خدمت ۱۶۷
جدول ۴-۹۵ : میانگین و انحراف معیار بهبود کیفیت علمی بر اساس دانشگاه محل خدمت ۱۶۷
جدول ۴-۹۶ : نتایج آزمون F مقایسه میانگین نمرات بهبود کیفیت علمی بر حسب دانشگاه محل
خدمت ۱۶۷
جدول ۴-۹۷ : نتایج آزمون توکی ۱۶۸
جدول ۴-۹۸ : بارهای عاملی و ضرایب ساختاری ابعاد متغیرهای پژوهش ۱۷۰
جدول ۴-۹۹ : ضریب همبستگی بین تسهیم دانش و قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی در دانشگاه
های اصفهان ، علوم پزشکی اصفهان و آزاد اسلامی واحد خوراسگان ۱۷۱
جدول ۴-۱۰۰ : شاخص های برازش کلی مدل تدوین شده ۱۷۲
جدول ۴-۱۰۱ : وزن های رگرسیونی مدل نهایی پژوهش ۱۷۳
فصل اول
کلیات پژوهش
مقدمه
سازمان ها به منظور حفظ پویایی و بقای خود در جریان تغییر و تحولات محیطی و پیشرفت های وسیع ، به دانش به عنوان یک منبع استراتژیک نگاه میکنند ، چرا که این دارایی مهم میتواند سازمان ها را بیش از پیش انعطاف پذیر کرده به طوری که بتوانند در شرایط چالش انگیز محیطی ، اهداف استراتژیک خود را محقق کنند . این دارایی ارزشمند یعنی دانش به خودی خود نمی تواند برای سازمان مزیت رقابتی کسب کند بلکه برای استفاده بهینه از آن باید بتوان آن را مدیریت کرد . مدیریت دانش موضوعی است که در چند دهه اخیر توجه سازمان ها را بخود جلب کردهاست . سازمان ها از طریق مدیریت دانش میتوانند دانش کارکنان خود را مدیریت کرده و در جهت اهداف خود به کار گیرند . یکی از استراتژی های مهم برای استقرار و کاربست مدیریت دانش در سازمان ها ، فرایند تسهیم دانش میباشد . تسهیم دانش فرآیندی است که از طریق آن افراد به صورت متقابل دانش و تجربیات خود را به یکدیگر منتقل میکنند . تسهیم دانش برای سازمان ها بسیار ارزشمند است و از خروج ذخیره دانش از سازمان جلوگیری به عمل می آورد .
از طرف دیگر صرف اتکا به دارایی های دانشی داخل سازمان کافی نیست بلکه لازم است تا سازمان ها علاوه بر توجه دانش داخلی خود ، بر دانش جدید و با ارزشی که در خارج از مرزهای سازمان قرار دارند نیز توجه کنند ، قابلیت جذب دانش عاملی است که این امر را محقق میکند ، سازمان از طریق قابلیت جذب دانش میتواند دانش با ارزش و جدید خارجی را شناسایی و جذب کرده و از برای تحقق اهداف استراتژیک خود ، بهره برداری کند . بنابرین سازمان ها در چنین شرایطی باید هم به قابلیت تسهیم دانش و هم به قابلیت جذب دانش دسترسی داشته باشند .
سازمان ها با دستیابی به این دو قابلیت مهم میتوانند ، بهبود کیفیت خود را تضمین کنند . بهبود کیفیت علمی موضوعی است که برای تضمین کیفیت سازمان ها ، خصوصاًً دانشگاه و مراکز آموزش عالی بسیار حیاتی است . دانشگاه ها از طریق اعتباربخشی میتوانند به ارزیابی کیفیت فعالیت های آموزشی خود پرداخته و کیفیت خود را تضمین کنند . برنامه بهبود کیفیت علمی ، راهکاری را به دانشگاه ها نشان داده که از طریق آن میتوانند به بهترین وجه ، این امر مهم را محقق کنند . در نهایت همراهی این سه امر یعنی ، تسهیم دانش ، قابلیت جذب دانش و بهبود کیفیت علمی در دانشگاه ها برای ازبین بردن موانع در مسیر پیشرفت دانش و علم بسیار ضروری است .
با توجه به اینکه در زمینه رابطه بین تسهیم دانش و قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی در دانشگاه ها و سازمان های آموزشی پژوهش های جامع و کافی نشده است و پژوهش در این زمینه برای ارتقای بیشتر دانشگاه ها مهم است ، این سؤال مطرح می شود که آیا بین تسهیم دانش و قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی رابطه وجود دارد ؟ این فرضیه موضوع اصلی پژوهش حاضر میباشد و این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین تسهیم دانش و قابلیت جذب دانش با بهبود کیفیت علمی از دیدگاه اعضای هیئت علمی در دانشگاه های اصفهان ، علوم پزشکی اصفهان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان انجام شده است .
