کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب

 



شکل۴-۹٫دیاگرام پراکنش مربوط طراحی شغل و عملکرد شغلی
شکل ۴-۱۰٫ نمودار هیسوگرام مربوط به بررسی مفروضه نرمال بودن عبارت خطا

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین طراحی شغل و عملکرد کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزء پژوهشهای توصیفی از نوع همبستگی بود. جهت رسیدن به این هدف، از بین جامعه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه، گروه نمونهای به تعداد ۱۲۵ نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه های عملکرد شغلی صالحی(۱۳۸۲) (پایایی ۸۷/۰ در این پژوهش) و پرسشنامه طراحی شغل محقق ساخته(پایایی شرح شغل،۷۳/۰ و احراز شغل۸۶/۰) بر روی آنها به اجرا درآمد. نتایج نشان داد که بین طراحی شغل(شرایط احراز شغلی و شرح شغلی) با عملکرد شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت، به این صورت که با افزایش توجه به طراحی شغلی به میزان عملکرد شغلی کارکنان نیز افزوده شد. با این وجود نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که شرایط احراز شغل با ۲/۱۹ درصد بالاترین نقش را در واریانس عملکرد شغلی کارکنان بر عهده دارد و این رقم در خصوص شرح شغل به ۴/۷ درصد کاهش یافت.

کلیدوازگان: طراحی شغل، شرح شغل، شرایط احراز شغل ، عملکرد شغلی

فصل اول
کلیات پژوهش

۱-۱٫ مقدمه

هر سازمانی دارای هدفهای خاصی است و به منظور نیل به اهداف، سازمان دارای وظایف و مسئولیت هایی است که این وظایف ومسئولیتها باید میان کارکنان سازمان تقسیم شود تا با انجام آنها اهداف سازمان محقق گردد. شغل کوچکترین بخش وظایفومسئولیتهای سازمان است که از نظر سازماندهی مورد استفاده قرار میگیرد و به کارکنان محول می شود. به این نحو، اثر و اهمیت مشاغل یک سازمان در نیل به هدفهای آن سازمان مشخص می شود و بدین جهت تجزیه شغل در سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اصولاً اداره امور استخدامی و تحقق هدفهای پرسنلی مستلزم تحقیق، مطالعه و شناسایی انواع مشاغل یک سازمان و تهیه شرح شغل و شرایط احراز مشاغل آن سازمان است که از طریق کاربرد روش های تجزیه شغل و طبقه بندی مشاغل صورت می پذیرد. در واقع شغل سنگ اول و مبنای کار ادارات کارگزینی است، و تجزیه شغل بهترین نقطه شروع برای شناسایی دقیق و صحیح یک سازمان و اعمال اصول و وظایف مدیریت امور کارکنان به شمار می رود. لذا باید در بدو امر مشاغل یک سازمان به خوبی شناخته شوند. مشاغل حکم آجرها و مصالح یک بنا را دارد که سازمان نامیده می شود (کاظمی۱۳۸۰؛۴۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از سوی دیگر شغل و شاغل دو روی یک سکه و لازم و ملزوم یکدیگرند و هر کدام بدون دیگری مفهوم ندارد. هر تحلیلی از پیوند میان شغل و شاغل در هر شغلی نشان می دهد که مسائل بهره وری و کیفیت زندگی کاری تا اندازه ای برخاسته از شیوه طراحی شغل ها است. طراحی شغل بر پایه خصوصیاتی که ویژه و یگانه هر سازمان و کارکنان آن است به فراهم آوردن مجموعه ای از مقصودها، ویژگیهای کار و وظیفه هایی در آن فضای معین و معلوم سازمانی می انجامد. طراحی شغل نوعی کار همراه با آفرینش است.
تحلیل شغل فرایند تعریف و تثبیت جنبه های گوناگونی از شغل است که مقصودها، ویژگیهای کار، وظیفه های کار، رفتار، مهارتها و توانایی های بایسته را در فضای معلوم و معین سازمانی در بر می گیرد. تحلیل شغل نوعی کار همراه با پژوهش است. تحلیل شغل اغلب به دو موضوع اصلی می انجامد: یکی شرح شغل و دیگری شرایط احراز شغل که هر دو به عنوان مبنایی مهم در طراحی شغل می باشند (دولان و شولر ۱۳۷۹؛۸۵).

۱-۲٫ بیان مسئله

امروزه منابع انسانی به عنوان ارزشمندترین سرچشمه خلاقیت در سازمانها بشمار می روند و والاترین جایگاه را در امر توسعه دارند. موفقیت سازمانهای امروزی در تحقق بخشیدن به اهدافشان در گرو نیروی انسانی کارا و کارآمدی می باشد که در این سازمانها وجود دارد.
نیروی انسانی در سازمان برای آنکه بتواند به بهترین نحو ممکن وظایف خود را انجام دهد می بایست از شغل خود ونیز وظایف محوله و حوزه فعالیت و آزادی عمل خود رضایت کامل را داشته باشد و تنها در صورت حصول این رضایت است که عملکرد کارکنان در سازمان رشد قابل توجهی چه به لحاظ کیفی و چه به لحاظ کمی خواهد داشت.
از این رو طراحی شغل در سازمان متأثر از موارد زیادی می باشد و همچنین بر موارد بسیار زیادی نیز تأثیرمی گذارد و در واقع با آنها ارتباط دارد که از این جمله عملکرد کارکنان است. طراحی شغل از جمله مواردی می باشد که همواره ارتباط تنگاتنگ و موثری با نیروی انسانی سازمان دارد و در واقع شغل هر فرد اولین مقوله ای است که فرد در سازمان با آن ارتباط دارد. از همین رو سازگاری میان شاغل و شغل از مهمترین و کلیدی ترین مواردی می باشد که همواره می بایست در سازمانها مورد توجه قرار گیرد. هماهنگی میان شاغل و شغل بایستی با جزئیات بیشتر مورد ملاحظه قرار گیرد. نیروی انسانی توانایی ها و خواسته های شخصی دارد و شغل از شرایطی برخوردار است که می توان آن را بر حسب توانایی های مورد نیاز و ویژگیهای شغل توضیح داد(حاجی کریمی، رنگریز ۱۳۷۹؛۶۸).
طراحی شغل ازجمله موارد کاربرد نتایج تجزیه و تحلیل شغل می باشد که عبارت است از تلفیق و ترکیب اجزای لازم و با معنی شغل با ویژگیهای شاغلین برای ایجاد پست های سازمانی آنچنان که آن پست ها بتوانند انتظارات کارکنان و مدیریت را فراهم آورند.(ابطحی ۱۳۸۱؛۵۰)
شرح شغل و شرایط احراز شغل از جمله مؤلفه های حاصل از تجزیه و تحلیل شغل می باشند که در طراحی شغل مورد استفاده قرار می گیرند. در واقع ابزار و اجزا طراحی شغل، شرح شغل و شرایط احراز می باشد( سعادت ۱۳۷۵؛۳۸). شرح شغل عبارت است از یک فهرست جامع و بیان واقع از کیفیت وظایف و مسئولیت های یک شغل به نحوی که ویژگیهای شغل در آن مشخص می شود. در شرح شغل روشن می شود که شاغل آن چه وظایفی را با چه اختیارات و امکانات در ارتباط با چه مسائلی و زیر نظر چه کسی باید انجام دهد( کاظمی ۱۳۸۰؛۵۹). شرایط احراز شغل نیز شرح حداقل شرایطی است که متصدی شغل باید دارا باشد تا بتواند با موفقیت از عهده کار برآید.( سعادت ،۱۳۷۵؛۴۰)
شرح شغل و شرایط احراز هر یک دارای شاخص ها و اجزا تشکیل دهنده (مؤلفه های) متفاوتی می باشند. نظر به اینکه استانداردی مشخص و ثابت در رابطه با اجزاء تشکیل دهنده شرح شغل و شرایط احراز وجود ندارد و نویسندگان مختلف به زعم خود شاخصهای متفاوتی را برای آنها در نظر گرفته اند، در این پژوهش نیز مؤلفه های مورد نظر از تلفیق و ترکیب شاخصهای عنوان شده توسط اندیشمندان مختلف و آنهایی که ارتباط بیشتری با عملکرد دارند انتخاب گردیده اند.
همچنین جهت سنجش عملکرد کارکنان و عملیاتی کردن آن از مدل هرسی و گلداسمیت تحت عنوان الگوی اچیو[۱] که شامل هفت متغیر ۱) توانایی ۲) وضوح (درک نقش) ۳) کمک (حمایت سازمان) ۴)انگیزه(تمایل) ۵) ارزیابی ( آموزش و بازخورد عملکرد) ۶) اعتبار و۷) محیط استفاده می شود.
هر چند موارد بسیار زیاد دیگری در سازمان وجود دارد که بر عملکرد کارکنان تأثیر می گذارد ولی آنچه که در این پژوهش مد نظر محقق است رابطه ای است که طراحی شغل با عملکرد کارکنان دارد و در واقع سؤال اساسی تحقیق عبارت است از اینکه:
آیا بین طراحی مناسب شغل و عملکرد کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد؟ اگر رابطه ای وجود دارد، این رابطه چگونه و به چه میزان است؟
امید است که انجام این تحقیق باعث شود که اهمیت موضوع طراحی شغل بیش از پیش برای مسؤلان سازمان هویدا گردد و موجبات توجه لازم و کافی را به این موضوع فراهم نماید.
۱-۳٫ اهمیت تحقیق
برای باز گو کردن اهمیت هر تحقیق باید به فوائد و آثاری که آن تحقیق می تواند در سازمان مربوطه و همچنین در روشن کردن سئوالات اصلی پژوهش داشته باشد توجه کرد.
منابع انسانی مهمترین منبع در هر سازمان محسوب می شود و همچنین هر سازمان دارای یکسری اهداف بلند مدت و کوتاه مدت می باشد که در راستای تحقق آنها پاره ای وظایف و فعالیت ها در سازمان انجام می پذیرد. از طرف دیگر انسانها دارای نیازهای مختلفی هستند که عدم برآورده ساختن هر یک از آنها از سوی سازمان بر حسب اهمیتی که آن نیاز برای شخص خاص دارد می تواند موجب نارضایتی فرد گردد و در پی آن نیز کارایی و اثربخشی فرد در سازمان کاهش می یابد که این در واقع همان کاهش بهره وری است. شغل افراد در سازمان یکی از مواردی می باشد که می تواند پاسخگوی برخی از نیازهای آنها باشد و چنانچه مشاغل در سازمان بدرستی طراحی نشوند بگونه ای که نتواند پاسخگوی این نیازها باشد آنگاه باعث بروز پاره ای از نارضایتی ها می شود که متعاقباً بر روی عملکرد کارکنان تأثیر منفی خواهد گذاشت.
یکی از ملاحظات اساسی در طراحی شغل هماهنگی نیاز سازمان با نیازهای فردی و گروهی نیروی انسانی است و در واقع هدف طراحی شغل وحدت بین شاغل و شغل می باشد. و چنانچه این طراحی شغل با دقت و وسواس لازم صورت بگیرد بگونه ای که بتواند این وحدت را حاکم نماید آنگاه می تواند منجر به افزایش رضایت کارکنان شود که این امر نیز می تواند منجر به افزایش بهره وری نیروی انسانی گردد.
از سوی دیگر طراحی شغل موجب می شود که نحوه انجام دادن وظایف از حیث تقدم، تأخر، زمانبندی، اهمیت و اختیار و… ساماندهی شود و بر اساس قاعده به نظم درآید و در غیر اینصورت هر شخصی کار خود را بدون توجه به دیگران و مهمتر از همه بدون توجه به اهداف سازمان انجام می دهد (حاجی کریمی، رنگریز ۱۳۷۹؛۶۸).
بنابراین با توجه به این مطالب که هر سازمان می بایست به نیروی انسانی خود توجه کافی مبذول داشته باشد و نیز به ساختار دهی مشاغل خود نیز به حد کافی توجه نماید لذا طراحی شغل تنها موردی است که می تواند این دو موضوع را بطور همزمان مورد توجه قرار دهد و از این طریق بر عملکرد کارکنان در سازمان تأثیر بگذارد.
این پژوهش کوششی است در بیان رابطه ای که بین طراحی شغل و عملکرد کارکنان وجود دارد و ممکن است ضرورت طراح شغل و طراحی مجدد شغل را در سازمان نشان دهد.
نکته دیگری که می بایست بدان اشاره نمود این است که موضوع طراحی شغل علی رغم اینکه موضوع تازه ای در ادبیات مدیریت و ساختار نیست ولی متأسفانه در کشور ما به اندازه کافی به این موضوع پرداخته نشده است و در این زمینه آنطور که شایسته است تحقیق بعمل نیامده است. مع هذا امید است که با انجام این تحقیق گامی هر چند بسیار کوچک در جهت توجه به این موضوع برداشته شود و بر دانش موجود در این زمینه قدری افزوده شود.
۱-۴٫ اهداف پژوهش
الف)هدف کلی
هدف اساسی پژوهش حاضر تبیین رابطه بین طراحی شغل و عملکرد کارکنان و تأثیری است که اجزای تشکیل دهنده طراحی شغل بر روی عملکرد کارکنان می گذارد و همچنین بررسی نوع رابطه می باشد.
ب) اهداف جزئی
- مشخص نمودن رابطه بین شرح شغل در عملکرد کارکنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه
- مشخص نمودن رابطه بین شرایط احراز شغل در عملکرد کارکنان در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه
۱-۵٫ فرضیه های پژوهش
الف) فرضیه اصلی:
بین طراحی شغل(شرح شغلی و شرایط احراز شغل) با عملکرد شغلی کارکنان رابطه وجود دارد.
ب) فرضیه های فرعی
فرضیه اول: بین شرح شغلی و عملکرد شغلی کارکنان رابطه مثبت وجود دارد.
فرضیه دوم: بین شرایط احراز شغلی و عملکرد شغلی کارکنان رابطه مثبت وجود دارد.
۱-۶٫ قلمرو تحقیق
قلمرو مکانی:
قلمرو مکانی این تحقیق دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه می باشد.
قلمرو موضوعی:
قلمرو موضوعی پژوهش محدود به بررسی رابطه بین طراحی شغل و عملکرد کارکنان می باشد.
قلمرو زمانی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[شنبه 1400-09-27] [ 09:49:00 ب.ظ ]




