کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب

 



در ماده بعد همین قانون آمده است:” هرگاه دو نفر بر اثر برخورد بی واسطه با یکدیگر کشته شوند یا آسیب ببینند چنانچه میزان تأثیر آن ها در برخورد مساوی باشد ‌در مورد جنایت شبه عمدی نصف دیه هر کدام از مال دیگری و ‌در مورد خطای محض نصف دیه هر کدام به وسیله عاقله دیگری پرداخت می شود و اگر تنها یکی از آن ها کشته شوند یا آسیب ببینند حسب مورد عاقله یا خود مرتکب نصف دیه را باید به مجنی علیه یا اولیای دم او بپردازد” ماده فوق بر گرفته از ماده ۳۳۴ [۴۳۹]و ۳۳۵[۴۴۰] قانون مجازات سابق است.

شباهت موجود در این مواد این است که درصورت تصادم دو نفر با هم برخورد کننده یا عاقله ی او ضامن محسوب می‌گردد. اما تفاوت این مواد در این است که در قانون سابق قانون‌گذار حکم به تساوی مسئولیت طرفین به طور مطلق داده است هرچند تأثیر آن ها متفاوت باشد .در حالی که در قانون جدید قانون‌گذار از قید” میزان تأثیر آن ها در برخورد مساوی باشد” استفاده ‌کرده‌است که بیانگر آن است که شرط تساوی در مسئولیت، تساوی در تأثیر است و میزان تأثیر توسط قانون‌گذار مدنظر قرار گرفته است. البته باید گفت به نظر می‌رسد قید بیان شده در ماده خصوصیتی ندارد و می توان از آن وحدت ملاک گرفت و در مواردی نیز که میزان تأثیر عوامل دخیل در حادثه متفاوت است میزان مسئولیت را بر حسب تأثیر تقسیم نمود.

با بررسی و جمع مواد یاد شده ‌به این نتیجه می‌رسیم که معیار تقسیم مسئولیت در این نظریه میزان مشارکت و درجه تأثیر هریک از اسباب در تحقق خسارت است. ‌بنابرین‏ چنانچه تأثیر رفتار اسباب در تحقق زیان متفاوت و دارای شدت و ضعف باشد باید هریک را بر اساس تأثیری که داشته است مسئول جبران خسارت دانست.

در بیان معایب و مزایای این نظریه می توان گفت این روش از یک طرف کاملاً منطبق با مبانی حقوقی ایران است زیرا در این نظریه مطابق با اصل شخصی بودن مسئولیت، هریک از اسباب به نسبت تأثیری که در وقوع تلف داشته اند مسئول خواهند بود و از طرف دیگر اعمال نمودن این روش سازگار با عدالت است ‌به این دلیل که در آن در جایی که میزان تأثیر اسباب معلوم است مسئولیت به طور عادلانه میان تمام اسباب تقسیم می‌گردد. اما ایراد وارد بر این نظریه آن است که دادگاه باید میزان تأثیر هریک از اسباب را مشخص نماید و سپس مطابق با آن مسئولیت را بین اسباب تقسیم کند اما این نظریه هیچ گونه معیار و ضابطه ی ثابت و معینی برای تعیین میزان تأثیر اسباب به دست نمی دهد و با توجه ‌به این که در عمل تشخیص و تعیین میزان تأثیر هریک از اسباب متعدد به نحو دقیق مقدور نیست،تجویز تقسیم مسئولیت به نسبت تأثیر منجر به حاکم شدن سلیقه کارشناسان در این مورد و بروز اشتباهاتی در خصوص تعیین تأثیر فعل هریک از اسباب می‌گردد ‌بنابرین‏ باید گفت نظریه تقسیم مسئولیت به نسبت تأثیر نیز در حقوق ایران محکوم به رد است.

بند دوم: اجتماع طولی اسباب

در صورتی که در یک حادثه عوامل متعدد به شکل طولی و با تقدم و تأخر زمانی دخالت داشته باشند باید بررسی نمود که از بین اسباب دخیل درحادثه کدامیک از دیدگاه عرف سبب ورود خسارت به شمار می‌روند.[۴۴۱] مثلاً راننده ای در اثر بی مبالاتی خود موجب انحراف اتومبیل مقابل و در نتیجه تصادم آن با عابری شده و او را مجروح می‌سازد مجنی علیه بعد از انتقال به بیمارستان در اثر آتش سوزی اتفاقی به شدت صدمه دیده و می میرد در این حادثه تشخیص اینکه کدام یک از عوامل مسئول جبران خسارت و وقوع حادثه است کار بسیار پیچیده و دشواری است که موجب بروز اختلاف در بین فقها و حقوق ‌دانان و مطرح شدن نظرات متعدد از جانب آن ها شده است که در ابتدا نظرات مطرح شده را بیان می‌کنیم، سپس آن ها را مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد.

الف) نظریه سبب مقدم در تأثیر

نظریه ای که در فقه اسلام به صورت یک نظریه غالب مطرح گردید و سپس به عنوان یک معیار و مبنا به قانون مجازات اسلامی ایران راه یافت نظریه سبب مقدم در تأثیر است. مشهور فقها بر این باورند که هرگاه دو یا چند سبب در طول هم خسارتی را به وجود آورند به نحوی که دخالت و تأثیر هریک از آنان در ورود ضرر به طور همزمان نباشد باید تنها سببی که تأثیر کار او مقدم بر اسباب دیگر است مسئول جبران خسارت شناخته شود. ‌بنابرین‏ چنانچه فردی چاهی را در محل رفت و آمد مردم حفر نماید و شخص دیگری سنگی در کنار آن قرار دهد و عابری در اثر برخورد با سنگ به درون چاه سقوط نماید قرار دهنده سنگ سبب اصلی و ضامن است تا زمانی که فاعل دارای اراده و اختیاری میان سبب و ورود خسارت واسطه نشود[۴۴۲] زیرا سنگ موجب لغزش عابر و افتادن او در چاه شده است و نسبت به سایر اسباب زودتر تأثیر گذاشته است.[۴۴۳]