در ادامه این فصل به شرح و بیان مسئله ، اهمیت و ارزش پژوهش ، اهداف پژوهش ، فرضیه های پژوهش و در نهایت تعریف نظری و عملیاتی واژه ها پرداخته می شود . ۱-۱ شرح و بیان مسئله
دانش به عنوان یک منبع ارزشمند و استراتژیک و نیز یک دارایی مهم مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت و مطلوب، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع مهم، امری سخت و بعضاً ناممکن است. از این رو، دانش در کنار منابع کار، زمین و سرمایه به عنوان یک دارایی جدید مطرح شده است. در چنین ساختاری، محور اصلی دانش است، به گونهای که در آن اعضای سازمان به افرادی تبدیل شده که دانش و تجربیات خود را به یکدیگر منتقل نموده و از آن بهره مند میگردند (قلیچ لی، ۱۳۸۹).
دانشگاهها عمدهترین مراکز تولید و اشاعه دانش هستند. ایجاد نوآوریها و در نتیجه خلق دانش از دیر باز از مهمترین کارکردهای مؤسسات دانشگاهی به شمار آمده و در این راستا بیشترین اهتمام جامعه دانشگاهی در ارتقاء دانش و تقویت سرمایه های فکری با بهره مندی از منابع موجود بوده است. این منابع نه تنها شامل منابع اطلاعاتی بلکه نیروهای فکری و منابع انسانی نیز میباشند که لازم است با به کارگیری شیوه های صحیح مدیریت، شناسایی و به گونهای سازمان یافته مورد بهره برداری قرار گیرند. با وجود اینکه دانشگاهها خود مخازن دانش هستند، تاکنون توجه کافی به به سرمایه های فکری و منابع علمی تولید شده به وسیله جامعه دانشگاهی مبذول نشده است.
دانشگاهها به عنوان متولی تولید و تسهیم دانش نقشی کلیدی در زمینه اشاعه فرهنگ و ساختار تسهیم دانش در بخشهای دولتی و خصوصی را به عهده دارند. بهبود کیفی وکمی تسهیم دانش در این نهادها و گسترش این فرهنگ میان اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه منجر به بهبود عملکرد تسهیم دانش در سطوح دیگر و بخشهای جامعه نیز خواهد شد. در حقیقت، دانشگاه ها بازتاب پیشرفت پیشرفت دانش محور کشور و توانمندی آن در مدیریت سرمایه های انسانی و رشد و تعالی آن ها هستند.دانشگاه نهادی است که با تمام حوزه و سطوح جامعه ارتباطهای وسیعی دارد و حلقه اتصال بیشتر سازمانها و نهادهای اجتماعی به شمار میرود از این رو تسهیم دانش در دانشگاه ها و مؤسسههای آموزشی و پژوهشی، به عنوان عنصر کلیدی موفقیت در دستیابی به اهداف سازمان نقش مهمی برعهده دارد (سهرابی و همکاران ، ۱۳۸۹).
تسهیم دانش فرآیندی مهم در سازمانها محسوب میشود زیرا از طریق آن ایده ها و فرصتهای جدیدی از طریق اجتماعی ساختن و تبدیل افراد به کارکنان دانشی به وجود میآید (گرانت[۱]،۱۹۹۶).فرهنگ تسهیم دانش بر اساس اعتماد ایجاد میشود. به عبارت روشن تر، اعتماد برای اطلاع رسانی، مشارکت دادن و ترغیب افراد سازمانی در طی تغییرات سازمانی مورد نیاز ضروری است. فرهنگ تسهیم دانش، فرهنگی است که در آن تسهیم دانش هنجار است نه استثناء و افراد به خاطر کار کردن با یکدیگر، همکاری و تسهیم دانش، پاداش دریافت میکنند (قلیچ لی، ۱۳۸۹). جکابسون[۲] (۲۰۰۶) تسهیم دانش را تبادل دانش بین افراد یعنی کسانی که دانش را انتقال میدهند و کسانی که آن را جذب میکنند میداند، او هم چنین معتقد است که تسهیم دانش بر سرمایه انسانی و تعامل بین افراد تمرکز میکند.
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 09:07:00 ب.ظ ]
|