در شرع مقدس برای جابجایی یا دررفتگی استخوان از دو اصطلاح «نقل عظم» و «فک» استفاده شده است. دیه فک در ۱۲ استخوان ذکر شده است. با بررسی دیه تعیین شده برای نقل عظم در این ۱۲ استخوان در می یابیم که دیه تعیین شده برای نقل عظم در تمامی استخوان هایی که در اصل ظریف به بیان دیه هر دو صدمه نقل عظم و فک پرداخته، بیش از دیه تعیین شده برای فک است. با توجه به اینکه بیان شد که در علم پزشکی دررفتگی دو حالت دررفتگی کامل و نیمه دررفتگی دارد و با توجه به اینکه حالت نیمه دررفتگی صدمه ای خفیف تر از حالت دررفتگی کامل است و از طرفی با توجه به اینکه دیه تعیین شده برای حالت فک کمتر از حالت نقل عظم است می توان با تطبیق اصطلاحات دو علم فقه و پزشکی گفت که منظور از نقل عظم همان دررفتگی کامل است و منظور از فک نیمه دررفتگی می‌باشد. تفکیک میان حالت دررفتگی و نیمه دررفتگی مورد توجه مقنن نبوده و تنها به بیان دیه این صدمه با عنوان دررفتگی پرداخته است. لکن سازمان پزشکی قانونی در صدور گواهی به تفاوت ایندو حالت توجه دارد.

فصل سوم: راه های جبران آسیب های وارده بر استخوان

فصل سوم: راه های جبران آسیب های وارد بر استخوان

در متون فقهی برای جبران صدمات وارد شده بر انسان، قصاص و دیه تعیین شده است؛ که با توجه عمدی و غیر عمدی بودن جنایت یا امکان قصاص و عدم امکان آن، یکی از راه‌های جبران صدمه انتخاب می شود. با توجه به اینکه این پایان نامه در صدد بررسی دیه صدمات مربوط به استخوان می‌باشد به بررسی دیه استخوان های بدن به صورت تک تک می‌پردازیم تا دریابیم شرع انور ‌در مورد جبران صدمات استخوان، چه میزان دیه را تعیین ‌کرده‌است و بعد از بررسی فقهی دیه، مقارنه ای میان قانون مجازات اسلامی، رویه نظام پزشکی و فقه انجام می‌دهیم و در صورتی که قانون مجازات خالی از مباحث مطرح شده در فقه باشد ماده‌ای برای اصلاح یا درج در قانون پیشنهاد کرده ایم.

در کتب فقهی، مستند اصلی و نسبتاً کامل بحث صدمات مربوط به استخوان را که به بیان دیه استخوان ها به تفکیک صدمات پرداخته روایت ظریف یا اصل ظریف می دانند که لازم است ابتدا در این قسمت بررسی مختصری پیرامون سند این روایت شود.

ظریف پسر ناصح و معتقد به مذهب امامیه بود. لقب ظریف «بیاع الاکفان» به معنای فروشنده کفن بود.[۲۰۱] ظریف محضر امام محمد باقر(علیه السلام) را درک ‌کرده‌است.[۲۰۲] نجاشی در شرح حال او می‌گوید:

ظریف اصالتاً کوفی بوده لکن در بغداد نشو و نمو یافته است. در بیان حدیث ثقه و صادق بود. ظریف دارای کتاب‌هایی است که از جمله آن ها کتاب دیات است. کتاب‌های دیگر ظریف کتاب حدود، کتاب نوادر و کتابی جامع در سایر ابواب حلال و حرام می‌باشد. نجاشی در سند کتاب دیات می‌گوید خبر دادند ما را عده ای از اصحاب ما از ابی غالب که گفت: بیان شد نزد عبد الله بن جعفر و من می شنیدم که می گفت: حدیث کرد ما را حسن بن ظریف از ظریف از ناصح … [۲۰۳]

از ظریف روایات متعددی که به سی و یک روایت می‌رسد نقل شده است[۲۰۴]. در روایات گاهی به عنوان ظریف از او نام برده می شود و گاهی با عنوان ظریف الاکفانی و گاهی ظریف بیاع الاکفان نامیده می‌شود. عنوان دیگر او ظریف ابو الحسن است[۲۰۵] که حسن نام فرزند او است و در شرح حال حسن بن ظریف آمده است: او ثقه و صدوق است.[۲۰۶]

در توصیف ظریف، نجاشی و حلی می‌گویند: ظریف ثقه و در بیان حدیث صادق بود. [۲۰۷]

کتاب الدیات یا اصل ظریف هر چند از امام صادق (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) نقل شده است لکن همان گونه که صاحب وسایل[۲۰۸] گفته چنین بر مى آید که برخى از شیعیان امیرالمؤمنین (علیه السلام) در عصر آن حضرت آن کتاب را از املا و یا از روى خط و ‌دست‌نوشته او نوشته‌اند.