فقها تصریح نموده اند که آنچه تا کنون بیان شد در مواردی است که هردو سبب در ارتکاب فعل عدوان داشته باشند اما در جایی که عمل یکی از اسباب مجاز و عمل دیگری غیر مجاز باشد فقط متعدی ضامن است برای نمونه هرگاه شخصی در ملک خود چاهی را حفر کند و دیگری بدون مجوز قانونی سنگی را درکنار آن قرار دهد قراردهنده سنگ ضامن است و بالعکس درموارد ی که شخصی ‌در ملک متعلق به دیگری چاهی را حفر می‌کند و مالک در دهانه آن سنگی قرار می‌دهد حافر چاه ضامن است.[۴۴۴]

در توجیه این نظریه برخی ادعا کرده‌اند در مواردی که دو سبب در تلف مؤثرند عرف تلف را به سببی مستند می‌داند که زودتر تأثیر می‌گذارد و سبب دوم به منزله شرطی است برای اثر گذاشتن سبب نخست. ‌بنابرین‏ در مثال چاه و سنگ، چاه شرطی است که اگر وجود نداشت برخورد با سنگ موجب مرگ نمی شد.[۴۴۵]

بعضی نیز در مقام مقایسه برآمده اند و معتقدند که قرار دهنده سنگ به مانند مباشری است که دیگری را به درون چاه می افکند و در نتیجه سبب مقدم را در حکم مباشر می دانند.[۴۴۶] همان طوری که اگر کسی بدون مجوز قانونی چاهی را بکند و دیگری شخص ثالثی را در آن بیندازد فقط کسی که مجنی علیه را انداخته ضامن است. زیرا فرد دوم با انداختن شخص در درون چاه رابطه بین حافر و جنایت را قطع نموده است.[۴۴۷]

گروه دیگری از فقها در توجیه نظریه سبب مقدم در تأثیر به اصل استصحاب استناد نموده اند زیرا بر این عقیده اند که به محض اینکه مجنی علیه به سنگ برخورد می‌کند به یقین واضع سنگ ضامن است اما در ضامن بودن حافر چاه شک و تردید وجود دارد به همین خاطر با تکیه بر این اصل به ضمان واضع سنگ حکم می‌کنند و آن را بر سبب دیگر ترجیح می‌دهند.[۴۴۸] آیت الله خویی نیز استصحاب را تنها دلیل فقها درباره عقیده خود مبنی بر ضمان سبب مقدم در تأثیر بیان نموده است.[۴۴۹] نظرات مطرح شده در توجیه نظریه سبب مقدم در تأثیر مورد انتقاد قرار گرفته شده است:

۱- این ادعا که عرف تلف را مستند به شخصی می‌داند که زودتر تأثیر می‌گذارد قابل قبول نیست زیرا ضامن دانستن سبب مقدم در تأثیر در تمام موارد از نظر عرف فاقد هر گونه دلیل موجه می‌باشد. خصوصاًً در فرضی که هر دو سبب قصد ایراد خسارت را دارند، مسئول دانستن سبب مقدم در تأثیر و بری دانستن سایر اسباب از هر گونه مسئولیتی خلاف انصاف و عدالت است.[۴۵۰] مثلاً در فرضی که یک کارگر بی مبالات سیگار روشن خود را به دریاچه آلوده به مواد سوختنی می اندازد و موجب بروز حادثه می شود نمی توان گفت فقط کارگر به عنوان سبب مقدم در تأثیر مسئول است و فردی که مسبب آلودگی دریاچه بوده است در تحقق تلف هیچ گونه دخالتی نداشته و فاقد هر گونه مسئولیتی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 09:45:00 ب.ظ ]




۱٫ آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم أن تبروهم وتقسطوا إلیهم إن الله یحب المقسطین».[۱۲۴]

در این آیه خداوند به مؤمنان می‌فرماید: خدا شما را از نیکی (احسان) و قسط (عدل) به کسانی که با شما در امر دین‌تان نجنگیده‌اید و شما را از شهر و دیارتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد. به قول صاحب جواهر تنها مفاد این آیه برای برانگیختن مردم به احسان به چنین غیرمسلمانانی کافی است.[۱۲۵]

باید توجه داشت که عدم تعلق نهی بر احسان و نیکی ‌به این افراد به معنای عدم وجود ثواب و پسندیده نبودن آن نیست (در صورتی که بگوییم این آیه صرفاً عدم وجود نهی از این عمل را می‌فهماند)، بلکه پسندیده بودن این عمل از عموم روایاتی که افراد را به احسان و نیکی به یکدیگر ترغیب می‌کند استفاده می‌شود.

شایان ذکر است که بر طبق مفهوم این آیه و صراحت آیه بعد، با کفاری که با مسلمانان سر جنگ دارند به گونه دیگری رفتار می‌شود. البته اسلام در جنگ نیز رعایت اصول انسانی و حقوق حاکم بر جنگ و رفتار با دشمن را لازم می‌داند.

۲٫ آیه شریفه «إن الله یأمر بالعدل و الإحسان».[۱۲۶]

عموم این آیه و آیاتی از این قبیل که به احسان دستور داده‌اند، غیر مسلمانان را نیز در بر می‌گیرند. این اصل در کلیه روابط انسان با دیگران- روابط اجتماعی یا روابط خانوادگی- و همچنین ‌در مورد همه افراد – چه مسلمان و چه غیر مسلمان- قابل اجراست. علاوه بر این که در روابط حکومت با غیر مسلمانان نیز این اصل از قواعد مبنایی فیمابین محسوب می‌شود.

