دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۱-۳-۳-۳) کاهش عملکرد فردی[۹۹] – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۱-۳-۳-۲) نگرش منفی[۹۷]
نگرش منفی به واکنشهای منفی و عیب جویانه به سایر افراد در محیط کار اشاره دارد و نشاندهنده بین فردی بودن فرسودگی شغلی است(فهیم نیا و همکاران،۱۳۹۰: ۱۸) . مارو[۹۸] در بازنگری تعدادی از مطالعات مربوط به فرسودگی معتقد است که مسخ شخصیت معمولاً بعد از خستگی عاطفی روی میدهد و در واقع نوعی پاسخ مستقیم به استرس شغلی است.به عبارت دیگر مسخ شخصیت به پاسخهای غیر احساسی،نامربوط و خشن نسبت به مراجعین(خدمات گیرندگان) و همکاران و… با سندرم فرسودگی احساسات منفی و نگرشهای منفی همراه با سرزنش دیگران اطلاق می شود(پرداختچی و همکاران۱۳۸۸: ۲۸).
۲-۱-۳-۳-۳) کاهش عملکرد فردی[۹۹]
کاهش عملکرد فردی به کاهش احساس شایستگی، کاهش احساس کارآمدی و عدم رضایت از عملکرد فردی اشاره می کند که فرد تمایل دارد تا خود را به طور منفی ارزیابی کند، از خود احساس ناراحتی می کند و از عملکرد خود راضی نیست(فهیم نیا و همکاران،۱۳۹۰: ۱۸).
۲-۱-۳-۴)مراحل فرسودگی شغلی
مراحل پنجگانه فرسودگی شغلی عبارتند از:
-
-
- مرحله ماه عسل[۱۰۰].در این مرحله فرد احساسات شادمانی و سرخوشی ناشی از برخورد با شغل جدید را تجربه می کند. این احساسات عبارتند از: تهییج، اشتیاق،غرور و چالش.وجوه نامطلوب به دو طریق ظهور میکنند و بعد از مدتی نیروی ذخیره شده برای مقابله با نیازهای یک محیط چالشآور،به تدریج به اتمام میرسد.در این مرحله و در جهت مقابله با فشار روانی،بعضی از عادات و شیوه های رفتاری در فرد شکل می گیرند که غالبا برای مقابله با چالشهای بعدی،مفید نیستند.
-
-
- مرحله کمبود سوخت[۱۰۱].در این مرحله،فرد نوعی احساس مبهم زوال،خستگی و گیجی را تجربه می کند.نشانه های این مرحله عبارتند از:نارضایتی شغلی،عدم کارایی،اختلال در خواب و احساس خستگی. نتایج چنین احساساتی نیز واکنش فرار(پرخوری و اعتیاد)است.
-
- مرحله نشانه مزمن[۱۰۲].در این مرحله نشانه های مرضی فیزیولوژیکی بیشتر آشکار میشوند و فرد نیازمند توجه و کمک می شود.نشانه های عادی این مرحله عبارتند از:فرسودگی مزمن،فرسودگی جسمی،خشم و افسردگی .در این مرحله نوعی احساس خستگی و فرسودگی،بر فرد مستولی می شود.
-
- مرحله بحران[۱۰۳].اگر احساسات و نشانه های مرضی مرحله سوم برای مدتی طولانی ادامه پیدا کند،فرد وارد مرحله بحرانی می شود.در این مرحله فرد احساس می کند که بر او ستم رفته است و تمایلات مربوط به بدبینی،شک و تردید نسبت به خود،در او افزایش مییابد. در این مرحله،ممکن است فرد دچار زخم معده،سردرد،دردهای مزمن پشت،فشار خون بالا و کمخوابی شود.ضمناً ممکن است این دردها به صورت حاد نیز جلوهگر شوند.
- مرحله برخورد با دیوار[۱۰۴].این مرحله از نشانگان فشار روانی ناشی از فرسودگی شغلی با به پایان رسیدن نیروی فرد برای سازگاری با محیط کار مشخص می شود و احتمال دارد در این مرحله،فرد شغل خود را از دست بدهد.از طرف دیگر،این احتمال وجود دارد که در این مرحله و با بهبود فرد،بعضی از نشانه های مرضی از بین بروند؛اما این نشانههاتغییرات فیزیولوژیکی دیگری را در فردایجاد میکنند که ممکن است رهایی از آنها،به سادگی انجام نگیرد(ساعتچی،۱۳۸۷: ۳۶و۳۷).
۲-۱-۳-۵)علل ایجاد فرسودگی شغلی
عامل اصلی و اولیه ایجاد فرسودگی کاری عبارت است از اینکه شخص در مدت طولانی تحت فشارهای روانی . عصبی شدید باشد. اما در اینجا باید این نکته را متذکر گردید که علاوه بر عامل مذکور متغیرها و عوامل دیگری نیز در این رابطه نقش اساسی بازی میکنند. برای مثال برخی از شرایط کاری از قبیل اینکه فرد احساس کند تلاش های او بیفایده است و در سازمان فردی ناکارآمد و بیتأثیر است به نظر میرسد در ایجاد فرسودگی کاری سهم عمده و مهمی دارند.
طبق تحقیقات صاحبنظران علوم رفتاری، یکی از مهمترین عوامل مولّد فرسودگی شغلی در سازمان، سبک رهبری خاصی است که توسط سرپرستان سازمان اتخاذ می شود. در این زمینه در مجموع تحقیقات حکایت از این دارد کارکنانی که با سرپرستان دارای ملاحظهکاری کم ، کار میکنند”برای مثال، پایین بودن رفاه و آسایش کارکنان و پایین بودن روابط دوستانه و گرم بین سرپرستان و پرسنل” نسبت به افرادی که رابطه صمیمانهتری را با سرپرستان خود دارند، بیشتر در معرض ابتلا به فرسودگی شغلی قرار دارند.
از بین متغیرهای دیگری که با فرسودگی شغلی در ارتباط است میتوان به وضعیت تأهل افراد اشاره کرد. تحقیقات حکایت از این دارند که موارد کمتری از فرسودگی شغلی در بین اشخاص متأهل نسبت به افراد مجرد گزارش شده است(مستبصری و نجابی،۱۳۸۷: ۵،۶).
عوامل دیگری که سبب می شود افراد به فرسودگی شغلی دچار شوند عبارتند از:
-
- ناآشنا بودن افراد با هدف یا اهداف سازمان یا قابل درک نبودن این اهداف برای آنان.
-
- سیاستهایی که مدیریت سازمان در ابعاد مختلف وضع می کند یا در عمل به کار میگیرد.
-
- شیوه های رهبری و مدیریت در سطوح سرپرستی(یا سبک رهبری سرپرستان واحدها در سازمان).
-
- سخت و غیر قابل انعطاف بودن قوانین ،مقررات و آیین نامه ها در سازمان.
-
- ناسالم بودن شبکه های ارتباطی در سازمان و فقدان ارتباطهای دوطرفه و از پایین به بالا در سازمان.
-
- بی توجهی مدیریت سازمان به امور کارکنان(رفاهی،درمانی،تفریحی و…).
-
- عدم بهره گیری از همه توان و استعدادهای بالقوه افراد در انجام دادن وظایف شغلی.
-
- مبهم بودن نقش فرد در سازمان و در فرایند تولید،توزیع و مصرف کالاها و خدمات ارائه شده توسط سازمان.
-
- ناراضی بودن افراد از سازمان یا از شغل خود.
-
- قرار گرفتن افراد در شرایط کاری که لازم است در زمان محدودکاری بیش از توان خود انجام دهند.
-
- واگذار کردن مسئولیتهای بیش از ظرفیت افراد به آنان و ترس از توانایی برای انجام دادن این مسئولیت ها.
-
- گرفتار شدن در شرایط تصدی نقشهای متعارض که طی آن نقشهایی به عهده فرد گذاشته می شود که با هم در تعارضاند.
-
- هماهنگ نبودن میزان پرداخت حقوق و مزایا با میزان کاری که انتظار میرود افراد در سازمان انجام دهند.
-
- نامناسب بودن نظام ارزیابی عملکرد شغلی افراد و جایگزین شدن رابطه به جای ضابطه در سازمان
-
- فقدان امکانات مناسب و اثربخش آموزشی برای کارکنان سازمان و نا آشنا بودن آنان با وظایف شغلی خود.
-
- عدم به کارگیری روشهای عملی برای آزمایش و انتخاب افراد و واگذاری تصدی مشاغل به افراد غیر واجد شرایط.
-
- نا آشنایی کامل افراد به وظایف شغلی خود از همان آغاز ورود به یک سازمان
- فقدان امکانات لازم برای رشد و ترقی یا ارتقای افراد در سازمان.
۲-۲)پیشینه تحقیق
۲-۲-۱)تحقیقات داخلی
در این قسمت به بررسی برخی از مطالعات داخلی پرداخته می شود:
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 09:57:00 ب.ظ ]
|