عباسعلی اختری مخالف دیگری است که در ادامه حرف‌های هدایت خواه می‌گوید:
کل مبلغی را که یک مستمری بگیر ۱۰ سال پرداخت کرده در مقام بازپرداخت به او ۱ سال پرداخت می‌شود. لذا توجه داشته باشیم که بدون حساب و کتاب بر هزینه دولت نیفزاییم. دو نکته در رابطه با این طرح وجود دارد که باید ملحوظ شود: نکته اول این که اگر ما به طور مطلق بگوییم عدم پرداخت حق بیمه و از کارافتادگی در مدت ۹۰ روز مانعی برای برقرار شدن حقوق بازنشستگی و حق از کارافتادگی نمی‌شود، از این به بعد دیگر هیچ کس آن ۹۰ روز را پرداخت نخواهد کرد.[۲۷۷]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نکته دیگر این که، باید حتماً‌ در مقام برقراری مستمری بازنشستگی یا حق از کار افتادگی میزان سنوات پرداخت حق بازنشستگی و از کارافتادگی مشخص شود. یعنی حتماً‌ بین کسی که ۱۰ سال، ۱۵ سال،۱۷ سال، ۲۰ سال، ۲۵ سال و ۳۰ سال حق بیمه و از کارافتادگی پرداخت کرده باید فرق کند و حتماً‌ باید این منظور نظر قرار بگیرد.[۲۷۸]

۳) مصوبه نهایی

این طرح در جلسه ۳۳۲ به تاریخ ۲۲/۰۳/۱۳۸۶ به شرح زیر اصلاح و به تصویب رسید:
ماده واحده ـ ماده واحده قانون تأمین اجتماعی مصوبه ۷۶/۷/۲۷ مجلس شورای اسلامی به شرح زیر اصلاح می‌شود:
۱ـ در صورت فوت بیمه‌شده‌ای که بین ۱۰ تا ۲۰ سال سابقه پرداخت حق بیمه داشته باشد، به بازماندگان وی به نسبت سنوات پرداخت حق بیمه بدون الزام به رعایت ماده ۱۱۱ قانون تأمین اجتماعی و به نسبت سهام مقرر در ماده ۸۳ همان قانون مستمری پرداخت می‌گردد.
۲ـ بیمه شده‌ای که از تاریخ تصویب این قانون به بعد فوت می‌شود، چنان‏چه سابقه پرداخت حق بیمه او یک سال تا ۱۰ سال باشد، به بازماندگان وی در ازای هر سال سابقه پرداخت حق بیمه، غرامت مقطوعی معادل یک ماه حداقل دستمزد کارگر عادی در زمان فوت به طور یک‌جا و به نسبت سهام مقرر در ماده ۸۳ قانون تأمین اجتماعی پرداخت می‌شود.

۴) تحلیل و بررسی بر مبنای سه دیدگاه و قانون اساسی و دیدگاه امام خمینی

با توجه به اهمیتی که امام خمینی برای خانواده قائل بوده و نیز آن‌چه که در قانون اساسی آمده است، می‌توان گفت این طرح نیز در راستای اهداف قانون اساسی گام برداشته و خانواده را مورد حمایت قرار داده است. در این مصوبه حق زن به تنهایی مورد توجه نبوده بل‏که شخص زن نیز در قالب خانواده از این مصوبه منافع می‌شود. لذا مکرراً نقش تفاوت محور جنسیتیی زن در جای‏گاه مادر و سرپرست خانواده مورد توجه بوده است.

۲.۱. قوانین و مصوبات خانوادگی

الف) تصویب طرح دوفوریتی اصلاح بند «م» تبصره ۲ قانون بودجه سال ۱۳۸۶ کل کشور[۲۷۹]

۱۲۰۰میلیارد ریال در بودجه سال جاری برای پرداخت به کسانی که به خاطر دیه و محکومیت‌های مالی در زندان هستند، تسهیلات گذاشته شده و با توجه به این که بانک‌ها برای پرداخت این وام‌ها تضمین می‌خواهند، عملاً معطل مانده است. در نتیجه مجلسین یک اصلاحیه‌ای را مطرح کردند که طی آن یک عبارتی به بند «م» قانون بودجه اضافه می‌شود که به موجب آن به دولت اجازه داده می‌شود در صورت صلاحدید، این وام‌ها را تضمین بکند تا پرداخت بشود و این تعداد زندانیان از زندان آزاد شوند.[۲۸۰]

۱) دیدگاه امام خمینی و قانون اساسی

در دیدگاه امام خمینی مکرراً بر حمایت و پاسداری از خانواده مورد توجه و عنایت بوده است. در مقدمه قانون اساسی نیز بر خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه تأکید شده و در اصول دو بر برقراری قسط و عدل و تأمین استقلال اقتصادی افراد، اصل سه، بر رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای افراد، در اصل بیست و نه، بر برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بی سرپرستی، در اصل چهل و سه، بر تأمین استقلال اقتصادی و ایجاد امکانات برای رسیدن به این استقلال ، در نهایتاً در اصل ده، بر حمایت و پاسداری از خانواده تأکید شده است.