۳٫ روایاتی که احسان و نیکی به انسان‌ها را فارغ از دین و مرامشان تشویق ‌کرده‌است، از جمله:

امام صادق (ع) می‌فرماید:

قال الله عزوجل: الخلق عیالی فأحبّهم ألی ألطفهم بهم و أسعاهم فی حوائجهم.[۱۲۷]

علی بن ابی طالب (ع) نیز فرموده‌اند:

المحسن من عمّ الناس بالأحسان.[۱۲۸]

و نیز:

أبذل معروفک للناس کافّه فإن فضیله فعل المعروف لا یعدلها عندالله سبحانه شیء.[۱۲۹]

پیامبر اکرم (ص) نیز فرموده‌اند:

لکلّ کبدٍ حرّاء أجر.[۱۳۰]

همه این روایات بر این نکته دلالت دارند که نیکی و احسان به انسان‌ها بدون توجه به دین و مسلک‌شان امری پسندیده است وبه علاوه افراد را به نیکی به یکدیگر نیز تشویق ‌کرده‌است.

۴٫ روایاتی که ‌در مورد نیکی به اهل کتاب و اهل ذمه وارد شده است، به ویژه روایاتی که وقف، صدقه، هبه، وصیت و … به نفع اهل کتاب را جایز دانسته است. این روایات در جمع با روایاتی که استحباب مطلق وقف، صدقه، هبه و … را ذکر کرده‌اند دلالت بر پسندیده بودن نیکی به اهل کتاب می‌کند. مستند فقها بر جواز این گونه اعمال نیک از مسلمانان نیز همین روایات است، حتی برخی از فقها وجود قصد قربت در این اعمال را صحیح دانسته‌اند، چرا که امری مشروع است و قصد قربت در امر مشروع صحیح است.[۱۳۱]

امام صادق (ع) به اسحاق بن عمار فرموده‌اند:

این اسحاق … چنان چه فردی یهودی با تو همنشی شد به خوبی از وی همنشینی کن.[۱۳۲]

۵٫ تألیف قلوب یکی از راه‌های دعوت افراد غیر مسلمان به دین اسلام متمایل کردن قلب‌های آنان به اسلام است و بهترین راه برای رسیدن ‌به این امر، احسان و نیکی به آنان است. این نیکی به خصوص در شکل مادی آن به اندازه‌ای مورد توجه شرع مقدس اسلام است که سهمی از زکات واجب بر مسمانان را ‌به این امر اختصاص داده که در اصطلاح ‌به این امر «تألیف قلوب» گفته می‌شود. پیش از این به طور مفصل در این باره بحث کردیم.

خلاصه این که کمک‌ها و مساعدت‌های مالی که باعث جلب افراد به اسلام و یا تمایل آن‌ ها به اسلام می‌شود، نه تنها مجاز است، بلکه از امور پسندیده‌ای محسوب می‌شود که بزرگان دین به آن همت می‌گماشتند و به انجام دادن آن توصیه می‌کردند.

سیره پیامبر و اهل بیت (ع) در احسان به غیر مسلمانان

پیامبر و اهل بیت (ع) در جامعه اسلامی خواه ناخواه با غیر مسلمانانی معاشرت ‌داشته‌اند؛ سؤالی که مطرح است این که رفتار آن بزرگواران با غیر مسلمانان چگونه بوده است. با عنایت به منابع تاریخی روشن می‌شود که احترام به افراد و شخصیت انسانی آنان مورد توجه معصومین (ع) بوده است، چون کفاری که در جامعه اسلامی زندگی می‌کردند تحت ذمه و تبعیت حکومت بودند و حکومت موظف به تأمین امنیت جانی، مالی و … آنان در جامعه بود که لازمه رعایت این حقوق، نیکی و احسان در حق آنان است. به علاوه آن حضرات علاوه بر رعایت این حقوق، در برخورد با معاندانی که به ناسزاگویی و استهزای آن‌ ها می‌پرداختند، به نیکی و احسان رفتار می‌کردند؛ برای مثال پیامبر در پاسخ یهودیانی که به ایشان می‌گفتند «السام علیکم» (مرگ بر شما)، تنها می‌فرمود: «علیکم» (بر شما).[۱۳۳] همچنین در تاریخ است که پیامبر به احترام تشییع جنازه فردی یهودی از کنار ایشان، به پا خاستند و چون اصحاب گفتند که این جنازه فردی یهودی بود. آن حضرت فرمودند: «آیا جنازه انسانی نبود».[۱۳۴] ‌در مورد اول، پیامبر عفو و اغماض را که یکی از مصادیق احسان است در عوض غضب و عکس‌العمل جدی با یهودیان پیشه خود ساخت و ‌در مورد دوم، احترام به جنازه یک فرد از آن ر که انسان بوده، عملی نیک محسوب می‌شود.

یکی دیگر از مصادیق احسان، غذا دادن به فقرا و نیازمندان و سیراب کردن آنان است. در قرآن در وصف اهل بیت پیامبر آمده است: «و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و أسیراً».[۱۳۵] شأن نزول آیه این بوده که از کفار و مشرکان اسیرانی در مدینه بودند، با این که مسلمان شدن اسرا یقینی نبود، با این حال اهل بیت پیامبر غذای مورد احتیاج خود را نخورده، به وی دادند.[۱۳۶] همچنین روایت شده که امام صادق (ع) در سفری به همراه اصحابشان به فردی مسیحی برخوردند که از تشنگی ضعف بر او مستولی شده بود. حضرت به یاران خود دستور دادند که به او آب بدهند. یاران به حضرت گفتند که او مسیحی است! اما امام بر آب دادن به او تأکید کرد و آنان وادار شدند به آن فرد آب بدهند.[۱۳۷]

یکی دیگر از مصادیق احسان و نیکی، رعایت حقوق افراد در زندگی اجتماعی است، چرا که به فرموده امام سجاد (ع) افراد بر یکدیگر حقوقی دارند: حق همسایه بر همسایه، حق همسفر، حق معلم و شاگرد بر یکدیگر، حق ناصح و مشورت کننده، حق حاکم و رعیت و حقوق دیگری که ممکن است افراد در زندگی اجتماعی بر یکدیگر داشته باشند. رعایت همه این حقوق از مصادیق و موارد احسان و نیکی به شمار می‌رود که در سیره اهل بیت به فراوانی یافت می‌شود.

