کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب

 



در ارزیابی از وضعیت تساهل سیاسی در جامعه ۹/۴۷ درصد «بد» ارزیابی نمودهاند هرچه از میزان تحصیلات افراد کاسته میشد، وضعیت تساهل سیاسی در جامعه را بهتر ارزیابی نمودهاند. در مورد وضعیت دولت برای جلب مشارکت سیاسی پرسش به عمل آمد، نسل سوم «بد» ارزیابی نمودهاند ولی نسل دوم و اول «خوب» ارزیابی نمودهاند و افرادی که دارای تحصیلات دانشگاهی بودهاند، برخلاف سایر مقاطع تحصیلی ارزیابی «بد» داشتهاند. نتایج حاکی از آن است که میزان پذیرش ارزشهای دموکراتیک در افراد جامعه بسیار بالاست. به طور کلی میزان پذیرش ارزشهای دموکراتیک را اگر بخواهیم در بین نسلها مورد مقایسه قرار دهیم براساس نتایج فرضیه اول و دوم تفاوتی مبنی بر تفاوت نسلی دیده نمیشود، بلکه تفاوتی که بین نسل اول و دوم دیده می شود، با عنصر تفکیک نسلی و فرضیه دوم قابل توجیه نیست. چراکه نسل اول کمی دموکراتیکتر از نسل دوم میباشد. براساس دیدگاه اینگلهارت در مورد تفاوت نسلی مبنی بر «چرخه زندگی»، پیشرفت تکنولوژیکی و فناوری و آموزش افراد تحت تأثیر انواع ارتباطات بخشهایی از پراکندگی داده ها را در این پژوهش توضیح میدهد. در واقع میتوان گفت، به واسطه فرایند جهانی شدن و گسترش ارتباطات همه افراد جامعه جزء مخاطبان قرار گرفتهاند و روزانه اطلاعات زیادی در مورد حقوق و قوانین شهروندی و ارزشهای دموکراتیک در قالب فیلم، گردهم آییهای سیاسی، اخبار و … دریافت میکنند و بدین ترتیب تغییرات فرهنگی در همه نسلها تأثیر داشته است و اگرچه نسل جوانتر بیشتر از نسلهای قبل از خود تغییر یافته، اما منجر به شکاف نسلی نشده است. در عین حال اگر بخواهیم نسلهایی را که بر حسب تحولات دوری جنگ و انقلاب از هم تفکیک شدهاند را مورد مقایسه قرار دهیم، میتوانیم تفکیک مذکور را تاحدی روا بدانیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نسل انقلاب، به میزان زیادی تمایل به ارزشهای دموکراتیک را از خود نشان داده است، در حقیقت این نسل هنوز پایبندیهای خود را نسبت به ارزشها و آرمانهایی که نقش مهمی در شکل دادن به رفتارها و اجتماعات و فرایند انقلاب داشت و در شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی خلاصه شده بود، حفظ کرده است و هم چنان خواهان برقراری آن ارزشهای وعده داده شده میباشد که از همان آغاز محل اجرایی نداشت و یا شاید هنوز برای مردم درونی نشده بود و بر همین اساس انتقادات خود را بر پیکره نظام وارد میکند و خواهان اصلاحات در جامعه میشود.
نسل دوم نسلی است که در دوران جنگ مشارکت فعال داشته است، دورانی که ارزشها و آرمانهایی مانند شهادت، اسارت و … مقدس شمرده میشد و کل نظام چنان درگیر مسائل جنگ و حوادث روزمره آن بود که فرصتی برای پرداختن به ارزشهای دموکراتیک وجود نداشت. در حقیقت، این نسل با تجربه ویژه و تکرار نشدنی از حوادث میدان جنگ و ارزشهای تبلیغ شده از وطنپرستی و کینهورزی با دشمن خارجی و تهدیدات آن، انتظارات و چشم داشتهای خاصی را برای این نسل به همراه داشت که موجب گسست این نسل از نسل قبل از خود شده است، بیآنکه در نسل بعد از خود هم استمرار پیدا کند و یا به عبارتی دیگر این نسل در رقابت با سایر کانالها در فرایند جامعه‌پذیری و تلقین ارزش‌های خود به آنان ناموفق بوده است و نتوانست این ارزشها را در نسل بعدی بازتولید کند. این نسل هرچند نسبت به سایر نسلها ارزشهای دموکراتیک ضعیفتری داشته است، با این وجود تمایل زیادی به ارزشهای دموکراتیک نشان می‌دهد و در ارزیابی خود از وضعیت جامعه منتقد بودهاند، با این وجود میزان حمایت این نسل از وضعیت کنونی جامعه نسبت به سایر نسلها بیشتر است.
نسل سوم نسلی است که یک دوره تاریخی جدید را بدون تجربه انقلاب یا جنگ سپری میکند، اما همچنان با مسائل و بحرانهای پس ازجنگ دست و پنجه نرم میکند و تمایل دارد با ایجاد یک موقعیت جدید و اصلاحات در وضعیت کنونی جامعه ارزشهایی را تثبیت کند که در سطح جهانی مطلوب شمرده میشود و زمینهساز دموکراسی میباشد و در این راه کسانی را که منافعشان در گرو جاودانه کردن وضعیت فعلی و توقف تاریخ است از میدان بازی سیاسی بیرون کنند. بعلاوه، در هر دورهای گفتمانهای خاصی بر جامعه مسلط میشود که ارزشها و آرمانهای خاصی را به افراد القاء میکند و ارزشها و آرمانهای نسل سوم رهآورد گفتمان دموکراتیک بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶ بوده است که نوع نگاه شهروندان را به حقوق خود و هم چنین نوع نگاه به شهروندان را در نزد برخی از حاکمان تغییر داد.
با توجه به نتایج به دست امده در این پژوهش، تجربیات نسلی نمیتواند، عاملی تبیین کننده قوی برای تفاوت نسلی باشد، توضیح این نکته لازم به نظر میرسد که این تفاوت نسلی فقط بین دو نسل آنهم به صورت جزیی وجود دارد و در همه نسلها ارزش دموکراتیک در سطح بالاست و میتوان گفت ارزشهای دموکراتیک در بین همه نسلها فراگیر شده است و دیگر متغیرهای زمینهای قدرت تبیین کنندگی را از دست دادهاند. چرا که علاوه بر تجربیات نسلی، که میتواند عاملی در تفاوت نسلی باشد، عواملی دیگر مانند: شزایط سیاسی جامعهی ایران، انواع مجاری اطلاعاتی و دسترسیهای ارتباطی و جهانی شدن واقعیات اجتناب‌ناپذیری هستند که بر همه شئونات زندگی بشر اثرات تعیینکنندهای داشتهاند.
بنا بر تحلیل جامعه‌شناختی، جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی سه مرحله یا دوران مجزا را طی کرده است: اول: دوران رهبری کاریزماتیک سالهای پس از انقلاب تا پایان جنگ. دوم، دوران مشارکت نفوذی، غیر رسمی، شخصی و مبتنی بر روابط و دوره پیدایش گروه های فشار که پس از جنگ قوام یافت. سوم: مطالبات دموکراتیک که به عقیده صاحبنظری، فصل تازهای در تاریخ انقلاب از نظر پیدا شدن یک اکثریت فکری تازه و یک قشر مشارکتجو در میان جوانان طبقه متوسط میباشد که نوعی چرخش و بازگشت به آرمانهای اولیه انقلاب و تقویت بعد دموکراتیک آن تلقی شده است (بشیریه. ۱۳۷۸٫ ص. ۸۸-۸۷).
برخلاف بسیاری از تصورات که ما وارث فرهنگ سیاسی برآمده از دولت متمرکز و مستبد هستیم، اما انگاره‌های فرهنگی این دولت در مردم نهادینه نشده یا به مرور زمان تغییر کرده است. نتایج یافته های تحقیق گویای آن است که افراد جامعه به طور متوسط دارای تمایلات ارزشی دموکراتیک هستند و فرهنگ دموکراتیک پدیدهای یکپارچه نیست، بلکه مراحل نسبتاً پویایی دارد که در زمان و مکان وسعت مییابد.
در واقع وجود فرهنگ دموکراتیک در بین توده مردم حکایت از فرایند دموکراسی دارد، اما این فرهنگ و ارزشها باید در وجود نخبگان نظامی و اداری نیز مشاهده شود و به نوعی در جامعه نهادینه شود، به این معنا که تا زمانی که این ارزشها در عمل تجلی نیابد، نمیتوان ادعای دموکراتیک شدن را داشت. بیان تمایلات ارزشی افراد جامعه، تقاضاهای سیاسی جدیدی است که نظام باید با سیاست کارآمد و مدبرانه خود در برآورده شدن آن در حد منطقی و سالم بکوشند تا شکاف بین فرهنگ سیاسی و نظام سیاسی از میان برداشته شود، در غیر این صورت این شکاف، جامعه را به چالش و بحرانی عمیق دچار خواهد کرد که قابل جبران نخواهد بود. در واقع میتوان گفت، دارا بودن فرهنگ دموکراتیک در بین توده مردم و نخبگان یکی از عناصر کلیدی برای برقراری دموکراسی میباشد که حتی ساختارهای مسلط با بهره گرفتن از روش ارعاب و خفقان نیز نمیتواند، این ارزشهای فرهنگی و نگرشهای ذهنی را تغییر دهد، چرا که این ارزشها در سطح جهانی مقبولیت پیدا کرده و از طریق رسانه ها و سایر کانالهای بدیل جامعهپذیری، به افراد القا شده و آنان را برای دستیابی به این ارزشها که حق طبیعی انها محسوب می شود؛ ترغیب و هدایت خواهد نمود. اما اگر ساختارها و شرایط جامعه، بستری جهت برقراری دموکراسی پایا فراهم کند، تغییر فرهنگ سیاسی افراد جامعه، به راحتی صورت میگیرد. چرا که علاوه بر این که در سطح جهان مقبولیت یافته، تأمین کننده بسیاری از حقوق انسانی است، که در هیچ نوع شیوه حکومتی یافت نمیشود.
یافته های دیگر تحقیق گویای آن است که اولین الویت افراد در بین دوازده ارزش مادی و فرامادی که در جدول ارائه شد، «رشد اقتصادی» میباشد، الویت دوم در نسل اول،« اقتصاد با ثبات»، در نسل دوم «آزادی بیان» و در نسل سوم «اشتغال» میباشد، در کل الویت دوم بدون توجه به تفکیک نسلی بیشترین فراوانی به گزینه «آزادی بیان» اختصاص یافته است و الویت سوم در همه نسلها «اشتغال» بوده است. هدف از ارائه این سؤال آزمون فرضیه اینگلهارت مبنی بر ارتباط معنیدار ارزشهای دموکراتیک و ارزشهای فرامادی بوده است که بر اساس آزمون پیرسون ارتباط معنیداری بین این دومتغیر وجود نداشت. اما از انتخاب این ارزشها میتوان فهمید که انتخاب هر گزینه، گویای نیازها و مطالباتی است که برای افراد جامعه برآورده نشده است. فرایند توسعه و نوسازی اکثر کشورهای جهان سوم، به صورت هماهنگ در همه ابعاد صورت نمیگیرد و همین عامل موجب میشود که یک جامعه از لحاظ اقتصادی ضعیف مانده، اما با توجه به گستردگی ارتباطات و پیشرفت تکنولوژیکی، فرهنگ افراد آن جامعه ارتقا یابد و با این استدلال میتوان گفت که فرضیه اینگلهارت نمیتواند در همه جوامع نتیجه یکسانی را داشته باشد. اقتصاد ایران در طول چند دهه اخیر نتوانسته است ظرفیت تولیدی، صنعتی، کشاورزی را افزایش دهد و این خود موجب پایین آمدن بهره وری و در نهایت کاهش سرمایهگذاری مجدد و افزایش بیکاری شده است. بنابراین میتوان گفت، تمایل به ارزشهای دموکراتیک، پیش از آنکه مبتنی بر تمایل به ارزشهای فرامادی باشد، متأثر از شرایط تاریخی و ساختاری و هم چنین چگونگی روند توسعه و رشد اقتصادی است.
در جامعهای با ساخت سنی جوان با شرایط مذکور دغدغه‌های اقتصادی برای افراد جامعه امری کاملا طبیعی به نظر می‌رسد. الویت دوم در جامعه «آزادی بیان» بوده که یکی از ارزشهای فرامادی میباشد. زمانی که برای اجرای پرسشنامه به افراد مراجعه میشد، بیشتر افراد از موضوع پرسشنامه میپرسیدند و از پاسخگویی به این سؤالات سیاسی طفره میرفتند، بعضی از پاسخگویان، قسمت ارزیابی وضعیت جامعه در همه گویه های آن از گزینه «نمیدانم» استفاده میکردند و یا اصلاً جوابی نمی‌دادند و در چندین موارد بعد از پرکردن سؤالات اول، پرسشنامه را بر نمیگرداندند.
در واقع این نوع رفتارها نشان دهنده آن بود که افراد در بیان عقاید و نظرات خود احساس آزادی نمیکنند. وقتی در یک جامعه مردم احساس کنند که هر نوع گفتگو و کنش سیاسی متضمن صرف هزینه و فایده است و ممکن است در این معامله متحمل هزینه شوند، ما در سطح جامعه شاهد بیتفاوتی سیاسی خواهیم بود، که با دموکراسی پایا ناسازگار است. میتوان گفت که شکلگیری یک حکومت بر بنیانهای ذهنی و پشتوانه های مورد باور مردم استوار است. در جامعهای که انتقاد به قدرت ویا حزب مسلط، حکم مسائل امنیتی را پیدا کنند، مردم از ابراز احساسات و درخواستهای واقعی خویش خودداری مینمایند و این موجب لطمه خوردن بر پیکره نظام خواهد شد. در جامعه امروز ایران، باید با یک نظام آموزشی کارآمد، برای ایجاد انسانهای عقلایی تلاش کرد، انسانهایی عقلایی که بدانند وجود احزاب مختلف با آرمانهای گوناگون در زیر پرچم واحد، در عین اختلافاتی که با یکدیگر دارند، برای کنترل دولتمردان و هم چنین حفظ منافع گروه های مختلف جامعه مفید خواهد بود و لازمه برقراری یک حکومت دموکرات و سالم، انتقاد سالم و سازنده است.
اگر دموکراسی را فرایند گسترش و تعمیق مشارکت سیاسی بدانیم، حداقل الزامات آن عبارتند از حق حاکمیت مردم، کسب نمایندگی درانتخابات و آزادیهای مدنی که رویهم رفته میتواند به عنوان دموکراسی سیاسی محسوب شود. دموکراسی اجتماعی فراتر از این الزامات رفته و شامل تامین برابری فرصتها و تامین اجتماعی برای همه شهروندان است. دموکراسی فرهنگی با تأمین آزادی مذاکرات و گفتمان هویتی با توجه به زبان، دین، قومیت، تفکیک جنسیتی و سبک زندگی از این هم فراتر میرود. اگرچه برخی از کشورهای خاورمیانه شاهد پیشرفتی بسوی دموکراسی سیاسی هستند ولی اکثریت این جوامع درساختن هرگونه بسترمناسب برای دموکراسی اجتماعی و فرهنگی درماندهاند.
منابع
آبرکرامبی، نیکلاس و دیگران(۱۳۷۰) فرهنگ جامعه شناسی، ترجمه حسن پویان، تهران، چاپ نشر، چاپ اول، بهار.
اسکینر، گوئنتین؛ داوید و دیگران (۱۳۸۱) فلسفه سیاسی معاصر دولت و جامعه، ترجمه موسی اکرمی، تهران، مرکز چاپ و انتشارات صحیفه وزارت امور خارجه.
آل غفور، سیدمحمدتقی (۱۳۷۵) نقش فرهنگ در ساختار سیاسی ایران معاصر، فصل نامه نقدونظر، شماره سوم و چهارم
آلموند گابریل، پاول بیگهام (۱۳۷۵) جامعه پذیری سیاسی و فرهنگ سیاسی، ترجمه علیرضا طیب، اطلاعات سیاسی اقتصادی، سال یازدهم، شماره ۵۶
اینگلهارت، رونالد (۱۳۷۳) تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر، تهران، نشر کویر.
باقری، خسرو (۱۳۷۹) امکان و فرایند تربیت مدنی در ایران، مجله روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، تابستان.
بالس، کریستوفر (۱۳۸۰) ذهنیت نسلی، ترجمه حسین پانسیو، فصلنامه ارغنون، شماره ۱۹٫
بدیع، برتران (۱۳۷۶) توسعه سیاسی، ترجمه احمد نقیب زاده، تهران، نشرقومس.
بشیریه، حسین (۱۳۷۰) “پیش درآمدی بر تاریخ اندیشه تساهل سیاسی"، نشریه دانشکده حقوق و علوم سیاسی، تهران
بشیریه، حسین(۱۳۷۸)جامعه مدنی و توسعه سیاسی در ایران، تهران، نشر علوم نوین.
بوستان، داریوش (۱۳۷۹) بررسی تأثیر طبقه اجتماعی بر فرهنگ سیاسی افراد بالای۲۰ سال شهر شیراز، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تهران.
بیتهام، دیوید و بویل، کوپن (۱۳۷۶) دموکراسی چیست؟ آشنایی با دموکراسی، ترجمه شهرام نقش تبریزی، تهران، ققنوس.
پای، لوسین و دیگران (۱۳۸۰) بحران ها و توالی ها در توسعه سیاسی، ترجمه غلامرضا خواجه سروری، تهران، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی.
پهلوان، چنگیز(۱۳۷۸) فرهنگ شناسی و گفتارهایی در زمینه فرهنگ و تمدن، تهران، انتشارات پیام امروز، چاپ اول.
توکل، محمد، قاضینژاد، مریم (۱۳۸۵) شکاف نسلی در رویکردهای کلان جامعه شناسی، نامۀ علوم اجتماعی، شماره ۲۷، بهار.
توکلی، مهناز (۱۳۷۸) بررسی نظام ارزشی دو نسل دختران (نسل انقلاب) و مادران آنها، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی.
جلالی، محمدرضا(۱۳۸۶) مقومات دموکراسی، اندیشه جامعه، شماره ۱۷و۱۸٫
جلایی پور، حمیدرضا (۱۳۸۱) جامعه شناسی جنبشهای اجتماعی، تهران، انتشارات طرح نو.
جلایی پور، حمیدرضا (۱۳۸۳) تأملاتی نظری در مورد دموکراسی در ایران کنونی، نامه علوم اجتماعی، شماره ۲۳، صص۱۹۱-۱۹۹
چیلکوت، رونالد (۱۳۷۷) نظریه های سیاست مقایسه ای، ترجمه وحید بزرگی و علیرضا طیب، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول.
خزایی، طاهره (۱۳۸۰) بررسی تحولات اجتماعی و فرهنگی در طول سه نسل خانواده تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران.
رابرت، دال(۱۳۷۹) دربارۀ دموکراسی، ترجمه حسن فشارکی، تهران، نشر شیرازه.
راش، مایکل(۱۳۷۷) جامعه وسیاست، ترجمه منوچهر صبوری، انتشارات سمت، چاپ اول.
ربیعی، علی(۱۳۸۰) جامعه شناسی تحولات ارزشی، نگاهی به رفتار سیاسی رأی دهندگان در دوم خرداد۱۳۷۶، فرهنگ واندیشه، شماره ۳٫
رزاقی، سهراب (۱۳۷۵) مؤلفه های فرهنگ سیاسی، نقدو نظر، شماره ۳و۴
رضایی، محمد(۱۳۷۸) بررسی رابطه نگرش اجتماعی با فرهنگ سیاسی دانشجویان ساکن مجتمع دانشگاه تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس.
ساعی، علی(۱۳۸۶) دموکراتیزاسیون در ایران (۱۲۸۵-۱۳۸۲)، تهران، آگاه.
سریع القلم، محمود(۱۳۸۷) فرهنگ سیاسی ایران، انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، تهران، چاپ دوم.
شرفی، محمدرضا (۱۳۸۲) مجموعه مقالات گسست نسلها، تهران، پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی.
غلامرضا کاشی، محمدجواد (۱۳۸۵) نظم و روند تحول گفتار دموکراسی در ایران، تهران، گام نو، چاپ اول.
غلامرضاکاشی، محمدجواد و گودرزی، محسن(۱۳۸۴) نقش شکاف انداز تجربیات نسلی، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال چهارم، شماره۱۶٫
فارسون، سمیح و مشایخی، مهرداد (۱۳۷۹) فرهنگ سیاسی در جمهوری اسلامی، ترجمه معصومه خالقی، تهران، انتشارات باز.
قاضی نژاد، مریم (۱۳۸۳) نسل ها و ارزش ها و تحلیل جامعه شناختی تفاوت گرایش ارزشی نسل جوان و بزرگسال، رساله دکتری، تهران، داشکده علوم اجتماعی.
قوام، عبدالعلی (۱۳۷۹) چالش های سیاسی، تهران، نشر قومس
کاظمی، علیاصغر (۱۳۷۶) بحران نوگرایی و فرهنگ سیاسی در ایران معاصر، تهران، نشر قومس، چاپ اول.
کدیور، محسن (۱۳۷۹) دغدغه های حکومت دینی، تهران، نشر نی.
کریمی، محمد (۱۳۸۶) بررسی جامعه شناختی فرهنگ سیاسی دانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد، تهران.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-09-27] [ 08:41:00 ب.ظ ]




