۱٫ آیه شریفه «لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم أن تبروهم وتقسطوا إلیهم إن الله یحب المقسطین».[۱۲۴]

در این آیه خداوند به مؤمنان می‌فرماید: خدا شما را از نیکی (احسان) و قسط (عدل) به کسانی که با شما در امر دین‌تان نجنگیده‌اید و شما را از شهر و دیارتان بیرون نرانده‌اند باز نمی‌دارد. به قول صاحب جواهر تنها مفاد این آیه برای برانگیختن مردم به احسان به چنین غیرمسلمانانی کافی است.[۱۲۵]

باید توجه داشت که عدم تعلق نهی بر احسان و نیکی ‌به این افراد به معنای عدم وجود ثواب و پسندیده نبودن آن نیست (در صورتی که بگوییم این آیه صرفاً عدم وجود نهی از این عمل را می‌فهماند)، بلکه پسندیده بودن این عمل از عموم روایاتی که افراد را به احسان و نیکی به یکدیگر ترغیب می‌کند استفاده می‌شود.

شایان ذکر است که بر طبق مفهوم این آیه و صراحت آیه بعد، با کفاری که با مسلمانان سر جنگ دارند به گونه دیگری رفتار می‌شود. البته اسلام در جنگ نیز رعایت اصول انسانی و حقوق حاکم بر جنگ و رفتار با دشمن را لازم می‌داند.

۲٫ آیه شریفه «إن الله یأمر بالعدل و الإحسان».[۱۲۶]

عموم این آیه و آیاتی از این قبیل که به احسان دستور داده‌اند، غیر مسلمانان را نیز در بر می‌گیرند. این اصل در کلیه روابط انسان با دیگران- روابط اجتماعی یا روابط خانوادگی- و همچنین ‌در مورد همه افراد – چه مسلمان و چه غیر مسلمان- قابل اجراست. علاوه بر این که در روابط حکومت با غیر مسلمانان نیز این اصل از قواعد مبنایی فیمابین محسوب می‌شود.

۳٫ روایاتی که احسان و نیکی به انسان‌ها را فارغ از دین و مرامشان تشویق ‌کرده‌است، از جمله:

امام صادق (ع) می‌فرماید:

قال الله عزوجل: الخلق عیالی فأحبّهم ألی ألطفهم بهم و أسعاهم فی حوائجهم.[۱۲۷]

علی بن ابی طالب (ع) نیز فرموده‌اند:

المحسن من عمّ الناس بالأحسان.[۱۲۸]

و نیز:

أبذل معروفک للناس کافّه فإن فضیله فعل المعروف لا یعدلها عندالله سبحانه شیء.[۱۲۹]

پیامبر اکرم (ص) نیز فرموده‌اند:

لکلّ کبدٍ حرّاء أجر.[۱۳۰]

همه این روایات بر این نکته دلالت دارند که نیکی و احسان به انسان‌ها بدون توجه به دین و مسلک‌شان امری پسندیده است وبه علاوه افراد را به نیکی به یکدیگر نیز تشویق ‌کرده‌است.

۴٫ روایاتی که ‌در مورد نیکی به اهل کتاب و اهل ذمه وارد شده است، به ویژه روایاتی که وقف، صدقه، هبه، وصیت و … به نفع اهل کتاب را جایز دانسته است. این روایات در جمع با روایاتی که استحباب مطلق وقف، صدقه، هبه و … را ذکر کرده‌اند دلالت بر پسندیده بودن نیکی به اهل کتاب می‌کند. مستند فقها بر جواز این گونه اعمال نیک از مسلمانان نیز همین روایات است، حتی برخی از فقها وجود قصد قربت در این اعمال را صحیح دانسته‌اند، چرا که امری مشروع است و قصد قربت در امر مشروع صحیح است.[۱۳۱]

امام صادق (ع) به اسحاق بن عمار فرموده‌اند:

این اسحاق … چنان چه فردی یهودی با تو همنشی شد به خوبی از وی همنشینی کن.[۱۳۲]

۵٫ تألیف قلوب یکی از راه‌های دعوت افراد غیر مسلمان به دین اسلام متمایل کردن قلب‌های آنان به اسلام است و بهترین راه برای رسیدن ‌به این امر، احسان و نیکی به آنان است. این نیکی به خصوص در شکل مادی آن به اندازه‌ای مورد توجه شرع مقدس اسلام است که سهمی از زکات واجب بر مسمانان را ‌به این امر اختصاص داده که در اصطلاح ‌به این امر «تألیف قلوب» گفته می‌شود. پیش از این به طور مفصل در این باره بحث کردیم.