در تاریخ می‌خوانیم که علی (ع) با فردی یهودی در مسیری همسفر بودند. به جایی رسیدند که مسیرشان از یکدیگر جدا می‌شد. علی (ع) اندکی آن فرد را در مسیرش همراهی کردند. حضرت در پاسخ او که از علت همراهی امام سؤال کرده بود فرمود: حقی که تو در این سفر بر من داشتی، اقتضا کرد که مسافتی تو را همراهی کنم و حق همسفر را ادا نمایم. او پس از مشاهده این اخلاق نیک به خصوص بعد از این که دریافت که وی خلیفه مسلمانان بوده، با مطالعه بیشتر درباره اسلام، مسلمان شد و از یاران نزدیک علی (ع) گشت.[۱۳۸]

نکته جالبی که ائمه اطهار (ع) درباره مراوده با افراد تذکر می‌دادند این بود که از افرادی که همراه و دوست شما هستند تفتیش عقاید نکنید. در این باره امام صادق (ع) می‌فرماید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:45:00 ب.ظ ]




استرس یا تنیدگی والدینی مادران که در این تحقیق به کار رفته- شامل یک برداشت مادرانه درمورد اینکه تغییرات ونیازهای مرتبط با نقش مادری فراتر از امکانات موجود برای حل وفصل این نیازهاست واحساسات مادران نسبت ‌به این برداشت می‌باشد(مالسو ۲۰۰۲، به نقل از حلاج باشی،۱۳۸۸).

تحقیقاتی که تعامل بین استرس والدینی و مشکلات رفتاری کودکان را بررسی کرده‌اند، نشان می‌دهند که استرس والدینی و مشکلات رفتاری کودکان، سوابق وپیامدهای یکدیگر هستند(نیس سی ال، گرین اس ای، باکر بی ال[۲]، ۲۰۱۲)، در نتیجه اثر متقابل فزاینده ای در طول زمان دارند وکودکان با مشکلات رفتاری به میزان زیادی تغییرات استرس والدینی را پیش‌بینی می‌کند(سلم ام.،کریستفرسن ام.[۳]،۲۰۱۱).

در پژوهش اولینا ویدیولین(۲۰۱۳)، بین استرس والدینی مادری ومشکلات فرزندان ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، ‌به این معنا که مداخله سازمان یافته برای مادران از افزایش مشکلات برونریزی رفتار فرزندان جلوگیری می‌کند.

با توجه به اینکه رفتارهای پرخاشگرانه یکی از مشکلات اجتماعی مهم واساسی در هرجامعه ای است و به علت اهمیت این رفتار در دوران کودکی وبخصوص در دوران نوجوانی به آن بیشتر توجه می شود(لابروهای، ۱۹۹۷، به نقل از پاکاسلاهتی[۴]، ۲۰۰۰) واینکه ماش و جانسن[۵](۱۹۹۰)، نشان می‌دهند که استرس تعامل والد – کودک ممکن است از ترکیب ویژگی‌های کودکان سخت و ادراک والدین ایجاد شود واین احساسات منفی محدود کردن والدین در توانایی کنترل احساسات خود (هنگام تعامل با فرزندان)، منجر به استراتژیهای فرزند پروری بی اثر(به عنوان مثال نظم و انضباط شدیدتر) می شود، [واز انجا که] بر اساس نظریه شناختی، فرایندهایی مانند ادراک فرد از رویدادها، تفسیر ها واستنباط ها از عوامل اصلی ایجاد کننده ی هر گونه رفتار از جمله رفتار پرخاشگرانه است(فونتاین،۲۰۰۶).

‌بنابرین‏ لازم است با آموزش مداخله ای درفرزندان تأثیر آن را ‌بر استرس والدینی مادران و پرخاشگری نوجوانان بررسی کرد.

بر طبق پژوهش‌هایی که توسط سیاروچی، چان وسیپوتی[۶](۲۰۰۱) انجام شده است کنترل ضعیف هیجانات نا خوشایند در افرادی که از خودکنترلی هیجانی پایینی برخوردارند، موجب عدم سازگاری و انطباق ضعیف تر آنان خواهد شد. همچنین افراد با خلق گرم(پرحرارت یا تندخو) به طور مزمنی هیجاناتشان را به شدت و به صورت عمیق تجربه می‌کنند، نسبت به افراد دیگر به صورت شدید تری واکنش نشان می‌دهند و این حالت خلقی خود را به مدت بیشتری نگه می دارند، زیرا این افراد به علت اجتناب از سبک‌های مواجهه و کنار آمدن می‌توانند دچار ناسازگاری اجتماعی شوند و بنابر پیشنهاد آنان آموزش خودکنترلی و هوش هیجانی ‌به این افراد در بالا بردن سازگاری آن ها بسیار مؤثر است.

تحقیقات نشان داده است که خودکنترلی بین عناصر تشکیل دهندۀ رخدادهای رفتاری با درنگهای زمانی(به تعویق انداختن کار) پلی برقرارمی کند. در صورتی که بین این رخدادها، پاسخ ها و پیامدها(یعنی بین رخدادهای محیطی ورفتاری که فرد انجام می‌دهد) فاصله ای نباشدیا فاصله کمی باشداحتیاجی به خود کنترلی نخواهد بود. ‌بنابرین‏ سازماندهی در عرض زمان یکی از ویژگی‌های مهم تعریف خودکنترلی است(علیزاده،۱۳۸۴).

رافضی(۱۳۸۲) در مطالعه­ خود ‌به این نتیجه رسید که آموزش خودکنترلی تأثیر زیاد و پایداری روی کاهش پرخاشگری نوجوانان دختر(۱۸-۱۵) ساله دارد به طوری که پس از ۱۰ جلسه گروهی آموزش خودکنترلی میانگین نمرات پرخاشگری در گروه آزمون به میزان قابل ملاحظه ای کاهش یافته بود.

همچنین وینستوک[۷](۲۰۰۹) در پژوهش خود با عنوان “بررسی ارتباط بین توانایی خودکنترلی و نیاز به کنترل دیگران و پرخاشگری(واکنشی[۸] و پیش واکنشی[۹]) بر روی ۶۶۰ نوجوان دختر وپسر نوجوان انجام دادند. یافته های این پژوهش ارتباط منفی را بین نیاز به کنترل دیگران و توانایی خود کنترلی نشان داد. همچنین بین خشونت واکنشی و توانایی پایین خودکنترلی ارتباط نزدیکی وجود دارد. علاوه برآن تأثیر عوامل ژنتیکی و سن نیز بر پرخاشگری و خود کنترلی مشخص شد.

در سال‌های اخیر، نگرانی های گسترده ای ‌در مورد موضوعات مرتبط با پرخاشگری کودکان و نوجوانان در بین والدین، معلمان و دیگر افرادی که با آنان سروکار دارند به وجود آمده است.این موضوعات شامل نقش و تأثیر خشونت اطرافیان بر رفتار نوجوانان، رفتار پرخاشگرانه نوجوانان نسبت به والدین، معلمان ‌و همسالان و زورگویی در مدارس می‌باشد. هرچند نگرانی ‌در مورد خشم وپرخاشگری بیشتر است،اما دلایل موجهی برای خوش بینی هم وجود دارد. چراکه پژوهش‌ها تا کنون اطلاعات زیادی ‌در مورد رفتار پرخاشگرانه و روش های کارآمد مورد استفاده نوجوانان و خانواده ها یشان برای کنترل ومقابله با خشم و پرخاشگری فراهم آورده است(توزنده جانی،۱۳۸۴). در طی بیست سال گذشته، برنامه های کنترل خشم افزایش یافته است(رافضی،۱۳۸۳). طبق تحقیقات خارجی مثل وینستوک(۲۰۰۹)، وغیره وتحقیقات داخلی رافضی(۱۳۸۳) و… مشخص می شود که آموزش خودکنترلی بر کاهش پرخاشگری مؤثر است وهمچنین با توجه به پژوهش‌های مختلف که نشان می‌دهد مشکلات رفتاری فرزندان مثل پرخاشگری می‌تواند در تنیدگی والدینی اثرگذار باشد، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش خودکنترلی در پرخاشگری نوجوانان واسترس والدینی انجام شده است.

اهمیت وضرورت موضوع

از جمله ضرورت‌های این پژوهش را می توان عدم انجام بررسی که به موضوع تأثیرآموزش خود کنترلی بر پرخاشگری نوجوانان و استرس والدینی پرداخته باشد، اشاره کرد.

خشم وپرخاشگری هیجانهای جهان شمولی هستند که در همه فرهنگ‌ها دیده می‌شوند(صادقی و همکاران،۱۳۸۱). بیشترین بروز پرخاشگری درمیان نوجوانان اتفاق می افتد ‌به این دلیل به اینگونه رفتارها در دوران کودکی و به خصوص در دوران نوجوانی بیشتر توجه می شود(حاجتی،۱۳۸۷).

یکی از عوامل مرتبط با ویژگی‌های درونی خانواده که می‌تواند استرس والدینی ایجاد کند مشکلات رفتاری عاطفی کودکان است. به طوری که پژوهش‌ها نشان می‌دهند شدت اختلال رفتاری کودک ویژگی مهم موقعیت استرس زا محسوب می شود(اناستوفیولس[۱۰] آ.دی.. همکاران، ۱۹۹۲).

بسیاری از محققان براین عقیده اند که بهزیستی والدین وفرزندان آنان تحت تأثیر تنیدگی والدینی است(آبیدین۱۹۹۰،کرنیک وگرینبرگ[۱۱]،۱۹۹۰،به نقل ازسندرا پیپ و همکاران[۱۲]،۲۰۰۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:45:00 ب.ظ ]




انسان باید خود ‌را بشناسد جمله ای معروف از (سقراط )که بیانگر زمینه‌های تاریخی فلسفی مقوله هویت است .مواجهه با چنین جمله ای در یونان باستان گویای مسائل مهمی‌ است . اولین نکته ای که این جمله را روشن می‌ کند حیات فرا تاریخی مفهومی‌ مانند هویت است که به علت ماهیت مستقل آن از زمان وتاریخ توانسته است دارای وجودی مستمر در اعصار باشد .در فرهنگ (عمید )هویت چنین تعریف شده است :هویت یعنی حقیقت شی یا شخصی که مشتمل بر صفات جوهر او باشد .هویت در لغت به معنای شخصیت ذات هستی وجود ‌و منسوب به (هو ) است (آقابخشی، ۱۳۹۲).

از نظر لغوی واژه هویت به در معنی ظاهراً متناقض به کار می‌ روند: ۱٫ همسانی ویک نواختی مطلق ۲٫ تمایز اگر چه این دو معنا متضادند، ولی به دوجنبه اصلی هویت جنبه اجتماعی وجنبه شخصی ‌و فردی معطوف هستند. بیشتر روانشناسان و نظریه پردازان شخصیت پیش از اریکسون هویت را در ابتدا امری فردی و شخصی می‌دانستند (هرچند ایشان هویت اجتماعی را هم انکار نمی‌ کردند ) از دیدگاه این نظریه پردازان هویت احساسی تمایز ،تداوم و استقلال شخصی نامیده می‌شود (جاکو[۶۱]،۲۰۱۲).

اریکسون[۶۲] به عنوان اولین نظریه پرداز مهم هویت آن را به صورت یک احساس نسبتآ پایدار از یگانگی خود تعریف می‌ کند بعضی علی رغم تغیر رفتارها،افکار و احساسات برداشت یک فرد از خود همواره مشابه است.علاوه بر این او می‌ گوید این احساس که ما چه کسی هستیم باید با نگرشی که دیگران نسبت به ما دارند نسبتآ همخوان باشد این مسآله بر اعتقاد داریکسون در اهمیت رابطه بین فرد و جامعه تآکید دارد در اینجا است که نخستین تفاوت‌های نظریه ای اریکسون با دیگران که هویت را امری فردی می‌ دانستند آغاز می‌ گردد (بیابانگرد ،۱۳۹۱).

از نظر اریکسون آنچه هویت من نامیده می‌شود آن جنبه از (من) است که پس از ایجاد بحران –روانی اجتماعی گذر از کودکی به بزرگسالی به بررسی انتخاب و وحدت بخشیدن به تصاویر خود با توجه به فضای عقیدتی خاص دوره جوانی می‌ پردازد.اریکسون [۶۳]در سال ۱۹۸۱ م.(هویت من)را مبنی بر چند چیز تعریف کرد.

الف: هویت بر تلفیق بین گذشته و آینده جهت تقویت حس یکپارچگی دلالت دارد.

ج: پاسخ به سوال هویت با ارزیابی منطقی ازخود داده می‌شود که این ارزیابی با ملاحضه ی فرهنگ به ویژه عقاید و انتظاراتی که جامعه از فرد دارد صورت می‌ گیرد.

د: هویت فرایند یک پارچه سازی ‌در مورد پرسش قرار دادن پیرامون حوزه های اساسی به خصوص حرفه آتی جنسیت عقاید سیاسی و مذهبی است که در نتیجه آن تعهدی قابل انعطاف اما دیر پا در حوزه های یادشده به وجود می‌ آید.این تعهد از جنبه عینی تعامل مؤثر فرد با جامعه و از جنبه ها ذهنی حس اساسی وظیفه شناسی و وفاداری را ضمانت می‌ کند (غفاری، ۱۳۸۸).

از دیدگاه اریکسون نوجوانان برای ساختن هویت خود در یک زمان با دو گروه از امور درگیر است از سوی باید با تغییرات فیزیولوژیکی و شناختی خود سازگار شود و از سوی دیگر ناگزیر از سازگاری با نظام‌های بیرونی است از این رو تشکیل هویت در نوجوان شامل سه امر اساسی است. ۱: نوجوان احساس ثبات و تداوم کند یعنی درک کند که در طول زمان همان شخصی است که قبلآ بوده است.۲: افراد جامعه و دیگران او را شخصی با ثبات بشناسند یعنی نوجوان باید بتواند تصویر با ثباتی از خود به محیط ارائه دهد.۳: او باید بر اساس شواهد عینی و اطلاعات ملموسی که از محیط دریافت می‌ کند به ثبات شخصیت خود و تداوم آن اطمینان پیدا کند (ربانی ،۱۳۹۲).

پس از اریکسون (مارسیا،۲۰۰۹ )طرح عقلانی کردن شکل گیری هویت اریکسون را از طریق فرایند مصاحبه قابل بهره برداری نمود این فرایند بر دو چیز متمرکز بود.

۱:بحرانی که در آن فرد امکانات و انتخاب‌های دیگر را کشف می‌ کند .

۲:تعهدی که در آن افراد یک هویت بخصوص را سرمایه گذاری می‌ کنند.(هانسبرگر[۶۴]و همکاران،۲۰۰۹ )وی با انطباق بر دو معیار کاوشگری و تعهد و با سه حوزه عملکرد کلی یعنی شغل ایدئولوژی و ارزش‌های بین شخصی روشی را برای سنجش منزلت‌های هویتی من به وجود آورده(مارسیا) منزلت‌های هویتی را اینطور نام گذاری کرد .هویت دنباله رو،هویت سردرگم،هویت بحران زد و هویت یافتگی.افراد هویت یافته بحران اکتشاف را تجربه کرد.آن دو از این طریق تعهدات راسخ و محکمی‌ برایشان پدید آمده است.افراد دارای هویت بحران زده در حال تجربه کردن بحران هویت و اکتشاف هستند ولی تعهدی از آن برایشان حاصل نشده است فرد دارای هویت دنباله دار و به هویتی متعهد است که حاصل تجربه بحران ها و اکتشافات همراه است که حاصل تجربه بحران ها و اکتشافات همراه آن است و همواره در پی الگوست و نهایتآ افراد دارای هویت سردرگم که تعهدات مستحکم هویتی ندارند به گونه ای فعال در حال کشت و درک چنین تعهداتی نیستند ‌به این ترتیب از میان این چهار منزلت هویتی،منزلت سردرگم و دنباله رو در کمترین سطح توسعه یافتگی قرار دارند و نسبتآ نابالغ اند و هویت بحران زده شرایط میانه ای دارد و نشانگر حرکت‌های به سمت منزلت‌های پخته تری مانند هویت یافتگی است.(هانسبرگ و همکاران،۲۰۰۸ )ساختارگرایان نظریه پردازان دیگری بودند که هویت را به عنوان ساختار خود عبارت از یک سازمان پویا خود ساخته و درونی از توانایی ها،باورها و تاریخچه فردی در نظر گرفتتند.تحول این ساختار زمانی است که افراد نسبت به یگانگی شان و شباهتشان به دیگران و نقاط قوت و ضعف خود در روش هایی که در جهان اتخاذ می‌ کنند آگاه تر باشند و رشد کمتر آن زمانی است که افراد درباره تمایزشان از دیگران دچار اغتشاش باشند و برای ارزشیابی خودشان بیشتر بر منابع بیرونی تکیه نمایند ساختار گرایان ویژگی‌های رفتاری فردی را که هویت روشنی دارند شامل ۱٫ خودپنداره قوی –روشنی اهداف–آسیب پذیری اندک–پذیرش خود–قدرت تصمیم گیری بدون تزلزل–احساس مسولیت در برابر زندگی می‌ باشد از سوی دیگر دیدگاهای غیر ساختاری نیز مانند پست مدرنیسم وسازه گرایی اجتماعی وجود دارد که بر خلاف دیدگاهای ساختگرا هویت را مفهوم ثابتی نمی‌ دانند بلکه معتقدند که هویت نشان دهنده کثرت وپیچیدگی طبیعی انسان است از نظر ایشان افراد هویت واحدی ندارند بلکه دارای هویت‌های چند گانه هستند وهویتشان در تعاملات اجتماعی شکل می‌ گیرد وهمواره در حال شکل گیری مجدد است ‌بنابرین‏ هویت افراد در تعاملات اجتماعی وهم چنین در فرایند درمان قابلیت تغییر دارد (تبریزی و همکاران،۱۳۸۹).

۲-۳-۵- عوامل مؤثر بر شکل گیری هویت :

مجموع این نظریه پردازان با دیدگاهای مختلفی که دارند درعواملی دارای اشتراک اند و در فرایند هویت یابی نوجوان علاوه بر فرهنگ عمومی‌ جامعه نهادهای خانواده ‌و مدرسه را به عنوان تعین کننده ترین نهادهای تشکیل هویت به حساب میآورند برخی دیگر از اشتراکات آن ها را که از عوامل مؤثر در هویت یابی فرد است می‌ توان به شرح ذیل خلاصه نمود (خواجه نوری، ۱۳۹۰).

    1. عوامل شناختی :رشد شناختی تاثیر مهمی‌ بر شکل گیری هویت دارد وقتی که فرد در دوره نوجوانی به مرحله تفکر عملیات صوری می‌رسد امکان بهتری به دست میآورد که هویت آتی خود را ترسیم کند وبه مسائل آن بیندیشد (امیری، ۱۳۹۲).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:45:00 ب.ظ ]




پاکدامن و همکاران (۱۳۹۰) در مطالعه­ ای با عنوان “کیفیت دلبستگی به والدین و نشانه­ های درونی­سازی شدن و برون­سازی شده در نوجوانان: بررسی مقایسه­ ای نقش پدران و مادران” به بررسی رابطۀ کیفیت دلبستگی به والدین به عنوان یک پیش ­بینی­کنندۀ مهم مشکلات رفتاری-هیجانی پرداختند. نتایج نشان داد که دلبستگی بیشتر با والدین رابطۀ منفی با مشکلات رفتاری-هیجانی دارد و همچنین رابطۀ مثبت میان والدین و نوجوانان، شامل اعتماد و ارتباط، رابطۀ منفی معنادار و بیگانگی از والدین، رابطۀ مثبت معناداری با مشکلات رفتاری-هیجانی داشت.

میرفردی و همکاران (۱۳۹۱)، در مقاله­ای با عنوان “بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به وندالیسم (خرابکاری) در بین دانش ­آموزان دبیرستانی شهر یاسوج” از نظریات آنومی و ساختار خانواده، جامعه­پذیری، خرده­فرهنگی و کلارک استفاده کردند. نتایج آزمون پیرسون در این مطالعه حاکی از آن بود که گرایش به خرابکاری با متغیرهای پایگاه اجتماعی اقتصادی، سن، جامعه­پذیری رابطۀ معناداری دارد ولی با متغیر جنسیت رابطۀ معناداری نداشت.

علیوردی نیا و حیدری (۱۳۹۱)، در پژوهشی با عنوان “تبیین کاربست تجربی نظریۀ یادگیری اجتماعی ایکرز در مطالعۀ رفتارهای وندالیستی دانش ­آموزان” نشان دادند که از میان ابعاد متغیر تقویت افتراقی، چهار بُعد عکس­العمل، تشویق، پاداش و موازنۀ تقویت، معنادار بوده و دو بُعد بازدارندگی و هزینه معنی­دار نیستند در این بین، بُعد تشویق و پاداش قوی­ترین پیش ­بینی­کنندۀ رفتار خرابکارانه و بُعد هزینه کمترین قدرت پیش ­بینی­کنندگی را دارند.

اعلمی و همکاران (۱۳۹۱)، در مقاله­ای با عنوان “نقش ابعاد رضایت زناشویی در پیش ­بینی اختلال رفتار مقابله­ای و اختلال سلوک” نشان دادند که مناسبات سالم بین والدین، نقشی تعیین کننده در شکل­ گیری توانایی سازگاری با دیگران در فرزندان دارد. نتایج همچنین نشان داد که مواجهه­های مکرر با تعارض والدین، در سطح درون روانی به اختلالات سلوک و رفتار مقابله­ای در کودکان منجر می­ شود.

دلاور و ابراهیمی (۱۳۹۲)، در مطالعه­ ای تحت عنوان “بررسی نقش عوامل فردی و خانوادگی در اختلال سلوک” ترکیب کمّی پایان نامه­ های انجام شده در حوزۀ عوامل فردی و خانوادگی مؤثر بر اختلال سلوک را مورد پژوهش قرار دادند. نتایج نشان داد که در اندازه ­گیری تفکیکی عوامل، متغیرهای مهارت­ های اجتماعی، مهارت­ های زندگی، احساس گناه، کودکِ کار بودن، پیشرفت تحصیلی، اسناد درونی-بیرونی، توانایی برنامه­ ریزی-سازمان­دهی، توجه به کلاس، وضعیت روانی والدین و رضایت زناشویی، سوء مصرف مواد در والدین و حرمت خود والدین بر اساس استانداردهای کوهن زیاد و معنادار است.