خوب می تواند خیلی جایگاه پر رنگی داشته باشد. نه به عنوان فیلم انیمیشن، بلکه کاربرد انیمیشن در هنر جدید. چرا که نمونه های زیادی هم می بینیم؛ در ویدئوآرتها که به کار می برند و فضاهای خیلی جالبی به وجود می آورند. و همچنین در پرفورمنسها و… اینها همه کاربردهای انیمیشن در هنر جدید است. که حیطه ی گسترده ای دارد.
علل گرایش هنرمندان جدید را به استفاده از سایر علوم و رسانه ها و به طور کلی گرایش به هنرهای بین رشته ای چه می دانید؟
مسلما یک نیاز است. مهم ترین مسئله نیاز هنرمندان امروز به این شکل هنر است. به این مدیوم است.
هر هنرمندی دوست دارد گاها از موقعیتی که در آن است به یک نقطه ی دیگری پرتاب شود. یک چیزهای دیگری را تجربه کند. آدمها که سالها نمی توانند در یک وضعیتی قرار بگیرند.
در زمینه ی تعامل نقاشی و انیمیشن می شود از عده ای از هنرمندان نقاش مثال زد که تابلوهای نقاشیشان را به دست یک انیماتور یا خودشان متحرک می کنند و درو اقع یک سیکل حرکتی، حرکتی که تکرار می شود یا اصطلاحا لوب شده است ایجاد می کنند که به صورت پخش در مانیتورهای کوچک یا بزرگ در گالریها به نمایش می گذارند و حتی می فروشند. نظرتان راجع به این کارها چیست؟
نظرم مثبت است. از هر چیز جدیدی که بتواند ذهن من را به فکر بیندازد، خوشم می آید. اصلا مهم نیست اسم این هنر چیست؟ مهم تاثیری است که بر مخاطب می گذارد.
این نوع کارها را می توان گفت به نوعی انیمیشن است که به گالریها راه پیدا کرده است؟
نه من این را قبول ندارم. من گفتم فیلم انیمیشن با ورود انیمیشن به این نوع کارها متفاوت است. انیمیشن به عنوان یک ابزار است که دیگر آن جا هویت انیمیشن خودش را از دست می دهد و تبدیل به هنر مفهومی می شود.
چه ویژگی و تفاوتی باعث این طبقه بندی می شود که فیلم انیمیشن انتزاعی حساب شود و یا ویدئوآرت و…؟
خود هنرمند خیلی نقش دارد. من خودم انتخاب کردم که فیلمم را اسم ویدئوآرت رویش بگذارم یا چیز دیگر. به نظر من به خود هنرمند بر می گردد که کارخودش را در چه کتگوری بخواهد ارائه بدهد. هنرمند باید با خودش کلنجار برود تا ببیند چه کار می خواهد بکند. تعریفهای متفاوتی هست و به خود هنرمند بستگی دارد.
چرا ما انیمیشنهای انتزاعی را در جشنواره ها نمی بینیم؟
این مشکل، مشکل بینشی است. این بینش هم ریشه در خیلی چیزها دارد. و خیلی زمان می برد تا این آدمها سطح دید و افق فکری و سطح مطالعاتیشان، سطح افقهای فکریشان، همه ی اینها گسترده و گسترده تر بشود تا بتوانند سلایق مختلف را تحمل کنند، چگونه در کنار هم آثار مختلفی را به وجود بیاورند. در فضای امروز آدمها ورود یک مدیوم جدید را در فضای مخصوصا سنتی نمی توانند تحمل بکنند. واین به نظر من خیلی طول می کشد.
اگر مایلید کمی راجع به کارهای خودتان بگویید.
خوب معمولا کارهایی که ساختم، چالش ایجاد کرده و از این بابت خوشحالم. خود همان بدون عنوان۱ کلی چالش ایجاد کرد، خیلیها ردش کردند. گفتند که ما این را به عنوان فیلم انیمیشن نمی پذیریم. ولی از این که توانستم این قدم را در حوزه ی انیمیشن بردارم، خیلی خوشحالم. امروز به شکل جا افتاده تری به آن نگاه می شود. امروز کانون یک فیلم انیمیشن انتزاعی دارد که دیگر قابل برگشت نیست و خوب من شخصا از این قضیه خوشحالم که توانستم در این فضا، این قضیه را حداقل با ساخت یک فیلم جلو ببرم و الان مثلا شما که به عنوان دانشجو یا محقق می آیید، یک رفرنسی وجود داشته باشد که در کالکشن فیلمهایشان بگویند ما همچین چیزی هم کار کرده ایم.
صحبت آخر…
ممنون از حضورتون
اگر در صحبتها و اثار این هنرمند به دنبال جواب و نتیجه ای برای این پژوهش باشم. بهترین مورد، همان اثر بدون عنوان۱ است که تعاملی زیبا و واضح میان نقاشی، انیمیشن، فیلم و ویدئو برقرار کرده است و در عین حال هیچ کدام از اینها نیست. اثری است مستقل که از ویژگیها و قابلیت‌های بیانی این هنرها در کنار هم استفاده کرده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۶ شیوا صادق اسدی 
شکل ۴-۱۱/ شیوا صادق اسدی/ ۱۳۹۲/ http://shivasadeghassadi.yolasite.com
گفتگویی با شیوا صادق اسدی، هنرمند نقاش، طراح و کارگردان انیمیشن
متولد ۱۳۶۲، تهران. فوق لیسانس پویانمایی از دانشگاه هنر تهران. انیمیشنهای او به چندین جشنواره ی داخلی و خارجی راه یافته و جایزه گرفته اند.
روز پنج شنبه ۲۰ تیرماه ۱۳۹۲ از طریق تماس تلفنی و ارسال ایمیل
صحبت را خود شما شروع کنید. معرفی؟ حوزه های فعالیتتان وحدود سالهایش؟ و….
من شیوا صادق اسدی، نقاش و فیلمساز انیمیشن هستم. حدودا سه سال است که به صورت حرفه ای کار انیمیشن می کنم.
شما خودتان را بیشتر نقاش می دانید یا انیماتور؟ و به طور کلی خود را در کدام دسته از هنرمندان قرار می دهید؟
زیر بنای کار من را در حقیقت نقاشی تشکیل می دهد. من در انیمیشن نیز در جست و جوی کشف و شهودی نقاشانه هستم. البته در انیمیشن عامل زمان وجود دارد و من به دنبال این هستم که چگونه می توان امکانات بیانی هنر نقاشی را در پیوند با عامل زمان، به یک نتیجه ی تاثیر گذار رساند. تاثیری که نه بر روی بوم ایستای نقاشی قابل دستیابی است و نه در تصاویر متحرکی که امکانات بیانی نقاشانه از آنها حذف شده باشد. این تاثیر فقط زمانی به وجود می آید که از پیوند این دو هنر، محصول تازه ای به وجود بیاید. محصولی که من آن را “انیمیشن نقاشانه” می نامم. من همیشه دوست دارم در مرز بین انیمیشن و نقاشی حرکت کنم و چون دغدغه های شخصی ام وابستگی زیادتری به نقاشی دارند، خودم را بیشتر نقاش می دانم تا انیماتور.
منبع الهام شما چیست؟ و چگونه قالب مورد نظرتان را انتخاب می کنید؟
منبع الهام برای من زندگی است. پدیده های جهان پیرامونم و اتفاقهای جهان درونی ام. گاهی این اتفاقها و پدیده ها در یک تک تصویر بی زمان هم قابل بیان هستند. که در این صورت آنها را در قالب نقاشی بیان می کنم. گاهی هم نیازمند زمان و شکلی از روایت اند، که در آن صورت آنها را انیمه می کنم.
تعریف شما از انیمیشن؟ این تعریف کلی است یا نسبی؟ در سالهای اخیر تغییری در تعریف انیمیشن نسبت به تعریف سنتی و قبلی آن احساس کرده اید؟ چه تغییری؟
تعاریف نسبی هستند و شاید دشوار بتوان یک تعریف جامع و مانع از انیمیشن ارائه داد. اما شاید بتوان گفت انیمیشن یعنی سازماندهی زمانمند عناصر بصری از طریق فیلمبرداری تک فریم و به شیوه ای که در فیلم زنده قابل دستیابی نباشد.
به نظرشما انیمیشن جزء کدم دسته از هنرها است؟ چرا؟
انیمیشن از سویی با هنرهای تجسمی و از سوی دیگر با سینما پیوند دارد. ولی به نظر من یک هنر مستقل است. چون در خود چیزی منحصر به فرد دارد که نه در هنرهای تجسمی و نه در سینما قابل دستیابی نیست.
اگر فیلمنامه و داستان و روایتگری را از انیمیشن جدا و حذف کنیم چه اتفاقی می افتد؟ امکان پذیر است؟
وجود یا عدم وجود روایت در یک فیلم انیمیشن به انتخاب کارگردان بستگی دارد. روایت و داستان، عناصر ضروری تشکیل دهنده ی انیمیشن نیستند. انیمیشن می تواند روایتگر باشد و می تواند هم نباشد. فیلمساز نیز می تواند همچون نقاش برای بیان آن چه که در درونش می گذرد، از شکل و رنگ یاری بگیرد. در اغلب فیلمها، خط داستانی غالب است ولی فیلمساز می تواند با فاصله گرفتن از روایتگری، به خود تصویر و امکانات بیانی آن اهمیت بیشتری ببخشد. انیمیشن حتی اگر روایتگر به مفهوم کلاسیک آن باشد، باز باید چیزی بیش از داستان ارائه دهد. چیزی که قابل بیان در ادبیات نباشد و منحصرا از طریق انیمیشن بتواند به بیان در آید. انیمیشن می تواند با بهره گیری از امکانات ذاتی خود، صرفا به ایجاد یک فضا و یا خلق یک ریتم بپزدازد. بنابراین حذف روایت، صدمه ای به زیر ساختهای انیمیشن نمی زند. ولی اگر خلاقیت بصری را از آن حذف کنیم، پی این ساختمان سست و ضعیف می شود و در این صورت یک داستان خوب نمی تواند کمک کننده باشد.