۲) مذاکرات مجلس

۲-۱- دیدگاه موافقان طرح
در سال قبل هم چنین اعتباری تصویب گردیده بود که از قبل آن اعتبار حدود ۱۶۰۰‌ زندانی آزاد شدند، به عنوان مثال آن خانواده‌ای که سرپرست خودش را در اثر تصادف از دست می‌دهد، دچار مشکلات مالی و مضیقه‌های مالی هم هست، این وام به این خانواده قربانی تعلق می‌گیرد. دولت با این طرح موافق بوده چرا که هم به نفع دولت بوده از باب متحمل هزینه‌هایی که از سوی این افراد می‌شود و هم به نفع خود قربانی و خانواده‌اش که دچار مشکل می‌شوند، هست.

۳) مصوبه نهایی

این طرح در جلسه ۳۸۱ به تاریخ ۰۷/۰۹/۱۳۸۶ به شکل زیر به تصویب رسید: ماده واحده ـ متن زیر به انتهای بند «م» تبصره ۲ قانون بودجه سال ۱۳۸۶ کل کشور اضافه می‌گردد: «دولت مجاز است نسبت به تضمین تسهیلات اعطایی این بند اقدام نماید».

۴) تحلیل و بررسی بر مبنای سه دیدگاه و قانون اساسی و دیدگاه امام خمینی

با توجه به دیدگاه امام خمینی و مواد مذکور در قانون اساسی می‌توان این طرح را، برخی در راستای تحکیم بنیان خانواده که هدف اصلی قانون اساسی است، دانست. مکرراً به موجب اکثر طرح‌های قبلی و هم چنین این طرح «زن» به عنوان عنصری از خانواده که نگرش تفاوت محور جنسیتی بر وجودش سایه انداخته، مطرح بوده و در قالب خانواده هضم شده است. لذا نمی‌توان مدعی شد این طرح گامی در تحکیم نقش تساوی گرای هویتیی زنان برداشته است.
ب) تصویب لایحه یک‌فوریتی اصلاح ماده ۳ قانون ترویج تغذیه با شیر مادر[۲۸۱] و حمایت از مادران در دوران شیردهی مصوب ۱۳۷۴[۲۸۲]
طبق قانون استخدام کشوری و سایر قوانین مربوطه، مرخصی زایمان برای بانوان ۴ ماه است و دوران استفاده بعد از بارداری به مدت دو سال است. این مقدار طبق این لایحه افزایش پیدا می‌کند و ۶ ماه می‌شود. در تبصره ۳ نیز مرخصی یک‌ساعته‌ای که کارکنان زن در طول روز بدون این‌که جزو مرخصی استحقاقی آن‌ها منظور شود، که بر اساس قانون قبلی حداکثر تا ۲۰ ماهگی بود به حداکثر تا ۲۴ ماهگی افزایش پیدا کرده است.[۲۸۳]

۱) دیدگاه امام خمینی و قانون اساسی

امام خمینی در دیدگاه خویش مکرراً بر تربیت اولاد و حفظ حقوق زنان مادر تأکید داشتند. علاوه بر این در قانون اساسی بر تحقق حقوق زنان که در راستای تحکیم بنیان خانواده خواهد بود توجه شده است که نمود آن را در اصل بیست و یک نیز شاهدیم. از سوی دیگر در اصل بیست و نه، بر برخورداری از تامین اجماعی از نظر بهداشتی و درمانی و به خصوص در اصل بیست و یک، با یک نگاه تناسب محوی بر حمایت از مادران در دوران بارداری و در اصل ده، بر تصویب قوانینی در حمایت و پاسداری از خانواده تأکید شده است.

۲) مذاکرات مجلس

۲-۱- دیدگاه موافقان طرح
محمد باقر بهرامی رییس کمیسیون اجتماعی در توافق با طرح می‌گوید:
بر اساس این لایحه که در ماده ۳ آن پیش‌بینی شده بود، مرخصی زایمان کارکنان زن از ۴ ماه به۶ ماه اصلاح می‌شود که تا ۳ فرزند و در بخش‌های دولتی و غیر دولتی قابل اجراست و در تبصره ۳ آن هم مرخصی یک‌ساعته‌ای که کارکنان زن در طول روز بدون اینکه جزو مرخصی استحقاقی آن‌ها منظور شود که بر اساس قانون قبلی حداکثر تا ۲۰ ماهگی بود به حداکثر تا ۲۴ ماهگی افزایش پیدا کرده است. دلایل آن هم کاملاً روشن است، اولاً تأکید دین مبین اسلام از جمله در سوره مبارکه «بقره» بر این مهم و تبلور آن در اصول متعدد قانون اساسی در حمایت از بانوان در دوران بارداری و شیردهی، تأثیر مثبتی که تغذیه با شیر مادر در رشد جسمی و روحی کودکان و جلوگیری از بیماری‌های مختلف از جمله بیماری‌های عفونی، تنفسی، روده‌ای و مننژیت و سایر بیماری‌ها می‌تواند داشته باشد. تأثیر مثبتی که تغذیه با شیر مادر در تأمین بهداشت روانی کودکان دارد و می‌تواند عامل تقویت ارتباطات معنوی بین کودک و مادر و در نتیجه تقویت سیستم ایمنی بدن کودکان باشد.[۲۸۴]
خانم فیاض بخش در حمایت از طرح می‌گوید:
این لایحه از جمله مهم‌ترین لوایحی است که سلامتی و استحکام خانواده و همچنین سلامتی جسمی و روانی کودک را تضمین می‌کند.ایشان در پاسخ مخالفی که این تصویب این لایحه را افزایش بدون دلیل دامنه ارفاق‌ها عنوان کرده، فرمودند: این دامنه بدون دلیل افزایش نیافته است. صراحت آیه قرآن در سوره بقره، آیه ۲۳۳ تصریح می‌فرماید که: «و الوالدات یرضعن اولادهن حولین کاملین» موظف هستند مادرانی که می‌توانند فرزندانشان را از طریق شیر خودشان تغذیه و بهترین غذا و نعمت الهی را در اختیارش قرار بدهند می‌بایست دو سال کامل فرزندشان را شیر بدهند.[۲۸۵]
آن چیزی که در قانون سابق بود تا بیست ماهگی به آن اشاره شده بود، یعنی بعد از دوران مرخصی تا بیست ماه مادر می‌توانست در عین حالی که در محیط کاری خودش حضور دارد، روزی یک ساعت در کنار فرزندش باشد، در عین حالی هم که دولت موظف شده بود که امکانات مهدکودک و نزدیک بودن مادر را برای فرزندش مهیا بکند، روزی یک ساعت این مادر می‌توانست با خیال راحت به فرزندش شیر بدهد.
ایشان سپس ادامه می‌دهند:
قطعاً ما در تربیت کودک و تعالی خانواده هیچ‌گاه نمی‌توانیم محاسبات خشک اقتصادی را در نظر بگیریم و این مساله را با عدد و رقم تفسیر کنیم. حتی توصیه‌ سازمان‌های جهانی مثل سازمان بهداشت جهانی مبنی بر رشد طبیعی کودک هم خواستار چنین مساله‌ای است و در معاهده نامه‌های مکرر بین‌المللی به این مساله تصریح شده، هر چند که در ۱۴۰۰ سال قبل قرآن به این مساله تأکید کرده است. افزایش مرخصی زایمان هم از چهار ماه به شش ماه یعنی فقط دو ماه برای مادر و آن هم به طور طبیعی، با توجه به تعداد محدود خانم‌های کارمندی که داریم با حداکثر سه‌ فرزند، افزایش مرخصی از چهار ماه به شش ماه، یعنی دو ماه، قطعاً آن‌چنان مضرات اقتصادی که بسیاری از مخالفین مطرح می‌کنند و یا در برخی جراید در مساله اشتغال بانوان مطرح می‌کنند به هیچ وجه نمی‌تواند مشکل عمده‌ای در این خصوص باشد. قطعاً هم، اکنون به اشتغال زنان کارمند، زنان تحصیل کرده، زنانی که هم در بخش تأمین اجتماعی و هم در بخش استخدام دولتی نیاز است و هیچ‌وقت هیچ کارفرمایی و یا هیچ مدیر دولتی به خاطر اینکه مبادا در یک مواقع خاصی دو ماه می‌خواهد به این افزایش دوران زایمان مرخصی استحقاقی بدهد، مشکلی برایش در حین استخدام مطرح نمی‌شود، بعلاوه آثاری که در فرزند دارد، در نسل آینده دارد، افزایش ضریب هوشی و پیشگیری که در ابتدا به بیماری‌های عفونی، آسم، آلرژی و بسیاری از بیماری‌هایی که کودکان در صورتی که از شیر مادر استفاده بکنند و یا در صورتی که مادر در کنار فرزندش باشد، فرزند از آن محافظت می‌شود و می‌تواند در برابر بیماری‌ها به خوبی مصونیت داشته باشد، قطعاً دلایل مخالفین در اینجا دلایل محکمی نمی‌تواند و با توجه به عمومیتی که این لایحه دارد و هم شامل بخش کارگری و هم شامل بخش کارمندی است، قطعاً ضمانت‌گر خوبی برای نسل آینده و اعتلای خانواده و هم خواست مادران ما و هم خواست مجامع جهانی است و یک خواست منطقی است که وجود دارد و در بسیاری از کشورهای دنیا تجربه شده است و حتی در کشورهای صنعتی برخی از آن‌ها دوران مرخصی زایمان را بسیار بیشتر از شش ماه، حتی تا دو سال افزایش دادند و این به دلیل اهمیتی است که سیاستمداران به حضور مادر در کنار فرزند می‌دهند.[۲۸۶]
حسینعلی شهریاری در ادامه توافق با خانم فیاض‌بخش می‌گویند:
طبق آمار و اطلاعاتی که توسط مسئول بهداشت مادران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مطرح شد، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به شدت نگران کاهش شیردهی مادران به فرزندانشان است و این وزارت دنبال راه‌کاری می‌گردد که این نگرانی را برطرف کند، چرا که کاهش مدت شیردهی مادران باعث گرفتاری‌های بسیار زیادی چه از نظر روانی و چه از نظر امنیت سیستم دفاعی بدن و ایمنی فرزندان خواهد شد.[۲۸۷]
ایشان در ادامه به صحبت‌های موافق قبلی اشاره کرده و می‌گوید:
همان‌طور که مطرح کردند در بعضی از کشورهای پیشرفته مرخصی زایمان حتی تا دو سال افزایش پیدا کرده و بعضی از کشورها حتی موقعی که زنان زایمان می‌کنند به پدر آن نوزاد هم مرخصی می‌دهند، برای اینکه بتواند در کنار مادر خانواده باشد و بتواند از نظر روانی به مسایلی که ممکن است در دوران شیردهی به وجود می‌آید کمک کند. سپس ایشان یادآور می‌شوند که ما از یک طرف جوانان را به ازدواج تشویق می‌کنیم و از طرف دیگر فکر می‌کنیم باید یک قوانین دست و پا گیری را به وجود بیاوریم همچنین مراکز مهدکودک نیز مصونیت کودکان را تهدید می‌کنند و ثابت شده فرزندانی که مهدکودک می‌روند، مخصوصاً در سنین پایین، دچار خیلی از بیماری‌های عفونی و مشکلاتی می‌شوند که به شدت نگران کننده است. و بعضی از آمارها نشان داده که بچه‌ها در مهد کودک‌ها به عفونت‌های ویروسی مبتلا شده‌اند که یک عوارض دائمی برایشان به وجود آمده است.[۲۸۸]
و در پاسخ به مخالفانی که گفته‌اند: ثابت نشده که دوران چهار ماه به شش ماه افزایش پیدا کند اثراتی داشته باشد؟ فرمودند:
از نظر پزشکی ثابت شده که مدت شش ماه مؤثرتر است و حتی ثابت شده و به مادران توصیه شده که تا شش ماه اول تولد، به فرزندان بجز شیر مادر چیز دیگری را ندهند و غذاهای کمکی را بعد از شش ماهگی شروع کنند.
در ادامه ایشان هم‌چنین در پاسخ افرادی که نگران جایگزینی افرادی به‌جای این مادران در دوران مرخصی بودند فرمودند:
این‌ها راهکارهایی است که دولت وقتی لایحه‌ای را ارائه می‌دهد در قانون پیش‌بینی می‌کند و باید امنیت مادران را در دوران شیردهی تضمین کنیم و فضای روانی برای مادر به وجود بیاوریم که با آرامش خاطر بتواند شش ماه به فرزندش شیر بدهد و بودن مادر در کنار فرزندان و ارتباط عاطفی که بین مادر و نوزاد و کودک و کسی که شیر می‌خورد واقعاً‌ قرار می‌گیرد اثرات روانی و عاطفی بسیار زیادی بجا می‌گذارد که حتی در دوران بلوغ و بزرگی می‌تواند تأثیر گذار در مسایل بعدی او باشد. در نهایت ایشان درخواست توافق با این لایحه را داشته و خواستار این بودند که گامی مثبت در جهت سلامت جامعه و آرامش روانی مادران بر‌داشته شود و اینکه مادران تشویق بشوند و دختران و پسران جوان نیز در سنین پایین‌تر ازدواج کنند و بتوانند در سنین پایین‌تر فرزندان سالمی داشته باشند، چرا که هر قدر سن ازدواج بالاتر برود امکان اینکه نوزادانی متولد بشوند که دچار مشکلات عدیده جسمی باشند وجود دارد.
۲-۲- دیدگاه مخالفان طرح
سبحانی مخالفی است که می‌گوید:
ظاهر این لایحه در واقع مساعدت به کسانی است که فرزندان خودشان را با شیر خودشان تغذیه می‌کنند که امر مهم و خوبی هم است، اما مساله افزایش دوران مساعدت شدن از سه ماه به شش ماه و افزایش استفاده از مرخصی ساعتی از ۲۰ ماه تا ۲۴ ماه است. آنچه که باید به آن توجه کرد این است که تعداد بیمه‌شدگان رسمی دستگاه‌هایی که حقوق ایام مرخصی زایمان، بر اساس قانون از محل اعتبارات دستگاه متبوع پرداخت می‌شود ۶۵۹ هزار و ۵۳۲ نفر است و بیمه‌شدگان تابع سازمان تأمین اجتماعی هم که حقوق ایام مرخصی زایمان را سازمان پرداخت می‌کند ۶۶۰ هزار و ۱۸۵‌ نفر است. وقتی دولتی سرکار می‌آید برای خدماتی که در قبال مردم به عهده می‌گیرد ابزاری را در اختیار دارد که اجمالاً به آن بوروکراسی می‌گویند و مجموعه کارمندانی که در اختیار دولت هستند و دولت آن‌ها را استخدام کرده، از بودجه‌ای که در اختیارش هست، خدمات آن‌ها را خریده استفاده می‌کند تا بتواند به ملت خدمت رسانی بکند. یعنی مردم به دولت امکانات می‌دهند تا نیروی انسانی استخدام بکند و با آن نیروی انسانی در خدمت هفتاد میلیون مردم ایران باشد.[۲۸۹]
اگر باید رفاه و امکاناتی فراهم شود قاعدتاً این رفاه و امکانات باید در شرایطی باشد که به تبع آن رفاه و خدمات را به عامه ملت یا تصریح یا تعمیق و یا بیشتر بکند. قاعدتاً دولت باید از بین مردم کسانی را به استخدام خودش در بیاورد که آن‌ها قوی‌ترین و از تحصیلات بالا برخوردارترین و محض‌ترین افراد برای خدمت به ملت باشند. این مساله که ما فکر کنیم چون دولت کارمندانی را استخدام می‌کند، صرف‌نظر از نوع خدمات و کیفیت خدمات، بدون توجه به هدف اصلی که خدمت دولت به ۷۰ میلیون مردم است باید امتیازاتی را کم یا زیاد، در خصوص آن‌ها در نظر گرفت، مساله قابل دفاعی نمی‌تواند باشد.[۲۹۰]
وقتی دولت کارمندانی را استخدام می‌کند، باید حقوق نسبتاً مکفی در اختیار آن‌ها قرار بدهد تا آن‌ها بهترین خدمت را به مردم بکنند. نمی‌شود که مساله کارمندان دولت را با مساله تأمین اجتماعی یکی گرفت. مساله تأمین اجتماعی یک مقوله جدا از مقوله خدمت رسانی به مردم از طریق بوروکراسی است. سبحانی همچنین به پایین بودن بهره وری نظام اداری اشاره کرده و می‌گوید: این بالا نبودن بهره‌وری در نظام اداری ریشه‌های مختلف دارد، اما آنچه که مسلم است این است که عامه کسانی که دولت آن‌ها را به خدمت گرفته توانایی و قابلیت‌های لازم را بعضاً برای خدمت رسانی به مردم ندارند یا از خودشان نشان نداده‌اند. حالا گاهی اتفاق می‌افتد که عرضه نیروی انسانی که مورد نیاز دولت است کم است، البته دولت ناگزیر است که خدمات آن‌ها را بیشتر بخرد و تلاش بکند که از آن مجموعه کم به عده‌ای قناعت بکند.[۲۹۱]
اما بسیاری از موارد مثل الآن اتفاق می‌افتد که تحصیل کردگان بسیار زیادی در کشور بیکار هستند، افرادی که تحصیلاتی در سطوح بالا دارند و تخصص‌های بالایی هم دارند، این‌ها آمادگی دارند که در رقابت با بقیه به استخدام دولت در بیایند و خدماتی را به ملت ارائه بکنند. در یک چنین شرایطی دادن امتیازاتی فراتر از امتیازات متعارف فعلی به نظر ما موجه به نظر نمی‌آید. مادران البته باید حمایت بشوند که در دورانی که احتیاج به استراحت دارند فرزندان خودشان را بتوانند به طور کامل تغذیه بکنند، اما این معنا که اگر از ۴ ماه به ۶ ماه افزایش پیدا بکند در این فاصله دو ماه امتیازاتی به لحاظ جسمی یا به لحاظ بهداشتی برای مادران هست که اگر ۴ ماه باشد آن امتیازات حاصل نمی‌شود، این را کسی ثابت نکرده است. در نظر گرفتن ۴ ماه مرخصی برای کسانی که فرزندان خودشان را به دنیا آوردند مقوله تجربه‌ شده‌ای است و حق هم هست که دولت به این افراد کمک بکند، اما افزایش یک سوم دیگر به آن در حالی که حدود ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر را می‌تواند محتملاً شامل بشود این به معنای افزایش هزینه‌های دولت است و یا فرزندی که تا بیست ماهگی از شیر مادر برای مرخصی یک‌ساعته تغذیه کرده، این افزایش پیدا بکند. به نظر ما خود کارمندان دولت هم اگر جمعی فکر کنند و به منافع کشور فکر کنند بعید به نظر می‌آید که یک چنین مقولاتی را بپذیرند. ما خیلی زیاد توقعات عمومی را افزایش می‌دهیم.[۲۹۲]
وقتی که ما بدون موضوعیت بخواهیم دامنه ارفاق‌ها را بدون این‌که افراد کار موجه دارای موضوعیتی بکنند افزایش بدهیم بعضاً این مساله مطرح می‌شود که چه فرقی بین شش ماه و هفت ماه هست. چه فرقی بین کارمندان دیگری است که کارهای دیگری انجام می‌دهند و آن‌ها هم باید از مرخصی‌ها استفاده بکنند. اینکه مادران باید در زمان موجهی از مرخصی زایمان استفاده کنند حرف به حقی است، اما این زمان معین باید از آن طرف هم مهار بشود، به خاطر اینکه هزینه‌های آن را شما نمی‌توانید بپردازید. از آن گذشته، در نظام اداری و در تعادل نیروی انسانی اخلال ایجاد می‌شود. وقتی بدون برنامه‌ریزی و بدون ساماندهی قبلی دستگاه دولتی با کسانی مواجه می‌شود که باید از مرخصی استفاده بکنند، قاعدتاً فرض بر این است که چون آن کارمند مفید است در نبودنش برای خدمت‌رسانی به ۷۰ میلیون مردم اخلال ایجاد می‌شود بنابراین ضمن اینکه تأیید می‌شود که مرخصی باید استفاده بشود، به نظر می‌آید چهار ماه موجود کفایت می‌کند، مازاد آن افزایش هزینه‌های دولت است لذا با آن مخالفت می‌کنم.[۲۹۳]
احمدی نیز مخالف دیگر ادامه می‌دهد:
یک خانمی استخدام می‌شود، یک پستی در اختیارش قرار می‌گیرد، حالا یا پست متوسط است یا بالاست، به خصوص در پست‌های بالا وقتی شما الآن چهار ماه مرخصی می‌دهید نمی‌دانید چه کسی را جای ایشان بگذارید؟ یعنی رشته کارمندی و پیوند بالا دست با زیردست گسیخته می‌شود، آنقدر هم ما افراد متخصص نداریم که حالا اگر یک کارمند متخصصی رفت یک کارمند دیگر جایگزین داشته باشیم و جای او بیاوریم. واقعاً در این چهار ماه هم ما مشکل داریم، وقتی این چهار ماه را به شش ماه افزایش می‌دهید دیگر واقعاً مشکل پیدا می‌شود.[۲۹۴]
حساب دولت را برسید که شما دارید ضرر به بیت‌المال می‌زنید و از طرف دیگر پیوند کارمندی را از بین می‌برید. یعنی آن رشته‌ای که در یک اداره باید واقعاً مثل ساعت کار بکند یک نفر می‌بینید چهار ماه رها کرد و رفت، کار مختل می‌شود، حالا این را شما می‌خواهید شش ماه کنید. واقعاً این فردا سبب می‌شود که هر مسئولی می‌خواهد خانمی را استخدام بکند محاسبه این را بکند که کارش در یک مدت شش ماهه دچار وقفه خواهد شد و ضرر به خود بانوان خواهد خورد، از آن جهت که در استخدامشان وقفه یا اختلال حاصل خواهد شد.[۲۹۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ب.ظ ]




ید به معنای دست، اگر شخص بدون اذن مالک یا قانون یا شرع، به اصطلاح، وضع ید بر مال اعراض نشده دیگری داشته باشد مسئول است. اگر اجباراً یا اضطراراً کسی بر مال دیگری تسلط و استیلا پیدا کند صرفاً از جهت کیفری، فاقد مسئولیت است و در حکم وضعی (یعنی استرداد عین) او اثری ندارد. برخی از حقوقدانان فرموده‌اند: «علی‌الید» دلالت بر اشتغال ذمه و مسئولیت قهری شخص است که بر مال دیگری تسلط پیدا کرده بود و «حتی تودیه» دال بر ادامه زمان اشتغال ذمه تا استرداد آن مال و پایان مسئولیت پس از رد مال می‌باشد.[۶۰]
بنابراین حدیث مزبور هم در زمره قواعد ضمان‌آور و هم در ردیف قواعد را فع ضمان است. به هر حال، حدیث فوق، مورد استفاده برای استناد جهت احراز برخی از قواعد دیگر مانند «مایضمن بصحیحه یضمن بفاسده» و رد مثل در صورت مثلی بودن و رد قیمت مال در صورت قیمی بودن آن نیز قرار گرفته است.[۶۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفته می‌شود که قاعده ضمان ید، مشابه نظریه خطر در تئوری‌های جدید مسئولیت مدنی است. یعنی قصد و تقصیر، عمد و غیرعمد، علم و جهل به موضوع یا حکم، تأثیری در ضمان فرد مستولی بر اموال دیگران ندارد. به هر حال، در صورت وجود عمد ضمان کیفری را نمی‌توان منتفی دانست.
فورس ماژور و قوه قهریه که عدم انتساب تلف به فرد مستولی را ایجاب می‌کند، در قاعده علی‌الید، از عوامل رافع مسئولیت محسوب نمی‌شود. در حالی که در قاعده اتلاف، رابطه سببیت بین فعل و زیان وارده از ارکان ضروری آن قاعده شمرده می شد، در قاعده علی‌الید، وجود رابطه سببیت، لازم نیست و مستولی من غیر حق بر مال دیگران نمی‌تواند عدم دخالت خود در تلف مال را دلیل بر عدم مسئولیت خود بداند.[۶۲]
مسئولیت مدنی ضررهایی را شامل می‌شود که فاعل سبب آن را برانگیخته است همچنین زیان‌های معنوی و جسمی را می‌توان مطالبه کرد. اما در غصب فقط جبران زیان مالی است که این تفاوت قابل قبول می‌باشد.[۶۳]
بر اساس ماده ۳۰۸ ق.م. «غصب استیلا بر حق غیر است به نحو عدوان، اثبات ید بر مال غیر بدون مجوز هم در حکم غصب است».
برای تحقق غصب شرایط ذیل لازم است:

۱- مفهوم استیلا

مقصود آن است که شخص حق دیگری را به تصرف خود درآورد. و بر آن مسلط شود. ضابطه تحقق استیلا داوری عرف است و معیار ثابتی ندارد.

۲- مفهوم حق غیر

حق مورد استیلا ممکن است مالکیت عین منفعت - عین بدون منفعت، منفعت بدون عین، وابسته به عین مانند حق ارتفاق و حق تحجیر یا هر نوع حق مکتسب دیگری مانند حق اولویت استفاده از مکان‌های عمومی و حق استفاده از نام خانوادگی باشد. (م ۹۹۵ ق.م)

۳- به نحو عدوان

قانونگذار با افزودن شرط به نحو عدوان بر شرایط دیگر غصب، ظاهر بدون مجوز قانونی یا به ناحق و ظالمانه بودن استیلا را شرط تحقق غصب دانسته است. بنابراین با تحقق غصب استیلا بر حق دیگری باید بدون مجوز قانونی و به ناحق باشد نه از روی عمد و قهر، بدین‌سان غصب با حسن نیت و جهل غاصب نیز محقق می‌شود، چنانکه هرگاه کسی به تصور مالک بودن بر مال دیگری مستولی شود، غاصب محسوب می‌گردد ولی تفاوت غاصب آگاه با ناآگاه در این است که غاصب آگاه و عامد مسئولیت کیفری نیز دارد.[۶۴] غصب دو حکم تکلیفی دارد و آنها حرمت و وجوب رد آن به مغصوب منه و یا ولی اوست؛ و در تمام اقسام جریان دارد، پس غاصب گناهکار ورد عین بر او واجب است. حکم وضعی آن هم عبارت از ضمان است به این معنی که چیز غصبی بر عهده غاصب می‌باشد و تلف و خسارت آن بر عهده او است و اینکه اگر تلف شود واجب است که عوض بپردازد و ضمان اختصاص دارد به مواردی که مغصوب از اموال عین یا منفعت باشد، بنابراین غصب حق، ضمان ید ندارد.[۶۵]
از گفته‌های بالا چنین نتیجه‌گیری می‌شود: غصب دلالت داردبر استیلا بر حق دیگری به عمد و قهر، غصب دلالت داردبر استیلا بر مال، اشیاء و منافع - غاصب گناهکار است و باید عین را پرداخت نماید و در صورت تلف شدن عین مالک می‌تواند مثل یا قیمت تمام یا قسمتی از مال مغصوب را مطالبه کند. غصب حق ضمان ید ندارد.
طبق ماده ۳۰۸ ق.م. حرمت و جایز نبودن تصرف مال غیر از مستقلات عقلیه است که در شرع به آن تصریح شده است، منظور از استیلاء اعم از تصرف فعلی میباشد لذا اگر کسی مسلط بر مال باشد یعنی قدرت تمکن بر تصرف داشته باشد عرفاً استیلا دارد. در حقوق کامن لا نهادهای حقوقی مشابه با غصب وجود دارد این نهادها در عین مشارکت با بسیاری از مبانی حقوق داخلی دارای یکی از مصادیق شبه جرمها به غصب و تعدی به اشخاص، اموال منقول و اموال غیر منقول تقسیمبندی شدهاند. تعدی به حقوق اشخاص شامل تهدید، ضرب و جرح، و حبس غیر قانونی میباشد. در غصب اموال منقول، شخص عامدانه در اموالی که در تصرف دیگری است تعدی میکند یا با یک عمل ناحق، تصرف قانونی شخص محق را انکار می کند که در این موارد صرف لمس کردن برای تحقق شبه جرم کافی است. لازم نیست که شخص مال را از تصرف متصرف قانونی خارج کند.[۶۶]
انسان آزاد چه کوچک و چه بزرگ مورد غصب واقع نمی‌شود، چون در غصب مال، اشیاء و منافع در نظر است.
آنچه مورد اختلاف است، منافع انسان آزاد است. برخی اعتقاد دارند که منافع جزء وجود انسان است و وجود انسان مورد غصب قرار نمی‌گیرد. بنابر این شامل قاعده علی‌الید می‌شود.
اما گروه دیگر از قاعده لاضرر، اتلاف و تسبیب استفاده نموده‌اند و منافع انسان را مشمول جبران خسارت دانسته‌اند، یعنی منافع انسانی را در زمره دعوای مدنی دانسته‌اند.
اما در حقوق ایران بیشتر با توجه به قاعده لاضرر که منافع انسان تحت اجاره در مدت معین را پذیرفته است که باید جبران خسارت شود. در نظام حقوقی انسان‌ها در روابط اجتماعی آزاد ند و هرکس حق دارد شغلی را که بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند.[۶۷]
اما اگر شخص مالک مال را تلف کند یا سبب تلف آن را فراهم آورد، ذوالید مسئولیتی نخواهد داشت امکان دارد استدلال شود که چون انسان آزاد است نمی‌تواند مورد تسلط و استیلاء دیگری قرار گیرد، قاعده علی‌الید نیز بر این مورد صراحت ندارد و ضمان تفویت منافع ممکن ‌الحصول از اعمال وی هم با این قاعده، قابل اثبات نیست به هر حال با فرض صحت این نظریه نیز طبق قواعد لاضرر و تسبیب و اتلاف چنین فردی باید مسئول شناخته شود. در غصب هدف اصلی الزام به بازگرداندن مال یا بدل آن به صاحب مال است (قاعده علی‌الید) ولی در مسئولیت مدنی هدف اصلی جبران خسارت است و بازگرداندن وضع زیان دیده به حالت پیشین یکی از شیوه‌های فنی جبران خسارت است که بازگرداندن مال زیرمجموعه آن قرار می‌گیرد و همین امر یکی از دلایل و اسباب تفاوت در احکام غصب با مسئولیت است و اساساً باید توجه داشت که بین این دو رابطه عموم و خصوص مطلق برقرار است.

۴- غصب و زندانی کردن کودک

از بارزترین حقوق طبیعی و اولیه اطفال آزادی است. یکی از انواع این آزادی‌ها آزادی تن اطفال و کودکان است. در طول تاریخ این‌ آزادی‌ها تحت عنوان برده و بنده مورد تعرض قرار گرفته است.
اما در حقوق امروزه آزادی افراد از هر قشر و طبقه‌ای باشند به صورت برابر به رسمیت شناخته شده است و کسی نمی‌تواند دیگری را زندانی کند، مگر قانونی برای آن مجوز صادر کرده باشد. اما این سئوال مطرح است، آیا زندانی کردن کودک در حکم غصب است، برای پاسخ به این سؤال به دلایل فقهی و حقوقی رجوع می‌کنیم.

۵- بحث فقهی غصب و کودک زندانی

فقها انسان‌ها را به دو دسته آزاد و برده تقسیم می‌کردند. از نظر آنان هر کدام دارای حق و حقوق معینی می‌باشند. در اینجا به ذکر بعضی از اقوال مشهور می‌پردازیم.
بجنوردی: «شخص آزاد چه بچه بود و چه بزرگ تحت تسلط و تحت ید قرار نمی‌گیرد». به همین دلیل اگر کسی بچه کوچکی را به زور از ولی او بگیرد و بچه خلاف میل او یا بدون هیچ تعدی یا تفریطی در حق نگهداری، او بمیرد، آن شخص ضامن نیست، برخلاف آن، اگر بچه‌ای عبد باشد و بر خلاف میل او و یا بلای آسمانی بمیرد، آن شخص ضامن است.[۶۸]
شخص کودک از نظر آنان مالیت ندارد، چون مال نیست غصب بر آن حاکم نمی‌شود. اگر کودک عبد باشد، زندانی‌کننده غاصب و باید عین آن، یعنی کودک را به صاحب آن برگرداند ولی اگر کودک آزاد باشد، به شخص کودک ظلم شده است و هرکس که او را زندانی کرده است، در مقابل او مسئولیت کیفری و مدنی دارد.

۶- بررسی حکم منافع انسان آزاد از نظر فقها

یکی دیگر از فروعاتی که در بحث ضمان ید در کتب فقهی مطرح گردیده، مساله منع و حبس انسان آزاد و حکم منافع آن در این حالت می‌باشد که عبارت است از: منافع مستوفات و منافع غیر مستوفات.

۶-۱- منافع مستوفات

شکی نیست که آخذ ضامن این نوع از منافع خواهد بود بنا بر مورد شمول حدیث «علی الید» نسبت به حر؛ زیرا منافع نیز به تبع خود حر ماخوذ میباشند و لازمه چنین اخذی آن است که نسبت به آنها ضمان صدق کند و استیفاء منافع هم دخلی در حکم به ضمان ندارد بلکه همین اندازه که استیلا محقق شد ضمان میآید.
منافع مستوفات حر مانند اینکه ظالمی، کودکی را ربوده و یا گروهی از بچه ها را ربوده باشند و از آنها کار کشیده باشند و منافع آنها را استیفا کرده باشند، خوب در اینجا قطعاً ضامن منافع خواهند بود و اینکه گفته شود اخذ منفعت قابل تصور نیست چون منافع از مقوله اعیان نیستند که اخذ در مورد آنها صدق کند سخن درستی نیست چرا که اخذ هر چیزی به حسب خودش میباشد و اخذ منافع به اخذ خود عین است و کسی که عینی را اخذ کرده باشد منافع او را هم بالطبع اخذ کرده پس ضامن منافع مستوفات میباشد.
در مورد منافع مستوفات تردیدی میان فقها وجود ندارد زیرا بیتردید کاری که مورد بهره برداری قرار گرفته دارای قیمت است و عیناً مانند موردی است که غاصب عین مال دیگری را اخذ کرده باشد زیرا کار مزبور قابل مبادله به مال است و ارزش و اعتبار مالی دارد.
علامه حلی در کتاب تذکره الفقها میفرماید: «چنانچه با قهر انسان آزادی را حبس کنی و آن را در شغلی استفاده کنی ضامن اجرت آن شخص خواهی بود چون منافع آن را استفاده نمودهای و آن منافع قابل تقویم هستند پس ضمان این منافع لازم است».[۶۹]
و نیز صاحب جواهر در شرح کلام صاحب شرایع که فرموده: «و اگر به استخدام گرفته شود (شخصی) سپس باید اجرت وی پرداخت گردد و مخالفی در این کلام پیدا نکردم و اشکالی در این کلام نیست؛ زیرا منفعت آن شخص قابل قیمت گذاری است در این هنگام و همانند کسی میماند که مال دیگری را اخذ کرده».[۷۰]
و حضرت امام (ره) هم میفرمایند:
«چنانچه استخدام کند شخصی را و از منفعت وی استفاده کند پس باید اجر عملش را بپردازد».[۷۱]

۶-۲- منافع غیر مستوفات

در خصوص منا فع غیر مستوفات به تعبیر دیگر ضمان محرومیت از کار مثل اینکه کسی انسان پزشک یا صنعتگری را بازداشت نماید و یا به گونهای او را از کارکردن محروم نماید بدون آنکه از او بهرهگیری کند آیا ضامن قیمت کار اوست و باید با پرداخت دستمزد از عهده خسارت در آید ؟
فقهای امامیه در این مورد اختلاف نظر دارند. مشهور فقها قائلند که ضمان وجود ندارد و استدلال آنها این است که انسان آزاد از اموال محسوب نمیشود و منافع او تابع وجود اوست و مالی مستقل به شمار نمیآید و همانگونه که انسان آزاد را نمیتوان غصب کرد این عنوان در تسلط بر منافع او نیز تحقق نمییابد بنابراین منافع انسان آزاد در استیلای دیگر واقع نمیشود و اگر بدون استفاده تلف گردد در تصرف خود او از بین رفته و ضمان او بر عهده دیگری قرار نمیگیرد و به تعبیر دیگر منافع انسان آزاد همواره در سلطه خود اوست و اگر تلف شود در ید خودش تلف شده است.
شهید ثانی در شرح سخنان صاحب شرایع[۷۲] فرموده:
هیچ اشکالی در مورد ضمان منافع حیوانات در صورتی که کسی آنها را غصب کند نیست بخاطر اینکه آنها مال محسوب میشوند و منافع آنها چه منافع مستوفات و غیر مستوفات موجب ضمان است. اما در خصوص انسان آزاد، اگر کسی آن را اجیر کرد برای عمل معینی، اما مدتی او را حبس نمود و او را به کاری نگرفت آیا ضامن اجرت خواهد بود یا خیر ؟ صاحب شرایع در حکم مسئله مردد شدند بعد فرمودند: «و الاقرب ان الاجره لاتستقر لمثل ما قلنا» و منشا تردد آن است که از یک طرف منافع حر مورد ضمان واقع نمیشوند مگر این که مورد بهره قرار گیرند (مستوفاه) زیرا حرّ به لحاظ اینکه مال نیست تحت ید واقع نمیشود و از منافع او هم استفاده نشده پس منافع غیر مستوفاه او موجب ضمان نیست.
گروهی از فقها نیز در صورتی که اجرت محبوس محرز باشد به طوری که در صورت عدم حبس بتوان واقعاً منفعتی را برای او تصور نمود با استناد به قاعده لاضرر و قاعده تسبیب و بعضی آیات قرآنی (آیاتی که بر مقابله به مثل و تقاص دلالت می کند) حبس‌کننده را ضامن اجرت محبوس دانسته‌اند.[۷۳] به طور کلی مشهور فقها، در مورد انسان آزاد، ضمان را تنها در صورت تقویت منافع، لازم می‌دانند نه فوت آن.[۷۴]
شهید ثانی: اگر انسان آزاد مدتی زندانی شود، کسی که او را حبس کرده، در صورتی که او را به کار نگرفته باشد ضامن اجرت او نمی‌باشد، برخلاف بنده.[۷۵]
از اقوال فقها در مورد حبس انسان چنین حالت استنباط می‌شود:
اگر شخص کار نکند دارای دو حالت است اگر اجیر دیگری باشد ضمان دارد. ولی اگر شخص اجیر دیگری نباشد در هر دو صورتی که فرد عادی باشد یا دارای مهارت باشد عدم ضمان دارد.
و اگر هم شخص کار بکند- ضمان دارد.[۷۶]
اما در قانون مدنی از چنین تقسیم‌بندی در مورد وضعیت شخص یعنی آزاد و آزاده شده خبری نیست. از طرفی تقسیم‌بندی جدید به اهلیت اشاره می‌کند و رابطه بین وضعیت و اهلیت برقرار می‌کند.

۷- گستره قاعده ضمان ید در کودک آزاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ب.ظ ]




بر همین اساس، هنگام تقیّه نیز وقتی مکلّف بین دو وظیفه حفظ جان و انجام دادن احکام یا ابراز معتقدات سرگردان شود، عقل او را به انجام وظیفه مهم‌تر راه‌نمایی می کند.
۴- سیره متشرعه
یکی از ادلّه مشروعیّت تقیّه سیره متشرعه در طول تاریخ است… که همواره به تقیّه عمل کرده‌اند. و به یقین این سیره کاشف از ارشاد و راهنمایی ائمه ♣ و دستورات ایشان بوده، است. و در غیر این صورت، سیره‌ای در میان متشرعه محقق نمی‌شد.
مشروعیّت تقیّه از نظر علمای امامیّه و اهل سنّت
هر چند تقیّه شیوه‌ای عقلایی و فراگیر است و هیچ عاقلی با جواز آن برای حفظ جان، مخالف نیست. اما در موجبات، اهداف، موارد و احکام آن میان علمای شیعه و سنّی اختلاف است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

الف) مشروعیّت تقیّه از نظر علمای امامیّه
مشروعیّت تقیّه ( در شرایط خاص) از دیدگاه علمای امامیّه اجماعی است. که در این‌جا دیدگاه چند تن از علما در رابطه با مشروعیّت تقیّه را نقل می‌کنیم.
۱- شیخ صدوق ◙ ( متوفای ۳۸۱ه) می نویسد:
التقیّه فریضه واجبه علینا فی دوله الظالمین، فمن ترکها فقد خالف دین الامامیّه و فارقه[۱۱۰]
تقیّه یکی از تکالیف است که در زمان حکومت ظالمان واجب است. بنابراین اگر کسی تقیّه را ترک کند، با مذهب شیعه مخالفت کرده و از آن بیرون است.
و در اعتقادات می‌نویسد:
اعتقادنا فی التقیّه انّما واجبه، من‌ترکها کان بمنزله من ترک الصلاه[۱۱۱]
به نظر ما تقیّه واجب است، کسی که آن را ترک نماید مانند کسی است که نماز را ترک کرده است.
و در ادامه می‌نویسد:
و التقیّه واجبه لایجوز رفعها الی ان یخرج القائم ☻ - فمن ترکها قبل خروجه فقد خرج عن دین الله و دین الامامیّه و خالف الله و رسوله و الائمه [۱۱۲]
تقیّه واجب است و این حکم تا زمان خروج امام زمان ☻ ادامه دارد. بنابراین اگر کسی آن را قبل از خروج ترک نماید، از دین خداوند و دین امامیّه بیرون رفته است و با خدا و رسول او و امامان مخالفت کرده است.
۲- شیخ طوسی ◙ ( متوفای ۴۶۰ھ) درباره تقیّه می‌نویسد:
و التقیّه – عندنا- واجبه عند الخوف علی النفس و قدروی رخصه فی جواز الافصاح بالحق عندها
ما شیعیان تقیّه را زمانی واجب می‌دانیم که شخص، احتمال خطر بر جان خویش را بدهد. ولی در بین اهل‌سنّت، جواز تقیّه نکردن در چنین شرایطی نیز وارد شده است.
حسن بصری روایت کرده است که مسیلمه کذّاب دو نفر از یاران رسول خدا ☺ را گرفته و به یکی از آن‌ها گفت: آیا شهادت می‌دهی که محمد رسول خدا است؟ پاسخ داد: آری سپس پرسید آیا شهادت می‌دهی که من نیز رسول خدایم؟ پاسخ داد آری. او را آزاد کرد.
و سپس دیگری را فرا خواند و به او گفت: آیا شهادت می‌دهی که محمد فرستاده خدا است؟ پاسخ داد: آری، سپس پرسید آیا شهادت می‌دهی که من نیز فرستاده خدایم؟ آن شخص پاسخ داد که من نمی‌شنوم! مسیلمه این سوال را سه بار تکرار کرد و همان جواب شنید: به همین سبب گردن او را زدند.
این خبر به رسول خدا ☺ رسید، فرمود: کسی که کشته شده، در راه راستگویی و تقوای خویش کشته شده، و فضیلت شهادت را برده، گوارایش باد.
اما دیگری آن‌چه را خداوند به او اجازه داده است. قبول نمود: به همین سبب عقوبتی بر وی نیست.
این روایت ( که از اهل سنّت آمده است) چنین می‌رساند که تقیّه جائز است و گفتن حق بهتر!
وظاهر اخبارنا یدل علی انّها واجبه و خلافها خطأ[۱۱۳]
اما روایات ما دلالت دارند که تقیّه واجب است و مخالفت با آن اشتباه است.
۳- امام خمینی ◙، در مبحث تقیّه در نخستین گام تقیّه را در حوزه سیاست، تقسیم‌بندی، نموده و گویا برای امام مهم‌ترین مسأله در باب تقیّه، اقسام تقیّه است. لذا اوّلین بحث خود را به اقسام تقیّه اختصاص می‌دهد. امام از چهار زاویه به تقسیم تقیّه می‌پردازد. ۱- تقیسم تقیّه به حسب ذات تقیّه۲- تقسیم تقیّه به حسب کسانی که تقیّه می‌کنند.(المتّقی) ۳- تقیّه بر حسب کسانی که از آنان تقیّه می‌شود (المتّقی منه) ۴- تقسیم بر حسب چیزهایی که تقیّه در آن‌ها صورت می‌گیرد. ( المتّقی فیه) و در هر مورد فروعات زیادی را مطرح می‌کند که در مباحث آتی به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود.[۱۱۴]
امام راحل ◙ در بخشی از این فروعات می‌نویسد: و منها: ما تکون واجبه لنفسها، و هی ما تکون مقابله للإذاعه، فتکون بمعنی التحفظ عن افشاء المذهب و عن افشاء سرّ اهل‌بیت ♣ . فیظهر من کثیر من الروایات: انَّ التقیّه التی بالغ الائمه ♣ فی شأنها، هی هذه التقیّه فنفس اخفاء الحقّ فی دوله الباطل واجب، و تکون المصلحه فیه جهات سیاسیه دینیّه، و لولا التقیّه لصار المذهب فی معرض الزوال و الانقراض.
حضرت امام بعد از آنکه تقیّه بحسب ذات آن به خوفی و مداراتی تقسیم می‌کند می‌نویسد: و الخوف قد یکون لاجل توقع الضرر علی نفس المتقی، او عرضه، او ماله، او ما یتعلّق به و قد یکون لاجل توقعه عی غیره من اخوانه المؤمنین. و ثالثهً لاجل توقعه علی حوزه الاسلام، بان یخاف شنات کلمه المسلمین بترکها، و خاف ضرر علی حوزه الاسلام لاجل تفریق کلمتهم.. الی غیر ذلک.
و المراد بالتقیّه مداراهً، ان یکون المطلوب فیها نفس شمل الکلمه و وحدتها، بتحبیب المخالفین و جرّ مودّتهم، من غیر خوف ضرر[۱۱۵]
ب) تقیّه از دیدگاه علمای اهل سنّت
آنچه از کلمات علمای اهل سنّت استفاده می‌شود. این است که آن‌ها نیز همانند پیروان اهل بیت ♣ به مشروعیّت تقیّه اذعان دارند و در هنگام ضرورت از آن استفاده کرده‌اند، البته برخی چون نخواسته‌اند که اعتقاد شیعیان را در مشروعیّت تقیّه تایید کنند. با ترفندی کاملا ماهرانه اسم آن را عوض و به جای تقیّه گاهی از کلمه « اکراه » و گاهی «مدارا با مردم» استفاده کرده‌اند. [۱۱۶]
بی تردید «اکراه» و مدارا با مردم، همان تقیّه‌ای است که پیروان اهل بیت ♣ به آن اعتقاد دارند. جهت آشنایی بیش‌تر دیدگاه چند تن از علمای اهل سنّت ذکر می‌گردد.
۱- ابوحیّان اندلسی می‌نویسد:
و قال قتاده : اذا کان الکفّار غالبین، او یکون المؤمنون فی قوم کفّار فیخافونهم،فلهم ان یخالفوهم و یداروهم دفعا لشرّ ،وقلبهم مطمئن بالایمان.[۱۱۷]
قتاده گفته است: وقتی که کفّار بر مسلمانان پیروز شوند یا مؤمنان در بین گروهی کافر باشند، و بترسند. می‌توانند با آنان هم پیمان شده و مدارا نمایند تا شرشان را از خویش دور کنند به شرطی که قلبشان با ایمان محکم شده باشد.
۲- ابو محمد انصاری می‌نویسد:
علی بن حوشب عن محکول[۱۱۸] قال: ذلّ من لا تقیّه له.[۱۱۹]
از محکول روایت شده است که او گفته است: کسی که تقیّه نداشته باشد ذلیل می‌شود.
۳- ابن بطال در شرح صحیح بخاری می‌نویسد:
اجمع العلماء علی ان من اکره علی الکفر حتّی خشی علی نفسه القتل انه لا اثم علیه ِان کفر و قلبه مطمئن بالایمان، و لا تبین منه زوجته، و لا یحکم علیه بحکم الکفر.[۱۲۰]
علماء اجماع دارند که اگر کسی وادار به کفر شود. تا حدی که بر جان خویش بترسد. اگر (ظاهرا) کافر شود. ولی قلب وی با ایمان محکم شده باشد. گناهی بر او نیست و همسرش (به سبب ارتداد) از او جدا نمی‌شود و نمی‌توان حکم کفر را بر او جاری کرد.
۳- ابن کثیر دمشقی در ذیل آیه اکراه می‌نویسد:
اتفق العلماء علی انّ المکره علی الکفر یجوز له ان یوالی ابقاء لمهجته[۱۲۱]
علما اجماع دارند که شخص مجبور به کفر می‌تواند برای حفظ جان خویش با ایشان دوستی نماید.
۴- فخر رازی در تفسیر کبیر خود می‌نویسد:
انّ التقیّه انّما یکون اذا کان الرّجل فی قوم کفّار، و یخاف منهم علی نفسه و ماله[۱۲۲]
تقیّه زمانی است که شخص در بین قومی کافر باشد و از ایشان بر جان و مال خویش بترسد.
جمع‌بندی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ب.ظ ]




¨ آداب و رسوم
__________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
________________
عناصر روانشناسی
___________
باورهای عامیانه و خرافی
______________
سایر عناصر
_________
۳-۱۲۸-بهلول دانا و خلیفه
* خلاصهی قصه
مردی عزم سفر کرد. صد سکه داشت. سکهها را به خلیفه سپرد. بعد از یک سال از سفر آمد و به سراغ خلیفه رفت. خلیفه به او گفت که سکههایش را موش خورده و او را از خانه بیرون کرد. مردم، عَلو (مرد فریب خورده) را نزد بهلول فرستادند. فردای آن روز بهلول همهی بچههای شهر و بچههای خلیفه را با خود به بیرون از شهر برد. هنگام غروب، همهی بچه ها به جز بچههای خلیفه را به خانههایشان رساند. وقتی خلیفه سراغ بچههایش را گرفت. بهلول گفت: « بچههای تو را خرگوش خورده است». خلیفه گفت: « خرگوش که بچه نمیخورد، چنین چیزی چهطور ممکن است؟» بهلول گفت:« همانطور که موش سکههای علو را خورده، خرگوش هم بچههای تو را خورده است». خلیفه پولها را بازگرداند و بهلول هم بچههای خلیفه را راهی خانه کرد.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_______________________
¨ کنشهای اساطیری
_______________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
______________
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه هم قصهی زرنگیها، هوش بهلول و حق ستانی اوست. در این قصه فرد ظالم خلیفه و فرد مظلوم مردی است که علو نام دارد. نکته‌ی قابل توجه در قصه اینکه با وجودی که بهلول در تمامی قصهها فردی دیوانه است؛ اما همهی مردم شهر بچههای خود را با وی همراه میکنند و این تأییدی بر دیوانهنما بودن بهلول و آگاهی مردم از این موضوع است.
¨ آداب و رسوم
_______________
________________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
_______________
_______________________
عناصر روانشناسی
______________
باورهای عامیانه و خرافی
________________
سایر عناصر
______________________
______
۳-۱۲۹-بهلول دانا و خلیفهی بغداد
* خلاصهی قصه
بهلول و خلیفهی بغداد برادر بودند. بهلول کلبهای کنار دریا و خلیفه دو زن داشت. روزی زن بزرگتر خلیفه، کلبهی بهلول را در عوض قطاب خرید. زن کوچک خلیفه، اما مدام می‌خندید. زن کوچک خلیفه در خواب دید که زن بزرگتر در بهشت است. زن کوچک به دیدار بهلول رفت و از او خواست تا کلبهاش را به صد سکه‌ی طلا به او بفروشد. بهلول قبول نکرد. زن پیراهن خود را درید و به بهلول تهمت زد. خلیفه تصمیم گرفت، بهلول را بکشد. بهلول به قبرستان رفت و قبری را برای خود کند. خلیفه عصبانی نزد بهلول آمد. بهلول به خلیفه گفت: «قبل از اینکه مرا بکشی، ما دو تا برادریم، بیا همدیگر را ببوسیم». به محض اینکه خلیفه پا روی پای بهلول گذاشت. بهلول خلیفه را به اندازهی هزار سال مسافت به راه دوری پرتاب کرد. وقتی خلیفه به هوش آمد، خود را در دهی یافت. از هر کس سراغ بغداد را گرفت. هیچ کس اسم بغداد را نشنیده بود. خلیفه پیش پیری صد ساله رفت تا شاید او راه بغداد را بداند. پیر صد ساله زنی خر صفت داشت تا کتک نمیخورد، کار نمیکرد. پیرمرد راه بغداد را نمیدانست؛ اما خلیفه را به برادر خود که دویست سال سن داشت، فرستاد. پیر دویست ساله زنی سگ صفت داشت، با غرولند کار میکرد. او نیز راه بغداد را نمیدانست. خلیفه را به نزد برادر سیصد سالهی خود فرستاد. پیر سیصدساله زنی خوب و مهربان داشت و راه بغداد را میدانست. به خلیفه گفت: «کنار زیارتگاه ده درختی است که پرندهای روی آن لانه دارد، پرنده به سمت بغداد میرود». خلیفه قبل از اینکه برود، راز جوانی پیر سیصدساله را نسبت به دو برادر دیگرش پرسید. پیرمرد دلیل آنرا زن دانست. خلیفه با پرنده به بغداد رفت و آنجا متوجه مکر زن شد و او را مجازات کرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
______________
¨ کنشهای اساطیری
- سحر و جادو
سحر و جادو انجام اعمال محیرالعقولی است که در عالم واقع امکان رخ دادن آن نیست (رجوع شود به قصهی ۳۷و۱۲۰). در این قصه بهلول با عملی سحرگونه خلیفه را به مکانی پرتاب میکند که به اندازهی هزار سال مسافت دارد.
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
- درخت
درخت از موجودات مقدس و اساطیری در قصههاست. (رجوع شود به قصهی ۲۸ )
درختها معمولا در زیارتگاهها و امامزادهها دیده میشوند. در این قصه هم بر روی درختی که در زیارتگاهی است، پرندهای زندگی میکند که راه بغداد را میداند. نکته‌ی دیگری که در مورد درخت و اهمیت آن میتوان گفت این است که گاه درختان در باور مردم تقدس ویژه مییابند، بهگونهای که مردم نذورات خود را به نام درخت و در پای او ادا میکنند. هانری ماسه در کتاب معتقدات و آداب ایرانی در فصل مربوط به گیاهان این مطلب را به تفصیل بیان کرده است.
- پرنده
پرندگان در اساطیر نقش مهمی دارند. در این قصه نامی از پرنده ذکر نشده است؛ اما قدرت عجیب پرنده در حمل آدمی، قدرتی اسطورهایست. کاری که در دیگر قصهها به سیمرغ، پرندهی افسانهای، نسبت داده شده است.
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
در این قصه بهلول، شخصیت اصلی قصه و برادر خلیفه است، با این حال زندگی فقیرانه‌ای دارد. این قصه به مذمت زنان میپردازد و برای بیان انواع زن و نگرش جامعه نسبت به زن است. در این قصه، زن خوب زنی است که مطیع اوامر همسرش باشد و زنانی که از همسرانشان اطاعت نکنند یا با نق زدن کار کنند، مستحق کتک زدن و صفات بد هستند. رفتار زن کوچک خلیفه هم تلمیحی به قصهی یوسف و زلیخا دارد و هم نماد زنی خودخواه و مکار است که عاقبت به مجازات مکر خود میرسد. زن خوب موجب جوان ماندن مرد و زن بد موجب پیر شدن مرد میشود. درواقع قصه از هوش و زرنگی بهلول و تمثیلی که برای خلیفه میآورد، میخواهد نوع نگرش نسبت به زن را بیان کند.
¨ آداب و رسوم
__________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم