مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲-۱- مهارت های زندگی
۲-۱-۱- مهارت چیست ؟
اصطلاح مهارت در معانی مختلف به کار رفته است. وقتی گفته می شود کسی مهارت انجام کاری را دارد مثلاً مهارت تایپ کردن، این بدان معنی است که او بامهارت آموزش وتمرین میتواند به راحتی و به نحو احسن مطالب را تایپ نماید. او کاربرد تمام کلیدهای ماشین تایپ را میداند و به طرز صحیح از انگشتان خود استفاده میکند، او میتواند بدون نگاه کردن به کلیدهای ماشین تایپ ، با سرعت مطالب را تایپ نماید. ممکن است هر کسی بتواند از یک دستگاه ماشین تایپ استفاده کند و مطلبی را تایپ نماید. اگر مهارت تایپ کردن را نداشته باشد، برای پیدا کردن کلیدها باید کمی وقت صرف کرده تا حروف را پیدا کند و یا ممکن است فقط با یک انگشت کلمات را تایپ کند. یعنی حتی در صورت نداشتن مهارت لازم ، میتواند مطالب را تایپ کند. اما فرق بین کسی که مهارت تایپ کردن ندارد با کسی که این مهارت را دارد این است که او مطالب را در حداقل زمان با کمترین غلط تایپ میکند. داشتن مهارت در تمام زمینهها مطرح است به عنوان مثال نجاری، رانندگی، آشپزی ونقاشی و زمینههای دیگر در حقیقت مهارت یعنی داشتن زمینههای لازم برای انجام صحیح یک کار. در برنامه آموزش مهارتهای زندگی، مهارت یعنی : توانایی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر ، انجام مسئولیتهای اجتماعی، انجام تصمیم گیریهای صحیح، حل تعارضها و کشمکشها بدون توسل به اعمالی که بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه میزنند. به عبارت دیگر مهارتهای زندگی ، مهارتهای شخصی واجتماعی است که هر فردی باید آن ها را یاد بگیرد تا بتواند در مورد خود ، انسانهای دیگر و کل اجتماع به طور مؤثر، شایسته و مطمئن عمل نماید (سازمان بهزیستی کشور، دفتر پیشگیری از آسیبهای اجتماعی ،۱۳۸۶ ).
انسان قدرت سازگاری با محیط را از لحاظ جسمی وروحی دارد به طوری که نه تنها میتواند خودش را با محیط سازگار کند بلکه میتواند از تقلید کورکورانه دوری کند و میتواند بر محیط تأثیر گذاشته و آن را به روشی مناسب (با مهارت ) تغییردهد(انتظار فومانی وصالحی،۲۰۱۳).
۲-۱-۲- تعریف مهارتهای زندگی
مهارتهای زندگی عبارت است از آن گروه توانایی ها که فرد را برای مقابله مؤثر با کشمکشها در موقعیت های مختلف زندگی یاری میکند. این تواناییها فرد را قادر میسازد تا نسبت به سایر انسانها، جامعه، فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کرده، سلامت جسمانی و روانی خود را تأمین کند (اسکندری ،۱۳۸۰).این مهارتها باعث افزایش توانایی شناختی شده و توانایی شخص را در مواجهه با انتظارات و سختیهای زندگی روزمره افزایش میدهد.هر قدر ظرفیت روانشناختی بالاتر وبیشتر باشد به همان اندازه شخص قادرخواهد بود سلامت روانی – رفتاری خود را در سطح بهتری نگه داشته و با شیوهای مثبت ، سازگارانه و کارآمد به حل وفصل مشکلات بپردازد( باغبانی،۱۳۹۲). واین تواناییها فرد را قادر میسازند که مسئولیتهای نقش اجتماعی خود را بپذیرد وبدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواستها، انتظارات و مشکلات روزانه به ویژه در روابط بین فردی ،به شکل مؤثری روبرو شود. چایلدز و بروکز[۶](۱۹۸۷)به نقل از محمد خانی،(۱۳۸۹). مهارتهای زندگی را چنین تعریف کردهاند : همه مهارتها وآگاهیهایی که لازمهی زندگی مؤثر هستند و در چهار زمینه زندگی، خانوادگی ، تحصیلی ،اجتماعی و شغلی لازم و ضروری اند. به طوری که از این زمینهها قابل تعریف و قابل اندازه گیری به طور عینی میباشند.مفهوم زندگی،چیزی جزمواجهه با مسایل و کوشش برای فهم وحل آنها است(شعبانی،۱۳۹۲).
۲-۱-۳- تاریخچه مهارتهای زندگی
آموزش مهارتهای زندگی در سال ۱۹۷۹ وبا اقدامات آقای دکتر گیلبرت بولتوین[۷] آغاز شد.وی در این سال یک مجموعه آموزش مهارتهای زندگی برای دانش آموزان کلاس هفتم تا نهم تدوین شدکه با استقبال فراوان متخصصان بهداشت روان مواجه گردید.این برنامه آموزشی به نوجوانان یاد میداد که چگونه با بهره گرفتن از مهارتهای رفتار جرئت مندانه ، تصمیم گیری و تفکر نقاد در مقابل وسوسه یا پیشنهاد سوء مصرف مواد از سوی همسالان مقاومت کنند. هدف بوتوین طراحی یک واحد پیشگیری اولیه بود . پژوهشها حاکی از آن بودند که این برنامه در پیشگیری اولیه چندین نوع مواد مخدراز جمله سیگار موفق بوده است(محمدخانی، ۱۳۸۹ ).
۲-۱-۴- اهمیت مهارتهای زندگی
مطالعات فزایندهای ،آموزش مهارتهای زندگی را در پیدایش وتقویت توانمندیهایی ازقبیل تصمیم گیری، انگیزش پیشرفت ، پذیرش مسئولیت ، ارتباط سازنده با دیگران ، عزت نفس مثبت ، رشد مهارتهای سازمانی ، حل مشکل ، انتخاب هدف ، خود نظم دهی و مهارتهای ارتباطی و پیشگیری از آسیبها مؤثر ومفید دانستهاند (رحیمیان بوگر،محمدی فر،محمد علی ،نجفی،محمود،دهشیری،غلامرضا،۱۳۹۲).
آموزش مهارتهای زندگی با ارتقاء بهداشت روانی وآمادگی رفتاری، فرد را به رفتاری سالم و اجتماعی مجهز میکند( میلر[۸] ،۲۰۰۸). آموزش مهارتهای زندگی فرد را قادر میسازد تا دانش، ارزش ها ونگرش ها را به تواناییهای بالفعل تبدیل کند.مهارت های زندگی بر ادراک فرد از کفایت خود واعتماد به نفس وعزت نفس اثر دارد وبنابراین نقش مهمی در سلامت روان دارد. همراه با افزایش سطح بهداشت روان ، انگیزه فرد در مراقبت از خود ودیگران، پیشگیری از مشکلات بهداشتی ومشکلات رفتاری افزایش مییابد( سازمان بهداشت جهانی[۹]،۲۰۰۹)
۲-۱-۵- مهارتهای اصلی زندگی
کارشناسان مهارتهای زندگی را در چندین سطح بررسی میکنند :
سطح اول : مهارتهای پایهای واساسی روان شناختی واجتماعی هستند .این مهارتها به شدت متأثر از فرهنگ و ارزشهای اجتماعی هستند نظیر خود آگاهی وهمدلی .
خودآگاهی : به معنی توانایی وظرفیت فرد در شناخت خویشتن ونیز شناسایی خواسته ها، نیازها واحساسات خویش است. در این مهارت فرد همچنین می آموزد که چه شرایط یا موقعیت هایی برای وی فشارآورهستند.
همدلی : عبارت است از فراگیری نحوه درک احساسات دیگران. در این مهارت فرد میآموزد که چگونه احساسات افراد دیگر را تحت شرایط مختلف درک کند. تفاوتهای فردی را بپذیرد و روابط بین فردی خود را با افراد مختلف بهبود بخشد.
سطح دوم : مهارتهایی هستند که تنها در شرایط خاص مورد استفاده قرار می گیرند نظیر مذاکره ، رفتار جرئت مندانه وحل تعارض .
جرئت ورزی : عبارت است از ابراز وجود خود ودرخواست حقوق خود بدون تجاوز به حقوق دیگران وباعث می شود که فرد اعتماد به نفس را در خود حس کند.
حل تعارض : از یک سو به معنی حد اقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است واز سوی دیگر تعارض به صورت یک پدیده اثر بخش خلاق، سازنده وسودمند مبدل میسازد. استراتژیهای حل تعارض عبارتنداز رقابت ، همکاری، مصالحه، اجتناب، سازش.
سطح سوم : مهارتهای زندگی کاربردی هستند نظیر امتناع از سوء مصرف مواد .
این مهارتها عبارتند از :
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 10:07:00 ب.ظ ]
|