به نظر شما در سالهای اخیر انیمیشن از نگاهی نو قابل بررسی است؟ مثلا انیمیشنهای مفهومی و انتزاعی جدید؟ جایگاه این گونه آثار در هنر جدید چیست؟ نظر شما راجع به آنها چیست؟
انیمیشن انتزاعی و اساسا سینمای انتزاعی، پدیده ی جدیدی نیست و سابقه ی آن به فیلمسازانی همچون هانس ریشتر و ایگلینگ[۱۶۳] در دهه ی بیست و سی میلادی باز می گردد. ایگلینگ و ریشتر هنرمندانی بودند که از دنیای نقاشی آبستره به هنر فیلم روی آورده بودند. این فیلمسازان که آثارشان در واقع انیمیشن بود، تلاش داشتند که فیلم را از قید روایتگری و ادبیات برهانند و قابلیت‌های بیانی خود تصویر را در پیوند با عامل زمان مورد بررسی قرار دهند. همچنین باید به تجربیات نورمن مک لارن اشاره کرد که با نقاشی مستقیم بر روی سطح فیلم ، سعی در دستیابی به بیانی انتزاعی داشت. این نوع تجربیات، البته بسیار با ارزش بودند و بخشی از تاریخ سینما را شکل داده اند. دستاوردهای این فیلمسازان میراثی است که تداوم آن را در آثار فیلمسازان دوره های بعد هم می توان دید. اما تکرار این نوع تجربیات ، بدون اضافه کردن چیزی نو و شخصی به آن، نمی تواند راه گشای مسیری رو به آینده باشد.
انیمیشنهای جدید با نگاهی نو جزء کدام دسته از هنرها هستند؟ آیا می توان اثری ایجاد کرد که حاصل یکی شدن و تعامل نقاشی و انیمیشن در قالب هنر جدید باشد؟ نمونه؟ چه کسانی را فعال در این زمینه می شناسید؟ رشته تحصیلی و فعالیت اصلی آنها چه بوده است؟
برخی از فیلمها (چه انیمیشن و چه فیلم زنده) به علت زبان تصویری و نیت نقاشانه ی آفرینندگانشان، به نقاشی نزدیک می شوند. از تعامل بین نقاشی و انیمیشن ، فیلمی زاده می شود که می توان آن را “نقاشانه” نامید. اگر فیلم دارای دو بعد کلامی- روایی و تصویری- بیانی باشد، فیلم نقاشانه فیلمی است که به بعد دوم اهمیت بیشتری می دهد. این بدین معناست که فیلم با زبان تصویر معنا را می آفریند و لزوما روایت محور (به مفهوم سنتی و متداول آن) نیست. بنابراین آن چه اهمیت می یابد، ‌"بیان” است. از جمله فیلمسازانی که با ترکیب سینما و نقاشی توانسته اند در آثارشان به فضایی تاثیرگذار دست یابند، می توان به هانس ریشتر، ایونس[۱۶۴]، رنه کلر[۱۶۵]، فرناند لژه[۱۶۶]، تارکوفسکی[۱۶۷]، الکساندر سوخوروف[۱۶۸] و … اشاره کرد. از میان انیماتورها نیز هنرمندانی همچون الکسی الکسیف[۱۶۹]، الکساندر پتروف، کارولین لیف، یوری نوراشتاین[۱۷۰]، سیمونه ماسی[۱۷۱] و … از پتانسیلهای هنر نقاشی در انیمیشن استفاده می کنند. برخی از این هنرمندان همچون فرناند لژه در حقیقت نقاشانی بودند که به سینما روی آورده بودند. برخی دیگر همچون کارولین لیف ، هم نقاش اند و هم انیماتور.
چه دلایلی موجب تعامل این دو هنر (ایستا و متحرک) می گردد؟ از نگاه سنتی و هنر جدید؟
آن چیزی که بنیان یک هنر متحرک همچون فیلم را شکل می دهد ، زمان است. ما یک تابلوی نقاشی را فقط از راه تصویر می شناسیم. چیزی فراتر از یک تصویر ایستا در میان نیست.. اما تصویر سینمایی در زمان و با زمان ساخته می شود.
در هنرهایی که عامل زمان در آنها دخیل است، ترتیب چیدمان وقایع اهمیت پیدا می کند. اما یک تابلوی نقاشی به یکباره دیده می شود و آغاز و پایانی ندارد. درست است که نقاش می تواند با تدابیری عناصر زمان و حرکت را در تصویر ایستای خود القا کند. اما نقاش باید تمام لایه های وجودی خود را در همان تک تصویر به بیان بصری درآورد. باید همه چیز را در یک تصویر بگوید. ولی یک سینماگر، فرصت پرداختن به تصاویر را در طی فریمهای متوالی و در طول زمان دارد. تعامل این دو هنر، باعث می شود که بعد زمان به نقاشی اضافه شود و این امکانات بیانی جدیدی را در اختیار نقاش می گذارد( هر چند به طور همزمان، برخی از امکانات آن را از وی سلب می کند، مثلا کیفیت قابل لمس آن را از بین می برد) که می تواند منجر به خلق فضایی بی انتها شود که در تصویر ایستای نقاشی امکان پذیر نیست. مثلا در نقاشی نور ثابت است. سایه ها ثابت اند و فیگورها در یک حالت معین فیکس و ثابت شده اند. ( حتی اگر با تدابیری حسی از حرکت را القا کنند). ولی در انیمیشن، همین فیگورها می توانند از روشنایی به تاریکی بروند. در تاریکی گم و دوباره پیدا شوند. در روشنایی محو شوند و باز بیرون بیایند. گاه پرداخت بسیار رئالیستی داشته باشند و گاه تبدیل به لکه هایی لرزان شوند. حتی می توانند از طریق متامورف به اشکال دیگر تبدیل شوند. از فضایی به فضای دیگر بروند. انیمیشن می تواند دنیایی از خلاقیت بی حد و مرز را به نقاش عرضه کند.
تعریف هنر جدید از نظر شما؟ چه دسته هنرهایی در این قالب می گنجند؟ و چرا به نام هنر جدید خوانده می شوند؟ نقش و جایگاه انیمیشن در هنر جدید؟
به نظرم می آید که در هنر جدید، مرز بین هنرها ( و حتی مرز بین هنر و تکنولوژی) از میان برداشته شده است و هنرمند می تواند برای بیان ایده ی خود از هر ابزاری استفاده کند. از عکس، نقاشی، ویدئو، پرفورمانس، مجسمه و … . انیمیشن هم طبیعتا می تواند یکی از این ابزارها باشد. این از میان رفتن مرز بین هنرها و حتی در هم آمیختن هنر و تکنولوژی چیزی نبود که پیش از این سابقه داشته باشد.
نظر شما راجع به تعامل هنرها و مخصوصا هنرهایی که از تعامل دو رشته ی نقاشی و انیمیشن در دهه های اخیر ایجاد شده اند چیست؟
با از میان برداشته شدن مرز بین هنرها، هنرهایی که از پیوند دو یا چند رشته ی هنری به وجود می آیند و یا در مرز بین رشته های مختلف هنری و حتی فنی حرکت می کنند، رشد بیشتری یافته اند. البته انیمیشن از اساس یک هنر بسیار قابل است. چرا که از امکانات رشته های مختلف هنری سود می جوید. مثلا سوانکمایر[۱۷۲] در برخی از آثارش از مجسمه های گلی آرماتوردار استفاده می کند . مجسمه ها را انیمه می کند و آنها را بر روی پرده ی سینما به حرکت در می آورد. الکساندر پتروف نقاشی امپرسیونیستی سده ی نوزدهم را وارد انیمیشن کرده است. در آثار وی، نقاط رنگی امکان لرزش و ارتعاش می یابند و از این طریق حتی درخشان تر از روی بوم به نظر می رسند. بنا بر این تعامل بین هنرها در انیمیشن چیز جدیدی نیست و از بدو پیدایش این هنر وجود داشته است.
به نظر شما بیان اثر هنری جدید نقاشی-انیمیشن مرهون حرکت در انیمیشن است یا رازگونگی و احساس در نقاشی؟ و چرا؟
این نوع آثار مرهون تلاش هنرمندان نقاشی است که وارد عرصه ی هنر متحرک شدند و از آن به عنوان یک ابزار بیانی جدید استفاده کردند و به ارتقای سطح هنری انیمیشن کمک کردند.
اهمیت ایده در هنر جدید از نظر شما؟ و چگونه ایده قالب بیانی خود را انتخاب می کند؟
با از میان برداشته شدن مرز بین رشته های مختلف هنری و پیشرفت تکنولوژی، هنرمندان با دامنه ی وسیعی از ابزارهای بیانی و امکانات رسانه ای روبه رو شدند. در چنین شرایطی، ایده اهمیت بسیار یافت، چرا که ابزار در اختیار همه بود. این بود که هنرمندان برای بیان ایده هاشان از قالبهای بیانی بسیار متنوعی استفاده کردند. آن چیزی که مهم شد، مفهوم و ایده ای بود که هنرمند می خواست آن را به مخاطبش منتفل کند.
اما من به نظرم می آید که “ایده"، حتی یک ایده ی بسیار خوب، فقط برای لحظاتی کوتاه می تواند مخاطب را جذب کند، او را شگفت زده کند و وادارش کند که جمله ی “چه ایده ی خوبی” را بر زبان بیاورد. ولی او خیلی زود فراموش می کند. ایده ها تاثیر پایداری نمی گذارند. من فکر می کنم که هنرمند فقط کافی است که خود را بیان کند. عمیق و صادقانه. بهترین ایده ها ضمن کار، به طور طبیعی از درون زاده می شوند. به دنبال “ایده ” ی خوب گشتن، به اعتقاد من بیهوده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:41:00 ب.ظ ]