در زمان حکومت بنى امیه بر اثر حرکت خصمانه ایشان با امامان اهل بیت (علیه السلام) و پیروان آن ها، پیوستگى راویان حدیث با کسانى که مستقیما آن ها را از معصوم گرفته اند گسیخته است؛ تا اینکه در زمان حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) کتاب دیات را، که از گذشتگان خود به ایشان رسیده بود، به منظور تأیید صحت آن به آن حضرت، و پس از وى به حضرت امام رضا (علیه السلام) عرضه داشته اند. و از آن زمان به بعد، زنجیره راویان از آن دو امام بزرگوار تا مشایخ حدیث در دسترس است.[۲۰۹]

گویا این کتاب سینه به سینه محفوظ مانده و در زمان دو امام صادق و رضا (علیه‌ ما السلام) به ایشان بازگو شده است و ایشان آن را تأیید کرده‌اند.

شیخ طوسی[۲۱۰] به شش[۲۱۱] طریق این روایت را نقل کرده و پس از بیان طرق، حدیث را از امام رضا (علیه السلام) چنین بیان می‌کنند:

«بله مطالب حق است و امیرالمومنین(علیه السلام) کارگزاران خود را امر به اجرای آن می‌کرد.»

شیخ صدوق کتاب دیات را به طریق[۲۱۲] دیگری بیان کرده و سپس از قول امام صادق (علیه‌السلام) ‌در مورد این کتاب می فرمایند:

بله مطالب حق است و امیرالمومنین(علیه السلام) کارگزاران خود را امر به اجرای آن می‌کرد.[۲۱۳]

‌به این ترتیب در اسناد و روایت کتابى چون دیات، یک نوع تداخل و بهم پیوستگى به وجود آمده است و از آنجا معلوم مى شود که وجود یک راوى ضعیف در یکى از اسناد، با مراجعه به زنجیره راویان عدول در سند دیگر این ضعف را جبران مى‌کند.[۲۱۴]

برخی فقهاء در تأیید اصل یا کتاب دیات ظریف مقرر داشته اند:

    • شیخ مفید(ره): احکام دیات به طور مفصل در چندین کتاب تصنیف شده است که به طور مبسوط شرح داده‌اند که از جمله کتاب ظریف بن ناصح باشد. [۲۱۵]

    • صاحب جواهر(ره): کتاب ظریف در بعضی از طرق روایت صحیح می‌باشد. [۲۱۶]

    • آیت الله خوئی (ره): اصل ظریف در تعارض با احادیث صحیحه مطرح شده می‌باشد و می بایست به قواعد باب تعارض رجوع شود که احادیث صحیحه موافق عامه و حدیث ظریف مخالف عامه می‌باشد. ‌بنابرین‏ حدیث ظریف برتری بر احادیث صحیحه دارد. [۲۱۷]

  • مرحوم مجلسی اول (اعلی الله مقامه): کتاب ظریف صحیح می‌باشد بلکه می توان گفت متواتر است. [۲۱۸]

و اذعان بسیاری دیگر از فقهاء[۲۱۹] به صحت بعض طرق روایت ظریف و استناد به آن برای اثبات حکم شرعی و نقل این کتاب در جوامع روایی معتبر بدین گونه که مرحوم کلینی[۲۲۰] آن را تقطیع کرده و هر قسمت از روایت ظریف را در باب خاص آن آورده و شیخ طوسی هم به صورت یکجا[۲۲۱] و پشت سر هم، و هم به صورت جداگانه[۲۲۲] در ابواب مختلف آورده است و شیخ صدوق[۲۲۳] کتاب دیات را یکجا آورده که حکایت از صحت سند و امکان استناد و عمل ‌به این کتاب دارد.

دسته بندی زیر را نسبت به نظرات فقها ‌در مورد کتاب الدیات می توان ارائه نمود:

۱٫ برخی فقهاء[۲۲۴] روایت را ضعیف و عمل به آن را حتی با وجود شهرت عمل بین فقهاء جایز نمی دانند یا عمل به مقابل آن را احوط یا اقوی می دانند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...