خلاصه این که کمک‌ها و مساعدت‌های مالی که باعث جلب افراد به اسلام و یا تمایل آن‌ ها به اسلام می‌شود، نه تنها مجاز است، بلکه از امور پسندیده‌ای محسوب می‌شود که بزرگان دین به آن همت می‌گماشتند و به انجام دادن آن توصیه می‌کردند.

سیره پیامبر و اهل بیت (ع) در احسان به غیر مسلمانان

پیامبر و اهل بیت (ع) در جامعه اسلامی خواه ناخواه با غیر مسلمانانی معاشرت ‌داشته‌اند؛ سؤالی که مطرح است این که رفتار آن بزرگواران با غیر مسلمانان چگونه بوده است. با عنایت به منابع تاریخی روشن می‌شود که احترام به افراد و شخصیت انسانی آنان مورد توجه معصومین (ع) بوده است، چون کفاری که در جامعه اسلامی زندگی می‌کردند تحت ذمه و تبعیت حکومت بودند و حکومت موظف به تأمین امنیت جانی، مالی و … آنان در جامعه بود که لازمه رعایت این حقوق، نیکی و احسان در حق آنان است. به علاوه آن حضرات علاوه بر رعایت این حقوق، در برخورد با معاندانی که به ناسزاگویی و استهزای آن‌ ها می‌پرداختند، به نیکی و احسان رفتار می‌کردند؛ برای مثال پیامبر در پاسخ یهودیانی که به ایشان می‌گفتند «السام علیکم» (مرگ بر شما)، تنها می‌فرمود: «علیکم» (بر شما).[۱۳۳] همچنین در تاریخ است که پیامبر به احترام تشییع جنازه فردی یهودی از کنار ایشان، به پا خاستند و چون اصحاب گفتند که این جنازه فردی یهودی بود. آن حضرت فرمودند: «آیا جنازه انسانی نبود».[۱۳۴] ‌در مورد اول، پیامبر عفو و اغماض را که یکی از مصادیق احسان است در عوض غضب و عکس‌العمل جدی با یهودیان پیشه خود ساخت و ‌در مورد دوم، احترام به جنازه یک فرد از آن ر که انسان بوده، عملی نیک محسوب می‌شود.

یکی دیگر از مصادیق احسان، غذا دادن به فقرا و نیازمندان و سیراب کردن آنان است. در قرآن در وصف اهل بیت پیامبر آمده است: «و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و أسیراً».[۱۳۵] شأن نزول آیه این بوده که از کفار و مشرکان اسیرانی در مدینه بودند، با این که مسلمان شدن اسرا یقینی نبود، با این حال اهل بیت پیامبر غذای مورد احتیاج خود را نخورده، به وی دادند.[۱۳۶] همچنین روایت شده که امام صادق (ع) در سفری به همراه اصحابشان به فردی مسیحی برخوردند که از تشنگی ضعف بر او مستولی شده بود. حضرت به یاران خود دستور دادند که به او آب بدهند. یاران به حضرت گفتند که او مسیحی است! اما امام بر آب دادن به او تأکید کرد و آنان وادار شدند به آن فرد آب بدهند.[۱۳۷]

یکی دیگر از مصادیق احسان و نیکی، رعایت حقوق افراد در زندگی اجتماعی است، چرا که به فرموده امام سجاد (ع) افراد بر یکدیگر حقوقی دارند: حق همسایه بر همسایه، حق همسفر، حق معلم و شاگرد بر یکدیگر، حق ناصح و مشورت کننده، حق حاکم و رعیت و حقوق دیگری که ممکن است افراد در زندگی اجتماعی بر یکدیگر داشته باشند. رعایت همه این حقوق از مصادیق و موارد احسان و نیکی به شمار می‌رود که در سیره اهل بیت به فراوانی یافت می‌شود.

در تاریخ می‌خوانیم که علی (ع) با فردی یهودی در مسیری همسفر بودند. به جایی رسیدند که مسیرشان از یکدیگر جدا می‌شد. علی (ع) اندکی آن فرد را در مسیرش همراهی کردند. حضرت در پاسخ او که از علت همراهی امام سؤال کرده بود فرمود: حقی که تو در این سفر بر من داشتی، اقتضا کرد که مسافتی تو را همراهی کنم و حق همسفر را ادا نمایم. او پس از مشاهده این اخلاق نیک به خصوص بعد از این که دریافت که وی خلیفه مسلمانان بوده، با مطالعه بیشتر درباره اسلام، مسلمان شد و از یاران نزدیک علی (ع) گشت.[۱۳۸]

نکته جالبی که ائمه اطهار (ع) درباره مراوده با افراد تذکر می‌دادند این بود که از افرادی که همراه و دوست شما هستند تفتیش عقاید نکنید. در این باره امام صادق (ع) می‌فرماید:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...