 

فرضیه یک : متغیر مورد آزمون نرمال نیست .

 

۲-۱-۴-۴- نمودار هیستوگرام و پراکندگی نسبت سود خالص به ارزش جاری حقوق صاحبان سهام

نگاره۲۱-۴ نمودار پراکندگی نسبت سود خالص به ارزش جاری حقوق صاحبان سهام
ن
نگاره ۲۲-۴ نمودار هیستوگرام نسبت سود خالص به ارزش جاری حقوق صاحبان سهام
همانگونه که در جدول شماره ۲۰-۴ نمایان است سطح معناداری کمتر از ۰٫۰۵می باشد که این موضوع بیانگر رد فرض نرمال بودن داده ها در سطح اطمینان ۹۵% می باشد .همچنین با نگاهی اجمالی به نمودارهای پراکندگی متغیرهای مورد بحث نسبت به خط توزیع نرمال (نگاره۲۱-۴) در خواهیم یافت که متغیرهای مذبور از یک توزیع نرمال پیروی نمی نمایند . لذا این متغیر نیز همچون متغیر وابسته اشاره شده در بخش اول این فصل با استفاده ازروش جانسون  نرمال سازی شده است .که نتایج حاصل از نرمال سازی به شرح زیر می باشد.
نگاره۲۳-۴ نمودار هیستوگرام نسبت سود خالص به ارزش جاری حقوق صاحبان سهام بعد از نرمال سازی
نتایج استفاده از روش جانسون بیانگر این مطلب است که بعد از تعدیل متغیر سطح معناداری به ۰٫۶۶ تغییر کرده است که این موضوع بیانگر نرمال شدن متغیر مورد بحث می باشد .با این وجود جهت اطمینان نرمال بودن دادها آزمونks مجدداً برای این متغیر محاسبه گردید که نتایج این آزمون در جدول زیر گنجانده شده است .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول ۲۱-۴ بررسی نرمال بودن نسبت سود خالص به ارزش جاری حقوق صاحبان سهام بعد از تعدیل

 

نماد متغیر مورد آزمون

 

نام متغیر مورد آزمون

 

مقدار آماره KS

 

سطح معناداری

 

نتیجه

 
 
 

نسبت سود خالص به ارزش جاری حقوق صاحبان سهام

 

۰٫۰۳۹

 

۰٫۰۳۱

 

تایید فرضیه صفر

 
 

فرضیه صفر : متغیر مورد آزمون نرمال است .

 
 

فرضیه یک : متغیر مورد آزمون نرمال نیست .

 

نگاره ۲۴-۴ نمودار هیستوگرام نسبت سود خالص به ارزش جاری حقوق صاحبان سهام بعد از تعدیل
با توجه به نتایج مندرج در جدول۲۱-۴ از آنجایی که سطح معنی داری متغیر مورد بررسی ۰۲۹٫ بزرگتر از ۰۲۵٫ می باشد از این رو فرضیه نرمال بودن متغیر در سطح اطمینان ۰٫۹۵ تایید می شود که این موضوع در نگاره۲۴-۴ قابل رویت می باشد
۳-۱-۴-۴- بررسی ایستایی(مانایی) وپایایی(نامانایی) متغیرها ، در فرضیه های گروه اول
همانگونه که در بخش اول بیان شد در این پژوهش جهت بررسی ریشه واحد از آزمون دیگی فولر تعمیم یافته، آزمونLLC ، آزمون PP FISHER استفاده نموده ایم. لذا لازم دیده شد در بررسی مدلهای آماری مرتبط با فرضیه های گروه اول این آزمون مورد توجه قرار گیردکه خلاصه نتایج این آزمون در قالب جداول زیر نمایان شده است
جدول ۲۲-۴ بررسی مانایی متغیرهای مندرج در مدلهای رگرسیونی جدول ۱۹-۴

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:40:00 ب.ظ ]




۰۰۰۱/۰

۷۲/۰

فرهنگ

۷۲/۰- ۸۷/۰

۰۰۰۱/۰

۹۰/۰

محیط

۴۰/۰- ۸۷/۰

۰۰۰۱/۰-۰۲/۰

۸۷/۰

جو

۸۷/۰-۹۰/۰

۰۰۰۱/۰

۸۹/۰

۳-۶- روش جمع آوری اطلاعات

دراین پژوهش به منظور تهیه و تدوین مبانی نظری وسوابق تحقیقات انجام شده از روش کتابخانه‌ای وبه منظورجمع‌آوری اطلاعات جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش، پس از اخذ مجوز از مسئولین دانشگاه شیراز و تعیین حجم نمونه، پرسشنامه‌ها بین کارکنان دانشگاه شیراز توزیع وپس از تکمیل، گردآوری شد.

۳ – ۷- روش تجزیه و تحلیل داده‌ها

برای پاسخ به هر یک از سؤالات پژوهش از روش­های آماری نامبرده در مقابل هر سؤال استفاده شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۷-۱-تأثیر مبانی فردی رفتار سازمانی در رفتار کارمندان دانشگاه شیراز به چه میزان است؟ (تی تست تک نمونه ای)
۳-۷-۲-تأثیر مبانی گروهی رفتار سازمانی در رفتار کارمندان دانشگاه شیراز به چه میزان است؟(تی تست تک نمونه ای)
۳-۷-۳-تأثیر مبانی سازمانی رفتار سازمانی دررفتار کارمندان دانشگاه شیراز به چه میزان است؟(تی تست تک نمونه ای)
۳-۷-۴-آیا تفاوت معناداری بین میزان تأثیر عوامل بعد فردی در رفتار کارمندان دانشگاه شیراز وجود دارد؟(تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر)
۳-۷-۵- آیا تفاوت معناداری بین میزان تأثیر عوامل بعد گروهی رفتار سازمانی در رفتار کارمندان دانشگاه شیراز وجود دارد؟(تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر)
۳-۷-۶- آیا تفاوت معناداری بین میزان تأثیر عوامل بعد سازمانی رفتار سازمانی در رفتارکارمندان دانشگاه شیراز وجود دارد؟(تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر)
۳-۷-۷- آیا تفاوت معناداری بین میزان تأثیر مجموعه عوامل (فردی، گروهی و سازمانی)، در رفتار کارمندان دانشگاه شیراز وجود دارد؟(تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر)
فصل چهارم
یافته های پژوهش

۴-۱ مقدمه

در این فصل یافته‌های بدست آمده از اجرای ابزار پژوهش، مورد بررسی قرار گرفته و به ارائه نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده‌های پژوهش پرداخته شده و نتایج بصورت خلاصه ارائه گردیده است. برای تحلیل داده‌های پژوهش از نرم افزارspss 16 استفاده شده است.

۴-۲- تجزیه و تحلیل داده ها

 

۴-۲-۱- سؤال اول: تأثیر مبانی فردی رفتار سازمانی در رفتار کارمندان دانشگاه شیراز به چه میزان است؟

برای پاسخ به این سوال، از آزمون تی تک نمونه‌ای استفاده شد.در این راستا میانگین نظرات کارمندان نمونه تحقیق در خصوص میزان تأثیر مبانی فردی رفتار سازمانی در رفتار آنان با مقدار Q3 طیف به عنوان معیار حد بالای تأثیر (Q3=4) مقایسه شد. با توجه به مقدار t محاسبه شده و معناداری آن در درجه آزادی ۲۴۹ می‌توان گفت که مبانی فردی رفتار سازمانی تأثیر زیادی در رفتار کارمندان دانشگاه دارد.
جدول شماره(۴-۱): نتایج آزمون تی تک نمونه‌ای جهت تعیین میزان تأثیر مبانی فردی رفتار سازمانی کارمندان با سطح بالا (Q3) و سطح متوسط(Q2)

مبانی رفتار سازمانی

بعد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:40:00 ب.ظ ]




فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱)­مقدمه
امروزه سازمان­ها در محیطی پویا، پرابهام و متغیری فعالیت می­ کنند. یکی از بارزترین ویژگی­های عصر حاضر، تغییرات و تحولات شگرف و مداومی است که در شرایط اجتماعی و فرهنگی (نظیر تحولات در طرز تفکر، ایدئولوژی، ارزش­های اجتماعی)، سیاسی؛ اقتصادی، تکنولوژیکی و فراملی آنها روی می­دهد (کردناییچ[۱]،۱۳۸۳،۵۳-۶۷). پویایی­های محیطی و رقابت فزاینده سازمان­ها را برآن داشته است تا جهت فعالیت، رقابت پذیرتر شده و رضایت مشتریان خود را بدست آورده و از طرفی مشتریان جدید کسب کنند(ریچهلد و ساسیر[۲] ۱۹۹۹، ۲۳-۲۱). محور فعالیت­های بازاریابی در عصر حاضر تمرکز بر مشتری است. مهمترین فعالیت شرکت، خلق مشتری است. امروزه جلب رضایت مشتری به منزله سود است. تضمین شغلی و بقا شرکت­ها درسایه خلق توجه مشتری است. مشتری فلسفه وجودی شرکت است. اساس تمام فعالیت شرکت­ها، بخصوص فعالیت­های بازاریابی یافتن مشتری، حفظ و نگهداری مشتریان سودآور، طراحی و ارائه ارزش­های مورد پسند برای مشتریان و ارزش­آفرینی برای آنان است. رویکرد شرکت­ها در جلب نظر مشتری وتشویق او به خرید بر حسب موقعیت زمانی متفاوت بوده است.رویکردهای موجود را می توان به چهار دوره تقسیم نمود: ۱- دوره تولید گرایی ۲- دوره فروش گرایی ۳- دوره بازاریابی گرایی ۴- دوره تعامل گرایی. در هر دوره رویکردهای خاصی مطرح بوده است. رویکرد غالب امروز که مجری مفهوم بازاریابی است، بازارگرایی[۳]می­باشد. از بازارگرایی برای اجرای مفهوم بازاریابی و عملیاتی ساختن آن استفاده می­ شود (کوهلی و جاورسکی[۴] ،۱۹۹۰). در واقع هر چه شرکت بتواند شناخت بیشتری از نیاز­های مشتریان، فعالیت­های رقبا و عوامل تاثیر­گذار بر شرایط بازار به­دست­آورد و این اطلاعات را در کلیه­ بخش­های شرکت توزیع نماید، از توانایی بیشتری برای بقا در بازار رقابتی برخوردار خواهد­بود. می­توان گفت بازارگرایی از ابزارها و اقدامات حیاتی در سازمان­ها می­باشد و بر این مفروضه قرار دارد که تا زمانی­که نیازها و خواسته­ های مشتریان برآورده نشود، سازمان­ها و شرکت­ها به اهداف خود دست نخواهدیافت. به دلیل اهمیت نقش شرکت­های کوچک و متوسط[۵] در اقتصاد کشور­ها که هر روز پر رنگ­تر از روز قبل می­گردد و بنابر تاثیری که بر اقتصاد کلان، جهت­گیری سیاست­های صنعتی و فناوری می­گذارند، اغلب کشورهای در حال توسعه در جهت توسعه کمی و کیفی شرکت­های کوچک و متوسط هستند. تجربه بسیاری از کشور­های در حال توسعه و توسعه ­یافته نشان می­دهد که بخش صنایع کوچک و متوسط به دلایل مختلف می ­تواند نقش محوری در توسعه اقتصادی و صنعتی داشته­باشد اول اینکه صنایع کوچک و متوسط از بسیج منابع ملی حمایت می­ کند و در نتیجه باعث ایجاد فرصت­های شغلی و ایجاد رفاه و بالاخره فقر­زدایی می­ شود. دوم اینکه صنایع کوچک و متوسط به اقشار آسیب­پذیر جامعه از قبیل جوانان و زنان، که ظرفیت محدودی برای مشارکت در توسعه اقتصادی کشورشان دارند کمک می­ کند. سوم اینکه، بخش صنایع کوچک و متوسط می ­تواند نقش محوری در تحقق روند خصوصی­سازی در کشور ایفا نماید، زیرا آن­ها اغلب قابلیت جذب نیروی کار مازاد را دارند. چهارم اینکه توسعه صنایع کوچک و متوسط سبب ارتقای مردم­سالاری در جامعه می­ شود و جامعه مدنی باعث مشارکت کارآفرینان در نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور می­ شود. سرانجام اینکه، بخش صنایع کوچک و متوسط ثابت کرده که منعطف و نوآور است و در بسیاری از بخش­ها صنایع کوچک و متوسط مزیت رقابتی قابل­توجهی نسبت به صنایع بزرگ دارند و این امر آن­ها را قادر می­سازد سریع­تر و موثر­تر به تحولات فزاینده جهانی پاسخ دهند(قره­چه و شمشیری، ۱۳۸۹).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بازاریابی دارای انواع مختلفی مانند بازاریابی مبادله ای، پایگاه داده، تعاملی و شبکه ای می باشد. با ظهور اینترنت و تجارت الکترونیک، پنجمین مدل بازاریابی به نام بازاریابی الکترونیک معرفی گردید. بازاریابی الکترونیک، استفاده از اینترنت و دیگر فن آوری های ارتباطی به عنوان واسط، برای ارتباط بین فروشنده و مشتریان تعریف می شود (برودی و همکاران، ۲۰۰۷). امروزه به کارگیری روش های الکترونیکی بازارایابی از عوامل کلیدی موفقیت شرکت ها به شمار می رود و بنگاه های تجاری ناگزیر به استفاده از روش های یادآوری شده جهت حفظ بقا در محیط رقابتی هستند(آقازاده و همکاران، ۱۳۹۰). فن آوری اطلاعات (IT) کاربرد بسیار فراوانی در بازاریابی دارد(حقیقی و همکاران، ۱۳۸۳)، که مطالعات اخیر نشان دهنده، ترویج تعامل سازمان ها از طریق یکپارچه سازی IT با مشتریان خود به منظور کسب و حفظ مشتریان بیشتر می باشد (برودی و همکاران، ۲۰۰۷؛ کویلو و همکاران،۲۰۰۱). براساس فراگیر شدن IT در بازاریابی، توجه بیشتر به قابلیت بازاریابی الکترونیکی و چگونگی استفاده از آن به منظور افزایش عملکرد شرکت و ایجاد مزیت رقابتی حائز اهمیت است.
۱-۲)­تعریف و بیان مساله تحقیق:
جهان در آستانه قرن بیست و یکم با تحولات بس شگرفی روبرو شده است. مفهوم این تحولات این است که روش­های دیرین کسب و کار در دنیای امروز کارایی گذشته را نخواهند داشت(کاتلر و آرمسترانگ، ۱۳۸۷، ۹). در واقع درهم­تنیدگی و افزایش نیرو­ها و عوامل تعیین­کننده در بازار، حضور رقبای قدرتمند متعدد، تغییر بی­وقفه و مداوم سلایق مشتریان و بالا رفتن سطح انتظارات آن­ها و همچنین ابتکار عمل همراه با سرعت عمل در حوزه ­های کسب ­و ­کار باعث گردیده تا شرکت­های کوچک و متوسط با چالش­ها و مخاطرات عمیقی روبه رو شوند (قره­چه و شمشیری، ۱۳۸۹). بنابراین یک شرکت باید سعی کند تا جهت بقا و کسب موفقیت به یک مزیت رقابتی در بازار دست یابد. بنابراین جهت گام برداشتن در راستای این هدف نیاز به نگرش و فرهنگ جدیدی در کل سازمان داریم، تا ضمن توجه به بازار و مشتریان، به تحرکات رقبا هم توجه داشته باشد بطوری­که انجام فعالیت­های بازاریابی فقط در حوزه وظایف بازاریابی نگریسته نشود بلکه مسئولیت تمام واحدها و تک تک اعضای سازمان باشد و تمام واحدهای درون سازمانی با هماهنگی کامل در این راستا قدم بردارند (بیگی، ۱۳۸۲، ۱). بازارگرایی برای سازمان جهت ایجاد ارزش برای مشتریان حیاتی است. در دنیای رقابتی موفقیت شرکت­ها در گرو ارتباط داشتن با مشتریان در مقایسه با عملکرد رقبا می­باشد و آن­ها را ملزم به اجرای بازارگرایی برای رسیدن به سطح مطلوبی از عملکرد و در نهایت رسیدن به اهداف سازمانی می­ شود (شادکام و هاشمی، ۱۳۸۸).
عملکرد سازمانی به تمامی موفقیت­های سازمان که از طریق فروش، دارایی، سود، ارزش بازاری و ارزش دفتری اندازه گیری می­ شود، اشاره دارد (بیگی و فطرس، ۱۳۸۸). در فرهنگ لغت حییم، واژه عملکرد به معنی اجرا، انجام، نمایش، کاربرجسته ترجمه شده است. از واژه عملکرد تعاریف زیادی شده است، اما در یک تعریف جامع می توان گفت عملکرد به معنای ساختارها و هم به معنای نتایج است. رفتارها از فرد اجراکننده ناشی شده و عملکرد را از یک مفهوم انتزاعی به عمل تبدیل می­ کند. رفتارها فقط ابزارهایی برای نتایج نیستند، بلکه خود نتیجه به حساب می­آیند و می­توان جدای از نتایج، در مورد آن­ها قضاوت کرد. در واقع، عملکرد نتیجه نهایی فعالیت است. این فعالیت به منظور سنجش عملکرد بر اساس اهداف قبلی ارزیابی می­ شود. همچنین عملکرد، نتیجه واقعی و قابل اندازه ­گیری تلاش است. اگرچه تلاش منجر به عملکرد می­گردد ولی این دو را نمی­ توان با یکدیگر برابر دانست و میان این دو تفاوت فاحشی وجود دارد (بیگ­زاد، علایی و اسکندری، ۱۳۸۹). عملکرد مشتری به عنوان عملکردی مفهوم­سازی می­گردد که می ­تواند به وسیله­ روابط مستمر میان مشتری و یک نام و نشان تجاری بیشتر شود. عملکرد مشتری شامل جذب مشتری، نگهداری مشتری، رضایت مشتری، آگاهی از نام ونشان تجاری، تصویر نام ­و نشان تجاری، عملکرد مرتبط با رابطه نام و نشان تجاری و مانند آن می­ شود (لی و دیگران، ۲۰۰۸).
باید گفت که امروزه تجارب و راه­ حل­های سنتی برای مسایل جاری و آینده شرکت­ها راه­گشا نیستند و باید به دنبال راهکارهای جدید بود تا بتوان محصولات را با حداقل هزینه و کیفیت برتر متناسب با نیاز­ها و سلیقه­های مشتری، تولید و عرضه کرد بنابراین ضرورت دارد تا به بررسی عواملی پرداخت که به شرکت­های کوچک و متوسط کمک کند از ظرفیت و توانایی های بالقوه خویش استفاده مطلوب را ببرند تا بتوانند بقای خویش را در محیط متلاطم و آشفته­ی امروز تضمین کرده و بتوانند به پیشرفت خود ادامه دهند. با توجه به اینکه شرکت­های کوچک و متوسط بیشتر از شرکت­های بزرگ به رشد اشتغال کمک می­ کنند و آن­ها در دراز­مدت می­توانند سهم بسیار مهمی از کل اشتغال را به خود اختصاص دهند و همچنین اینکه آن­ها رقابت­پذیری بازار را افزایش داده و از انحصاری شدن امور به وسیله شرکت­های بزرگ جلوگیری می­ کنند لذا دارای اهمیت بسیار زیادی می­باشند. بنابراین، بازارگرایی برای سازمان جهت ایجاد ارزش برای مشتریان حیاتی است و در دنیای رقابتی امروزه موفقیت شرکت­ها در گرو ارتباط داشتن با مشتریان، مقایسه عملکرد خودشان با عملکرد رقبا می­باشد و آن­ها را ملزم به اجرای بازارگرایی برای رسیدن به عملکرد تولیدی برتر و در نهایت رسیدن به اهداف سازمانی می­باشد. هدف از این تحقیق نیز پاسخ به این سوال است که بازارگرایی وتکنولوژی­گرایی (به عنوان ورودی­های موثر بر قابلیت بازاریابی الکترونیکی) تا چه حد بر قابلیت بازاریابی الکترونیکی تاثیر دارند و در نهایت ارائه مدلی به منظور رسیدن به عملکرد مرتبط با مشتری و عملکرد سازمانی است.
۱-۳)­اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
متخصصان و اندیشمندان بازاریابی در طول بیش از سه دهه بر این باور بودند که عملکرد کسب و کار تحت تاثیر بازارگرایی قرار می­گیرد. به اعتقاد نارور و اسلیتر (۱۹۹۰) بازارگرایی قلب تپنده مدیریت و راهبرد بازاریابی مدرن است و کسب و کاری که بازارگرایی­اش را افزایش دهد، عملکرد بازارش را بهبود خواهد بخشید. دستیابی به عملکرد عالی برای یک سازمان در گرو خلق مزیت رقابتی پایدار و ارائه ارزش برتر پایدار برای مشتریان است. این امر سازمان را به ایجاد و حفظ نوعی فرهنگ سازمانی مجاب می­ کند که زمینه بروز رفتار­های ضروری را فراهم می­سازد. بر این اساس می­توان گفت بازار­گرایی فرهنگی سازمانی است که با حداکثر کارایی و اثر­بخشی رفتار­های لازم جهت خلق ارزش برتر برای مشتریان و در نتیجه عملکرد برتر مستمر برای کسب و کار فراهم می­ کند (نارور و اسلیتر، ۱۹۹۰).
هاست[۶] در سال ۱۹۸۶ بیان می­ کند که بازارگرایی در شرایط رقابت از اهمیت بیشتری برخوردار است. در محیط غیر رقابتی شرکت ممکن است دارای عملکرد خوبی باشد، حتی اگر بازارگرا نباشد. زیرا مشتریان با محصولات و خدمات شرکت خو گرفته­اند اما در شرایط رقابت شدید مشتریان گزینه­ های متنوعی برای ارضای نیازها و خواسته­ های خویش دارند. شرکت­هایی که بازارگرا نیستند در محیط رقابتی به سرعت مشتریان خود را از دست می­ دهند (آگوستو و کولهو ،۲۰۰۹)[۷]. کاکس[۸]معتقد است که شرکت­ها باید بیشتر به سمت مشتری­گرایی حرکت کنند، البته نه تنها به این دلیل که این واژه، واژه­ی زیبایی است، بلکه به این دلیل که مشتری­گرایی امروزه به عنوان یک ضرورت و اجبار برای سازمان­ها درآمده است(کاکس ،۲۰۰۰).
قابلیت بازاریابی الکترونیکی نشان دهنده شایستگی شرکت در استفاده از اینترنت و سایر فن آوری­های اطلاعاتی به منظور تسهیل در تعامل با مشتریان است. طبق نظر برودی و همکاران (۲۰۰۲)، تکنولوژی­های بازاریابی الکترونیکی فراتر از تبلیغات) مبتنی بر اینترنت و ارتباطات می­باشد که شامل؛ مدیریت ارتباط با مشتری، فعالیت­های فروش، تحقیقات بازاریابی و برنامه ریزی است (برودی و همکاران،۲۰۰۲).
بنابراین باید گفت که برای شرکت های کوچک و متوسط که هر روز بیش از پیش با یک محیط رقابتی و پیچیده مواجه می شوند، پاسخ­دهی به نیروهای رقابتی، از نظر بقا یافتن بسیار مهم است. شرکت هایی که بتوانند از طریق بازارگرایی، تکنولوژی­گرایی، قابلیت بازاریابی الکترونیکی به مزیت­های رقابتی دست یابند، خواهند توانست گامی موثر در راستای بقای خود و عملکرد بالای سازمانی بردارند.
۱-۴)­اهداف مشخص تحقیق (شامل اهداف کلی، ویژه و کاربردی):
۱-۴-۱)­­اهداف کلی:
هدف کلی از انجام این تحقیق، شناخت تاثیر بازارگرایی­، تکنولوژی­گرایی بر قابلیت بازاریابی الکترونیکی و تاثیر آن بر عملکرد مرتبط با مشتری و عملکرد سازمانی شرکت­های کوچک و متوسط می­باشد.
۱-۴-۲)­­اهداف ویژه:

    1. شناخت تاثیر بازارگرایی بر قابلیت بازاریابی الکترونیکی شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت تاثیر تکنولوژی­گرایی بر قابلیت بازاریابی الکترونیکی شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت نقش محیط رقابتی به عنوان تعدیل کننده رابطه بین بازارگرایی و قابلیت بازاریابی الکترونیکی شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت نقش محیط رقابتی به عنوان تعدیل کننده رابطه بین تکنولوژی­گرایی و قابلیت بازاریابی الکترونیکی شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت نقش قابلیت بازاریابی الکترونیکی بر عملکرد مرتبط با مشتری شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت نقش قابلیت بازاریابی الکترونیکی بر عملکرد سازمانی شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت نقش عملکرد مرتبط با مشتری بر عملکرد سازمانی شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت نقش آشفتگی بازار به عنوان تعدیل کننده رابطه بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد مرتبط با مشتری شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت نقش آشفتگی بازار به عنوان تعدیل کننده رابطه بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد سازمانی شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت نقش شدت رقابت به عنوان تعدیل کننده رابطه بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد مرتبط با مشتری شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.
    1. شناخت نقش شدت رقابت به عنوان تعدیل کننده رابطه بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد سازمانی شرکت­های کوچک و متوسط شهر کرمانشاه.

۱-۴-۳)­­اهداف کاربردی:
هدف این پژوهش بررسی بیشتر در شناخت بازارگرایی و تکنولوژی­گرایی با مبادرت به توسعه قابلیت بازاریابی الکترونیکی برای بهبود عملکرد در شرکت­های کوچک و متوسط می­باشد.
۱-­ ۵)­فرضیات تحقیق

    1. بین بازارگرایی و قابلیت بازاریابی الکترونیکی شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین تکنولوژی­گرایی و قابلیت بازاریابی الکترونیکی شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین محیط رقابتی به عنوان تعدیل کننده رابطه بین بازارگرایی و قابلیت بازاریابی الکترونیکی شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین محیط رقابتی به عنوان تعدیل کننده رابطه بین تکنولوژی­گرایی و قابلیت بازاریابی الکترونیکی شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد مرتبط با مشتری شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد سازمانی شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین عملکرد مرتبط با مشتری و عملکرد سازمانی شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین آشفتگی بازار به عنوان تعدیل کننده رابطه بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد مرتبط با مشتری شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین آشفتگی بازار به عنوان تعدیل کننده رابطه بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد سازمانی شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین شدت رقابت به عنوان تعدیل کننده رابطه بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد مرتبط با مشتری شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
    1. بین شدت رقابت به عنوان تعدیل کننده رابطه بین قابلیت بازاریابی الکترونیکی و عملکرد سازمانی شرکت­های کوچک و متوسط استان کرمانشاه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

۱- ۶)­­کاربرد تحقیق

    1. مدیران و سیاستگذاران شرکت­های صنایع کوچک در استان کرمانشاه،
    1. اتاق صنایع و معادن،
  1. مدیران و تصمیم گیرندگان ارشد صنعت
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:40:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم