اقتصاد دانش محور را اقتصاد شبکه، اقتصاد دانایی، اقتصاد دیجیتال، اقتصاد بی وزن، اقتصاد اطلاعات و اقتصاد خدماتی نیز میگویند. اما به جرئت می توان گفت که هیچکدام از اسامی ذکر شده، مفهوم کامل این واژه را به مخاطب منتقل نمی کنند. در اقتصاد دانش محور، ICT به مقیاس وسیعی مورد استفاده قرار گرفته است. بر همین اساس عوامل مؤثر در دانش محوری اقتصاد عبارتند از (جباری، ۱۳۸۶):
۱- پیشرفت در فناوری اطلاعات و ارتباطات ICT
۲- سرعت عمل در تولید دانش ( کشورهایی که توجه بیشتری به تحقیق و توسعه (R&D) و کاربرد و انتشار دستاوردهای آن نشان میدهند و در تولید سریع دانش نقش بیشتری ایفا میکنند،در حرکت به سمت دانش محور کردن اقتصاد خود توفیق بیشتری به دست می آورند)
۳- افزایش رقابت پذیری در عرصه بینالمللی ( کاهش هزینه ارتباطات، تقلیل هزینه حمل ونقل، دستیابی وسیع تر به بازارها و سرعت عمل در تبادل دانش ، موجبات افزایش قابلیت رقابت را در سطح جهانی فراهم می آورد)
۴- پاسخ گویی سریع به تغییر تقاضا ( از آنجا که چرخه حیات کالاها از طریق تاثیر رسانه ها بر قدرت تصمیم گیری تصمیم گیرنده ، کوتاه تر شده است در نتیجه رقابت فشرده تر شده است)
۵- تحولات اجتماعی ( مقابله با فقر، نابرابری، سرمایه گذاری در بهداشت وآموزش و فراهم آوردن زمینههای لازم برای استفاده از دانش و اطلاعات )
همچنین مهمترین مشخصه های اقتصاد دانش محور به شرح زیر میباشند:
۱- همه کالاها علاوه بر اینکه کاربر و سرمایه بر میباشند ، دانش بر نیز میباشند
۲- همه بخش های اقتصاد، دانش بر میباشند
۳- در اقتصاد دانش محور ، این نگرش وجود دارد که دانش و اطلاعات منابعی هستند که به عموم تعلق دارند
۴- نیروی کار ارزان تعیین کننده مزیت اقتصاد دانش محور نیست
۵- در قبال تحولات سریع دانش، انعطاف پذیر است
۶- اقتصاد دانش محور ، دارای شرکت های دانش محور میباشد
۷- در اقتصاد دانش محور ، صنعت نیز دانش محور است
۸- در اقتصاد دانش محور یک منبع قادر است انواع خدمات را انجام دهد.
تفاوت های اقتصاد سنتی و اقتصاد دانش محور:
برای ذکر تفاوتهای این دو نوع اقتصاد درابتدا به صورت مختصر خصوصیات اقتصاد سنتی درباره موارد اصلی اقتصاد گفته شده و در ادامه ویژگی های اقتصاد دانش محور درباره آن موارد آورده شده است.
در اقتصاد سنتی توسعه اقتصادی یکنواخت، خطی و کند است ، انتخاب نوع کالاها مبتنی بر خواست تولید کننده میباشد علاوه بر اینکه چرخه حیات کالا در آن طولانی است. گردانندگان اصلی اقتصاد در آن شرکتهای بزرگ صنعتی هستند و گستره رقابت محلی – منطقه ای است. در این نوع اقتصاد بازارها همگن و متجانس فرض می شود و یک برنامه مشخص بازاریابی در مورد همه آن ها اجرا می شود. تحول پذیری رشته فعالیت در آن آهسته میباشد و این نگرش مدیریت است که انگیزه و روش توسعه دادوستد و راه برد آن را تعیین میکند. در سازمانهای تولیدی تولید به صورت انبوه است و منبع نوآوری آن تحقیق میباشد. در این نوع از اقتصاد جهت گیری اصلی فن آوری و روند حرکت آن به سمت ماشینی شدن و خودکار کردن فعالیتها و تولید میباشد. منبع اصلی مزیت رقابتی در اقتصاد سنتی دسترسی آسان به مواد اولیه ، نیروی کار ارزان، نقدینگی، کاهش هزینه تولید از طریق صرفه جویی های مقیاسی یعنی تولید انبوه میباشد. چگونگی اتخاذ تصمیم در آن به صورت عمودی یعنی از مدیران ارشد تا سطوح پایین کارکنان میباشد و مدل تجاری آن به این صورت است که مدیر دستور میدهد و کنترل میکند و رابطه مدیر با کارمندان بسیار تحکم آمیز و رسمی است و نگرش مدیریت به کارکنان به عنوان بخشی از هزینه تولید میباشد. برخورداری از یک نوع تخصص به عنوان یک مهارت کافی است .در این اقتصاد وحدت شرکتها و ادغام آن ها به ندرت صورت میگیرد.
در اقتصاد دانش محور ، توسعه اقتصادی دستخوش تغییرات بسیار شدید میباشد و به علت تحولات تکنولوژی و رقابت چرخه حیات کالاها در آن بسیار کوتاه مدت است و انتخاب نوع کالا نیز کاملا مشتری محور است.گردانندگان اصلی اقتصاد دانش محور ، شرکتهای دانش محور و کارآفرینان مبتکر میباشند و گستره رقابت درآن بینالمللی است.در این اقتصاد بر پایه شرایط خاص هر بازار برنامه بازاریابی متفاوت، کالای متفاوت ، قیمت متفاوت و روش های پیشبرد فروش متفاوت در نظر گرفته می شود.
تحول پذیری رشته فعالیت در ان بسیار سریع و متناسب با انتظارات بازار است و این فرصتهای موجود در بازار است که به مدیریت دیکته میکند که در قبال انگیزه و روش توسعه دادوستد و راه برد آن، استراتژیهای متغیر داشته باشد.تولید در سازمانهای تولیدی به صورت منعطف میباشد و منبع نوآوری آن تحقیق و ابتکار سیستمی است.جهت گیری اصلی فن آوری و روند حرکت آن در اقتصاد دانش محور به سمت رایانه ای کردن تمام مراحل طراحی ، ساخت و… و همینطور بهره گیری از تجارت الکترونیک و فناوری ICT میباشد.در اقتصاد دانش محور منبع اصلی مزیت رقابتی برخورداری از تواناییهای ویژه تشکیلات برتر وممتاز، سرعت عمل سرمایه های انسانی ، برخورداری از حمایت مشتریان و استراتژیهای متغیر و پویا میباشد.در این اقتصاد مدل تجاری متکی بر مردم و دانش میباشد. و چگونگی اتخاذ تصمیم در آن به صورت نظر خواهی از افرادی است که وظایف و مسئولیتها بین آن ها تقسیم شده است. رابطه مدیر با کارکنان صمیمانه و توام با همکاری و کار گروهی است و از نظر مدیریت ، کارکنان نوعی سرمایه گذاری محسوب میشوند. در این اقتصاد بنا به مقتضیات آن افراد باید دارای تخصص های متعدد بوده و در هر زمان در حال آموختن باشند. در اقتصاد دانش محور به دلیل برخورداری از همکاری گروهی و تلاش برای دستیابی به منابع مکمل وحدت شرکتها و ادغام آن ها را شاهد هستیم. برای گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد دانش محور باید به سه عامل مهم که موفقیت ما در گرو آن ها است توجه کنیم: اول، دانش که به عنوان سرمایه معنوی و مؤلفه ای که در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی ها نقش کلیدی دارد. دوم, تحولات سریع و مداوم که شرایط را پیچیده کردهاست و سوم، جهانی شدن است که همه این تلاش ها برای دستیابی به آن میباشد.
۲-۲٫ سلسله مراتب دانش
[پنجشنبه 1401-09-24] [ 08:58:00 ب.ظ ]
|