۲- رضایت اظهاری[۱۶۷] ، تلویحی[۱۶۸] و رضایت در موارد خاص[۱۶۹]

در جای دیگری[۱۷۰]رضایت بیمار به رضایت اظهاری، رضایت تلویحی و رضایت در موارد خاص و سپس رضایت اظهاری خود به دو نوع صریح و ضمنی تقسیم شده است؛ رضایت تلویحی به تعبیر این نویسنده یعنی انتخاب یک پزشک از بین سایرین از جانب بیمار یا به عبارتی مراجعه ی بیمار به یک پزشک جهت درمان که نشانه ای از رضایت تلویحی اوست که برای معاینات خاص کافی نیست و پزشک در این موارد باید نظر بیمار را مجدداً جویا شود.

۱-۲- رضایت صریح

در رضایت صریح که نویسنده از آن به اذن محدود تعبیر ‌کرده‌است، بیمار اجازه ی خود را به انجام عملی مشخص ‌در مورد عضوی خاص منوط و مشروط ‌کرده‌است؛ مثلاً بیمار اجازه می‌دهد که دندان پزشک فقط دندان پوسیده را ترمیم کند؛ اما به نظر می‌رسد رضایت صریح و رضایت محدود دو مفهوم کاملاً متمایز هستند؛ رضایت صریح یعنی بیمار با واژه های کاملاً روشن و واضح، رضایت خود را به شکل کتبی یا شفاهی اعلام کند؛[۱۷۱] اما مقصود از رضایت محدود، با تعریفی که ارائه شده شاید همان رضایت مقید باشد.

رضایت صریح، گاه در مقابل رضایت ضمنی است و گاه در مقابل رضایت مبهم قرار می‌گیرد.

۲-۲- رضایت ضمنی

رضایت ضمنی که از آن به رضایت مفروض نیز یاد شده است، رضایتی است که بیمار آن را با رفتار یا گفتار خویش نشان می‌دهد و عرف نیز بر آن دلالت دارد؛ برای مثال در عمل جراحی آپاندیسیت، پزشک تلویحاً اجازه ی برداشتن تورم یا چربی های زائد را دارد، زیرا برای سلامتی بیمار ضروری است یا مثلاً مراجعه ی بیمار به کلینیک یا اورژانس، نوعی رضایت ضمنی جهت معالجه و درمان است که عرفاً از این مکان ها انتظار می رود؛ یا مثلاً زمانی که بیمار دستش را برای تزریق جلو می آورد، نوعی ابراز رضایت ضمنی است؛ اما رضایت ضمنی شامل انجام عمل غیر معمول، مثلاً جراحی های غیر ضروری نمی شود؛

در جای دیگری[۱۷۲] گفته شده است که در شرایط خاص پزشک می‌تواند بر اساس رضایت ضمنیِ[۱۷۳] بیمار اقدام کند؛ مثلاً زمانی که شخص به علت آسیب های شدید جسمی ناشی از تصادف رانندگی، قادر به برقراری ارتباط، برای ابراز شفاهی یا کتبی رضایتش نیست.

اما به نظر می‌رسد رضایت ضمنی و رضایت مفروض مفهوم واحدی ندارند؛ رضایت ضمنی همان رضایتی است که از رفتار و یا گفتار بیمار فهمیده می شود؛ اما رضایت مفروض در مواردی به کار می رود که بیمار اصلاً قادر به اعلام رضایت با رفتار یا گفتار خود نیست، اما پزشک فرض را بر رضایت وی قرار می‌دهد؛ برای مثال در سوئیس اگر در حین عمل جراحی، پزشک تشخیص دهد که معالجه باید گسترش یابد ولی قبلاً از بیمار رضایت اخذ نشده باشد، لازم است عمل جراحی متوقف شود و رضایت بیمار جلب شود؛ مگر اینکه انجام معالجه بسیار ضروری باشد؛ در این صورت پزشک می‌تواند رضایت بیمار را مفروض انگارد. در آلمان نیز در برخی شرایط پزشک می‌تواند بنا را بر رضایت بیمار بگذارد.[۱۷۴]

۳- رضایت با تأخیر[۱۷۵]

یکی دیگر از انواع رضایت که مربوط به شرایط خاص است، رضایت با تأخیر است. “رضایت با تأخیر معمولاً مربوط به شرائط اورژانس می‌باشد که بیمار در حالت بی هوشی قرار دارد؛ در این گونه موارد به محض این که بیمار به شرائط عادی بازگشت، لازم است رضایت آگاهانه ی وی اخذ شود.”[۱۷۶] از آنجا که اخذ رضایت ناگزیر به بعد از اقدام پزشکی موکول می شود، از آن به رضایت با تأخیر تعبیر شده است.

۴- رضایت شفاهی و رضایت کتبی

رضایت می‌تواند شفاهی یا کتبی باشد؛ در اکثر کشورهای تابع نظام حقوقی رومی- ژرمنی، از جمله فرانسه، رضایت اعم از کتبی یا شفاهی، دارای ارزش و اعتبار قانونی است؛ به طور کلی در حقوق این گونه کشورها و در حقوق ایران، برای ابراز رضایت وسیله و شکل خاصی مقرر نگردیده است و ابراز آن به وسیله ی لفظ یا نوشته یا هر عمل دیگری مؤثر است.[۱۷۷] اما با این حال، مواردی وجود دارد که به علت اهمیت اقدام پزشکی، رضایت بیمار نه تنها باید صریحاً ابراز گردد، بلکه در مواردی لازم است مکتوب نیز باشد؛ مانند اعمال جراحی که مستلزم کسب رضایت کتبی بیمار است. در برخی کشورهای تابع نظام حقوقی کامن لا، مانند برخی ایالات امریکا نیز کتبی بودن رضایت، شرط لازم قبل از عمل جراحی است ‌به این دلیل که به صرف یک گفته نمی توان به آن حکم کرد و در این صورت دادگاه حکم بر عدم وجود رضایت خواهد داد.[۱۷۸]

به هر حال در این زمینه نظرات متفاوت است؛ یکی از نویسندگان در زمینه ی رضایت کتبی و شفاهی چنین می‌گوید: “تفاوتی بین رضایت کتبی و شفاهی در صورت احراز نیست؛”[۱۷۹] اما به نظر نویسنده ی دیگری “رضایت علی الاصول باید کتبی باشد.”[۱۸۰] و نویسنده ی دیگری در این خصوص چنین می‌گوید: “در درمانی که با ریسک همراه است یا در مواردی که بیش از یک ناخوشی مختصر مطرح است رضایت باید به شکل صریح و کتبی باشد.”[۱۸۱]

در مقابل یکی از نویسندگان[۱۸۲] از روش مکتوب برای اخذ رضایت انتقاد نموده و آن را مطرود و روش شفاهی را مرجّح دانسته است؛ وی دلیل کتبی را صرفاً منصرف به موارد خودداری بیمار از دریافت مراقبت های پزشکی می‌داند تا در صورت حصول اختلاف، پزشک بتواند عدم تقصیر خود را در ارائه ندادن خدمات پزشکی اثبات نماید؛ اما در خصوص ترجیح رضایت شفاهی در روند درمان، این طور استدلال ‌کرده‌است که رضایت مکتوب ممکن است بر فضای اعتماد در رابطه ی بین پزشک و بیمار تأثیر منفی بگذارد و در ادامه برای توجیه نظر خود می افزاید که آکادمی طب فرانسه نیز رضایت مکتوب را به همین دلیل که بر اعتمادی که در رابطه ی پزشک و بیمار ضروری است، تأثیر می‌گذارد، رد نموده است.

البته مشخص نیست که مقصود، صرفاً رضایت در اعمال طبی رایج و معمولی است و یا شامل عمل جراحی و اقدامات مهم هم می شود که اگر این گونه باشد، اِعمال نظر فوق در اقدامات پیچیده و مهم پزشکی به دشواری قابل قبول است؛ چنان که یکی از نویسندگان در این زمینه چنین می‌گوید: “رضایت ‌در مورد اعمال جراحی و طبی محدود به شکل خاصّی نبوده و اعلام رضایت به هر صورتی اعم از کتبی یا شفاهی و یا حتی بدون اظهار، ولی به صورتی که مبین معنای رضایت باشد کافی است.” [۱۸۳]

به طور کلی امروزه در رویه ی پزشکی اکثر کشورها مانند انگلیس، سوئیس، دانمارک، اتریش، مجارستان، فنلاند و هلند، اصل بر این است که رضایت کتبی بیمار، شرط نیست و رضایت شفاهی وافی به مقصود است؛ به عنوان مثال رویه ی پزشکی در کشور بلژیک و یا بلغارستان بر این است که رضایت در اقدامات مهم پزشکی باید صریح باشد اما نیازی نیست مکتوب باشد و رضایت شفاهی کافی است؛

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...