هاشمی و جوکار (۱۳۹۲)، در پژوهشی با عنوان “مدل­یابی علّی تاب­آوری هیجانی: نقش دلبستگی به والدین و همسالان، راهبردهای مقابله­ای و تنظیم شناختی هیجانات” به بررسی نقش واسطه­گری تنظیم عواطف و راهبردهای مقابله­ای در رابطۀ دلبستگی به والدین و همسالان با تاب­آوری هیجانی پرداختند. یافته ­های این پژوهش حاکی از آن بود که دلبستگی به والدین در مقایسه با دلبستگی به همسالان، پیش ­بینی کنندۀ قوی­تری برای تاب­آوری هیجانی هستند.

۲-۴-۲٫ پیشینه در خارج از ایران

زیمباردو (۱۹۶۹)، در دانشگاه شیکاگو، با مطالعه­ ای بوم­شناختی بر روی خرابکاری، خرابکاری را به عنوان مرض جوامع مدرن که با احساس بیگانگی و بی­معنایی مشخص می­ شود، تبیین نمود. وی از اصطلاح غیرفردی شدن برای توصیف موقعیتی که افراد یگانگی خود را از دست می­ دهند استفاده نمود. به اعتقاد زیمباردو، مرض جوامع مدرن، به تحرک زیاد، سریع، بی­هنجاری، رشد و بی­ثباتی جامعه مرتبط است.

سالیوان و سالیوان[۷۰] (۱۹۸۰)، در بررسی­ خود با عنوان “جدایی نوجوانان از والدین” دریافتند که چنانچه دانشجویان مقیم خوابگاه­ها در ارتباط با پدر خود احساس صمیمیت کرده و او را حامی تصور کنند، ممکن است این مسأله بتواند تأثیر مثبت کیفیت رابطۀ پدر بر سازگاری تحصیلی و هیجانی دانشجویان را تبیین نماید. همچنین آن­ها بین مؤلفه­ های دلبستگی والدینی و سازگاری هیجانی دانشجویان ارتباط معنی­داری یافتند.

مک­کوبی و ژاکلین (۱۹۸۰)، در مطالعه­ ای بر روی سنجش دلبستگی کودکان خردسال هر دو جنس به والدین دریافتند که دخترها نسبت به پسرها تمایل بیشتری را برای توجه به پذیرش اجتماعی پیدا نکردند. هرچند آن­ها اشاره ‌می‌کنند که محققانی همچون ادواردز و ویتینگ گزارش داده ­اند که در تعدادی از فرهنگ­ها، پسرها نسبت به دخترها خواستار دلبستگی بیشتری بودند.

لونسترین[۷۱] (۱۹۸۶)، در تحقیقی تحت عنوان “خرابکاری در مدارس”، که روی ۴۷۵ نفر از دانش ­آموزان مدارس انگلستان و آمریکا، با بهره گرفتن از تکنیک پرسشنامه و تحلیل رگرسیون ساده و چند متغیره، انجام داده است، به نتایج زیر دست یافته است: میزان بالای رفتارهای ضد اجتماعی و مخصوصاً خرابکاری در بین دانش­آموزانی که در دارودسته‌های بزهکار[۷۲] عضویت داشته اند، بیشتر از کسانی است که عضو چنین باندهایی نبوده‌اند. به نظر محقق، ساخت خانواده یعنی این که آیا همۀ اعضای خانواده مخصوصاً والدین نقش‌های خود را در خانواده به نحو مطلوب اجرا می‌کنند و یا این که خانواده از‌هم‌گسیخته و نابسامان است، با میزان انجام رفتارهای خرابکارانه ارتباط معنی­داری دارد. سایر نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که عدم وجود پدر در خانواده و یا وجود ناپدری در خانواده، بیش از عدم وجود مادر، در میزان ‌بزهکاری و خرابکاری فرزندان مؤثر است.

آرمسدن و گرینبرگ (۱۹۸۷)، معتقدند مفهوم کیفیت دلبستگی از عناصر متعددی مانند اعتماد متقابل، کیفیت ارتباط و بی اعتنایی هیجانی (بیگانگی) تشکیل شده است که جنبه­ های عاطفی، شناختی و رفتاری دلبستگی بین فرزندان با والدین و همسالانشان را ارزیابی می­ کند. به طوری که عنصر اعتماد متقابل، احساس امنیت افراد را در میزان پاسخدهی والدین و همسالان نسبت به نیازهای هیجانی آن­ها، عنصر کیفیت ارتباط، کمیت و کیفیت ارتباط کلامی و عنصر بیگانگی نیز احساساتِ بی­اعتنایی هیجانی و انزوا را نشان می­دهد

دمور[۷۳] و همکاران (۱۹۸۷)، در “خرابکاری بین دانشجویان دانشگاه­ها”، که در بین دانشجویان ۵۸ دانشگاه و با تعداد ۱۷۲۹ نفر در انگلستان انجام داده‌اند، عقیده دارند که میزان خرابکاری در دانشگاه‌ها نسبت به دبیرستان‌ها نسبتاً کمتر بوده و بین نوع فعالیت‌های خرابکارانه دانشگاه‌ها با مدارس متوسطه، تفاوت چشم‌گیری وجود دارد. به نظر محققین، اعمالی از قبیل نوشتن روی میز و صندلی و دیوارها در دبیرستان‌ها شیوع بیشتری از دانشگاه‌ها دارد و خرابکاری‌های سیاسی و دسته‌جمعی در دانشگاه‌ها میزان بیشتری را نشان می‌دهد. سایر یافته های این پژوهش نشان می‌دهد که اشتغال جوانان به فعالیت‌های دانشگاهی نظیر فعالیت‌های فوق برنامه و ورزشی، عضویت در انجمن‌های مختلف دانشگاهی و مواردی از این قبیل، با رفتارهای خرابکارانۀ دانشجویان، ارتباط معنی‌دار و منفی دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ب.ظ ]