ اللهَ یُحبُّ المُقسِطین» (مائده :۴۲)

خداوند افراد عدالت پیشه را دوست دارد

«اِنَّ اللهَ یُحبُّ المُتَقین» ( توبه :۴)

خداوند پروا پیشگان را دوست دارد.

‌در مقابل‌ برای بازداشتن ازکردارزشت وناروا ‌نیز همین روش واسلوب استفاده می‌کنند وناخرسندی خداوند را ازخطاکاران ومعصیت کاران به زبان احساس ‌و عاطفه بیان می‌کنند وبه عنوان مثال :

« وَاللهُ لایُحبُّ الظالِمین » (آل عمران : ۵۷)

خداوند دوست ندارد ستمگران را .

« اِنَّهُ لایُحبُّ المُستَکبِرین » ( نحل : ۲۳)

خداوند سرکشان را دوست نمی دارد.

« وَاللهُ لایُحبُّ الفِساد» ( بقره : ۲۰۵)

خداوند کارهای فاسد را دوست ندارد.

« وَالله لایُحبُّ کُلَّ کَفارٍ اَثیم» (بقره : ۲۷۶)

خداوند ناسپاس گناهکاررا دوست نمی دارد.

« اِنَّ الله لایُحبُّ الخائِنین » ( انفال : ۵۸)

خداوند خائنان را دوست نمی دارد.

با توجه به آیات فوق معلوم می شود که محبت نیرومندترین قدرت تحرک بشردرتمام مظاهر گوناگون زندگی است . محبت اساس مطبوع ودلپذیری است که با وجود آن مشکلات آسان وسختی ها قابل تحمل می‌گردد.درمسیرتربیت عامل محبت ، قوی ترین عنصربرای پذیرش ‌و تحمل ‌و تفاهم است اگردرخانواده محبت متقابل حاکم شود وپدرومادربتوانند محیطی آکنده ازمهروعواطف به وجود آورند راه تفاهم ‌و همکاری برای فرزندان بازمی شود، مآلاً پرورش وتربیت درچنین محیط خانوادگی ، فرزندان را درمحیط بزرگ اجتماعی نیزبا مردم مهربان ورئوف می‌سازد. ( نیک خو،۱۳۸۷: ۹۹-۹۶)

۲-۱-۱۴- آثار محبت به کودکان :

۱- رفع وارضای نیاز طبیعی درکودک ، افزون براینکه او ،او را ازپیامدهای ارضاء نشدن آن مصون می‌دارد.دراو حالت اعتدال روانی وروحی پدید می آورد.

۲-کودکان برخوردار ازمحبت ، سلامت جسما نی دارند .کودکانی که با کمبود محبت روبروهستند به ناراحتی هایی مانند رنگ پریدگی ، از دست دادن شادابی طبیعی تنفس نامنظم وحتی بیماری‌های معده ای و روده ای منتهی به اسهال ‌و استفراغ دچارمی شوند.

۳- اعتمادبه نفس ازدیگر آثار محبت به کودک وازعوامل موفقیت فرد درزندگی فردی واجتماعی است زیرا محبت به کودک احساس ارزشمند بودن را دروی برمی انگیزد.

۴- با محبت به کودک می توان علاقه اورابدست آورد. در نتیجه کودک به کسی که به او محبت می‌کند اعتماد و اطمینان می‌یابد وازاوحرف شنوی دارد وازاین راه ، زمینه تربیت های بعدی فراهم خواهد شد.

۵-با محبت به کودک می توان ‌از بسیاری ازانحرافها که او را تهدید می‌کند جلوگیری کرد زیرا کمبود محبت در بیشتر موارد از عوامل بسیـار قـوی گـرایـش کـودکـان و نـوجـوانـان به بـزهکاری است .

۶-اصولاً ‌در طبیعت نقش کلیدی دارد ازمهمترین اموردرتربیت ایجاد ارتباط بین مربی ومتربی است وبهترین نوع رابطه ، رابطه ای است که ‌بر اساس محبت باشد. زیرا چنین رابطه ای ، رابطه طبیعی است .

(حسینی ،۱۳۸۹: ۹۰)

والدین می‌توانند وباید بازو وپشتیبان وپشتوانه فرزندانشان ‌در کارهای نیک باشند . این وظیفه ‌در روایات مکرری با عبارتی ازاین قبیل « رَحِمَ اللهُ مَن اَعانَ وَلِدِهِ عَلی البِرِ» : بیان شده است آسان سازی کارهای شایسته و پرهیز ازسختگیری های نابجا وجلوگیری اززمینه های بروزعقوق ونافرمانی ازاین باب است . پیامبر(ص) می فرمایند: خداوند رحمت کند کسی را که فرزندش را در مسیرنیکی اش یاری رساند پرسیدند چگونه درنیکی یاری‌اش کند؟ فرمودند : کارهای آسان وشدنی را درآن ها بپذیرند وازکارهای سخت ودشواراو درگذرد. و با او به تندی وخشونت رفتارنکنند، چرا که میان فرزندان ووارد شدن به قلمروکفر، چیزی جزاین فاصله نیست که عاق شوند یا دچارقطع رحم گردند.

انس والفت داشتن با فرزندان ، صمیمیت ومحبت ودوستی با آنان به خوب شدن وخوبی کردن آنان کمک می‌کند ورابطه عاطفی سبب جذب خواسته های تربیتی می شود. ازرسول خدا(ص) چنین روایت شده است: «رَحِمَ اللهُ عَبداً اَعانَ وَلَدِهِ عَلی بِرِهِ بِالاِحسانِ اِلیَِه، وَالتَالُفُ لَهُ وَتَعلیمُهُ وَتَأدیبُهُ» : خداوند رحمت کند کسی را که به فرزندش کمک کند تا او نیکوکارشود و به وسیله نیکی کردن به او ، الفت داشتن وگرم گرفتن با آموزش وتربیت او اگرکسی فرزندانش را دوست بدارد ومحبت خود را ابرازکند ودرابرازمحبت هم مراعات ومساوات وعدالت کند ، هم موجب رضای الهی است وهم رشد دهنده معنوی فرزندان وتأمین نیازهای عاطفی آنان است .

این گونه نگاه محبت آمیز« عبادت » نیزبه شمارآمده است . بوسیدن فرزندان ازروی محبت نیزعبادت است و« حسنه » محسوب می شود ، پیامبراکرم (ص) می فرماید: « نَظَرَوالِدِ اِلی وَلَدِهِ حُبٌّ اِلی عِبادَهِ » ونیزازکلمات نورانی آن حضرت است که : « مَن قَبِلَ وَلَدِهِ کَتِبَ اللهُ لَهُ حَسَنَهٌ »

شاید نگاه محبت آمیزیا بوسیدن فرزند درابتدای نظرازمقوله های تربیت فرزند به شمارنیاید، ولی آیا مگر نه اینکه در تربیت، توجه به نیازها و تأ مین خواسته ها و رشد دادن به ابعاد روحی و فکری واخلاقی مهم است؟ و مگر نه اینکه بسیاری از کودکان از کمبود محبت « رنج » می‌برند و در سایه بی مهری والدین وسردی محیط خانه وروابط والدین با آنان گرفتار عقده می‌شوند وگاهی دست به خود کشی و فرار از خانه می‌زنند در تعالیم اسلام ، بر مسائل همچون دست کشیدن بر سر کودکان از روی محبت، نکوهش از نبوسیدن اولاد ، مساوات در محبت و بوسه، عدالت در توجه فرزندان بازی کردن با کودکان لزوم وفا به وعده ای که به آنان می‌دهیم . توجه به نظافت و تمیزی بچه ها و غیره تأکید شده است. این ها جلوه هایی از رهنمود های « تربیت مکتبی» است. خانواده مکتبی لزوماًً باید شیوه تربیت فرزند را نیز از تعالیم مکتب فرا گیرد، تا فرزندانش آبرو بخش خانواده مکتب و مایه آسایش و آبروی خانواده و روشنایی کامل خانه شوند . فرزندان شیوه صحیح اخلاق وادب را درمعاشرت ازکجا باید بیاموزند ودرکدام مکتب؟ جزمکتب والدین؟

۲-۱-۱۵- تعریف دین :

دین ازالفاظی است که بسیار بر زبان ها جاری می شود ومعمولاً به کسی دیندارگفته می شود که خدایی برای جهان اثبات کند وبرای خشنودی اواعمال مخصوصی را انجام دهد.

ممکن است در هر اجتماعی ‌و ملتی ، که به موجب قانون وظایف هرفرد اجتماع معین شده به آن عمل می‌کنند. ‌تصور می شود که دیگراحتیاجی به دین نخواهد بود ولی با دقت وتأمل دراحکام ومقررات اسلامی خلاف این معنی ثابت می شود، زیرا دین اسلام به نیایش وستایش خدا نپرداخته بلکه برای کلیه شئون فردی و اجتماعی انسان دستورهای جامع ومقررات مخصوصی وضع فرموده است. وجهان پهناور و بشریت را به نحو حیرت‌آوری بررسی نموده نسبت به حرکات و سکنات فردی واجتماعی انسان، مقررات مناسبی وضع ‌کرده‌است والبته چنین دینی را جنبه تشریفاتی نمی شود داد .دین دراصطلاح قرآن همان روش زندگی است که انسان گریزی ازآن ندارد وفرقی که میان دین ویک قانون اجتماعی می توان یافت این است که دین ازناحیه خدای متعال است وقانون اجتماعی مولد افکارمردم وبه عبار دیگردین میان زندگی اجتماعی مردم وپرستش خدای متعال وفرمانبرداری ازوی پیوند می‌دهد ولی در قانون اجتماعی اهتمامی ‌به این پیوستگی نیست .(طباطبائی ،۱۳۵۶: ۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...